دعا و نیایش با پروردگار عملی است که بوسیله آن میتوانیم از نظر فکری و روحی با مشکلات، نگرانیها، ترسها و اضطرابهایمان مقابله کنیم. ما میتوانیم رویاها و آرزوهایمان را با کسی که قدرت کنترل جهان هستی را در دست دارد در میان بگذاریم و از او یاری بجوییم. جلب محبت، ازدواج و گشایش بخت یکی از مهمترین جنبههای زندگی همه ماست، چرا که روابط عاطفی تا حد زیادی میتواند سطح کیفیت زندگیمان را تحت تاثیر قرار دهند. برای همه ما گاهی پیش میآید که لحاظ عاطفی و روانی تحت فشار زیادی هستیم، احساس تنهایی میکنیم و در روابطمان به بن بست رسیدهایم. در این شرایط دعا کردن و یاری جویی از خداوند، راهی موثر برای دستیابی به آرامش درون است. بسیار دیده میشود که دختران مجرد به دنبال دعاهای موثر برای جلب محبت معشوق و آمدن خواستگار زیاد، ازدواج فوری، بخت گشایی و بازگرداندن عشق و محبت از راه دور هستند. در این مقاله به روشهای علمی و ثابت شده به شما کمک میکنیم به هدفتان برسید و ازدواج موفق داشته باشید
آیا دعا به تنهایی کافی است؟
دعا به تنهایی نمیتواند باعث جذب خواستگار و ازدواج فرد شود اما به فرد امیدواری میدهد تا با ذهن باز و مثبت اندیشی تلاش کند تا به هدفش برسد. درواقع دعا کردن باعث میشود فرد نسبت به آن موقعیت و یا آن مشکل انرژی مثبت داشته باشد تا بتواند با انرژی آن مشکل را حل کرده یا از آن موقعیت سربلند خارج شود. در کنار دعا کردن شما هم باید تلاش کنید تا به خواستهتان برسید. در ادامه مقاله چندین راهکار علمی ارائه میدهیم که به شما کمک میکند خواستگار خوب و مناسب را به زندگی خود جذب کنید و ازدواج موفق داشته باشید.
ویژگیهای خانم مناسب برای ازدواج
قدم اول برای جذب خواستگار خوب این است که خانمی باشید که یک مرد ازدواجی آرزویش را دارد. خانمی باشید که ویژگیهای زن زندگی را دارد. در این مرحله باید روی خودتان کار کنید و نقاط ضعفتان را برطرف کنید و ویژگیهایی را در خودتان ایجاد کنید که برای ازدواج موفق به آن نیاز دارید. این ویژگیها را در ادامه مقاله به شما معرفی میکنیم.
زندگی شخصیتان را حفظ کنید
در کنار اینکه باید برای رابطه و زندگی مشترک آیندهتان وقت بگذارید، باید بلد باشید زندگی شخصیتان را نیز حفظ کنید. به این معنا که به خاطر شریک عاطفی یا همسرتان تمام زندگی، خانواده و دوستان و علاقهمندیهایتان را کنار نگذارید و فراموش نکنید. درواقع باید بتوانید بین زندگی شخصی و زندگی مشترکتان تعادل برقرار کنید و به هر کدام رسیدگی کنید. داشتن این ویژگی باعث میشود همیشه عزت نفس و روحیه مثبت بالایی داشته باشید و دچار ضعف و وابستگی نشوید. درنتیجه میتوانید رابطه بسیار بهتری نیز داشته باشید.
پرچالش باشید
یکی از ویژگیهای دیگر این است که باید پرچالش باشید و نه خانمی که تمام رفتارهایش قابل پیشبینی است. همچنین باید این توانایی را داشته باشید که بتوانید در رابطهتان در شرایطی که نیاز است تنوع و هیجان لازم را ایجاد کنید. این مهارت دلبری و هنر زن بودن یک خانم را نشان میدهد.
اعتماد به نفس داشته باشید
اعتماد به نفس داشتن یکی از مهمترین ویژگیها است. فردی که اعتماد به نفس دارد، مغرور نیست. این ویژگی را با مغرور بودن اشتباه نگیرید. فردی که اعتماد به نفس دارد، هم خودش را دوست دارد و حس خودباوری عمیقی دارد و هم دیگران را دوست دارد و به همان اندازه برایشان ارزش قائل است. هرچقدر اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، جذابیت بیشتری نیز خواهید داشت. مردان جذب زنان با اعتماد به نفس میشوند، زنانی که خودشان را دوست دارند، به خودشان باور دارند و اجازه نمیدهند در هر جا یا رابطهای قرار بگیرند و ارزشششان پایین بیاید.
باید بتوانید از خودتان مراقبت کنید
یکی از ویژگیهایی که باید داشته باشید تا خانم جذاب و ازدواجی محسوب شوید این است که بتوانید از خودتان مراقبت کنید. منظورمان مراقبت کردن از لحاظ جسمانی و روانی است. فردی که اعتماد به نفس داشته باشد قطعا خودش را لایق این میداند که از خودش مراقبت کند و چنین افرادی بلدند که چگونه باید هوای خودشان را داشته باشند.
توانایی این را باید داشته باشید که در گذشته گیر نکنید
افرادی که در لحظه حال زندگی میکنند و زیاد در گذشته گیر نمیکنند، خودشان را بابت اشتباهات گذشته سرزنش نمیکنند و… این افراد زن زندگی هستند و همچنین سلامت روان بالایی هم دارند.
حق به جانب نیستید
خانمی که میتواند اشتباهات و نقایص خودش را بپذیرد و میداند که در کنار نقاط قوتش، نقاط ضعف نیز دارد میتوان گفت که یک زن زندگی است چرا که اگر اشتباه کند میتواند عذرخواهی کند و مسئولیت اشتباهاتش را بپذیرد. او خودخواه، خودشیفته و حق به جانب نیست و به خودش اجازه اشتباه کردن میدهد.
صادق باشید
صداقت یکی از ویژگیهای مهمی است که باید حتما داشته باشید. اگر در رابطهای صداقت نباشد، آن رابطه محکوم به شکست میشود چرا که به دنبال نبود صداقت، اعتماد متقابل، تعهد و… نیز نابود میشود. در هر شرایطی صادق باشید و از پنهان کاری و دروغگویی بپرهیزید.
چگونه خواستگار خوب و مناسب جذب کنم؟
کسی باشید که میخواهید او را جذب کنید
در بخش قبلی مقاله ویژگیهایی را معرفی کردیم که باید داشته باشید تا بتوانید فرد مناسب را جذب کنید. اینجا هم این موضوع را تاکید میکنیم و به عنوان اولین و مهمترین بخش این تیتر آوردیم. کسی باشید که میخواهید او را جذب کنید به این معنا است که ابتدا باید بدانید چه کسی را میخواهید جذب کنید؟ همسر آینده شما چه ویژگیهای ظاهری و شخصیتی باید داشته باشد؟ همان ویژگیها را در خودتان ایجاد کنید البته منظورمان بیشتر ویژگیهای شخصیتی است و نه اینکه ظاهرتان را تغییر بدهید تا بتوانید همان فرد دلخواه را جذب کنید. چرا این کار مهم است که انجام بدهید و روی خودتان کار کنید؟ فرض کنید شما فردی را میخواهید جذب کنید که ورزشکار باشد، اگر خودتان ورزشکار نباشید و به اندام خودتان رسیدگی نکنید، آیا میتوانید فردی ورزشکار را به خود جذب کنید؟ قطعا خیر. پس لازم است شما هم همان ویژگیها را داشته باشید تا بتوانید چنین فردی را جذب کنید.
گذشته را رها کنید
اگر در گذشته در رابطهای بودید و تمام شده، آن را رها کنید. اگر برایتان سخت است که رها کنید و نمیتوانید، بهتر است در این زمینه از روانشناس کمک بگیرید تا بتوانید با جداییتان کنار بیایید. برای این منظور میتوانید در دوره من ارزشمند بدون تو شرکت کنید. چرا انجام دادن این کار مهم است؟ چون اگر همچنان تمام فکرتان در گذشته باشد، نمیتوانید بر روی فرصتهای زمان حال و آینده تمرکز کنید و تصمیمگیری درست انجام بدهید و همچنین نمیتوانید به فرد دیگری عمیق احساس پیدا کنید.
خودتان باشید
در برخورد با یک فرد نیاز نیست نقش بازی کنید و فرد دیگری باشید. خودتان باشید و حقیقت را نشان بدهید. خود واقعیتان جذاب است مخصوصا اگر روی خودتان کار کرده باشید. پس نیاز نیست نقش بازی کنید.
اجتماعی باشید
برای اینکه افراد زیادی شما را ببینند و به شما علاقهمند شوند و همچنین شما بتوانید با افراد زیادی معاشرت داشته باشید تا فرد مناسب خود را بیابید، لازم است ارتباطات اجتماعی قوی داشته باشید و اجتماعی باشید یعنی مدام در خانه و تنها نباشید، بلکه بیرون بروید و در گروههای اجتماعی مختلف شرکت کنید.
به ظاهر خودتان رسیدگی کنید
هرگز ظاهر خودتان را رها نکنید و به خودتان رسیدگی کنید. دیگران قبل از اینکه شما را بشناسند و به خوب بودن شخصیتتان پی ببرند، ابتدا ظاهر شما را میبینند و ظاهرتان را قضاوت میکنند. پس اگر ظاهری مرتب، تمیز و آراسته داشته باشید میتوانید فرد خوب را به خودتان جذب کنید. زمانی که شما به خودتان اهمیت میدهید درواقع نشان میدهید که برای خود ارزش و احترام قائل هستید اما اگر این کار را نکنید، نشان میدهید که عزت نفس کمی دارید.
اعتماد کنید
اگر مدام شک داشته باشید و بی اعتماد باشید، نمیتوانید فردی را جذب کنید. باید به آدمها اعتماد نسبی را داشته باشید تا تمایل داشته باشید با آنها معاشرت کنید. نمیگوییم کامل در نگاه اول اعتماد کنید اما بدبینی را کنار بگذارید و واقع بین باشید.
وابسته نباشید
برای اینکه بتوانید فردی را به خود جذب کنید، باید وابستگی و ضعف را کنار بگذارید. اگر فردی وابسته هستید، به کمک مشاور این موضوع را ریشه یابی و حل کنید و اجازه ندهید رابطهتان براساس وابستگی بیمارگونه ساخته شود. دلبستگی را جایگزین وابستگی کنید.
حامی و مشوق باشید
برای افراد بسیار جذاب است که فردی از آنها حمایت کند و مشوقشان باشد. در هر شرایطی از فردی که به او علاقه دارید حمایت کنید و او را تشویق کنید تا به اهدافش برسد و موفق شود. موفقیت او، موفقیت شما هم است. به او انرژی مثبت بدهید و اعتماد به نفسش را تقویت کنید. وقتی به کمک شما از پس شرایط و کارهای سخت زندگیاش بر بیاید، به شدت به شما علاقهمند خواهد شد.
زبان بدن مثبت داشته باشید
برای اینکه فرد مناسب جذب شما شود، باید زبان بدن مثبت نیز داشته باشید. زبان بدن مثبت شامل این وارد میشود:
- لبخند زدن
- صاف ایستادن
- صاف نشستن
- مثبت فکر، صحبت و رفتار کردن
- اخم نکردن
- دست به سینه ننشستن
- داشتن تن صدای رسا و واضح
- و….
با رعایت کردن این موارد شما جذابیت و عزت نفس بالای خود را نشان میدهید و میتوانید فرد مناسب را جذب کنید.
نکات پایانی
برای جذب خواستگار خوب این نکات را نیز رعایت کنید:
- میتوانید از دوستان و یا خانواده کمک بگیرید تا فرد خوب را به شما معرفی کنند.
- در ارتباط با جنس مخالف نه زیاد جدی باشید و نه زیاد صمیمی. بدانید چه زمانی باید شوخی کنید و چه زمانی باید جدی باشید.
- مسئولیتپذیر باشید.
- بدانید دنبال چه نوع فردی هستید.
- مهارت حل مسئله را یاد بگیرید تا وقتی در ارتباطات خود به مشکل برمیخورید به شکل درست و سالم صحبت کنید و آن را حل کنید و نه اینکه دائما بحث و دعوا کنید.
- شنونده خوبی باشید. افراد جذب کسانی میشوند که به حرفهایشان گوش میدهند.
- همدلی کنید و در شرایط سخت در کنارش باشید.
- یاد بگیرید به غار تنهاییاش احترام بگذارید و در چنین شرایطی او را تحت فشار نگذارید.
- در هر شرایطی به طرف مقابل احترام بگذارید.
سوالات متداول
-
چه چیزی باعث میشود یک مرد بخواهد با من ازدواج کند؟
اگر مرد احساس کند شما پخته و بالغ هستید، با هم تفاهم دارید، در کنار شما آرامش دارد و حس لذت را نیز تجربه میکند، همچنین وقتی بداند و مطمئن شود که همسر، مادر و عروس خوبی خواهید بود، تصمیم میگیرد با شما ازدواج کند. درواقع عشق در کنار منطق باعث میشود یک مرد چنین تصمیم جدی برای رابطهای بگیرد. البته این برای همه مردان صدق نمیکند چرا که مردانی هم هستند که فقط به خاطر عشق و وابستگی ازدواج میکنند بدون اینکه چیزهای مهم را در نظر داشته باشند و بررسی کنند.
-
چه کار کنم او بخواهد با من ازدواج کند؟
کاری کنید که او بتواند به شما اعتماد کند و نشان بدهید که برای یکدیگر مناسب هستید البته اگر واقعا همین طور است. هرگز دروغ نگویید و وانمود نکنید کسی هستید که در واقعیت نیستید. همچنین به او فرصت فکر کردن بدهید. پافشاری کردن زیاد هم خوب نیست و طرف مقابل را فراری میدهد.
-
کدام عبارات و جملات طرف مقابل را به شما جذب میکند؟
خانمها اغلب فکر میکنند که گفتن جمله «دوستت دارم» مرد را جذب میکند. درست است که گفتن این جمله شیرین و خوب است البته اگر در زمان درست بیان شود و نه زود و در قرار ملاقات اول! اما برای مردان جذابیت بیشتری دارد اگر از توانایی، پرتلاش و پرکار بودن و مردانگیاش صحبت کنید. میتوانید از این جملات استفاده کنید:
- من بهت افتخار میکنم.
- قهرمان زندگی منی.
- مرد زندگی منی.
- به پرتلاش بودنت افتخار میکنم.
-
مردان به دنبال چه زنانی هستند؟
اگر این سوال را از خانمها بپرسند احتمالا اغلب آنها این پاسخ را خواهند داد:«مردان به دنبال سکس هستند!» در حالی که اینطور نیست. درست است که رابطه جنسی در ازدواج مهم است و این اهمیت فقط برای مردان نیست بلکه برای زنان هم مهم است اما این تمام آن چیزی نیست که یک مرد میخواهد. یک مرد میخواهد زنی را در زندگیاش داشته باشد که قابل اعتماد باشد و بتواند به او تکیه کند و در کنارش آرامش، شادی و لذت را تجربه کند.
-
چه چیزی مرد را خوشحال میکند؟
برای اینکه یک مرد را خوشحال کنید ابتدا باید به نیازهای او توجه داشته باشید و سپس باید مطمئن باشید که فضای کافی را به او میدهید و چسبندگی و وابستگی در رابطهتان وجود ندارد.
-
چه چیزی یک مرد را عاشق میکند؟
اگر مرد احساس کند که از لحاظ احساسی، روانی، فکری، فیزیکی و… با شما احساس نزدیکی میکند عاشق شما خواهد شد.
-
کدام رنگ مردان را جذب میکند؟
تحقیقات نشان داده است که پوشیدن لباسی قرمز رنگ میتواند مردان را به شما جذب کند چون رنگ قرمز تحریککننده است و اعصاب فرد را درگیر میکند بنابراین توجه بیشتری را جلب میکند.
-
نیازهای مردان کداماند؟
- قهرمان دیده شدن در زندگی خانم
- جذابیت و کشش فیزیکی
- گاهی تنهایش بگذارید و به او فضا بدهید
- او نیاز دارد که شما زندگی شخصی خودتان را نیز داشته باشید
- نیاز دارد همراهش باشید و از او حمایت کنید
-
مدت زمان آشنایی چقدر باید باشد؟
معمولا 6 ماه تا یک سال زمان برای آشنایی و تصمیمگیری درست برای ازدواج لازم است.
-
یک مرد بالغ و پخته چگونه زنی را میپسندد؟
زنی را میپسندد که عاقل، بالغ، پخته، با اعتماد به نفس و مستقل باشد.
سخن پایانی
دعا کردن بسیار خوب است و قدرت ذهن و ایمان شما را قویتر میکند اما برای رسیدن به اهدافتان کافی نیست. اگر قصد دارید بختتان باز شود و خواستگار مناسب پیدا کنید، باید خودتان نیز روی خودتان کار کنید و تلاش کنید برای جذب خواستگار مناسب. در این مقاله به صورت کامل درباره این موضوع توضیح دادیم و به شما آموزش دادیم که برای جذب فرد مناسب باید چه کار کنید البته این همه ماجرا نیست. این موضوع بسیار وسیع و گسترده است و نیازمند این است که به صورت کامل دربارهاش آموزش ببینید. میتوانید با شرکت در دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج این آموزشها را دریافت کنید و به هدفتان برسید.
پرسش و پاسخ کوتاه
مهشید عزیزم سلام، سن ازدواج در هر فرهنگ و جامعه ای متفاوت هست، نگاه کلی جامعه در حال حاضر اصلا این نیست که 22 سالگی برای ازدواج دیره، برعکس سن شما برای ازدواج در دنیای امروز نه تنها بالا نیست بلکه در اوایل سن ازدواج هستید! البته ممکنه این موضوع در فرهنگ شما متفاوت باشه، پیشنهاد می کنم حتما روی اهداف خودتون متمرکز باشید و عجله ای برای ازدواج نداشته باشید تا زمانی که بلوغ عاطفی لازم برسید و با یک فرد مناسب آشنا بشید.
سلام من دختری ۲۵ ساله هستم ولی هیچ خاستگاری ندارم این خیلی منو ناراحت کرده هم سن و سالههام فامیل همشون ازدواج کردن جز من دیگه خسته شدم چند بار دست به خودکشی زدم ولی نشده ازبابت این که نمیتونم ازدواج کنم توخونه زیاد اذیتت میکنن میخام هرچه زودتر ازدواج کنم خیلی ناراحتم اگه میشه کمکم کنید چیکار کنم
دختر عزیزم سلام. از اینکه احساسات خودت رو صادقانه با ما در میون گذاشتی ممنونیم. من متوجه فشارهایی که روی شما برای ازدواج هست هستم. مسائل فرهنگی، اجتماعی ، سنتی و خانوادگی باعث شده سن ازدواج گاهی به یه چالش تبدیل بشه که البته توی خانوادههای مختلف متفاوته، یه خانواده ممکنه 20 سالگی رو دیر بدونه و یه خانواده حتی در 35 سالگی هم فشاری برای ازدواج به دختر وارد نکنه. وارد بحث سن مناسب ازدواج نمیشم عزیزم چون فارغ از مسائل زیستی و جسمی که به این مساله مربوطن، پختگی و آمادگی برای ازدواج خیلی مهم هست. شاید فردی در 18 یا 19 سالگی آماده ازدواج باشه اما فرد دیگه در 30 سالگی هم بلوغ عاطفی لازم رو برای این کار نداشته باشه. آیا شما خودت رو از نظر عاطفی آماده ازدواج میبینی عزیزم؟ وقتی هدف ازدواج، به خصوص برای خانمها فقط خود ازدواج کردن باشه، بعدها در زندگی مشترک ممکنه به مشکلاتی برخورد کنن که براشون چالش برانگیز باشه. پس من بهت توصیه میکنم قبل از هرچیزی، اولا روی حال روحی خودت کار کنی عزیزم، شما چندبار دست به عمل خودکشی زدی و قطعا خودت هم متوجه علائمی از افسردگی شدی، پس قدم اولت درمان این افسردگی احتمالی در خودت باشه عزیزم. بعد از اون باید اهدافی به غیر از ازدواج هم برای خودت داشته باشی، اهدافی مثل داشتن شغل خوب، استقلال، تفریح و حضور در اجتماع و زندگی اجتماعی به صورت موثر. وقتی تبدیل شدی به یک خانم که زندگی شخصی و هدفمند داره، می تونی درباره مرد ایده آلت فکر کنی. مردی که خودت انتخابش می کنی و مطمئن هستی زندگی با اون رو از روی ضعف و وابستگی و فرار از خونه انتخاب نکردی. در این صورت هست که ازدواج موفقی خواهی داشت که از داشتنش لذت می بری. یادت باشه اگه اطرافیان شما، شما رو برای دیر ازدواج کردن آزار می دن، قطعا برای ازدواج عجولانه و بد احتمالی هم آزار میدن، جلب رضایت دیگران برای هیچ کس امکان پذیر نیست پس خودت رو از هماهنگ کردن با اهداف و خواستههای اونها رها کن و به خودت فرصت بده که بدونی اولا خودت کی هستی؟ دوما چی میخوای؟ سوما چطور باید چیزی رو که میخوای به دست بیاری و براش برنامه ریزی کنی.
سلام وقت بخیر من دختری ۱۸ساله هستم بیشتر همسن و سالام تو شهرمون ازدواج کردن و بچه دارم ولی من دشمن زیاد دارم و یک دعا نویس بهم گفته ک تابع داری و بختت رو بستن میشه کمکم کنید چکار کنم
فاطمه عزیزم علم روانشناسی بر اساس این مسائل تصمیم نمی گیره و برای کمک به شما، شخصیت و شرایطتتون رو بررسی میکنه.
سلام من دختری هستم ۲۱ساله و دانشجوی ترم 4 پرستاری تا الان چند تا خواستگار داشتم ولی به خاطر اینکه خوشم نیومد ازشون رد کردم بیشتر دخترای فامیل ازدواج کردن و من تنها موندم دارم یه کم نگران میشم و اینکه چند تا فال گیر و دعا نویس به مامانم گفتن بختم بستس ولی من اعتقاد ندارم به این چیزا میشه بگین الان سن ازدواج دخترا چنده؟؟باید نگران باشم که توی این سن هنوز مجردم؟؟
فرزانه عزیزم سلام
خوشحالیم که به دعا و فالگیر اعتقادی نداری این نشون میده دنبال راه حل های منطقی و علمی هستی. سن ازدواج یک موضوع کاملا نسبیه و به فرهنگ و باورهای هرکسی بستگی داره، از نظر علمی شما وقتی آماده ازدواج هستی که به بلوغ عاطفی رسیده باشی، یکی شرایط ازدواج رو در 20 سالگی پیدا می کنه و یکی دیگه توی 35 سالگی. بهت پیشنهاد می کنم مقاله مناسبترین سن برای ازدواج دخترها و پسرها چندسالگی است؟ رو بخونی و اگه باز سوالی داشتی بپرسی
سلام ممنون از شما 🌹🌹
سلام خسته نباشید دختری هستم ۱۹ ساله در زندگیم رابطه زیادی نداشتم جز دو بار، بار اول ک خیلی بچه بودم و خیلی اذیت نشدم بعد از اتمامش اما این رابطه جدید که یکسال ازش میگذره بد جور زندگیم و بد کرده از من راجب گذشته ام پرسید منم صادقانه جواب دادم که یک بار چند سال پیش در حد خواستگاری بوده و تمام شده حالا میگه دختر باید پاک باشه ولی خودش در گذشتش هر کاری کرده چون پسره مهم نیست و دختر نباید در طول زندگیش رابطه داشته باشه مدام به من سر کوب میزنه که تو با من فرار نکردی و فلان رابطه جنسی میخواد و من میلم از تو داره کمتر میشه واقعا کلافه شدم نمیدونم چیکار کنم حالم اصلا خوب نیس چند ماهه که درگیرم
بی نام عزیزم سلام
ممنون که حرفات رو با ما زدی. من ازت یه سوال می پرسم خودت جواب بده، به من گفتی کلی به تو سرکوفت میزنه که پاک نیستی و قبلا رابطه داشتی از طرفی خودش از تو رابطه جنسی می خواد، به نظر خودت این تناقض نیست؟ اگر با ایشون رابطه جنسی برقرار کنی و بعد همین حرف رو بهت بزنه چه کار می خوای بکنی عزیزم بهش فکر کردی؟ ما هیچ قضاوتی نمی کنیم که افرادی که قبلا رابطه داشتند کار درستی کردند یا نه، قطعا هرکس بنابر باورها و معیارهای خودش تصمیم می گیره و نباید به خاطرشون خجالت زده باشه، مهم اینه که توی رابطه ای باشیم که بهمون احترام گذاشته میشه و از ما توقع چیزی که خودشون بهش اعتقاد ندارن رو نداشته باشن. با توجه به این موارد خودت تصمیم بگیر و تشخیص بده آیا در یک رابطه صادقانه هستی و می تونی برای خودت و آیندذه ات مفید باشه یا خیر؟
سلام مجدد ممنون که پاسخم رو دادید معلومه اگ رابطه جنسی داشته باشم ب همین حرفاش ادامه میده ولی تا خود الان اونقدر به من نیش و کنایه زده که من دچار یه افسردگی شدم هیچ کاری رو نمیتونم درست انجام بدم همش حرفاش میاد تو ذهنم حالم بد میشه منو بخاطر دختر بودنم تحقیر کرد خیلی ناراحت شدم من دنبال یه رابطه سالمم دوست ندارم طرفم آسیبی ببینه متاسفانه فقط من آسیب میبینم دیگ دارم میترسم اگر بعدا رابطه داشته باشم یا ازدواج کنم بازم اینطوری عذاب میکشم
سلام من دختری هستم 28 ساله هم تحصیل کرده و هم دارای شغل در کل شرایط ایده ال یک پسر رو دارم
تقریبا دو الی سه مرتبه ارتباط خوبی داشم با پسرها و جذب من میشن اما وقتی من رو بدست میارند و خواستگاری میان یهو بعد از خواستگاری کلا ورق برمیگرده و ارتباط رو تمام میکنند این موضوع اذیتم میکنه و اعتماد به نفسم رو گرفته
نمیدونم مشکل از کجاست
دوست عزیز سلام
شرایط شما و اینکه این موضوع اذیتتون میکنه کاملا قابل درکه. ما نمی تونیم با همین توضیج چند خطی روی شما تشخیص بگذاریم. حتما باید این روابط با جزئیات بررسی بشه، علت پایان رابطه ها از طرف اون آقایون رو تا جایی که در جریانش هستید عنوان کنید و همه ابعاد شخصیتی شما سنجیده بشه تا بشه یه دیدگاه کلی از چرایی این جریان به دست بیاد. پس بهتون پیشنهاد می کنم یه مشاوره بگیرید تا بتونید در این زمینه اطلاعات دقیق تری کسب کنید.
سلام 16 سالم بود که عاشق شدم ولی این پسر خوبی بود ولی اخلاقای بد زیاد داشت تهمت میزد شک داشت خیلی اخلاقای بد داشت ولی خب تحمل کردم تا اینکه خواست بیاد خواستگاری. با خودم فکر
کردم و ب این نتیجه رسیدم که با این اخلاقا و گیر دادن هاش واقعا نمیتونم سر یه خونه زندگی برم چندین بار هم بهش گفتم ولی خب تغییری نکرد تا اینکه شدم 18 ساله باهاش بهم زدم چون واقعا رو اعصابو روانم رفته بود ولی اون هر روز پیام میداد که بدون تو نمیتونم زندگی کنم نمیتونم با کسی دیگه ازدواج کنم یا حتی فکر کنم همینجوری ادامه داشت تا اینکه الان شدم 19 ولی خب واقعا دلی دوسش داشتم و کم کم داشتم با خودم کنار میومدم که درست میشه و شاید خودم بتونم اخلاقاشو تغییر بدم ولی بعد از چن هفته قهرو دعوا اومد گفت ازدواج کرده چون سه سال به پات موندم ولی تو منو نخواستی منم مجبور شدم ازدواج کنم….و این واقعا ضربه بزرگی بود میگف بدون من نمیتونه بعد…الانم اصلا حال روحیم خوب نیست هنوز تو شوکم موندم چیکار کنم
سلام دوست عزیز
احساسات شما کاملا قابل درک هست. من ترجیح میدم به جای پرداختن به علت اینکه چرا این اتفاق افتاد به حال الانت بپردازم. هرچند علت ها رو نمیشه نادیده گرفت چرا که اگر اون رابطه برای شما حل نشه می تونه در روابط بعدی شما اثر بگذاره، اما نیاز به بررسی جزئی تر تمام ابعاد رابطه شما داره تا بشه درست درباره اش نظر داد و ببینیم چرا کار به اینجا کشیده شده. اما درباره حال الانت، بهت پیشنهاد می کنم دوره زندگی پیروزمندانه پس از جدایی رو گوش بدی. حتما می تونه به حال بدت و تصمیم برای برنامه های آینده ات کمکت کنه.
باسلام دختری۱۸ ساله هستم و پشت کنکور حدود یک ماه پیش خواستگاری برام اومد ۲۰ سال سن دارد.که همه شرایطش خوب بود ولی فقط به خاطر شغلش که مرزبان بود پدرم در مورد محل سکونت و مسکن ما نگرانی داشت و نمی دونم چی بهش گفت که از اون روز به بعد پسره کلا یه آدم دیگه شد.اصلا رفتارش مشخص نیست نه کلا رفته نه مونده انگار خودش هم تردید داره ما واقعا هم دیگه رو دوست داشتیم و از لحاظ اعتقادی مالی اجتماعی و… کاملا تفاهم داشتیم.همه چیز عالی بودفقط قرار بود برای شناخت بیشتر از روحیات هم بریم مشاوره ازدواج که یهو همه چی کلا به هم ریخت.الان من نمی دونم چی کار کنم ۴ماه بیشتر به کنکور نمونده و واقعا فکرم درگیره نمی تونم به حالت قبلی برگردم و راحت درس بخونم.من رو بین زمین و هوا معلق گذاشتند از طرفی میگن مشکلی پیش نیومده و پسرمون باید بیشتر فکر کنه.از طرفی خود پسره خیلی سرد و خشک شده و اصلا مثل سابق نیست.متاسفانه واقعا بهش علاقه مندم و نمی خوام از دستش بدم. به خاطر شغلش هم که در دانشگاه افسری هست نمی تونم هر وقت خواستم راحت باهاش صحبت کنم و از خودش قضیه رو بپرسم .یه مشکل دیگه هم اینکه اون مال یه شهر دیگه هست و هم چنین پدر و مادرش از هم جدا شدن و کلا با مادرش بزرگ شده و احساس می کنم هرچی مادرش میگه همون رو انجام می ده نمی دونم چی کار کنم. خواهش می کنم به من کمک کنید ممنونم از سایت خوبتون
سلام دوست گرامی
این نگرانی و ابهام، شما را از مسیر و وظایف سنی خودتان دور کرده است.
اشاره کردید هرچیز که مادرش بگوید را انجام میدهد و فرزند طلاق است، این نکته باید برای شما مهم باشد و بدانید که هنوز در سن 20 سالگی، استقلال فکری به درستی شکل نگرفته است.
ممکن است در گفتگو با پدر شما، خود پسر نیز این ماجرا را متوجه شده باشد.
بنابراین اگر قرار به انجام این وصلت باشد، بهتر است حتماً به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.
ممنونم بسیار کامل بود.
سلام هیچ خواستگاری تا الان نداشتم واقعا عاجز و ناامید شدم نمیدونم باید چه کار کنم لطفاً راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی
به سن و شرایط خودتان اشاره نکردید.
پیشنهاد میکنیم دوره مفید “جذب عشق از آشنایی تا ازدواج همیار عشق” را مطالعه کنید.
سلام و وقت بخیر
دختری ۲۱ ساله هستم و دانشجو
تا الان خواستگاران زیادی داشتم ولی با توجه به اینکه به عقیده خودم، حتی توقعات چندان بالایی هم ندارم باز این خواستگاران موجه بنظر نمیرسند چرا که میخواهم با فردی که حداقل از نظر اجتماعی و تحصیلی هم سطح خودم هست ازدواج کنم و نتیجتا ازدواج موفق و بدون اختلافی داشته باشم ولی نمیدانم چرا تمام افرادی که خواهان ازدواج با من هستند یا تحصیلات کمی داشته یا شغل چندان مطلوبی ندارند و اکثرا خواهان جبران این امر با اتکا و توجه به مادیات هستند
در حالیکه تعدادی از اطرافیانم با شرایط خانوادگی پایینتر(مالی، اجتماعی و خانوادگی) با افرادی با موقعیت بهتر در ارتباط هستند
لطفا راهنماییم کنید
سپاس از صبر و حوصله تان
سلام دوست گرامی
سوال بسیار خوبی پرسیدید.
در ازدواج وجود تناسب بین دونفر و دوخانواده بسیار مهم است. اگر در بین خواستگارانتان شخصی هست که در حال تلاش برای ساخت زندگی بهتر است و میدانید آینده خوبی دارد، در کنار او برای ساختن زندگی تلاش کنید.
سلام من 15 سالمه خواستگار زیاد دارم اما نمی دونم چه دعایی بخونم ک بختم باز بشه ممنون میشم بگین
سلام دوست گرامی
سن شما اصلاً سن مناسب ازدواج نیست که نگرانش باشید!
به جای تمرکز روی ازدواج، به وظایف سن خودتان که درس خواندن و یادگیری مهارت است، مشغول باشید.
سلام من 15سالم هست عاشق یکی شدم نمیدونم باید چیکار کنم ولی میدونم که به یکی علاقه مند هست
چیکارکنم
سلام دوست گرامی
اینکه اشاره کردید میدانید به شخص دیگری علاقمند هست و مجددا میخواهید او را ترغیب به رابطه کنید، اشتباه بزرگیست؛ عشق یکطرفه به شما کمک نخواهید کرد.
بهتر است از این رابطه صرفنظر کنید و به سن خودتان نیز توجه کنید که 15 سالگی برای ارتباط مناسب نیست.
سلام من دختری 19ساله هستم و معلولیت جسمانی خفیف دارم و هیچ علاقه ای به ازدواج با یک فرد سالم رو ندارم
یک خواهر 16ساله دارم که با پسری که از من یک سال کوچک تر است ازداواج کرده اونم به اجبار من نمی خواستم که بخاطر من از خواستگاراش بگذره
الان یکم ترس دارم که من بخاطر راحتی خودم خواهرمو مجبور کردم که جواب مثبت بده اگر در زندگیش مشکلی پیش بیاد مقصرش منم
هر شب تو همین فکرم از وقتی ابجیم ازدواج کرد نتونستم حتی نگاه کوچیکی به کتابای درسیم بندازم امسال کنکور دارم ولی وضعیت روحیم حس میکنم یکم بهم ریخته
سلام دوست گرامی
اشاره کردید معلولیت جسمانی خفیف دارید؛ اما واکنشهای شما نسبت به این نقص، بیش از اندازه شما را درگیر خود کرده است.
ازدواج خواهرتان در سن کمی اتفاق افتاده است؛ اما حتی اگر مشکلی هم در زندگی داشته باشند، ناشی از اصرار شما نیست، بالاخره او هم اختیاری دارد و باید بتواند مدیریتی روی زندگیش داشته باشد.
درباره وضعیت روحی خودتان، نیاز است که با کمک مشاور، عزت نفس خود را تقویت کنید تا از درس و ازدواج سالم دور نباشید.
سلام
روزتون بخیر
من ۲۵ سالمه، و از همه لحاظ شرایط قابل قبولی دارم
ولی تا این سن پیشنهاد جدی ای نداشتم🙁
همه هم سن و سالهای اطرافم اردواج کردن و من هنوز درگیر اینم که یکی از من خوشش بیا🙁
تو محیط کارم به یه آقا علاقه مندم ،ولی خب شناخت کاملی ازشون ندارم و بیشتر رفتار اجتماعی ایشونو دیدم و جذبش شدم..
نمیدونم باید چیکار کنم😔از تنهایی خسته شدم و از لحاظ روحی واقعا به یه نفر احتیاج دارم😔و اینکه هیچ خواستگاری نداشتم نگرانم میکنه😔
سلام دوست گرامی
آیا معیارهای خودتان را برای انتخاب همسر مشخص کردید؟
نیاز دارید تا از طریق دریافت مشاوره، ابتدا علت این اتفاق را بدانید و سپس مهارتهای صحیح و علمی جذب عشق را یاد بگیرید.
سلام من یک دختر ۲۰ ساله هستم که هم وضع وسطح خانوادگی خوبی دارم هم خودم خوبم .دورم پر از مسره ولی کسی علاقه ای نداره بهم .خاستگار داشتم ولی فقط درحد حرف زدن هستن وجلو نمیان .یکیم دوست داشتم تا فهمید به سرعت نور عوض شد .چیکار کنم؟
سلام دوست گرامی
20 سالگی سن نگران کنندهای برای عدم خواستگار و .. نیست.
اما شما میتوانید با شرکت در دوره « جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» همیار عشق، مهارتهای صحیح ارتباطی، برای شروع و ادامه یک رابطه را یاد بگیرید.
سلام خسته نباشید من دختر ۲۱ساله هستم که حدود یک سال شده عاشق پسری شدم که اصلا نمی شناسمش و ندیدمش
فقط رابطه مون توی فضای مجازی است فقط خواهرم خبر داره
الان خیلی ازم دور شده اون توی این یک سال چون گوشی نداشتم زنگ نزده همش خودم زنگ میزنم
خواهش کمکم کنید چیکار کنم که دوباره به رابطه برگرده
اوایل میگفت تو قلبت پاکه بیا عشقم شو تا الانم اصلا بهش دروغغ نگفتم
الانم که گوشی بخاطرش خریدم حتی پیام هم نمیده شماره مو بهش دادم میخوام بدونم با کسی دیگه رابطه برقرار کرده به چه کنم چه کنم افتادم اصلا دلم هم تاب و قرار نداره مرسی
سلام دوست گرامی
شما او را ندیدید و نمیشناسید؛
حتی به شما پیام نمیدهد و پیگیر شما نیست؛ بر چه اساسی روی این رابطه حساب باز کردید؟
شما بهتر است که کمی منطقیتر به این ماجرا نگاه کنید.
سلام من دختری ۱۸ ساله هستم و قبلن خاستگار داشتم و الان فقط در حد یک صحبت هستش ولی جلو نمیان
من قبلن با چند نفر دوست بودم و با یکیشون رابطه داشتم و دوست دارم زودتر ازدواج کنم و از فکرو خیال بیام بیرون
که این فکرو خیال منو دیونه کرده و دوست ندارم کسی از این قصیه مطلع بشه
لطفا بگین ک چیکار کنم؟؟خیلیم دعا کردم و فایده نداشت
سلام دوست گرامی
شما سنی ندارید که نگران ازدواج نکردن باشید.
اما نکته مهمی را اشاره کردید که میخواهید زودتر ازدواج کنید تا از فکر و خیال دربیایید و دعا هم کردید! این مساله نشان میدهد که ازدواج برای شما یک راه فرار است که متاسفانه افرادی که مثل شما به ازدواج بعنوان راهی برای فرار نگاه میکنند، در سال اول زندگی مشترک خسته میشوند، چون ازدواج خودش یک مسئولیت و انتخاب بزرگ است.
سلام من یه دختر 18سالم میخام با یه پسری ازدواج کنم همه شرایطش عالیه برای ازدواج همه چیش تکمیله اما پدرم بخاطر سن کمم ممکنه مخالفت کنه ماهم خیلی هم دوست داریم و مشکلی هم نیست ولی نمیدونم چجور راضیشون کنم
سلام دوست گرامی
سن شما برای انتخاب همسر مناسب نیست. در واقع ازدواج در این سن مسئولیتی بیشتر از میزان سن شما، برایتان بوجود میآورد که ممکن است نتوانید از عهده آن بربیایید.
اشاره کردید شرایط پسر برای ازدواج عالیست؛ اگر منظور شرایط مالی است، که ازدواج صرفاً به علت خوب بودن شرایط مالی به صلاح نیست. باید آمادگی و بلوغهای رفتاری و روانی را نیز در خودتان و او بررسی کنید.
میتوانید به مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کنید.
سلام خسته نباشید من دختر ۲۰ ساله هستم زیاد خواستگار دارم دختر جذاب و نازی هستم یعنی میتونم بگم خوشگل هستم ولی هر وقت خواستگار بیاد برام، ازدواج سر نمگیره
بیشترخانواده پسر جواب منفی میدن بهمون
بااینکه شرایط پسره رو من قبول میکنم
میتونم بپرسم دلیلش چیه هرجا برم میگن بختتو بستن
لطفا کمکم کنید .یک بار هم تا ازمایش رفتم جواب هم مثبت در اومد ولی بعد همه چی بهم ریخت .باید چکارکنم .خیلی ناراحتم
سلام دوست گرامی
دلایل زیادی وجود دارد که ازدواج شما انجام نمیشود. در ابتدا باید این نکته را بخاطر داشته باشید، چیزی به عنوان بخت بستن و … وجود ندارد، پس ذهنتان را بیهوده درگیر این مسائل نکنید.
شما نیاز دارید که از ابتدای ورود خواستگار تا زمانی که بهم میخورد را برای مشاور تعریف کنید تا رفتارهای شما، خانواده و طرف مقابل را بررسی کند. و نکته آخر، زیبا بودن تنها ملاک برای جذابیت نیست. شما نیاز دارید که مهارتهای ارتباطی را نیز یاد بگیرید.
با سلام دختری 25ساله هستم
با پسری که دوسال ازم کوچیکه آشنا شدم که قصدمون ازدواجه
ولی نمیتونم بهش اعتماد کنم هر حرفی هر کاری میکنه حس میکنم الکیه میخواد منو گول بزنه یا بازیم بده
یجوریا همشم سر این موضوع بحثمون میشه ک خیلی وقتا یک ماهم طول میکشه که جوابمو نمیده
میشه راهنماییم کنید که چیکار کنم.
سلام دوست گرامی
چند مدت است که با هم آشنا هستید؟
دلیل این بی اعتمادی باید پیدا شود یا تجربه بی اعتمادی داشتید و یا به صورت کلی فرد بی اعتمادی هستید.
نیاز دارید برای بررسی بیشتر با مشاور صحبت کنید.
دختری 20 ساله هستم.موقیعت اجتماعیم هم خوبه!چون فرزند جانباز و معلم هستم.از نظر قیافه هم متوسط هستم!قدو اندامم خوبه!تازه وارد دانشگاه شدم!دختر کم حرفی هستم!ولی تا به حال خواستگار نداشتم!نمی دونم چه کار کنم!دارم عصبی،ناراحت و افسرده میشم.
سلام دوست گرامی
20 ساله هستید و به نظر میرسد نگرانی شما برای ازدواج نکردن و خواستگار نداشتن کمی بیش از حد شده است.
اگر در اطرافیان و یا فرهنگ شما اینگونه است که دختر زودتر ازدواج میکند، نگرانیتان تا حدی طبیعی است.
اما برای اینکه بتوانید خواستگار داشته باشید، باید بتوانید به صورت درست و محیطهایی که دوست دارید خواستگارتان شما را ملاقات کند، دیده شوید.
اصول این مهارتهای ارتباطی برای جذب عشق در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق گفته شده است. شما میتوانید با همراهی مشاور در این دوره شرکت کنید.
سلام من دختری 41 ساله هستم ومجرد، نمیگم خواستگار نداشتمیا نیست ولی نمیدونم که چرا نمیشه، نه قیافه بدیدارم ونه ایرادی، تحصیلات، خانواده دار.. ولی هرکسی که اسمش میاد دیگه پیداش نمیشه،، قیافم میخوره 28سالم باشه، غصه ام گرفته خسته شدم
سلام دوست گرامی
در چنین شرایطی بهتر است حتماً معیارهای خودتان را برای انتخاب همسر حتماً مورد بررسی مجدد قرار دهید.
به شما پیشنهاد میکنیم برای پیش رفتن در مسیر درست جذب و انتخاب همسر، از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره دریافت کنید.
در این مسیر شما باید تمریناتی را انجام دهید تا بتوانید شخص موردنظرتان را برای ازدواج پیدا کنید.
سلام
یک دختر 29 ساله هستم یک شخصی هست که حدود 8 سال من رو میخواد ولی به دلایل تفاوت عقیده و ارزش ها بهش و جواب نه میدم البته خانوادشون هم راضی نیستن ولی ایشون میگه شما راضی شین من همه رو راضی میکنم…راستش رو بخواین علاقه ای ندارم با کسی که همفکرم نیست ازدواج کنم ولی شرایط سنی من رو نگران کرده خواستگارام رو خانواده نمیذارن بیان و پسند نمیکنن و هم به خاطر خواهر بزرگم شرایط بحرانیه …دختر مستقلی هستم ولی نمیخوام بیشتر از این مجرد بمونم
سلام دوست گرامی
نگرانی شما قابل درک است
اما ممکن است آنچه در نظر شما تفاوت است، صرفاً یک حساسیت باشد، بهترین پیشنهاد برای شما مراجعه به مشاور پیش از ازدواج است تا اولویتها و ارزشهای شما و طرف مقابل از نگاه مشاور بررسی شود.
شرایط سنی شما نگران کننده نیست، زیرا میانگین سن ازدواج در کل کشور بالا رفته است.
سلام من ۱۶سالمه و بخاطر مشکلات خانواده نسبت به سنم خیلی بیشتر میدونم و درک بیشتری دارم.تو محلی ک من زندگی میکنم تقریبا تو همین سن دخترا ازدواج میکنن.متاسفانه پدری کم عقل دارم .بد دهن هست و هر چیزی ک تو خونه اتفاق بیوفته به دیگران و غریبه ها میگه مثلاً اگه توی خونه تندی کرده باشم به همه میگه دخترم خیلی بی ادبه و اصلا خوب نیست.مامانم هم خیلی روم حساسه ومیتونم بگم اصلا بهم اعتماد نداره.ی خواهر دارم ک اونم پشتم نیست.وضع مالیمون هم خوب نیست.برای همین کسی مایل نیست ب خواستگاریم بیاد.درستع خودم هیچ تمایلی به ازدواج ندارم چرا که میخوام مجرد بمونم و تا اونقدر پخته نشدم ازدواج نکنم.اما وقتی به زندگیم نگاه میکنم میبینم با مجرد بودنم هیچ لذتی از زندگیم نمیبرم.لطفا راهنمایی کنین
سلام دوست گرامی
مسائلی که به آن اشاره کردید، ممکن است به دلیل حساسیتهای شما در سن نوجوانی باشد، و از سویی دیگر اگر در همچین شرایطی زندگی میکنید، بهترین اقدام برای شما یادگیری یک حرفه یا مهارت است که هم از طریق آن درآمد کسب کنید و هم تا زمانی که پختگی لازم را پیدا نکردید، ازدواج نکنید. برای یادگیری صحیح شیوه تعامل خودتان با خانواده نیز میتوانید از مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام 3 سال کسیو دوست دارم و قصدمون هم ازدواج بود خونواده و آشنایان باخبر از رابطه ازدواجیمون بودند هربار قصد اومدن برای خواستگاری رسمی داشت و اطرافیان باخبر میشدند بینمون جدایی میافتاد اما خودش بعد یک ماه برمیگشت الان هم بینمون جدایی افتاده و ازین وضعیت خیلی ناراحت ام خواستگار هم زیاد دارم اما چون قلبم پیششه نمیتونم جواب کسی دیگه رو بدم برام دعا کنین بعد محرم همه چی درست شه و بهم برسیم اینم بگم که مادرش باهام رابطه خوبی داره و راضیه و اینکه ی بار هم بهش گفته بود که فائزه رو برای همیشه از دست دادی کلی سرو صدا راه انداخته بود و داداشش گفته بود بهم زنگ بزنه تا از صحت خبر مطلع شه و بی تابی کرده نمیدونم باید چیکار کنم😞
سلام دوست گرامی
نکتهای که در سوال شما واضح است، این است که طرف مقابل شما نخواسته یا نتوانسته است که مسئولیت زندگی مشترک را برعهده بگیرد.
این آمدنها و رفتنها، معمولاً نشان از عدم بلوغ عاطفی یک فرد دارد.
بهتر است اگر ایشان قرار است همسر شما باشند، دقیقا مشخص کنند که چقدر زمان میخواهند و دلیل اینکه دائماً در رفت و آمد هستند چه بوده است؟
برای دریافت راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام یک خواهر شوهر دارم ۳۷سالش شده موقع خودش خواستگار داشته به خاطر دخالت های بی جای پدرش و بعضی از فامیل ازدواج نکرده
الانم به یک اقا پسر پیشنهاد دادنش..
این اقا اومد خواهر شوهرم تو یه جلسه هم دیگه دیدن بعد گفتن میخوان بیان جلسه خواستگاری.
وقتی اومدن گفت میخوام با دختر حرف بزنم و تعداد مهریه اونقد کم گفت ک خواهرشوهرم گفت خیلی کمه
بعد گفتن ما سه چهار روز دیگه فکر میکنیم شما هم فکر کن
رفتن و بعد چند روز اقا پسر گفت نه نمیخوام..از ازدواج با خواهر شوهرم منصرف شد
به نظر شما ما باید چه کار کنیم..
خواهرشوهرم خیلی داره اذیت میشه..
پدر شوهرم واقعا بهش ظلم میکنه خودش هیچ کاری نمیکنه
خواهش میکنم خواهش میکنم کمک و راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی
دلسوزی شما برای ایشان قابل تحسن است. اما مراجع واقعی این ماجرا، خواهرشوهر شماست.در واقع ایشان باید برای مشکل خودش قدمی بردارد.
اتفاقی که در جریان خواستگاری رخ داد و حال خواهرشوهرتان را بد کرد، نوعی رهاشدن و طرد شدن است.
بنابراین ایشان نیاز به زمان دارند تا بتوانند با این حقیقت کنار بیایند که کیسهای ازدواجشان کمتر از سالهای قبل است.
به ایشان بگویید که عزت نفس خود را بازسازی کند و حتما در این مسیر از یک مشاور کمک بگیرد.
سپس باید معیارهای خودش را برای ازدواج دقیقا بازنویسی کند تا بداند دنبال چه شخصی برای ازدواج میگردد.
با دوستان و اقوام متاهل بیشتر رفت و آمد کند، توانمندیهای خودش را دست کم نگیرد تا بتواند کیس موردنظرش را برای ازدواج پیدا کند.
سلام دختری23ساله هسم
چادری از یک خونواده با اصالت اما متاسفانه هرخواستگاری که سالی دوسه تارو داشتم اومده، نشده به هردلیلی یا به ما نمیخوردن یا شرایط کاری معقولی نداشتن ..
ازوقتی درسم تموم شده تو جامعه دیده نمیشم چون سرکارن میرم و بیشتر اوقاتم توخونه هستم
به همین دلیل کسی منو نمیبینه که خواستگار بخواد بیاد
اقوامم کیس های به دردبخور معرفی نکردن تابحال ….
مامانم خیلی ناراحته و از اینکه یک وقت سن بره بالا و ازدواج نکنم ….
خب چکار کنم به نظرتون ؟دختر که نمیشه بره دنبال خواستگار
چجور خواستگار باید پیدا شه اخه 😞😞😞
سلام دوست گرامی
دلایل خواستگار نداشتن بسیار متفاوت است. گاهی توقعات بالای دختر و یا خانواده، کمبود اعتماد به نفس و همه چیز را در ازدواج دیدن، عجول بودن در رسیدن به نتیجه و …میتواند از جمله علتهای نداشتن یا جور نشدن خواستگار باشدو برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا مقاله «چرا خواستگار ندارم؟» را مطالعه کنید و سپس برای اینکه یاد بگیرید به چه شیوه درست و اخلاقی خواستگار جذب کنید، میتوانید در دوره آموزشی جذب عشق از آشنایی تا ازدواج همیار عشق شرکت کنید.
سلام ممنون از مقاله خوبیتون
دختری 22ساله هستم یکی ازپسرای فامیلمون چند وقتی هست بهم پیام میده
همش میگه من ازت خوشم میاد و میخوام بیام خواستگاری اما میره بعد یه مدت پیداش نیست بعد دوباره که میاد همین حرفا رو میزنه
اصلا تکلیفش باخودش مشخص نیست
منم نمیدونم که باید چطور باهاش رفتارکنم؟ چجوری حدومرزمشخص کنم؟ اخرین حرفی هم که زده میگه اگه بیام خواستگاری باید همش ازمن اطاعت کنی هرچی میگم بایدبگی چشم
لطفا راهنماییم کنیم من نمیدونم بایدچکارکنم
هنوز حس خودمم نسبت به اون پسر معلوم نیست بعضی موقع ها خوشم میاد ازش بعضی موقع ها بدم میاد
سلام دوست گرامی
به سن و سال ایشان اشاره نکردید، آیا اصلاً شرایط ازدواج کردن را دارند؟
حد و مرز مشخص کردن زمانی اتفاق میافتد که بتوانید وقتی ایشان برای ازدواج اصرار میکنند یا پیام میدهند به او بگویید که “اگر روی این تصمیم اصرار داری، از طریق صحیح و توسط خانواده اقدام کن و تا وقتی تکلیفت مشخص نیست، من به پیامی جواب نمیدم”.
اما یک نقطه خطر پررنگ حرف ایشان است که “تو باید از من اطاعت کنی و بگی چشم” ! این دیکتاتوری و عدم درک و همدلی مورد خطرناکی است که باید آگاهانه نسبت به آن قدم بردارید.
برای روشن شدن تکلیفتان و انتخاب درست، پیشنهاد میکنیم حتماً از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام، من ۱۶ سالمه یکساله با یه پسر دوستم خانواده هامونم تقریبا در جریانن واقعا ما همو میخوایم برای ازدواج.
دو تا خواهر بزرگتر دارم که ازدواج نکردن
رفته بودن پیش یه شخصی و گفته بود که بخت شمارو بستن، من خودم لای وسایل جفتشون پارچه دوخته شده مثل کیسه دیدم بعدش باز کردم توش دعا بود به زبان عربی با جدول و اینا.
ابجیم میگه اون کسی که بخت مارو بسته بخت تورو هم حتما بسته،
میشه بگید چیکار کنم خیلی میترسم بخت منم بسته باشن
من نمیخوام مجرد باشم نمیخواد بدون عشقم زنده باشم نمیخوام از دستش بدم از وقتی فهمیدم اصلا حالم خوب نیست😔
سلام دوست گرامی
طلسم، سحر و جادو زمانی میتوانند شما را آزار دهند که وجودشان را باور کنید.
ازدواج نکردن خواهرهای شما ربطی به بستن بخت ندارد، ممکن است عوامل متعددی باعث شده باشند که آنها نتوانند ازدواج کنند، مثلاً نداشتن مهاتر در جذب خواستگار، دیده نشدن در جمعهای مثبت، عدم داشتن رفت و آمد و….و این نکته را درد نظر بگیرید که سن ازدواج به طور طبیعی در جامعه بالا رفته است.
همچنین سن شما برای ازدواج بسیار بسیار کم است، پس از حالا برای آینده اضطراب نداشته باشید و با این تصورات جاهلانه خودتان را اذیت نکنید..
سلام.من اینایی که میگم20سالمه وخواستگارندارمومیگم خیلی وقت دارین.من 3سال طول کشیدجداشم ازنامزدم.اونموقعهاکه یکی پسندمیکردمن به خاطرجدانشدن قبول نمیکردم فکرکنم.الان2ساله جداشدم یه نفرهم خواستگاری نکرده ازم.من ناامیدشدم.نمیدونم دیگه چیکارکنم.ناامیدی گناهه روهم میدونم.پس بااین شرایط من چیکارکنم؟
سلام دوست گرامی
به سن خودتان اشارهای نکردید.
3 سال طول کشید تا از رابطه قبلی خود بیرون بیایید، پس مطمئناً دوره سختی را پشت سر گذاشتید و باید سوگ ناشی از این قطع رابطه را پشت سر بگذارید. اشاره کردید 2 سال است که جدا شدهاید. آیا طی این مدت جدا شدن مجددا برای اینکه با شخصی ملاقات کنید، اقدامی انجام دادید؟ راهحلهای زیادی وجود دارد که بتوانید مجددا با شخص مناسب آشنا شوید و ازدواج کنید. برای آموختن این راهحلها میتوانید در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» شرکت کنید.
سلام من یه دختره ۲۱ ساله م . از حدود سنه چهارده سالگی این نیاز در من بود مثه همه ی آدما ولی اذیتم نمیکرد تا حدود سن ۱۹ سالگی در اطرافیان یا دخترای فامیل میدیدم که با پسری دوست شدن و ازدواج کردن باهاش یا خیلی همو دوست دارن و قصدشون ازدواجه یعنی حدود ۸۰ درصد ازدواج های بین دوستام و فامیل به صورت دوستی بود . من یه آقا پسری رو دوس داشتم که از سن هیفده سالگی دنبالم بود و میگفت عاشقمه منم واقعا دوسش داشتم ولی نمیشناختمش خودشو خونوادشو فکر میکردم شاید دروغ بگه ولی بالاخره تو سنه ۱۹ سالگی باهاش دوست شدم نمیتونستم بهش بگم بیاد با خانوادم صحبت کنه یا بیاد خواستگاریم چون اون هم همسنه خودم بود و نه درسشو تموم کرده بود و نه کار داشت و خودشم قول داد که تمومه تلاششو بکنه که حداقل سه چهار سال بعد بیاد خواستگاریم ، منم خودمو گذاشتم جای اون و گفتم اگه منم جای اون باشم سعی میکنم دختری رو که دوس دارم باهاش دوس شم تا نگهش دارم و از دستش ندم تا بتونم باهاش ازدواج کنم ، با خودم فکر کردم اونم همینطوری فکر میکنه یک سال گذشت رابطه مون خیلیی عمیق تر شد منی که حتی تا یه ماهه اول بهش دست هم نمیدادم و حتی خجالت میکشیدم تو چشاش نگاه کنم ولی کمکم اون کاری کرد که خجالته من بریزه بعد باهام یه کارایی میکرد که واقعاا دیوونه میشدم نمیگم به زور بود ولی میشه گفت به زور بود تقریبا چون منو تحریک میکرد مثلا هی به بدنم دست میزد و من دستشو از خودم پس میزدم هی سعی میکرد منو ببوسه و من تا هفت هشت بار پسش زدم ولی دیگه نتونستم مقاومت کنم جلوش… ولی خدا رو شکر رابطمون به جاهای ازین باریک تر ختم نشد بعدش بهم خیانت کرد و رفت با یه دختر دیگه . الان یک ساله گذشته خیلییی دارم اذیت میشم خیلییی. روزای اول شب و روزم گریه بود اما الان فقط شبا گریه میکنم زندگیم واقعا جهنمه نیاز عاطفی و نیاز جنسیه خیلییی شدیدی دارم که قبل از ارتباطم با اون پسر خیلی کمتر بود و الان خیلییی شدید تر شده تا جایی که حتی دارم به جنون میرسم دختره فوق العاده زیباییم اینطور که همه میگن و خیلیی بهم پیشنهاده دوستی میشه ولی دیگه بهم ثابت شده که همشون دروغ میگن قبلا فامیلا و اطرافیانو میدیدم فکر میکردم شاید منم بتونم عشقو از این راه تجربه کنم و ازدواج کنم ولی الان میبینم نه همش به شانسه که من ندارم نمیخوام دیگه با پسری دوس شم. ولی این نیازا تو من خیلییی شدیده و دارم روانی میشم . خواستگار هم یه دونه کلا داشتم که اون هم اصلا به دلم ننشست و خونوادمم تحقیق کردن دیدن آدمای خوبی نیستن . میدونم میانگین سن ازدواج دخترا ۲۵ ساله و من هنوز سنی ندارم ولی واقعا دارم آزار میبینم از یه طرف فکر گذشته از یه طرف این حسایی که داره دیوونه م میکنه. خیلی مشاوره رفتم بعضیا گفتن برو با یکی دوس شو گذشتتو با اون فراموش میکنی ولی من میترسم دیگه میترسم نمیخوام خراب بشم نمیخوام دیگه بیشتر از این، این حسای بد بیاد سراغم . یه سری از مشاورا هم گفتن خودتو سرگرم کن مشغول کن . اینکارو رو کردم خیلیی تاثیر داره ولی خوبم نمیکنه وقتی این افکار میخواد بیاد سمتم خودمو با یه کار سرگرم میکنم ولی این سرگرمیا برای چند ساعت یا چند روز اون حسا رو به عقب میندازه از بینش نمیبره و اونها همچنان منو آزار میده. کلی دعا کردم که خدا نجاتم بده نماز میخونم ولی خدا اصن براش مهم نیس که من چی میکشم
سلام دوست گرامی
پرسش شما بسیار طولانی است و امکان پاسخ آن در سایت وجود ندارد.
لطفا نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام خسته نباشید یکی از پسرهای فامیلمون اومده خواستگاری ولی بابام سختگیره میگه دوست ندارم ازدواج کنی چیکار کنم کمکم کنید حالم خیلی بده
سلام دوست گرامی
دلیل مخالفت پدر شما باید دقیق بررسی شود، ممکن است پشت این حرف که دوست ندارم ازدواج کنی، دلایل زیادی باشد.
اشاره نکردید چندساله هستید و شرایط خواستگارتان چیست؟ ایا قبلا هم با خواستگارهای شما مخالفت میکردند؟ آیا ترس ایشان از ازدواج شما دلیل خاصی دارد؟ مثلا وجود افرادی که در فامیل طلاق گرفتهاند.
یکی از راهکارهای مناسب صحبت کردن یکی از بزرگان فامیل با پدر شماست تا واسطه شود و اهمیت ازدواج کردن را برایش شرح دهد و راهکار دیگر این است که برای بررسی بیشتر شرایط تان و دلایل مخالفت پدر با مشاوران متخصص رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام من دختری ۱۹ ساله هستم و تا الان خواستگاری نداشتم میدونم سنم کمه قصد ازدواجم ندارم فقط نمیدونم چرا هم سن و سالام همشون خواستگار دارن ولی من ندارم این برام نگران کننده است آخه مشکلیم نداریم پس چرا خواستگادی ندارم؟!!
سلام دوست گرامی
اشاره کردید که میدانید سن کمی دارید و نگران هستید، آیا این نگرانی شما برای نداشتن خواستگار دلیل خاصی دارد؟
اگر دچار مقایسه با هم سن و سالان خودتان شدید بدانید که هر فردی ویژگیها و مسائل خاص خودش را دارد.
بر فرض اینکه برای شما خواستگار بیاید، آیا آمادگی ازدواج را در سن 19 سالگی دارید؟
اگر دغدغه شما نداشتن خواستگار است، بهتر است از طریق دریافت نوبت مشاوره با مشاوران همیار عشق، علت و ریشه این نگرانی را پیدا کنید.
سلام خیلی ممنونم از مقالتون بسیار مفید بود راستش من ۲۱ سالمه میدونم هنوز سنی ندارم که بخوام نگران ازدواج باشم اما تمام دخترهای فامیل ازدواج کردن و همین مسئله باعث شده که من خیلی قضاوت بشم و حرف بشنوم راستش خیلی اعصابم خورده و نمیدونم چیکار کنم بین خواستگارهامم کسی که حداقل ده درصد معیارهای خودم و خانوادم رو داشته باشه نیست و به همین دلیل میگم نه و الان دارم قضاوت میشم که حتما یک علتی داره که اینهمه میگم نه راستش میخوام راهنماییم کنید که چطور خودم رو قوی کنم و جلوی این قضاوت ها بایستم؟
سلام دوست گرامی
نگرانی شما قابل درک است و اینکه میخواهید مانند سایر اعضای فامیل ازدواج کنید و یا خواستگار مناسب داشته باشید طبیعی است. به خوبی اشاره کردید که زمان برای ازدواج هست و دیر نشده اما چندتوصیه برای شما داریم:
ابتدا باید ویژگیهای مرد ایدهآلی که میخواهید را به تصویر بکشید تا در مرحله بعد بتوانید در آن محیطی که دوس دارید در انجا با او آشنا شوید حضور داشته باشید. در واقع باید دیده شوید تا بتوانید شخص موردنظر را برای ازدواج انتخاب کنید.
سلام من دختری ۲۳ ساله هستم. این دوستمون تو نطرسنجی نوشته من بیست سالمه ۱ دونه خداستگار دارم،پس می چی بگم، تا این سن کسی هنوز برای من زنگ نزده خونمون،دختر بدی نیستم ولی اطرافمون دیگه ازدواج سنتی کم شده و مشکل منم همینجاست. من دختری نیستم ک برم با پسرا دوست بشم و حالا تا ببینم خدا چی میخواد که شاید اون بعد یه ارتباط طولانی حااا بخواد بیاد خواستگاری من یا نه،
کلا دوست پسرم نداشتم، البته پیشنهادش بود ولی من میدونستم اینا از من چه انتظاراتی دارن پس قبول نمیکردم و هرکدوم بعد چندبار پیام دادن بعد ک میدیدن من باهاشون بیرون نمیرم و این حرفا دیگه پیگیرم نمیشدن، ولی واقعا الان برام سواله پس من باید چیکار کنم،
دیگه کسی ازدواج سنتی نداره،خیلی خیلی کمه، دخترو پسر زیر بار ازدواج سنتی نمیرن
وقتی هم که من خودم اهل دل و قلوه دادن به پسر طی روابط عاشقانه نیستم،پس من باید چیکار کنم؟
آخه دوستی با پسرا چه فایده داره بریم عاشق بشیم بعد بهونه بچینه نخواتمون؟!
سلام دوست گرامی
ابتدا باید بپذیرید که سن ازدواج بالا رفته است و سن شما هم سن خطرناکی برای نگرانی از عدم ازدواج نیست.
یکی از اشتباهاتی که در پیام شما وجود دارد این است که صرفا طریقه آشنایی را به دو روش سنتی یا دوستی میدانید. در حالیکه برای ازدواج باید سعی کنید ابتدا مشخص کنید به دنبال چه شخصیتی هستید و چه ویژگی هایی را برای داشتن همسر آینده در نطر دارید. سپس در محیط هایی که دوست دارید او را پیدا کنید، دیده شوید. قرار نیست که شما خود را بازیچه دست کسی بکنید و بعد از چندسال پشیمان شوید بلکه باید فرصت درست دیده شدن را در جمعی که به آن علاقه دارید را به طرف مقابل بدهید.
سلام من دختری 20 ساله هستم تااین سن فقط یدونه خواستگارداشتم البته بخاطر این بوده که خودم گفتم نمیخوام ولی الان همه درموردازدواج نکردنم میگن و مامانم رفته پیش یه آخوند واونم گفته مشکل ازدخترته اگه شوهر میخواد باید واسش دعا بنویسم به نظرتون چیکارکنم؟؟دعا بگیرم یانه؟؟
سلام دوست گرامی
سن ازدواج در کشور به مرور بیشتر شده است. بخصوص مسائل اقتصادی باعث شده است که آقایان کمتر به ازدواج گرایش داشته باشند. سن 20 سالگی کاملاً طبیعی است که هنوز ازدواج نکرده باشید! ازدواج نیاز به بلوغ های مختلفی دارد که به مرور باید کسب کنید. بهتر است ابتدا با مشاور همیار عشق صحبت کنید. ازدواج نیازمند به مهارت است نه خرافات.
سلام،وقت بخیر!من و عشقم یه ساله که باهمیم و الان قصد ازدواج داریم،از طرف خانوادمم بخاطر دوستیمون خیلی تحت فشار بودم و خانواده اون هم به ازدواج ما راضی نبودن!اما حالا با کلی اسراری که به خانواده اش گرد پا پیش گذاشتن!الان بحث سر مهریه اس و خانواده اون میگن۱۴ سکه خانواده من میگن قانونی۱۱۴!عشقمم میگه من بهت گفتم شرایطمون رو!اگه دوسم داری جلو خانواده ات وایستا ۱۴ سکه زنم شو. و از طرف تحت فشارم که میگن یا ۱۱۴ سکه قبول کنن یا فراموشش کن!جدا دیگه نمیدونم چیکار کنم!میشه کمکم کنین
سلام دوست گرامی
بحث در مورد مهریه نیاز به توافق دوطرف دارد. مخالفت خانواده ها مساله مهمی است که نمی توانید آن را نادیده بگیرید. علاوه بر این، مخالفت با میزان مهریه، شاید فقط یک بهانه باشد و مسائل مهم تری وجود داشته باشد که مخالفت اصلی از آنجاست. پس بهتر است برای بررسی بیشتر از مشاوران همیار عشق، وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.
سلام. دختری 22ساله هستم. خواستگاران زیادی داشتم اما به علت رفتار بد پدرم و بد دهن بودنش دیگ کسی جلو نمیاد. تو خواستگارای قبلیم وقتی کسی میرفت که با پدرم صحبت کنه و آشنا بشه به حدی بود که حتی به دعوا کشید و کتک کاری هم نزدیک بود بشه.
حتی تو فامیل هم اگر کسی مایل بود جلو بیاد و یا کس دیگری رو معرفی کنه همه پشیمون شدن و به صورت واضح همگی رفتار بد پدرم و بد دهن بودنش رو علتش گفتن.
به خاطر همین رفتارا کلا من و مادرم هم خونه نشین شدیم و رفت و آمدی هم با کسی نداریم.و اعتماد به نفسم به شدت پایین اومده. امکانش هس راهنمایی کنید.
سلام
قطعا شرایطی که میگین سخته ولی توی این شرایط شما به جای منزوی شدن باید خودتون رو تقویت کنید و شخصیت فردی مستقل خودتون رو پیدا کنید و افراد به خاطر خودتون بخوان با شما آشنا بشن و همچنین از قبل با شرایط شما آشنایی داشته باشن. بهتره از فردی از فامیلتون هم که پدرتون براش احترام قائله بخواهید با پدرتون درباره رفتارش صحبت کنه.
سلام
دختری ۳۵ساله هستم، ۱۵ساله ام اس دارم
۲۸سالگی عاشق شدم، به طرف گفتم، گفت الان قصد ازدواج نداره، خب حتم داشتم میگه نه بخاطر بیماریم
بعد۷سال از دوستش شنیدم بیماره، سندروم بهجت داره، و ازدواج هم نکرده
باز بش پیشنهاد دادم، بازم گفت نه، از حرفاش فهمیدم نمیدونه از مریضیش خبر دارم
به نطرتون بش بگم مریضیشو میدونم و بااطلاع از این موضوع هنوزم میخوامش؟
سلام دوست گرامی، بهتره قبل از برچسب زدن به خودتون که طرف مقابل شما را بخاطر بیماری نخواسته، به این مساله فکر کنید که ممکنه دلایل دیگری وجود داشته باشه که ایشون تمایل به ازدواج نداره و تابحال هم ازدواج نکرده.شما می تونید برای بررسی دقیق تر مساله خودتون ، از مشاوره همیار عشق بهره مند بشید.
سلام. خسته شدم از بس این و اون اومدن تو زندگیم بد رفتن چکارکنم تا یکی واقعا منوبصرای زندگی بخواد ن برای تفریح البته یکی هس بنظر از پسرخوبی میاد ولی نمتونم
اعتمادکنم که روزی نمیره
سلام دوست گرامی. بخاطر اتفاقاتی که در ارتباط های قبلی تجربه کردید متاسفم .
البته پرسش شما ناقص است و نیاز دارید برای شکستن حلقه های معیوب قبلی که رابطه های شما ادامه پیدا نمیکرد و رها می شدید، همچنین دلایل آن، حتما از مشاوره تلفنی همیار عشق وقت بگیرید.
سلام من خواستگار دارم خیلی ، ولی هروقت که نظرم به یکی مثبت میشه و میگم این فردی هست که میخواستم طرف میره و دیگه خبری ازش نمیشه با این که قبل اون مشتاق جواب مثبت من بودن بدون اینکه چیزی بگم هر موقع تو دلم میگم این خوبه میره و دیگه هیچ خبری نمیشه.نمیدونم برا چی هست ولی چندین باره همین طور میشه توروخدا راهنماییم کنین
سلام دوست عزیز
این موضوع حتما نیاز به بررسی دقیق موارد پیش اومده و همچنین ویژگیهای شخص شما داره، ولی مواردی هست که افراد به خاطر نگرانیها و ترسهای درونی، که گاهی خودشون هم ازش آگاه نیستن، به طور ناخودآگاه رفتار و واکنشهاشون تحت تاثیر قرار میگیره. یعنی ممکنه شما در زمینه ازدواج یا روابط صمیمی، ترسهایی داشته باشین که وقتی از کسی خوشتون میاد و قضیه قراره جدی بشه، این ترسهاتون بیدار میشن و باعث میشن طوری واکنش نشون بدید که باعث دور شدن اون فرد بشه. البته همونطور که اشاره کردم مورد شما نیاز به بررسی داره و نمیشه با این اطلاعات که گفت که حتما علتش اینه. اگر هم اینطور باشه باید اول با کمک یک روانشناس این ترسها رو بشناسید و بعد برای از بین بردنشون اقدام کنید.
سلام
۳۳ سال سن دارم از تنهایی خسته شدم دیگه نمیدونم چیکار کنم سن ازدواجم بالا رفته شما منو راهنمایی و کمکم کنید که چکار انجام بدم برام خواستگار پیدا شود
سلام
لطفا با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.
سلام، از زندگی خسته شدم، با هرکی دوس شدم بعد از چند وقت تنهام گذاشت، چرا دنیا اینجوری؟لطفا کمکک کنید فرد ایده المو
پیدا کنم، یعنی مشکل از منه ک تو سن ۲۴سالگی،خاستگار نداشتم؟
سلام دوست خوبم.در ابتدا خدمت شما عرض کنم که سن شما زیاد نیست که شما اینقدر ناامیدانه به بحث ازدواج و خواستگارنگاه می کنید و زمان و فرصت وجود دارد و به جای اینکه برروی عدم خواستکار دقت کنید به دنیال فرد شایسته باشید.راههای زیر به شما کمک می کند :
1-موانع ذهنی ازدواج خودتون را شناسایی کنید
2-با ترس های خود کتار بیایند و و شجاعت و اعتماد به نفس داشته باشیدوترس از تنهایی،ترس از ازدواج نکردن و…
3-قبول کنید ازدواج همه چیز نیست اما در خوشبختی و سعادت انسان بسیار تاثیرگذار است. كسی كه قصد دارد ازدواج كند اول از همه باید با خودش خوب باشد و خودش را دوست داشته باشد.
4-در جامعه و اجتماع حضور پررنگ تری داشته باشید
5- اینکه بگویید قصد ازدواج دارم کافی نیست. باید برای ازدواج نیز وقت و انرژی صرف کنید.
6- برای جلب توجه دیگران به هر شیوهای متوسل نشوید
7- ممكن است شما پیش از این، چند رابطه شكست خورده را تجربه كرده باشید و این شكستهای مكرر اعتماد به نفس شما را از بین برده باشد. بهجای اینكه احساس ناتوانی كنید سعی كنید از این شكستها درس بگیرید
8-به ظاهر خودتون و فن بیان و صحبتتان توجه کنید