طلاق علاوه بر مزایایی که دارد، معایب زیادی نیز دارد و روی فرزندان نیز تاثیر منفی میگذارد. فرزندانی که در دوران کودکی، شاهد طلاق پدر و مادر خود بودهاند، از نظر روانی، احساسی و جسمانی آسیبهای زیادی دیدهاند. این آسیبها روی سلامت روانی و جسمانی و زندگی آیندهشان نیز تاثیر منفی میگذارد. ازدواج کردن با بچه طلاق، ممکن است سخت باشد یعنی شما را با چالشهایی رو به رو کند. البته اینطور نیست که بگوییم نباید با بچههای طلاق ازدواج کنید چون اینکه چقدر آسیبدیده است، بستگی به خودش و خانوادهاش دارد. برخی از بچههای طلاق اتفاقا بسیار موفق و سالم هستند. اما در کل در این مقاله سعی میکنیم به آسیبهای طلاق بپردازیم و سپس مشکلات و چالشهای ازدواج با بچههای طلاق را توضیح بدهیم. در انتهای مقاله نیز راهکارهای داشتن ازدواج موفق و ماندگار با این افراد را شرح میدهیم.
تاثیرات و آسیبهای طلاق بر روی کودکان
ترسها و اضطرابها
وقتی که کودکان شاهد طلاق پدر و مادر خود میشوند، یکی از آسیبهایی که میبینند این است که دچار ترسها و اضطرابهای زیادی میشوند. این ترسها علل مختلفی دارند. یکی از آنها مربوط به جو پرتنش و استرسآور روزهای قبل از طلاق و روز طلاق است که بچهها را اذیت میکند و یکی از آنها نیز مربوط به روزهای بعد از جدایی است. اغلب بچهها میترسند که نکند بعد از طلاق، دیگر پدر و مادر آنها را دوست نداشته باشند و یا اضطراب این را دارند که روزهای بعد از طلاق چگونه خواهد بود.
احساس طردشدگی و رهاشدگی
یکی از احساسات رایجی که کودکان در روزهای طلاق پدر و مادر تجربه میکنند، احساس طردشدگی و رهاشدگی است. آنها احساس میکنند که از طرف والدین خود رها و طرد شدهاند. این احساس، میتواند زمینهساز ایجاد شدن طرحواره رهاشدگی باشد.
خودسرزنشگری
کودکان به دلیل اینکه هنوز منطق لازم برای تجزیه و تحلیل موضوعات مختلف را ندارند، نمیتوانند علت اتفاقات را به درستی درک کنند. اغلب کودکان، خودشان را مقصر طلاق پدر و مادرشان میدانند. آنها فکر میکنند اگر خودشان نبودند، پدر و مادرشان میتوانستند با صلح و آرامش بیشتری در کنار هم زندگی کنند. کودکان فکر میکنند علت دعواهای پدر و مادر، خودشان هستند. به همین دلیل خودشان را سرزنش میکنند. سرزنش کردن خود اگر ادامهدار باشد، میتواند منجر به افسردگی، افکار پوچی و بیارزشی و حتی خودکشی کودک شود.
خشم و پرخاشگری
کودکان ممکن است در حین طلاق و بعد از آن، پرخاشگر شوند و رفتارشان نسبت به پدر و مادر تغییر کند. آنها به دلیل تغییرات ایجاد شده در زندگیشان عصبانی هستند.
استرس
استرس هم یکی از آسیبهای طلاق برای کودکان است. بیشتر کودکان بعد از طلاق به خاطر شرایط روحی و روانی مادر و پدر و یا به خاطر آیندهشان دچار تنش و استرس زیادی میشوند.
افت تحصیلی
استرس، اضطراب و افسردگی در کودکان بعد از طلاق والدین، میتواند باعث افت تحصیلی فرزندان شود.
منزوی شدن
این کودکان کم کم به دلیل افسردگی، منزوی میشوند. همچنین اگر در بیرون از منزل، مثلا در مدرسه به خاطر طلاق گرفتن والدینشان مسخره شوند، به شدت منزوی میشوند و از دوستان و سایر افراد تا حد امکان دوری میکنند. همین موضوع باعث میشود از نظر اجتماعی، رشد پیدا نکنند.
ترس از تغییر
به دلیل اینکه در هنگام طلاق، فرزندان باید یک سری تغییراتی را در زندگیشان بپذیرند، در دوران بزرگسالی ممکن است مقاومت شدیدی نسبت به تغییر دادن خودشان داشته باشند. درواقع لجباز میشوند و ممکن است در بسیاری از شرایط تاکید کنند که خودشان درست میگویند و درست رفتار میکنند.
زودرنجی و تحریکپذیری
این کودکان ممکن است عصبی شوند و به دنبال آن زودرنجی و تحریکپذیری شدید نیز داشته باشند. آنها در مقابل هر حرف یا رفتار کوچکی، حساسیت شدیدی را از خود نشان میدهند.
احساس گناه
در یکی از موارد فوق توضیح دادیم که کودکان فکر میکنند مشکلات زناشویی والدینشان تقصیر خودشان است و خودشان را بابت این موضوع سرزنش میکنند. به دنبال سرزنش کردن خود، احساس گناه نیز یکی از رایجترین احساسات بچههای طلاق است.
سلامت جسمانی پایین
به دلیل کاهش سلامت روانی و ذهنی، این کودکان بیشتر مستعد بیماریها و مشکلات جسمی هستند و سلامت جسمانی کمتری دارند.
مشکلات در رابطه عاطفی و ازدواج
گاهی بچههای طلاق نسبت به جنس مخالف یا ازدواج بدبینی شدیدی پیدا میکنند یا میترسند که نکند رابطه خودشان هم به جدایی و طلاق منجر شود. این احساسات و افکار اشتباه که به دلیل طلاق والدین در فرد شکل میگیرد، میتواند مشکلات زیادی را در رابطه عاطفی و زندگی مشترک فرد ایجاد کند. گاهی این افراد کلا از ازدواج کردن فراری میشوند چون ترجیح میدهند به خاطر فرار از آسیبها و دور ماندن از آنها، کلا از ازدواج کردن یا حتی عاشق شدن صرف نظر کنند.
چالشهای ازدواج با بچه طلاق
بیاعتمادی
طلاق در دوران کودکی، باعث میشود کودک در بزرگسالی نسبت به جنس مخالف، تعهد و ازدواج بیاعتماد شود. از آنجایی که اعتماد کردن به یکدیگر یکی از شرطهای مهم و ضروری برای تداوم یک رابطه است، اگر اعتماد دو طرفه نباشد، رابطه به شدت خراب میشود. بنابراین یکی از چالشهایی که ممکن است با آن مواجه باشید، بیاعتمادی و شک و تردید زیاد است.
تردید نسبت به ازدواج و ترس از مسئولیتپذیری
این افراد معمولا ترس از ازدواج و مسئولیتپذیری دارند. ترس از تعهد نیز دارند چون میترسند که زندگی مشترکشان شبیه زندگی مشترک والدینشان بشود و به جدایی ختم شود. بنابراین برای جلوگیری از آسیب دیدن در طلاق، تصمیم میگیرند کلا ازدواج نکنند یا در آن به شدت تردید دارند. این افراد معمولا از وابستگی نیز میترسند و ممکن است از آنها این حرف را بشنوید که «میترسم وابسته بشم و تو هم وابسته بشی، بعد که رابطهمون به خوبی ختم نشه، آسیب ببینیم. تو لیاقت بهتر از منو داری. من نمیتونم خوشبختت کنم.» این افراد معمولا روابط را بلاتکلیف نگه میدارند یا اگر قرار باشد جواب خواستگار را بدهند، مدتی او را معطل میکنند تا جواب مثبت بدهند.
قبول نداشتن طلاق
این افراد طلاق را بسیار آسیبزننده و بد میدانند و مقاومت بسیار شدیدی نسبت به آن دارند. بنابراین اگر روزی زندگی مشترکشان به جایی برسد که نیاز باشد جدا شوند، نمیتوانند قبول کنند و مقاومت میکنند.
کمبود محبت
بچه های طلاق اگر به درستی تربیت نشده باشند و محبت کافی را دریافت نکرده باشند (مخصوصا از والد جنس مخالف)، دچار کمبود و عقده محبت میشوند. ممکن است وابستگی ناسالم شدیدی را هم نسبت به همسرشان داشته باشند و یا مدام او را متهم به بیتوجه بودن بکنند. درواقع هر چقدر هم که از سوی همسرشان محبت دریافت میکنند، هنوز برایشان کافی نیست.
افزایش احتمال طلاق
والدین، هیمشه الگوهای اولیه و اصلی بچهها هستند. اگر این الگوها، به خوبی رفتار و عمل نکنند و الگوهای ناسالمی برای بچهها باشند، بچهها نیز از این رفتارها الگوبرداری کرده و انجام میدهند. از آنجایی که خانوادههایی که در آنها والدین طلاق گرفتهاند، خانوادههای پرتنشی بودهاند که حتما والدین رفتارهای بد و پرخاشگرانهای را نسبت به یکدیگر انجام دادهاند، بچهها هم با دیدن این صحنهها و خشونتها آسیب شدیدی میبینند و هم از این رفتارها الگوبرداری میکنند. مثلا ممکن است خودشان نیز در آینده دست بزن داشته باشند، فحش بدهند، و در کل مسائلشان را با الگوهای رفتاری اشتباه والدینشان حل میکنند. بنابراین نتیجه بدی دریافت میکنند. با انجام دادن همان اشتباهات و رفتارها، احتمال طلاق گرفتنشان بیشتر میشود. بنابراین بچههای طلاق به دلیل نداشتن مهارتهای ارتباطی لازم، ممکن است در ازدواجهای خودشان نیز با شکست مواجه شوند.
آیا همه بچههای طلاق محکوم به شکست در ازدواجهایشان هستند؟
قطعا خیر! قرار نیست همه افراد در ازدواج شکست بخورند و سرنوشتی همچون پدر و مادرشان داشته باشند اما به هر حال طلاق والدین روی سلامت روانی و جسمانیشان به شدت تاثیرگذار است. البته اگر آسیبها را درمان نکرده باشند. اگر میخواهید شکست نخورید و ازدواج موفقی داشته باشید، بهتر است ترسهایتان را کنار گذاشته و دید واقعبینانهتر و درستتری نسبت به ازدواج داشته باشید، درک کنید که علت طلاق والدینتان شما نبودید و نیستید، بلکه انتخاب اشتباه آنها یا مهارت نداشتن آنها باعث این مشکلات شده است. همچنین برای اینکه در رابطه و ازدواجتان شکست نخورید، روی خودتان کار کنید، حتما به کمک مشاور، آسیبهای طلاق والدینتان را درمان کنید و مهارتهای ارتباطی بیاموزید تا بتوانید رابطه عاطفی را به ازدواج موفق برسانید. برای درمان آسیبهای دوران کودکیتان میتوانید از روانشناسان بالینی همیار عشق کمک بگیرید. همچنین برای مهارتآموزی درباره رابطه عاطفی و ازدواج، میتوانید در دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج شرکت کنید.
چگونه ازدواج موفق با بچه طلاق داشته باشم؟
بدانید که چقدر آسیب دیده است
سعی کنید بعد از آشنایی با یکدیگر و در فرصت مناسب، برایش فضای امن و آرامشبخشی را ایجاد کنید که درباره آن دوران زندگیاش با شما صحبت کند. از او بپرسید که چقدر از طلاق گرفتن والدینش آسیب دیده است و بعد از این اتفاق چقدر روحیاتش تغییر کرده است؟
از او بپرسید که آیا از یک مشاور کمک گرفته است؟
این سوال بسیار مهمی است که نشان میدهد طرف مقابل چقدر سلامت روانی و جسمانی دارد و برای بهبود حالش تا به حال چه کارهایی را انجام داده است. از او بپرسید که آیا از مشاور کمک گرفته است یا خیر؟ اگر این کار را نکرده است، شما برایش توضیح بدهید که برای بهبود حال و درمان آسیبهایش بهتر است با یک مشاور صحبت کند.
او را درک کنید
شاید گاهی رفتارهای بد و نامناسبی را از خودش نشان بدهد یا شاید فردی زودرنج، تحریکپذیر و خشمگین باشد. سعی کنید او را درک کنید. البته مجبور نیستید این موارد را تحمل کنید. اگر طوری است که فکر میکنید ممکن است به رابطه و ازدواجتان آسیب شدیدی بزند و نمیتوانید این رفتارها را بپذیرید، بهتر است برای ادامه ارتباط صرف نظر کنید اما اگر موضوع جدی نیست و میتوانید او را درک کنید و بپذیرید، میتوانید ارتباطتان را ادامه بدهید.
رک و به شکل نامناسب انتقاد نکنید
برای انتقاد کردن حتما باید از شیوه درست آن استفاده کنید و با لحن خوب باید صحبت کنید تا نتیجه خوبی ببینید. اگر مستقیما از او بخواهید که یک رفتار را در خود تغییر دهد، ممکن است او لجبازی کند و مقاومت به خرج بدهد چون همانطور که توضیح دادیم، بچههای طلاق در برابر تغییر دادن خودشان و زندگیشان مقاومت زیادی نشان میدهند. پس دقت داشته باشید که چگونه انتقاد میکنید و چه میگویید.
به او اطمینان خاطر بدهید که ترکش نخواهید کرد
شاید او ترسها و اضطرابهایی درباره ازدواج با شما داشته باشد و بترسد که سرنوشت رابطه شما هم مثل سرنوشت رابطه پدر و مادرش به طلاق ختم شود. اگر میبینید او تردید دارد و دودل است، سعی کنید در شرایط مناسب، ترجیحا به صورت حضوری با او صحبت کنید و از او بخواهید ترسها و نگرانیهایش را در میان بگذارد. سپس با حرفهای محبتآمیز و آرامشبخش به او آرامش و اطمینان خاطر بدهید که اتفاقی نخواهد افتاد.
درگیر حس ترحم نشوید
برخی از افراد در ارتباط با بچههای طلاق، درگیر حس ترحم و دلسوزی میشوند. فکر میکنند باید برای آن فرد، پدری یا مادری کنند! در حالی که شما قرار است شریک عاطفی و همسر او باشید. قرار نیست کارهایی که پدر یا مادرش برایش انجام ندادهاند را شما انجام بدهید. قرار نیست شما کمبودهایش را جبران کنید. قرار نیست حسرتی بر دلش نگذارید و خودتان را تحت فشار قرار بدهید و همچنین قرار نیست عشق بیقید و شرط و افراطی را به او بدهید که جای خالی پدر و مادرش را حس نکند. شما قرار نیست جای خانواده او را بگیرید. شما خانواده جدید او هستید و با نقش یک زن یا شوهر را داشته باشید و نه پدر و مادر. حتما این مورد را رعایت کنید.
مشاوره پیش از ازدواج بگیرید
برای اینکه ازدواج موفقی داشته باشید، حتما قبل از ازدواج، به همراه شریک عاطفیتان پیش یک مشاور متخصص بروید و تستهای لازم را انجام بدهید. سپس در چند جلسه کوتاهمدت که با مشاور گفتگو میکنید، همه چیز مشخص میشود و همه جوانب ازدواجتان سنجیده میشود. در نتیجه مشاور به شما کمک میکند که ازدواج موفقی داشته باشید. به علاوه شریک عاطفیتان هم از تردید و دودلی خارج خواهد شد و مطمئن خواهد بود که انتخابش درست است. میتوانید در جلسات مشاوره پیش از ازدواج همیار عشق شرکت کنید.
سخن پایانی
افرادی که والدینشان طلاق گرفتند نیز حق ازدواج کردن دارند اما باید دقت کنند که سلامت روانی و جسمی لازم و آمادگی برای ازدواج را داشته باشند. اگر با چنین فردی در رابطه هستید، ابتدا درباره نحوه طلاق و شرایط روانیاش اطلاعاتی را کسب کنید و او را به خوبی بشناسید، سپس از راهکارها و نکات این مقاله برای داشتن ازدواج موفق استفاده کنید. حتما قبل از ازدواج، در جلسات مشاوره پیش از ازدواج همیار عشق شرکت کنید تا تردید و دودلیتان درباره انتخابی که کردهاید، از بین برود و بتوانید ازدواج موفقی داشته باشید.
پرسش و پاسخ کوتاه