5 الگوی اصلی روابط عاطفی

5 الگوی اصلی روابط عاطفی (الگوی رابطه عاطفی شما کدام است؟)

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

5 الگوی اصلی روابط عاطفی (الگوی رابطه عاطفی شما کدام است؟)

همگی ما پیرو تمایلمان برای شناخت، مدیریت یا فهم روابطمان در تلاشیم تا این روابط را از منظرهای گوناگون بررسی کنیم و با به هم وصل کردن نقاط مختلف به تصویری واضح برسیم: مقصر مشکلی که در رابطه وجود دارد، من هستم یا همسرم؟ تنشی که در چند هفته گذشته بینمان حکمفرما بوده است، فقط یک مشکل زودگذر ناشی از استرس است یا نوک کوه یخی است که از زیر آب بیرون زده است و کوهی از مشکلات بزرگتر را در زیر خود دارد؟ اگر من فلان کار را انجام بدهم، آیا همسرم  همان کار را انجام می‌دهد یا اگر من دیگر فلان کار را انجام ندهم، آیا او هم از انجام دادن همان کار دست برمی‌دارد؟

اما برای این که به درستی از وضعیت یک رابطه مشترک سر دربیاورید، غالباً لازم است تا از نظر ذهنی از رابطه‌تان فاصله بگیرید و آن را از دور و از منظر یک فرد بی‌طرف نگاه کنید. در این مقاله پنج نمونه از متداول‌ترین سبک‌های ارتباطی را توضیح می‌دهیم که چهار مورد آن‌ها بد و یک موردشان خوب است.

انواع الگوهای رابطه


1ـ رقابتی/ کنترل کننده

رقابت تنگاتنگی بر سر قدرت و این که روش کداممان بهتر است، چه کسی برنده بحث می‌شود، استانداردها و انتظارات کداممان برآورده می‌شود و شغل کداممان مهم‌تر است، وجود دارد. زن و شوهر درگیر بحث‌های مکرری می‌شوند که به سرعت به جنگ قدرت تبدیل می‌شود و هر دو طرف نهایت تلاش خود را می‌کنند تا حرف آخر را بزنند.

جو عاطفی: متشنج

دینامیک زیربنایی

دو شخصیت قوی بر سر به دست آوردن کنترل با هم می‌جنگند؛ عزت نفس هر طرف بسته به برنده شدن در این نبرد و قرار گرفتن در موضع برتر دارد؛ هر دو طرف غالباً سرسختانه معتقدند که خودشان کارها را به بهترین وجه انجام می‌دهند و ایده‌های بهتری دربارۀ معیارهای موفقیت و خلق یک زندگی خوب دارند.

آینده رابطه در درازمدت

این گروه از همسران از جنگ و دعوای مداوم خسته می‌شوند و از هم جدا می‌شوند یا این که یکی در نهایت تسلیم می‌شود. شاید هم هر دو طرف زمین خودشان را که مسئول بی‌قید و شرط آن هستند، مشخص کنند و به این ترتیب به زندگی مشترک با هم ادامه بدهند.

2ـ فعال/ منفعل

یکی از همسران مسئولیت زندگی را به عهده دارد و بخش اعظم بار زندگی بر دوش او است، دیگری فقط او را همراهی می‌کند. هرچند این سبک رابطه گاهی به صورت یک رابطه رقابتی شروع می‌شود که در نهایت به تسلیم شدن یک طرف و انفعال وی منجر می‌شود، اما این عدم تعادل عموماً از ابتدای شروع رابطه وجود دارد. جرو بحث در این سبک رابطه به ندرت رخ می‌دهد، هرچند طرف فعال گاهی اوقات به دلیل خسته شدن از تحمل بار زندگی یا تصور این که به اندازه کافی از او قدردانی نمی‌شود، خشمگین و آزرده می‌شود. این خشم و رنجش باعث می‌شود که او ناگهان منفجر شود و بداخلاقی کند، هرچند بعد از مدتی پشیمان می‌شود و در قالب همان نقش قبلی فرو می‌رود.

  با همسر خجالتی چه کنیم؟ (چه برخوردی با همسر خجالتی‌ام داشته باشم؟)

جو عاطفی: خنثی

دینامیک

طرف فعال در شروع این نوع روابط غالباً نقش کمک کننده را به عهده می‌گیرد. شخصیت این فرد به گونه‌ای است که دوست دارد با دیگران مهربان باشد و آنها را خوشحال کند. طرف فعال بیش از حد مسئولیت‌پذیر است و از تعارض اجتناب می‌کند. این قبیل افراد در دوران کودکی بچه‌های خوبی بوده‌اند. اما طرف منفعل به راحتی زیر بار اضطراب از پا درمی‌آید، به عنوان یک فرد بزرگسال خود را سزاوار یک زندگی خوب می‌داند یا احساس می‌کند که بیش از حد تحت فشار قرار گرفته است و به دیگران تکیه می‌کند.

البته دینامیک این نوع روابط گاهی اوقات بیش از آن که به شخصیت‌های خاص دو طرف مربوط باشد، پیامد وجود مشکلاتی تشخیص داده نشده نظیر مشکلات سلامت روان است؛ در این حالت طرف فعال همواره احساس می‌کند که باید خطاهای دیگران را جبران کند. گاهی اوقات نیز ناگهان مشکلاتی جسمی به وجود می‌آید، برای مثال آسیب جسمی یا بیماری مزمن یکی از طرفین دیگری را مجبور می‌کند که قدم پیش بگذارد و مسئولیت زندگی را به عهده بگیرد.

آینده رابطه در درازمدت

خطری که همسر فعال را تهدید می‌کند این است که ممکن است به تدریج تحلیل برود و از پا دربیاید یا این که خشمگین و رنجیده رابطه را ترک کند. همسر منفعل رها شده چاره‌ای ندارد جز آن که به یک انسان مستقل‌تر تبدیل شود یا فرد دیگری را برای رفع نیازهایش و قبول مسئولیتش پیدا کند.

3ـ پرخاشگر/ گوش به فرمان

تفاوت قدرت در این سبک رابطه به رقابت برای به عهده گرفتن مسئولیت مراقبت از زندگی مربوط نمی‌شود، بلکه یک طرف می‌خواهد حاکم بلامنازع زندگی باشد و قدرت بی‌قید و شرط را در دست داشته باشد. یکی از همسران مشخصاً کنترل زندگی را به دست دارد و دیگری نه از سر انفعال، بلکه از روی ترس با او همراهی می‌کند. هرچند همسر مرعوب کننده و ترسناک به راحتی عصبانی می‌شود، اما تعارض و مشاجره واقعی به ندرت پیش می‌آید. سوءاستفاده عاطفی و گاهی اوقات سوءاستفاده جسمی در این نوع روابط وجود دارد.

جو عاطفی: بسیار متشنج؛ همسر گوش به فرمان همواره دست به عصا راه می‌رود.

دینامیک

همسر ترسناک قلدری است که دچار مشکلات مدیریت خشم است. او احتمالاً در خانواده‌ای بزرگ شده است که یکی از والدینش بدزبان و سوءاستفاده کننده بوده و او نیز این طرز رفتار را از والدش یاد گرفته است. او در باطن اضطراب فراوانی را تحمل می‌کند که در عمل به صورت کنترل شدید نمود می‌یابد. همچنین برخی همسران مرعوب کننده دچار اختلال شخصیتی هستند که منجر به خودشیفتگی و تمایل برای کسب قدرت می‌شود. چنین افرادی غالباً همدلی اندکی را نسبت به دیگران احساس می‌کنند.

  نشانه‌های سوءاستفاده عاطفی

از طرف دیگر همسر گوش به فرمان احتمالاً در دوران کودکی مورد سوءاستفاده قرار گرفته و آستانه تحمل بالاتری برای کنار آمدن با چنین رفتار ناخوشایندی دارد. رفتار متناوب همسرش که هر از گاه مهربان می‌شود، او را در شک و تردید نگه می‌دارد و باعث می‌شود که به تفکرات سحرآمیز روی بیاورد: اگر رگ خوابش را به دست بیاورم، می‌توانم جلوی عصبانی شدنش را بگیرم. اما متاسفانه این رگ خواب هرگز پیدا نمی‌شود.

آینده رابطه در درازمدت

یا رابطه به همین شکل ادامه پیدا می‌کند یا همسر مطیع در نهایت جسارت جدا شدن از همسر زورگویش را پیدا می‌کند. همسر پرخاشگر سعی می‌کند او را به رابطه برگرداند و اگر موفق نشود، احتمالاً فرد دیگری را جایگزینش می‌کند.

4ـ زندگی‌های موازی و جدا از هم

همان‌قدر که جرو بحث در این سبک رابطه کم است، ارتباط زوجین با هم نیز کم‌رنگ است. هر دو طرف وظایف روزمره خود را انجام می‌دهند و زندگی به صورت خودکار جلو می‌رود. رابطه خسته کننده است و دو طرف نقاط مشترک کمی با هم دارند؛ در واقع آن‌ها فقط زیر یک سقف با هم زندگی می‌کنند و اثری از عشق در رابطه‌شان به چشم نمی‌خورد.

جو عاطفی: خسته کننده، کسالت‌بار، تنش کم، سرد و مودب نسبت به یکدیگر

دینامیک

برخی همسران بعد از چند سال زندگی مشترک در دام چنین رابطه‌ای گرفتار می‌شوند. علت سرد شدن رابطه می‌تواند این باشد که دلیل زوجین برای ازدواج با هم اشتباه بوده است، جذابیت اولیه به مرور رنگ باخته است یا این که آن‌ها مشکلاتشان را از ابتدا نادیده گرفته‌اند و یاد گرفته‌اند که برای اجتناب از روشن کردن آتش جنگ و دعوا از هم فاصله بگیرند. برخی زوجین نیز به مرور زمان و همان‌طور که پیرتر و جاافتاده‌تر می‌شوند، از هم دور می‌شوند. عده‌ای نیز زندگی فرزندمحوری دارند و وقتی فرزندانشان آن‌ها را در نهایت ترک می‌کنند، دیگر وجه مشترکی بین خود پیدا نمی‌کنند. در این حالت صحبت درباره آب و هوا، کار و اخبار مربوط به فرزندانشان به موضوعات پیش‌فرض گفتگوهایشان تبدیل می‌شود.

آینده رابطه در درازمدت

 بحران میانسالی یا سالمندی موجب می‌شود که یکی از همسران یا هر دو متوجه شوند که زمان چون برق و باد در حال گذر است و دیگر فرصت چندانی ندارند. درک گذر عمر و به هدر رفتن آن در چنین زندگی کسل کننده‌ای به بحث‌های فراوان و تلاش برای زنده کردن رابطه یا ترک آن دامن می‌زند. شاید هم زوجین به این نتیجه برسند که زندگیشان به اندازه کافی خوب است یا دیگر پیرتر از آن شده‌اند که بخواهند تغییری را در این شرایط به وجود بیاورند.

  عشقم افسرده شده (چطور به شریک عاطفی‌ام کمک کنم افسردگی‌اش خوب بشه؟)

5ـ پذیرنده/ هماهنگ

همسران می‌توانند مانند اعضای یک تیم با هم همکاری کنند و یکدیگر را کامل کنند. هر دو نقاط قوت دیگری را به رسمیت می‌شناسند و برتری‌های همسرشان را با رضا و رغبت قبول می‌کنند. آنان در روزهای سخت حامی یکدیگرند و هر دو با اشتیاق به دیگری کمک می‌کنند که همان کسی باشد که دوست دارد. وقتی رابطه رو به سردی می‌گذرد، همسران همدل می‌توانند رابطه‌شان را دوباره زنده و پرشور کنند. آنان به جای نادیده گرفتن مشکلاتشان سعی می‌کنند آنها را حل کنند.

جو عاطفی: پرمحبت و آرام، هرچند ممکن است دوره‌های موقتی تنش و اضطراب گاهی پیش بیاید.

دینامیک

رابطه برخی زوجین از ابتدا به همین شکل است و برخی نیز با سبک رابطه دیگری شروع می‌کنند، اما به کمک مشاوره، شناخت مشکلات و رفع آن‌ها در نهایت موفق به بهبود نوع رابطه می‌شوند.

آینده رابطه در درازمدت

احتمال بروز بحران‌های میانسالی و سالمندی وجود دارد، اما این همسران همکار و همدل می‌توانند بر این بحران‌ها نیز غلبه کنند.

بدیهی است که ما تصویر سرد و غم‌انگیزی را از چهار سبک رابطه اول ارائه کردیم، اما شرایط در این رابطه‌ها همواره به این تلخی نیست. معمولاً آن‌قدر لحظات شیرین  وتجربیات خوشایند در زندگی وجود دارد که مانع از متلاشی شدن رابطه شود یا این که مسئولیت فرزندان نقطه تمرکز مشترک کافی را برای حفظ رابطه در درازمدت تامین می‌کند و فکر این مسئولیت‌ها حواس زوجین را از مشکلات رابطه‌شان منحرف می‌کند.

همچنین ناگفته پیدا است که سبک پنجم، سبک رابطه ایده‌آل و استاندارد زرینی است که تمام زوجین باید سعی کنند به آن برسند.

بهبود رابطه

چنانچه رابطه شما و همسرتان از نوع چهار رابطه اول است، نخستین گام برای تغییر و بهبود رابطه‌تان این است که وضعیت فعلی رابطه‌تان را درک کنید و مشکلات آن را صادقانه بپذیرید. در گام‌های بعد باید فعالانه اقداماتی را برای تغییر دینامیک رابطه‌تان انجام بدهید. برای ایجاد چنین تغییری معمولاً لازم است که عکس رویه‌ای را که تا به حال داشتید، در پیش بگیرید: یعنی اگر پرخاشگر یا کنترل کننده بوده‌اید، باید یاد بگیرید که مطیع‌تر باشید؛ اگر منفعل یا مطیع بوده‌اید، باید شجاعانه قدم پیش بگذارید و جسورتر و مطمئن‌تر رفتار کنید. چنانچه احساس می‌کنید که نسبت به هم سرد شده‌اید، دیگر نباید سعی کنید که برای اجتناب از دعوا از هم فاصله بگیرید، زندگیتان را از حالت یکنواخت بیرون بیاورید و درباره مشکلاتتان با هم حرف بزنید، سعی کنید با یکدیگر ارتباط برقرار کنید و علائق مشترکی را بین خود پیدا کنید؛ چنانچه درگیر یک رابطه توأم با سوءاستفاده هستید، از تفکرات سحرآمیز دست بردارید، حد و مرزها و خط قرمزتان را مشخص کنید و اگر اوضاع بهبود نیافت، همسرتان را ترک کنید.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

مقالات مرتبط