با توجه به تغییرات ایجاد شده در نحوه ازدواج در طول سالیان گذشته و همچنین افزایش نرخ طلاق در جامعه، امروزه آشنایی قبل ازدواج بیش از هر زمانی اهمیت پیدا کردهاست. این روزها جوانان مانند گذشته ازدواج را هندوانه سربسته نمیدانند و ازدواج بدون شناخت را قبول ندارند. این آشنایی و شناخت معمولا در قالب دوستیهای قبل از ازدواج اتفاق میافتد. اما معمولا افراد درباره مدت زمان لازم برای آشنایی سردرگم هستند؟ شاید شکایت خیلی از دختران این باشد که اکثر دوستیها با قول ازدواج شروع میشود اما در عمل مدت دوستی زیاد شده ولی به سمت ازدواج نمیرود و این سوال پیش میآید که چقدر باید دوست بمانیم تا آمادگی ازدواج ایجاد شود؟ یا حتی بعضی افراد که چند سال است با هم در ارتباط هستند، همچنان اقرار میکنند که برای شناخت بیشتر باز هم زمان میخواهند و نتوانستهاند به اطمینان کافی برای ازدواج برسند. در این بین ممکن است نظر خانوادهها متفاوت بوده و دوستی یا آشنایی طولانی پیش از ازدواج را نپسندند یا آن را غیرضروری بدانند. حالا سوال اینجا است که واقعا چه مدت زمان لازم است تا دو نفر بتوانند به شناخت مناسبی از یکدیگر برای ازدواج برسند؟
هیچ قانون مشخص یا هیچ استانداری وجود ندارد که به شما بگوید مثلا فلان ماه یا سال برای ایجاد یک شناخت مناسب، لازم است. این عدد برای هر رابطه میتواند متفاوت باشد. شاید دو نفر بعد از 6 ماه به شناخت کافی از هم برسند اما دو نفر دیگر بعد از 5 سال هم هنوز همدیگر را به خوبی نشناخته باشند یا فقط فکر کنند که همدیگر را شناختهاند. در این بین عوامل زیادی نقش بازی میکنند. در واقع میتوان گفت زمان به تنهایی عامل تعیین کنندهای نیست بلکه کیفیت و شکل رابطه بسیار مهمتر است.
آیا واقعا هدفتان ازدواج است؟
خیلی وقتها افراد، به ویژه دختران، دوستی را با هدف ازدواج شروع میکنند، اما این هدف فقط در ذهن خودشان هست و بعضا طرف مقابلشان اصلا روحش خبر ندارد! یا حتی ممکن است در ابتدا رابطه به صورت زبانی بگویند که هدف ازدواج است، اما این هدف واقعا چقدر جدی است؟ به یاد داشته باشید دوستی آشنایی را میتوان با هدف ازدواج دانست که هر دو نفر واقعا این موضوع را قبول داشته و به آن پایبند باشند. اگر رابطهای را شروع میکنید با این فکر که کم کم به سمت ازدواج میبریدش یا ببینیم چه پیش میآید، باید بپذیرید که روال پیش رفتن آن به سمت ازدواج، اگر واقعا به آن سمت پیش برود، خیلی طولانی تر خواهد بود.
حتما بخوانید: 10 راه تبدیل دوستی به ازدواج
نحوه آشنایی
نحوهای که دو نفر با هم آشنا میشوند عامل بسیار مهمی است و روی مدت زمان لازم برای آشنایی تاثیر دارد. چنانچه خودتان دو نفر با هم آشنا شده و بهم علاقه پیدا کرده باشید، احتمالا مدت بیشتری نیاز است تا زمانی که با یک واسطه مطمئن بهم معرفی شده باشید. در مواردی که معرفی از سوی خانوادهها انجام میشود یا به صورتی است که آنها نیز در مسیر آشنایی قرار دارند، این روال سریعتر پیش میرود. چرا که در درجه اول در این مدل دوستی و آشناییها دو نفر جدیتر و هدفمندتر پیش میروند، در ثانی همزمان با آشنا شدن دو نفر، خانوادهها، که در فرهنگ ما بسیار اهمیت دارند، نیز میتوانند با هم آشنا شند. همچنین تجربه خانوادهها میتواند کمک کننده باشد. هر چند در مواردی خانوادهها به دنبال سرعت بخشیدن به موضوع بوده و ممکن است با عجله کردن مانع از ایجاد شناخت دقیق شوند. باید دقت شود حداقل 6 ماه زمان برای شناخت دو نفر زمان لازم است. چرا که افراد خود واقعیشان را در موقعیتها نشان میدهند. ممکن است در حرف دو نفر با هماهنگ بوده و همه چیز عالی به نظر برسد ولی در عمل بسیار متفاوت رفتار کنند.
روال آشناییتان چطور است؟
خب. بر فرض که در ابتدا رابطه هر دو به این تصمیم رسیدید که دوستیتان با هدف ازدواج است و هر دو هم به این موضوع پایبند بودید. در این صورت باز هم “برویم ببینیم چه پیش میآید” شما را از مسیر دور کرده یا سردرگم میکند، هم زمان را طولانی کرده و هم ممکن است شما را به شناخت صحیحی نرساند. کاری که شما در این مرحله باید انجام دهید این است که با هم یک نقشه مسیر تعیین کنید. باید توجه کرد که روابط انسانها، به ویژه روابط رمانتیک، مکانیکی نیستند. یعنی شما نمیتوانید برای آن کلی قانون و تبصره بگذارید چرا که زیادهروی در این کار باز هم شما را از شناخت واقعی دور میکند. در واقع شما باید با هم توافق کنید که چطور جریان آشنایی را پیش ببرید. بهترین کار این است که از کمک های حرفهای در زمینه مشاوره پیش از ازدواج استفاده کنید تا به مسیر آشناییتان چهارچوب مشخصی دهد. یه کار دیگر که به شما کمک میکند، تعیین زمانهایی است که پیشرفت شناخت و رابطهتان در آن بسنجید. مثلا قرار بگذارید هر ماه دو ساعت زمان بگذارید تا بررسی کنید در چه زمینههایی به شناخت از هم رسیدید، در چه زمینههایی نیاز به آشنایی بیشتر دارید و اینکه چقدر فرد مقابل با ملاکهایتان همخوانی دارد.
آیا عشق چراغ منطق را کور میکند؟
در مواردی که افراد ابتدا بهم علاقهمند میشوند و بعد تصمیم به آشنایی و دوستی میگیرند، شرایط تا حدی متفاوت است. وجود علاقه نکته مثبتی است، چرا که جز بسیار مهمی در روابط رمانتیک و ازدواج است. ولی مقدار و شکل این علاقه مهم است. آیا در یک نگاه یک دل نه صد دل عاشق شدهاید؟ پس باید این موضوع را بپذیرید که شناختتان با خطا همراه خواهد بود. وقتی فردی عاشق میشود، به قدری احساسات مثبت در او زیاد است که به طور ناخودآگاه نکات و ویژگیهای منفی رابطه و فرد را نمیبیند. در واقع او معشوقش را ایدهآل سازی میکند و این یعنی شناخت ناقص. در این شرایط حتما زمان بیشتری برای شناخت لازم است تا هم احساسات شدید اولیه تا حدی متعادل شوند و هم در طول زمان و در بستر واقعیت، شناخت شکل بگیرد. طرف مقابل قضیه هم شناخت کاملا منطقی است. فراموش نکنید که شما نمیخواهید یک قرارداد کاری ببندید. میخواهید ازدواج کنید. پس حتما عنصر شور و علاقه هم باید در رابطهتان باشد.
میزان همخوانی فرد مقابل با ملاکها
زمانی که دوستی یا روال آشنایی آغاز میشود، در تعاملات روزمره، شناخت و کسب اطلاعات از طرف مقابل شروع به شکلگیری میکند. در این زمان است که هر کدامتان در ذهن خودش و یا با همراهی فرد مقابل، شروع به مقایسه ویژگیهای شریک عاطفیش با ملاکهای خودش میکند. برخی ملاکها همخوان هستند و احتمالا بعضی نیستند. در این شرایط اگر علاقه بین دو طرف خیلی زیاد باشد، احتمالا این ناهمخوانیها جدی گرفته نشده یا از آنها چشم پوشی میشود. اکثر افراد وقتی ویژگی در فرد مورد علاقهشان میبینند که آن را دوست ندارند، سعی میکنند فکر کردن به آن را به بعد موکول کنند یا فکر کنند که این موضوع بلاخره حل خواهد شد. غافل از اینکه هیچ موضوعی خود به خود حل نمیشود. فقط وابستگیهای دو نفر به هم بیشتر شده و مجبور میشوند از آنچه برایشان ناخوشایند است چشمپوشی کنند و یا سالها صبر کنند که شاید فرجی شود. اما این چشمپوشی یا صبر کردن تا چه زمانی میتواند ادامه پیدا کند؟ نقطه مقابل این شرایط وقتی است که کل روال آشنایی منطقی است. وقتی علاقه بین دو نفر نباشد، کوچکترین اختلاف نظرها یا تفاوتها بزرگنمایی میشوند و احتمالا دو نفر خیلی زود به این نتیجه میرسند به درد هم نمیخورند. ولی مگر کسی پیدا میشود که 100 درصد با ما هماهنگ باشد؟
چقدر صبر کنم تا تغییر کند؟
همانطور که گفتیم احتمالا ناهمخوانیهایی بین ملاکهای شما با فرد مورد علاقهتان وجود خواهد داشت. در اینگونه مواقع چه باید کرد؟ بعضی افراد با خودشان فکر می کنند که “تغییرش میدهم یا درستش میکنم”. اولین نکته اینجاست که آیا طرف مقابل میخواهد تغییر کند؟ آیا فقط به خاطر علاقهاش به شما میگوید تغییر خواهد کرد یا خودش هم به نیاز به تغییر باور دارد؟ آیا فقط حرف میزند یا عمل هم میکند؟ در اینگونه مواقع با سکوت و سرپوش گذاشتن روی موضوع چیزی حل نمیشود. باید به طور کامل درباره این تفاوت در معیارها با هم صحبت کنید و مشخص کنید هرکس چقدر قرار است در خودش یا رفتارش تغییر ایجاد کند؟ بعد از مشخص شدن این موضوعات حتما زمانی را تعیین کنید تا ایجاد این تغییر دیده شود. زمان تعیین شده باید متناسب با موضوع مورد نظر باشد. مثلا اگر به این نتیجه رسیدهاید که یکی از شما شغلش را تغییر دهد، یک هفته زمان مناسبی برای این تغییر نیست. از آن طرف مثلا یکسال هم خیلی زیاد است. یا فرض کنید از طرف مقابلتان خواستهاید سیگارش را ترک کند. اگر یک هفته سیگار نکشید به این معنی نیست که تغییر اتفاق افتاده است. ضمن اینکه در زمان تعیین شده حتما باید تلاش فرد برای تغییر هم دیده شود و اگر میبینید طرف مقابل فقط حرف میزند، اما دریغ از عمل، الکی خودتان را گول نزنید!
چه مسئلهای قرار است تغییر کند؟
در مواردی که ناهمخوانی در ملاکها وجود دارد، خود موضوع ناهمخوانی بسیار اهمیت دارد. آیا این موضوع خط قرمز شما یا خانوادهتان است؟ یادتان باشد شما به زور نمیتوانید کسی را تغییر دهید و وقتی میپذیرید که زمان بدهید تا طرف مقابل تغییر کند، باید این احتمال را بدهید که ممکن است این تغییر هیچگاه اتفاق نیفتد. خب اگر نشد چه باید کرد؟ بسیاری از رابطههایی که حتی با قصد ازدواج هم هستند، به همین دلیل بسیار طولانی میشوند. به این فکر کنید که اگر این فرد نتوانست خود را به دلخواه شما تغییر دهد، آیا باز هم میتوانید با او زندگی کنید؟ با خودتان روراست باشید. اگر نمیتوانید پس خود وقتتان را تلف نکنید. در این شرایط فقط زمان میگذرد، شما وابستهتر و علاقهمندتر میشوید ولی ازدواج هم نمیتوانید بکنید، یا اگر ازدواج کنید، باید با کلی تنش و مشکل دست و پنجه نرم کنید. مثلا فرض کنید دختری بسیار فرد مذهبی است و خانواده مذهبی هم دارد. به پسری علاقهمند شده که نه خودش و نه خانوادهاش مذهبی نیستند. اگر نماز خواندن برای این دختر خط قرمز باشد، آیا میتواند پسر مورد علاقهاش را مجبور به نماز خواندن کند؟ اصلا بر فرض که پسر تغییر کرد، آیا خانوادهاش هم تغییر میکنند و با خط قرمزهای دختر هماهنگ میشوند؟ مسلما نه. پس ادامه این رابطه چیزی جز آسیب در پی ندارد.
آشنایی در رابطههای از راه دور
موضوع در مورد افرادی که از راه دور باهم آشنا میشوند تا حدی پیچیدهتر است. آشناییها راه دور به ویژه اگر مجازی باشند، با خطای زیادی همراهند. چرا که تنها منبع اطلاعات شما حرفهای فرد مقابل است و اثبات این صحبتها در عمل را نمیبینید. اگر در رابطه از راه دور هستید و قصد ازدواج دارید، باید بدانید که به هیچ وجه نمیتوان روی شناخت غیرحضوری و با فاصله تکیه کرد. بنابراین حتما زمانی را برای آشنایی از نزدیک قرار دهید تا ببینید فرد مقابل تا چه حد به حرفهایی که میزند شبیه است؟
حتما بخوانید: چطور رابطه از راه دور خودم را مدیریت کنم
نکته آخر
با تمام این صحبتها باید دانست هیچگاه در دوستی یا آشنایی، شناخت کامل صورت نمیگیرد و به قول قدیمیها فقط وقتی زیر یک سقف میروید اتفاق میافتد. بنابراین ادامه دادن بیش از حد رابطه کمکی نخواهد کرد. اگر با توجه به همه هشدارها و نکات ذکر شده، به شناخت معقولی از فرد مقابلتان رسیدید، و حتی به این نتیجه رسیدید اگر او 10 پله پایینتر از چیزی که در دوستی و آشنایی از او دیدهاید باشد، باز هم میتوانید کنار او احساس خوشبختی کنید، وقت آن است که به سمت ازدواج بروید و در روال آشنایی خانواده و تحقیقات، اطلاعات و شناختتان را تقویت کنید. ضمن اینکه به مهارتهای لازم هم مسلح شوید تا بتوانید رابطهتان را بعد از ازدواج به خوبی مدیریت کنید.
یکی از دغدغههای بسیاری از جوانان و همچنین خانوادهها، دوستیها و آشنایی پیش از ازدواج است. سوالاتی از این قبیل که دوستیها چقدر باید زمان ببرد یا چطور پیش برود وجود دارد. باید دقت کرد استاندارد واحدی برای همه وجود ندارد که چقدر برای دوستی و آشنایی پیش از ازدواج زمان بگذارند. بلکه بستگی به عواملی مختلفی دارد. باید دید آیا هدف هر دو طرف رابطه از دوستی ختم آن به ازدواج است؟ چطور باهم آشنا شدهاند، روال دوستی و آشناییشان را چطور مدیریت میکنند. آیا عشق چشمشان را کور کرده یا پشت دوستی و رابطهشان منطق هم وجود دارد؟ چقدر ملاکهایشان همخوانی دارد؟ آیا میخواهند یکدیگر را تغییر دهند و چقدر قرار است برای این تغییر زمان بگذارند و صبر کنند. با این همه میتوان گفت حداقل 6 ماه برای ایجاد یک شناخت واقعی زمان لازم است چرا که باید افراد را موقعیتهای واقعی زندگی روزمره هم دید تا تایید یا ردی بر آنچه باشد که در حرف میگویند. البته موضوع در رابطههای راه دور پیچیدهتر است و حتما باید شناخت و دوستی به سمت رابطه نزدیک و حضوری برود.
پرسش و پاسخ کوتاه