چرا در انتخاب همسر اشتباه میکنیم؟ اگر اشتباه کنیم چه اتفاقاتی میافتد و چه آسیبهایی میبینیم؟ چگونه میتوانیم از این اشتباهات جلوگیری کرده و انتخاب همسر درستی داشته باشیم؟ در این مقاله درباره این موضوع صحبت میکنیم چرا که ازدواج امری مهم و جدی است و باید سعی کنیم آن قدر در این زمینه آگاهی داشته باشیم که خطا نکنیم چون انتخاب همسر اشتباه، قطعا بر روی سلامت روان، جسم و احساس ما تاثیر منفی شدید میگذارد. حتی اگر فکر کنیم که بعد از انتخاب اشتباه، راه برگشت داریم و میتوانیم طلاق بگیریم، درست است اما طلاق نیز خود دارای چالشها و آسیبهای روانی و جسمانی است. پس بهتر است تمرکز کنیم، آگاهی کسب کنیم تا انتخاب درستی انجام بدهید و دچار این آسیبها نشویم. پس این مقاله بسیار مهم است تا آخر مطالعه کنید.
چرا در انتخاب همسر اشتباه میکنیم؟
به خودمان دروغ میگوییم
وقتی در رابطه واضح است که او شریک عاطفی و همسر مناسبی برای ما نخواهد بود و انتخابمان اشتباه است اما ما با دیدن مداوم این زنگ خطرها همچنان خودمان را گول میزنیم که عاشق او هستیم و او و ما مناسبترین زوج در دنیا برای یکدیگر هستیم! در حالی که در گوشه ذهنمان میدانیم که این انتخاب اشتباه است. چرا به خودمان دروغ میگوییم؟ چون ترسهایی داریم. مثل ترس از تنهایی، ترس از اینکه دیگر عاشق نشویم یا ترس از اینکه شریک عاطفی دیگری را نتوانیم به خود جذب کنیم و… که همه این ترسها ریشه در طرحوارهها و عزت نفس کم دارد. اگر با خودمان صادق باشیم و ذهنیت درستی نسبت به رابطه و شریک عاطفیمان داشته باشیم، قطعا میتوانیم انتخاب همسر درستی داشته باشیم.
نمیتوانیم از تنهاییمان لذت ببریم، با این حال وارد رابطه میشویم
بسیاری از افراد به خاطر فرار و ترس از تنهایی وارد رابطه میشوند چون خودشان خودشان را دوست ندارند و از تنهایی خود لذت نمیبرند، میخواهند کسی آنها را دوست داشته باشد و آنها را از تنهایی و حال بد خارج کند! وقتی آن فرد احساس خوب و حس ارزشمندیاش را با فرد دیگری گره میزند، دیگر توجه نمیکند که آیا او فرد مناسبی برای ازدواج است یا خیر چون همین که به او حس خوب میدهد برایش کافی است. سپس چه اتفاقی میافتد؟ فرد به شریک عاطفیاش به شدت وابسته میشود و حسادت، کنترلگری، ترسها و… پایشان به رابطه باز میشود و آن رابطه حتی اگر به ازدواج ختم شود، ازدواج موفقی نخواهد بود چون ما فقط به حس خوبی که دریافت میکردیم توجه کردیم و سایر زنگ خطرها را نادیده گرفتیم.
درک نمیکنیم که هر عشقی، عشق واقعی نیست!
ما در علم روانشناسی انواع عشق و احساس داریم. پس هر عشقی یا هر احساسی نشانه عشق واقعی نیست! وقتی از این موضوع آگاه نباشیم مسلما هر احساس و عشق را جدی میگیریم و فکر میکنیم همین که یک حسی به طرف مقابل داریم یعنی عشق کامل بینمان وجود دارد، ازدواج میکنیم و تازه متوجه میشویم که آن احساس برای ازدواج کافی نبود و بیشتر باید جوانب امر را بررسی میکردیم.
از روی نظرات و اعتقادات دیگران همسر انتخاب میکنیم
به عنوان مثال چون مادر و پدرم به من گفتهاند که همسرت باید دکتر باشد، من هم فقط به این ویژگی توجه میکنم و همان همسر را انتخاب میکنم غافل از اینکه قرار نیست فقط با دکتر بودن او زندگی کنم بلکه سایر ویژگیهایش هم مهم است که به آنها توجهی نمیکنم. یا مثلا چون دیگران میگویند که همسرت باید ثروتمند باشد، به دنبال همان افراد برای ازدواج میروم. گاهی پیروی کردن از نظرات و عقاید دیگران میتواند ما را به سمت بدبختی و انتخابهای اشتباه ببرد.
خانواده به ما فشار وارد میکند که باید حتما ازدواج کنیم
گاهی افراد برای رهایی از فشارهای خانواده حاضر هستند با اولین فردی که میبینند ازدواج کنند غافل از اینکه آیا آن فرد برای ازدواج مناسب است یا خیر.
هیچ معیاری برای ازدواج نداریم
بعضی ما آدمها هیچ معیاری برای ازدواج نداریم و نمیدانیم چی درست است چی غلط و یا اصلا نمیدانیم چه میخواهیم. همین موضوع باعث میشود فردی را انتخاب کنیم که اشتباه است.
به زنگ خطرها دقت نمیکنیم
مثلا میبینیم فرد مدام به خیانت میکند اما همچنان ادامه میدهیم، میبینیم با فرد تفاهم نداریم و تفاوتهای زیادی داریم اما نادیده میگیریم، می بینیم فردی بددهن است اما ادامه میدهیم. نادیده گرفتن این زنگ خطرها باعث انتخاب همسر اشتباه می شود.
فکر میکنیم میتوانیم طرف مقابل را تغییر بدهیم
یکی از دلایل اینکه در انتخاب همسر اشتباه میکنیم این است که گمان میکنیم میتوانیم طرف مقابل را تغییر بدهیم و او را شبیه خودمان و آنچه که میخواهیم بکنیم. فکر میکنیم میتوانیم رفتار، گفتار، معیارها، اهداف، شخصیت و… او را تغییر بدهیم. بنابراین با همین امید هم ازدواج میکنیم و بعد ازدواج ناموفق اتفاق میافتد چون ما نمیتوانیم هیچکس را تغییر بدهیم.
معیارهای اشتباهی داریم
بعضی از افراد هم معیارهای اشتباهی برای ازدواج دارند یعنی مسائلی برایشان مهم است که در واقعیت اصلا این مسائل مهم نیستند یا اهمیتشان کم است. مثلا فرد به ماشین، خانه، ثروت، ظاهر، شغل و فیزیک طرف مقابل دقت میکند و فقط از روی این موارد همسر انتخاب میکند و اصلا کاری به شخصیت و رفتار او ندارد. این ازدواج مشخص است که با شکست مواجه میشود چون با با اخلاق و شخصیت آن فرد زندگی میکنیم و در اولویت دوم ظاهر او است که به دل ما بنشیند و در اولویتهای آخر باید به شرایط شغلی و زندگی فرد توجه کنیم.
بر اساس طرحوارههای ذهنی همسر انتخاب میکنیم
طبق قانون طرحوارهها اغلب ما همسرانی را انتخاب میکنیم که طرحوارههای ما را فعالتر میکنند و به ما آسیب بیشتری میزنند چون به شدت جذب این افراد میشویم. مثلا اگر طرحواره شکست داشته باشیم ممکن است فردی قوی و موفق برایمان جذاب باشد در حالی که این فرد بیشتر به ما آسیب میزند. پس برای اینکه به این دلیل انتخاب اشتباهی برای ازدواج انجام ندهید، طرحوارههایتان را چک کرده و درمان کنید. برای درمان طرحوارههایتان میتوانید از طرحواره درمانگران همیار عشق کمک بگیرید.
پیامدهای انتخاب همسر اشتباه چیست؟
از دست دادن سلامت روانی و جسمانی
وقتی شما همسری انتخاب میکنید که برای شما اشتباه است، مسلما بحث، درگیری، دعوا و اختلافات زیادی باید بینتان باشد. همین موضوع یعنی کشمکشهای مداوم با یک فرد و دیدن رفتارهای اشتباه و آسیبزننده او باعث از بین رفتن سلامت روانی و جسمانی شما میشود. اغلب افرادی که در زندگی مشترک خود مشکلات زیادی دارند، بیشتر مستعد مبتلا شدن به بیماریهای مثل افسردگی، اضطراب و بیماریهای روان تنی مثل بیماریهای گوارشی، تنفسی، دردهای مزمن، بیماریهای قلبی-عروقی و… هستند. پس انتخاب درست همسر تا این حد مهم است و به سلامتی شما ربط دارد.
آسیب دیدن فرزندان
اگر شما بچهدار شوید و بچهها در محیط پر از مشکل و تنش رشد کنند و تربیت شوند یا رفتارهای اشتباه شما و همسرتان را به صورت مداوم ببینند، خودشان هم ممکن است از این رفتارها الگوبرداری کنند و همچنین این تنش و خانواده پر از مشکل باعث آسیب دیدن ذهنیت، طرز تفکر و سلامت جسمی بچهها میشود. پس انتخاب همسر درست نه تنها سلامتی شما را تضمین میکند، بلکه سلامتی فرزندانتان و آیندهشان را نیز تا حد زیادی تضمین میکند.
طلاق گرفتن
طلاق یکی از پیامدهای ازدواج ناموفق است. درست است که در یک سری از شرایط، طلاق گرفتن به نفع شما است و تصمیم درستی است اما در کل طلاق خود فشار روحی و روانی زیادی را به ما وارد میکند و پروسه آسانی ندارد پس یک پیامد محسوب میشود.
خیانت
برخی از افراد متاسفانه وقتی میبینند که ازدواج ناموفق داشتند، به جای اینکه طلاق بگیرند و بعد به دنبال همسری مناسب باشند، در حین اینکه به زندگی خود ادامه میدهند میگردند و فردی مطابق با معیارهایشان یا حتی فرد اشتباه دیگری را انتخاب میکنند و با او وارد رابطه فرازناشویی میشوند. این یک پیامد محسوب میشود چون خیانت خود آسیبهای زیادی برای فرد به همراه دارد.
نکاتی برای گزینش همسری مناسب
چشمانتان را باز کنید
افراد با رفتار و حرفهایشان به شکلی واضح به شما نشان میدهند که چه کسی هستند و آیا برایتان مناسب هستند یا خیر. لطفا چشمانتان را باز کنید و رفتارها و حرفهایش را واقعبینانه و نه از روی احساسات تحلیل کنید.
کسی را انتخاب کنید که بتواند با او حرف بزنید
کسی را انتخاب کنید که در کنارش احساس امنیت داشته باشید و بتوانید هر حرفی را با او بزنید، مثل یک دوست. درست است که میگویند اول دوست و رفیق یکدیگر باشید و بعد عشق یکدیگر. ما هم منظورمان همین است. شما باید بتوانید حرفهایتان را بزنید و نه اینکه خجالت بکشید یا بترسید.
باید با هم تفاهم داشته باشید
منظورمان از تفاهم این نیست که کاملا شبیه به هم باشید و هیچ تفاوتی نداشته باشید چون در واقعیت چنین فردی که کاملا شبیه شما باشد وجود ندارد اما حداقل باید در زمینههای مهم با هم تفاهم داشته باشید. مثلا در زمینه اخلاقی، عقاید و ارزشها، طرز تفکر، دین و مذهب، دیدگاهتان درباره زندگی مشترک، زبان عشق، خانوادگی، فرهنگی، بچهدار شدن یا نشدن، هدفهای زندگی و…
درباره تفاوتهایتان منطقی فکر کنید
مسلما هر فردی با فرد دیگر تفاوتهایی دارد و این تفاوتهای اجتنابناپذیر است اما خوب فکر کنید ببینید آیا میتوانید با این تفاوتها کنار بیایید؟ شریک عاطفیتان هم میتواند کنار بیاید؟ این تفاوتها چقدر مهم است؟ چه پیامدها و تاثیراتی میتواند روی زندگیتان بگذارد؟ اگر تفاوتهای مهمی است نباید از کنارشان به راحتی گذر کنید و نادیده بگیرید به امید اینکه شاید بعد از ازدواج شبیه هم بشوید.
کسی را انتخاب کنید که از لحاظ ظاهری به دلتان بنشیند
درست است که اخلاق و شخصیت فرد را باید در اولویت اول انتخابتان قرار بدهید اما در اولویت دوم مهم است که ظاهرش را نیز بررسی کنید و ببینید آیا به دلتان مینشیند یا خیر؟ آیا کشش جنسی و احساسی نسبت به ظاهرش دارید یا خیر؟ اگر اصلا ظاهرش باب میلتان نیست و مشکلی دارید و کشش جنسی ندارید، نباید چنین فردی را انتخاب کنید چون این موضوع روی میل جنسیتان تاثیرگذار خواهد بود و ممکن است تا حدی تاثیر بگذارد که اصلا نخواهید بعد از مدتی با او رابطه جنسی برقرار کنید. از آنجایی که رابطه جنسی در ازدواج مهم است، پس نباید این موضوع را نادیده بگیرید.
از افرادی که میخواهند سریع ازدواج کنند به دور باشید
این افراد که میخواهند سریع ازدواج کنند و عجله دارند احتمالا یا میخواهند از تنهایی فرار کنند و یا به دلایل اشتباه مثل خارج شدن از خانواده و… میخواهند سریعا ازدواج کنند وگرنه دیگر چه دلیل منطقی وجود دارد که فرد اصرار داشته باشد بدون شناخت کافی با هم ازدواج کنید. پس از این افراد به دور باشید. با فردی باشید که اجازه بدهد پله پله یکدیگر را بشناسید و ازدواج موفق داشته باشید.
با کسی باشید که شما را خوشحال میکند
با کسی باشید که میتوانید شما را خوشحال کند و این مهارت را دارد. همچنین با فردی باشید که خود فردی شاد و پرانرژی است و از تنهاییاش لذت میبرد.
با فردی باشید که اعتماد و احترام در رابطهتان باشد
اعتماد و احترام متقابل دو رکن اساسی است که باید در رابطهتان باشد. اگر این دو مورد وجود ندارد، تن به ازدواج ندهید چون بسیار مهم است که این ویژگیها به شکل دو طرفه در رابطهتان باشد.
آموزش ببینید
اگر میخواهید ازدواج موفق داشته باشید و همسری سالم و مناسب انتخاب کنید باید در زمینههای مربوطه آموزش ببینید و اطلاعات و مهارتهای کافی را داشته باشید. اگر در رابطهای سالم هستید که میخواهید به ازدواج موفق ختم شود و یا هنوز در رابطه نیستید اما به دنبال همسری مناسب هستید، میتوانید در دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج شرکت کنید و در این زمینه آموزشهای لازم را دریافت کنید.
سخن پایانی
انتخاب همسری مناسب امری غیرممکن نیست اما نیاز به آگاهی، مهارتآموزی و دقت دارد. وقتی وارد رابطه میشوید باید از این آگاهیها و مهارتهایتان استفاده کنید تا بتوانید فرد مناسب را از فرد نامناسب تشخیص بدهید. همچنین باید بدانید که چرا دچار خطا در انتخاب همسر میشوید و این علت را رفع کنید تا موفق شوید همسری مناسب پیدا و جذب کنید. در این زمینه میتوانید از کمک حرفهای هم استفاده کنید. میتوانید در دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج شرکت کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه