«آیا عشق را میتوان در رابطه کنترل کرد؟»، «چیکار کنم که زود عاشق نشم و زود دل نبندم؟»، «چطور میتونم احساساتم رو کنترل کنم؟» شاید این سوالات برایتان آشنا باشد. بسیاری از افراد بر این باورند که احساسات و عشق را نمیشود در رابطه عاطفی کنترل کرد، اما این طرز تفکر اشتباه است. کنترل نکردن احساسات، باعث بروز یک سری مشکلات در خودِ شخص و رابطه میشود که میتواند رابطه را به مرور زمان خراب کرده و با شکست مواجه کند. در این مقاله ابتدا به پیامدهای کنترل نکردن احساسات اشاره میکنیم و سپس راهکارهایی برای کنترل و مدیریت احساسات در رابطه را توضیح میدهیم.
پیامدها و عواقب کنترل نکردن احساسات در رابطه
عدم کسب شناخت کافی
زمانی که احساسات کنترل نشده باشند و شما از اوایل رابطه بیش از حد به طرف مقابل دل بسته باشید، اصطلاحا چشمانتان بسته خواهد شد و دیگر توانایی خوب شناختن طرف مقابل را نخواهید داشت چون در این شرایط، مغز هورمون عشق زیادی را ترشح میکند و مانع از تفکر منطقی میشود. بنابراین یکی از پیامدهای آسیبزا و مخرب کنترل نکردن احساسات در رابطه، عدم کسب شناخت کافی و درست است.
وابسته شدن
یکی از پیامدهای دیگر کنترل نکردن احساسات، وابسته شدن بیمارگونه و افراطی است. وابستگی، پیامدهای خاص خود را دارد که هم به شخص آسیب میزند و هم به رابطه. مخصوصا وابسته شدن در اوایل رابطه که هنوز آینده رابطه مشخص نیست و افراد یکدیگر را به خوبی نشناختند، میتواند بسیار خطرناک و مخرب باشد.
مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در رابطه
اگر عاشق شخص اشتباه شده باشید و نتوانید احساساتتان را کنترل کنید و منطقی فکر کنید که آیا این فرد برایتان مناسب است یا خیر، بسیار احتمال دارد که در روابط ناسالم و سمی گیر بیفتید و مورد سوءاستفاده عاطفی و جسمی و جنسی قرار بگیرید. افرادی که در کنترل احساسات ناتوان هستند، با اینکه میبینند طرف مقابل شخص مناسبی نیست و به آنها آسیب میرساند، اما همچنان نمیتوانند از رابطه خارج شوند و احساساتشان را مهار کنند، به همین دلیل آسیبهای شدیدی به آنها وارد میشود.
ترس از دست دادن
هرچقدر در رابطهتان احساساتی و وابستهتر باشید، مسلما ترس از دست دادن بیشتری نیز خواهید داشت. ترس از دست دادن باعث میشود از خودِ واقعیتان و زندگی شخصیتان فاصله بگیرید و برای اینکه طرف مقابل را از دست ندهید به هر قیمتی اقدام به انجام هر کاری بکنید. این موضوع میتواند بسیار خطرناک و مخرب باشد.
ازدواج ناموفق
اگر انتخابتان براساس احساسات و عشق باشد و از لحاظ منطقی و درواقعیت، طرف مقابل برایتان شریک عاطفی مناسبی نباشد، ازدواجتان ناموفق خواهد بود و حتی ممکن است در آینده منجر به طلاق شود. بنابراین افزایش احتمال ازدواج ناموفق، یکی از پیامدهای کنترل نکردن احساسات در رابطه است.
کنترلگری
افرادی که نمیتوانند احساساتشان را کنترل کنند، به دلیل ترس از دست دادن طرف مقابل، ممکن است به رفتارهای کنترلگرایانه رو بیاورند و دائما نگران باشند که طرف مقابل کجاست؟ چه کار میکند؟ و…. و همچنین ممکن است از روی نگرانی و اضطراب ناشی از ترس از دست دادن، به سوالات بازجویانه رو بیاورند. این رفتارها، نه تنها کمکی به افزایش استحکام رابطه نمیکند، بلکه باعث میشود شخص از شریک عاطفیاش دور شود و از این رفتارها به شدت خسته شود چون شخص احساس میکند در یک زندان یا قفس گیر افتاده است، و به هر نحوی تلاش میکند از این وضعیت و موقعیت رها شود.
استرس و اضطراب
همانطور که در بخشهای قبلی اشاره کردیم، ناتوانی در کنترل کردن احساسات، میتواند منجر به ترس از دست دادن و کنترلگری شود. این دو مورد، نگرانیهایی را با خود به همراه دارند که این نگرانیها، باعث استرس و اضطراب میشوند. استرس و اضطراب نیز به بدن و سلامت روحی و روانی شما آسیب میزنند.
افسردگی
شخصی که نمیتواند احساساتش را در رابطه کنترل کند، کم کم توقعاتش بالا میرود چون انتظار دارد طرف مقابل هم به همان اندازه احساسات نشان دهد و همانطور رفتار کند. اگر این انتظارات و توقعات برآورده نشوند یا شریک عاطفیاش بگوید که بیش از حد وابسته و احساساتی است، شخص دچار احساس سرخوردگی و افسردگی میشود. همچنین اگر به هر دلیلی رابطه بهم بخورد یا مدتی مجبور شوند از هم دور باشند، شخص احساساتی دچار افسردگی خواهد شد چون همه زندگیاش را معطوف شریک عاطفیاش کرده است و هویت و شخصیت مستقلش را فراموش کرده است.
روشهای کنترل احساسات در رابطه عاطفی
ابتدا تاثیر احساسات بر روی رابطه و زندگیتان را بررسی کنید
احساسات به خودیِ خود اشتباه یا مخرب نیستند، بلکه همه افراد انواع احساسات مثبت و منفی را در رابطه عاطفی تجربه میکنند، اما بیش از حد احساساتی بودن، عواقبی دارد که در بخش قبلی مقاله درباره این موضوع توضیح دادیم. لازم است بررسی کنید که احساسات افراطی شما، چه تاثیری بر روی شما، زندگی شخصی و رابطهتان گذاشته است؟ معمولا احساسات افراطی این تاثیرات منفی را به همراه دارند:
-
استرس و اضطراب
- افسردگی
- پرخاشگری و تحریکپذیری
- مختل شدن جنبههای مختلف زندگی مثل شغل، تحصیل و سایر فعالیتهایی که شخص قبلا انجام میداده است
- افکار خودتخریبی و سرزنش کردن خود به خاطر اشتباهات کوچک در رابطه
- سوءمصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی
- برقراری رابطه جنسی در دوران دوستی و آشنایی
-
ایجاد بحث و دعوا و مشکلات زیاد در رابطه
شما نیز بررسی کنید که احساساتی بودنتان چه تاثیرات منفی به همراه داشته است؟ با این بررسی، میتوانید متوجه شوید که دقیقا کدام احساس شما را اذیت میکند.
هدف، حذف احساسات نیست، بلکه کنترل آنها است
این نکته را در نظر داشته باشید که هدف، حذف یا مهار کردن کامل احساسات نیست، بلکه هدف کنترل و مدیریت احساسات است. به هیچ عنوان ممکن نیست که شما بتوانید احساساتتان را کامل حذف کنید اما کنترل آنها با تمرین و کار کردن روی خودتان و شخصیتتان، ممکن و امکانپذیر است.
احساسات و واکنشهایتان را بررسی کنید
به عنوان مثال شما امروز به شریک عاطفیتان پیام دادید و نوشتید:«سلام عزیزم. خوبی؟ دلم برات خیلی تنگ شده. میشه امروز چند دقیقه وقت بذاری و همدیگه رو ملاقات کنیم؟» اما او بعد از ساعتها پاسخ داده است:«سلام، خوبم. نه وقت ندارم فعلا.» شما بعد از خواندن این پیام، به شدت عصبانی و ناراحت شدید و دلتان میخواست موبایلتان را پرت کنید، فریاد بزنید و از ته دل گریه کنید. در این روش، قصد داریم احساساتی که در این مثال آورده شد را بررسی کنیم. برای بررسی احساسات و واکنشها، باید این سوالات را از خودتان بپرسید:
- «الآن چه احساسی دارم؟»: احساس خشم، دلخوری، طرد شدگی
- «چه چیزی باعث شد من این احساسات را الآن تجربه کنم؟»: اینکه او احساسات و دلتنگی مرا نادیده گرفت و کارهایش را به ملاقات کردن من ترجیح داد، بدون اینکه معذرتخواهی کند یا روز دیگری را برای دیدار مشخص کند.
- «به نظر من چرا این واکنش را نشان داد؟»: احتمالا دیگر مرا دوست ندارد، من برایش اهمیت ندارم و میخواهد رابطه را کم کم کات کند.
- «آیا احتمالات دیگری برای این واکنش، وجود دارد؟»: شاید مریض است و حالش خوب نیست، شاید روز بد کاری داشته است و عصبانی بوده است یا شاید واقعا سرش بسیار شلوغ است و فعلا وقت ندارد اما بعدا پیام خواهد داد.
- «من چه واکنشی نسبت به حرف او نشان دادم؟»: پیامش را باز کردم اما دیگر جواب ندادم.
- «بهتر بود چه واکنشی را نشان میدادم؟»: بهتر بود از او میپرسیدم که «اوضاع خوبه؟»، «حالت خوبه؟» یا «میتونم کمکت کنم تا کارهات زودتر پیش بره؟» این سوالات نشان میدهد که شما سعی میکنید او را درک کنید و در کنارش هستید. علاوه بر آن، خودتان نیز آرامش بیشتری خواهید داشت اگر با این سوالات سعی کنید بدانید که آیا مشکلی در رابطهتان وجود دارد که او این واکنش را نشان داده است؟ یا واقعا سرش شلوغ است و در اوضاع خوبی به سر نمیبرد؟
بنابراین برای هر اتفاقی که میافتد، گامهای فوق را از بالا به پایین طی کنید تا به این گام برسید که چه واکنشی در آن شرایط مناسب است که از خودتان نشان دهید و دلایل مثبت و منفی، واکنش او چیست؟ اگر دقت کرده باشید، زمانی که اتفاقی میافتد و شما از کوره در میروید یا احساساتتان جریحهدار میشود، معمولا احتمالات منفی به ذهنتان میرسد، به عنوان مثال «نکنه داره بهم خیانت میکنه»، «نکنه سرش شلوغه یعنی با کس دیگهای وارد رابطه شده»، «نکنه میخواد منو ترک کنه» و… در حالی که ممکن است واقعا سرش شلوغ باشد یا مانند مثال فوق، احتمالات مثبت و خوشبینانهتری نیز وجود داشته باشند. گامهای فوق به شما کمک میکند که بتوانید احساسات و افکار منفیتان را در رابطه کنترل کنید و واکنش مناسبی در هر موقعیت نشان دهید.
دلیل احساساتتان را پیدا کنید
گاهی احساساتی مثل وابستگی و عشق زیاد، به دلیل عاشق بودن ایجاد نمیشوند، بلکه اگر آن روز خسته باشید، روز بدی را گذرانده باشید یا حتی اگر در دوران سندرم پیش از قاعدگی باشید، احتمالا نیاز به دریافت توجه و محبت بیشتری خواهید داشت و وابستگی بیشتری را احساس خواهید کرد. بنابراین همه احساساتتان در موقعیتهای مختلف را بررسی کنید و دلیل و ریشه درست آنها را بیابید.
تشخیص دهید که در چه موقعیتهایی باید احساساتتان را بروز دهید
قبل از اینکه احساسات مثبت یا منفیتان را بروز دهید، شرایط طرف مقابل را بررسی کنید. به عنوان مثال اگر میدانید زمانی که او سر کار است و روی کارش تمرکز کرده است، نمیتواند به ابراز علاقههای شما پاسخ مناسبی بدهد، پس لازم است خودتان را کنترل کنید تا شخص محل کار را ترک کرده و کمی استراحت کند، و سپس شما احساساتتان را بروز دهید. مثال بعدی این است، زمانی که میبینید طرف مقابل به صورت مستقیم و واضح میگوید که نمیخواهد برای مدتی با شما در ارتباط باشد، اگر شما وابستگی و عشقتان را در این شرایط نشان دهید، باعث میشود او بیشتر و بیشتر از شما دور شود. بنابراین قبل از ابراز احساساتتان، فکر کرده و شرایط را بررسی کنید تا با واکنش درست او مواجه شوید.
کمی از او فاصله بگیرید
زمانی که غرق در احساسات میشوید، به جای آن که تمام احساساتتان را بروز دهید و طرف مقابل را از خودتان زده و دور کنید، بهتر است از او فاصله گرفته و بیشتر برای خودتان زمان بگذارید و حواستان را پرت کنید. به عنوان مثال، فیلم تماشا کنید، ورزش کنید، مدیتیشن انجام دهید، کتاب بخوانید، درس بخوانید، پیادهروی کنید یا با دوستان و خانوادهتان تماس بگیرید یا با آنها برای گردش بیرون بروید.
زندگیتان را شلوغ و پربارتر کنید
معمولا افراد زمانی که کار خاصی برای انجام دادن ندارند، احساساتی میشوند. پس اگر زندگیتان شلوغ و پربارتر باشد، شما کمتر احساساتی خواهید شد. درواقع زمان کمتری برای ابراز احساسات خواهید داشت و همین موضوع، یعنی سرگرم کردن خودتان با کارهای مفید، باعث کنترل هیجانات و احساساتتان در رابطه میشود. در مقابل اگر تمام روز را در خانه بگذرانید، کار خاصی انجام ندهید و دائما موبایل در دست بگیرید و زمان آنلاین و آفلاین شدن او را چک کنید یا دائما به موبایلتان خیره شوید تا ببینید کی به شما پیام میدهد، مسلما با این شرایط، وابستگیتان بیشتر هم میشود و حتی کنترلگریهایتان نیز افزایش پیدا خواهد کرد. بنابراین بسیار مهم است که زندگی شخصی و استقلالتان را در کنار رابطهتان حفظ کنید.
اعتماد به نفستان را تقویت کنید
هرچقدر اعتماد به نفس و احساس خودارزشمندی بیشتری داشته باشید، کمتر وابسته خواهید شد و به این عقیده خواهید رسید که نباید در رابطههای ناسالم بمانید و نباید از تنهایی یا از دست دادن شخص نامناسب بترسید. برای تقویت اعتماد به نفس، میتوانید از مشاوران همیار عشق کمک بگیرید.
سخن پایانی
ناتوانی در کنترل احساسات در روابط عاطفی تقریبا رایج است. ناتوانی در کنترل کردن آن، پیامدها و عواقب زیادی دارد که هم به خودِ شخص و هم به رابطهشان به مرور زمان آسیب شدیدی میزند. برای مدیریت احساسات، لازم است از لحاظ شخصیتی رشد کنید و در جنبههای مختلف زندگیتان نیز پیشرفت کنید تا بتوانید در کنار رابطه عاطفی، زندگی مستقل خودتان را داشته باشید. به علاوه داشتن اعتماد به نفس و نداشتن ترس از تنهایی یا ترس از دست دادن، به شما کمک میکند که در رابطه بتوانید احساساتتان را کنترل کنید و همچنین قبل از بدست آوردن شناخت کافی، بیش از حد عاشق و وابسته نشوید. توصیه میکنیم برای یادگیری مهارتهای لازم برای کنترل احساسات و داشتن شخصیت قوی، مستقل و جذاب، از مشاوران همیار عشق کمک بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه