جذب مرد در برخورد اول (در اولین قرار ملاقات با پسر چگونه باشیم)

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

جذب مرد در برخورد اول (در اولین قرار ملاقات با پسر چگونه باشیم)

قرار اول با مرد مورد علاقه یا خواستگار، یک ملاقات سرنوشت ساز است. اگر اولین قرار ملاقات با پسر موردعلاقه تان را در پیش دارید، مسلما نمیخواهید دیدار اول شما، دیدار آخر نیز باشد!  شما میخواهید جذاب، باهوش، صمیمی و در عین حال پخته به نظر برسید، تا در همان برخورد اول او را تحت تاثیر قرار داده و مجذوب کنید. به طوری که پسر ترغیب شود شما را بیشتر بشناسد و شانستان برای ملاقات های بعدی و حتی رساندن رابطه به ازدواج افزایش یابد. اما جذب مردان در برخورد اول تنها در صورتی امکان پذیر است که بدانید آقایان معمولا در اولین برخورد به چه چیزهایی توجه می کنند، آداب بیرون رفتن با پسر چیست و در جلسه اول آشنایی دختر چطور باید رفتار کند و چه باید بگوید تا پسر مورد نظر تحت تاثیر قرار گیرد. موضوعی که همیار عشق در این مقاله به آن می پردازد.

 

راه جذب پسر مورد علاقه در اولین قرار ملاقات


اگر اولین ملاقات شما با پسر مورد نظر است و میخواهید یک ملاقات بی نقص و فوق العاده را رقم بزنید، به طوری که پسر را عاشق خودتان کنید ، گام های زیر را در پیش بگیرید:

 

تیپ ظاهری شیک و متناسب داشته باشید

با نشاط و شاداب باشید و برای اولین قرار ملاقات ، لباس مناسب بپوشید. حتی اگر برای صرف یک شام معمولی بیرون می روید، لباس زیبا بپوشید. از پوشیدن لباس های اسپرت خودداری کنید. موها و ناخن های خود را آراسته کنید. از لباسی استفاده کنید که متناسب با هیکل شما باشد و خیلی کوتاه یا تنگ نباشد. نباید بی ارزش و دست یافتنی به نظر برسید. اگر لباس های شما در هنگام ملاقات راحت نباشد نخواهید توانست بر طرف مقابل و بر گفتگویی که دارید متمرکز شوید. سعی کنید از شلوارهای جین خیلی تنگ استفاده نکنید.

باید تمیز و خوشبو باشید. عطر خوب می تواند حس مردان را حتی پس از ملاقات نیز حفظ کند. فقط نباید زیاده روی کنید و همچنین نباید از عطرهای تند استفاده کنید. آرایش ملایم داشته باشید و از رژلب  و خط چشم استفاده کنید. بیش از حد آرایش نکنید!

عزت نفس بالایی به نمایش بگذارید

به وی نشان دهید که اعتماد به نفس دارید. اینکه به یک مرد نشان دهید که به خود اطمینان دارید و خود را باور دارید برای او جذاب است. البته ممکن است شما در اولین قرار ملاقات نتوانید احساس راحتی داشته باشید. با آن مواجه شوید، شما عصبی هستید و ممکن است دستان شما و زیربغلتان عرق کند اما اجازه ندهید که او این را ببیند. چگونه این کار را انجام دهید؟ خوب! از دئودورانت های قوی استفاده کنید و وانمود کنید که عرق نکریده اید. به وی نشان دهید که اعتماد به نفس دارید حتی اگر در این لحظات واقعاً اینطور نباشید. مردان عاشق زنان با اعتماد به نفس و غیر متکبر هستند.

  رفتارهای نابودکننده رابطه!

به عبارت دیگر، به پسر رویایی خود نشان دهید که به خود ایمان دارید. چگونه باید این کار را انجام دهید؟ خوب! با او در مورد رویاهای خود و این که دوست دارید آینده چگونه باشد صحبت کنید. فقط از رویاهای خود برای او حرف نزنید بلکه از برنامه هایی که برای رسیدن به این رویاها دارید نیز صحبت کنید. گام هایی که برای تحقق رویاهای خود برداشته اید را برای او توضیح دهید و از او نیز بخواهید که از رویاهایش و اقداماتی که برای تحقق آنها انجام داده است صحبت کند. بیشتر مردان عاشق زنان بلند پرواز و بابرنامه هستند.

به وی نشان دهید که بر خود کنترل داشته و نیازی به مراقبت و توجه ندارید. همچنین با به اشتراک گذاشتن مسائلی که شما را خاص نشان میدهد به وی نشان دهید که فردی منحصر بفرد هستید. این مسائل می تواند شامل استعدادها، تمایلات یا توانایی هایی نظیر نواختن یک آلت موسیقی، مشارکت در ورزش های تفریخی یا انجام کارهای داوطلبانه باشد.

صداقت داشته باشید و خودتان باشید

می دانیم که انجام این کار سخت تر از آن است که به نظر می رسد ولی شما می توانید آن را انجام دهید. صادق باشید، مشکل از آنجا شروع می شود که شما سعی میکنید خود را غیر از آنچه هستید نشان دهید.چرا؟ چون به احتمال زیاد وی دوست دارد شما را بشناسد. به جای آن، شما خودتان باشید و حتی اگر او شما را به خاطر آنچه که هستید دوست نداشته باشد، شاید هرگز آن رویا مطابق نظر شما اتفاق نیفتد. در این مواقع سر خود را بالا نگه داشته و به دنبال فردی بهتر باشید. خوب، چگونه می توانید در اولین جلسه ملاقات خودتان باشید؟

موضوعاتی را انتخاب کنید که هم برای شما و هم برای مرد رویاییتان جذاب باشد.آیا هر دوی شما به ورزش علافه دارید؟ آیا زمینه های کاری شما مشابه یکدیگر است؟ آیا هر دوی شما از یک نوع موسیقی، فیلم یا کتاب لذت می برید؟ بله؟ درباره این موارد که با هم اشتراک دارید صحبت کنید. اما در مورد خودتان و آن چیزهایی که دوست دارید یا دوست ندارید صرفا برای این که او شما را بیشتر دوست داشته باشد دروغ نگویید. صداقت داشته باشید ، مرد رویایی شما از راستگویی شما متاثر نمی شود اما اگر بعدها متوجه شود که به او دروغ گفته اید ناراحت خواهد شد.

او را به چالش بکشید

همانطور که ذکر شد برای جذب کردن و تحت تاثیر قرار دادن پسر در قرار ملاقات اول، لازم نیست در همه چیز با او موافق باشید. پس نظر و سلیقه واقعی خودتان را بیان کنید و می توانید در این موارد با شوخی با هم بحث کنید. وی برای این کار احترام قائل می شود زیرا می داند که شما کسی نیستید که به خاطر او عقاید خود را تغییر دهید، مهم نیست که شما چقدر او را دوست داشته باشید .

  روی همکارم کراش دارم، آیا اونم منو دوست داره؟ (عاشق همکلاسی‌ام شدم، چیکار کنم؟)

مردان چالش و شوخی های شیطنت آمیز را دوست دارند پس فکر نکنید که باید با هر چیزی که او می گوید موافقت کنید. این کار نیز نشان می دهد که شما زنی هستید که عقاید خاص خود را دارید. فعال باشید و با وی بحث کنید. اگر در اولین ملاققات با یک پسر کمی طناز باشید و محترمانه و با حیا شوخی کنید می توانید بر وی تاثیر بگذارید. اکنون تمرین کنید. همیشه این به طور طبیعی اتفاق نمی افتد. اما، هر چه شما بیشتر تمرین کنید، با پسران بیشتری صحبت و شوخی کنید و در لحظه باشید در این موقعیت ها می توانید راحت تر باشید و لحظات خوبی ایجاد کرده و وی را تحت تاثیر قرار دهید.

با کمی دلبری، تمایلتان را به طرف مقابل نشان دهید

اگر می خواهید ملاقات های دیگری نیز داشته باشید باید قطعاً این تمایل خود را نشان دهید. پس زمانی که وی در این ملاقات در مورد عادات ، علایق ، ترجیحات و… با شما صحبت می کند به آنها توجه داشته باشید! و سوال بپرسید تا توضیحات بیشتری برای شما بدهد. به عبارت دیگر، ساکت ننیشیند و به وی نگاه کنید و همچنین خنده بیجا نکنید که نشانه عدم توجه شما باشد، کاری انجام دهید که نشان دهد شما هنوز آنجا هستید.

دلبری کردن نشان می دهد که شما تمایل دارید رابطه شما فراتر از دوستی معمولی برود. حالات بدن و حرکات وی را تکرار کنید. در هنگام سخن گفتن به سمت او متمایل شوید. ارتباط چشمی را با وی حفظ کنید، گاهی اوقات سر خود را تکان دهید و هر از چندگاهی لبخند بزنید. به علاوه، صحبت های او را قطع نکنید و اجازه بدهید که راحت در مورد شما صحبت کند. همچنین، افکار، عقاید، باورها، تمایلات، عادات و… خود را به او بگویید، تعادل مکالمه را حفظ کنید. علاوه بر این کمی هم دلبری کنید. از ملاقات، خردورزی، ویژگی های شخصییتی و شوخ طبعی او تعریف کنید و با لطافت با “تشکر کردن” تعاریف و تمجیدهای او را بپذیرید.

نشان دهید او را تنها به خاطر خودش میخواهید

هیچ کس دوست ندارد در قرار های ملاقات هدفی پنهانی وجود داشته باشد. اگر شما دیدید که پسری شما را فقط به خاطر روابط جنسی می خواهد و به گونه ای با شما صحبت می کند که شما این را حس می کنید باید این ارتباط را قطع کنید. مردان نیز عادت دارند که زنانی را ببینند که آنها را صرفا برای ازدواج یا حمایت های مالی و عاطفی می خواهند.

زمانی که شما صادقانه نشان می دهید که فقط به خاطر اشنایی آمده اید و چیزی فراتر از آن نمی خواهید، خودتان خواهید بود و از لحظات خود لذت می برید و یک پسر نیز متوجه آن خواهد شد. او می خواهد بداند که این زن با ارزش کیست؟ و چگونه در زندگی شخصی خود شاد است که چیزی از من نمی خواهد؟ او در لحظه شاد است و فشاری وارد نمی کند. او فقط می خواهد مرا بشناسد و همین باعث می شود که او از این ارزشمندی شما شگفت زده شده و بخواهد رابطه با شما را ادامه دهد.

  زنم بی عرضه و بی دست و پاست

حتی اگر او ذهن شما را مشغول کرده باشد، اگر نشان دهید که هنوز انتظار دارید او شایستگی های خود را به شما نشان دهد و شما هنوز این چیزها و کارها را به عنوان اموری عادی و خوشایند می بینید او به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد.

 پیک خودتان را در قرارهای ملاقات حساب کنید

اینکه یک زن پیک و سهم خود را حساب کند از اهمیت زیادی برخوردار است. ارائه این پیشنهاد بسیار مهم است، چه پسر بخواهد سخاوتمندانه پیشنهاد شما را رد کند و چه بخواهد آن را قبول کند.این که شما بخواهید سهم خود را بپردازید حاوی یک پیام مهم است و آن این است که شما باور دارید که با او مساوی هستید. این بر مردان تاثیر زیادی دارد. هیچ کس دوست ندارد که مدیون باشد. درست است؟او تمایلی ندارد که مانند شما این احساس را داشته باشد که شما صرفا به خاطر این که یک زن هستید می خواهید این کار را انجام دهید. هیچ کس نمی خواهد در یک قرار ملاقات مدیون شود: این یک حس بد است. بنابراین حتما سهم خود را حساب کنید. نشان دهید که بر این باور هستید که در این موضوع با او برابر هستید و همچنین نشان دهید که می خواهید در پرداخت هزینه ها سهیم باشید و امیدوار باشید که او بدون هیچ مشکلی پیشنهاد شما را رد کند.

او را برای ملاقات بعدی ترغیب کنید

در نهایت، در پایان ملاقاتبه خیلی ماهرانه و ظریف به او بگویید که مایل به دیدار دوباره او هستید و علاقمند هستید که وی از شما بخواهد که دوباره با هم قرار بگذارید. شما می توانید بگویید که “امشب خیلی عالی بود و امیدوار هستید که دوباره او را ببینید”.


برای جذب پسر مورد علاقه در دیدار اول، لباس متناسب بپوشید، عطر بزنید و تیپ ظاهری شیکی داشته باشید. عزت نفس بالایی از خودتان به نمایش بگذارید، صداقت داشته باشید و خودتان باشید. برای جذاب بودن در صورت امکان کمی  او را به چالش بکشید. در عین حال با کمی دلبری، تمایلتان را به طرف مقابل نشان دهید و نشان دهید او را تنها به خاطر خودش میخواهید.

در پایان ملاقات آشنایی، پیشنهاد دهید که سهمتان را خودتان حساب کنید و در نهایت با اعلام رضایت از زمانی که ملاقات و زمانی که با هم گذراندید، او را برای ملاقات های بعدی ترغیب کنید.


 

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

  • سلام
    ببخشید من ۱۸سالم هست حدودا یک ماه هست که با یه پسر آشناشدم البته به صورت مجازی
    برای این که بیشتر باهم آشنا بشیم قراره همو ببینیم بیرون برای اولین بار
    من خودم کلن آدم اچتماعی نیستم و تاحالا هم با هیچ پسری قرار نذاشتم و خیلییی استرس دارم از این که چیبگم حتی فکر کنم توی قرار اول نتونم قشنگ صحبت کنم
    اما نمیدونستم چه جوری این استرس ودلهره ای که دارم رو کنترل کنم
    و میترسم گند بزنم
    میشه لطفاً اهنمابیم کنید که چه طوری استرسم رو کم کنم🙏🙏

    • سلام وقتتون بخیر بله متوجه هستم رابطه به این شکل سختی های خودش رو داره بهتون مطالعه ی این مقاله رو توصیه میکنم رابطه از راه دور رو پیشنهاد میکنم همچنین میتونید با کمک مشاور از روش های آرام سازی برای استرسی که دارید و اینکه دقیقا چطور صحبت کنید استفاده کنی

  • سلام وقت بخیر.
    مرسی بابت مقاله خوبتون
    یه سوال داشتم میشه منو راهنمایی کنید؟
    من یه دختر ۱۸سالم و توی زندگیم با هیچ پسری رابطه عاطفی نداشتم ولی حدودا ۲ماه پیش بود ک یه پسر به من پیام داد و ابراز علاقه کرد و گفت ک یکسال پیگیرم ک آمارتونو در بیارم و بشناسمتون ولی تازه پیداتون کردم ،واینکه ایشون همه چیز زندگی منو میدونه ،ولی مشکل اینجاست که توی این دوماه اصلا راضی به حتی فرستادن یه عکس از خودشون هم نشده و هر چقدر که بهشون میگم من باید شمارو ببینم راضی نمیشه،البته از همون اول که پیام دادن گفتن که من هدفم ازدواج و دوست دارم که اول شناخت پیدا کنیم بعد همو ببینیم، توی این دوماه ایشون خیلی از رابطه جنسی حرف میزنه و من فکر میکنم ایشون فقط منو بخاطر این کار میخواد،من اصرار زیادی دارم ک ایشونو ببینم و بشناسمشون ولی چون کارشون تهران ،اینجا نیستن و گفتن که تا آخر این ماه حتما میام ک همو ببینیم ولی من واقعا نمیدونم اصلا این رابطرو ادامه بدم یا نه؟روزی که اومدن ببینمشون یا نه ؟و اینکه ایشون خیلی معتقدن که هیچکس نباید از رابطمون خبر داشته باشه.الان من اصلا نمیدونم چکار کنم با ایشون چون دوست ندارم باعث بهم ریختن درسم بشه😞

    • سلام دوست گرامی
      طرف مقابل شما شخص امنی نیست. در واقع وقتی پیش از شناخت و دیدار اولیه، شروع به صحبت درباره رابطه جنسی می‌کند، نمی‌تواند شخص مورد اعتمادی باشد.
      بهتر است تا زمانی که ملاقات حضوری شکل نگرفته است، ذهن خودتان را درگیر این رابطه نکنید و رابطه را ادامه ندهید.
      در حال حاضر درس شما اولویت دارد.

  • سلام خسته نباشید مرسی بابت وقتی که میزارید!
    من 18سالمه امروز پسری که 3 سال پیش باهم بودیم و عاشق هم بودیم پیام داده حرف زدیم و گفتم ک چرا پیام داده من می‌خوام فراموشش کنم هر سال عید پیام میده و حال و احوال مپرسه گفت که پیام داده چون فراموشم نکرده و نمی‌خواد فراموشش کنم منم دوسش دارم و تو این سه سال نتونستم فراموشش کنم و گفتم پس تکلیف همو روشن کنیم گفت به نظرم رودر رو باشه و صحبت کنیم بهتره منم با بی میلی قبول کردم چون هر وقت هرکدوم رفتیم رابطه رو بدون پایان و نتیجه رها کردیم !
    نظر شما چیه? اگه با ایشون قرار گذاشتم چطور رفتار کنم?

    • سلام
      بهتره همه حرفایی که براتون باقی مونده رو مطرح کنید، به این فکر کنید که چرا رابطه‌تون دفعه قبل تموم شده و چقدر از اون دلایل الان پابرجا هست. ضمن اینکه مشخص کنید که می‌خواهید چطور رابطه‌ای رو مجددا شروع کنید و راجع بهش با هم حرف بزنید. اگر می‌بینید شما یا ایشون جدیت لازم رو ندارید،‌پس بهتره دیگه ادامه ندید و رابطه‌تون رو به طور جدی تموم کنید تا راحت‌تر بتونید باهاش کنار بیایید.

  • سلام
    خسته نباشید
    من حدودا چند ماهی میشع ک تو رابطم
    از میزان علاقه ی طرف مقابل نسبت ب خودمم خبر دارم
    و مطمئنم ازینک منو دوس دارع
    حسمونم دو طرفس
    اما ما تا بحال بیرون نرفتیم باهم
    ی مدتیع ک دارع میگ ک باهم بیرون بریم
    اما من میترسم اخع نمیدونم چجوری باید رفتار کنم
    نمیدونم تو ملاقات حضوری باید چ کار کرد و چ رفتاری از خودم نشون بدم
    اگ میشع راهنماییم کنید

    • سلام
      نگرانی‌تون رو می‌فهمم ولی بهتره زودتر همدیگه رو حضوری ببینید و نخواهید رابطه رو فقط به شکل مجازی جلو ببرید. بهتون پیشنهاد می‌کنم با شرکت در دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج هم برای قرار حضوری آماده بشید هم رابطه‌تون رو صحیح‌تر و بهتر جلو ببرید.

  • سلام
    یه هفته پیش خالم به من گفت که پسر عمه شوهرش کیس مناسبیه برا ازدواج و الان خونه و ماشین و کارش به راس و سر سخت داره دنبال زن میگرده فقط آدمی نیس که بتونه مخ کسیو بزنه و باهاش بره تو رابطه خانوادشم عالین.فقط باید مخشو بزنی زنش بشی.خالم گفت آدمیم نیست که خوشش بیاد بیاد به خودت بگه.از طریق خانواده عمل میکنه و تو یک ماه کارو تموم میکنه.پسره هم خیلی آدم با شخصیت و مومنیه و اهل دوست دختر اینا نیست.من مربی مهدم.اونم کارمند بیمست.به بهونه ی مشکل بیمه بهش زنگ زدم و یه نیم ساعتی صحبت کردیم.و بعدش چند روزی عادی پیام دادیم.پیام در حد دو سه تا در روز.چون خیلی کم انلاین میشه.ولی عادی و خیلی محترمانه ولی دلبرانه.خلاصه گذشت دیروز که اومده بود خونه باباش یهو پیام داد کجایی گفتم خونه.گفت بیام دنبالت میای سوار ماشینم بشی نقاشیاتو ببینم.اخه من طراحی چهره میکنم.من گفتم نه اجازه ندارم جلوه ی خوبیم نداره.خیلی تعجب کردم از شخصیتش اینجوری گفت.احساس میکنم توی امتحان کردن طرفش ناوارده که اینقدر صریح گفت بیا سوار ماشینم شو😅…بعدش گفت خب میاین خونه خالتون تا منم امشب با مامانم بیام.گفتم اره.با خالم هماهنگ کردم رفتم و شب اومدن و بچه خواهرش که سه سالشه اورده بود.رفتارش با بچه خیلی خوب بود.مامانش اصلا منو ندیده بود ،مامانش از در که اومد داخل سریع پرسید تو دختر فلانی هستی و خیلی راجب خونمون و کار بابام و خودم پرسید.حس کردم به مامانش گفته.اخه مامانش خیلی ضایع راجب من سوال میپرسید از درم اومد داخل فوری گفت تو فلانی هستی😅اصلا منو نمیشناختموقع خدافظی دیر تر از مامانش رفت به بهونه ی که چاییشو تموم کنه.اخر سر خیلی با دختر خالم که کوچیکه مهربونی کرد و خدافظی کرد و اخرش تو چشام نگاه کرد و گفت خدافظ منم سرمو انداختم پایینو گفتم خدافظ.موقعی که نشسته بودن من خیلی ساکت بودمو کلا کنار خالم و پشتش نشسته بودم که دیدن من براش سخت بود هی گردنشو کش میداد.من یه نقاشیمم گفت بزار تو راه پله زودتر رفت برش داشت برد گزاشت تو ماشین اومد.خیلی خودشیرینی میکرد و میخواست یه حرفایی زده باشه ۳۰سالشه.بعدش کلی بابت نقاشیم تشکر کردو اخرین پیام از طرف من بود .دیگه چیزی نگفت.منم دیگه پیام ندادم گفتم بزار خودش پیام بده.تو تماس تلفنی منو خیلی تحویل گرفت و یبار گفت هر وقت مشکلی داشتی به خودم زنگ بزن من همیشه شنوای شما هستم و دوست دارم هنرمندی مثل شمارو ببینم…کلا لفظش محترمانست.ولی من دیدمش خوشم اومد ازش.به نظرتون از من خوشش اومده .به نظرتون خودش دوباره پیام میده ؟به نظرتون عملکرد من چطور بوده؟میخوام نظرتونو کلی بدونم

  • سلام
    یه هفته پیش خالم به من گفت که پسر عمه شوهرش کیس مناسبیه برا ازدواج و الان خونه و ماشین و کارش به راس و سر سخت داره دنبال زن میگرده فقط آدمی نیس که بتونه مخ کسیو بزنه و باهاش بره تو رابطه خانوادشم عالین.فقط باید مخشو بزنی زنش بشی.خالم گفت آدمیم نیست که خوشش بیاد بیاد به خودت بگه.از طریق خانواده عمل میکنه و تو یک ماه کارو تموم میکنه.پسره هم خیلی آدم با شخصیت و مومنیه و اهل دوست دختر اینا نیست.من مربی مهدم.اونم کارمند بیمست.به بهونه ی مشکل بیمه بهش زنگ زدم و یه نیم ساعتی صحبت کردیم.و بعدش چند روزی عادی پیام دادیم.پیام در حد دو سه تا در روز.چون خیلی کم انلاین میشه.ولی عادی و خیلی محترمانه ولی دلبرانه.خلاصه گذشت دیروز که اومده بود خونه باباش یهو پیام داد کجایی گفتم خونه.گفت بیام دنبالت میای سوار ماشینم بشی نقاشیاتو ببینم.اخه من طراحی چهره میکنم.من گفتم نه اجازه ندارم جلوه ی خوبیم نداره.خیلی تعجب کردم از شخصیتش اینجوری گفت.احساس میکنم توی امتحان کردن طرفش ناوارده که اینقدر صریح گفت بیا سوار ماشینم شو😅…بعدش گفت خب میاین خونه خالتون تا منم امشب با مامانم بیام.گفتم اره.با خالم هماهنگ کردم رفتم و شب اومدن و بچه خواهرش که سه سالشه اورده بود.رفتارش با بچه خیلی خوب بود.مامانش اصلا منو ندیده بود ،مامانش از در که اومد داخل سریع پرسید تو دختر فلانی هستی و خیلی راجب خونمون و کار بابام و خودم پرسید.حس کردم به مامانش گفته.اخه مامانش خیلی ضایع راجب من سوال میپرسید از درم اومد داخل فوری گفت تو فلانی هستی😅اصلا منو نمیشناختموقع خدافظی دیر تر از مامانش رفت به بهونه ی که چاییشو تموم کنه.اخر سر خیلی با دختر خالم که کوچیکه مهربونی کرد و خدافظی کرد و اخرش تو چشام نگاه کرد و گفت خدافظ منم سرمو انداختم پایینو گفتم خدافظ.موقعی که نشسته بودن من خیلی ساکت بودمو کلا کنار خالم و پشتش نشسته بودم که دیدن من براش سخت بود هی گردنشو کش میداد.من یه نقاشیمم گفت بزار تو راه پله زودتر رفت برش داشت برد گزاشت تو ماشین اومد.خیلی خودشیرینی میکرد و میخواست یه حرفایی زده باشه ۳۰سالشه.بعدش کلی بابت نقاشیم تشکر کردو اخرین پیام از طرف من بود .دیگه چیزی نگفت.منم دیگه پیام ندادم گفتم بزار خودش پیام بده.تو تماس تلفنی منو خیلی تحویل گرفت و یبار گفت هر وقت مشکلی داشتی به خودم زنگ بزن من همیشه شنوای شما هستم و دوست دارم هنرمندی مثل شمارو ببینم…کلا لفظش محترمانست.ولی من دیدمش خوشم اومد ازش.به نظرتون از من خوشش اومده .به نظرتون خودش دوباره پیام میده ؟به نظرتون عملکرد من چطور بوده؟میخوام نظرتونو کلی بدونم

    • سلام
      با توجه به ویژگی‌هایی که خاله‌تون گفتن ایشون مستقیم به کسی ابراز علاقه نمی‌کنن و اگر اینطور باشه احتمالا ابراز علاقه مستقیمی نکنن. ولی احتمالش زیاده که پیام بدن. خوبه که هم خودش و هم مادرش شما رو دیدن و به نظر میرسه که ایشونم نظر مثبتی نسبت به شما داشته باشن. با این حال بهتره شما خیلی پیگیری نکنید و اگر خودش پیامی شما خیلی پیام و .. ندید. یه نکته مهمی هم که هست اینه که قبل از تصمیم به ازدواج نیاز به شناخت کافی و کامل هست و حتی اگر ایشون جلو بیان نباید خیلی سریع و بدون آشنایی کافی برای ازدواج تصمیم بگیرید.

  • سلام، من همونیم ک گفتم عاشق پسری شدم ک بهم میگه خواهر و۶ماهی ب دلیل موضوعی باهم بحثمون شد و ازش خبری نداشتم..بالاخره شب تولدش بهش پیام تبریک دادم و اونم برعکس انتظارم ک فک میکردم عصبی میشه خیلی گرم و خوب جوابمو داد و گفت اولین کسی بودم ک بهش تبریک گفتم و الان یک ماهی میشه ک همش باهاش حرف میزنم و یه شبم برلی اولین بار باهاش بیرون رفتم و اونشب بهترین شب عمرم بود و کلی باهم حرف زدیم و خندیدیم و کلی باهام شوخی کرد ..اینم بگم ک کلی استرس داشتم و وقتی میخواستم برم پاهام از ترس میلرزید ولی وقتی کنارش بودم هیچ ترسی نداشتم و عین خیالم نبود و خودمم از اینکه چرا نمیترسم مونده بودم چون من حتی نمیتونستم پشت گوشی با یه پسر حرف بزنم ولی با اون خیلی راحت حرف میزدم و میخندیدم و وقتی چند روز از اون شب گذشت و داشتیم حرف اونشبو میزدیم ک گفت بازم میریم و این یکی از خواسته های دلمم بود ودوس داشتم بازم باهاش باشم..حتی بهش گفتم ک پسر از دوقدمیم میبینم پاهام میلرزه و گفت ک با من بودی پاهات لرزید گفتم ن و و براش حسی ک کنارش داشتمو توضیح دادم ک شاید چیزی بفهمه ..ولی هنوزم گاهی بهم میگه خواهر ولی من توجه نمیکنم و میخوام برای خودم باهاش خاطره بسازم و شاید روزی تصمیم بگیرم حرف دلمو بهش بزنم و هرچی ک شد خودم جورشو بکشم..ولی از این میترسم ک اگه بفهمه من ب چشم دیگه ای میدیدمش شاید دیگه هیچوقت باهام حرف نزنه ولی از اینکه تکلیف خودمو بدونم باید یه روزی بهش بگم نمیدونم چیکار کنم همینجور باهاش خاطره بسازم و بهش چیزی نگم یا بگم و دیگه هیچوقت باهاش حرف نزنم ولی برای من راه دوم خیلی سخته ک ازش تامدت ها بیخبر باشم چون اون چند ماه برام مثل یک سال گذشت..

  • سلام. من دختر ۲۵ ساله هستم.از نظر مالی خدا رو شکر سطح خوب و مطلوبی داریم. با پسری آشنا شدم که هم‌سن خودم هست و از نظر مالی هم در یک سطحیم تفریبا.و تنها مشکلم اینه که خیلی رک گاهی میگه تو حساب کن عزیزم. یا شام امشب مهمون تو . یا فردا مهمون منی.من مشکلی با اصل قضیه ندارم. چون هر دو در یک سطحیم و با طرز فکر امروزم هم دلیلی نمیبینم که یه مرد همیشه قرار باشه حساب کنه. اما به خاطر عرف حاکم و نظر اطرافیانم دارم بد بین میشم به رابطه. میشه راهنماییم کنید؟ هرچی گشتم هم همچین مشکلی تو نت پیدا نکردم!!

    • دوست عزیز
      سلام

      یک مساله خیلی مهمی که در روابط عاطفی وجود داره، همین نظر اطرافیان در مورد رابطه هست که هم می‌تونه مفید باشه و هم خطرناک! چرا؟ چون اولا اطرافیان شما روان‌شناس نیستند و حرف‌هایی که می‌زنند بیشتر نظر شخصیشونه تا علمی؛ دوما اینکه اون‌ها فقط بخشی از ماجرا رو می‌دونند و بنابراین صحبت کردن در مورد این مساله، بدون در نظر گرفتن کل محتوی رابطه بسیار می‌تونه خطرناک و آسیب‌زا باشه. یکی از آسیب‌هاش هم همین مساله‌ای هست که شما مطرح کردید.
      اینکه آیا رفتار ایشون خوبه یا نه، بسیار و بسیار بستگی داره به نوع فرهنگی که هر دوی شما هستید و صد البته باقی مسایل در رابطتون؛ بنابراین باید خودتون در نهایت تصمیم بگیرید که چی کار باید بکنید.
      شما می‌تونید به این سوالاتی که براتون ارسال کردم خوب فکر کنید تا بتونید با دید بهتری تصمیم بگیرید:
      رک بودن ایشون در مورد خرج کردن چه احساسی به شما می‌ده؟ چه فکرهایی سراغتون میاد؟ چی باعث بدبینیتون به ارتباط می‌شه؟ باتوجه به شناختی که ازشون دارید، فکر می‌کنید چرا این حرف رو می‌زنن؟ آیا فکر می‌کنید مساله فرهنگی تو این قضیه دخیل باشه؟ باقی ارتباطتون چطور هست؟ آیا در زمینه‌های دیگه‌ای هم مشکل دارید یا فقط همین یه مورده؟

      برای تصمیم‌گیری بهتر پیشنهاد می‌کنم این مقاله رو هم بخونید:
      چه کار کنم پسر برام خرج کنه؟

  • من فردا با یه پسر قرار دارم که من به او علاقه دارم اما هدف او از قرار فقط یه دوستی معمولی هست چجور رفتار کنم

    • دوست عزیز
      سلام

      قطعا وقتی شما کسی رو دوست داشته باشید، دوستی معمولی براتون عذاب‌آور و سخت خواهد بود. شما می‌تونید تصمیم بگیرید که
      تا علاقتون بیشتر نشده، خودتون رو از این رابطه بیرون بیارید تا آسیب بیشتری نبینید،
      یا تلاش کنید و سعی کنید ایشون رو به خودتون علاقه‌مند کنید.
      قطعا هر کدوم از این تصمیمات مزایا و معایبی داره که باید با توجه به شرایط و ویژگی‌هاتون، یکی رو انتخاب کنید. خب اولی شاید آسیب کمتری داشته باشه ولی در عین حال شما شانس خودتون رو برای امتحان کردن شرایط از دست می‌دید، دومی ممکنه بشه و ممکنه نشه و اگر نشه آسیبش بیشتر هست ولی خب شما به هر حال حداقل تلاش خودتون رو کردید.
      پیشنهاد می‌کنم این مقاله از همیار عشق رو بخونید:
      عاشق پسری شدم که دوستم نداره

  • سلام وقتتون بخیر
    من یه راهنمایی خیلی واجب میخواستم ازتون
    من یه دختر 23 هستم که تو دوران کاراموزیم با یکی از همکاران آقا که تو یه اتاق باهم همکار بودیم آشنا شدم ما باهم مابین کار صحبت میکردیم هم کاری و هم شخصی و واقعا راهنمایی و کمک من بودن تو این دوران به تدریج اواخر کاراموزیم ایشون هر زمان که تنها میشدیم بیشتر حرف رو به مسائل شخصی از قبیل علایق و اهدافم و ازدواج و شرایطم برای ازدواج و اختلاف سنی مدنظرم با همسر ایندم که من بهشون گفتم خیلی سن برام اهمیتی نداره و خانوادم و اینجور مسائل میکشوندن و در رابطه با زندگی و خانواده خودشون هم البته توضیح میدادن و دو سه بار هم از ملاک های من برای ازدواج پرسیدن و خیلی هم از اخلاق و رفتار من تعریف میکردن و اینکه یجوری هم سعی کردن شماره من رو با احترام بگیرن که در اخر هم هر دو شماره همو بهم دادیم
    راستش من چون خیلی توی این فضا نبودم و بیشتر هدفم کار و یادگیری تو این مدت بود و اینکه چون ایشون مدیر بودن و 16 سال از من بزرگتر هستن و مهمتر اینکه از حرکاتشون احساس کردم ایشون دوست دختر دارن خیلی سربالا و سنگین و غیر واضح و البته با احترام جواب ایشون رو میدادم
    ولی راستش بدمم نمیومد ازشون و کم کم بهشون علاقه مند شدم
    الان تقریبا یکسال از خروج من از اون شرکت گذشته دو سه باری ایشون اول برای من متن و موزیک فرستادن و خیلی صمیمی و با احترام پیام میدادیم که ایشون یکی دو بار گفتن جور بشه ببینیم همدیگرو و بعد از اون دو سه بار هم من سعی کردم به بهانه راهنمایی و کار چون من دنبال کار هستم بهشون پیام بدم رابطه رو حفظ کنم و باهم حرف زدیم ولی این یکی دوبار اخیر مثل سابق صمیمی نبودن و خیلی رسمی تر پیام میدادن و دیگه از طرف ایشون هیچ اقدامی نشد نه برای قرار دیدار و نه پیام
    دفعه اخری هم که خیلی کوتاه حرف زدیم چون من کرج هستم به من گفتن جور کنیم همدیگرو ببینیم اگر اومدی تهران به من بگو هماهنگ کنیم ببینمت ولی یجورایی احساس کردم همینجوری تعارفی تو پیام گفتن و من اقدامی نکردم
    راستش من واقعا هر چی میگذره بیشتر بهشون علاقه مند میشم و خیلی دلتنگشونم و نمیتونم بهشون فکر نکنم و همش به یاد اون دوران و خاطرات و حرفاشون میفتم و افسوس میخورم که چرا من اونجور که باید رفتار نکردم و یجورایی ردشون کردم و همش خودم رو مقصر میدونم و خیلی خیلی پشیمونم ولی چون غرور دارم و خیلی رویِ این کارارو ندارم نمیدونم واقعا الان باید چیکار کنم روم نمیشه خیلی بهشون پیام بدم حس میکنم مزاحمشون میشم و شاید منو اصلا نخوان چون نمیدونم اصلا ایشون منو از اون اول برای خودشون میخواستن یا هدف دیگه ای داشتن
    از طرفی احساس میکنم اگر شاید یکبار همدیگرو ببینیم بفهمم که هدف ایشون واقعا اشنایی و دوستی و ازدواج بوده یا چیز دیگه
    ولی نمیدونم درسته که من باهاشون اولین قرار دیدار پ رو بزارم یعنی همینجور گه خودشون گفتن برم تهران بهشون خبر بدم یا نه؟
    متاسفانه هر روز هم که میگذره احساس میکنم من رو فراموش کردن و فاصله بیشتر میشه
    این رو هم بگم گه من توی این مدت همش سعی کردم با تلاش و مطالعه و …خودم رو ارتقا بدم و با استوری های مختلف تو اینستا که در حال حاضر تنها ارتباط بین ماست به ایشون بفهمونم ولی نمیدونم احساس میکنم همش بی فایدست و ایشون بهتر از من رو دارن
    اگ لطف کنین پاسخ من رو بدین ممنون میشم چون واقعا دارم اذیت میشم تو این شرایط و نمیدونم چیکار کنم
    شرمنده بابت توضیحات طوالانیم ممنون میشم اگر بتونین حتی کوتاه راهنماییم کنین🙏

    • دوست عزیز
      سلام

      به دلیل بالاتر بودن سن ایشون از شما (16 سال) و اینکه مطمئن نیستید آیا ایشون در رابطه عاطفی هستند یا خیر، کمی مساله سخت می‌شه. شما می‌تونید کمی مکالمه خودتون رو با ایشون بیشتر کنید تا نسبت به این مساله که آیا در رابطه هستند یا خیر، اطلاع کسب کنید. اگر متوجه شدید که در ارتباط عاطفی نیستند می‌تونید با کمک پیام‌هایی که برای هم ارسال می‌کنید، کمی برای جذب ایشون تلاش کنید (برای اینکار می‌تونید از دوره “بهبود رابطه با موبایل” استفاده کنید). البته بهتره بعد از مدتی (سعی کنید طولانی نشه تا شما وابسته‌تر نشدید)، یک جلسه حضوری هم داشته باشید. بعد از اون بررسی کنید و ببینید آیا این رابطه ارزش تلاش بیشتر داره یا نه. منظور از اینکه ارزش داره یا نه این هست که آیا به نظرتون اصلا با ایشون می‌شه به رابطه متعهدانه‌ برسید یا خیر.
      ممکنه ایشون از نظر شما به خودشون مطمئن نباشن، برای همین جلو نمیان، البته برخی از افراد حتی خودشون هم نمی‌دونند که با پیام‌ها و سیگنال‌هایی که ارسال می‌کنند فرد مقابل رو دچار سوءبرداشت می‌کنند، گاهی هم این مساله عامدانست؛ فهمیدن اینکه ایشون کدوم یک از این افراد هستند سخته و شما هستید که باید ببینید آیا حاضرید این ریسک رو بپذیرید که رابطتون رو کمی ادامه بدید تا نیت ایشون رو متوجه بشید یا نه.
      بهترین کار اینه که با روان‌شناس متخصص در ارتباط باشید تا زیر نظر ایشون جلو برید؛ اینطوری احتمال آسیب دیدن کمتر می‌شه.

  • سلام
    من تازگی ها عاشق یه نفر شدم که خیلی خجالتی و اروم وخیلی خشک رفتار میکنه توی پیامک ها ولی وقتی با من رو دروحرف میزنه خوبه من الان نمیدونم که من ودوستداره یا نه چون چند بار که من بیرون دیده یکی از دوستام دیده که به من نگاه کرده همم یه بار همون دوستی که با من بوده تو یه فروشگاه دیده اونو جا خورده الان نمیدونم چرا اینطور رفتار میکنه

    • دوست عزیز
      سلام

      اینکه ایشون شما رو دوست دارند یا نه خیلی مشخص نیست؛ اما به هر حال شما به ایشون علاقه اولیه رو دارید، به همین دلیل می‌تونید کمی از تکنیک‌های جذب پسر با استفاده از روش‌های غیرمستقیم استفاده کنید. اینطوری نسبت به ایشون شناخت بیشتری پیدا می‌کنید و به همین دلیل بهتر می‌تونید تصمیم بگیرید که آیا جدی‌تر کردن این ارتباط درسته یا نه؛ اگر تکنیک‌های جذب رو به خوبی اجرا کردید، می‌تونید دید بهتری نسبت به نیت ایشون به خودتون داشته باشید:
      برای جذب به صورت غیر مستقیم، لازمه اول کمی ارتباطتون رو با هم بیشتر کنید؛ مثلا از طریق همین پیام فرستادن. شما می‌تونید با شرکت در دوره “جذب مرد با موبایل” نکات کاربردی و خوبی در این زمینه یاد بگیرید.
      بعد از اینکه ارتباطتون با هم بیشتر شد، راحت‌تر می‌تونید از تکنیک‌های متعدد جذب به صورت غیرمستقیم استفاده کنید؛ مثلا استفاده درست و موثر از زبان بدن، دعوت کردن ایشون به دورهمی‌های دوستانه و … . شما می‌تونید در این زمینه، مقاله: “چطور می‌توانم به یک پسر بفهمانم دوستش دارم؟” و مقالات مشابه رو مطالعه کنید و از تکنیک‌هایی که گفته شد استفاده کنید.

  • سلام وقتتون بخیر
    من خانمی هستم 26 ساله و دو سال هست که از همسر سابقم جدا شدم.
    یه مدت داخل گروه تگرامی عضو بودم که با آقایی آشنا شدم، ایشون یک سال از من بزرگتر هستن و مجرد، شرایط زندگیشون خوبه و قصد ازدواج دارن اول ممانعت کردم در این رابطه اما ایشون گفتن که پدرشون شهید و مادرشون هم از دست دادن و برادر هاشون هم ازدواج کردن و در حال حاظر کسی نیست که براش خانمی رو انتخاب کنه برای ازدواج و به همین خاطر چون از من خوششون اومده میخوان که با من ازدواج کنن. حتی من همدان زندگی میکنم و ایشون تهران زندگی میکنن و مشغول به کار هستن و به خاطر من میخوان انتغالی بگیرن و بیان همدان زندگی کنن. ما قرار گذاشتیم به مدت دو ماه با هم در ارتباط باشیم برای آشنایی و بعد از دو ماه ایشون به خاستگاری بیان.
    اوایل آشنایی خیلی خوب بودن و با هم تعامل زیادی داشتیم برای قرار ملاقات که با من گذاشتن بین حرفاشون متوجه شدم که به جز صحبت در مورد آینده از من سکس هم میخوان و من واقعا ترسیدم و این قرار رو کنسل کردم دقیقا از فردای همون روز ارتباطشون با من کمتر و کمتر شد و هر سری که پیگیر موضوع میشدم ایشون میگفتن که مشغله اشون زیاد شده، حالشون خوب نیست، مهمونی هستن و… من هم به خاطر این رفتار هاشون قصد کات کردن رو داشتم اما ایشون اصرار میکردن و مانع میشدن و میگفتن که منو میخوان و مثل روز اول دوستم دارن و هر سری میگه که من از فردا همون مرد روز های اول میشم اما باز سرد هستن و به رفتارشون ادامه میدن
    حالا من واقعا نمیدونم باید چکار کنم( از زمان مهلت دوماهه آشنایی هم تقریبا چند روزی مونده و ایشون هنوز چیزی در رابطه با خاستگاری نگفتن)
    آیا ادامه دادن به این رابطه صحیحه؟
    بیخیالش بشم یا نه؟
    ممنون میشم راهنماییم کنید

    • سلام دوست گرامی
      وقتی شخصی در حین آشنایی از شما درخواست نزدیکی دارند یعنی بیشتر به ارضا نیاز جنسی خود فکر میکنند تا شناخت طرف مقایل جهت زندگی مشترک و اینکه بعد از درخواست و رد این درخواست توسط شما سرد شدند کاملا طبیعی هست .بهتر هست در اولین زمان با ایشان قاطعانه صحبت کنید و تکلیف این رابطه مشخص شود .در صورتی که مردد هستند و نمیتوانند تصمیم بگیرند رابطه را تمام کنید

  • سلام من چند ماهیه به پسری علاقه مند شدم که فقط مجازی باهم نزدیک یکسال و خورده ای چت میکنیم ولی آشناست و کاملا میشناسمش ولی اون بهم میگه ابجی و روم خیلی حساسه و غیرت داره و میگه با پسرای دیگه چت نکن و بلاک کن یا اینستا نداشته باش یا حرف پسردیگه ای میزنم عصبانی میشه ولی من هیچوقت داداش صداش نکردم و ب عنوان داداش باهاش نبودم حالام بخاطر این مسائل حساس شدناش بهم گفت ب حرفم گوش نمیدی بهم پیام نده و الان ۶ماهی میشه ک دلم براش تنگ شده ولی غرورم اجازه نمیده بهش پیام بدم چیکار کنم ؟فکر میکنین اونم دوسم داره؟

    • سلام دوست گرامی
      با توجه به مواردی که مطرح کردید به نظر میرسه یک غیرت و احساس برادرانه نسبت به شما دارند و اینکه الان با گذشت ۶ ماه، ایشون اقدامی نکردن پس قضیه احساسی نبوده است و حسی کاملا معمولی وجود داشته.پس شما هم منطقی باشید و به دنبال روابط یکطرفه نباشید

  • سلام وقت بخير من همكاري دارم كه بهش علاقه دارم او هم ابراز علاقه ميكنه وهميشه توجه داره وبه بهانه هاي مختلف مياد پيش من البته مودبانه مي دونم قصد ازدواج داره ولي دودله و سىوالم اينه چطور ميشه واسه ازدواج ترغيبش كردضمنا شنيدم با همكارم راجع به معرفي كيس براي ازدواج صحبت كرد به نظرتون چه كنم

    • دوست عزیز با سلام
      نکته مهم این است که خیالبافی نکنید و واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند
      اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده آل های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم دلایل به تاخیر افتادن ازدواج و دغدغه‌های او با خبر شوید و در صورت امکان کاری کنید نگرانی‌هایش کاهش پیدا کند.
      علائم و نشانه‌هایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوج‌های متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینه‌های ازدواج دیگری نیز دارید،
      برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یا نه می‌توانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک می‌تواند نقش واسطه را ایفا کند.
      منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما به این ازدواج ترغیب شود.

    • سلام و خسته نباشید . من به تازگی (حدود دوماهی هست) که از یکی خوشم اومده(تو مسیری که من همیشه رفت و آمد دارم مغازه داره)
      الان یک ماهی میشه که هر دو سه روز یکبار باهم چت میکنیم (اکثر اوقات خودش بهم پیام میده) اونم در حد معمولی
      دو سه باری هم در مورد موضوعاتی صحبت کرد که من حس کردم فقط برای این با من صحبت میکنه که راضیم کنه نیازاشو برطرف کنم البته شاید اینجوری هم که من میگم نباشه ولی خب برداشت من این بود
      و به طور کلی با طرز چت کردنش انگار که پسر خوبی نیست و نمیشه بهش اعتماد کرد
      چند روز پیش بهش گفتم که از این رفتار و طرز حرف زدنش خوشم نمیاد و از اون روز هم دیگه تکرارش نکرده
      و مثل یه دوست معمولی باهام صحبت میکنه
      من دوسش دارم ولی نمیدونم چی درسته و باید چیکار کنم !

      • سلام دوست گرامی
        سعی کنید به صحبت ها و رفتارش دقت کنید
        اصلا رابطه را باز نذارید و اجازه وروذ به حریم شخصی را ندهید
        مدتی صبر کنید تا قصد و نیت ایشان مشخص شوذ.در صورتی که بعد از یکماه هدفی برای رابطه نداشتند بهتر هست کات کنید

        • سلام من دوماهه ک با یه اقایی دوست شدم و بهش علاقه دارم البته حدود سه سال بود ک بهشون علاقه داشتم چون تقریبا فامیل میشیم و من چند باری ایشون رو دیده بودم بهشون علاقه مند شده بودم البته نمیدونستم ک بهم علاقه دارن یا ن ولی تا خب میتونستم اینو بفهمم ک ازم خوششون میاد از نگاهشون و اینا ب هر حال دو ماه پیش من ب ایشون پیشنهاد دادم ک با هم باشیم ایشون هم قبول کردن اما الان وقتایی ک با هم حرف میزنیم تو پیامک خیلی خشکه و اصلا ابراز علاقه نمیکنه اما یه چند باری ک بیرون رفتیم اینجوری نبودن الان واقعا نمیدونم ک دوسم داره یان و اینکه نمیدونم واقعا منو بخاطر خودم میخوان یا اینکه بخاطر چیز دیگه ای
          ممنون میشم کمکم کنید

          • سلام دوست گرامی
            شاید ایشان از دسته افرادی هستند که ارتباطات پیامی و غیر حضوری را دوست ندارند و در فضای واقعی راحتتر صحبت میکنند.
            میتوانید به برخورد و رفتارشون در ملاقات حضوری دقت کنید و متوجه صداقت در بیان عشقشان شوید

مقالات مرتبط