شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که زمانی که شریک عاطفیتان دیگر نمیخواسته در رابطه بماند و میخواسته از شما جدا شود، گفته:«تو از من خیلی بهتری و دیگه نمیخوام باهات باشم.» یا «من لیاقت تو رو ندارم. تو از من سرتری و آینده روشنی داری، بهتره دیگه با هم نباشیم.» این جملات برای این است که طرف مقابل با شما و غمی که حس میکنید بابت تمام شدن رابطهتان، همدردی کند اما درواقع او دیگر نمیخواهد در رابطه بماند و این فقط یک بهانه یا دلیل ظاهری میتواند باشد یعنی قطعا دلایل دیگری که مهمتر هستند، پشت این دلیل پنهان شدند و طرف مقابل برای اینکه شما را اذیت نکند یا احساس گناه نداشته باشد یا به دلیل اینکه نمیتواند آنها را بیان کند و حقیقت را بگوید، ترجیح میدهد با این جملات رابطه را تمام کند. در این مقاله ابتدا دلایل رایج کات شدن روابط را بررسی میکنیم، سپس آموزش میدهیم که بهتر است چگونه یک رابطه را تمام کنید تا طرف مقابل کمتر آسیب ببیند و اذیت شود و سپس توضیح میدهیم که در مقابل این جمله، چه بگویید و چه واکنشی نشان بدهید.
دلایل رایج تمام شدن روابط عاطفی
دختر و پسر مدام در دعواها عقبنشینی میکنند
یکی از دلایل تمام شدن روابط این است که افراد مهارت حل مسئله ندارند و در دعواهای به جای حل مشکلات، عقبنشینی میکنند. بنابراین خودشان و طرف مقابل رضایت کمتری نسبت به رابطه دارند. با وجود انباشته شدن مشکلات روی هم کم کم افراد از هم دور میشوند و ممکن است جدا شوند.
با هم تفاهم ندارند
سر هر چیز کوچک و بزرگی با هم دعوا میکنند و نمیتوانند به تفاهم برسند. تفاهم داشتن برای ادامهدار شدن رابطه بسیار مهم است و اگر زوجین مدام با هم بحث داشته باشند، عشق بینشان کم رنگتر میشود و ممکن است رابطه کات شود.
از شریک عاطفیشان توقعات زیادی دارند
داشتن توقعات زیاد و پرتوقع بودن هم میتواند در بلندمدت باعث کات شدن رابطه شود.
از تنهایی میترسند و به هر قیمتی در روابط ناسالم میمانند
برخی از افراد هم هستند که مشکلات رابطه و زنگ خطرها و نشانهها را نادیده میگیرند چون از تنهایی میترسند و میخواهند برای تنها نماندن به هر قیمتی در روابط اشتباه بمانند که این موضوع هم آسیبزننده است و هم ماندن در رابطه به هر قیمتی، باعث نمیشود آن رابطه به درستی پیش برود، بلکه رابطه اگر قرار باشد تمام شود، میشود و فرد در آخر مجبور خواهد شد با ترسهای خودش رو به رو شود.
مقایسه کردن رابطه خود با روابط دیگر
در کل مقایسه کردن، سم محسوب میشود و کاملا اشتباه و نامعتبر است. اگر فرد دائما عادت داشته باشد رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه کند، در نهایت افسرده میشود و حس میکند که بدترین رابطه روی زمین را دارد. همین انرژی منفی میتواند باعث ایجاد شدن حس تنفر از رابطه و شریک عاطفی شود و در نهایت رابطه ممکن است تمام شود.
نمیتوانند تفاوتهای یکدیگر را بپذیرند
مسلما هر فردی با شریک عاطفیاش تفاوتهایی دارد چون در دو خانواده و محیط و فرهنگ متفاوت بزرگ شدهاند. اگر افراد نتوانند این تفاوتها را بپذیرند، مجبور میشوند دائما با آنها در حال جنگیدن باشند. این کار باعث ایجاد شدن بحث و دعواهای فراوان در رابطه میشود و در نهایت میتواند باعث تمام شدن رابطه و جدایی شود چون افراد نتوانستند این تفاوتهایشان را مدیریت کنند و با آن کنار بیایند. البته گاهی واقعا جدایی بهترین راه حل است چون تفاوتها آن قدر زیاد و تاثیرگذار است که نمیتوان با آنها کنار آمد، مثل تفاوت زیاد مذهبی، فرهنگی و…
احساسات را ابراز نمیکنند
اگر احساسات در رابطه ابراز نشود، آن رابطه کم کم رو به سردی و جدایی خواهد رفت. منظورمان از احساسات، هم احساسات منفی است و هم احساسات مثبت. افراد باید آموزش ببینند تا بتوانند احساساتشان را مدیریت کرده و به درستی و به موقع آنها را ابراز کنند.
خشم را به شکل ناسالم بروز میدهند
زوجینی که خشمشان را نمیتوانند به شکل سالم و درست ابراز کنند، کم کم ارتباطشان خراب میشود و میتواند منجر به جداییشان شود. برای همین است که تاکید میکنیم داشتن مهارت مدیریت احساسات بسیار مهم است هم برای سلامت روانی خودتان و هم برای خوب پیش رفتن رابطهتان. شکل های اشتباه بروز دادن خشم عبارتاند از خشم انفعالی، یعنی از یک چیز یا شخصی ناراحت و خشمگین هستید و روی یک شئ یا شخص دیگر بیگناه خالی میکنید، کتک زدن و آسیب فیزیکی وارد کردن به شریک عاطفی، شکستن وسایل و یا توهین و بیاحترامی کردن به دلیل ناتوانی در کنترل خشم.
هنوز درگیر رابطه قبلی است
یکی دیگر از دلایل جدایی افراد این است که هنوز در رابطه قبلی خودشان گیر کردند و نمیتوانند از فکر آن در بیایند. این باعث میشود رابطه فعلیشان منجر به شکست شود چون انرژی و حواسشان به رابطه فعلیشان متمرکز نیست.
مشکلات اعتماد کردن به یکدیگر را دارند
اعتماد دو طرفه، یکی از زیربناهای اصلی رابطه سالم و بلندمدت است. اگر افراد به یکدیگر اعتماد نداشته باشند، رابطه به درستی پیش نخواهد رفت یا منجر به شکست خواهد شد.
رازهایی دارد که شریک عاطفیاش نمیداند و اگر بداند، رابطهشان خراب میشود
برخی از افراد رازهایی در زندگی خود دارند که به شریک عاطفی خود نمیگویند اما مدام اضطراب و دلشوره دارند که او متوجه این رازها شود. اگر این اتفاق بیفتد، احتمالا رابطهشان خراب میشود و جدایی اتفاق میافتد.
اشتباهاتشان را قبول نمیکنند
هر فردی ممکن است در رابطه خود دچار اشتباهاتی شود اما باید آنها را قبول کند و سعی کند اشتباهاتش را تکرار نکند و جبران کند. اگر افراد عذرخواهی نکنند و اشتباهاتشان را قبول نکنند، منجر به آسیب دیدن رابطه میشود و ممکن است رابطه به جدایی ختم شود.
به یکدیگر احترام نمیگذارند
احترام، صمیمیت و اعتماد، سه ضلع مهم یک رابطه سالم هستند. اگر این عناصر در رابطه نباشند، رابطه به شدت خدشهدار میشود و ممکن است آن قدر توهین و بیاحترامیها سنگین باشد که منجر به تمام شدن رابطه شود.
اتفاقات غیرمنتظره بدی افتاده است
یکی از دلایل تمام شدن روابط این است که اتفاقات غیرمنتظره و بدی برای دختر یا پسر میافتد که باعث میشود از لحاظ روحی و روانی به شدت بهم بریزند و دیگر نتوانند برای رابطه وقت و انرژی بگذارند. اتفاقات تلخی مثل مرگ عزیزان، ورشکستگی و بیپولی و… میتواند از جمله دلایل کات شدن برخی از روابط باشند.
خودخواهی و خودشیفتگی
خودخواهی و خودشیفتگی یعنی فرد فقط به نیازها و خواستههای خودش اهمیت میدهد، به طرف مقابلش اهمیتی نمیدهد و برایش مهم نیست که در رابطه او چه نیازهایی دارد. این رابطه یک طرفه باعث میشود طرف مقابل از اینکه نیازهایش برطرف نمیشود خسته شده و بخواهد جدا شود.
وابستگی شدید
وابستگی شدید و ناسالم هم یکی از دلایل جداییها است. افرادی که به شریک عاطفیشان وابستگی و چسبندگی شدیدی دارند، کنترلگری میکنند، به آزادی و زندگی او احترام نمیگذارند و توقعات بی جا از او دارند، باعث میشوند شریک عاطفیشان از این انتظارات و رفتارها خسته شده و بخواهد رابطه را قطع کند.
میخواهد شریک عاطفیاش را تغییر دهد
در رابطه عاطفی ما باید سعی کنیم شریک عاطفیمان را همان طور که هست بپذیریم. امکان ندارد که ما بتوانیم کسی را تغییر دهیم چون برای تغییر دادن او، اولا خودش هم باید بخواهد و همکاری کند و دوما ما باید تمام دوران کودکی و تلههای ذهنی و محیطی که در آن بزرگ شده و شخصیتش شکل گرفته را عوض کنیم که درواقع انجام دادن این کار غیرممکن است. بنابراین اگر نمیتوانید ویژگیهای شریک عاطفیتان را بپذیرید و با آن کنار بیایید، انتظار نداشته باشید که او را تغییر دهید و تبدیل به آنچه که دلخواهتان است بکنید، مگر اینکه خودش بخواهد تغییر کند و همکاری کند.
نمیتواند شریک عاطفیاش را ببخشد
برخی از افراد اشتباهاتی را در رابطه انجام میدهند که اشتباهات بزرگی است، مثل خیانت، دروغگویی و… در این صورت شاید شریک عاطفیاش نتواند او را ببخشد و این اتفاق را فراموش کند. این باعث میشود هر بار که با هم دعوا میکنند، شخص این اتفاقات را به رخ شریک عاطفیاش بکشد و به او یادآوری کند و او را مقصر بداند. اگر این موضوع بارها و بارها تکرار شود، میتواند باعث جدایی افراد شود.
روش درست و منطقی برای کات کردن یک رابطه چیست؟
این که بهانه بیاوریم یا بگوییم:«چون تو از من سرتر و بهتری، من لیاقت تو رو ندارم و بهتره با هم نباشیم.» روش منطقی و درستی نیست. شما با گفتن این جمله، طرف مقابل را در هزاران سوال در ذهنش رها میکنید. قطعا او سوالاتی را دارد که «چرا حس میکنی من ازت بهترم؟»، «چرا میخوای رابطه ادامهدار نشه؟»، «چه مشکلی باعث شده تصمیم به جدایی بگیری؟» و… شما بدون آوردن دلیل منطقی، نمیتوانید رابطه را به درستی تمام کنید. ادامه مقاله را دنبال کرده و مطالعه کنید تا به شما آموزش بدهیم که چگونه به درستی میتوانید رابطه عاطفیتان را تمام کنید.
قبل از اینکه با شریک عاطفیتان صحبت کنید، به این پرسش در ذهن خودتان پاسخ دهید که «چرا از رابطهتان راضی نیستید؟»
بهتر است ابتدا دلیل جداییتان را در ذهنتان مرور کرده و بررسی کنید. آیا این دلیل منطقی است یا خیر؟ آیا واقعا دیگر هیچ راه حلی به غیر از جدایی وجود ندارد؟ اگر در مورد دلیل جداییتان شک دارید، بهتر است با یک دوست قابل اعتماد و دانا در مورد آن صحبت کنید یا این موضوع را با زوج درمانگر در میان بگذارید تا او بگوید که آیا جدایی تنها راه حل شما است یا خیر. میتوانید برای مطمئن شدن از تصمیمتان برای کات کردن رابطه، با زوج درمانگران همیار عشق صحبت کنید.
موضوع را کش ندهید
اگر موضوع را کش بدهید و از جملات خطرناک مثل «باید با هم حرف بزنیم» استفاده کنید، به طرف مقابلتان اضطراب زیادی منتقل میکنید. بهتر است یک قرار ملاقات حضوری ترتیب دهید و بدون اینکه زیاد مقدمه چینی کنید بگویید که میخواهید رابطه را تمام کنید و یک توضیح مختصر در مورد دلیلتان نیز ارائه دهید.
مهربان باشید
با لحن بد و یا خشم صحبت نکنید. با او مهربان باشید. اینکه به او بگویید که میخواهید جدا شوید، بار عاطفی و احساسی سنگینی برای او به دنبال خواهد داشت. اجازه بدهید حرف بزند و یا سوگواری کند. با او مهربان باشید و مسخره، تحقیر یا سرزنش نکنید و بابت اشتباهاتش را رابطه نیاز نیست به او احساس گناه بدهید.
نگویید «تو مشکلی نداشتی. مشکل از منه که نمیتونم رابطه رو ادامه بدم»
همه ما با این جملات کلیشهای زمان جدایی آشنا هستیم. استفاده از این جملات مبهم بیشتر باعث میشود شریک عاطفیتان خودش را سرزنش کند چون نمیداند دقیقا چه اتفاقی افتاده است که تصمیم به این مهمی را گرفتهاید. پس از این جملات کلیشهای و مبهم استفاده نکنید.
نخواهید که بعد از جدایی با هم دوست بمانید
برخی از افراد برای اینکه بار عاطفی و احساسی منفی شریک عاطفیشان را کمتر کنند و لطفی در حق او کرده باشند، میگویند:«قول میدم با هم در ارتباط باشیم و دوست بمونیم. خوبه؟» این حرف را نزنید. نمیتوانید بعد از جدایی از یک رابطه عاشقانه با هم مثل یک دوست عادی صحبت کنید. چگونه میتوانید احساسات را مجددا وارد رابطه دوستانهتان نکنید؟ به علاوه با دوست و در ارتباط ماندن بعد از جدایی، نه تنها کمکی به طرف مقابل نکردید بلکه با قطع نشدن ارتباط باعث میشوید او بیشتر ذهنش درگیر این رابطه بماند و نتواند با جدایی کنار بیاید. اگر تصمیمتان برای جدایی جدی است، حتما بعد از خداحافظی کردن، تمام راههای ارتباطی را ببندید تا بتوانید به خوبی سوگواری کنید و این دوران پس از جدایی را بگذرانید.
میگه «تو از من خیلی بهتری و دیگه نمیخوام باهات باشم!» در جواب چه بگویم؟
از او بخواهید که دلیلش را درباره جدایی توضیح دهد
قطعا پشت این حرفهای کلیشهای، دلایل جدی برای جدایی وجود دارد. از او بخواهید تا دلیلش را توضیح دهد. اگر میبینید توضیح نمیدهد چون میترسد بگوید یا نمیخواهد دل شما را بشکند، بگویید که بهتر است دلایل را واضح و دقیق بدانید تا اینکه با هزاران سوال در ذهنتان از یکدیگر جدا شوید.
این حرف را در ذهنتان بیشتر بررسی کنید
شاید واقعا تفاوتهایتان بسیار زیاد است و این باعث میشود که او حس کند شما از او بهتر هستید یا نمیتوانید با هم تفاهم داشته باشد. اگر اینطور باشد، طبق بخش قبلی مقاله که توضیح دادیم نداشتن تفاهم نیز میتواند یکی از علل جدایی باشد، پس این یک دلیل منطقی است.
از او بپرسید که چه چیزی باعث شده او فکر کنید که شما از او بهتر هستید؟ به نظرش در چه زمینههایی با هم متفاوت هستید؟
از او بپرسید که کدام یک از ویژگیهای شما و تفاوتهای بینتان باعث شده به این نتیجه برسد و تصمیم به جدایی بگیرد؟ شاید این توضیحات جواب سوالات در ذهنتان باشد.
به نظرش احترام بگذارید و اصرار به ادامه دادن رابطه نکنید
به هر دلیلی که طرف مقابلتان این تصمیم را گرفته باشد، شما نمیتوانید با اصرار یا التماس او را وادار به ماندن در رابطه بکنید. به نظرش احترام بگذارید و دیگر اصرار نداشته باشید که شما را متقاعد کند که باید از یکدیگر جدا میشدید چون در آن لحظه حتی هیچ دلیل منطقی هم ممکن است نتواند شما را متقاعد کند که علت جداییتان منطقی بوده است. پس بهتر است برای متقاعد شدن و رسیدن به پذیرش جدایی و صلح درونی، از کمک حرفهای مشاور استفاده کنید. تیم مجرب همیار عشق در این زمینه برای شما دورهای آماده کرده است که بعد از جدایی به شما کمک میکند که به حال خوب، آرامش و زندگی خوب دست پیدا کنید و بتوانید آسانتر دوران بعد از جدایی را بگذرانید. میتوانید با شرکت در دوره من ارزشمند بدون تو، آموزشهای لازم در این زمینه را کسب کنید.
میخوام برگرده، چه کار باید بکنم؟
اگر مدتی از جداییتان گذشته است اما هنوز نتوانستید آن شخص را فراموش کنید و به نظرتان جداییتان بیدلیل بوده و با بازگشت او میتوانید رابطه بهتری را با هم بسازید، توصیه میکنیم در دوره بازگرداندن عشق شرکت کنید. چرا برای بازگرداندن عشقتان نیاز است آموزش ببینید و با مشاور صحبت کنید؟ چون بازگرداندن عشق مسیر حساسی است که حتی یک اشتباه هم میتواند همه چیز را خراب کند و شانس بازگشت را به شدت پایین بیاورد. همچنین راهکار عمومی برای بازگرداندن عشق وجود ندارد، یعنی راهکارهای هر رابطهای با رابطه دیگر متفاوت است چون شرایط رابطه و علتهای جدایی با هم فرق میکند. بنابراین در خصوص رابطه شما و بازگرداندن شریک عاطفیتان باید از مشاور و آموزشهای تخصصی کمک بگیرید تا با بررسی رابطهتان و انجام دادن تستهای تخصصی در این زمینه، راهکارهای تخصصی لازم برای رسیدن به هدفتان را دریافت کنید.
سخن پایانی
هر رابطهای که پایان مییابد، قطعا دلایل منطقی وجود دارد که باعث این جدایی شده است. هیچ رابطهای بیدلیل تمام نمیشود. برخی از افراد به دلیل اینکه نمیخواهند شریک عاطفیشان را ناراحت کنند یا میترسند دلیل اصلی را بگویند، از این جملات استفاده میکنند «تو لیاقتت بیشتر از منه و بدون من خوشبختتر میشی. من دیگه نمیخوام ادامه بدم.»، «تو ازم بهتری و نمیخوام دیگه باهات باشم» یا «من لیاقت تو رو ندارم» اگر در حین جدایی با این جملات رو به رو شدید، بهتر است از او بپرسید که دقیقا علت اینکه تصمیم به جدایی گرفته است چه بوده. بهتر است برای شما دلایلش را توضیح دهد تا اینکه با هزاران پرسش بدون پاسخ در مورد دلیل جداییتان رابطهتان را تمام کنید و چند مدت در ذهنتان به دنبال پاسخ بگردید و اذیت شوید. اگر طرف مقابل هیچ جواب قانعکنندهای برای جداییتان ندارد، بهتر است اصرار نکنید و برای اینکه بتوانید راحتتر دوران سوگواری بعد از جدایی را بگذرانید و بتوانید به آرامش برسید در این زمینه آموزش ببینید و راهکارهای تخصصی را اجرا کنید. بدون این راهکارها ممکن است مدت زمان زیادی در حال بد و افسردگی بمانید و این موضوع بسیار آسیبزننده است. اگر احساس میکنید رابطهتان رو به جدایی میرود و یا شریک عاطفیتان دیگر نمیخواهد رابطه را ادامه بدهد، برای رسیدن به آرامش و صلح درون میتوانید در دوره من ارزشمند بدون تو شرکت کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه