علم روانشناسی این روزها پیشرفت چشم گیری کرده است، تقریبا میتوان گفت کمابیش نام آن به گوش همه رسیده است و دیگر مثل سابق استفاده از روانشناسی را انگی برای دیگران نمیدانند، برعکس از کاربردهای آن از رشد جنین گرفته تا میانسالی و پیری، در زندگی شخصی و خانوادگیشان استفاده میکنند. در این بین عدهای ناآگاه و برخی افراد سودجو از این فرصت استفاده کردند تا زیر سایه نام روانشناسی اهداف خود را پیش ببرند! در این مقاله قصد داریم چرا و چگونگی به وجود آمدن روانشناسی زرد و برخی از مهمترین و مخربترین شعارهای آن را مطرح کنیم و تاکید کنیم چرا باید از این روانشناسی دوری کنید؟
تعریف روانشناسی زرد و تفاوتش با روانشناسی علمی
روانشناسی زرد شاخهای از شبه علم است که هیچ یک از تکنیکها و روشهایش را علم روانشناسی و علم تایید نکرده است، اغلب زاییده ذهن سخن وران و سودجویانی است که به دنبال فروش نسخههای یک شبه و جادویی خوشبختی هستند تا جیب مراجیعنشان را به امید تغییرات یک شبه خالی کنند. هر محتوایی مانند کتاب، مقاله، پروتکل و … که علم تاییدش نکرده باشد اما نام روانشناسی را یدک بکشد روانشناسی زرد به حساب میآید. اما ویژگیهای مهم آن چیست؟
تیترهای جذاب و وسوسه انگیز
یکی از مهمترین ویژگیهای روانشناسی زرد تیترهای وسوسه انگیز آن است. چه کسی دلش نمیخواهد یکشبه پولدار شود؟! چه کسی با شنیدن این جمله که از پس هر کاری بر میآید خوشحال نمیشود؟ چه کسی دلش نمیخواهد عشقش را یک شبه عاشق خودش کند، جذاب باشد، با مشکلات زندگی قوی تر شود و …؟ هر کدام از این تیترها به تنهایی میتواند این فکر را به سر شما بیندازد که امتحانش که ضرر ندارد! سنگ مفت و گنجشک مفت! اما مفت نیست دوست عزیز! روانتان و آسیبهایی که به آن میرسد خرج امتحانش است!
پشت گرمی به افراد مشهور
روانشناسی زرد همیشه برای شعارهای نشدنیاش چند مثال از افراد مشهور دارد: “فلانی از فقر مطلق به ثروت بالا رسید”، “فلان شخص یک شبه توانست و تو هم میتوانی”، “فلان جا پول ریخته است فقط کافی است خم شوی و از زمین برداری” و … آنها پشتشان به چند شخص معروف و چند مثال کلی گرم است درحالیکه علم هرگز اجازه نمیدهد شما بررسی و تقلید زندگی چند نفر برای کل انسانها تصمیم بگیرید! علم روانشناسی برای هر رویکرد و نظریهاش هزاران تحقیق و آزمایش تایید شده دارد، حتی فرهنگ به فرهنگ و قشر به قشر این تحقیقات را باهم مقایسه میکند تا مبادا نسخه از پیش تعیین شدهای را برای دیگران به اشتباه به کار ببرد!
توپ همیشه در زمین شماست
روانشناسی زرد اغلب تفاوتهای فردی و محدودیتهای انسان را نادیده میگیرد و به همه وعده همه کار توانی و خوشبختی میدهد طوری که به شما میقبولاند همه امکانات موفقیت در اختیار شماست و اگر موفق نیستید خودتان تنبلی و کوتاهی کردید! در صورتی که علم می پذیرد انسان محدودیت دارد، شرایط هر فردی با یکدیگر متفاوت است و شما مسئول تمام بلاهایی که به سرتان میآید نیستید هرچند وظیفه دارید تلاش کنید اوضاع بهتری داشته باشید.
کار نشد ندارد
برای روانشناسی زرد کار نشد ندارد! از شیر مرغ تا جان آدمیزاد با تلاش شما به دست میآید! شما میتوانید آرزوی دست نیافتنیترین رویاها را داشته باشید و برای اینکار تشویق هم میشوید! شما میمانید و کلی رویای غیر منطقی که از واقعیت دورتان کرده است و اجازه نمیدهد فرصتهای معقولتان را ببینید و به دست آورید! در روانشناسی علمی شما محدودیت هایتان را میبینید و میپذیرید و نسبت به محدودیتهایتان تصمیمات منطقی میگیرید! منظور ما این نیست که حق پیشرفت و رویا پردازی نداید، برعکس انسان با امید و رویا زنده است اما به شرطی که حال شما و شرایطتتان را بهتر کند نه بدتر و به امید واهی جلوی پیشرفت شما گرفته نشود.
شعارهای توخالی روانشناسی زرد
بخند تا دنیا به رویت بخندد!
روانشناسی زرد معتقد است دنیا منتظر عکسالعمل شماست تا با شما مانند خودتان رفتار کند! اگر بخندید همه چیز شیرین و خوشایند است و اگر نخندید دنیا با شما خواهد جنگید! این تعبیر از نظر علمی درست نیست، شما ممکن است یک فرد سازگار با انرژی مثبت و تاب آوری بالا باشید اما شرایط محیط، اطرافیانتان، جامعه و … خوب نباشد! نمی توانید چون مثبت فکر میکنید انتظار داشته باشید آنها مثبت باشند. شما میتوانید با دید منطقی و واقع بینانه شرایط منفی و مثبت اطرافتان را بسنجید، ازجنبه های مثبت به نفع خودتان استفاده کنید و در برابر جنبههای منفی از خود مراقبت کنید. همچنین اگر گاهی دچار غم و یاس شدید به این معنی نیست که کل جهان با شما قهر خواهد کرد! با راه حلهای صحیح و اصولی ریشه غم خود را پیدا و آن را مدیریت کنید و در عین حال از داشتههای خودتان و جهان اطراف تا جای ممکن بهره مند شوید!
غم ماندگار نیست! رهایش کن!
یکی دیگر از شعارهای به شدت آسیب رسان روانشناسی زرد این است که معتقدند باید غم را رها کنید! از نظر علمی غم رها کردنی نیست! شما باید هیجانات مثبت و منفیتان را بشناسید و با شیوه صحیح و درست آن را ابراز کنید. اگر احساسات منفیتان را رها کنید و آن را با شیوه اصولی مدیریت نکنید در واقع آن را سرکوب کردید و در علم روانشناسی سرکوب احساسات و هیجانات یعنی تلنبار شدن تنش که به مرور در شما اضطراب، افسردگی و انواع اختلالات ریز و درشت دیگر را به وجود میآورد. بله قرار نیست در غم غرق شوید اما قرار هم نیست آن را بدون ریشه یابی رها کنید و نادیده بگیرید!
یک روز خوب نمییاد! یک روز خوب رو باید ساخت!
یکی از شعارهای دیگر روانشناسی زرد این است که نباید منتظر روزهای خوب بود باید روزهای خوب را بسازید! معنی این جمله این است که اگر شما روز خوبی ندارید تقصیر خودتان است که آن را نمیسازید! بگذارید یک مثال برایتان بزنم، آیا دختر جوانی که توسط برادر و پدرش در خانه حبس شده است، کتک میخورد اجازه ادامه تحصیل ندارد و حتی برادرش به او تجاوز میکند (این یک مثال واقعی است) تقصیر خودش است که روز خوبی ندارد؟ درست است که این یک مثال افراطی بود اما حداقل میتوان به آن به چشم یک مثال نقض از توان ساختن روز خوب با هر شرایطی نگاه کرد! همیشه شرایط تحت کنترل ما نیست و علم روانشناسی به ما میآموزد که در این شرایط بد چطور اوضاع را مدیریت و به نفع خودمان تغییر دهیم نه اینکه خود را مقصر بدانیم که چرا روز خوبی نداریم. ساختن روز خوب وقتی امکان پذیر است که ما بپذیریم روزهای سخت و بد هم وجود دارد و این برای همه انسانها اتفاق میفتد!
تو همونی هستی که تصمیم میگیری باشی!
روانشناسی زرد معتقد است شما کافی است تصمیم بگیرید تا هرچه میخواهید باشید. متاسفانه با این شعار زرد خیلی از دانشآموزان معصوم که در مهارتهای مختلف مثل زبان، هنر، ورزش و … استعداد دارند، استعدادشان را نادیده بگیرند و تشویق شوند تصمیم بگیرند پزشک یا مهندس شوند! راه پر پیچ و خم کنکور را طی میکنند و در رقابت با دیگران آینده را بدون دکتر و مهندس شدن از دست میدهند و تا آخر عمر خود را مقصر میدانند که نتوانستند همانی شوند که تصمیم گرفتند، در حالی که این افراد میتوانستد یک ورزشکار موفق، یک مربی زبان کارکشته یا یک هنرمند بسیار موفق شوند و از زندگی شان لذت ببرند، البته اگر تصمیم میگرفتند استعدادشان را بشناسند!
به جهان انرژی مثبت بفرست تا بازتابش رو ببینی!
از قدیم گفتهاند شما هر انرژی که به جهان بفرستید همان به شما برمیگردد، روانشناسی زرد هم از این موضوع سوء استفاده کرده است و شما را حتی در بدترین حال روحی مجبور میکند مثبت باشید تا همه چیز به زور خوب شود! و اگر هم اتفاق منفی برای شما بیفتد حتما مقصر خودتانید که انرژی منفی برای دنیا فرستادهاید! علم این موضوع را نمیپذیرد. از نظر علمی وقتی شما حالتان خوب است محیط اطرافتان را خوشبینانهتر قضاوت میکنید و وقتی حالتان بد است اتفاقات و وقایع منفی بیشتر توجه شما را جلب میکند. اما این دلیل نمیشود وقتی حالتان بد است هیجانات منفیتان را نادیده بگیرید و به زور و تصنعی حالتان را خوب نشان دهید! این کار باعث میشود شما بیشتر از قبل در حالتهای منفیتان غوطه ور شوید! از طرف دیگر افراد مثبت اندیش بیشماری هستند که محیط اطرافشان بر وفق مرادشان نیست و برعکس افرادی نیز هستند که پر از حسرت، کینه و گرههای روانی هستند اما بنابر شرایط همه چیز به کامشان است! افراد شکست خورده تشنه این هستند که کسی در گوششان بگوید کافی است لبخند بزنی تا همه چیز درست شود! آنها لبخند میزنند، موسیقی مثبت گوش میدهند، با حال بد ورزش میکنند، در جمعهایی که دوست ندارند حاضر میشوند و .. اما چیزی درست نمیشود! اما علم روانشناسی به شما کمک میکند تا ریشه شکستهایتان را پیدا و برطرف کنید و راه صحیحی را بیابید.
زندگی کوتاه تر از اونیه که صبحها با افسردگی بیدار بشیم!
یکی دیگر از شعارهای روانشناسی زرد این است زندگی خیلی کوتاه است و شما نباید هیچ انرژی منفی و هیجان منفی را تحمل کنید، این در حالی است که تحقیقات نشان داده درصد بسیار بالایی از افراد درگیر افسردگی هستند که صبحها سخت از تخت پایین میآیند و شروع روز برایشان دشوار است و صد البته نیاز به کمک تخصصی و بالینی دارند اما متاسفانه خیلی از آنها به روانشناسی زرد روی می آورند و بدون پیدا کردن ریشه و برطرف کردن افسردگیشان سعی میکنند لبخند بزنند!
خوشحالی واقعی زمانی سراغت میاد که شب و روز برای رویاهات تلاش کنی!
یکی از بدترین آسیبهای روانشناسی زرد این بوده است که افراد را ترغیب به تلاش بی وقفه و سخت کرده است! شب و روز باید تلاش کنید، کم بخوابید، کم بخورید و همه چیز را کنار بگذارید و فقط و فقط با چشمهای بسته تلاش کنید! از نظر علم روانشناسی تلاش خوب است اما نه به قیمت از دست دادن تمام ابعاد زندگی و از دست دادن سلامت روانتان! شما تا زمانی که استراحت کافی نداشته باشید، از زندگیتان لذت نبرید و در آرامش کارهایتان را پیش نبرید حتی اگر با تلاش زیاد به خواستههایتان برسید رایت از زندگی پایینی خواهید داشت. تعداد افراد موفقی که زندگی یک بعدیشان را با تحصیل و کار پیش بردهاند اما اضطراب دارند، درگیر افسردگی هستند و از زندگیشان رضایت ندارند کم نیست! تلاش زمانی از نظر علم پذیرفته شده است که با برنامه ریزی صحیح و در نظر گرفتن استعدادهای شما همراه باشد.
بهش میرسم، نه فورا ولی حتما!
یکی دیگر از شعارهای روانشناسی زرد این است که شما به هرچیزی که بخواهید میرسید، شاید طول بکشد ولی حتما آن را به دست میآورید! واقعیت علمی این است که شما زمانی میتوانید به بهترین شکل به خواستههایتان برسید و از آن لذت ببرید که برخواسته از استعدادها و پتانسیلهای منطقی شما باشد! متاسفانه با تبلیغات روانشناسی زرد، عده بیشماری از نوجوانان بدون در نظر گرفتن استعدادهایشان شروع به رویاپردازی درباره آینده میکنند و فرصتهای منطقیشان را از دست میدهند.
چطور باید روانشناس علمی را از روانشناس زرد تشخیص دهیم
در ادامه به چند نکته مهم برای اینکه بتوانید یک روانشناس علمی را از روانشاس زرد تشخیص دهید عنوان میکنیم:
- روانشناسان زرد معمولا تحصیلات آکادمیک روانشناسی ندارند یا اجازه مشاوره و شماره عضویت سازمان نظام روانشناسی را ندارند
- روانشناسان زرد معتقدند همه چیز شدنی است! اما روانشناس علمی ابعاد مسائل را بررسی می کند تا واقع بینانه احتمالات زندگی شما را بسنجد
- روانشناسان زرد به شما تلقین میکنند همه چیز دست شماست! اما روانشناس علمی مواردی که به وسیله شما قابل تغییر است را بررسی میکند و کمک میکند تابآوریتان را برای مسائلی که نمیتوانید تغییر دهید بالا ببرید
- روانشناس زرد استعدادهای شما را در نظر نمیگیرد و شما را هول میدهد فقط و فقط تلاش کنید اما روانشناس علمی میپذیرد شما مانند هر فرد دیگری محدودیت دارید و باید بر حسب توان و پتانسیلتان حرکت کنید
- روانشناس زرد معمولا به شما قول میدهد همه چیز به زودی درست میشود اما روانشناس علمی تاکید دارد تغییر یک روند است که زمان میبرد و نیاز به تلاش دارد
پرسش و پاسخ کوتاه