به نظر میرسد که هر روز از تعداد افرادی که ازدواج میکنند، کاسته میشود و این تمایل برای برپایی زندگی مشترک در مردان حتی کمرنگتر از زنان است. مردان امروزی حتی به اندازه مردان 15 سال پیش برای ازدواج اهمیت قائل نیستند. ازدواج دیگر یک امر متداول و فراگیر نیست. در حالی که ازدواج کردن و شغل داشتن در گذشتهای نه چندان دور مراحل پذیرفته شده و مرسوم قدم گذاشتن به دنیای بزرگسالی بود.
مردان متاهل در جامعه امروز تحقیر میشوند
در گذشته مرد متاهل به معنای یک مرد محترم و باهوش بود. مردان متاهل مردانی قوی و قابل اعتماد بودند که به یک زن عشق میورزیدند و زنی که به آنها متکی بود، تمام سعی خود را برای مراقبت از آنها میکرد. ازدواج کردن امری درست و بجا تلقی میشد که یک پسر را به مردی بالغ و قابل احترام تبدیل میکردند. ازدواج کردن برای مردان به این معنا بود که زنی را در خانه داشتند که از خانهشان نگهداری میکرد، از فرزندانشان مراقبت میکرد و برایشان غذا میپخت. ازدواج تنها راه ممکن بود و اگر مردی ازدواج نمیکرد، دیگران به چشم حقارت و مانند انسان ترحمبرانگیزی به او نگاه میکردند که هیچ زنی رغبت نمیکند با او زندگی کند. اما این روزها مردان متاهل بیشتر به بازندهها شباهت دارند، آنها آزادی خود را فدای زندگی مشترک کردهاند و در رسانهها غالباً دست انداخته میشوند و به صورت مردانی مفلوک و بدبخت نشان داده میشوند. زنی پا به خانهشان گذاشته و مانند ملکهای بیرحم آنها را از بسیاری از آزادیهای دوران مجردی محروم ساخته است. واقعاً چه مرد بیچارهای که مدام باید به حرف زنش گوش کند! مرد متاهل امروزی میداند که زندگی بر مدار او نمیچرخد و زنش برای ادامه زندگی نیازی به او ندارد، چون خودش شغل دارد و کاملاً میتواند از خودش مراقبت کند. البته که اکثر ازدواجها به این شکل نیست، اما پسر جوانی که هنوز در حال رشد است، چنین برداشتی از ازدواج دارد. به علاوه مردان جوان تاثیرپذیرند و باورهای منفی دوستانشان درباره ازدواج به آنها منتقل میشود. اگر میخواهید بدانید که چرا مردها ازدواج نمیکنند، در ادامه با ما همراه باشید.
با بالا رفتن سن، سختگیریها نیز بیشتر میشود
هنگامی که فرد تجارب زیادی کسب کرده و به قول معروف سرد و گرم زندگی را چشیده، دیگر جوان خام دیروز نیست. این بدان معنی است که معیارهای او برای ازدواج تغییر میکند. معقولانه به نظر میرسد اگر بگوییم با افزایش سن، سختگیری نیز بیشتر میشود، این موضوع نه تنها در معقوله ازدواج، بلکه در تمام مسائل دیگر نیز صدق میکند. یک پسر 20 ساله وقتی که به 30 سالگی برسد، زندگی متفاوتی دارد، پس مطمئنا بسیاری از قوانین و ملاکهایش برای ازدواج تغیییر میکند. طبق آمار پسرها سختگیرتر از دخترها هستند. 45% از دخترها در ازدواج سختگیری میکنند و این درحالیست که 51 % پسرها برای ازدواج به دنبال ایدهآلترین مورد میگردند. با این سختگیریها، فرد نمیتواند همسر مورد نظر خود را پیدا کند، چراکه پیدا کردن تمام شرایط مورد نظر او در یک فرد، کاری دشوار و شاید غیر ممکن است.
این مسئله هم راه حلهای خودش را دارد. اگر سن فرد مورد نظر شما بالا رفته و برای متقاعد کردن او به ازدواج به مشکل برخوردید و یا به فردی علاقه مند هستید و او برای ازدواج قدمی بر نمیدارد، ابتدا به دنبال علل و عوامل عدم تمایل او به ازدواج باشید. مشاوران گروه ما با راه حلهای تخصصی خود، برای یافتن دلایل عدم تمایل به ازدواج و همچنین برای ارائه راه حلهای کاربردی به شما، آماده خدمت به شما مراجعه کنندگان عزیز هستند.
ترس از مسئولیت
عامل دیگری که پسرها را از ازدواج فراری میدهد، ترس از مسئولیت پذیری است. احساس مسئولیت در زندگی مشترک حرف اصلی را میزند. بعد از ازدواج مسئولیتهای هر دوطرف بیشتر شده و هر دو باید برای داشتن یک زندگی آرام بیش از پیش تلاش کنند. یک مرد در زندگی مشترک علاوه بر تامین هزینههای مالی مسئولیتهای دیگری نیز دارد. این مسئولیت برای پسرهایی که در زندگی مجردی خود بار چندانی بر دوش نداشتند، سنگین به نظر میرسد. آنها گمان میکنند که با ازدواج نکردن میتوانند از بار مسئولیتشان کم کنند، اما نمیدانند که زندگی فراز و نشیبهای زیادی دارد که بدون ازدواج هم باید آنها را پشت سر بگذارند.
مسئولیت پذیری امری تدریجی است، باید به او فرصت دهید تا خود را نشان دهد. علاوه بر این میتوانید در دوران آشنایی به او اطمینان خاطر دهید که شما نیز فردی مسئوایت پذیر هستند و برای انجام مسئولیتهای مختلف با او همکاری میکنید.
ترس از طلاق
با آمارهای رو به رشد طلاق، چه دخترها و چه پسرها ترس ازدواج ناموفق را همیشه در سر دارند. پسرها تصور میکنند با ازدواج نکردن میتوانند از طلاق و عواقب بعد از آن فرار کنند. هنگامی که یک فرد نارضایتی دوستان و آشنایان خود را نسبت به زندگی مشترکشان میبیند، گمان میکند با ازدواج نکردن دیگر میتواند تا آخر عمر خوشحال و راضی از زندگی لذت ببرد. از طرفی دیگر، دادن مهریه هنگام طلاق زوجین، به دلیل قیمت بالای سکه به یکی از نگرانیهای پسرها برای ازدواج تبدیل شده است.
بچه های طلاق از عواقب ازدواج می ترسند
ترس داشتن یک رابطه ناموفق همواره همراه همه افراد است. این ترس زمانی بیشتر می شود که فرد در خانوادهای زندگی کرده که پدر و مادرش رابطه خوبی با یکدیگر نداشتند و ازدواجشان به طلاق منتهی شده. از آنجایی که او در دوران مجردی خود زندگی خوبی نداشته، ترس یک ازدواج ناموفق و عواقب آن در او دوچندان می شود. ترس و اضطراب از داشتن یک رابطه موفق در افرادی که بچه طلاق بودهاند و یا یکی از نزدیکان آن ها طلاق گرفتهاند، نسبت به بقیه افراد بیشتر است، پس طبیعی است که برای جلب نظر چنین فردی باید بسیار محتاطانهتر عمل کرد.
بدبینی به همه
از آنجایی که برخی پسرها قبل از ازدواج روابط آزادانه و بدون محدودیت با جنس مخالف را تجربه کردهاند، ترس از خیانت بعد ازدواج نیز همواره با آنها همراه است. داشتن روابط آزادانه قبل از ازدواج، افراد را به هم بدبین و بیاعتماد میکند. بسیاری از پسرانی که قبل از ازدواج با دختری رابطه داشتند، به قول معروف به دنبال دختر آفتاب مهتاب ندیده هستند.
شناخت لازمه اعتماد است. به پسر مورد علاقه خود فرصت دهید تا شما را به خوبی بشناسد. هنگامی که او به شناخت کافی از شما رسید و متوجه تفاوت شما با دخترهای دیگر شد، میتواند برای ازدواج تصمیم گیری کند.
نداشتن شغل و منبع درآمد
نظرسنجیها نشان میدهد که 91.8 درصد پسرها به خاطر نداشتن شغل مناسب و منبع درآمد، تن به ازدواج نمیدهند. هزینههای سر به فلک کشیده مراسم عروسی و رسم و رسومهای غلط، اجاره خانههای سرسام آور و بسیاری از هزینههای غیرضروری دیگر، سدی برای ازدواج جوانان امروزی است. چنین هزینههایی برای جوانانی که پشتوانه مالی مناسبی ندارند نقش مهمی در عدم تمایل آنها به ازدواج ایفا میکند. خانوادههایی که توانایی تامین هزینههای ازدواج فرزندان خود را ندارند، از ازدواج آنها حمایت نمیکنند و حتی سد راه آنها میشوند.
مسائل مالی و پول همه چیز زندگی نیست. پول تنها یک بعد از زندگی مشترک است. در دوران آشنایی با سختگیری کمتر و کاهش سطح توقعات خود به او نشان دهید که خود او بیشتر از هرچیز برای شما ارزشمند است وشما نیز برای تامین هزینههای زندگی خود تلاش میکنید.
دغدغههای زیاد شغلی
شوهرم با کارش ازدواج کرده! این جمله را باراها و بارها از زنانی که همسرشان مشغله کاری بسیاری دارند شنیدهایم. از آنجایی که تامین هزینههای مالی زندگی مشترک برعهده مردان است، آنها از زمان مجردی شروع به کار میکنند تا بتوانند زندگی خوبی داشته باشند. ولی بعضی از افراد آنقدر درگیر کار خود میشوند که یکی از اهداف اصلی زندگی، یعنی ازدواج، را فراموش میکنند. آنها برای این که کار کنند زندگی میکنند و اینطور نیست که برای زندگی کار کنند. آنقدر سرشان گرم کار میشود که زندگی را فراموش میکنند. پس ترجیح میدهند که بدون اینکه کسی مزاحم کارشان شود به زندگی خود ادامه دهند.
ترس از دست دادن دوستان
اغلب مردها در دوران مجردی دوستان زیادی دارند و از آنجایی که در ایران برای پسران محدودیت کمتری از جانب خانواده وجود دارد، آنها بیشتر وقت خود را با دوستان خود میگذارند. بعد از ازدواج به دلایل مختلف از قبیل کار بیشتر نسبت به قبل، مسئولیت بیشتر برای انجام امور مربوط به خانه و همچنین به دلیل درخواست همسر خود، مجبور به ارتباط کمتر یا قطع ارتباط با برخی دوستان دوران مجردی خود میشوند. این موضوع شاید از جانب یک دختر بسیار مهم به نظر نرسد، اما مردان به دوستان خود بسیار اهمیت میدهند و ترک یک دوست قدیمی میتواند در روحیه آنها تاثیر بسیاری بگذارد. به همین خاطر پسرها ترجیح میدهند تا ازدواج نکنند و هم دوست دختر داشته باشند و هم دوستان خود را.
همانطور که زنها دوست دارند با دوستان خود زمانی را سپری کنند، مردها نیز دوست دارند تا با دوستانشان روابط خوبی داشته باشند، محدود کردن هر یک از طرفین میتواند موجب نارضایتی و ایجاد تنش شود. راه کارهای حل این مشکل را از مشاوران گروه میم در اپلیکیشن میم بخواهید.
نداشتن آزادی
سلب آزادی یکی دیگر از باورهای منفی رایج درباره ازدواج کردن است که غالباً به واقعیت تبدیل میشود. اکثر مردان پس از ازدواج حس میکنند که زندگیشان از کنترلشان خارج شده و باید آزادیها و نیازهای خود را فدای زندگی مشترک کنند. به علاوه گاهی اوقات این محرومیت از آزادی فقط به سبک زندگی مربوط نمیشود و بعضی مردان متاهل آزادی خود را به معنای واقعی از دست میدهند. شاید این لطیفه را شنیده باشید که: بعد از ازدواج کردن فقط کنترل یک چیز را دارید و آن کنترل تلویزیون است.
هرکس در زندگی نیاز به استقلال شخصی دارد. مشورت کردن در زندگی بسیار مهم است اما کنترل کردن یکدیگر و تحمیل نظرات خود به هم موجب بر هم خوردن آرامش در زندگی میشود. با مشخص کردن مرزهای خود در دوران آشنایی، میتوانید به او نشان دهید که شما نیز به آزادیهای فردی احترام میگذارید.
پسرهایی که بیشتر به مادر خود وابسته هستند تمایلی به ازدواج ندارند
پسرها مامانی هستند! این جمله ایست که همه شما تا به حال چندین بار آن را شنیدهاید، به خصوص اگر خودتان یک برادر داشته باشید میتوانید آن را به عینه ببینید. همانطور که میدانید، رابطه عروس و مادر شوهر در میان خانوادههای ایرانی چندان آوازه خوبی ندارد. پسرها تصور میکنند که برای دیدن مادر خود بعد از ازدواج به مشکل بر میخورند و هر دفعه باید بعد از ملاقات مادر خود به همسرشان جواب پس بدهند، که این موضوع باعث برهم خوردن آرامش آنها میشود و یکی از دلایل اصلی نگران پسرها بعد از ازدواج است.
هزینههای زیاد عروسی
رسم و رسوم پرهزینه برای یک پسر جوان که به تازگی شغل مورد نظر خود را پیدا کرده و روی پای خود ایستاده، عامل بازدارنده برای ازدواج پسرهای امروزی است. با وضعیت بد اقتصادی امروز و خرجهای بالای مراسم عروسی، پسرها ترجیح میدهند که رابطهای فراتر از دوستی نداشته باشند چرا که برای یک شب عروسی باید یک عمر بدهکار باشند. از طرفی دخترها هم از موضع خود پایین نمیآیند و برای گرفتن یک عروسی خوب و دهن پر کن پافشاری میکنند.
زمانی که از مردها علت ازدواج نکردنشان را میپرسیم، هر کس بسته به شرایط خود دلایل متفاوتی دارد. در این مقاله چند دلیل عمده عدم تمایل پسرها به ازدواج را به طور خلاصه مرور کردیم. برای اینکه بدانید شخص مورد نظر شما چرا به ازدواج کردن تمایلی نشان نمیدهد، مشاوران گروه میم به شما کمک میکنند تا بتوانید این مسئله را به خوبی مدیریت کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه