راه-های-تبدیل-عشق-یک-طرفه-به-عشق-دو-طرفه

چطور از عشق یک طرفه خلاص شویم؟ (راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه)

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

چطور از عشق یک طرفه خلاص شویم؟ (راه‌های تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه)

شاید همه ما به قدر کافی خوش شانس نباشیم تا کسی که عاشقش هستیم ، نیز عاشق ما باشد، اما این موضوع نباید ما را مایوس کند چرا که بسیاری مواقع عدم علاقه طرف مقابل شاید بدلیل عدم شناخت کافی یا یک سوءتفاهم باشد، بنابراین می‌توان با یک راهکار درست این مسئله را حل کرد. این نکته را بدانید که عشق یک طرفه آسیب‌زننده است اما برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه متقابل و دو طرفه باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که هر قدم اشتباه ممکن است او را از شما دورتر و دورتر کند، پس در این مسیر باید بسیار صبور بود و با افراد آگاه و با تجربه مشورت کرد. در این مقاله ابتدا نشانه‌های عشق یک طرفه را توضیح می‌دهیم، سپس به این موضوع می‌پردازیم که چرا درگیر عشق یک طرفه شدید و روش‌های رهایی از آن و یا تبدیل آن به عشق دو طرفه را توضیح می‌دهیم.

عشق یک طرفه را چقدر می‌شناسید؟

عشق یک طرفه حتی در بین زوج‌هایی که قصد ازدواج دارند نیز ممکن است وجود داشته باشد بدین صورت که یکی از زوجین 100% فداکاری و جانفشانی از خود نشان می‌دهد و این درحالی است که شریک مقابل به ندرت از خود علاقه‌ای نشان می‌دهد. یک معشوق ممکن است آگاهانه عشق یک طرف را رد کند یا حتی ممکن است کوچکترین علامتی نسبت به ابراز علاقه فرد مقابل خود نشان ندهد. برخی نیز با عشقی یک طرفه ازدواج را آغاز می‌کنند به امید این که در آینده این عشق به عشقی دوطرفه و حقیقی تبدیل می‌شود ولی به این گونه افراد اکیداً توصیه می‌شود این مسئله را در مشاوره پیش از ازدواج مطرح نمایند.

علائمی که نشان می‌دهد شما درگیر عشقی یکطرفه شده‌اید

بعد از دانستن این‌که عشق یک طرفه چه ناراحتی‌هایی را در پی دارد، حالا وقت آن است که با مروری در نشانه‌های عشق یک طرفه که در این قسمت ارائه می‌کنیم ببینید که در کجای یک زندگی عاشقانه قرار دارید. این علائم مطابق موارد زیر هستند:

  • عشق یک طرفه موجب حس پوچی می‌شود نه عشق؛ چرا که شما برای بدست آوردن او هر کاری را کردید اما در عوض نتیجه مثمر ثمر و رضایت بخشی کسب نکردید.
  • هرگز به احترامی که حق شما است دست نمی‌یابید و باید همچنان در دنیای تخیلی خود زندگی کنید.
  • برای دیدن کسی که عاشقش هستید مدام بهانه می‌تراشید چراکه فقط با دیدن او می‌توانید روز خوبی داشته باشید.
  • حتی اگر معشوق شما نشان دهد که به شما علاقه‌ای ندارد همچنان امیدوار خواهید بود که بالاخره روزی به شما علاقه‌مند خواهد شد.
  • شاید به‌طور مخفیانه پروفایل رسانه‌های اجتماعی معشوق خود را تماشا کنید و پیگیر تمام کارهای او باشید.
  • خیلی زود افسرده و ناراحت می‌شوید خصوصا اگر فردی را که دوست دارید شما را نادیده بگیرد یا جواب تماس و پیام شما را ندهد.

  • از دوستان مشترک سراغ او را می‌گیرید و زمانی‌که اطلاعات زیادی کسب نمی‌کنید ناامید می‌شوید.
  • همیشه شما شروع کننده مکالمه با او هستید.
  • معشوق شما علی‌‌رغم عیوبی که دارد برای شما کاملا بدون عیب به نظر می‌رسد.
  • اولویت روابط دیگر در زندگی شما کاهش می‌یابد و شما فقط به معشوق خود اهمیت زیادی می‌دهید.

کاملا واضح است که عشق یک طرفه دردآور است چراکه شما وقت و انرژی خود را برای کسی هدر می‌دهید که حتی به خودش زحمت نمی‌دهد که به شما فکر کند. اما عشق یک طرفه قرار نیست همیشه بد باشد. زمانی‌که احساس می‌کنید عشقی که بدامش افتادید ارزشش را دارد می‌توانید واقعا سعی خود را بکنید تا عشق یک طرفه شما سرانجام داشته باشد.

انواع عشق یک طرفه


  • داشتن احساس عشق نسبت به فردی که دوست‌تان ندارد و هیچ تلاش و سرمایه‌گذاری برای ارتباط‌تان نمی‌کند
  • داشتن احساس عشق نسبت به کسی که از لحاظ احساسی در دسترس نیست و نمی‌خواهد وارد رابطه عاطفی بشود یا آمادگی‌اش را ندارد
  • دوست داشتن کسی که خود در رابطه دیگری است یا ازدواج کرده است
  • میل داشتن نسبت به همسر یا شریک عاطفی سابق

چرا درگیر عشق یک طرفه شده‌ام؟


نگاه متفاوتی نسبت به نشانه‌ها دارید

برخی از افراد از رفتارهای طرف مقابل برداشت‌های اشتباهی می‌کنند و نگاه متفاوت و اشتباهی نسبت به رفتارها یا حرف‌های طرف مقابل دارند. همین دیدگاه باعث می‌شود فکر کنند که طرف مقابل به آنها علاقه‌مند است. بنابراین در خودشان احساساتی شکل می‌گیرد که تبدیل به عشق می‌شود اما وقتی متوجه می‌شوند طرف مقابل هیچ حسی به آنها نداشته، خودشان درگیر احساسات می‌مانند و عشق یک طرفه را تجربه می‌کنند.

طرحواره رهاشدگی

 

افرادی که طرحواره رهاشدگی دارند در دوران کودکی از طرف پدر، مادر یا سایر مراقبت کننده‌هایشان به نوعی رها شدند. اگر این طرحواره را درمان نکرده باشند در دوران بزرگسالی هم جذب روابطی می‌شوند که یک طرفه هستند و قرار است مجددا رها شوند. درواقع جذب افراد سرد، بی ثبات و تنوع‌طلب می‌‌شود. علت اینکه این اتفاق می‌افتد این است که فرد به دلیل حس رهاشدگی، کمبودهای عاطفی و هیجانی دارد، بنابراین محتاج آن است که طرف مقابل او را دوست داشته باشد و به او توجه کند. اغلب این افراد به دلیل این کمبودها دچار وابستگی عاطفی شدید در روابط‌شان می‌شوند. درواقع فرد به طور ناخودآگاه قصد دارد با همان نوع افراد ارتباط برقرار کند تا بتواند آنها را تغییر بدهد و بتواند روابط بلندمدت برقرار کند. به علاوه این افراد به این موضوع باور دارند که نمی‌توانند روابط بلندمدت برقرار کنند و کسی نیست که آنها را دوست داشته باشد و بخواهد با آنها رابطه متعهدانه برقرار کند. آنها حس می‌کنند دیگران حتما رهایشان می‌کنند، می‌میرند یا خیانت می‌کنند. بنابراین همین اتفاقات نیز برایشان می‌افتد و رها می‌شوند.

  چطور یک رابطه خوب داشته باشیم؟

طرحواره محرومیت هیجانی

افرادی که طرحواره محرومیت هیجانی دارند، عمیقا احساس تنهایی می‌کنند و حس می‌کنند کسی آنها را نمیفهمد و درک نمی‌کند. این افراد اگر چندین کلمه محبت‌آمیز بشنوند یا رفتار خوب ببینند و یا فردی را پیدا کنند که برایشان گوش شنوای خوبی است، سریعا عاشق می‌شوند چون این فرد خلاءها و کمبودهای درونی‌شان را پر می‌کند. برای این افراد بیشتر ممکن است عشق یک طرفه اتفاق بیفتد.

طرحواره بی اعتمادی/بدرفتاری

افرادی که طرحواره بی اعتمادی/بدرفتاری دارند ممکن است جذب افرادی بشوند که به شما بی احترامی می‌کنند، شما را تحقیر می‌کنند و رفتار بدی نسبت به شما دارند. این نوع عشق، عشق یک طرفه و اشتباه است چون چنین فردی نمی‌تواند شریک عاطفی مناسبی برای شما باشد و نمی‌تواند رابطه سالم با شما برقرار کند. همچنین این افراد سرمایه‌گذاری کافی را برای رابطه نمی‌کنند. بنابراین این طرحواره هم می‌تواند منجر به عشق یک طرفه شود.

تنهایی و انزوا

افرادی که تنها هستند و ارتباطات اجتماعی خوبی ندارند، معمولا درگیر عشق یک طرفه می‌شوند چون نمی‌توانند نیازهایشان را با ارتباطات دوستانه، خانوادگی و عادی برطرف کنند. حتما باید جنس مخالف در نقش عشق باشد که بتوانند نیازهایشان را برطرف کنند.

چگونه از عشق یک طرفه رها شوم؟


رابطه‌تان را قطع کنید

اولین و مهم‌ترین راه این است که ارتباط‌تان را با او قطع کنید چون عشق یک احساس اعتیادآور است. اگر معشوق‌تان در دسترس شما باشد و با او در ارتباط باشید، وسوسه خواهید شد که با او بیشتر در ارتباط باشید و عشق‌تان تشدید می‌شود. بنابراین مهم است که ارتباط‌تان را کامل با او قطع کنید. می‌‌دانیم که برایتان سخت است اما باید این کار را انجام بدهید تا احساسات‌تان فروکش کند.

زندگی هدفمند داشته باشید

برای زندگی شخصی‌تان هدف داشته باشید. نباید تنها هدف‌تان این باشد که به او برسید. شما باید در زمینه‌های مورد علاقه‌تان هدف داشته باشید و زندگی شخصی خودتان را هم داشته باشید. اجازه ندهید عشق باعث شود از زندگی‌تان عقب بیفتید و فقط به فکر عشق‌تان باشید. پس داشتن هدف در زندگی، می‌تواند باعث شود که بتوانید احساسات عشقی‌تان را کنترل کنید و از عشق یک طرفه رها شوید و روی خودتان متمرکز شوید.

طرحواره‌ها را به کمک مشاور درمان کنید

توضیح دادیم که یکی از علت‌های اصلی و رایج عشق یک طرفه، طرحواره‌های فعال است. پس مهم است که برای رها شدن از عشق یک طرفه، به طرحواره درمانگر مراجعه کنید و طرحواره‌های فعال را درمان کنید. وقتی سلامت روان داشته باشید، دچار مشکلات عاطفی، رفتاری و… نخواهید شد. در این زمینه می‌توانید از طرحواره درمانگران همیار عشق کمک بگیرید.

به خودتان فرصت بدهید

برای سوگواری کردن به خودتان فرصت بدهید. عجله نکنید برای اینکه حال‌تان خوب شود. گریه کنید، احساسات‌تان را بنویسید، ورزش کنید، ارتباطات اجتماعی‌تان را گسترش بدهید و… به خودتان فرصت بدهید و تلاش کنید تا به مرور زمان حال‌تان خوب شود.

در طول روز کارهای مفید انجام بدهید

در جهت رسیدن به حال خوب و رسیدن به اهداف‌تان، کارهای مفید در طول روز انجام بدهید مثل ورزش کردن، مدیتیشن کردن، کتاب خواندن و… هر چقدر از وقت‌تان به درستی استفاده کنید، می‌توانید بهتر با احساسات‌تان کنار بیایید. اما اگر دائما بیکار باشید، افکار منفی و احساسات عشقی بیشتری را تجربه خواهید کرد و این موضوع اجازه نخواهد داد با عشق‌تان کنار بیایید و بپذیرید که نمی‌توانید به او برسید.

از کمک حرفه‌ای بهره‌مند شوید

در بیشتر مواقع برای حل کردن عشق یک طرفه نیاز به کمک حرفه‌ای وجود دارد. برای تقویت عزت نفس‌تان، کسب آگاهی درباره دوران سوگواری و ترمیم و بهبود حال‌تان می‌توانید در دوره من ارزشمند بدون تو شرکت کنید. در این دوران که می‌خواهید عشق یک طرفه را فراموش کنید، این دوره بهترین همراه شما است.

  خوشگلم ولی خواستگار ندارم (چرا خواستگار ندارم؟)

آیا راهی برای تبدیل عشق یکطرفه به عشقی واقعی و دوطرفه وجود دارد؟


درد، آزردگی و غم ناشی از روابط را می‌توان به روش‌های مختلف حل و فصل کرد اما درخصوص دل شکستگی در رابطه‌ای که هرگز شکل نگرفته چه باید کرد؟ عشق یک طرفه خود را ارزیابی کنید و یک تصمیم عاقلانه و صادقانه درباره آن بگیرید. آیا قصد دارید بی خیال آن شوید یا به خواسته خود برسید؟ این مقاله کمک می کند با اجرای  استراتژی ۷گانه زیر، کاری کنید تا عشق یک طرفه شما تبدیل به یک رابطه عاشقانه دو طرفه شود.

 درک کنید که شما مقصر نیستید بلکه شرایط این چنین است

وقتی عاشق کسی می‌شویم که همین احساس را نسبت به ما ندارد اولین کاری که می‌کنیم این است که بدنبال خطاها و عیوب خودمان می‌گردیم، اما این درست نیست. از فکر این‌ که به اندازه کافی خوب نیستید خود را سرزنش نکنید و این حقیقت را بپذیرید که این تنها شرایط است که با شما سازگار نیست. همه ما همانند چیزهای مختلف از جمله تغذیه و نوع پوشش متفاوت از یکدیگر هستیم. بنابراین اگر فردی همان احساسی را که ما نسبت به او داریم را نداشت باید درک کنیم در شرایطی هستیم که قابل کنترل نیست و آن را بپذیریم.

به احساسات خود غلبه کنید

در مورد احساسات خود مطمئن باشید. با درون خود ارتباط برقرار کنید و ببینید که آیا واقعا می‌خواهید عشق یک طرفه را به عشق دوطرفه تبدیل کنید یا خیر. بیشتر عاشق‌های یک طرفه از دنبال کردن معشوق خود پشیمان می‌شوند چرا که بعدها متوجه می‌شوند که عشقشان واقعی نیست. بنابراین هنگامی که واقعا درمورد احساسات خود مطمئن شدید تصمیم بگیرید و به پیش بروید.

ارتباط خود را با او حفظ کنید

برای این‌که معشوق شما ارزش شما را درک کند باید به ارتباط با او ادامه دهید. بیش از حد ناامید نشوید بلکه به او زمان و فرصت پاسخ دادن را بدهید. با گفتگوی با معشوق خود این امکان را فراهم کنید تا درک کند که شما همواره در کنار او هستید.

 خیلی حساس نشوید

خوب نیست که اجازه بدهید عشق یک طرفه شما را کاملا از پا در بیاورد. بهتر است برای خود مرزهای مشخصی ایجاد کنید. به کسی که دوستش دارید اجازه دهید از احساسات شما آگاه شده و ارزش شما را درک کند. کاری کنید که معشوق شما باور کند که او را واقعاً دوست دارید. اگر خیلی حساسیت نشان دهید، مطمئناً شما را کاملا نادیده خواهد گرفت.

کاری کنید که معشوق شما بهترین‌ها را در شما ببیند

این بدین معنا نیست که بیش از حد اشتیاق نشان بدهید و برای تحت تاثیر قرار دادن او کارهای عجیب و غریب کنید. بلکه شما باید به خود اعتماد کرده و کمک کنید تا معشوق شما را بهتر درک کند. سعی نکنید عیوب خود را پنهان کنید چراکه باید اجازه دهید طرف مقابل درون و برون شما را خوب درک کند. بدین ترتیب احتمالا با شما ارتباط برقرار خواهد کرد.

به معشوق خود احترام بگذارید و به او علاقه نشان دهید

برای این‌که معشوق شما احساس متقابل شما را داشته باشد باید در تمام جوانب زندگی به او احترام بگذارید و یاد بگیرید با تمام وجود او را بپذیرید. با نشان دادن عشق و علاقه مناسب، او نیز ارزش واقعی شما را درک خواهد کرد.

کنار کسی که دوستش دارید باشید

خیلی مهم است که همیشه و به‌ ویژه در لحظات بد در کنار معشوق خود باشید. با حمایت او در لحظات سخت زندگی و در کنار او بودن در طول لحظات خوش می‌توانید یک نقش محونشدنی در ذهن او ایجاد کنید. حامی بودن ویژگی است که معمولاً افراد در شریک بالقوه خود جستجو می‌کنند. به خاطر داشته باشید که به تنهایی نمی‌توانید عشقی یکطرفه را به موفقیت برسانید ، بلکه طرف مقابل هم باید همین تلاش را بکند. اما با این وجود، این وظیفه شماست که به معشوق خود اطمینان بدهید که رابطه بین شما دو نفر درحال نتیجه دادن است و شما واقعا او را دوست دارید.

سوالات متداول


  1. آیا عشق یک طرفه می‌تواند عشق واقعی باشد؟

عشق یک طرفه نوعی شیفتگی و حس جاذبه نسبت به فرد دیگر است اما این نوع عشق هم می‌تواند عشق واقعی باشد اگر به مرور زمان طرف مقابل نیز علاقه‌مند شود و رابطه دو طرفه و سالم بین‌شان شکل بگیرد. عشق یک طرفه حتی در بین زوجینی که با هم در رابطه هستند اما یکی از آنها فداکاری زیادی می‌کند و عشق بیشتری می‌ورزد نیز دیده می‌شود.

  1. چطور عشق یک طرفه را فراموش کنم؟

  • در طول روز کارهای مفیدی انجام بدهید که حواس‌تان را از عشق‌تان پرت می‌کنند و در عین حال به شما لذت و آرامش می‌دهند. کارهای مورد علاقه‌تان را لیست کنید و آنها را انجام بدهید
  • تمرینات خودمراقبتی روانی و جسمانی انجام بدهید
  • با دوستان و اعضای خانواده بیشتر ارتباط برقرار کنید تا به خاطر احساس تنهایی به فرد دیگری پناه نبرید
  • ارتباط خود را با طرف مقابل به صورت کامل قطع کنید
  • احساسات‌تان را ریشه یابی کنید
  • بدانید که آن عشق تنها عشق روی زمین برای شما نیست و اگر عشق واقعی بود، نباید یک طرفه می‌بود. به طرف مقابل هم حق انتخاب بدهید و از این عشق بگذرید
  • به دنبال جذب فردی در دسترس باشید که بتوانید با او رابطه سالم برقرار کنید
  1. عشق یک طرفه دردناک است؟

می‌توان گفت بله چون شما فقط دهنده هستید و هیچ چیزی را از طرف مقابل دریافت نمی‌کنید و او ممکن است به شما توجه خاصی نداشته باشد. این موضوع دردناک و برای روح و روان‌تان آسیب‌زننده است.

  1. عشق واقعی چیست؟

اگر بخواهیم خلاصه بگوییم عشق واقعی احساس صمیمیت، هیجان و عشق عمیق دو طرفه بین دختر و پسر است. وقتی زوجین با هم رابطه سالمی دارند و احترام، اعتماد، صمیمیت، هیجان، تعهد و سایر مولفه‌های مهم در رابطه‌شان وجود دارد، این می‌تواند یک عشق واقعی باشد.

  1. آیا میتونم با کسی که دوستش دارم فقط دوست معمولی باشم؟

برخی از افراد می‌توانند اما بسیار سخت است چون چطور ممکن است عاشق کسی باشید اما او را مانند یک دوست دوست داشته باشید و با او رفتار دوستانه داشته باشید؟ اگر کسی هم بتواند این کار را انجام بدهد یا بسیار قوی و عالی روی خودش کار کرده است و احساساتش را پذیرفته است و با آنها کنار آمده است و یا تظاهر می‌کند که او را مانند یک دوست عادی دوست دارد. بهتر است ارتباط را با عشق‌تان قطع کنید چون نگه داشتن ارتباط حتی دوستانه و ساده، ممکن است باعث تشدید احساسات شما شود.

  1. آیا عشق یک طرفه یک عشق سمی است؟

می‌توان گفت بله چون عشق یک طرفه به فرد عاشق احساس طردشدگی و رهاشدگی می‌دهد. این احساسات تاثیر بدی روی سلامت روانی فرد می‌گذارند. یک عشق سالم، به فرد آسیب نمی‌زند اما وقتی یک عشق آسیب‌زننده باشد، عشق سمی نام دارد.

  1. آیا عشق اول فراموش نشدنی است؟

انسان طوری آفریده شده است که بتواند بارها عاشق شود و جدا شود و با احساساتش کنار بیاید. پس اینطور نیست که بگوییم عشق اول فراموش شدنی نیست. افرادی که نتوانستند عشق‌شان را فراموش کنند و همچنان به این دلیل زندگی‌شان مختل شده است و سلامت روانی‌شان را از دست داده‌اند به این دلیل است که وابسته بودند و تله‌های روانی دارند که آنها را به هم متصل و وابسته می‌کند. اما اگر همین افراد به کمک مشاور روی خودشان و احساسات‌شان کار کنند، می‌توانند به پذیرش و آرامش بعد از جدایی برسند.

  1. چرا من زود عاشق میشم؟

علتش تله‌های روانی و خلاءهای ذهنی است. اگر این موارد برطرف شوند، زود و بدون شناختن طرف مقابل عاشق نخواهید شد و قادر خواهید بود احساسات‌تان را کنترل کنید.

  1. اگر به من لبخند می‌زند یعنی عاشق من است؟

فقط لبخند زدن نمی‌تواند نشانه عشق باشد. علائم عمیق‌تری باید وجود داشته باشند که بتوانیم بگوییم او عاشق شما است.

  1. چرا مدام درگیر عشق‌های یک طرفه می‌شوم؟

اگر این الگوی تکرارشونده در زندگی‌تان وجود دارد که مدام درگیر عشق‌های یک طرفه می‌شوید، باید این موضوع را جدی بگیرید و تست طرحواره‌ها را در کنار یک مشاور انجام بدهید و سپس برای درمان طرحواره‌هایتان اقدام کنید. در این زمینه می‌توانید از طرحواره درمانگران همیار عشق کمک بگیرید.

  تسخیر قلب زنان (راه نفوذ به قلب یک زن چیست؟)

ما به شما کمک می‌کنیم

همانطور که گفته شد برای تبدیل عشق یک طرفه به رابطه‌ای پایدار و متقابل باید تغییرات مهمی در رفتار و زندگی خود داشته باشید تغییراتی که صبر و سعه صدر شما را می‌طلبد. اینکه بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و در شرایط خاص بهترین عکس العمل را نشان دهید، گاهی بسیار دشوار خواهد بود، بنابراین برای تبدیل رابطه یک طرفه به رابطه متقابل نیاز به دانش، مهارت و یک برنامه مدون دارید. همیار عشق  برای رسیدن به عشقی که لیاقش را دارید، کارگاهی را برای پایه اصول و تئوری‌های روانشناسی طراحی کرده است، که قدم به قدم شما را در مسیر رسیدن به خواسته‌تان همراهی می‌کند. در کارگاه بازگرداندن آموزش-محور عشق و ازدواج که بصورت آنلاین برگزار می‌شود، دانش و مهارت برای جذب عشق و ساختن یک رابطه پایدار و متعهدانه را خواهید آموخت.

جهت ارتباط با کارشناسان همیار عشق و مطرح کردن سوالات خود می توانید با شماره 02122024728 تماس بگیرید. علاوه بر این کارشناسان ما با آغوشی باز آماده پاسخگویی به سوالات شما از طریق تلگرام و واتساپ (09035714068) هستند.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

  • دوست عزیزم سلام
    رابطه یک طرفه یا رابطه سمی که برای شما هزینه عاطفی بالایی داره یا باید ترمیم بشه یا حذف. برای ترمیم به کمک هردوی شما نیاز هست. اگر یکی از طرفین نخواد طرف دیگه به تنهایی کاتری از دستش بر نمیاد! بنابراین اول باید مشخص کنید هدف ایشون از رابطه با شما چیه؟ آیا حاضر هست برای بهبود این رابطه قدمی برداره؟ اگر خیر پس باید بدونید در یک رابطه یک طرفه هستید و همچنان باید هزینه عاطفی بدید. توصیه میکنم صفحه من ارزشمند بدون تو را مطالعه بفرمایید تا بیشتر در این زمینه اطلاعات به دست بیارید.

  • دوست عزیز سلام. اولا اگر ایشون از رابطه قبلی آسیب دیدن باید پرونده رابطه قبلی براشون بسته بشه و آسیب هاش ترمیم بشه و بعد تصمیم بگیرن می خوان وارد رابطه دیگه ای بشن یا خیر. شما هم باید دلایلتون رو رای بودن در این رابطه بررسی کنید، ایده آل هاتون رو بررسی کنید و درباره آینده این رابطه تصمیم گیری کنید. لطفا صفحه جذب عشق از آشنایی تا ازدواج رو مطالعه کنید.

  • بهرام عزیز سلام. اولا اگر ایشون از رابطه قبلی آسیب دیدن باید پرونده رابطه قبلی براشون بسته بشه و آسیب هاش ترمیم بشه و بعد تصمیم بگیرن می خوان وارد رابطه دیگه ای بشن یا خیر. شما هم باید دلایلتون رو رای بودن در این رابطه بررسی کنید، ایده آل هاتون رو بررسی کنید و درباره آینده این رابطه تصمیم گیری کنید. لطفا صفحه جذب عشق از آشنایی تا ازدواج رو مطالعه کنید.

  • دوست عزیز سلام. من احساسات شما رو درک می کنم. درسته که ایشون باید پرونده رابطه قبلیشون رو به طور کامل ببندن اما این کار وظیفه شما و هیچ فرد دیگه ای نیست و تصمیمه که خودشون باید بگیرن. از طرف دیگه ایشون صراحتا اعلام کردند علاقه ای به شما ندارند. بهتره در این شرایط علت علاقه خودتون رو به فردی که علاقه ای به شما نداره ریشه یابی کنید تا اگر درگیر تله های روانی هستید بتونید اون ها رو برطرف کنید. بهتون توصیه می کنم صفحه جذب عشق از آشنایی تا ازدواج رو بخونید تا اطلاعات بیشتری به دست بیارید.

  • امین عزیز سلام. برای حل این موضوع باید با هر دوی شما صحبت بشه. حالا که مشکل خاصی تو رابطه ندارید می تونید با یه مشاور صحبت کنید تا با هر دوی شما صحبت کنه و جزئیات رابطه تون رو بررسی کنه و بتونه بهتر کمکتون کنه.

  • شهرزاد عزیزم سلام. به نظر میاد رابطه قبلی برای ایشون حل نشده و پرونده اش همچنان بازه. در این شرایط شما با اینکه اون شخص وجود نداره اما همچنان نفر دوم هستید و افکار و عقاید آسیب زننده اون رابطه روی شما و رابطه تون اثر میگذاره. روانشناس ها همیشه توصیه می کنند تا پرونده یک رابطه بسته نشده وارد رابطه دیگه ای نشید، به ایشون کمک کنید رابطه قبلی رو بررسی کنند، سهم خودشون از مشکلات رو پیدا کنند و حل کنند. توصیه می کنم این کار رو خودتون به تنهایی انجام ندین عزیزم و از مشاور کمک بگیرین چون گاهی ما با اینکه حسن نیت داریم اما با نا آگاهی به طرف مقابل یا رابطه مون بیشتر آسیب می زنیم…

  • شهرزاد عزیزم سلام. به نظر میاد رابطه قبلی برای ایشون حل نشده و پرونده اش همچنان بازه. در این شرایط شما با اینکه اون شخص وجود نداره اما همچنان نفر دوم هستید و افکار و عقاید آسیب زننده اون رابطه روی شما و رابطه تون اثر میگذاره. روانشناس ها همیشه توصیه می کنند تا پرونده یک رابطه بسته نشده وارد رابطه دیگه ای نشید، به ایشون کمک کنید رابطه قبلی رو بررسی کنند، سهم خودشون از مشکلات رو پیدا کنند و حل کنند. توصیه می کنم این کار رو خودتون به تنهایی انجام ندین عزیزم و از مشاور کمک بگیرین چون گاهی ما با اینکه حسن نیت داریم اما با نا آگاهی به طرف مقابل یا رابطه مون بیشتر آسیب می زنیم.

  • سلام.
    خسته نباشید.
    من عاشق یک پسری شدم که اون خواهرم رو دوست داره ولی خواهرم بهش نگاه هم نمیکنه.
    من چطور میتونم بهش نشون بدم که دوسش دارم و توجهش رو جلب کنم؟؟؟
    و آیا اصلا امکان داره که توجهش رو جلب کنم؟؟؟

    • دوست عزیزم سلام. برای اینکه بتونیم به سوال شما بهتر جواب بدیم لازم بود سن شما، خواهرتون، طرف مقابل و شرایط فعلی هر سه شمای رو بدونیم. اما به طور کلی داشتن حس علاقه و دوست داشتن پسری که متعاقبا حس مشابهی به شما نداره، می تونه بسیار سخت باشه. اما باید با این واقعیت روبرو بشی عزیزم، چرا که حتی اگه خواهرت به اون توجهی نداشته باشه، انتخاب ایشون شما نبودی. حواست باشه حدس و گمان پایه یک عشق یک طرفه رو تشکیل میده. ممکنه دائم با خودت تصورات و فکر و خیال‌های لذت بخشی داشته باشی که لزوما واقعی نیستند. پس در قدم اول واقع بین باش و از حدس و گمان درباره رابطه احتمالیت با ایشون دوری کن. موضوع بعدی اینه که وقتی نسبت به پسری احساسی داری ولی او احساس مشابهی نسبت به شما نداره، ممکنه اولین فکری که به ذهنت میرسه این باشه که “مگه من چه مشکلی دارم که اون منو دوست نداره؟”. اما دو طرفه نبودن عشق ابدا به این معنی نیست که شما مشکل خاصی داری. پس خودت رو در این مورد سرزنش نکن و به دنبال عیب و ایراد در شخصیت یا ظاهر خودت نباش. از طرف دیگه احساسات مقوله عجیب و غریبی هستن ،گاهی حتی نمیدونیم بعضی احساس‌ها از کجا به قلب ما راه پیدا میکنن و اکثر اوقات توان کنترل کردن احساساتمون رو نداریم. آن چیزی که تحت کنترل شماست ، اینه که که با این احساسات چطور کنار بیایی پس پیشنهاد می‌کنم روی مدیریت افکارت کار کنی و در عین حال بهترین خودت باشی. وقتی شما بهترین خودت باشی و در جهت ارتقای خودت و افکارت کار کنی، به اندازه کافی هم می تونی جذاب باشی اما دیگران هم حق انتخاب دارند و ما نمی تونیم برای اون‌ها و به جای اون‌ها انتخاب کنیم دوست عزیزم.

  • سلام خسته نباشید من عاشق دختری شدم (واقعا عاشقش بودم و ن از روی هوس) یک روز این عشق رو بهش نشون دادم و اون هم استقبال کرد. ولی بعد مدت خیلی کم چت کردن ب یک باره با هم کات کردیم (البته اون کات کرد) حالا بعد چند وقت جوری شدیم که حتی اگه من بگم آب سر پایین میره حاضره با زمین و زمان بجنگه ک ن و آب سر بالا میره . خلاصه من نمی تونم ازش دل بِکنم چون واقعا دوستش دارم . خب سوال من اینجاست ک باید هنوز عاشقش باشم یا برای همیشه فراموشش کنم(سخته ولی ببینم زندگیم داره خراب میشه فراموشش می کنم)

    • دوست عزیزم سلام
      قبل از هر
      یز باید بدانید مشکلات رابطه شما از کجا ناشی شده است. اختلافات شما بر سر چه چیزی بوده است و هدف هر کدام از شما از رابطه چیست؟ در چنین شرایطی رابطه باید با جزئیات بررسی شود تا هم مشکلات قبلی حل شود هم بررسی شود که راه های بازگشت به رابطه چه خواهد بود. توصیه می کنم با یک مشاور صحبت کنید دوست عزیز

  • سلام
    من عاشق دختری شدم بهش گفتم دوستش دارم و اون گفت منم دوستت دارم خیلی زیاد ولی نه آنطور که تو میخواهی
    ولی من چندین بار بریش پیام دادم و ابراز علاقه کردم و آو هم خوب بود حداقل جوابم را میداد به موقع
    ولی مدتی شده که اصلا بی تفاوت شده پیام هایم تو واتساپ میبینه ولی متاسفانه جواب نمیده گفتم هر کاری بخوای واست انجام میدم گفتم فقط تو اجازه بده این عشق دو طرفه بشه دیگه هر چه گفتی چشم
    براش سوغاتی خریدم پیام دادم کجا بیاورم گفت خونمون بیار براش بردم گفتم باش حداقل تغییر کنه ولی بعد آنهم پیام هایم را میبینه ولی جواب نمیده
    چه کار کنم لطفا کمکم کنید میشه این رابطه را به دو طرفه تبدیل کرد به نظرتون چه حسی نسبت به من داره؟

    • سلام دوست عزیز
      لطفا سن و سال خودتون و طرف مقابل و شرایط تحصیلی و کاریتون رو بفرمایید که بتونیم دقیق تر کمکتون کنیم. برای پاسخ به سوال شما دونستن این موارد ضروری است

  • ببخشید من دیگه منصرف شدم میشه دیدگاه بنده رو منتشر نکنید نمی خوام شناخته شم چون قبل چند جا دیدگاه گذاشتم خصوصی می تونید برام ارسال کنید اگر میشه؟؟
    اگرم نه مشکلی نیست
    ممنون

  • سلام من ماهی هستم و 14 سالمه ، حدود ابان با پسری که ازم 6 سال بزرگتره اشنا شدم توی فضای مجازی بعد یکی دو ماه بهش حس پیدا کردم هر روز بیشتر میشه احساسم ولی اون منو فقط به عنوان خواهر مجازی میشناسه فکر میکنم سنمون هم یه جوریه 6 سال بینمونه . باید چیکار کنم؟ نمیتونم فراموشش کنم نمیتونمم باهاش باشم واقعا نمیدونم چکاری از دستم بر میاد؟

    • ماهی عزیز سلام
      دختر عزیزم رابطه یک موضوع دو طرفه است و هر دو طرف توش حق دارند تصمیم بگیرند. نمی دونم شما رابطه تون به چه صورت بوده و باهم درباره چه چیزهایی صحبت می کردید اما به نظر می رسه ایشون برعکس شما دنبال رابطه عاطفی با شما نیست (چون گفته تو خواهر مجازی من هستی). پس تو نمی تونی به زور این نظرش رو عوض کنی. اول با خودت فکر کن ببین از این رابطه چی می خوای؟ چی توی این آدم وجود داره که اینقدر وابسته ات کرده؟ این آدم می تونه بیشتر از این با تو باشه؟ اگر بخواد، خود تو اصلا شرایط ادامه رابطه رو با توجه به سنت و سن اون داری عزیزم؟ بعضی وقت ها ما فقط دلمون می خواد یه چیزی بشه، اما واقعا فکر نمی کنیم چقدر این موضوع به نفع ماست.

  • سلام من ۱۴ سالم هست البته ممکنه بگین هنوز زود هست ولی دله دیگه-!
    من از کوچیکی حس خوبی نسبت به پسرعموم داشتم و هم بازی بودیم و تو خانواده تنها کسی بود که باهاش راحتم البته دو سال از من کوچیکتره و من هیچ مشکلی ندارم
    کم کم فهمیدم دوسش دارم اما چون حس میکردم که پسر مثبتی هست داشتم فراموشش میکردم تا اینکه پارسال بهم گفت که عاشقم شده و ازم پرسید که این حسو منم بهش دارم یا نه خب منم گفتم آره
    تا اینکه امسال عید ازش پرسیدم این چیزی که گفتی واقعیت داره (میخواستم بدونم که الکی دلمو خوش نکنم) اونم یهو بدون هیچ دلیلی گفت فراموش کن و اصلا فکر کن چیزی بهت نگفتم…
    منم متاسفانه چون نمیتونم از خودم دفاع کنم حرفشو قبول کردم ولی الان بد ضربه خوردم و منتظر یک موقعیتی هستم تا حرفمو بهش بگم
    ما خیلی همو میبینیم
    به نظرتون باید چیکار کنم؟!

    • ماه عزیز سلام
      ممنون که سوالت و احساسات رو برای ما گفتی. متوجه شدم پسرعموی شما 12 سالشه، خودت هم حتما با حال و هوای دوره نوجوانی آشنا هستی عزیزم، توی این سن ما اولین تجربیات احساس به جنس مخالف رو پیدا می کنیم، درباره اش مطمئن نیستیم، گیجیم، بلد نیستیم چه باید بکنیم و گاهی حتی می ترسیم. همه این احساس ها طبیعیه عزیزم و ما این رو در پسرعموی شما درک می کنیم. از طرف دیگه دختر ها معمولا یکی دوسال زودتر از پسرها به بلوغ می رسن و وقتی دو سال بزرگتر باشن قطعا زودتر از نظر جنسی و عاطفی به بلوغ می رسن، پس بهت پیشنهاد می کنم کمی به پسر عموت فرصت بدی تا بتونه این هیجان ها رو برای خودش مدیریت کنه و تحت فشار قرار نگیره.

      • سلام ممنون از سایت خوبتون و اینکه زود جواب میدین
        آخه من تا کی باید بهش فرصت بدم؟! میترسم از اینکه فراموش بشه یا با کس دیگه ای در ارتباط باشه. ولی جالب برام اینه که خیلی نگام میکنه اما هردفعه که میخوام باهاش صحبت کنم فرار میکنه.( البته من بهش نمیگم که میخوام باهات صحبت کنم ولی وقتایی که میبینم تنهاس و میرم سمتش، از اونجا دور میشه)
        لطفا بگین باید چیکار کنم

  • سلام دختری ۱۸ سالم نه سال عاشق پسرعموم بعد هفت سال بهش احساساتمو بیان کردم اون ولی هیچی نگفت تا دوسال که من ندیدمش اوی اینستا فالوم کرد باهم یه مدت حرف زدیم اینم بگم پیچ منو دوستم بهش داده بود که یه مدت باهاش توی رابطه بود پسرعموم فهمیده بود من باهاش دوستم پیچمو خاسته بود بعد بخاط یه سری مسائل باهم فردا اون روز کات کردن منم هنوز خیلی عاشقش بودم از ته دلم خوشحال شدم تو این مدت که بهم پیام میداد حس میکردم اونم به من بی میل نیست همش ازهم میخواست عکس واسش بفرستم ازم تعریف میکرد باهام شوخی میکرد منم یه روز بهش گفتم چرا اون روز که احساسمو بهت گفتم هیچی نگفتی اونم گفت من خجالت کشیدم اون لحظه گفتم پس الاً بگو دوسم داری اونم گفت اره دوست دارم منم خوشحال بودم ولی پرسیدم به عنوان کیت منو دوست داری به عنوان خواهرت اونم بعد پنح دقیق گفت اره من نمیدونم اگه به عنوان خواهرش منو دوست داره چرا بعضی از رفتار های از خودش نشون میده که انگار دوسم داره

    • سلام دوست گرامی
      طرف مقابل شما موضعش را نسبت به این رابطه اعلام کرده است و مشخص است که نمی‌خواهد فراتر از ارتباط خانوادگی ارتباط عاطفی دیگری داشته باشد. اینکه چرا بعد از بهم خوردن رابطه‌اش، با شما وارد ارتباط شده بود و صحبت می‌کرد و رفتار عاطفی داشت؛ بستگی به واکنش‌های شما نیز دارد. بنابراین دست از انکار کردن واقعیت بردارید و روی او حسابی باز نکنید.

  • سلام من ۳۰ سالمه ۸ سال پیش کسی رو دوست داشتم برادر دوستم بود و مدرس دانشکده مون بود همیشه برای ما حرف میزد و بهمون انگیزه می داد من روز به روز بیشتر عاشق اخلاقش میشدم وقتی درسم تموم شد تو یه چت بهش گفتم دوستش دارم بهم گفت که افتخار می کنه من دوستش دارم ولی ناراحته که همچین حسی بهم نداره و نمی‌خواد منو بازی بده و فقط با همشهری خودش ازدواج می‌کنه
    کلافه اش کردم از بس شعر و دلنوشته فرستادم براش می دونم
    اما دیگه چیزی برای از دست دادن نداشتم
    بعد از اون با مردهای دیگه ای آشنا شدم اما هیچ کدومشون به دلم ننشستند و مرد زندگی هم نبودند
    هنوز هم بهش فکر میکنم بی اختیار گریه ام می گیره . اون ۵ ساله ازدواج کرده و کاملا هم ازش بی خبرم
    کاش می تونستم بی خیالش بشم.

    • سلام دوست گرامی
      حق دارید که حس تلخی داشته باشید؛ چراکه علاقه یکطرفه داشتید و حال زمان زیادی می‌گذرد و شما همچنان به یادش هستید. بهترین اقدام این است که بتوانید از این شکست عبور کنید و به زندگی برگردید. در این مسیر ما همراه شما خواهیم بود. می‌توانید در دوره “زندگی پیروزمندانه پس از جدایی” شرکت کنید. زمان خود را از دست ندهید و در انکار نمانید؛ زندگی شما نیاز به تغییر بزرگی دارد.

  • سلام13 سالمه و عاشق یه پسر 28 ساله شدم و البته اون معلم زبانم است.
    من عاشق اونم و هیج جوری از ذهنم بیرون نمیره . اون باهام مهربون هست ولی دوستم نداره….
    چجوری اونو جذب خودم کنم 😞البته اگ بشه

    • سلام دوست گرامی
      نکته مهمی که شما باید به آن توجه داشته باشید، این است که علاقه ایجاد شده نسبت به معلم، در سن شما طبیعی است. اما اینکه فکر کنید عاشق او شدید، صرفا یک فعل و انفعال هورمونی طبیعی در سن شماست. بنابراین بهتر است تمرکز خودتان را روی درس و وطایف سنی خودتان بگذارید. 13 سالگی سن مناسبی برای جذب و ورود به رابطه عاطفی نیست.

  • با سلام.من اسمم رضاس و ۱۶ سال دارم .من حدودا بهمن سال قبل بود که عاشق دختری شدم که همسن و همشهری من هستش .من ایشون رو توی فضای مجازی دنبال میکردم ولی خب یک آشنایی دوری با هم داریم .البته بگم که ایشون اصلا من رو نمیشناختن .من چند ماهی رو صبر کردم تا مرداد ماه امسال که حسمو بهشون گفتم و متاسفانه ایشون نیز گفتن من نمیخام وارد رابطه عاشقانه بشم .ولی متاسفانه من از این حرف ها خیلی ضربه خوردم و واقعا هیچ جوره نمیتونم ایشون رو از فکر بیرون بیارم و در تمام لحظات به یاد ایشونم و به نظرم ایشون رو خیلی دوست دارم خواستم بدونم که ایا به صلاح هست که دوباره احساسم رو به ایشون بگم یا باید ایشون رو فراموش کنم چون واقعا این چند ماهه من خیلی ضربه ها خوردم ولی باز با همه این مشکلات ایشون رو خیلی دوست دارم و فراموش کردنش بنظرم غیرممکنه ایا به صلاح هست دوباره حسمو بگم ؟لطفا کمکم کنید با تشکر

    • سلام دوست گرامی
      علاقه‌ای که شما به ایشان دارید در سن 16 سالگی، باعث شده است روند زندگی‌تان مختل شود؛ از طرفی او به شما جواب منفی داده است اما همچنان شما اصرار به ارتباط گرفتن دارید. در چنین شرایطی ابتدا باید دلیل اصرار خودتان را پیدا کنید و به جای تمرکز روی فراموش کردن او، به فکر انجام وطایف و اولویت‌های سن خودتان باشید.

  • سلام وقتتون بخیر و نیکی.من ۱۹سالمه از۱۵سالگی کار میکنم ارتباط اجتماعی خیلی بالایی دارم.ضمن اینکه صدای خوبی دارم…واقعیت من تو بین افرادی که باهاشون سر و کار دارم به اقایی بر خوردم که ازم۱۷سال بزرگترن خیلی با شخصیتن وازنظر اجتماعی و مالی سطح بالایی دارن.ایشون اومدن حضوری منو دیدن و متوجه شدم ایشون تغییر جنسیت دادن.و از خانومی خوششون میاد…من تماما بهشون کمک کردم که با اون خانوم ارتباط بگیرن ضمن اینکه باهم ارتباط عاطفی هم این وسط داشتیم و ایشونم از من خوششون میومد.در اخر چند وقتی هست که اون خانوم برگشتن به رابطه و من با پای خودم دور شدم…ضمن اینکه هنوز از سمت اون اقا پیام دریافت میکنم و البته خیلی خوشم اومده ازشون و به معنای واقعی عاشقشون شدم.اون فکر میکنه من عوض شدم ولی من دور شدم چون اون به چیزی که میخواسته رسیده و دیگه نیازی نیست باشم.هنوز خیلی جاها کمکشون میکنم و از کاری که بتونم دریغ نمیکنم….ولی من واقعا دوسشون دارم و میخوام اینو بدونه….چند باری بهش گفتم ولی دیگه نمیگم چون نمیخوام مردد شه…من واقعا نمیدونم چیکار کنم…

    • سلام دوست گرامی
      به حالتی که شما در آن قرار گرفتید، تله ایثار گفته می‌شود. طرحواره‌ها مانند یک عینک روی چشم، باعث می‌شوند که به صورت مداوم تصمیمات اشتباه بگیرید و یا به کسانی کمک کنید که اصلاً نیازی به کمک ندارید.
      نیاز دارید که حتما از کمک مشاور و درمانگر استفاده کنید تا بیش از پیش در این تله قرار نگیرید.

  • سلام من 7سال با یه اقایی دوستم قصد ازدواج داشتیم ولی بدلیل اینکه من دچار پسوریازیس بودم بینمون مشکل ب وجود اومد این موضوع قبول نکرد ولی الان گفته قبول میکنه ب شرط اینکه6سال دیگ ازدواج کنیم این اقا انگار سادیسم داره واقعا سالهاس ک منو با حرفاش و رفتارش زجر میده نمیدونم واقعا چیکار کنم من خیلی عاشقشم

    • سلام دوست گرامی
      بیماری پوستی شما با دارو و مراقبت از دستگاه ایمنی بدن قابل کنترل است. اما درباره شرطی که او گذاشته است که غیر از این 7 سال، 6 سل دیگر نیز منتظر باشید؛ باید واقع‌بینانه‌تر به ماجرا نگاه کنید. البته شما سن خودتان را نگفتید؛ اما در هر صورت این انتخاب شماست که در حالت انتظار با فردی بی‌هدف بمانید یا خیر. توصیه می‌کنیم با مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره داشته باشید.

  • سلام من پسری ۱۹ سالم عاشق یه دختر شدم و الان ۱ سال و ۵ ماهه ک با همیم
    قبلا خیلی بهم عشق و علاقشو نشون میداد و راضی بود ک باهم نامزد بشیم ولی چن وقت پیش از دستم ناراحت شد و از فردای اون روز که تا الان ک حدود ۲ ماهی میشه باهام خیلی سرده و دیگ بهم ابراز علاقه نمیکنه و دیگه تمایلی به ازدواج نداره و من نمیتونم با کسی درد و دل کنم و خیلی ناراحتم و فکر و خیال نمیذاره که بدونم چه کاری انجام بدم میشه کمکم کنین؟

    • سلام دوست گرامی
      علت این سردی باید بررسی شود و اشاره کردید که از دست شما ناراحت شده بود؛ چه اتفاقی افتاد که این ناراحت به سردی رسیده است؟
      و آیا شما شرایط نامزدی و ازدواج را دارید؟

  • سلام من یه دختر 24 سالم و عاشق کسی شدم که 10 سال ازم بزرگتره راستش اوایل فقط یه حس کمرنگ بود بهش اهمیتی ندادم اما یهو دیدم گوشیم پرشده از عکساش بک گراندم پروفایلام همش عکس اون شده هرکی ازش بد میگفت
    باهاش دعوا میکردم راستش همش تو رویاهام با اونم راستش اون اصلا نمیدونه که من وجود خارجی دارم گاهی وقتا نا امید میشم ولی باز به خودم میگم که خدا منو دوس داره خدا کمکم میکنه هر دختری آرزوشه که با اون باشه تا حالا عاشق نشده منم تا حالا با پسری رابطه ای نداشتم
    اون خیلی معروفه یه سلبریتی ولی خب من چی حتی همشهری هم نیستیم کمک میخوام فراموشش کنم یا بهش فکر کنم؟
    دارم دیوونه میشم همش بهش فکر میکنم
    هر شب به خاطرش گریه میکنم
    ای کاش مال من شع😔💔

    • سلام دوست گرامی
      به اتفاقی که برای شما افتاده است، ساختن خانه روی آب گفته می‌شود؛ چون روی کسی سرمایه‌گذاری کردید و امیدوار هستید که کاملاً علاقه‌تان یکطرفه است.
      بهتر است به جای اتلاف وقت و امیدواری بیهوده، به رابطه در دسترس‌تری فکر کنید.

      • میفهممت نکن این کارو با خودت منم عین شما بودم 😔
        من عاشق یه شخص معروف شدم حتی بهش ابراز علاقه کردم هم شخصیتم هم غرورم هم باورم هم دلم نابود شده هر جور شده فراموشش کن وگرنه یه روز به خودت میاد میبینی آدم مفت واست گرون تموم شده میدونم الان نمیخوای حرفامو قبول کن ولی توی این رابطه ای که شکل نگرفته فقط تویی که آزار میبینی هرجور شده خودتو از این حس رها کن لطفا 🥺

    • میفهممت نکن این کارو با خودت منم عین شما بودم 😔
      من عاشق یه شخص معروف شدم حتی بهش ابراز علاقه کردم هم شخصیتم هم غرورم هم باورم هم دلم نابود شده هر جور شده فراموشش کن وگرنه یه روز به خودت میاد میبینی آدم مفت واست گرون تموم شده میدونم الان نمیخوای حرفامو قبول کن ولی توی این رابطه ای که شکل نگرفته فقط تویی که آزار میبینی هرجور شده خودتو از این حس رها کن لطفا 🥺

  • سلام من از بچگی عاشق یه نفر بودم (دختر _فامیل نزدیک هم هست) اما بعدش ک بهش گفتم گفت ت مث داداشمی و … گفتم واقعا عاشقشم و… ک در جوابم گفت گمشو . منم از اون وقت ب بعد دیگه بهش پیام ندادم اما واقعا بخدا حتی یک لحظه هم نتونستم از فکرش بیام بیرون بخدا این چندبار هم خوابش میبینم _حالا راهی هست ک اونم از من خوشش بیاد یا همین طور بسوزم

    • سلام دوست گرامی
      به سن خودتان اشاره نکردید.
      اگر طرف مقابل شما حسی ندارد، بهتر است خودتان را معطل نکنید؛ اما برای اینکه بتوانید بیشتر دیده شوید، اصرار بیش از اندازه برای این رابطه نداشته باشید و مشغول به کسب موفقیت و پیشرفت‌های فردی در زندگی‌تان باشید.

  • سلام وقتتون بخیر، من دختر۲۲ ساله هستم، دانشجو سال آخر هستم و نسبت ب پسری در دانشگاه حس خوبی دارم و دوستش دارم اما شنیده بودم دوست دختر داره و به محض شنیدن این موضوع سعی کردم جلوی احساساتم رو بگیرم و این کار رو کردم ، یه چند بار هم همو در حد رد شدن تو دانشگاه دیدیم ولی نمی‌دونم منو یادشه یا نه، در فضای مجازی با پیج فیک اونو دنبال میکنم البته قبل از اینکه دوستش داشته باشم نسبت بهش حسی پیدا کنم اومد ب پیج من درخواست داد و من قبول نکردم و آنفالو و بلاکش کردم واسه همه پسرا اینجوریم و از این بابت خیلی الان خودمو سرزنش میکنم ، ولی مدتیست متوجه شدم با کسی ک در رابطه بوده، در اینستاگرام همدیگرو
    آنفالو کردن …
    من تا حالا با هیچ پسری تو عمرم نبودم ولی این پسر رو ک دیدم احساس خوبی نسبت ب رفتار مردونش دارم البته تحقیقی درباره اش نکردم فقط در حد اسم و فامیل و رشته ایشون و اینکه عضو انجمن
    کانون دانشگاه هست و من از مسئولیت پذیر بودنش و دوندگی برای دانشجویان بدون هیچ ترسی ک دارند و از جون و دل مایه میذارن، عاشق این خصلتشون شدم .
    ولی ب خودم اجازه نمیدم ک اظهار عشق کنم به ایشون و غرور منی که دخترم له شه …
    از عواقب اینکه عکس العملش چیه
    میترسم …
    اینم نکته مهمیه ک فرهنگامون متفاوته ایشون لر هستند و من فارس …
    لطفاً از من نخواهید برم و درباره دوست داشتن بهش بگم ی راه حل دیگه پیش پام بذارید ،

    • سلام دوست گرامی
      ویژگی‌هایی که از ایشان گفتید برای شما جذاب است، اما او فعلا به سمت شما گرایشی نشان نداده است. می‌توانید اگر امکانش را دارید عضو کانون شوید و رفتارهای او را زیرنظر داشته باشید.
      در رابطه با تفاوت فرهنگی، اگر در خانواده شما این مساله خط قرمز است، به این رابطه ورود نکنید.

  • سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید .
    مرسی از سایت خوبتون

  • !سلام با عرض سلام و ادب
    چند ماهه درگیر عشق یکطرفه هستم پسر داروخانه داره من از وقتی که دیدمش عاشقشم ولی نمیتونم بهش بگم
    اصلا کلا سرش پایینه اینقدر دختر مییاد به روی کسی نه می‌خنده نه چیزی اضافه میگی مؤدب هست من فکر میکنم عاشق کسی دیگه هست همه بهم میگن دختر به این زیبایی با اون پسر چی کار داری من خستم دیگه کمکم کنید

    • سلام دوست گرامی
      به سن خودتان اشاره نکردید.
      دلیل جذب شدن به ایشان چیست؟ به دلیل بی‌توجهی که به شما و یا دیگران دارند؟
      وقتی دلیل این جذب شدن را بدانید متوجه می‌شوید که چرا نسبت به ایشان حس خوبی دارید.
      گفتید تصور می‌کنید که او شخص دیگری را دوست داشته باشد، اما این صرفا یک فکر است که می‌تواند درست یا غلط باشد.
      و نکته آخر گفتید همه می‌گویند دختر به این زیبایی با او چه کار داری؛ این حرف نشان می‌دهد که اولا همگی از این علاقه شما مطلع هستند و این کار را برای شما سخت می‌کند، دوماً نگاه دیگران چرا این است که او از شما کمتر است و یا شما از او سرتر هستید؟
      این مسائل باید حتما توسط مشاور شما بررسی شود و همچنین می‌توانید برای آموختن صحیح جذب عشق، از دوره آموزشی« جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق استفاده کنید.

    • برای رزرو نوبت می‌توانید با شماره تلفن 02122024728 تماس بگیرید یا به شماره 09035714068 در واتساپ یا تلگرام پیام دهید تا نوبت شما توسط همکاران ثبت شود(پشتیبانی همیار عشق از ساعت 10 صبح تا 1 بامداد پاسخ‌گوی تماس‌ها و پیام‌های شما هستند. در خارج از این زمان هم حتما به شما پاسخ‌ داده خواهد شد، البته با کمی تاخیر). همچنین می‌توانید بصورت اینترنتی در زمان و روز دلخواه‌تان نوبت مشاوره‌تان را رزرو کنید.

  • سلام ببخشید مزاحم شدم من بار قبلی هم پیام دادم ولی جوابمو ندادین. من شونزده سال دارم و حدودا از اسفند سال قبل عاشق ی دختری که همشهری من هستش شدم . من ایشون رو کلا از نزدیک یک بار دیدم ولی خب ایشون رو فضای مجازی دنبال میکردم حدود هفت ماه از حس من به ایشون گذشت و چون این مدت خیلی بهم فشار اومده بود بالاخره حسمو بهشون گفتم ولی متاسفانه اون گفت که نمیخاد وارد رابطه بشه و گفت که من فراموش کنم . ولی من متاسفانه همچنان هم نتونستم فراموش کنم و تقریبا هر دقیقه به فکر ایشونم و یجورابی باعث ایجاد تداخل در زندگیم شده . خیلی از دوستانم هم برای فراموش کردنش بهم کمک کردن ولی باز نتونستم .من ایشون رو خیلی خیلی دوست دارم و با اینکه بهم جواب منفی دادن بازم نتونستم فراموششون کنم . ازتون خواستم بهم کمک کنید که چطوری با این مسئله زندگیمو ادامه بدم . ایا باید ایشون رو فراموش کنم که فک نکنم بتونم یا باید صبر کنم و در آینده دوباره حسمو بهشون بگم لطفا کمکم کنید .
    مرسی از سایت خوبتون

  • سلام
    وقت شما بخیر
    دختری هستم 32 ساله… دو سال و دو ماه پیش با پسری آشنا شدم که از نظر من گزینه ی مناسبی برای ازدواج با هم بودیم.
    پس از اینکه شناخت ازش کسب کردم بهش علاقمند شدم
    ولی از اول به من گفت که سالیان سال قبل عاشق دختر یکی از فامیلهاشون بوده که ازدواج کرده و هیچوقت عاشق من نمیشه…
    زمان پیش رفت تا خانواده هامون مطلع شدند و الان در شرف خواستگاری هستیم.
    من واقعا عاشقانه دوستش دارم و دلم می خواد زندگی خوبی را با هم بسازیم
    اما هر وقت که دعوامون میشه و جر و بحث می کنیم به من میگه تو عاشق نیستی، من قبلا که عاشق بودم اگر عشقم می گفت بمیر من میمردم ولی تو اینطوری نیستی…
    با گفتن این حرفهاش حالم خراب میشه و احساس میکنم با گذشت دو سال هنوز، دلش جای دیگه ای هست و منو دوست نداره
    این روزها که در شرف خواستگاری هستیم و باید بهترین روزهای زندگیم باشه واقعا روزهای بدی رو می گذرونم
    شبها تا صبح گریه می کنم و حال روحیم واقعا خراب شده
    چندین بار تصمیم گرفته ام که همه چی رو تموم کنم حس میکنم نسبت به من احساسی نداره و واقعا سرده و موندن یا رفتن من براش ارزشی نداره
    خواهش میکنم راهنماییم کنید
    متشکرم از شما

    • سلام دوست گرامی
      همانطور که اشاره کردید، پرونده گذشته برای طرف مقابل شما همچنان باز است.
      بهترین تصمیم این است که قبل از برگزاری مراسم و عقد، به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید.
      او باید بتواند از گذشته عبور کند تا زندگی مناسبی را برای شما بسازد. شما نیز به او بگویید که وقتی در مورد گذشته صحبت می‌کند، شما حال بدی پیدا می‌کنید. آموختن مهارت‌ ارتباط موثر می‌تواند برای شما بسیار کمک‌کننده باشد.

  • سلام ببخشید مزاحم شدم.من شونزده سالمه حدودا اسفند پارسال بود که به دختری ک همشهریمه علاقمند شدم و توی فضای مجازی ایشون رو دنبال میکردم .حدود شش ماه به ایشون علاقمند بودم و بالاخره توی مرداد ماه علاقمو بهشون گفتم و متاسفانه ایشون نه گفتن .بعد از این اتفاق هم متاسفانه علاقه من به ایشون کمتر نشد و تو این مدت حالم خیلی بد بود واقعا هرکاری هم میکنم نمیتونم ایشون رو فراموش کنم .خواستم ازتون کمک بگیرم که چیکار کنم آیا فراموش کنم یا صبرکنم یا هرچیز دیگه ایی ….مرسی

  • سلام و خسته نباشید من عاشق پسری شدم که دوست خانوادگی ما و از من ی سال بزرگتره من بهش گفم دوسش دار و ازش پرسیدم که حسی بهم داره و گفت من همه رو دوس دارم ما قبلا رفیق بودیم اما اون جدیدا باهام سرد شده و بهم محل نمیزاره میشه بگید چطوری میتونم اون رو ب خودم علاقه مند کنم

    • سلام دوست گرامی
      جذب عشق مسیر تخصصی دارد. به این نحو که شما اولین اشتباه را مرتکب شدید و به صورت مستقیم علاقه خود را بیان کردید. علت سردی او نیز همین مساله است.
      بهتر است با کمک دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» این مسیر را به شکل درستی پیش ببرید.

  • سلام خسته نباشید من ۱۲ سال دارم و میدونم که خیلی برای این حرف ها زوده
    اما من احساس میکنم پسر عموم که ۵ ماه از من کوچک تره من رو دوست داره چون خیلی مواظب من هستش من سالی دو سه بار به شهرستان میرم و اون هم تو شهرستان زندگی میکنه وقتی رفته بودیم شهرستان موقع برگشت از من پرسید که چیزی رو جا گذاشتم یا نه و من گفتم که نه اما اون باز هم رفت گشت تا ببینه واقعا چیزی جا نمونده حتی یه بار دیگه که رفته بودیم شهرستان وقتی من داشتم با گوشی فیلم نگاه میکردم به بهانه فیلم نشست بغل دستم و به صفحه گوشی نگاه کرد اما تنها چیزی که حواسش بهش نبود گوشی بود من غرق تماشای فیلم بودم که احساس کردم سرش به شونم نزدیک شد اما من کس دیگه ای رو دوست داشتم پس با بهانه آب خوردن ازش فاصله گرفتم میشه بگید چیکار کنم که متوجه بشه یه نفر دیگه رو دوست دارم و نمیتونم با اون باشم

    • سلام دوست گرامی
      می‌توانید روی رفتارخودتان کنترل داشته باشید و زمانی که به شما نزدیک می‌شود از او فاصله بگیرید.
      البته همانطور که اشاره کردید در سن شما این مسائل بسیار زود است.

  • سلام من درگیر کسی شدم که حتی بهم اهمیت نمیده اصلا با یه نفر دیگست نمیدونه که من دوستش دارم ولی اصلا معلومه از رفتاراش احساسی به من نداره فراموش کردنش خیلی سخته باید چیکار کنم

    • سلام دوست گرامی
      قطعا فراموش کردن فردی که شما دوستش دارید کار سختی است. اگر به این تصمیم رسیدید که باید ایشان را فراموش کنید، از مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره دریافت کنید. پیش از آن شما می‌توانید قطب نمای «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» را مطالعه کنید.

  • سلام،
    من 12ساله عاشق ی دختری شدم، داستانی ک من تو این دوازده سال گذروندم و هنوز باهاش درگیرم شاید تو قصه ها بشه نمونش رو دید، من به این دختر خلاصه رفتم احساسمو گفتم ولی ن حضوری، چون مشکلاتی پیش اومد ک مجبور شدم از طریق مجازی این کارو بکنم، اون دختر هم جواب رد داد و گف اولش ک نمیتونم به هرکسی اعتماد کنم، طبیعیه چون شناختی از من نداره، و بیشتر پیگیر شدم و گفت ک نمیخاد وارد رابطه احساسی بشه کلا، و اصن برای اینک منو ا سر خودش وا کنه گفت که با کسی در ارتباطه… ولی من پیگیری کردم و متوجه شدم که با کسی در ارتباط نیس ولی ی رابطه ناموفق داشته و هنوز دلش پیش طرفه… من الان تو این شرایط چیکار باید بکنم؟؟ فراموش کردنش امکان پذیر نیس، 12سال داستانای عجیب داشتم من سر این عشق، خلاصه ی راهنمایی و کمکی بکنید تو این راه منو ممنون میشم ازتون🙏

    • سلام دوست گرامی
      به سن خودتان اشاره نکردید. مدت زمان زیادی را صرف این دوست داشتن کردید و با رفتاری که از طرف مقابل دیدید، ناامید شده‌اید. چون طبق پیگیری‌ای که کردید، پرونده گذشته طرف مقابل‌تان هنوز باز است.
      در این مسیر شما نیاز به همراهی یک مشاور دارید و می‌توانید در دوره«زندگی پیرزومندانه پس از جدایی» شرکت کنید.
      در این دوره شما می‌آموزید که چگونه با سوگ از دست دادن رابطه کنار بیایید و مجدداً بتوانید برای زندگی آینده خودتان به صورت صحیح برنامه‌ریزی کنید.

  • سلام دیروز یه راهنمایی برا مشکلم خواستم نظرم رو نگذاشتید دوباره می نویسم تو رو خدا کمکم کنید دوسش دارم نمی دونم چطور به هش ثابت کنم : سلام،قسمت اول :من پسری سی و دو ساله ام. پنج ساله تو کارگاه با دختری همکارهستم ایشون از یک پا مشکل حرکتی دارند من اوایل شرایط ازدواج نداشتم و به هیچ دختری از دید مشتری نگاه نمی کردم تا اینکه یک سال پیش متوجه شدم این دختر خواستگاری داشته که کنسل شده .من به ایشون فکر می کردم اما چون از نظر مادی من مشکل داشتم نگفتم تا اینکه دوستانم و دوستانش متوجه حس من به وی شدند و انگیزه مرا بیشتر کردند من رفته رفته خاطر خواهش شدم و بالاخره یکماه پیش ازش درخواست اشنایی کردم قسمت دوم :دختره گفت قصد ازدواج ندارد این حرف مرا خیلی شوکه کرد .چند روز بعد دوباره درخواست کردم گفت اصلا قصد ازدواج ندادم قسمت سوم:من انگیزه نداشتم تصمیم گرفتم کارم و ترک کنم اون روز بهم گفت تو جای برادر منی من تو دلم اتش می گرفتم چند روز بعد دوباره سر کار خواستنم منم مشکل مادی داشتم برگشتم اما اینبار همه فکر و ذکرم دختره بود روز عاشورای ۹۹ بالاخره نتونستم و رفتم محلشون اونجا منو دید اما نتونستم نزدیک بشم برگشتم روز بعد توجهی بهم نکرد انگار اونروز منو ندیده!دیگه بخشی که من کار می کروم نمی اومد و من بی انکه او را ببینم به خانه برمی گشتم واقعا عاشقش بودم ولی این یک عشق یک طرفه بود!؟دیگه عقلم به جایی نمی رسید تا اینکه سایت شما رو دیدم و این ماجرا رو شرح دادم .لطفا کمکم کنید شماره همراهش رو ندارم دوستاش هم نمیدن فقط خونشو بلدم ماجرا رو به خانوادم گفتم ،گفتن اگه راضیش کنی حاضریم بریم خواستگاری (به این امید که اون راضی بشو نیست و تا اون موقع یکی دیگه رو برام پیدا کنن)لطفا راهنماییم کنید من هوس باز نیستم من عاشقم

    .

    • سلام دوست گرامی
      آیا در حال حاضر شرایط ازدواج برای شما فراهم شده است؟
      آیا ایشان دلیل اصلی عدم موافقت خودشان را گفتند؟
      طرف مقابل شما تجربه بهم خوردن خواستگاری را داشتند و این مساله ممکن است روی اعتماد ایشان اثرگذار بوده باشد.
      بنابراین بهتر است تصمیم قاطعانه‌ای بگیرید و از طرف خانواده برای این مساله اقدام کنید.

  • سلام وقت بخیر
    شش ساله با پسری مجازی آشنا شدم در ابتدای آشنایی هر دو مون از عدم موفقیت عاطفی در گذشته دردودل کردیم .. توافق باهم بودن بود ..البته ایشون تهران هستن و من شمال .. بعد دوسال اخلاقش عوض شد این رابطه پنهانی سرکاری تفریحی نبود خانواده ها مطلع بودن ولی ناگهانی منقلب شد و با کسانی رابطه گرفت که اولی بعد دو سال تمام حتی عقد موقت باهاش رفت اما بهم خورد
    بلافاصله بعد مدت کوتاهی با یکی دیگه جایگزین کرد که قبلا میشناختمش ولی منم همچنان مننظر دل نگران پابندش بودم هستم گاهی ماهی یکبار بهش پیام میدم .. هر دو مون مذهبی هستیم ایشون درظاهر یک مرد هیئتی نشان می دهد ذاتش خوبه ولی در مورد من بسیارتفکر میکنه ولی در انتخاب با دیگری بودنش راحت تصمیم میگیره او باطن با من خوبه اما ظاهر لجبازی و غرور یا بی محلی نشان می دهد .. او 30 سال و من31سال .. او دو بار رابطه ازدواج موقت داشت من فقط یک بار چه قبل و چه بعد ایشون من هرگز دوستی با نامحرم نداشتم و این در اصالت من نیست وگرنه شش سال دلباخته او دراینهمه فاصله نبودم ..
    خواش میکنم هر راهنمایی میکنین فقط نگین جدایی هیچ وقت اینهمه مومن نبودم ک بخاطر عشقش دائم در محراب و دعاهستم ..من چادری ام دختری آزاد نیستم .. لیسانس علوم اجتماعی دارم باتشکر

    • سلام دوست گرامی
      ارتباط شما طی این مدت کاملاً مجازی بوده است و اصلاً همدیگر را ندیده‌اید؟
      به نظر می‌رسد روی این رابطه سرمایه‌گذاری زیادی انجام دادید و باور نمی‌کنید که ایشان قصد جدی برای ازدواج ندارند..
      در کنار دعا و عبادت نیاز است تا تعقل هم باشد تا بتوانید تصمیمی درست بگیرید و در این مرحله حضور یک مشاور برای شما بسیار موثر است.

  • سلام من آرام حاتمی ۲۴ ساله از ارومیه هستم
    عاشق یه دختر شدم دختر پسر عمو مامانم. در حالیکه او ۱۶ سالشه و مامانم میگه عمرا نباید بهش پیشنهاد بدی
    عروسمون نباید بشه چون میونهخانواده هامون شکرابه، ولی دوستش دارم آخه

    • سلام دوست گرامی
      8 سال تفاوت سنی دارید، ایشان در سن نوجوانی هستند، خانواده شما مخالف این وصلت هستند. در چنین شرایطی که موانع سر راه ازدواج شما زیاد است، باید تلاش کنید که ابتدا برای خودتان مشخص کنید که به چه علتی به ایشان علاقه پیدا کردید؟ در واقع معیارهای شما برای انتخاب او چیست؟
      در ازدواج اگر خانواده‌ها مخالفت منطقی داشته باشند، شرایط برای زوج بسیار دشوار خواهد بود، چون خانواده همیشه حضور دارند و مطمئناً نمی‌توان فقط طرف یک نفر را گرفت.
      پس بهتر است تمرکز خود را روی دلایل انتخاب ایشان بگذارید و همچنین علت اختلافی که بین خانواده‌های‌تان وجود دارد را به صورت دقیق و منطقی بررسی کنید.
      اگر میانه خانواده‌ها بهتر شود، میزان امید برای این وصلت بهتر خواهد شد.

  • با عرض سلام و خسته نباشید
    ممنونم از سایت خوب تون که مطالب خیلی ریز و بدرد بخوری داخل سایت قرار میدید که مورد استفاده و امتحان و نتیجه بخش هستند

    من تقریبا ۳ سالی میشه عاشق یک دختری شدم که تونستم تو برنامه های مجازی چند ماهی باهاش ارتباط برقرار کنم و تا جایی که تونستم کمکش کردم هر طوری که از دستم بر میاد تنهاش نذاشتم و اواخر بهشون گفتم که دوسش دارم، ولی در جواب بهم گفتن که من یکی دیگه رو دوست دارم و به تو مثل داداش خودم نگا میکنم و جز تو هم کسی ندارم که ازش کمک بخوام.
    الان با مدتی که گذشته هم اون ازم شناخت داره هم من، در حالی که پسری که ایشون دوست دارن اونم به این رو نمیده،
    می‌گفت میتونیم مثل خواهر برادر گاهی حرف بزنیم میخواستم بدونم آیا میشه این چنین رابطه و تبدیل کرد به عشق و اگه میشه چطوری ؟

    ممنون از سایت خوبتون همیار عشق

    • سلام دوست گرامی
      از بازخورد مثبت شما سپاسگزاریم.🌹

      در مورد این رابطه، مسأله‌ای که روشن و واضح هست، این است که رابطه رشد می‌کند و نمی‌توان فردی که به او احساس عاطفی دارید، مدل یک خواهر دوست داشته باشید و این یک سوءاستفاده از شماست.
      در مورد اینکه آن پسر به طرف مقابل شما محلی نمی‌دهد، مسئولیتی گردن شما نیست و بهتر است ایثارگرایانه با این موضوع رفتار نکنید.

  • من آتوسام که گفتم ۴ ساله درگیر به رابطه با عشق یه طرفه هستم
    طرف از منم ۴ سال کوچیکتره و خودش میدونه هیج وقت عاشقم نشده و فقط عادت کرده
    ولی من انتخابش کردم بهشم گفتم ولی اون حرف ازدواج رو پیش نمیکشه
    من الان ۳۳ سالمه بدون اون نمی تونم و نمی تونم جدا شم
    اون همیشه ایراد ازم می گیره از همه چیزم و سر بسته میگه نمیخوامت
    ولی باز هم هست من فکر میکنم عادت کرده
    نظر شما چیه فقط نگید جدا شو چون به حرفه
    سخته ۴ سال با یکی باشی کمک کنید
    من زشت نیستم ولی مرتبا ایراد می گیره ازم توهین میکنه بعد بعضی وقتها میگه الکی گفتم

    • سلام دوست گرامی
      بله کنار گذاشتن این رابطه در حرف آسان است، اما در عمل بستگی به توانایی و پذیرش منطقی شما دارد.
      تحقیر، توهین و ایرادگیری ایشان را پذیرفته‌اید، غافل از اینکه همین مسائل شما را وابسته‌تر کرده و دائماً عزت نفس‌تان خورد می‌شود.
      به چه دلیل به این سطح از رابطه رضایت دادید؟ شما در تله افتادید و نیاز دارید تا از این تله رها شوید.برای مطالعه بیشتر به مقاله«طرحواره دمانی، کدام طرحواره در من برجسته‌تر است؟»مراجعه کنید.
      همچنین نظر ما این است که شما نیاز دارید ابتدا عزت نفس خودتان را بازسازی کنید تا با منطق بهتری به این رابطه سرشار از فاکتورهای خطر، فکر کنید.

  • سلام من چهار پنج سالی است عاشق دختر خاله ام شدم ما از بچگی با هم بودیم البته اون از من دو سال بزرگتره ولی من اصلا با این قضیه مشکلی ندارم و خیلی هم دربارش فکر کردم یک بار هم یه جورایی بهش به طور غیر مستقیم گفتم دوسش دارم البته یک بارم با پیامک ولی اون علاقه ای به اون صورت نشون نداد و گفت هنوز زوده و… که فک کنم تنها مشکلش با من سر همون سن وساله ولی در حد پسر خاله دختر خاله ای خیلی همو دوست داریم اگه میشه راهنمایی کنید چند سالیه شب و روز بهش فکر میکنم میگم زود برم سر کار که بتونم بهش برسم استرس کنکورم دارم به همین خاطر ممنون از همیار عشق💙

    • سلام دوست گرامی
      سن شما باید حدود 17 یا 18 سال باشد.
      اشاره کردید 4 یا 5 سال است که عاشق ایشان شده‌اید. یعنی از سن 12 سالگی. این سن اوج شروع دوره بلوغ و آغاز هیجان‌های زیادی است که باعث می‌شود احساساتی را تجربه کنید که خارج از کنترل شماست. اشاره کردید 2 سال بزرگتر هستند، یعنی مقداری بلوغ عاطفی ایشان زودتر از شما شکل گرفته است و به همین دلیل می‌دانند سن شما و خودش برای رابطه عاطفی مناسب نیست.
      بهتر است برای جذب ایشان، اهداف مشخصی در زندگی فردی خودتان داشته باشید و انسان پرقدرتی برای ایشان به نظر برسید. مثلاً کنکور با رتبه مناسب، شغل خوب و.. می‌تواند ایشان را ترغیب به ازدواج با شما بکند. سعی کنید در حال حاضر روی مساله درس تمرکز کنید تا نتیجه آن، او را به سمت شما بکشاند.

  • سلام من عاشق پسر عمم شدم که اونم عاشق اون یکی دختر عمم شده. و گفته که دختر عمم بهش جواب رد داده.
    من اهل دوستی نیستم اما بهش ابراز علاقه کردم و اون هیچی نگفت یعنی گفت دوستم داره ولی عاشقم نیست
    ولی من خیلی عاشقشم و نمیخوام از دستش بدم و اون خیلی ناامیده…
    وقتی درباره عشقم پیشش میگم مدام حرفو عوض میکنه که حرفی نزنه.
    ولی اخلاقش خوب بود آخرین بار ناراحتش کردم از خودم ولی پشیمون شدم و باز بهش پیام دادم چون خیلی دلتنگش شدم
    ولی مث اول نیست و از کلی پیام یدونه جواب میده و من خیلی ناراحتم
    چیکار کنم دوست ندارم از دستش بدم میخام اونم عاشقم بشه آیا راهی هست؟
    راهی هست که کاری کنم از فکر اون عشق بیرون بیاد و عاشقم بشه؟

    • سلام دوست گرامی
      ابراز علاقه شما به ایشان در صورتی که می‌دانستید دلبسته فرد دیگری هست، اقدام درستی نبوده و تا زمانی که ایشان به فرد دیگری فکر می‌کند نمی‌تواند همراه مناسبی برای شما باشد.
      همانطور که شما هم تا وقتی که در فکر او هستید نمی‌توانید به شخص دیگری فکر کنید.
      ابراز علاقه خود را قطع کنید و سعی کنید عزت نفس خودتان را بالا ببرید تا ایشان خودش برای بودن کنار شما فکر کند.

  • سلام
    من مردی 33 ساله چند روز پیش خواستگاری دختری رفتم که 36 سالش بود که هم از لحاظ تحصیلات و مالی از من بالاتر بود
    در برخورد اول خیلی از او خوشم اومد و عاشق او شدم و طبق سوالاتی که از هم می پرسیدیم وجه مشترک زیادی داشتیم ولی احساس میکنم زیاد مورد پسند او نبودم ، هنوز هم جواب قطعی از خانواده او نگرفتم
    ممنون میشوم راهنمائیم کنید .

    • سلام دوست گرامی
      تا وقتی که ایشان جواب قطعی ندادند این قضاوت‌های ذهنی شماست که شما را پیش می‌برد و نیاز دارید تا بتوانید ابتدا جواب قطعی را دریافت کنید.
      اما نکته جالب توجه این است که آیا درباره سن ایشان مشکلی ندارید؟
      اینکه او از شما از هر نظر بالاتر است سوال است که به چه دلیل شما به او گرایش پیدا کردید؟

  • سلام من ۳۲سال سن دارم و همسرم ۵سال از من بزرگتر هست و ایشون قبل از من یک دوره نامزدی نا موفق داشتن که گویا همه چیز خوب بوده و بخاطر یک دروغ یا مشروب خوردن طرف مقابل بهم خورده و بعد از یکسال با کلی دو دلی با من ازدواج کرده و الان حدود یکسال از رابطه ما گذشته و حتی یکبار هم به من نگفته دوست دارم و خیلی سرد هست حتی جدیدا تو‌گوشیش دیدم که هنوز عکسش رو هم نگه داشته و من خیلی افسرده و‌ناراحت هستم از اینکه با ینفر زندگی میکنم که دوسم نداره و خوشحالی وناراحتیم اصلا براش مهم نیست و خیلی رفتارای بد دیگه حتی تو رابطه زناشویی پس خواهش میکنم به من کمک کنید ممنون از شما

    • سلام دوست گرامی
      طرف مقابل شما پرونده گذشته را همچنان نبسته است و نیاز دارد تا بتواند ابتدا آن رابطه را تمام کند و سپس به رابطه با شما رسیدگی کند.
      باید از خودتان بپرسید دلیل اصرارتان برای اینکه با او زندگی و ازدواج کردید چه بوده است؟
      آیا تابحال برای حل این مساله به مشاور زوج درمانگر مراجعه کردید؟
      توصیه می‌کنیم قبل از هرگونه تصمیم به مشاور زوج‌درمانگر مراجعه کنید.

  • سلام وقتتون بخیر
    من با یکی از هکلاسیام در ارتباط بودم و رفتم ابراز احساس کردم ولی ایشون به من گفتن علاقه ای به من ندارن و مشکل از خودشه که نمیتونه دوباره اشتباه کنه چون قبلا هم یه رابطه داشته که ناموفق بوده میخوام بدونم چطور میتونم نظرش رو عوض کنم یا حداقل کاری کنم کمی به من علاقه پیدا کنه

    • سلام دوست گرامی
      طرف مقابل شما به علت شکست عاطفی که داشتند، اعتماد دوباره و صمیمیت را غیرممکن تصور می‌کنند. وقتی افراد پرونده رابطه عاطفی گذشته را هنوز نبسته باشند، به سختی می‌توانند مجدداً به کسی اعتماد کنند. مسئولیت اینکه او گذشته خود را فراموش کند و یا دوباره اعتماد کند، با شما نیست، چون خودش باید این مسیر را طی کند. اما می‌توانید براساس محیط مشترکی که باهم دارید یعنی همکلاس بودن، سر صحبت را با او مجددا باز کنید. اما قبل از هر اقدامی، لازم است تا برای خودتان یک بازه زمانی مشخص کنید، مثلاً بگویید من تا 3 ماه آینده تلاش خودم را برای این رابطه انجام می‌دهم. این کار باعث می‌شود که بیش از اندازه برای کسی که به شما علاقه ندارد، زمان صرف نکنید و در عین حال تلاش خود را انجام دهید. برای دریافت مشاوره نیز می‌توانید از همیار عشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.

  • با عرض ادب سلام .
    راستی پارسال بد جور عاشق یه دختری بودم که همه کار و شغلم اون بود. وقتی میرفتم دیدنش همیشه حاضر بود .میدونستم از من خوشش میاد اما یهویی فهمیدم دل به یه پسر داده که ازش خیلی بدم میومد. منم زد به سرم و رفتم با وجود اینکه رفتم اما واقعأ داغون شدم. اما بعداز یه سال تمام دوباره خواهانش شدم. سراغشو از دوستانم گرفتم گفتن همش تو خونه ست . اما یه سوال : امکان داره دوباره ازمن خوشش بیاد ؟
    لطفاً نگین بیخیالش چون تو خیالم نیست ! تو قلبم , روحم و حتی تمام وجودمه …..

    • سلام دوست گرامی
      سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید.
      یعنی شما باهم در رابطه‌ای نبودید و تصور می‌کردید که او از شما خوشش می‌آمده. بعد از این هم ایشان با یک فرد دیگر آشنا شده است، این دو مسأله باهم تداخل و تضاد دارند.
      بعد از یکسال مشخص نیست که ایشان هنوز هم به شما فکر می‌کنند یا خیر؟ می‌توانید در صورتی که ایشان در رابطه دیگری نیستند، شانس خودتان را امتحان کنید و به صورت مستقیم علاقه خودتان را مطرح کنید.

  • سلام
    من عاشق یه نفر شدم خیلی دوستش دارم و اصلا منو نمی شناسه حتی یه بار که دیدمش جلوش گریه کردم
    خیلی دوستش دارم و خیلی هم کم می بینمش آخرین باری که دیدمش یک ماه پیش بوده
    طوری شدم که با شنیدن یه آهنگ غمگین گریه میکنم و خیلی خسته شدم
    لطفا یه راه حل خوب بهم بگین ممنون میشم و اینکه من اون رو تو دلم نمیکُشم=)

    • سلام دوست گرامی
      سن خودتان را اشاره‌ای نکردید.
      ابتدا علت‌ جذابیت ایشان را برای خودتان توصیف کنید که به چه دلیلی تا این حد ایشان خوشتان آمده است.
      سپس باید مسیری را پیدا کنید تا بتوانید به ایشان نزدیک شوید و صحبت مشترکی داشته باشید. البته جزییاتی در مورد این علاقه و اینکه چطور با ایشان آشنا شدید نگفتید، به همین راهنمایی ما نیز به صورت کاملاً کلی است.
      برای کسب اطلاعات بیشتر درباره جذب عشق می‌توانید«قط‌ب‌نمای جذب عشق تا ازدواج» را مطالعه کنید و از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

  • سلام من ۲۱ سالمه از ۱۷ سالگی عاشق دختری شدم که تا الان یعنی ۴ ساله بهش نرسیدم خیلی تلاش کردم یک دوره سه ساله سیگاری شدم الان ۶ ماه ترک کردم کلا داغون شدم مشکل عصبی پیدا کردم الان هم به این امید زندگی میکنم که بهش برسم از خیلی از راه ها خواستم بهش نزدیک شم اما نشد از طریق چند تا دوستش ولی بازم نشد توروخدا کمکم کنید واسه هیچ دختری سربلند نکردم تا حالا جونیمو تا الان واسش تباه کردم کمکم کنید

    • سلام دوست گرامی
      زمانی که شما عاشق شدید سن کمی داشتید و سن نوجوانی زمان مناسبی برای انتخاب همسر نیست.
      دلایل اینکه به او نرسیدید را اشاره نکردید که بدانیم چه موانعی سر راه شماست.
      اما سیگاری شدن شما به این دلیل بود که ناکام شدید و نتوانستید به خواسته خود برسید، این مساله تقصیر طرف‌مقابل نیست.
      برای دریافت مشاوره و بررس جزییات بیشتر رابطه لطفا از رادیوعشق وقت مشاوره دریافت کنید.

  • سلام.من ۲۰سالمه و از کلاس سوم راهنمایی عاشق پسرِپسرعموی بابام هستم!یکی دوبارم بهش پیام دادم که سر صحبت رو باز بکنم باهاش ولی حتی جوابم رو نداد.همش احساس میکنم از من متنفره .خسته شدم از انتظار..حتی وسط خوشبختی هم یادش میوفتم حتی موقه خاستگاریامم اگر قبولم باشه یادش میوفتم..از یادم نمیره با اینکه سال به سالم نمیبینمش!چیکار کنم؟

    • سلام دوست گرامی
      مدت زمان زیادی است که درگیر این دوست داشتن شدید و گویا همه زندگی‌تان وابسته به این احساس شده است.
      ابتدا روی جذابیت‌های خودتان تمرکز کنید تا بتوانید حس خوبی به خودتان داشته باشید. اینکه دائما حس کنید که کسی که جواب شما را نداده است، یعنی از شما متنفر است، حس خوبی به شما نمی‌دهد.
      سپس برای نزدیک شدن به ایشان بهتر است که شیوه صحیح جذب عشق را آموزش ببینید. ما در رادیوعشق این آموزش را در اختیار شما قرار می‌دهیم.

  • سلام من ۱۸ سال دارم دو سالی هست من عاشق یه دختری شدم که واقعا بدون تردید میتونم بگم که حس قوی و برگشت ناپذیری که تا حالا رو کسی نداشتم اما افسوس که هیچ ذره ای به من علاقه نشون نداد و هر کاری که میتونستم تو این مدت کردم اوایلی که عاشقش شدم دیدم که با کس دیگه ای رابطه داره اما من میگفتم که من تو رو بیشتر از اون پسره دوست دارم ولی هیچ فایده ای نداشت با خودم تصمیم گرفتم صبر کنم تا خودش بفهمه که اون پسره عاشق واقعی نیس و کارشون به کات بکشه که همین طورم شد این مدت ۸ ماهی کشید و من تو اون دوره ذره علاقم کم نشده بود بهش که دوباره نزدیکش شدم و ابراز علاقه کردم و هر کاری که میتونستم در روز تولد و هر مناسبتی که بود کردم و میخواستم بدونه که هیچ کسی تو این دنیا اونو قدر من دوس نداره و اوایل بهتر نتیجه داد و با من نسبت به قبل مهربون شد و کادویی که براش خریده بودم رو ازم گرفت و شمارش رو که تو این یک سال نتونسته بودم بگیرم گرفتم اما بعد از اون به یکباره سرد شد و تلفن من رو مسدود میکرد و هر چه میگفتم چرا این کارو کردی میگفت شمارت تو گوشیم سیو نیس به خاطر همون رد تماس زدم ولی این حرفش ناراحتم میکرد که اون حتی سیو کردن شمارم رو عار میدونس گذشت و گفتم که میخوامش ولی اون گفت عاشق کس دیگه ای هست و گفت غیر اون نمیتونه با کس دیگه ای باشه منم تو کتم نمیرفت چون صبر کرده بودم رابطه قبلی تموم شه و خیال میکردم که بعد اون پسره به من فکر کنه نه پسر دیگه ای اما اونطور نشد و خیلی نا امید شدم اما نسبت به عشق واقعیم هیچ شکی نداشتم ولی به من گفته بود که درکش کنم و تنهاش بزارم و هی پیام ندم بهشو این حرفا و به دوست نزدیکمم گفته بود اگه من قسمت اون باشم سرنوشت هم اون میشه اون میگفت من میدونم سعید(یعنی من)با هیچ کس دیگه ای غیر من دوست نمیشه ولی منم خودم عاشقم.بعد این حرفا و فشار اطرافیان که میگفتن دیگه بیخیالش شو من مجبورا یه مدت دور شدم و کمتر دوروبرش رفتم اما دائما در حال غصه خوردن بودم که روزگار گذشت که شنیدم با کسی دوست شده که از لحاظ مالی هم خیلی از من سر تر بود اما خودم میدیدم که اون پسره اصلا علاقه واقعی نسبت بهش نداره و خیلی راحت بدستش آورده و از دست دادنش اصلا براش فرقی نداره الان یه مدت هست که با اون پسر هم به مشکل خورده تقریبا کات هستن و من هم بعد این مدت نمیدونم چیکار کنم از یه طرف فکرش از سرم نمیره از یه طرفم هیچ‌علاقه ای نداره لطفا کمکم کنید🙏🙏

  • سلام من پسری ۱۷ساله و مذهبی هستم چند وقته که دختر عموم با رفتار هایی که نشون داده من رو متوجه کرده که حسی نسبت به من داده من هم متوجه شدم و شماره اش رو گرفتم و باهم در ارتباط هستیم اون از من ۱سال بزرگتر هست ولی چون نیمه اول سال متولد شده الان پشت کنکوری هست من هر چه قدر ازش میپرسم که تو حسی به من داری میگه نه اما رفتار و گفتارش این رو نشون نمیده چون دختری هست که اصلا با پسر ها صحبت نمیکنه به جز فامیل که اونم فقط سلام و علیک هست،من بهش گفتم که به اون علاقه دارم اما اون انکار میکنه که حسی نسبت به من داره
    لطفا سریع پاسخ بدید من از این برزخ خارج بشم

    • سلام دوست گرامی
      اشاره نکردید چه رفتارهایی در ایشان بوده است که احساس کردید او به شما توجه و علاقه دارد؟
      کنکور داشتن ایشان و اولویت‌های دیگر می‌تواند علت این باشد که نخواهد این علاقه را بپذیرد. اما نکته مهم اینجاست که سن شما برای ابراز علاقه و بودن در یک رابطه سن مناسبی نیست. سن نوجوانی اوج هیجان داشتن است که ممکن است شما هر رفتاری را در او به نشانه علاقه بدانید.
      بنابراین تا زمانی که به وضعیت باثباتی نرسیدید و دستاورد محکمی نداشتید، ابراز علاقه خود را دیگر مطرح نکنید.

  • سلام من عاشق دخترخالم شدم اون هرچیزی ک میخواد بهش میخرم بهشم گفتم ک من عاشقتم ولی میگه چون تو پسرخالمی خجالت میکشم ازت منم هرچه قد میگم خجالت نداره ک من به همه میگم تورو میخوام اگ تو اوکیو بدی دوسم داره مطمئنم چون خودش گفته ولی هرکاری میکنم میگه ن میشه کمکم کنید؟

    • سلام دوست گرامی
      اشاره‌ای به سن خودتان و طرف مقابل نکردید.
      دلیل جواب نه ایشان اگر فقط خجالت کشیدن است، بهتر است با یک بزرگتر صحبت کنید و به صورت جدی و با اطلاع خانواده این ارتباط را شکل دهید. اما اگر مخالفت ایشان دلیل دیگری دارد، باید آن موانع را از سر راه بردارید.

  • من درگیر عشقی یکطرفه شدم باید چیکارکنم اون خودش قبلا عاشق شده واسه همین نسبت به همه چیز بدبین شده امیدوار باشم یاخیر

    • سلام دوست گرامی
      جزئیاتی از این علاقه یکطرفه نگفتید.
      به صورت کلی وقتی شما یکطرفه برای فردی و رابطه‌ای سرمایه‌گذاری می‌کنید، یعنی پذیرفته‌اید که ممکن است او هیچوقت به اندازه شما عاشق نباشد و مایل به برقراری رابطه نباشد.
      اشاره کردید که ایشان به دلیل شکست احتمالی قبلی، بی اعتماد است. به این نکته توجه داشته باشید که شما پرستار عاطفی او نیستید که حالش را خوب کنید و به زور اعتماد تخریب شده او را اصلاح کنید؛ ایشان باید خودش هم مایل باشد که نیاز دارد بالاخره به شخصی اعتماد کند و رابطه خوبی را تجربه کند.

  • سلام من عاشق شدم عاشق ی پسر ۱۷ ساله خیلی دوستش دارم ولی اصلا منو نمی شناسه ولی خب من خیلی دوستش دارم نمیدونم بهش بگم نگم:(

  • سلام.میخواستم ک ازتون نظر بخوام و کمکم کنید..یه ماه دیگه تولد دوست پسرمه ولی تورابطمون خیلی فاصله افتاده…میخوام براش هدیه بخرم ولی نمیدونم چی بخرم ک دوس داشته باشه ..دلم میخواد بهترین هدیه ای باشه ک گرفته ..تصمیم داشتم ازش بپرسم واس تولدش چیزی ک لازم داره رو بخرم ولی دوستام میگن خودم یچیزی بخرم و سوپرایزش کنم..بنظرتون چی بخرم ک خوشحال بشه..اگه تجربه داشتین وهدیه دادین یا گرفتین ک دوس داشتین لطفا ب منم بگین😢

  • من ۱۷سالمه عاشق یک دختری شدم که همسن خودمه ولی چن روز کوچیک تره یه نسبت فامیلی ریز ام داریم ما توی۲شهر مختلف زندگی میکنیم تو اینستا باهم حرف میزدیم طی یه داستانی من عاشقش شدم و مدتی گذشت و ابراز علاقه کردم گفت شرمنده من یکیو دارم که همه دنیامه . ولی چت کردنمون سرجاش بود بعداز این اتفاق گفتم حالا که این عاشق یکی دیگس بهتره یکم فاصله بگیرم ازش الان فقط استوری همدیگرو میبینیم و بس
    چیکار کنم ک اونم عاشقم شه آیا امیدی هس؟

    • سلام دوست گرامی
      چون طرف‌مقابل به صورت مستقیم گفته است که شخص دیگری را دوست دارد، بهتر است که روی این رابطه و گفتن احساسات‌تان سرمایه‌گذاری زیادی انجام ندهید.

  • سلام
    من يه دختر ٢٩ساله هستم كه با يه اقاي ٣٩ساله كه شهر ديگه هستن دورادور اشناييت داشتيم و من رو به ايشون براي ازدواج پيشنهاد داده بودن ولي خب بنابر مشغله كاري ايشون پيشقدم نشده بودن بعداز گذشت يكسال از اون پيشنهاد يك ماهي ميشه كه باايشون خودم ارتباط گرفتم و كم و بيش باهم حرف ميزديم ايشون بسيار رسمي ارتباط برقرارميكنن و دليلشون حفظ احترام من هست از قبل هم در پيام هاشون گفته بودن كه صلاح به اينه كه چون ميدونن وابسته ميشن بهتره اول حضوري همو ببينيم بعدا بيشتر ارتباط برقرار بشه تا يك روز كه باهم مكالمه تصويري داشتيم ايشون خيلي صميمي تر شدن و گارد رسمي بودنشون شكست ولي از بعد اون روز يكم گويا جلوي خودشون رو گرفتن كه در حد ريپلاي اينستا واكنش ميدادن ،من از ايشون خوشم مياد و دوسدارم بيشتر ارتباط داشته باشم و هرروز باهاشون صحبت كنم كه پررنگ بشم براشون ولي يك هفته اي ميشه كه سعي كردم يكم مراعات كنم زياد تو فضاي مجازي نباشم تا ببينم ايشون خودشون عكس العملي نشون ميدن يا خير كه خب فعلا خبري نيست حالا بنا بر اينكه قرار بوده كمي از مشاغل كاريشون كه كم شد بيان و ببينيم همو بنظر شما كار من درسته كه خيلي ديگه پاپيچ ايشون نشم تااونموقع و هي پيام ندم بهشون؟ازطرفي هم خب انقدر هميشه ادم هايي سر راهم قرار گرفتن كه سرقولشون نموندن ميگم نشه اينطوري كه هركه از ديده برفت از دل برود و يادشون بره قول دادن ميان
    خواستم نظر شمارو هم بدونم كه چه كاري تو اين موقعيت صلاحه باتوجه به اينكه ايشون ادم احساساتي پر مشغله و محتاط وخب اشناهستن نميخان خيلي بيگدار به اب بزنن تاهمو نديديم
    لطفا رفتار درست در اين موقعيت رو بمن بگيد ممنونم🙏🏻

    • سلام دوست گرامی
      اشنایی دور یعنی از طریق اینستاگرام اشنا شدید؟ پیشقدم شدن شما برای رابطه تا وقتی ایشان قرار ملاقات جدی ای برقرار نمی کند، صحیح نیست. بله نباید پاپیچ ایشان بشوید، چراکه او موضع خود را بیان کرده است و گفته تا وقتی ملاقات حضوری نشود، رابطه برایش جدی نیست، پس زمان خود را هدر ندهید. بهتر است برای مسیر درست جذب عشق ایشان از مشاوره همیار عشق ، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.

  • سلام من ۳۰سالمه و عاشق دختری شدم ک کمی از لحاظ مالی نسبت ب خانواده من برتری دارن قبلا رودر رو از ایشون خواستگاری کردم و اون هم قبول کرد و بسیار از درخواستم خوشحال بود اما بعد از مدتی گفت تو پسر خوبی هستی همه چیت خوبه ولی من تاحدودی مسائل مالی هم برام مهمه
    من کارگر هستم و تو شرکت کارمیکنم و حقوقم درحد ۳تومنه میشه راهنمایی کنید چکار باید کنم ک بهش برسم

    • سلام دوست گرامی
      یکی از فاکتورهای مهم در مشاوره پیش از ازدواج بررسی وضعیت مالی و اجتماعی طرفین است. زمانی که در این مساله تفاوت وجود داشته باشد، باید انگیزه دوطرف از ازدواج با شخصی که از لحاظ مالی برتری دارد، بررسی شود. برای بررسی بیشتر رابطه خود با مشاوران همیار عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

  • سلام من دختری هستم ۲۰ساله..۵ساله با پسری حرف میزدیم(فقط با چت)یعنی اصلا نمیتونستم با پسری تلفنی حرف بزنم یا بهتر بگم صدای پسر میشنوم کلا لال میشم..خلاصه اوایل اشناییمون یه حسایی بهش داشتم ولی بهم گفت خواهر و منم سعی کردم بیخیالش بشم چون هنوز خیلی وابستش نبودم ولی نزدیک سه سالی هست ک خیلی بهش وابسته شدم خیلی دوسش دارم ..منی ک پسر دوقدمیم میدیدم پاهام میلرزید باهاش رفتم بیردن و کنارش بیخیال عالم بودم و برام مهم نبود ک کسی ببینتمون خلاصه خیلی بهم خوش گذشت و کلی حرف زد و منم فقط نگاش میکردم و میخندیدم حتی بخاطرش دلمو ب دریا زدم و برای اولین بار باهاش تلفنی حرف زدم ..ولی تازگیا باهام سرد بود، پروفشم عاشقانه گذاشته بود ازش پرسیدم ک با کسی دوست شدی گفت اره . منم ک وانمود کردم برام مهم نیست ولی.دنیا رو سرم خراب شد ولی بعدش شک کردم چون هرچی میشد بهم میگفت حتی راجب دوس دختر قبلیشم بهم میگفت من تو دلم طوفان میشد وفقط با شکلک خنده جوابشو میدادم حتی ب پروفشم شک کردم چون حتی واس بیو گرافیه تلش هم از من متن میخواست و پروفی ک گذاشته بود قبلا هم واس لجبازی گذاشته بود.. وقتی دلیل سرد بودنشو پرسیدم گفت سردم چون فک میکنم داری وابستم میشی،نمیدونست ک من سالهاست وابستش شدم..خلاصه اول انکار کردم ک بد برداشت کرده ولی بعدگفتم حالا ک خودش حرفشو اورده منم دلمو ب دریا بزنم و همچیو بهش گفتم ولی اون جوابی نداد..بعد دوهفته اشتباهی بهش زنگیدم و بعد بهش پیام دادم ک سوتفاهم نشه اونم جوابمو داد و باهم احوالپرسی کردیم و مامانم دیده بودش ک اومده محلمون دور زده واینو هم بهش گفتم خلاصه میخندیدواصن بروم نیاورد حرفامو منم حرفمونو زیاد طولش ندادم و خدافظی کردم روز بعد دیدم پروفشو برداشت خوشحال شدم ولی بازدوباره همونو گذاشت..من فک میکنم ک اینجوری میزاره ک من بیخیالش بشم ولی من میخوام باهاش بحرفم ک نظرش راجب من و حرفایی ک زدم چیه ک تکلیفم روشن شه..نمیدونم چیکار کنم ک دوباره مثل قبل باشه و اونم منو دوس داشته باشه..خیلی تو فکرشم خیلی دوسش دارم خیلی تو فکرم باهاش خیالپردازی میکنم خیلی برام سخته ک بیخیالش بشم..چیکار کنم ک بهش ثابت بشه چقد دوسش دارم..لطفا راهنماییم کنید ببخشید ک طولانی شد..ممنون😔😔

  • سلام و ارادت و خسته نباشید خدمت تمامی ادمین های سایت و تمام دست اندرکاران
    بنده پسری هستم ۲۲ ساله و وضع مالی بدی هم ندارم و ماشین و با حقوق برجی ۷ تومن هم میگذرونم و و مهندس فنی یک شرکت تولیدی هستم و موقعیت اجتماعی متوسطی هم دارم و اهل قم هستم و تقریبا بخاطر کار هفته ای دوروز تهرانم و یه یک دختر ۱۹ ساله اهل تهران علاقه مند شدم و حدود ۳ ماه هست که باهم رابطه داریم که اول رابطه خیلی بهم توجه داشت و من احساس میکردم رابطمون دو طرفست و جفتمون به یک اندازه همدیگرو دوست داریم من با تمام سخی و مشکلات کاری اقتصادی که در جامعمون هست و همه داریم تحمل میکنیم برای این دختر کم نزاشتم و هیچوقت هم داخل رابطمون غروری نداشتم و بخاطر احساس و علاقه ای که بهش دارم هیچوقت جواب رد به هیچ چیزی ندادم و فقط یک سری از محدودیت ها براش قائل بودم و بسیار جزئی ولی با وجود این همه توجه و علاقه شدید بعد از ۳ ماه رابطه طرف مقابلم حسش خیلی کم شده و حتی دو یا سه بار هم پیشنهاد قطع رابطه داده که بشدت افسردگی و ناراحتی کشیدم و شدیدا احساس میکنم رابطمون یک طرفه شده من بهش گفتم که دوست داری چجور باشم خرابم کن از نو بساز از لحاظ چهره هم خوبم و کم و کاستی ندارم و پرورش اندام هم کارمیکنم و تو اون هم مشکلی ندارم قدمم بلنده و هیچ کم و کاستی تو خودم نمیبینم اقعا و هیچوقت هم تا حالا سعی نکردم به طرفم بگم که من اینم ، من اونم…. و بسیار خاکی و خونگرم و بدون کوچکترین منتی یا چیزی تو رابطمونم ولی واقعا فکر نمیکنم بعد از این همه این تفاسیر لیاقت من بی توجهی و سرد شدن باش و دلیلش رو نمیدونم و نمیدونم که باید چیکار کنم و بسیار ناراحت و دلسرد شدم و خیلی حواستم که روحیم خراب نشه و توزندگیم دخیل نکنم ولی نمیشه و افسرده شدم
    ممنونم از مطالعتون و معذرت میخوام که طولانی شد و خواهشمندم که اگه میتونید در اسرع وقت راهنماییم کنید چون واقعا کلافه شدم بسیار سپاسگذارو مچکرم
    خداقوت.

    • سلام
      طوریکه میگین مشخصه حسابی برای این رابطه انرژی گذاشتین ولی من فکر می‌کنم یه جاهایی زیاده‌روی کردین و اونطور که لازمه احساس قدرت‌مندی به طرف مقابل‌تون ندادید. مهم‌ترین ویژگی که در مردان برای خانم‌ها جذابه قدرتمندی و اعتمادبه‌نفسشونه. اینکه هرچیزی که طرف مقابل‌تون میگه انجام بدین یا بخواین اون به خواسته خودش شما رو از خراب کنه و از نو بسازه!، به طرف مقابل‌تون القا میکنه که شما اعتماد به نفس کافی ندارید. درسته که در رابطه دونفر باید به خواسته‌ها و سلایق هم احترام بگذارند اما نباید خودشون رو کاملا تغییر بدن. به نظرم بهتره کمتر در مقابل ایشون احساس ضعف نشون بدین و به خواسته‌های خودتون هم توجه کنید. برای بررسی دقیق‌تر پیشنهاد می‌کنم با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

  • سلام من یک پسر هستم من عاشق یکی از دختر های فامیلم شدم ولی اون رو به روم گفته که من دوست داره ما تو صفحه هامون با هم چت می کنیم اون همیشه به من جواب سرد می ده و همش از من فرار می کنه باهم چت می کنیم زود خداحافظی می کنه سه هفته پبش باهم چت کردیم گفت بهتره این رابطه تموم شه و من چند روز افسردگی گرفتم نمی دونم چیکار کنم من دوسش دارم فقط می دونم با احساسات من بازی کرده ولی من دیونش هستم چطوری عاشقش کنم؟

  • سلام
    وقت شما بخیر
    من دختری هستم 30 ساله که حدود یکسال و نیم پیش با پسری مودب و با شخصیت آشنا شدم که پس از مدت کوتاهی به من پیشنهاد ازدواج داد، اما درخواست کرد که شناخت بیشتری نسبت بهم داشته باشیم، من هم قبول کردم.
    همان اوایل از من پرسید که تا بحال عاشق شده ام یا نه؟ من با وجود خواستگاران و شرایط خوبی که داشتم عاشق نشده بودم ولی عاشق این آقا شدم و الان جدایی از این شخص برایم بسیار سخت شده…
    این آقا از همان اول گفت که عاشق دختری بوده که موفق نشده با او ازدواج کند و تا آخر عمرش عاشق هیچ دختری نخواهد شد، البته دختر مورد نظر ازدواج شده و هیچ رابطه ای وجود ندارد و مربوط به چند سال پیش است…
    من مدتها لحظه شماری می کردم که با هم ازدواج کنیم، الان خانواده من و این شخص در جریان هستند و تقریبا در شرف ازدواج هستیم و صحبتهای پایانی را داریم انجام می دهیم ولی من اصلا حس خوبی را که قبلا داشتم ندارم.
    این شخص مداوم به من می گوید که عاشقم نیست و فقط به من عادت کرده و دوستم دارد و بیشتر درباره مهریه کم صحبت می کند و …
    قبلا خواستگارانی که داشتم حاضر بودند همه کار برای آینده و خوشبختی من انجام دهند تا من با آنها ازدواج کنم، اما شخصی را که عاشقانه دوستش دارم روی مسائل مالی خیلی حساسیت دارد و نگران آینده و زندگی مشترکم هستم.
    البته خودش می گوید مرا خوشبخت می کند و نگرانی وجود ندارد ولی این روزها خیلی نگران آینده ام هستم و …
    لطفا راهنماییم کنید؟
    متشکرم

    • سلام دوست گرامی. آنطور که از نوشته شما برداشت کردم، نامزد شما هنوز نتوانسته است سوگ ارتباط قبلی را سپری کند و این مساله هنوز برای ایشان مهم است.در این صورت بهتر است پیش از ازدواج حتما از مشاوره پیش از ازدواج بهره مند شوید سپس مقدمات ازدواج را فراهم کنید. می توانید از مشاوران همیار عشق نوبت تلفنی یا آنلاین مشاوره بگیرید.

  • سلام خسته نباشید..
    من ۴ ساله از یکی از اقوام خیلی خوشم میاد و واقعا دیوونه وا دوستش دارم و هرچی سعی میکردم ک باهاش ارتباط برقرار کنم و دوست بشم نمیشد
    خیلی به هم نزدیکیم از بچگی با هم بزرگ شدیم
    به تازگی با کمک دوستاش فقط بهم اوکی داده ولی اصلا احساسی بهم نداره و من خیییلی ابراز احساسات میکنم بهش و هرکاری میکنم میگه فعلا نمیدونم جیزی باید ببینیم چی میشه …
    من دارم دیوونه میشم خیلی کلافم خیلی دوسش دارم و له له میزنم یه بار بگه دوسم داره
    لطفا زود پاسخ بدید…

  • سلام
    من ۸ ساله عاشق یکی از فامیلامون هستم. وقتی که دبیرستانی بودم بعد از مدتها دیدمش و یه جورایی خیلی ازش خوشم اومد. حتی توی اون لحظه اصلادوست نداشتم نگاهم رو از روش بردارم و بعد از اون هم به دلیل مهمونی های فامیلی مرتب میدیدمش. توی مهمونی ها وقتی که هواسش بهم نبود نگاهش میکردم و تا جای امکان سعی میکردم که تماس چشمی باهاش نداشته باشم. هر وقت میدیدمش نا خاسته جلوش یه سوتی میدادم و همش دست و پام رو گم میکردم تا این که به مامانم گفتم که دیگه دوست ندارم مهمونی خانوادگی داشته باشیم و رفت آمدمون رو کمتر کنیم چون هر وقت که میدیدمش خییلی خوشحال میشدم و بعد از اون افسردگی میگرفتم. چند بار تصمیم گرفتم باهاش توی شبکه های اجتماعی صحبت کنم ولی خوب همیشه سرد پاسخ میده. و چون فامیل هستیم نمیتونم مستقیم احساساتم رو بهش بگم. خیلی دوسش دارم ولی اصلا نمیتونم بهش اعتماد کنم چون میدانم به شدت ادم دختر بازی هست و خانواده من زیاد ازش خوششون نمیاد. واقعا نمیدونم باید چی کار کنم. لطفا راهنمایی کنید.

    • سلام
      باتوجه به ویژگی‌هایی که از ایشون ذکر کردید و نظر منفی احتمالی خانواده‌تون به نظر نمیرسه ایشون فرد مناسبی براتون باشن. ضمن اینکه ایشون به پیام‌های شما سرد جواب میدن که یا میتونه به دلیل نسبت فامیلی باشه یا نشون دهنده اینه که علاقه دوطرفه نیست.

  • سلام من دو سال با یک خانمی یک رابطه کاری داشتم تو این دو سال با هم خودمونی تر شدیم نمه نمه ایشون تو این مدت تعریف از من زیاد میکردند حالا راست یا دروغ نمیدونم رابطه مون به این صورت بود که فقط تو تلگرام صحبت میکردیم دوبار همو تو شرکتی دیدیم که براش کار میکردیم اخر سری ها دیگه انقدر با هم خودمونی شده بودیم که ایشون خیلی راحت ادرس منزلشون به من دادند گفتند این ورها گذرتون افتاد قدمتون‌سر چشم تشریف بیارید وقتی بهشون علاقه ام رو گفتن هی دست پس میزدند با پا پیش میکشیدند شوخی میکردند و بعد بهم گفتن دلم میخواد یکبار قبل اینکه بهت نه بگم از نزدیک ببینمت با هم تو کافه قرار گذاشتیم و شماره اش هم در اختیارم گذاشت ایشون تو قرار خیلی هم میخندید بعد که خداحافظی کردیم شبش جواب منفی داد وقتی ازش دلیل خواستم گفت اخه من طاقت سختی واسه همین نباید هیچ وقت ازدواج کنم میترسم به یکی دل ببندم طرف پشتمو خالی کنه میترستم علاقه ات گذرا باشه حتی فردای روز عقد نظرت عوض شه بعد من باهاشون صحبت کردم ایشون متقاعد شدن که باز بیشتر فکر کنن بعد دوباره چند روز بعدش جواب منفی دادن وقتی دلیل خواستم گفت چون من خیلی پر توقعم بعد گفتم توقعاتتون چیه اولش نگفتن گفت گفتنش فایده نداره چون خودم میدونم اخرش چی میشنوم بعد گفتن خونه باید از خودت داشته باشی عروسی مفصل و برای دوران عقد مقدار مناسب طلا و هزار تا چیز دیگه بعدش گفتن دوست دارم یکبار میامدید منزلمون شاید نظرتون عوض شه فکر کنید اونی که فکر میکنید نیستم قرار شد با مادرشون صحبت کنن بعد شماره منزلشون رو با ما بدن فرداش پیام دادن مادرشون گفته نه و مخالفه تا شبش جواب پیام منو ندادن شبش پیام دادم ازت خوشم نیامده دوست داشتن که زوری نیست من بهشون گفتم پس مخالفت مادرت بهونه بود گفت نه صبح به مادرش گفت مادرش گفت نه و دروغ نگفته بعد این قضیه یکی از اشناهامون رو فرستادم با پدرشون صحبت کرد پدرش گفت ما فامیلی ازدواج میکنیم یک مدت زمان گذشت اشنامون دوباره زنگ زد با خود دختره صحبت کرد همه اش پای تلفن این خانم میخندید در دلیل نه گفتن با خنده میگفت به دلم نشسته بعد اشنامون وقتی میگفت به دلت نشسته میخندید میگفت نمیدونم بعد اشنامون بهش گفت بیا این اقا رو قانعش کن چون ایشون بدجور در عذابه ایشون در جواب گفتن این اقا داره دروغ میگه علاقه ای نداره فقط در جهت منافع خودش برای سو استفاده امد سمت من تو تمام این مدت یک عزیزم تو پیام هاش به من نگفت و خیلی سیاست داشتن این اقا بعد صحبت همینطوری بی نتیجه تموم شد و به گفته اشنامون ایشون همه اش میخندید با خنده صحبت میکرد دفعه دوم که زنگ زد اشنامون بهش خیلی خشک و سرد گفت اصلا دلم نمیخواد راجع به این موضوع صحبت کنم و اشنامون هم ناراحت شد گفت من فکر میکردم شان شما بیشتر باشه اگه دوست داشتید به این اقا زنگ‌بزن و قانعش کن به درد هم نمیخورید. به نظر شما این علاقه یک طرفه است و من واقعا به دلش نشستم؟ اگه یکطرفه است ایا امکان داره به یک علاقه دوطرفه تبدیل. ضمنا تو این مدت این خانم خالی هم کم و بیش بسته بود فکر میکنم به من گفته خونه شون ۳۰۰ متر حیاط داره که من وقتی رفتم دم خونشون دیدم یک خونه خیلی قدیمی و داغون طرف چهارراه سیروسه که ۳۰ متر هم حیاط نداره. یعنی واقعا به دلش نشستم؟

    • سلام. به نظر می‌رسه که این علاقه دو طرفه نیست و البته این تمام موضوع نیست. رفتارهایی که از این خانم بیان می‌کنید به نظر میرسه نوعی سردرگمی داره و اگر رابطه‌تون هم ادامه پیدا کنه باعث میشه این سردرگمی و بلاتکلیفی نذاره که رابطه امنی داشته باشید و هر زمان ممکنه باز بی‌دلیل جواب منفی بده. بهترین کار برای شما اینه که از ایشون فاصله بگیرید و دیگه چه خودتون و چه از طریق واسطه پیگیری نکنید. این فاصله گرفتن در مواردی باعث میشه که فرد مقابل هم به شک بیفته که شاید نباید این‌طور رفتار می‌کرده.

      • تمام موضوع نیست یعنی ممکنه موضوعات دیگه بغیر از به دل نشستن هم باشه؟مثلا همون رسم فامیلی ازدواج کردن خوانواده شون؟ من خودم هم دیگه مدتیست پیگیر نشدم. یعنی ممکنه پیگیر نشدن من باعث تغییر تحولاتی در ایشان بشود؟

  • سلام من دختری 19ساله هستم و عاشق یکی از فامیل های مان شده ام اما اصلا نمی توانم احساساتم و بهش بگم چون یکی از دلیلش اینه که به خاطر عشقی که واقعا بهش داشتم دروغ گفتن و اون هم از اون دروغ اطلاع داره اصلا نمی دونم چجوری بهش توضیح بدم و چجوری عشقمو بهش بگم

  • سلام من یه پسریو دوس دام حتی بش گفتم دوسش دارم اما اون منو نمخواد یه مدت به هم پیام مدادیم اما اون خیل سرد جواب میداد تا اینکه عمم و شوهرش فهمید ک شوهر عمم عموی پسره بود و من دیگه بش پیام ندادم.تا اینکه یکی از دوستام بش پیام داد گف من نمیخوامش ومن ب هیچ وجه نمیتونم اونو فراموش کنم اصلا هیچ زندگیو بدون اون نمیخوام در ضمن ما فامیلیم حالا چی کار کنم؟توروخدا رهنمایی کنید

    • سلام.
      متاسفانه خیلی وقت‌ها شرایط زندگی واقعی با خواسته‌های ما هماهنگ نیست و اینجاست که چیزی جز رسیدن به پذیرش کمک‌مون نمی‌کنه. البته که رسیدن به پذیرش اصلا ساده نیست. هم زمان‌بره و هم خیلی دردناکه. برای همین احساس شما و اینکه فکر می‌کنید زندگی رو بدون فردی که بهش علاقه دارید نمی‌خوایید قابل درکه. اما رابطه یک موضوع دوطرفه است و هر دو نفر باید با میل و اشتیاق براش داشته باشن. بهتره به جای ایشون تمرکزتون روی حال خودتون بگذارید و یه مدت روی خودتون کار کنید. پیشنهاد می‌کنم حتما با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.

  • سلام وقت بخیر
    بنده 19سالمه از 13سالگی با به اقا پسر اشنا شدم و ب اصطلاح ایشون عشق اولم شدن. من مهارتهای رابطرو بلد نبودم و هرسری که رابطه قطع شد و مجدد وصل شد همه چیو خراب کردم. اخرشم ایشون پارسال رفتن سراغ کسه دیگ. ایشون تو رابطه بامن همیشه دنبال خوشحالی و خوبی به من بودن ولی من با وجود علاقه ی شدیدم محبت کردن بلد نبودم. هیچ خواسته ی جنسی ازمن نداشتن ولی سراغ اونی ک رفتن همه جوره باهم رابطه برقرار کردن
    من یعد از یک سالو نیم بهش پیام دادم و استقبال گرمی ازم کرد و گفت اشتباهم این بود ک نه هیچوقت فهمیدم چقد دوسم داره و نه خودم ابراز عشق کردم
    من الان سه ماهه که با یکی اشنا شدم ولی نمیتونم عشق اولمو فراموشش کنم دوسدارم همه چیو باهاش از اول از صفرشروع کنم. چکارکنم؟ بنظرتون میشه رابطرو از نو بسازم؟ من واقعا دوسش دارم ولی فقط یک سال از خودم بزرگ تره و موقعیت اجتماعی خاصی نداره. بنظرتون میتونم کمکش کنم باهم رشد کنیم و پیشرفت کنیم؟ من واقعا بهش علاقه دارم دوسش دارم

    • سلام
      طبیعیه که تا وقتی ایشون در ذهن شماست نمیتونید برای رابطه دیگه ای انرژی بگذارید و حتی ممکنه فرصت‌های دیگه تون رو هم از بین ببرید. پس اول باید تکلیف این موضوع رو برای خودتون مشخص کنید. اینکه دوست دارید دوباره با ایشون شروع کنید و ادامه بدید آرزوی شماست ولی باید دید چقدر با واقعیت همخوانی دارد. باید اول ببینید خواسته شما از یک رابطه چیه؟ آیا حاضرید چند سال زمان بگذارید تا یک رابطه جدی رو بسازید و طرف مقابل‌تون هم آمادگی‌های لازم رو کسب کنه؟ باید دید اصلا ایشون تمایل به این موضوع داره و اصلا این رابطه برای شما میتونه مناسب باشه؟ آیا مهارت‌هایی که بلد نبودید رو یاد گرفتید؟ همه این مسایل باید بررسی بشه تا در نهایت بتونید تصمیم صحیحی بگیرید و اگر همچنان خواستید با ایشون وارد رابطه بشید، به شیوه درستی عمل کنید. پس پیشنهاد می‌کند برای بررسی این موارد با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید.

  • سلام پسری ۲۷ ساله هستم و مدتی هست با دختری آشنا شدم .در ابتدا فقط با هم حرفای درسی و معمولی میزدیم اما به مرور صحبت هامون زیاد شد و من بهش علاقه مند شدم.اون قبلا یه بار شکست خورده و هنوز نتونسته شخص گذشته رو فراموش کنه ….وقتی بهش ابراز علاقه کردم واکنش نشون داد و بعد از کلی صحبت کردن در آخر بهم گفت که حتی اگه اون شخص رو هم فراموش کنم به تو هیچ حسی ندارم و نخواهم داشت و فقط دوست معمولی من هستی…..به نظرتون میتونم با صبر و تحمل و امید به آینده کاری انجام بدم ؟؟؟

    • سلام
      داشتن امید در همه زندگی خیلی خوبه ولی این امید باید بر مبنای یک سری واقعیت‌ها باشه. مثلا ممکنه من امید داشته باشم تا یک سال دیگه 500 میلیون پول به دست بیارم اما باید دید این امید چقدر بر مبنای واقعیت و عملیه و اصلا من برای این امید چه کارهایی می‌کنم؟ شما هم نباید واقعیت رو نادیده بگیرید. بله می‌تونید صبر کنید شاید روزی علاقه‌ای در ایشون به وجود اومد ولی احتمالش خیلی کمه. ایشون اول باید فرد قبلی و تجربه سختی که داشته را در خودش حل کنه تا بتونه به فرد دیگه‌ای علاقه‌ سالم پیدا کنه. ضمن اینکه گفتن حتی در این صورت هم به شما علاقه‌مند نمیشن و احتمالا ایشون معیارهایی برای یک شریک عاطفی دارند که در شما وجود نداره. خوبه باهاشون صحبت کنید و ببینید علت این حرفشون چیه. شاید با تغییرات کوچکی در رفتار یا شرایط‌تون این اتفاق بیفته، البته بعد از رفع درگیری این خانم با رابطه قبلیشون. ولی اگر می‌بینید منطقا این علاقه نمیتونه ایجاد بشه بهتر خودتون رو درگیر امید واهی نکنید و البته بدونید که از این به بعد ایشون دوست معمولی شما هم نمیتونه باشه چون شما بهش احساس دارید و هرچه بیشتر با هم ارتباط داشته باشید این احساس یک طرفه شدیدتر میشه و کنار اومدن باهاش سخت‌تر

  • سلام من پسری۱۷سالم از ی دختر ۱۶عاشق شدم واقعا دوسش دارم 4سال همسایمان بود من خودم پسر ی کاسبم هر موقع رد می شد نفسم بالا نمی اومد ضربان قلبم بالا می رفت حتی بعضی موقع سرم درد می کرد همیشه مغازه وایمیسم تا اون ببینم بعد از مدتی پیچ اینستگرام پیدا کردی به سختی که پیج شخصی بود ولی تو بیو اینستگرام نوشته بود(alirezam♥️💍)از اون روز دارم گریه می کنم حتی سه تا پیچ مخفی باز کردم تا اکانتش باز کنه نکرد هر روز عکس شو می بینم هر کاری کردم از یادم بره نشود 😭😭😫ترو خدا کمکم کنید گفتم ترو خدا .من اونو دوست دارم اون یکی دیگو

    • سلام
      متاسفانه کنار اومدن با علاقه یک طرفه خصوصا در سنین پایین خیلی سخته و کاملا حالی که گفتید را درک می‌کنیم. در چنین شرایطی باید واقعیت را پذیرفت که ایشون حداقل در حال حاضر فرد دیگه‌ای رو دوست داره و باهاش در رابطه است و باید به این موضوع احترام بگذارید. اما یادتون نره شما هنوز 17 سالتونه و کلی راه و مسیر و فرصت پیش روتونه. پس ناامید نباشید. با صحبت کردن با مشاور راهکارهایی رو برای کنار اومدن با این علاقه یک طرفه و حرکت به سمت مسیرهای جدید یاد بگیرید.

  • سلام
    من ۱۸ سالمه
    شیش ساله عاشق یه نفر شدم دو بارم باهاش رفتم تو رابطه ولی هربار با بهونه های کوچیک بهم زدیم
    واقعا دوسش دارم ولی عشقم یه طرفس چجوری میتونم برش گردونم لطفاً راهکار بدین

  • سلام من متولد ۸۱ ام و با دختری که دیوونشم فامیلیم اون متولد ۷۹ و من بعد از ۱۰ سال بهش گفتم که دوسش دارم. همه کار میکردم براش نقاشیشو کشیدم براش شعر نوشتم کادو تولد بهش گردنبند دادم فکر میکردم انداخته دور اما نگهش داشته بود همه کار کردم و وقتی بهش گفتم دوسش دارم ناراحت شد و گفت نمیتونم بهت جواب مثبت بدم.و بهش گفتم که مجبورم دیگه نبینمش تا احساساتم از بین برن ولی اون نمیخواست که منو نبینه و این من و عذاب میده که الان که نمیبینمش احساسم بهش ۱۰ برابر شده
    یعنی شبا از فکرش نمیتونم بخوابم بعضی وقتا فکر خودکشی به سرم میزنه لطفا کمکم کنید!!

  • سلام خوبین ببخشین یه سوالی داشتم. من چن ماه پیش یه پسریو دیدم ینی مغازه اون پسره وسیله میخریدیم ک اونجا ازش خوشم اومد و رفتارش طوری بود ک انگار اونم از من خوششون اومده بود . بعد اون همش بفکرش بودم تا اینکه بعد چن روز تو اینستا با پیجش اشنا شدم و تمام پستاشو فالو کردم اما زیاد هم مطمعن نبودم ک خودش باشه .بلاخره اومد پی ام داد و خودش بود و بهم پیشنهاد دوستی داد با هم دوس شدیم و وقتی من تمام شرایطمو ک بهش توضیح دادمک ینی من قبلا به بار نامزد کرد . این اقا ب من گفت ک باهم دوستیم اما سعی کنیم زیاد وابسته هم نشیم . این چن ماه ک گذشت من واقعا عاشق این اقا شدم اما اون همش میگفت عاشق نشو . از رفتاراش معلوم بود میدیدم انگار خیلی دوسم داشت اما عاشقم نبود من برعکس تو این مدت واقعا دیونش شدم . ک چن روز پیش گفت من خیلی دوست دارم اما عاشقت نیستم نمیتونم باهات ازدواج کنم گفت میدونم تو خیلی خوبی امامن نمیتونم . چن سال پیش ک خودش عاشق شده همش فکرو ذهنش پیش اون خانوم هس با اینکه اون خانوم ازدواج کردهحالا من موندمو یه عشق یطرفه . چن روزه باهاش ارتباطی ندارم اما واقعا دیونشم . لطفا اگه میشه در مورد عشق یک طرفه چیزی بگین حداقل دلم اروم بگیره . بدونم باید برا بدست اوردنش تلاش کنم یا اینکه نمیشه و فایده ی نداره

    • سلام. طوری که توضیح دادین طرف مقابل شما هنوز نتونسته رابطه قبلی رو در ذهن خودش تموم کنه و با اون درگیری داره. بنابراین چه شما چه هرکس دیگه نمیتونه علاقه کامل ایشون رو جلب کنه. از طرفی همین که اول رابطه گفتن سعی کنیم عاشق هم نشیم یه هشدار بوده. هشداری که حتما اون موقع هم متوجهش شدین ولی به دلیل اینکه جذبش شده بودین توجه نکردین. این مورد خیلی دیده میشه دو نفر با شک و تردید وارد یه رابطه میشن ولی به همدیگه میگن سعی کن عاشق من نشی. این یه درخواست غیرمنطقی و نشدنیه. مگه میشه دو نفر نسبت به هم کشش داشته باشن، وارد رابطه بشن، بهم توجه و محبت کنن ولی علاقه‌مند نشن؟؟ پس وقتی چنین درخواستی از طرف مقابل‌تون میشنوید نباید ساده از کنارش بگذرید چون یه هشداره. با این حال این اتفاق افتاده و شما توی موقعیتی قرار گرفتید که اتفاقا خیلی سخت هم هست. واقعیت اینه که شما می‌تونید همچنان در رابطه بمونید و به امید معجزه تلاش کنید ولی تا طرف مقابل‌تون ذهنش رو از رابطه قبلیش پاک نکنه و خودش نخواد نمی‌تونه اونطور که باید به شما علاقه پیدا کنه.

  • سلام. من 37 سالمه و از همسرم جدا شدم. الان حدود ده ماهه که با یه آقای 42 ساله مجرد دوست شدم. این آقا خیلی حواسش به من و زندگیم هست اینو کاملا حس میکنم خیلی هم به من متعهدهست و از وقتی که با من آشنا شده شخص دیگه ای ای جز من تو زندگیش نیس اما همش به من میگه که قصد ازدواج با من رو نداره و اینو مدام تکرار میکنه که عاشقش نشم، خب حالا به نظر شما اون واقعا قصدش ازدواج نیس یا….. پس اینهمه تعهد و پایبندی واسه چیه؟

    • سلام
      وقتی خود ایشون بارها و به وضوح میگن قصد ازدواج ندارن و حتی از شما میخوان که دلبسته نشید، چرا می‌خواهید طور دیگه‌ای به ماجرا نگاه کنید. هرکس که توجه و محبت به دیگران نشون میده لزوما نباید قصد ازدواج داشته باشه. خیلی خوبه که ایشون خودشون هم دارن واضح به شما میگن اما باید توجه کنید که درخواستشون از شما غیرمنطقیه. مگه میشه با کسی در رابطه بود، کلی هم توجه و محبت رد و بدل کرد اما دلبسته و علاقه‌مند نشد؟ قطعا در شما هم احساس به وجود میاد و نتیجه‌اش میشه تعارض بین عقل و احساس‌تون. دلتون میگه حتما باهام ازدواج می‌کنه ولی عقل‌تون نمیتونه صحبت‌های واضح ایشون رو ندیده بگیره. شما باید انتخاب کنید: یا به فکر ازدواج یا یه رابطه با ثبات نباشید و در کنار ایشون بمونید، ولی بدونید هر زمان ممکنه که ایشون رابطه رو تموم کنن اونم وقتی که دلبستگی‌تون بیشتر شده؛ یا اینکه با تصمیم خودتون از رابطه بیرون بیاد که خب البته که براتون سخته ولی جلوی آسیب عاطفی بیشتر رو میگیره.

  • سلام. من یه دختر متولد سال ۷۶ هستم.
    من عاشق یه پسری شده بودم که همکار بودیم..ایشون متولد ۷۱ بود.
    خب اون کارایی میکرد یا حرفایی و با منظور میزد که من کم کم فکر میکردم ایشونم به من علاقه‌مند هستن.. مثلاً توی هر جمعی، با هرکی صحبت میکرد، فقط چشمش به من بود با اینکه داشت با یکی دیگه صحبت میکرد ولی منو نگاه میکرد. اطرافیانش میومدن از ایشون پیش من همش تعریف میکردن. یا بعضی وقتا به طور ناگهانی سرمو بلند میکردم باهاشون چشم تو چشم میشدم، می‌دیدم که داره نگام میکنه.. بعضی وقتا میومد بی دلیل کمکم میکرد.
    خیلی وقتا دور و بر من میچرخید حتی بی دلیل یا با دلیل.
    البته یروز کلی باهام گرم بود و جوری رفتار میکرد که انگار واقعاً دوسم داره و یروز منو نادیده میگرفت. چندباری که متوجه شدن کسی به من نظر داره یا کسی بهم شماره داده یا مزاحمم شده ، با اینکه قبلش با من خیلی گرم بود، اما یدفعه با من سرد میشد و به من بی محلی میکرد، انگار من رفتم به طرف شماره دادم!!! همیشه برام سوال بود چرا با من سرد میشه، خب مگه من چیکار کردم؟ تقصیره من چیه؟
    یا یبار دخترعموش که فقط هشت سالش بود و منو خیلی دوست داشت، کاملا بی مقدمه بهم گفت شما پسرعموی منو دوس داری؟ من فکر میکنم پسرعموم شمارو دوس داره!!! خب یه بچه ممکنه این حرفو از خودش دربیاره؟
    و خیلی چیزای دیگه…
    نمیدونم حالا واقعاً دوسم داشت یا توهم خودم بوده:(
    من هشت ماه اونجا بودم، الان دیگه من اونجا کار نمیکنم و تقریباً ده ماهه که از اونجا در اومدم ولی هنوز تو فکرشم و از حسم کم نشده، خیلی بیقرارم و دلتنگ:( و اینکه توی این مدت ندیدمش فقط توی محرم تونستم ببینمش.
    توو محرم دیگه دلو زدم ب دریا و بهش پیام فرستادم و گفتم که بهش فکر میکنم و این مدت دوری هم باعث نشده فراموشش کنم..اما اون فقط نوشت متوجه شدم.
    همین، (البته خلاصه ی پیامارو گفتم)
    یعنی نه گفت منو میخواد، نه گفت نمیخواد…
    منم نمیخواستم بیشتر از این خودمو کوچیک کنم ادامه ندادم.
    بعد از اون ازش هیچ خبری نشد حتی یه پیام.
    نمیدونم، لطفاً کمکم کنید… به نظر شما این آقا به من علاقه ای داره؟ یا نداره؟
    اینم بگم که داره درس میخونه و قبلاً تو محل کار که بین همکارا بحث پیش اومد خودش گفته بود که اول میخواد درسشو تموم کنه بعد به فکر ازدواج بیوفته. و اینکه از این شخصیت پسراییه که اهل دوستی و اینجور روابط نیس و اگه کسی و بخواد خواستگاری میکنه.
    لطفاً کمکم کنید توروخدا، شدیداً نیاز به کمک دارم:(((((((

    • سلام دوست گرامی
      به نظر میرسه ایشان به شدت مردد هستند و از طرفی دنبال رسیدن به یکسری کارها و تمام شدن انها را هستند
      با توجه به اینکه ابراز علاقه کردید و ایشان در جریان هستید اکنون صبر کنید و منتظر تلاش و واکنش ایشان باشید

  • عاشق یه پسر شدم .. ولی تاحالا حتی قیافه منو ندیده میدونم بهش نمیرسم ولی این عشق یک طرفه خیلی واسم شیرینه♡یبار خوابشو دیدم اومد دستمو گرفت همینطوری تو چشمام زل زده بود..طوریکه وقتی بیدار شدم‌حس کردم واقعی بود گرمای دستشو حس کردم!!! قشنگ ترین رویایی که دیدم همین بود..وقتی دلم میگیره یا از چیزی ناراحتم بهش فکر میکنم دلم خیلی آروم میشه..خوشحالم که تو دلم یکیو دارم..گاهی وقتا میگم خدایا شکرت که اوردیش تو این دنیا!!!!!

    • سلام دوست گرامی
      شما دچار عشق یکطرفه شده اید
      احساسی که هیج نتیجه و هدفی ندارد و تنها باعث میشود شما با افراد مناسب اشنا نشوید و همیشه در پیله تنهایی خود بمانید
      منطقی باشید و واقع بین
      و خود را اب پیله و حصار این احساس نجات دهید

  • آقا من ۱۸ سال دارم از یک دختره ۱۵ ساله خوشم میاد و میخواهم با او دوست بشم بعد دست و بالم باز شد با او ازدواج کنم. من چهار ساله که از او خوشم میاد وشدیدن افسرده شدم یکبار دوستام بهش گفتن که من میخواهم بااو صحبت کنم ولی نیامد و بعد از چند روز مادرش آمد گفت د۷تره من همه چیرا میاد راجع به شما به من میگه و دختره من اهله این کارا نیست دوره دختره من را خط بکشید ولی من تو مغزم نمیره نمیتونم بدونه اون زندگی کنم چیکار کنم. ریادم میرم سمتش ولی از دستم فرار میکنه واقعا خسته شدم دیگه امیدی به زندگی ندارم یکی مرا راهنمایی کنه.

    • سلام دوست گرامی
      سن شما و دختر برای ورود به رابطه عاطفی زود هست و بهتر هست صبر کنید تا هر دو در شرایط مناسب و منطقی قرار بگیرید که بتوانید به درستی به شناخت برسید

  • سلام ببخشید سالهاست که درگیرم آیا ممکنه ما عاشق کسی باشیم که بخواهیم همیشه لبخندیشو ببینیم و واسمون به ما رسیدن خیلی مهم نباشه مهم خوشحالیش باشه و فقط ببینیم آیا این حس عاشقانست اخه مگه ممکنه عاشق باشیم اما واسمون بیش‌تر خوشبختیش مهم باشه تا به مارسیدن یعنی حتی اگه از کس دیگه هم خوشش بیاد ما خیلی ناراحت نباشیم اخه این عشقه؟

    • سلام دوست گرامی
      درجه ای از دوست داشتن این هست که برای شما ارامش و رضایت شخص مقابل مهم هست و تلاش میکنید شخص به این ارامش برسد
      اما باید توجه کنید که خودتون را وقف نکنید

  • باسلام.دختری هستم سی وسه ساله ۱۴سال پیش عاشق یه هم دانشگاهیم شدم واقعا از روی عقل با شناخت عاشقش شدم و هستم هنوزم همه جا تو شادی ها و تو گریه ها و تو خلوتم حسش میکنم و و اونقدر برام محترم و عزیز و دست نیافتنیه و فک می کنم خدا اونو آفریده که من عاشقش بشم… جدیدا جرات کردم وجسارت کردم از علاقه ام بهش گفتم و حالا پشیمونم چرا بهش گفتم و متوجه شدم اون زمان دانشجویی هم از علاقه من خبر داشته.. از وقتی بهش علاقه مو گفتم سرد رفتار میکنه و این باعث آزارم میشه و متوجه شدم از ناحیه دختری شدیدا آسیب دیده و روحیه مناسبی نداره و این بد بودن حالش احساس میکنم روی منم تاثیر گذاشته خواهان صحبت کردن نیست و منم بهش اصرار نمی کنم.اما ناراحتم که او از زندگی لذت نمیبره و نمیتونم کمکش کنم و منو نادیده میگیره.البته یه مشکل بزرگم این که چهره ای زیبا ندارم و عادی هستم و در این مورد متاسفانه خودم در حدش نمیدونم چون اون از زیبایی خدا دادی چه از لحاظ چهره و چه رفتار و شخصیت برخورداره و حالا احساس میکنم دلیل بی اعتنایی و سرد بودنش بخاطر نبودن زیبایی صورتمه.و فک می کنم باید باز فقط با عشقش زندگی کنم و خودشو دست نیافتنی میبینم و میگم لیاقت دختر زیباروی رو داره.سوال من اینه ایا میشه این عشق و از یاد برد و دوباره عاشق شد…هرچند این همه سال نتونستم

    • سلام دوست گرامی
      اینکه شما ابراز علاقه کردید اشتباه بزرگی نیست اما ادامه دادن و ابراز مجدد اشتباه هست
      ایشان هنوز درگیر گذشته و رابطه قبلی هستند و باید تلاش کنند فراموش کنند
      تنها کمک فعلی شما این هست که ترغیبشون کنید به مشاور مراجعه کنتد و سعی کنید جوری رفتار نکنید که احساس کنند شما به ایشون وابسته هستید

  • سلام
    من عاشق دختری شدم و ازش خواستگاری کردم . ولی در جواب به من گفت که کسی دیگه ای رو دوست داره و نمیتونه به کسه دیگه به جز اون فکر کنه و ازم خواهش کرد دیگه موضوع رو مطرح نکنم . ولی من واقعا به اون دختر علاقه دارم الان نمیدونم چکار کنم . آیا اگر به ابراز عشق و علاقه ادامه بدم باعث ناراحتی اون دختر میشم یا برعکسه ؟ من خودخواهم ؟؟

    • دوست عزیز
      سلام

      شما حق دارید عاشق بشید و حق دارید برای به دست آوردن کسی که دوست دارید هم تلاش کنید، اما واقعیت این هست که گاهی با وجود تمام تلاش و سعی‌ها، ممکنه فرد مقابل راضی نشه. حالا شما دو تا انتخاب دارید، یا تلاشتون رو بیشتر کنید یا نظر ایشون رو بپذیرید. البته باید در نظر داشته باشید ممکنه تلاش‌هاتون جواب نده و … .

      یادتون باشه، همون‌طور که شما از بین دختران زیادی که اطرافتون هستن ایشون رو انتخاب کردید، ایشون هم می‌تونن انتخاب خودشون رو داشته باشند و جواب منفی ایشون دلیلی بر این نیست که شما آدم جذابی نیستید یا … . گاهی اوقات تو زندگی مجبوریم چیزهایی رو بپذیریم که خوشایند نیستند ولی … .

      • آیا اگه از طریق خانواده ها وارد بشم بهتره . به نظرم شتید منم اشتباه کردم موضوع رو مستقیم بیان کردم . شاید اگه با واسطه بیان میشد بهتر بود چون دختر ها ذاتا خجالتی هستند . خب هر دختری ممکنه چند تا خواستگار داشته باشه که این طبیعیه . با توجه به شرایط پیش اومده از راه خانواده ها وارد شدن تاثیر مثبتی داره ؟

  • سلام من یه پسری رو دوست دارم که دوست برادرم میشه بالا یه توضیحی هست که مثلا از گوشیتون استفاده کنید پیام برای ایشون بفرستید خب من که شمارشو ندارم الان دقیقا خودش۲۰سالشه و من کوچیک من که۱۳‌اما نمیدونم چطور که ابتدا کنم چطور بزارم که به من حسی کنه بدونه که دوستش دارم یا خودش دوستم داره لطفا کمک کنید خواهشن😔

    • دوست عزیز
      سلام

      توی سنین نوجوانی، این احساس که کسی رو دوست داشته باشید پیش میاد؛ اما مساله این هست که بهتره با عجله تصمیم نگیرید و بگذارید زمان بگذره. هرچقدر سن شما بالاتر بره، قطعا هم خودتون رو بهتر می‌تونید بشناسید و هم ایشون رو. آدم‌ها معمولا تا بزرگسالی، هر سال ممکنه نظرشون عوض بشه و برای همین ممکنه چند سال دیگه شما ملاک‌هایی تو ذهنتون باشه که ایشون نداشته باشن. پس ببهتره که فعلا سعی کنید سر خودتون رو به کارهای دیگه گرم کنید تا این موضوع رو کم کم فراموش کنید؛ بعدا فرصت دارید که ببینید چه ملاک‌هایی دارید و براساسش تصمیم بگیرید کسی که دوست دارید رو چطور جذب کنید.

  • با سلام و عرض ادب
    من دختری ۱۵ ساله هستم که از طریق مجازی عاشق پسری شدم
    شاید باورتون نشه ولی واقعا عاشقشم
    با اینکه بد هیکله ولی بازم دوسش دارم
    یه مدت با هم رابطه داشتیم ولی باز جدا شدیم
    و اینم بگم اون قبلا با دختری دوست بود و عاشقش بود که دختره ازش جدا شد
    فهمیدم عشقم یک طرفه است
    حالا میخوام اونو هم عاشق خودم بکنم
    راه حلی دارین؟😭

    • دوست عزیز
      سلام

      خیلی وقت‌ها علاقه‌مندی احساسی هست که بدون دلیل در ما ایجاد می‌شه، اما مساله این هست که چون این علاقه بدون شناخت هست، معمولا نتیجه خوبی نداره. به‌علاوه، شما قطعا با افزایش سن و بزرگ‌تر شدنتون، معیارها و ملاک‌های متفاوتی برای دوست داشتن پیدا خواهید کرد که عموما بسیار بسیار متفاوت با ملاک‌های الانتون هست. پیشنهاد می‌کنم صبر کنید تا کمی ملاک‌هاتون تثبیت بشن و بعد برای جذب کسی که دوست دارید تلاش کنید. شما الان می‌تونید با کمک روش‌های مختلف موقتا این احساس رو مدیریت کنید تا در زمان مناسبیش. به عنوان مثال می‌تونید سرتون رو به کارهای دیگه گرم کنید یا با دوستانتون بیشتر معاشرت کنید و … .

  • سلام من از مرد 42 ساله مجرد خوشم اومده و بهشون گفتم من 23 سالمه اما ایشون برای اختلاف سنمون نمیخواد میگه من چیزی میخوام که ممکنه بهت اسیب بزنه اما من عاشقشم اولین جنس مذکری یست که باهاش حرف میزنم و خودم میدونم که واقعا عاشقش شدم مثل حس دفعه قبلم نیست خیلی قوی تره یک لحظه هم از ذهنم خارج نمیشه میخوام برگرده چیکار کنم؟؟؟ چیکار کنم بفهمه من بچه نیستم من شیشه نیستم که بهم دست بزنه بشکنم خیلی با ملاحظه با من رفتار میکنه من میخوام مال من بشه چیکار کنم؟؟میخوام این حس رو دو طرفه کنم اما ارتباطمون به طور کامل قطع شده و من فقط ایشون رو گاهی میبینم من میخوام به ایشون پیام بدم اما نمیدونم چطوری شروع کنم چطوری کاری کنم که حداقل دوست معمولی باشیم تا همدیگه رو بشناسیم.

  • با سلام من چند سالی هست که عاشق دختر عمویم هستم و قصد ازدواج دارم ولی او من را دوست ندارد من حرف دلم رو بهش گفتم ولی اون جواب رد داد الان من چیکار کنم با او ادامه دهم یا او را ترک کنم

    • سلام دوست گرامی
      ابتدا لازم هست دلایل جواب منفی ایشان بررسی شود و سپس به ادامه یا ترک رابطه اقدام شود

  • من با آقایی آشنا شدم که از دوستان خیلی قدیمیمه و به طور کامل همو میشناسیم،هر دومون یه رابطه بد و شبیه بهم داشتیم،خیلی همو درک میکنیم و میفهمیم،کم کم من از ایشون خوشم اومد،ایشونم همینطور،اما ایشون به طور نامحسوس میگفتن اما من اشتباه کردم طاقت نیوردم و اول پیش قدم شدم و مستقیم حسمو به ایشون گفتم
    الان باید چیکار کنم
    حس میکنم خودمو کوچیک کردم و نباید اول پیش قدم میشدم
    اما الان که این کار و کردم باید چیکار کنم که فکر نکنه من غروری ندارم
    و درضمن دوست دارم ایشونو به خودم جذب کنم

    • دوست عزیز
      سلام

      اول از همه به شما بگم که عاشق شدن و دوست داشتن کسی، هیچ اشکالی نداره و شما اشتباهی نکردید که به خاطرش احساس کوچیک شدن داشته باشید. بله، درسته؛ زمانی که پیشنهاد از سمت آقا باشه خیلی بهتره، اما به هر حال شما اینکار رو کردید و گذشته قابل تغییر نیست.
      به جای غصه خوردن و افسوس، به فرد مقابل نشون بدید که شما چه ویژگی‌های مثبتی دارید و … .
      برای اینکار می‌تونید از مقالات مختلفی که در سایت گذاشته شده استفاده کنید و غیر مستقیم به ایشون علاقتون رو نشون بدید. در عین حال، استانداردهای خودتون رو هم نشون بدید.

      • سلام عزیزم
        منم عاشق ی پسر مسجدی شدم تو کاشان و ب خواتردلایلی از اون شهر رفتیم و من از اون پسر خیلی دور شدم ولی پیجش اینستاشا دارم و همچنین شمارشا ب نظرتون بهش بگم دوسش دارم

        • سلام دوست گرامی
          میتوانید ابتدا از طریق اینستا ایشان را فالو کنید و به مرور طی ارتباط و کامنت، بیشتر اشنا بشید و شروعی برای شناخت باشد

مقالات مرتبط