برخی از زنان به دلیل بیاعتمادی نسبت به شوهرشان، داشتن ذهن شکاک بدون هیچ دلیلی و یا به دلیل تجارب و شکستهای بدی که در روابط قبلی خود داشتهاند که باعث بدبینیشان شده است، شوهرشان را کنترل میکنند. افرادی هم هستند که برای اطمینان خاطر پیدا کردن از اینکه شوهرشان کار اشتباهی نمیکند یا قصد جدا شدن ندارد، او را کنترل میکنند تا آرامش ذهنی پیدا کنند. کنترل کردن شوهر، نه تنها مشکلی را حل نمیکند و به خانم آرامش ذهنی لازم را نمیدهد، بلکه او را مضطرب و عصبیتر میکند و بر روی رابطه نیز تاثیر منفی میگذارد. در این مقاله، نشانهها و دلایل کنترل کردن شوهر را توضیح میدهیم و سپس به راهکارهای دست برداشتن از این رفتار ناسالم و راهکارهای برخورد با همسر کنترلگر میپردازیم.
نشانههای خانم کنترلگر
به شما احساس گناه میدهد
خانم کنترلگر، همه چیز را به گردن شوهر خود میاندازد و به او احساس گناه میدهد و خود را بیگناه جلوه میدهد. بنابراین یکی از نشانههای بارز کنترلگر بودن زن یا مرد، نپذیرفتن مسئولیت اشتباهات خود و انداختن تقصیر بر گردن دیگری است.
تمام وقت از شما ایراد میگیرد
او از نحوه عملکرد شما در محل کار ایراد میگیرد، اشتباهاتتان را بزرگنمایی کرده و کارهایی که درست انجام میدهید را اصلا نمیبیند و از شما تعریف و تمجید نمیکند، اگر بلافاصله به پیام یا تماس او پاسخ ندهید از شما ایراد میگیرد و به صورت غیرمنطقی عصبانی میشود، در مقابل دیگران با شما شوخیهای نامناسبی میکند که باعث کاهش اعتماد به نفستان میشود و از نحوه صحبت کردن، نشستن، ایستادن، خوردن، آشامیدن، لباس پوشیدن و… شما ایراد میگیرد.
نمیخواهد که شما افراد عزیز و نزدیک زندگیتان را ملاقات کنید
یک خانم کنترلگر، دوست ندارد حتی یک لحظه از کنار او بروید و یا به تنهایی به ملاقات عزیزانتان بروید. او دوست ندارد که بدون حضورش، احساس خوبی را با عزیزانتان تجربه کنید و خوش بگذرانید. بنابراین او ملاقات کردن خانواده، دوستان و افرادی که دوستشان دارید را ممنوع میکند تا این حس خوب، در شما ایجاد نشود.
در رابطه، مدام امتیازدهی میکنند
این افراد در رابطه امتیازدهی میکنند، یعنی به عنوان مثال اگر او برای شما کار مثبتی انجام دهد، دقیقا همین انتظار و توقع را از شما دارد و اگر این کار را نکنید یا یک روز امتیاز شما از او پایینتر شود، به شدت عصبانی میشود یا به شما تهمت میزند که حتما زیر سرتان بلند شده یا دیگر او را دوست ندارید و به او اهمیتی نمیدهید. این افراد، معمولا به کارهای خود، امتیازات بیشتری میدهند و نسبت به کارهای شما، سختگیری بسیار زیاد را به کار میگیرند. به عنوان مثال اگر او برای شما یک هدیه کوچک بخرد، شاید آن را 10 امتیاز در نظر بگیرد اما اگر شما هدیهای برای او بخرید، حتی اگر هدیه بزرگتری باشد، آن را ممکن است 5 امتیاز یا کمتر در نظر بگیرد تا شما مدام از او عقب باشید و او بتواند از شما ایراد بگیرد و شما را سرزنش کند که به اندازه کافی برای رابطه تلاش نمیکنید.
به ناراحتی شما، اهمیت نمیدهد
یک خانم کنترلگر اگر شما را ناراحت و آزرده کرده باشد، برایش مهم نیست و حتی زمانی که ناراحتیتان را ابراز کنید، ممکن است او کاری که کرده است را انکار کند و به شما تهمت دروغگو بودن را بزند. درواقع افراد کنترلگر، به هر نحوی سعی میکنند خودشان را در رابطه خوب و عالی نشان دهند و تمام عیب و نقصها را به گردن طرف مقابلشان بندازند.
شخصیت بیثباتی دارد
این افراد شخصیت بیثباتی دارند، یعنی در یک سری از شرایط بسیار خوشبرخورد و خوب هستند و در یک سری از شرایط، بسیار بداخلاق و سرد.
دوست ندارند جواب منفی بشنوند
افراد کنترلگر دوست ندارند جواب منفی بشنوند و همه چیز باید طبق خواسته خودشان باشد، وگرنه بسیار عصبانی میشوند و واکنشهای افراطی نشان میدهند.
بسیار حسود هستند
خانمهای کنترلگر به شدت از اینکه شما گاهی وقتتان را با دیگران بگذرانید، عصبانی میشوند و هیجان حسادت به آنها دست میدهد. این افراد نسبت به خانواده و دوستانتان حرفهای ناپسندی میزنند و بیاحترامی میکنند، وقتی شما با خانواده یا دوستانتان صحبت کنید، آنها حسودی میکنند و اگر قصد بیرون رفتن با شخص جدیدی را داشته باشید، مدام غر میزنند تا شما را از انجام آن کار منصرف کنند. افراد کنترلگر به شدت حسود هستند و دوست دارند شریک عاطفی یا همسرشان را تحت مالکیت کامل خود قرار دهند.
سعی میکند شما را تغییر دهد
افراد کنترلگر سعی میکنند طرف مقابلشان را تبدیل به فرد ضعیف کنند تا بتوانند او را هرطور که میخواهند تغییر دهند.
رفتارهای ناسالم از خود نشان میدهند
چک کردن مدام موبایل و…، تعقیب کردن، پرسیدن سوالات بازجویانه مثل «کجا بودی؟»، «چیکار میکنی؟» و «با کی بودی؟» و دست بزن داشتن، از جمله رفتارهای ناسالم افراد کنترلگر است.
دلایل کنترلگری
عوامل و اتفاقات مختلفی میتوانند باعث کنترلگر شدن زن یا مرد شوند. در ادامه، تعدادی از این عوامل و دلایل را توضیح خواهیم داد.
اتفاقات تلخ گذشته
برخی از زنانی که در گذشته در روابطی بودهاند که به آنها خیانت شده و یا طرف مقابلشان شخص قابل اعتمادی نبوده است، به اشتباه نسبت به همه مردان بیاعتماد و بدبین میشوند و این شکاکی و حساسیتهای شدید و غیرمنطقی را در رابطه و زندگی مشترک فعلیشان وارد میکنند. به همین دلیل به شدت تاکید میشود که وقتی افراد تجارت تلخی را از روابط قبلی به دست میآورند و آسیب میبینند، ابتدا باید این آسیبها را به کمک مشاور جبران کنند، روی خودشان کار کنند و بعد که آمادگی وارد شدن به رابطه جدید را داشتند، رابطه جدید برقرار کنند یا ازدواج کنند. در غیر این صورت، همه حساسیتها و آسیبها را با خود به رابطه جدید خواهند آورد که باعث شکست خوردن رابطه یا ازدواج خواهد شد. اگر در گذشته، با مردی در رابطه بودید که با شما رفتارهای ناسالم و بدی داشته است یا خیانت دیدهاید، توصیه میکنیم حتما از روانشناسان بالینی همیار عشق برای جبران و درمان این آسیبها کمک بگیرید. فرقی نمیکند که اکنون متاهل شده باشید یا خیر، مهم این است، اکنون که متوجه شدید این تجارب به شما و رابطه فعلیتان آسیب میزنند، به دنبال درمان این مشکلات باشید. با درمان این آسیبها، تلههای روانی ایجاد شده و رفتارهای ناسالمی مثل کنترلگری، رفع خواهند شد و بعد از آن خواهید دید که چقدر خودتان آرامش بیشتری دارید و چقدر رابطهتان بهتر و عاشقانهتر شده است.
خیانت دیدن در رابطه فعلی
اگر در رابطه فعلیتان خیانت دیدهاید و این موضوع باعث شده است که نسبت به شوهرتان بیاعتماد شوید و دست به رفتارهای کنترلگرانه بزنید، این نکته را بدانید که این رفتارها، هیچ مشکلی را حل نمیکند، بلکه سلامت روانی شما را کاهش میدهد و بیشتر باعث میشود که طرف مقابلتان از این همه کنترلگری و محدودیت خسته شود و دوباره دست به خیانت بزند و یا سرد شود. بهتر است در شرایطی که اتفاق تلخ و بدی مثل خیانت میافتد، به دنبال راه حل باشید و نه به دنبال آسیب زدن به خود و رابطهتان. در این شرایط، بهتر است از زوج درمانگران همیار عشق راهنمایی بگیرید تا آسیبهایی که این خیانت به شما وارد کرده است را درمان کنید و بدانید که با شوهری که به شما خیانت کرده است، چگونه باید برخورد کنید و چگونه باید از اتفاق افتادن مجدد آن جلوگیری کنید. جلوگیری از خیانت و درمان آسیبهای ناشی از آن، نیاز به کمک حرفهای و تخصصی دارد.
اتفاقات تلخ دوران کودکی
افرادی که طرحواره بیاعتمادی و بدرفتاری دارند که به دلیل برخورد بد و خشن والدین نسبت به آنها و یا دیدن خیانت پدر یا مادر به هم در آنها ایجاد شده است، باعث میشود که اولا جذب افراد اشتباه و بیتعهد شوند و یا اگر این اتفاق هم نیفتد، ممکن است برای آرام کردن خشم نهفته درونی خود که به دوران کودکی برمیگردد و برای کاهش بیاعتمادی خود، دست به رفتارهای کنترلگرانه بزنند. بنابراین اگر در دوران کودکی، با شما رفتارهای بدی شده است، یا در روابط بعدی از شما سوءاستفاده احساسی یا جنسی شده است یا به صورت اتفاقی در دوران کودکی مورد آزار و اذیت جنسی توسط افراد نزدیک خانواده و یا افراد غریبه قرار گرفتهاید، از طرحواره درمانگران همیار عشق برای درمان و کاهش این طرحواره کمک بگیرید تا این طرحواره به رابطه و زندگی مشترک فعلیتان، آسیب نزند.
طلاق یا فوت والدین یا احساس رهاشدگی و طردشدگی در دوران کودکی
یکی از دلایلی که باعث حسادت زیاد در رابطه، کنترلگری و تحت مالکیت کامل قرار دادن شریک عاطفی یا شوهر میشود، طرحواره رهاشدگی است که به دلایلی مثل طلاق یا فوت والدین یا احساس رهاشدگی یا طردشدگی در دوران کودکی یا جوانی در فرد ایجاد میشود. اگر در دوران کودکی یا جوانی، این اتفاقات برایتان افتاده است و یا احساس میکنید که در آن دوران، محبت و توجه لازم را از والدینتان دریافت نکردهاید و احساس رها و طرد شدن داشتهاید، حتما برای درمان این طرحواره، کمک بگیرید. یکی از پیامدهای این طرحواره، کنترلگری و وابستگیهای شدید و ناسالم عاطفی است که با درمان شدن این طرحواره، برطرف میشوند.
چگونه کنترلگری را کنار بگذاریم؟
ابتدا تشخیص دهید که در چه مواقعی کنترلگری میکنید و دلیلش چیست
همانطور که در بخش قبلی مقاله توضیح دادیم، کنترلگری دلایل مختلفی دارد. ابتدا دلیل آن را پیدا کنید و سپس سعی کنید تشخیص دهید که در چه مواقعی دست به کنترلگری میزنید.
به نحوه ارتباط برقرار کردن خود با دیگران، دقت کنید
معمولا چگونه با دیگران صحبت میکنید؟ از چه لحنی استفاده میکنید؟ اگر صحبتهای شما معمولا با لحن بد و تحکمآمیز است و معمولا به دیگران دستور میدهید و خودخواهانه عمل میکنید، پس باید حتما در نحوه ارتباطات خود تجدید نظر کنید و سعی کنید درک و همدلی بیشتر را در ارتباطات خود ایجاد کنید و نه اینکه فقط خودتان را در ارتباطات در نظر بگیرید.
دستور دادن را متوقف کنید
این نکته را بدانید، همینطور که شما اعتقادات و نظرات خاص خودتان را دارید، دیگران نیز دارند و آنها هم مثل شما تمایل دارند که گاهی کارها به خواست خودشان انجام شود. بنابراین گاهی به طرف مقابلتان اعتماد کنید و اجازه دهید او کارها را طبق خواسته خودش انجام دهد. گاهی اوقات افراد کنترلگر گمان میکنند که اگر طرف مقابل را آزاد بگذارند، قرار است اتفاق فاجعهباری رخ دهد، در صورتی که اگر منطقیتر فکر کنید، میبینید که اینطور نیست و قرار نیست اتفاقی بیفتد.
همه را با یک نگاه نبینید
اگر همه آدمها را بد بدانید، این نگاه صفر و صد یا نگاه سیاه و سفید اصلا درست نیست چون در دنیا، آدمها و هر چیز دیگری، خوب و بد در کنار هم قرار گرفتهاند. اگر در رابطه قبلی خود خیانت دیدهاید، اکنون با کنترلگری و بیاعتمادی بیدلیل، رابطهتان را خراب نکنید، بلکه آسیبها را درمان کنید و یاد بگیرید که چگونه این دفعه میتوانید از خیانت همسرتان جلوگیری کنید.
استرس و اضطرابتان را مدیریت کنید
اگر در شرایطی قرار میگیرید که فشار روانی زیادی به شما وارد میشود و برای تخلیه این فشار و اطمینان خاطر پیدا کردن، شروع به کنترلگری میکنید، مهارت تخلیه هیجانی درست و سالم را یاد بگیرید و در طول روز کارهایی را برای کاهش فشار روانی مثل استرس، اضطراب و خشم انجام دهید. کارهایی مثل مدیتیشن، نوشتن احساسات، ورزش کردن، انجام دادن کارهایی که دوست دارید و پرورش استعدادها و تواناییها، صحبت با افرادی که دوستشان دارید، پیاده روی کردن، گردش رفتن و سفر کردن و… را انجام دهید.
نحوه برخورد با همسر کنترلگر
دلیلش را پیدا کنید
از میان دلایلی که در این مقاله توضیح دادیم، دلیل کنترلگری همسرتان را پیدا کنید. اگر کاری انجام دادهاید که باعث شک کردن او شده است، معذرتخواهی کرده، منظور اصلیتان را توضیح دهید و سعی کنید دوباره اعتماد او را جلب کنید، اما اگر دلیل او اتفاقات گذشته است، توصیه میکنیم با زوج درمانگران همیار عشق مشورت کنید تا راهکارهایی برای کنار آمدن با او و کاهش رفتارهای کنترلگرانهاش، دریافت کنید.
در آن لحظات، با او بحث نکنید
زمانی که همسرتان شروع به عصبانی شدن و غر زدن میکند، با او بحث نکنید و در همان لحظه، اشتباش را به او یادآوری نکنید چون قطعا در آن شرایط او نمیتواند منطقی فکر و رفتار کند و حرفتان را قبول نخواهد کرد، بلکه بهتر است بعدا در شرایط مناسبتری، با او درباره ذهنیت و رفتار اشتباهش صحبت کنید، البته طوری که بیاحترامی نشود.
با یکدیگر کارهایی را انجام دهید
برای اینکه به او نشان دهید که دوستش دارید و قرار نیست ترکش کنید یا خیانت کنید، لازم است چالشها و تنوعهایی را در زندگی مشترکتان ایجاد کنید و با هم کارهایی را انجام دهید. در تفریحاتتان او را سهیم کنید، زمانی که میخواهید به دیدار دوستان یا خانواده بروید، بیشتر اوقات همسرتان را هم به همراه خود ببرید و در جمعها برخورد خوبی نسبت به او داشته باشید و نشان دهید که به او هم توجه میکنید. با هم سفر بروید، بازی کنید و حتی میتوانید برایش نامهای عاشقانه بنویسید و احساساتتان را دربارهاش بیان کنید. اگر با رفتار و کلامتان سعی کنید ابراز علاقه کنید، احتمالا رفتارهای کنترلگرانهاش کاهش پیدا خواهد کرد چون با این کارها، او اطمینان خاطر پیدا خواهد کرد که دوستش دارید.
به او بگویید که رفتارهایش به شما چه احساسی میدهد
گاهی افراد خودشان نمیدانند که رفتارها یا طرز صحبت کردنشان چه احساسی به طرف مقابل میدهد و چقدر طرف مقابل را اذیت میکند. در شرایط مناسب با او صحبت کنید و از احساسی که از رفتارها یا صحبتهایش دارید، بگویید.
از زوج درمانگر کمک بگیرید
رابطه با شخص کنترلگر، رابطه ناسالمی است که به شما آسیب زیادی میزند. این نوع رابطه، باعث ایجاد احساس پوچی و بیارزشی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس، کاهش احساس ارزشمندی نسبت به خود، افسردگی، اضطراب و بیحوصلگی میشود. بنابراین اگر با شخصی ازدواج کردهاید که رفتارهای ناسالمی دارد که سلامت روانی شما را تضعیف میکند، حتما از زوج درمانگر برای حل مشکل و نحوه برخورد با چنین شخصی، کمک بگیرید. زوج درمانگران همیار عشق، میتوانند در این زمینه و سایر مشکلات در زندگی مشترک، شما را راهنمایی کنند.
سخن پایانی
یکی از ارتباطات ناسالم عاطفی، رابطه با فرد کنترلگر است. فرد کنترلگر، چه خانم باشد و چه آقا، هم به سلامت روانی خود و طرف مقابل آسیب شدید میزند و هم به رابطه. این افراد گمان میکنند با تحت مالکیت کامل قرار دادن دیگری، میتوانند پرقدرتتر جلوه کنند و یا از خیانت یا جدایی همسرشان جلوگیری کنند، در حالی که این رفتارها، احتمال خیانت، سرد شدن و یا تمایل به جدایی را به شدت افزایش میدهد. کنترلگری به بدبینی و بیاعتمادی مربوط است که در رابطه کنونی و یا در ارتباطات گذشته ایجاد شده است و یا میتواند به دوران کودکی و طرحوارههایی مثل طرحواره بیاعتمادی و بدرفتاری و طرحواره رهاشدگی مربوط باشد. اگر شما هم گاهی رفتارهای کنترلگرانه دارید، توصیه میکنیم حتما برای پیدا شدن دلیل و درمان آن، از روانشناسان بالینی همیار عشق کمک بگیرید، و اگر در رابطه یا زندگی مشترکی هستید که طرف مقابلتان شخص کنترلگری است، اگر واقعا کار شکبرانگیزی انجام ندادهاید و این بیاعتمادیها به ذهن و تلههای روانی همسرتان مربوط است، میتوانید از روج درمانگران همیار عشق برای حل این مشکل و بهبود زندگی مشترک و رابطه با همسرتان، کمک بگیرید. این مشکل را جدی بگیرید چون زندگی کردن در کنار شخص کنترلگر، به شدت به سلامت روانی شما آسیب میزند.
پرسش و پاسخ کوتاه