درمان شناختی رفتاری CBT

درمان شناختی رفتاری (CBT)

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

درمان شناختی رفتاری (CBT)

احتمالا تاکنون نام CBT را شنیده‌اید، اما شاید دقیقا ندانید CBT چیست و چه کاربردهایی دارد. CBT مخفف Cognitive Behavioral Therapy به معنای درمان شناختی رفتاری است که یکی از رویکردهای درمانی در روان‌شناسی است و پژوهش‌ها، موثر بودن آن را برای طیف گسترده‌ای از اختلالات روانی و مشکلات روان‌شناختی مشخص کرده‌اند. ایده اصلی CBT این است که افکار ما روی احساسات و رفتارهای‌مان تاثیر دارند، بنابراین اگر افکارمان را اصلاح کنیم، حال بهتر و رفتارهای موثرتری خواهیم داشت و می‌توانیم به خواسته‌ها و اهداف‌مان برسیم. در این مقاله سعی داریم به معرفی کامل این رویکرد و کاربردهایش بپردازیم.

تاریخچه 


رویکرد درمانی CBT اولین بار در در دهه 1960 توسط دکتر آرون بک، زمانی که در حال کار کردن با بیماران افسرده بود، مطرح شد. دکتر بک متوجه شد که بیماران افسرده افکار منفی را تجربه می‌کنند که به نظر می‌رسد به طور خودبه خودی به وجود می‌آیند. او این شناخت‌ها را “افکار خودکار” نامید. دکتر بک به این نتیجه رسید که افکار خودکار بیماران را می‌توان در سه گروه تقسیم‌بندی کرد: افکار منفی درباره خود، جهان و آینده.

او به بیمارانش کمک کرد تا این افکار خودکار را شناسایی و ارزیابی کنند و متوجه شد که به این ترتیب آن‌ها می‌توانند واقع‌بینانه‌تر و منطقی‌تر فکر کنند. این واقع‌بینی حال روانی آن‌ها را بهتر می‌کرد، باعث می‌شد که احساسات خوشایندی پیدا کنند و بتوانند کارآمدتر رفتار کنند. زمانی که بیماران می‌توانستند باورهای بنیادین‌شان را درباره خودشان، جهان و دیگران تغییر دهند، درمان تغییرات ماندگارتری را ایجاد می‌کرد. دکتر بک این رویکرد را “درمان شناختی” نامید که با عنوان درمان شناختی رفتاری یا رفتاردرمانی شناختی نیز شناخته می‌شود.

به دلیل مبانی فلسفی و علمی قوی درمان شناختی رفتاری، این رویکرد به سرعت جایگاه خود را در بین رویکردهای معتبر روان‌شناسی باز کرد و امروزه تبدیل به یکی از معتبرترین رویکردهای این رشته در دانشگاه‌های معتبر جهان شده و سالانه بیش از هزاران تحقیق و مقاله علمی در زمینه تاثیرگذاری آن بر انواع اختلالات و مشکلات روان‌شناختی انجام می‌شود.

CBT در ایران نیز سال‌هاست جز رویکردهای برتر درمان‌های روان‌شناختی و آموزش‌های دانشگاهی بوده و تحقیقات بسیاری در زمینه آن صورت گرفته است.

کاربردها 


از زمانی که دکتر آرون بک درمان شناختی رفتاری را معرفی کرد، مطالعات فراوانی در زمینه این رویکرد انجام شده است و کارآمدی این روش در درمانِ طیف وسیعی از اختلال‌ها به اثبات رسیده است. بیش از هزار مطالعه تاثیرگذاری و کارآمدی درمان شناختی رفتاری را در درمان اختلال‌های روانی، مشکلات روانشناختی و مشکلات جسمانی که دارای مولفه‌های روانی هستند، نشان داده است. درمان شناختی رفتاری برای کودکان و نوجوانان و بزرگسالان مناسب بوده و به صورت فردی، زوجی و خانوادگی قابل اجرا است. از جمله اختلالاتی که به درمان شناختی رفتاری خب پاسخ می‌دهند می‌توان به اختلالات خلقی، اضطراب، افسردگی، اختلالات اعتیادی، وسواس، استرس عمومی، مشکلات کنترل خشم، اختلال‌های تغذیه و مشکلات زناشویی اشاره کرد.

درواقع این درمان برای هر اختلال یا مشکلی که به الگوی افکار ناسازگارانه ارتباط دارد، موثر است. این درمان می‌تواند به صورت فردی، زوجی یا گروهی انجام گیرد. همچنین این رویکرد در آموزش‌های روان‌شناختی عمومی و نیز به عنوان یک روش خودیاری کاربرد بسیار زیادی دارد.

  طرحواره رهاشدگی یا طردشدگی چیست؟ (رهایی از طرحواره رهاشدگی)

در جلسه درمان CBT چه می‌گذرد؟


در جلسه درمان CBT چه می‌گذرد؟

در این رویکرد درمانگر هم نقش یک آموزگار و هم نقش یک همکار را برای مراجع ایفا می‌کند. درمانگر ابتدا با بررسی همه جانبه مشکل مطرح شده توسط مراجع، با کمک او اهداف درمانی را مشخص کند، یعنی درمانگر و مراجع با هم تصمیم می‌گیرند در پایان درمان باید به کجا برسند. سپس درمانگر مدل کلی درمان را به مراجع آموزش می‌دهد و در ادامه درمانگر و مراجع مثل دو همکار، شروع به حل مشکلات مراجع و تلاش برای رسیدن به اهداف تعیین شده می‌کنند.

مراجع در این رویکرد یاد می‌گیرد که چطور افکارش درباره خودش، دنیا و دیگران، روی احساسات و رفتارهایش تاثیر می‌گذارد. مثلا اگر مراجع هنگام مواجهه با هر مسئله‌ای در زندگیش اولین فکری که به ذهنش می‌رسد این است که “می‌دونم این بار هم گند می‌زنم”، دچار “اضطراب و احساس ترس” می‌شود و به همین دلیل نمی‌تواند عملکرد خوبی داشته باشد و بنابراین فکر اولیه‌اش درباره خودش تائید می‌شود! از این رو با کمک درمانگرش شروع به بررسی افکار، احساسات و رفتارهایش در موقعیت‌های مختلف می‌کند. مراجع کم‌کم متوجه می‌شود اگر طور دیگری فکر کند، احساسات و رفتارش متفاوت خواهند شد. بنابراین درمانگر به او کمک می‌کند بتواند افکارش را بررسی کند و ببیند کدامیک از این افکار منفی و غیرواقع‌بینانه هستند. او با الگوهای اشتباه در افکارش یا “خطاهای شناختیش” آشنا شده و یاد می‌گیرد چطور واقع‌بینانه فکر کند.

مثلا اگر او فکر می‌کند “من همیشه گند می‌زنم”، درمانگر از او می‌پرسد واقعا تا به حال هیچ‌کاری را درست انجام نداده است؟ اینهمیشهچقدر واقعی است؟ او متوجه می‌شود فکر درست این است که “گاهی در بعضی موقعیت‌های خاص نمی‌توانم کاری که می‌خواهم را درست انجام دهم”. وقتی فکرش اصلاح و واقع‌بینانه می‌شود، دیدگاهش نسبت به خودش از یک آدم “همیشه بازنده یا بی‌عرضه”، به “فردی با مشکلات محدودی در یک حوزه خاص” تبدیل می‌شود. سپس با کمک درمانگرش برای بهبود عملکردش در این حوزه خاص حل مسئله می‌کنند و مهارت‌های لازم را در طول جلسات یاد می‌گیرد. او همچنین یاد می‌گیرد افکارش را درباره دنیا و دیگران نیز اصلاح کند.

تکلیف در درمان شناختی رفتاری نقش عمده‌ای دارد. مراجع در پایان هر جلسه یک تکلیف دارد، باید در طول هفته به انجام این تکلیف پرداخته و در جلسه بعد درباره نتایج آن با درمانگرش صحبت کند. تکلیف، درمان را به خارج از اتاق درمان منتقل می‌کند و مراجع یاد می‌گیرد چطور باید آن‌چه را در جلسه می‌آموزد، در محیط واقعی زندگیش به کار ببرد. اگر به هر دلیلی نتوانست به خوبی تکلیفش را انجام دهد یا نتوانست آنطور که می‌خواسته رفتار کند، درمانگر به او کمک می‌کند موانع و محدودیت‌ها را بشناسد و به شیوه صحیحی آن‌ها را برطرف کند.

  چطور با همسرم در جمع برخورد کنم؟ (بهترین رفتار با همسر در جمع)

هر زمان که مراجع بتواند به اهداف درمانی که در ابتدای جلسات تعیین شده برسد، یعنی درمان موفقیت‌آمیز بوده و حالا مراجع می‌تواند خودش به تنهایی نیز می‌تواند افکار، احساسات و رفتارهایش را مدیریت کند. درواقع هدف نهایی CBT این است که شما بتوانید “افکار منفی‌ و ناسازگارانه‌تان” را شناسایی کرده و سپس با “افکار واقع‌بینانه و کارآمد” جایگزین کنید تا بتوانید در هر شرایط و موقعیتی بهترین عملکرد را داشته باشید.

استفاده از رویکرد CBT در حل مشکلات زوجی و روابط 


استفاده از رویکرد CBT در حل مشکلات زوجی و روابط

رویکرد CBT در حل مشکلات مربوط به روابط و بهبود رابطه زوجین نیز بسیار موثر و کارآمد است. در درمان زوجی نیز افکار هرکدام از زوجین و تاثیری که بر یکدیگر دارند، مهم‌ترین موضوع در جلسات است. در این حالت هر فرد متوجه می‌شود که نه تنها افکارش بر احساسات و رفتار خودش تاثیر دارد، بلکه روی افکار، احساسات و رفتارهای طرف مقابلش هم اثرگذار است.

فرض کنید شما و طرف مقابل‌تان با هم در یک رستوران قرار دارید. طرف مقابل‌تان برای چندمین بار دیر می‌رسد. شما در مدتی که منتظر او هستید مدام با خودتان فکر می‌کنید: “دیگه شورش رو درآورده، همیشه دیر می‌کنه، اصلا برای من اهمیت قائل نیست. خیلی بدقوله…”. چنین فکرهایی کم‌کم شما را “عصبانی و مضطرب” می‌کند. بنابراین تا او می‌رسد و می‌خواهد شروع به توضیح علت دیرآمدنش کند، سر او داد می‌زنید و او را بی‌ملاحظه و وقت‌نشناس خطاب می‌کنید یا اینکه با او قهر می‌کنید، یعنی درواقع “رفتار پرخاشگرانه” از خود نشان می‌دهید. او وقتی این رفتار شما را می‌بیند، با خودش فکر می‌کند: “حالا مگه چی شده، همه چیز رو بزرگ می‌کنه، اصلا شرایط منو درک نمی‌کنه…”. بنابراین “ناراحت و عصبانی” می‌شود و او هم متقابلا “دعوا و پرخاشگری” می‌کند. چنین واکنش‌هایی در طولانی مدت باورهای کلی منفی نسبت به همدیگر در ذهن‌تان شکل می‎‌دهد. مثلا یک باور کلی در ذهن شما ایجاد می‌شود که “او بدقول و بی‌مسئولیت است”؛ بنابراین هربار که دیر کند، بدون بررسی علت اصلی آن بر مبنای این باور منفی با او رفتار می‌کنید. درواقع شما در یک درمان زوجی مبتنی بر CBT می‌بینید که چطور یک فکر ناسازگارانه در ذهن یکی از شما، می‌تواند یک چرخه منفی ایجاد کند و منجر به بحث یا ناراحتی شود یا ذهنیت شما را نسبت به هم تخریب کند.

در طول درمان شما یاد می‌گیرید طرف مقابل‌تان متفاوت از شما فکر می‌کند و برداشت‌های متفاوتی نسبت به شما از یک موقعیت و اتفاق دارد و بنابراین می‌آموزید چطور به طور واقع‌بینانه درباره اتفاقات رابطه و رفتارهای طرف مقابل‌تان فکرکنید، چطور به شیوه صحیح و موثر با هم تعامل کنید و چطور ذهنیت‌ها و باورهای منفی شکل گرفته نسبت به یکدیگر را اصلاح کنید. در نتیجه شما می‌توانید به درک و شناخت بیشتری از یکدیگر برسید و رابطه نزدیک‌ و صمیمانه‌تری نسبت به گذشته داشته باشید. در درمان زوجی نیز تکالیف به شما کمک می‌کنند آموزه‌های درمانی را در رابطه‌تان به کار ببرید.

  وسواس فکری(چطوری از شر وسواس فکری راحت بشم؟)

CBT در خودیاری و آموزش عمومی 


CBT در خودیاری و آموزش عمومی

افرادی که دسترسی به درمان‌های روان‌شناختی ندارند یا به دلیل کمبود زمان یا مشکلات مالی امکان مراجعه به درمانگر خوب برای‌شان فراهم نیست، نیز می‌توانند از رویکرد CBT بهره ببرند. CBT می‌تواند به زبان ساده در آموزش‌های روان‌شناختی عمومی به کار رفته و موثر واقع شود و رویکرد مناسبی برای خودیاری یا Self Help است. بسیاری از تکنیک‌های CBT به گونه‌ای هستند که افراد می‌توانند با استفاده از یک منبع خودیاری مناسب مانند یک کتاب خودیاری یا دوره‌ی آموزشی، یاد بگیرند و در جهت رفع مشکل‌شان به کار ببندند. پروتکل‌ها و کتاب‌های آموزشی خودیاری مبتنی بر CBT در زمینه اضطراب، افسردگی، وسواس، مشکلات خوردن، مشکلات رابطه و آموزش مهارت‌های تعامل زوجی موجود است و تحقیقات کارآمدی این روش‌های خودیاری را نشان داده است. البته روش‌های خودیاری برای مشکلات با شدت متوسط کارآمد است و در شرایطی که مشکلات فرد شدید و جدی است، نمی‌تواند پاسخ‌گو بوده و حتما نیاز به حضور درمانگر در کنار آن‌ها وجود دارد. مثلا فردی که از شدت افسردگی تمام روز را در رخت‌خواب می‌ماند و عملکرد، شغلی، خانوادگی یا تحصیلیش به کلی مختل شده تنها با کمک‌های روش‌های خودیاری حالش بهتر نمی‌شود و نیاز به جلسات درمانی مشاوره‌ای یا حتی دارودرمانی دارد.

هدف نهایی درمان‌های CBT این است که “شما به درمانگر خودتان تبدیل شوید” و روش‌های خودیاری مبتنی بر CBT کمک بزرگی در راستای این هدف هستند. شما با کمک منابع خودیاری یاد می‌گیرید روی جریان افکار، احساسات و رفتارهای‌تان نظارت کنید، افکار منفی‌تان را شناسایی کنید، اگر این افکار غیراقع‌بینانه هستند، آن‌ها را اصلاح کنید و اگر حاصل یک مشکل واقعی و بیرونی هستند، مهارت‌های لازم برای حل مشکل‌تان مانند مهارت‌های حل مسئله، تصمیم‌گیری، مذاکره یا مهارت‌های ارتباطی را بیاموزید.

چنانچه روش‌های خودیاری با حضور یک درمانگر یا مشاور ادغام شود، بیشترین کارایی ممکن را برای مشکلات خاص شما خواهد داشت. به طور مثال اگر شما در رابطه عاطفی‌تان مشکلاتی دارید، نه تنها می‌توانید مهارت‌های عمومی لازم برای حل مشکل‌تان مانند مهارت‌های ارتباطی را یاد بگیرید، بلکه یک متخصص در کنارتان حضور دارد که شما را در جهت حل مشکلات خاص رابطه‌تان کمک کند.

CBT یک رویکرد درمانی و آموزشی در روانشناسی است که در دهه 1960 توسط دکتر آرون بک پایه‌گذاری شد. ایده اصلی رویکرد CBT این است که افکار ما بر احساسات و رفتارهای‌مان اثر دارند. اگر افکارمان منفی، غیرواقع‌بینانه و ناکارآمد باشند، احساسات ناخوشایندی را تجربه خواهیم کرد و در نتیجه عملکرد مناسب و رفتارهای سازگارانه‌ای نخواهیم داشت. این رویکرد به افراد کمک می‌کند با اصلاح افکارشان، بتوانند حال خوب را تجربه کرده و با رفتارهای سالم به آن‌چه می‌خواهند برسند. این رویکرد برای درمان و بهبود طیف گسترده‌ای از اختلالات مشکلات روان‌شناختی مانند اختلالات خلقی و اضطرابی، وسواس، مشکلات خوردن، اعتیاد، مشکلات زوجی و رابطه‌ای و مشکلات کودکان موثر بوده و به شیوه‌های مختلف درمان فردی، زوجی، گروهی، آموزش‌های روان‌شناختی و خودیاری قابل کاربرد است.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

مقالات مرتبط