وضعیت روحی خود را با استفاده از تست افسردگی بک بسنجید
برای شروع تست بر روی دکمه ادامه کلیک کنید.
پایان زمان
افسردگی یکی از مهمترین اختلالات روان شناختی ناتوانکننده در جهان محسوب میشود که در رده بندی اختلالات ناتوانکننده ، در کنار اضطراب شایعترین اختلال روانی به حساب میآید. غمگینی، خلق پایین، کاهش علاقه و لذت نسبت به فعالیتهای روزمره یا لذت از آنها، بی خوابی یا پرخوابی، کاهش یا افزایش اشتها، کاهش یا افزایش بیش از حد وزن، احساس گناه و پوچی و بی ارزشی، خستگی، مشکل در تمرکز، مشکل در تصمیمگیری، کندی روانی-حرکتی، افکار عودکننده درباره مرگ و خودکشی و کاهش میل جنسی از جمله علائم رایج آن است. انواع مختلفی از این اختلال وجود دارد که هر کدام از آنها علائم مشترک با یکدیگر دارند و تعدادی از علائمشان نیز با هم متفاوت است. خوشبختانه این اختلال یک نوع بیماری روانی قابل درمان است و آن قدر رایج است که سرماخوردگی روانی نیز نامیده میشود و توسط راهکارهای عمومی در کنار مشاوره و گاهی دارو درمانی قابل درمان است. در این مقاله به صورت جامع و کامل درباره افسردگی توضیح میدهیم. امید است با آگاهی یافتن درباره این بیماری، درمان آن را جدی بگیرید.
معرفی جامع افسردگی
افسردگی (Depression) به عنوان یک اختلال خلقی شناخته میشود که باعث میشود در اکثر اوقات روز احساس غمگینی و ناامیدی از زندگی داشته باشد. اکثر ما آدمها ممکن است در طول روز ممکن است احساس غم و اندوه را تجربه کنیم اما کسی که مبتلا به این اختلال است به صورت مداوم این احساس را دارد. افسردگی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی که به DSM معروف است انواع مختلفی دارد که در این مقاله تمام آنها را برایتان شرح میدهیم اما ویژگی مشترک تمام آنها این است که فرد در یک حالت غمگینی مداوم به سر میبرد و احساس پوچی میکند و نسبت به دیگران زود رنج و حساس است. مهمترین مواردی که انواع افسردگی را متفاوت از هم میکند طول مدت ابتلا به آن و ریشهای است که عامل به وجود آمدنش شده است.
افسردگی یک ضعف یا مشکل مقطعی نیست که با چند روز مراقیت و تلاش از بین برود، بلکه یک اختلال جدی روانشناسی است که نیاز به تشخیص و درمان تخصصی دارد.
علائم و نشانههای افسردگی
قبل از پرداختن به نشانهها و علائم این اختلال ذکر این نکته ضروری است که هر کدام از ما در طول زندگی ممکن است گاهی هرکدام از این نشانهها را تجربه کنیم اما این دلیل نمیشود که تصور کنیم افسرده هستیم. برای اینکه از نظر علم روانشناسی افسردگی در شما تشخیص داده شود باید 5 مورد از 9 علامت زیر را حداقل در طول دو هفته تجربه کرده باشید. این 9 علامت عبارتند از:
- خلق و خوی افسرده و غمگین
- کاهش محسوس علاقه و لذت در امور مختلف
- کاهش یا افزایش وزن محسوس
- بیخوابی یا پرخوابی محسوس
- تغییرات روانی-حرکتی
- خستگی و کمبود انرژی
- احساس بیارزشی و احساس گناه
- کاهش تمرکز
- افکار خودکشی
در ادامه هر کدام از نشانههای بالا را برایتان شرح میدهیم.
خلق و خوی افسرده و غمگین
افراد مبتلا به افسردگی خلق و خوی خود را این گونه توصیف میکنند که غمگین، ناامید یا دلسرد هستند؛ او ممکن است بی دلیل و با دلیل زیر گریه بزند، ذوق و شوق نداشته باشد و به چیزهایی دیگران میخندند خندهاش نگیرد. در طول روز معمولا حوصله ندارد و دیگران احساس میکنند سخت میتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. فیلمها و موسیقی غمگین را دوست دارند و سعی میکنند کمتر در معرض شلوغی و سر و صدا قرار گیرند.
کاهش محسوس علاقه و لذت در امور مختلف
از دست دادن علاقه یا لذت تقریبا همیشه وجود دارد. افراد ممکن است احساس کنند که کمتر به سرگرمی علاقه دارند و به فعالیتهایی که قبلا از آنها لذت میبردند اهمیتی نمیدهند و حتی از انجام آنها مانند قبل احساس خوبی ندارند. دوستان و اعضای خانواده نیز متوجه کنارهگیری اجتماعی یا دوری از فعالیتهای لذت بخش میشوند؛ به عنوان مثال، یک نقاش حرفهای، دیگر بازی دوست ندارد نقاشی بکشد یا کودکی که قبلا از فوتبال لذت میبرد، بهانه میگیرد که تمرین نمیکند. در برخی از افراد، این عدم علاقه روی رابطه جنسیشان نیز اثر میگذارد.
کاهش یا افزایش وزن محسوس
شاید عموم مردم فکر کنند افراد افسرده روز به روز لاغرتر میشوند اما این تصور همیشه درست نیست، برخی از افراد مبتلا به افسردگی گزارش دهند که میل به غذا ندارند و خود را مجبور به خوردن میکنند اما برخی دیگر نیز ممکن است بیشتر بخورند و افزایش وزن داشته باشند. معمولا ممکن است غذاهای خاصی را مثل شیرینی یا سایر کربوهیدراتها بیشتر از گذشته هوس کنند یا برعکس غذاهایی که قبلا خیلی دوست داشتند به یکباره کنار بگذارند. هنگامی که تغییرات اشتها شدید و قابل توجه باشد، ممکن است از دست دادن یا افزایش قابل توجهی در وزن به وجود بیاید.
بیخوابی یا پرخوابی محسوس
اختلال خواب ممکن است به صورت مشکل در به خواب رفتن، کیفیت خواب پایین، بیخوابی طولانی یا خواب زیاد باشد. پس همانطور که میبینید افراد افسرده همیشه در تخت و در حال خواب نیستند! برعکس گاهی ممکن است از بیخوابی اذیت شوند. گاهی آنها در طول شب بارها از خواب میپرند و برای خوابیدن مجدد تلاش میکنند. گاهی به خصوص هنگام صبح مشکل از خواب بیدار شدن دارند و گاهی نیز مشکل صبح خیلی زود بیدار شدن و عدم موفقیت برای به خواب رفتن! آنچه در تشخیص اهمیت دارد این است که به طور کلی فرد از کمیت و کیفیت خوابش راضی نباشد و یا اختلال خوابش مشکلاتی در زندگی شخصیاش به وجود آورده باشد.
تغییرات روانی حرکتی
تغیرات روانی حرکتی به دو حالت تحریک پذیری یا کندی میتواند اتفاق بیفتد.در حالت تحریکی علائمی مثل بیقراری در نشستن، قدم زدن بی دلیل، شستن و به هم مالیدن دست، کشیدن یا ساییدن پوست، تکان دادن بی دلیل پاها و سایر اعضای بدن، بازی کردن بی دلیل با مو یا سایر اجزاء بدن و … میتواند اتفاق بیفتد.در کندی روانی حرکتی نیز کند شدن گفتار، تفکر و حرکات بدن و افزایش مکث قبل از پاسخ دادن دیده میشود. از نظر گفتار نیز جملات از نظر حجم، میزان انعطافپذیری، مقدار یا تنوع محتوا کاهش مییابد. تحریک یا کندی روانی باید آنقدر شدت داشته باشند که توسط دیگران قابل مشاهده باشد.
کاهش انرژی و خستگی
گاهی در این بیماری فرد احساس میکند آنقدر خسته و بی انرژی است که به قول معروف انگار کوه کنده است! حتی سادهترین کارها ممکن است برایش سخت و طاقت فرسا به نظر برسد. به همین علت در اغلب موارد کارهای عقب افتاده زیادی دارند که نمیدانند چطور و از کجا باید مدیریتشان کنند. این خستگی در افراد افسرده معمولا دوام دار است و جزئی از ویژگیهایش میشود.
احساس بیارزشی یا گناه
این نشانه شامل ارزیابیهای منفی غیرواقعی از ارزشمندی، گناه و نشخوار شکستهای جزئی گذشته است. چنین افرادی اغلب حوادث روزمره بیارتباط با خود یا بیاهمیت را به عنوان گواهی بر نقص شخصی تفسیر میکنند و احساس مسئولیت مبالغهآمیز در قبال حوادث غیرمترقبه دارند. احساس بیفایده بودن یا گناه ممکن است از تفکر خیالی فرد باشد به عنوان مثال تصور میکند مسئول فقر جهانی است، یا از اینکه در حال غدا خوردن است اما کودکان کار بیرون از خانه هستند احساس گناه افراطی میکند. گاهی نیز سرزنش کردن خود به دلیل عدم انجام وظایف شغلی یا فردی رایج است اما این سرزنش کردن شخصی منجر به انرژی و انگیزه برای انجام کارهای روزمره نمیشود.
اختلال در تفکر و تمرکز
در بسیاری از افراد، توانایی تفکر، تمرکز یا حتی تصمیمگیریهای جزئی در این اختلال مختل میشود. آنها ممکن است به راحتی پریشان شوند و یا از مشکلات حافظه شکایت کنند. گاهی توان تمرکز روی افکارشان را ندارند و ممکن است در حین صحبت فراموش کنند میخواستند راجع به چه چیزی صحبت کنند. در کودکان، افت شدید نمرات ممکن است نشاندهنده تمرکز ضعیف باشد. در افراد مسن، شکایت اصلی، مشکلات حافظه است و ممکن است با نشانههای اوليه زوال عقل اشتباه شود. هنگامی که افسردگی با موفقیت درمان میشود، مشکلات حافظه اغلب بصورت کامل کاهش مییابد، اما در بعضی از افراد، به ویژه افراد سالخورده، این ویژگی گاهی ممکن است نشانه یک زوال عقل غیر قابل برگشت باشد.
فکر مرگ و خودکشی
افکار مرگ، فکر خودکشی یا اقدام به خودکشی در این اختلال رایج است، آنها ممکن است از یک مشکل کوچک مانند دیر بیدار شدن صبحها، به این نتیجه برسند که مردن بهتر است و به یک برنامه خودکشی خاص دامن بزنند، در موارد شدیدتر ممکن است آنها امور خود را نظم دهند، به عنوان مثال، وصیت نامههای به روز شده، بدهیهای تسویه شده، مواد مورد نیاز (به عنوان مثال طناب یا اسلحه) را به دست آورده و مکان و زمان خود را برای انجام خودکشی انتخاب کنند. انگیزههای خودکشی ممکن است شامل تمایل به تسلیم در برابر موانع غیرقابل تحمل، یک آرزوی شدید برای پایان دادن به آنچه که به عنوان یک وضعیت عاطفی بیپایان و بد احساس میشود یا عدم توانایی در پیشبینی هرگونه لذت در زندگی باشد.
انواع افسردگی
افسردگی انواع مختلفی دارد، این انواع مختلف در بعضی نشانههای مهم مانند که در بالا به آن اشاره شد یکسان هستند و در بعضی موارد هم تفاوتهای اساسی دارند. معمولا طول زمان ابتلا و علت به وجود آمدن آن انئواع مختلف این اختلال را از هم متمایز میکند. در زیر انواع مهم آن را برایتان آوردهایم.
افسردگی اساسی
شدیدترین نوع افسردگی، افسردگی اساسی است. احساسات پایدار غم، بیارزشی، بیکفایتی، ناامیدی در این افراد مشاهده میشود و اغلب دون درمان قابل کنترل نیست. برای تشخیص این اختلال باید 5 نشانه از 9 نشانه بالا در فرد وجود داشته باشد و حداقل دو هفته این نشانهها دوام داشته باشند.
اختلال افسردگی مداوم (دیس تایمی)
این نوع افسردگی که به نامهای مداوم، پایدار ، دیس تایمی و افسرده خویی هم شناخته میشود باعث میشود فرد در بیشتر روزها دارای خلقی اندوهگین و غمگین باشند و حداقل دو نشانه اضافی افسردگی به مدت ۲ سال یا بیشتر ادامه مییابد. این اختلال در زنان شیوع بیشتری دارد و شروعش معمولا بدون سرو صدا و تدریجی است. در کودکان و نوجوانان هم میتوان این اختلال را تشخیص داد به شرطی که علائم به مدت یک سال و یا بیشتر تداوم داشته باشد. راههای تشخیص این نوع افسردگی این است که افراد مبتلا به آن باید به دو مورد از موارد زیر دچار شده باشند:
- مشکلات مربوط به خواب (کمخوابی و یا پرخوابی)
- کمبود انرژی یا خستگی مفرط
- عزت نفس پایین
- بیمیلی به غذا یا پرخوری
- قدرت تمرکز پایین
- عدم قدرت تصمیمگیری
- احساس درماندگی و ناامیدی
افسردگی دو قطبی
افراد مبتلا به افسردگی دو قطبی (معروف به بیماری افسردگی-شیدایی) به صورت دورهای علائم افسردگی را نشان میدهند. البته این افراد در دورههایی از زندگی نیز به طرز غیرعادی پر انرژی و جنبوجوش میشوند که اصطلاحا میگویند در دوره شیدایی یا مانیک هستند. علائم شیدایی یا مانیک برعکس علائم افسردگی هستند و شامل بلندپروازی، اعتماد به نفس بالا و کاذب، کاهش نیاز به خواب، افکار و فعالیت در سرعتهای بالاتر از حد عادی و افزایش میل شدید به فعالیتهایی مانند رابطه جنسی، ولخرجی و ریسککردن است. ممکن است که شیدا بودن احساس خوبی داشته باشد اما این لذتها و خوشیها طولانیمدت نیستند و میتواند منجر به رفتار خودتخریبی شود و معمولا یک دوره افسردگی به دنبال خودش دارد. هرچند داروهای اختلال دوقطبی متفاوت از مواردی است که برای سایر انواع افسردگیها تجویز میشود اما میتواند در ایجاد ثبات در خلق و خوی فرد بسیار موثر باشند. این نوع اختلال خودش دو نوع متفاوت دارد:
اختلال دو قطبی نوع یک (Bipolar I disorder): در این نوع دو قطبی دورههای شیدایی یا منیک بیشتر به چشم میخورد و دورههای افسردگی یا مشاهده نمیشود یا در صورت مشاهده شدید نیستند.
اختلال دو قطبی نوع دو (Bipolar II disorder): برعکس نوع اول، این اختلال همراه با دورههای شدید افسردگی است و دورههای مانیک یا شیدایی در آن خفیف هستند.
اختلال افسردگی اساسی با نشانههای روانپریشی
گاهی افراد مبتلا به افسردگی اساسی، افسردگی شدید همراه با علائم روانپریشی دارند که از آن به عنوان قطع ارتباط با واقعیت یاد میشود. علائم روانپریشی شامل توهم (دیدن و شنیدن صداهایی که در محیط حاضر نیستند) و هذیان (اعتقادات غلط در مورد آنچه در دور و بر فرد اتفاقمیافتد). پزشکان معمولا داروهای ضد افسردگی و داروهای ضدروانپریشی را با هم برای درمان افسردگی روانپریشی تجویز میکنند.
افسردگی پس از زایمان
این نوع از افسردگی که به آن پریناتال هم میگویند در دوران بارداری یا طی یک ماه پس از زایمان در مادران به وجود میآید. تغییرات هورمونی دوران بارداری و بعد از آن میتواند تغییراتی در مغز به وجود آورد که این علائم را پدیدار کند. از طرفی ناراحتی جسمی، مراقبت از کودک، تغییرات الگوی خواب با وجود نوزاد و … نیز دلیل مضاعفی بر این تغییرات خلقی است. این اختلال ممکن است برای هر فردی رخ دهد اما خانمهایی که حمایت کمی دارند بیشتر از بقیه این اختلال را تجربه میکنند. به طور کلی افسردگی پریناتال تقریبا بر روی یک هفتم زنانی که زایمان میکنند، تاثیر میگذارد و میتواند اثرات مخرب و ویرانیگری بر روی زنان، نوزاد و خانواده آنها بر جای بگذارد.
سندروم ملال پیش از قاعدگی
این نوع افسردگی (PMDD) شکل شدید از سندروم پیش از قاعدگی (PMS) است. فرق اصلیشان این است که پی.ام.اس همراه با علائم جسمی و روانی است اما پی.ام.دی.دی معمولا نشانههای برجسته روانی به خصوص افسردگی را دارد. علائم سندروم ملال پیش از قاعدگی معمولا مدت کوتاهی پس از تخمکگذاری آغاز و با شروع قاعدگی پایانمییابد. نشانههای دیگری نیز میتواند در این اختلال وجود داشته باشد که در زیر آوردهایم:
- حساسیت پستانها
- خشم، عصبانیت و پرخاشگری
- زودرنجی و حساسیت به محیط
- اضطراب و هراس بی دلیل
- واکنش پذیری و تحریک پذیری به محیط
- دردهای عضلانی
- گریههای بی اراده
اختلال افسردگی اساسی با الگوهای فصلی
این نوع از افسردگی با کوتاهتر شدن روزها در فصل پاییز و زمستان ظهور پیدا میکند. تغییر خلق ممکن است ناشی از بروز تغییراتی در ریتمهای روزمره طبیعی بدن، حساسیت به نور و یا نحوه عملکرد پیامرسانهای شیمیایی مانند سروتونین و ملاتونین باشد. درمان اصلی این اختلال اغلب نور درمانی است که شامل جلساتی بصورت روزانه میباشد که در آن فرد نزدیک به یک منبع نور شدید مینشیند. البته استفاده از درمانهای معمول مانند روان درمانی و دارو نیز ممکن است موثر واقع شود. ظاهرا کشورهایی با زمستانهای طولانی یا شدید بیشتر دچار این اختلال میشوند. نشانههایی مانند نیاز به خواب بیشتر، افزایش وزن و بی حوصلگی و غمگینی در فصل پاییز و زمستان در افراد مبتلا دیده میشود.
افسردگی موقعیتی
این نوع افسردگی در اثر یک حادثه یا اتفاق به وجود میآید که در حالت عادی نیز طبیعی است فرد بخواهد بابتش ناراحت شود. اتفاقاتی مثل مرگ یا از دست دادن یک عزیز، بیماری فرد یا عزیزانش، مشکلات مربوط به رابطه عاطفی، طلاق، فرزندان، مشکلات مالی و شغلی و مشکلات ریز و درشت زندگی میتواند در فرد علائم افسردگی را به وجود آورد. البته ذکر این نکته ضروری است که موقعیت ناگوار و ناراحتی فرد باید تناسب داشته باشد. معمولا با رفع موقعیت ناگوار، علائم نیز به تدریج از بین میرود.
افسردگی غیر معمول (آتپیک)
در این نوع اختلال (Atypical Depression) که در اواخر 1950 کشف شد، پزشکان دریافتند داروهای معمولی اختلال افسردگی که به آن سه حلقهای میگفتند در درمان برخی از افراد موثر نیستند اما داروهایی مانند مونوآمید اکسید ها (MAOI) میتوانند روی آنها موثر باشند. علاوه بر آن، این اختلل با انواع دیگر افسردگی نشانههای متفاوتتری دارد مثلا آنها از علائم جسمانی شکایت میکنند و در پاها و بازوهایشان احساس سنگینی دارند. پرخوری و پرخوابی در این افراد شایع است و معمولا هم در غروب خلق پایینتری دارند. این نوع از افسردگی در زنان بیشتر از مردان است و وقایع مثبت زندگی بر خلاف سایر انواع این اختلال اثر مثبت بیشتری روی آنها و بهبودشان دارند.
افسردگی علامتی
فردی که دارای نشانههای افسردگی است اما همهی موارد لازم برای تشخیص افسردگی اساسی را ندارد، ممکن است دچار افسردگی علامتی شده باشد. شاید فرد دارای سه یا چهار نشانه و علامت مربوط به افسردگی باشد ولی تعداد این علائم به پنج علامت نرسد و یا شاید وی به مدت یک هفته دچار افسردگی شود ولی این مدت به دو هفته نرسد. در این گونه مواقع بایستی بجای علائم به عملکرد فرد توجهکرد. برای مثال، آیا فرد بیمار توانایی رفتن به سر کار و قبول مسئولیتهای روزانه را دارد یا نه؟ اگر فرد در انجام این امور مشکل دارد میتوان وی را تحت روشهای درمانی از قبیل مصرف دارو قرار داد و از مزایای آن بهرهمند شد.
افسردگی ناشی از بیماریهای جسمی
مقابله با بیماریهای شدید و مزمنی مانند بیماریهای قلبی، سرطان، مولتیپل اسکلروز یا ام اس و ایدز میتواند به خودی خود باعث افسردگی فرد شود. از آن بدتر این است که امروزه شواهدی موجود است که التهاب ناشی از بیماری نیز ممکن است نقشی در شروع افسردگی داشته باشد. التهاب باعث آزادسازی برخی از مواد شیمیایی توسط سیستم ایمنی بدن میشود که به مغز منتقل شده و موجب تغییرات مغزی میشود و در نهایت سبب بروز افسردگی در برخی افراد میگردد. ممکناست که داروهای ضد افسردگی به طولانی شدن عمر و بهبود توانایی افراد در عملکردشان کمک کند و درمان نیز میتواند به بسیاری از بیماران در مقابله با بیماریهای ذهنی و جسمی کمک کند.
اختلال افسردگی ناشی از مصرف مواد
مصرف و یا سوء استفاده از داروهای آرامبخش و مواد مخدر میتواند خلق و خوی شما را تغییر دهد. علائمی مانند افسردگی، اضطراب و از دست دادن علاقه به انجام فعالیتهای لذتبخش معمولا در مدت کوتاهی پس از مصرف یک ماده یا به هنگام اتمام تاثیر آن ظاهر میشود. از جمله موادی که میتوانند به این نوع افسردگی منجرشوند شامل الکل (در صورت مصرف بیش از حد )، داروهای ضد افسردگی و بنزودیازپینها (که بر سیستم عصبی مرکزی تاثیر میگذارند) است. برای تشخیص این که آیا فرد بر اثر مصرف مواد دچار اختلالات خلقی شده است یا نه، پزشک باید سایر علل احتمالی افسردگی را بررسی کرده و از بابت آنها اطمینان حاصل کند. البته افسردگی باید به اندازهای شدید باشد که در انجام فعالیتهای روزانه فرد اختلال ایجادکند.
علتهای ابتلا به افسردگی
دلایل افسردگی به طور کامل مشخص نیست و ممکن است تنها ریشه در یک منبع خاص نداشته باشد. افسردگی به احتمال زیاد به دلیل یکی از عوامل یا ترکیب پیچیده آنها که در زیر آورده شده است اتفاق میافتد:
- ژنتیک: مجموع ویژگیهایی که از طریق ژنهای پدر و مادر به ارث میرسند
- تغییرات بیولوژیکی در سطح انتقالدهندههای عصبی: تغییراتی که به دلایل مختلف در عصب رسانههایی مانند سرتونین، دوپامین و … اتفاق میافتد و منجر به بالا و پایین شدن آنها در مغز میشود.
- عوامل محیطی: مشکلات خانواده، محیط کار، محیط تحصیل و غیره شرایط محیطی فرد را تشکیل میدهند.
- عوامل روانی اجتماعی: ویژگیهای شخصیتی و روابط دوستانه و اجتماعی فرد.
برخی از افراد نسبت به بقیه بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار دارند؛ عوامل خطر عبارتند از:
- اتفاقات زندگی: شامل مرگ یک عزیز، طلاق، مشکلات کاری، روابط با خانواده و دوستان، مشکلات مالی، بیماری و یا استرس حاد میشود.
- شخصیت: افرادی که در راهبردهای حل مسئله کمتر موفق هستند و یا قبلا در زندگی ضربه روحی روانی خوردهاند بیشتر مستعد ابتلا به افسردگی هستند.
- عوامل ژنتیکی: افرادی که یکی از بستگان درجه یک آنها افسردگی دارد بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.
- آسیب دوران کودکی
- برخی داروهای تجویزی: شامل داروهایی همچون کورتیکواستروئیدها، برخی از مسدودکنندههای بتا، اینترفرون و سایر داروهای تجویزی است.
- مصرف مواد مخدر بصورت تفریحی: مصرف الکل، آمفتامین، و دیگر مواد مخدر به شدت با افسردگی در ارتباط است.
- آسیبدیدگی سر در گذشته
- سابقه داشتن یک دوره طولانی مدت افسردگی: داشتن سابقه افسردگی احتمال ابتلای دوباره به افسردگی و دپرشن را افزایش میدهد.
- سندرم درد مزمن: این سندروم و سایر بیماریهای مزمن از جمله دیابت، بیماری مزمن انسدادی ریوی و بیماریهای قلبی عروقی احتمال ابتلا به افسردگی را تشدید میکنند.
از کجا بفهمم افسرده شدم؟
علائمی که در بالا برای شما ذکر شد قطعا نشانههای مهمی هستند اما اگر هر کدام از آنها را به صورت مقطعی تجربه کردید نباید تصور کنید حتما دچار افسردگی شدهاید. هر کدام از ما ممکن است گاهی خلق پایینی داشته باشیم یا از برنامههایمان عقب بیفتیم یا حتی از معاشرتهایمان لذت نبریم. این موضوع طبیعی است که گاهی چنین اتفاقاتی در ما رخ دهد. اما اگر علائم ما مدت زمان طولانی و ادامهدار شد باید برایمان جدی شود. در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) ذکر شده است که برای تشخیص افسردگی در فرد باید حداقل دو هفته از وجود علائم او گذشته باشد و از علائم بالا که ذکر کردیم حداقل 5 مورد در فرد وجود داشته باشد. بنابراین اگر موارد بالا در شما طولانی مدت نیست یا فقط یک یا دو علائم از آن ها را دارید سعی کنید با عوض کردن برنامه روزمره زندگیتان یا معاشرت با افرادی که حال بهتری به شما تزریق میکنند از این علائم خلاص شوید. اما اگر طولانی مدت با آن درگیر شدید حتما از روانشناس کمک بگیرید.
مشکلاتی که ممکن است با افسردگی اشتباه گرفته شوند
خلق پایین ناشی از بیماری های دیگر
گاهی به دلایل مشکلات جسمی و روحی غیر از افسردگی فرد خلق پایینی پیدا میکند. مثلا مشکلات جسمی مانند تیروئید یا ام اس و فشاری که روی فرد میآورد میتواند موجب خلق پایین در فرد شود که از نظر روانشناسی طبیعی است و نمیتوان روی آن تشخیص افسردگی اساسی گذاشت اما از نظر بالینی نیازمند توجه جدی و درمان است تا تبدیل به افسردگی دائمی و اساسی نشود.
افسردگی ناشی از مصرف دارو یا مواد
گاهی برخی از داروها یا مواد مخدر علائمی شبیه به افسردگی ایجاد میکنند یا گاهی ترک آنها موجب خلق پایین در فرد میشود که در این مواقع تشخیص افسردگی ناشی از مصرف مواد یا دارو روی فرد گذاشته میشود.
اختلال کمبود توجه/بیش فعالی
حواس پرتی و تحمل کم در شکستها در هر دو اختلال افسردگی و کمبود توجه/بیش فعالی روی میدهد و اگر هر دو اختلال تمامی معیاری تشخیص اختلال را برآورده کنند، میتوان هر دو اختلال را به فرد نسبت داد اما در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه یا بیش فعالی اختلال آنها در خلق با تحریکپذیری بالا است نه غمگینی و بیعلاقگی. بنابراین متخصص نباید تشخیص اضافی دورههای افسردگی اساسی را بدهد.
غمگینی
این نکته را باید دانست که دورههای غمگینی ممکن است برای هر کس به صورت گذرا پیش بیاید و نباید این دورهها را به عنوان دوره افسردگی اساسی دانست مگر اینکه ملاکهای شدت (یعنی پنج مورد از نه مورد نشانه)، مدت (یعنی در بخش عمده روز، تفریبا هر روز یا به مدت حداقل دو هفته)، و ناراحتی یا اختلال قابل ملاحظه بالینی برآورده شده باشند.
درمان افسردگی
افسردگی یک بیماری روحی قابل درمان است. در کنار درمان حمایت اطرافیان نیز اهمیت زیادی در درمان این اختلال دارد. متاسفانه بسیاری از خانوادههایی که عضو مبتلا به بیماری روحی دارند؛ روش صحیح برخورد با آنها را نمیدانند. هر یک از این بیماریها علائم و نشانههایی دارند که نیازمند واکنشهای خاصی از سمت خانواده میباشد؛ در غیر این صورت با کوچکترین برخورد اشتباه، هم سایر اعضای خانواده دچار آسیب روحی میشوند و هم بیماران مبتلا. ضمن اینکه به یاد داشته باشید خانوادهای که یک بیمار روحی دارد، احتمال اینکه سایر اعضا نیز تحت تاثیر شرایط دچار مشکلات روحی شوند بسیار زیاد است که اختلالات افسردگی و اضطرابی رایجترین آنها هستند. پس بهتر است برای پیشگیری از این موضوع و بهبود حال بیماران، خانوادهها آموزشهای لازم را در این زمینه ببینند. در ادامه مهمترین روشهای درمان افسردگی شامل دارو درمانی، الکتروشوک درمانی و روان درمانی را برایتان شرح میدهیم:
دارو درمانی
داروهای ضد افسردگی را میتوان با مجوز پزشک تهیه کرد. از این داروها در درمان افسردگیهای متوسط تا شدید استفاده میشود اما مصرف آنها برای کودکان توصیه نمیشود ولی در مورد نوجوانان میتوان تنها با رعایت احتیاط و توصیه پزشک آنها را تجویز کرد.
تعدادی از داروهای موجود برای درمان افسردگی عبارتند از:
• مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRI)
• مهارکنندههای مونوآمین اکسیداز (MAOI)
• ضد افسردگیهای سه حلقهای
• داروهای ضد افسردگی غیرمعمول
• مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین (SNRI)
هر گروه از داروهای ضد افسردگی بر روی یک انتقالدهنده عصبی متفاوت تاثیرمیگذارد. مصرف داروها، باید حتی پس از بهبود و رفع علائم نیز همانطوری باشد که پزشکتان برای شما تجویز کرده است تا از عود مجدد علائم پیشگیریشود.
طبق هشدارهای سازمان غذا و دارو (FDA) “داروهای ضد افسردگی ممکن است در چند ماه اول درمان افکار اقدام به خودکشی را در برخی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان جوان را افزایش دهد.” اگر درباره عوارض داروهای ضدافسردگی خود نگران هستید؛ حتما دراین مورد با پزشک خود مشورت کنید. به یاد داشته باشید که دوز مصرفی دارو، باید همان میزانی باشد که پزشکتان برای شما تجویز کرده است؛ پس، از مصرف خودسرانه و قطع ناگهانی داروهای اعصاب جدا خودداری کنید. این کار باعث عود مجدد علائم شما خواهد شد. سعیکنید تا جایی که برای شما مقدور است در کنار دارو درمانی از درمانهای روانشناختی نیز کمک بگیرید زیرا مصرف دارو به تنهایی در درمان افسردگی موثر نخواهد بود. افسردگی با باورهای شما سروکار دارد و یک روانشناس خوب میتواند در این راه به شما بسیار کمک کند.
الکتروشوک درمانی (ECT)
موارد شدیدی از افسردگی که با شیوه درمانی مصرف دارو بهبود نیافتهاند را میتوان به کمک الکتروشوک درمانی یا درمان با تحریک مغناطیسی درمان کرد. استفاده از الکتروشوک درمانی به ویژه در درمان افسردگی روانپریشی بسیار موثر است. در این نوع درمان، پالسهای انرژی مغناطیسی را به قسمتهای مهمی از مغز که مسئول مدیریت خلق و خو هستند میفرستند تا آن قسمتها تحریک شود. از این درمان گاهی زمانی که بهبودی سریع مد نظر است هم استفاده میکنند. لازم به ذکر است بر خلاف تصور برخی از افراد، این روش درد ندارد و پالسهای مغناطیسی به روش غیر تهاجمی به وسیله دستگاه مخصوص الکتروشوک از جمجمه عبور میکنند و به منطقی که ذکر کردیم میرسند.
روان درمانی
مهمترین شیوههای درمانی روانشناختی برای درمان افسردگی عبارتند از: درمان شناختی – رفتاری، روان درمانی بین فردی، رفتار درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد. در موارد خفیف افسردگی، روان درمانی اولین گزینه برای درمان است. در موارد متوسط و شدید، میتوان از روان درمانی در کنار سایر شیوههای درمانی دیگر استفاده کرد و این که کدام نوع درمان باید استفاده شود را روانشناس یا روانپزشک تشخیص میدهد.
۴ مورد از مهمترین درمانهای افسردگی به شرح زیر است:
درمان شناختی-رفتاری (CBT)
درمان شناختی-رفتاری (cognitive behaviour therapy) میتواند در جلساتی بصورت فردی، حضوری، گروهی و یا بصورت تلفنی و آنلاین باشد. برخی از مطالعات اخیر نشان میدهد که میتوان درمان شناختی-رفتاری را به طور موثر و از طریق کامپیوتر نیز ارائه داد. درمان شناختی رفتاری نوعی از درمان است که در آن بیماران یاد میگیرند که چطور الگوهای فکر و رفتار منفی که باعث بروز افسردگی در آنها میشود را شناسایی و مدیریت کنند. این شیوهی درمانی به بیماران کمک میکند تا تفکرات غیر مفید یا منفی را تشخیص دهند، اعتقادات نادرست و غلط و رفتارهایی را که ممکن است باعث تشدید افسردگی در وی میشوند را تغییر دهند و به شیوههای مثبت و موثرتری با دیگران تعامل برقرار کنند. در این شیوه درمانی، همچنین با آموزش دادن مهارتهایی مثل مهارت حل مسئله، مهارتهای اجتماعی، مهارت جرات ورزی و مهارت قاطع بودن و… به بیمار کمک میشود تا بتواند ارتباطات اجتماعی و در کل زندگیاش را بهبود ببخشد. این مهارتها نقش اساسی در درمان افسردگی دارند.
درمان بین فردی
درمان بین فردی (Interpersonal psychotherapy) روشی است که در آن بیمار یاد میگیرد تا چگونه از طریق ابراز عواطف و حل مسائل به شیوههای سالمتر روابط خود با دیگران را بهبود بخشد. درمان بین فردی به بیمار کمک میکند تا مشکلات زندگی را برطرف کرده و یا خود را با آنها وفق دهد، مهارتهای اجتماعی خود را تقویت و روابط خود را سازماندهی کند تا از این طریق بتواند حمایت لازم برای مقابله با علائم افسردگی و عوامل استرسزای زندگی را افزایش دهد.
درمان رفتاری
در حالی که درمان رفتاری (behaviour therapy) جزء اصلی درمان رفتار شناختی است اما برخلاف درمان شناختی رفتاری، در صدد تغییر باورها و نگرشهای فرد نیست. در عوض، این روش درمانی متمرکز بر تشویق انجام فعالیتهایی است که پاداش به همراه دارد و لذتبخش یا رضایتبخش هستند تا از این طریق الگوهای اجتناب، عقبنشینی و بیتحرکی را که عامل تشدیدکننده افسردگی هستند را معکوسکند.
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی
درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfulness Based Cognitive Therapy) معمولا بصورت گروهی ارائه میشود و شامل نوعی مدیتیشن بنام “مدیتیشن ذهن آگاهی” است. این شیوه درمانی به بیمار کمک میکند تا بر روی لحظه حال و به آنچه انجام میدهد، صرف نظر از اینکه آن کار خوشایند و یا ناخوشایند است، متمرکز شود و سعی در تغییر آن نداشته باشد. در ابتدا از این روش درمانی برای تمرکز بر روی احساسات جسمی همچون نفس کشیدن استفاده میشد اما رفته رفته از آن در مورد عواطف و افکار نیز بهره گرفته شد. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی میتواند در پیشگیری از خیالپردازی در مورد آینده و یا گذشته به فرد کمک کند و از به وجود آمدن افکار و احساسات ناخوشایند ممانعت به عمل آورد. این شیوه درمانی در پیشگیری از بازگشت افسردگی موثر است زیرا شیوهی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی فرد را تشویق میکند تا قبل از اینکه احساسات مربوط به غم و اندوه الگوهای تفکر منفی در ذهن ثبت شوند به حضور آنها پی ببرد و در نتیجه وی قادر به مقابله با علائم هشداردهنده در مراحل اولیه و به شکلی موثرتر خواهد بود.
سایر روشهای درمانی افسردگی
به غیر از سه روش اصلی بالا، برخی از روشهای درمانی دیگر نیز وجود دارند که تحقیقات نشان داده است میتوانند در درمان جانبی افسردگی به خصوص افسردگیهای خفیف و مقطعی موثر باشد. در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
تغییر سبک زندگی
سبک زندگی شما میتواند یکی از دلایل مهم وجود نشانههای افسردگی باشد. با سبک زندگی صحیح و سالم نه تنها افسردگی بلکه بسیاری ار مسائل زندگیتان قابل حل میشود و در مسیر روبه پیشرفت قرار میگیرید. نکات زیر را برای سبک زندگی سالم در بهبود این اختلال در نظر داشته باشید:
ورزش: از آنجایی که در بدن افراد افسرده، انتقال دهندههای عصبی مورد نیاز به مقدار کم ترشح میشود و آنها را دچار علائم افسردگی میکند، انجام ورزشهای ایروبیک میتواند در برابر افسردگی خفیف موثر باشد زیرا این ورزشها میزان آندورفین بدن را افزایش میدهند و نوراپینفرین- انتقالدهنده عصبی که با خلق و خوی فرد مرتبط است- را تحریک میکنند.
تغذیه مناسب: داشتن تغذیه مناسب بسیار زیاد میتواند در کنار روان درمانی و مشاوره به بهبود بیماران افسرده کمک کند. سعی کنید از مواد غذایی استفاده کنید که میزان سرتونین بیشتری در بدنتان ترشح میکنند و به نوعی غذاهای شادیآور هستند. در این مورد میتوانید با یک دکتر تغذیه مشورت کنید تا برنامه غذایی خاص شما را به شما ارائه بدهد.
الگوی خواب صحیح: بهداشت خواب یکی از ملاکهای مهم سلامت روان در تمام حوزههاست. اگر دچار بیخوابی و بدخوابی هستید حتما با یک پزشک مشورت کنید. چند ساعت قبل از خواب کمتر از وسایل الکترونیک و سایر ابزارهایی که برای مغزتان تحریک کننده باشد استفاده کنید. محیط خوابتان باید آرام و خلوت باشد و مهمتر از همه باید به موقع به رختخواب بروید.
کنار گذاشتن عادات ناسالم: استفاده بی رویه از مشروبات الکلی و مواد مخدر، غذاهای ناسالم، خواب ناکافی، وقت گذراندن با افراد منفی باف، بی هدفی و درگیر روزمرگی شدن و … همه و همه میتوانند نشانههای این اختلال را در شما دو چندان شدت ببخشد.
روشهای طبیعی
برخی روشهای ایمن و ارزان در درمان این اختلال وجود دارد که اگر نشانههای جدی و شدیدی ندارید میتوانید برای بهبود حالتان از آنها بهرهمند شوید. مثلا استفاده از گیاهان دارویی مانند زعفران، چای کوهی، اسطوخودوس، بابونه و جنسینگ میتواند به بهبود حال شما کمک کند. همچنین اگر دچار کمبود ویتامینها و املاح معدنی هستید با آزمایش آن را تشخیص و برطرف کنید.
صحبت با دوستان
قطعا هیچ فردی ایمنتر و آگاهتر از روانشناس برای صحبت از احساسات نیست اما اگر فعلا چنین آمادگی ندارید میتوانید با یک دوست قابل اطمینان و مثبت درباره احساسات خود صحبت کنید، درد و دل کردن یک روش هیجان مدار برای مدیریت احساسات شماست و میتواند مسکن موقت خوبی باشد اما قطعا شرط اصلی آن این است که فرد درستی را برای درد و دل انتخاب کنید.
احساساتتان را بنویسید
بگذارید احساسات منفی شما راه سالمی برای خارج شدن از ذهنتان پیدا کند. شاید دلتان نخواهد با کسی صحبت کنید اما حداقل میتوانید تمام افکارتان را روی کاغذ بنویسید. هرچه در سر دارید بنویسید و آنقدر ادامه دهید که احساس رهایی کنید. نگران کاغذتان نباشید میتوایند آن را از بین ببرید.
سخن آخر
خوشبختانه افسردگی با وجود شیوع بالایش قابل کنترل و درمان هستند و سالهاست پژوهشگران در مورد روشهای درمان آن تحقیق کردهاند و به نتایج کاربردی زیادی درباره آن رسیدهاند که میتوانید با خیال راحت از آن استفاده کنید و شر این بیماری مزمن و دست و پا گیر را از خودتان باز کنید. فرموش نکنید قدم اول درمان هر اختلالی تشخیص صحیح آن است، اگر نشانههایی که گفتیم را در خودتان حس میکنید حتما با یک روانشناس مشورت کنید تا تشخیص قطعی در شما مشخص شود و درمان مناسب و منحصر به فرد خودتان انتخاب شود. شما اولین و آخرین نفری که به این بیماری مبتلاست نیستید و قطعا اولین و آخرین نفری که توانسته با موفقیت از پس آن بربیاید نیز نیستید. پس دست به کار شوید.
سوالات متداول
افسردگی در ایران و جهان چقدر شایع است؟
برآوردهای کلی از شیوع افسردگی اساسی نشان میدهد که ۴.۱ درصد زنان حدود ۱.۹۵ برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به افسردگی اساسی قرار دارند. ۳۵۰ میلیون نفر در دنیا نیز با این اختلال دست و پنجه نرم میکنند، یعنی چیزی در حدود ۵ درصد از جمعیت جهان.
آیا ممکن است یک فرد با افسردگی متولد شود؟
تحقیقات نشان داده اند که 40% افسردگی میتواند ژنتیکی باشد، بنابراین از زمان تولد تا زمان مرگ همراه فرد خواهد بود اما 60% افسردگی به دلیل محیط، طرز تفکر فرد و عوامل دیگر به غیر از ژنتیک است.
آیا افسردگی روی ساختار مغز تاثیر میگذارد؟
بله در بلندمدت افسردگی میتواند بر روی ساختار مغز تاثیر منفی بگذارد. افسردگی میتواند بخشهایی از مغز را کوچک کند و تحلیل ببرد که به نگرش مثبت و مثبتاندیشی فرد مربوط هستند. به تدریج فرد افسرده بیشتر و بیشتر منفینگر میشود و درگیر افکار منفی میشود، به طوری که دیگر خاطرات خوب و مثبت زندگیاش را به خاطر نمیآورد و فقط خاطرات منفی به ذهنش میآیند.
افسردگی چه تاثیری روی چهره میگذارد؟
افراد افسرده معمولا دارای پوستهایی با چین و چروک بیشتر هستند به طوری که حتی وقتی اخم نمیکنند، ممکن است چهره غمگین و با چین و چروک داشته باشند.
درمان افسردگی چقدر طول میکشد؟
این موضوع در افراد متفاوت است اما به طور کلی به صورت میانگین 2 الی 3 هفته طول میکشد تا تغییراتی را در خودتان احساس کنید و حس کنید که در حال درمان شدن هستید و 3 تا 6 ماه طول میکشد تا افسردگی به صورت کامل درمان شود.
آیا زنان و مردان به یک اندازه مستعد افسردگی هستند؟
به طور میانگین زنان دو برابر مردان مستعد ابتلا به بیماری افسردگی هستند.
در هنگام افسردگی کدام هورمون در بدن کمتر از حد معمول ترشح میشود؟
هورمون سرتونین.
در هر سنی چقدر احتمال ابتلا به افسردگی وجود دارد؟
به طور کلی در سنین 18 تا 29 سالگی، 21%، در سنین 45 تا 64 سالگی، 18% و در سنین 65 به بالا نیز 18% احتمال ابتلا به افسردگی وجود دارد.
آیا افسردگی صدای ما را تغییر میدهد؟
بله ممکن است افسردگی صدا و نحوه صحبت کردن ما را تغییر بدهد. افراد افسرده معمولا بسیار آهسته و با تن صدای پایین و با مکثهای زیاد بین کلمات صحبت میکنند.
آیا قرار گرفتن در معرض نور خورشید، به درمان افسردگی کمک میکند؟
بله اگر به صورت متعادل و نرمال در معرض نور خورشید قرار بگیرید، در بدنتان هورمون سرتونین بیشتری تولید خواهد شد که این هورمون برای درمان افسردگی ضروری است.
آیا علائم افسردگی در همه افراد یکسان است؟
خیر افراد ممکن است علائم مختلفی از افسردگی را تجربه کنند و لزوما علائم شبیه به هم نیستند یا افراد ممکن است همه علائم را نداشته باشند. مثلا افسردگی در برخی از افراد روی خواب و اشتهایشان نیز تاثیر میگذارد اما در برخی از افراد این علائم وجود ندارد و آنها خواب و اشتهای نرمالی دارند.
آیا تست افسردگی وجود دارد؟
بله تستهای مختلفی برای افسردگی وجود دارد که معتبرترین آنها تست افسردگی بک است.
آیا در خانه نیز میتوان افسردگی را درمان کرد؟
اگر افسردگی خفیف باشد و بسیار شدید نباشد، بله ممکن است با تغییر دادن سبک زندگی و سالمتر کردن آن و توجه کردن رفتارهایی که فرد در طول روز انجام میدهد، میتوان افسردگی را تا حد زیادی درمان کرد اما افسردگیهای شدید نیازمند کمک حرفهای روانشناس دارند.
آیا افسردگی وجود دارد که اصلا درمان نشود؟
خیر همه افسردگی ها با هر شدتی که باشند با روان درمانی و گاهی در کنار آن با دارو درمانی بهبود پیدا می کنند. علت اینکه افسردگی در برخی از افراد درمان نمی شود، عبارت است از:
- انتخاب درمانگر غیرحرفهای برای درمان افسردگی
- همکاری نکردن با درمانگر و انجام ندادن تمرینات خانگی و راهکارهای داده شده
- مراجعه نکردن به روانشناس برای درمان و خوددرمانی کردن
آیا افسردگی با اسکن MRI قابل تشخیص است؟
بله با اسکنهای MRI، ناهنجاریهای مغزی ناشی از افسردگی قابل تشخیص است. در افراد افسرده، بخشهایی از مغز عملکرد سالم و طبیعی خود را ندارند و این موضوع میتواند تشخیص داده شود.
آیا افسردگی خود به خود درمان میشود؟
بخشی از انواع افسردگی مثل افسردگی فصلی، افسردگی پیش از قاعدگی بله بعد از مدت زمان این دوره، علائم کاهش یافته و درمان میشوند اما افسردگی اساسی، افسردگی پس از زایمان، افسردگی شیدایی و… خود به خود درمان نمیشوند و حتی ممکن است با گذر زمان تشدید شوند.
سخن پایانی
افسردگی یکی از شایعترین بیماریهای روحی در بین کل مردم دنیا است. دلایل افسردگی میتوانند متفاوت باشند؛ مانند داشتن سابقه افسردگی در فامیل درجه یک، مشکلات مربوط به محیط اجتماعی، بیماریهای جسمانی، مشکل در روابط بین فردی و… گاهی از دست دادن شغل، مرگ یک عزیز، مهاجرت، طلاق یا حتی ازدواج میتواند عامل به وجود آمدن افسردگی باشد. علائم افسردگی مختلف هستند ولی دو مورد از مهمترین آنها که در تشخیص افسردگی نقش دارند خلق افسرده و فقدان لذت است؛ اگر شخصی حداقل 5 مورد از علائم افسردگی را داشته باشد و به مدت دو هفته یا بیشتر با آن دست به گریبان باشد؛ مبتلا به افسردگی شناخته میشود اما به شرطی که این علائم در کار و فعالیت روزانه او خلل ایجاد کرده باشند. افسردگی انواع مختلفی دارد. درمان افسردگی کار دشواری نیست و شما برای درمان افسردگی خود میتوانید از 3 منبع حمایتی، روانشناختی، و دارویی کمک بگیرید. با توجه به شدت علائم شما، ممکن است که روانشناس صلاح ببیند که بهتر است در کنار رواندرمانی، دارو نیز مصرف کنید، در نتیجه شما میتوانید از طریق مراجعه به روانپزشک دورهای تحت نظر باشید. درمان با استفاده از ورزش و در موارد حادتر شوک الکتریکی یکی از روشهای مورد تایید از نظر علمی و تجربی است. اگر احساس می کنید علائم افسردگی را دارید، توصیه میکنیم برای درمان آن، از روانشناسان همیار عشق کمک بگیرید.