مهمترین یا تنها هدف زندگی برخی از افراد، فقط ازدواج کردن است. در کل اگر ما فقط بر روی یکی از جنبههای زندگی تمرکز کنیم، نمیتوانیم جنبههای دیگر را در حدی که لازم است پیش ببریم. مثلا اگر فقط روی کار تمرکز کنیم، خانواده، دوستان، علاقهمندیهای خود و ازدواج کردن را فراموش میکنیم و از این موارد عقب میافتیم و اگر فقط ازدواج کردن را هدف بدانیم و فقط روی آن تمرکز کنیم، شغل، تحصیل، خانواده، دوستان، علاقهمندیها، مهارتهایمان و اهداف و آرزوهای شخصی خود را فراموش میکنیم. تمرکز کردن روی یک چیز، به ما اضطراب میدهد چرا که میخواهیم زودتر به آن برسیم، عجولانه تصمیم میگیریم یا وقتمان را کامل روی آن موضوع میگذاریم و بعدا از اینکه به جوانب دیگر زندگیمان اهمیت ندادیم، پشیمان میشویم. عجله کردن برای کاری، به ما استرس و اضطراب میدهد. اضطراب مجرد ماندن، یکی از دغدغهها و مشکلات برخی از دختران و پسران است، مخصوصا افرادی که سنشان در حال بالا رفتن است. در این مقاله درباره این نوع اضطراب و نحوه برطرف کردن آن توضیح میدهیم.
چرا ازدواج، تنها هدف زندگی و رابطه عاطفی نیست؟
گرفتن سند ازدواج، تعیینکننده خوشبخت شدن شما در زندگی نیست
گرفتن سند ازدواج یک رابطه، تعیین نمیکند که آن رابطه و ازدواج واقعا به موفقیت میرسد یا خیر. ما چه تعداد زوج در زندگیمان دیدیم یا دربارهشان شنیدیم که علی رغم اینکه با هم ازدواج کرده بودند، اما در آخر طلاق گرفتند یا به یکدیگر خیانت کردند. پس سند ازدواج، تعیین نمیکند که شما و طرف مقابل تا آخر عمر در کنار هم خواهید بود و زندگی شاد و آرامی خواهید داشت. چیزی که مهم است، انتخاب شما است که تعیین میکند زندگیتان چگونه باشد و نه سند ازدواج.
ازدواج در اولویت دوم است
بسیاری از افراد فراموش میکنند که در اولویت اول، ما باید شخص مناسب را پیدا کنیم، عاشق شویم و یکدیگر را درک کنیم. اگر رابطه خوبی داشتیم، در اولویت دوم، ازدواج قرار میگیرد.
بیش از حد تمرکز کردن روی مقصد و هدف، اجازه نمیدهد از مسیر رسیدن به هدف، لذت ببرید
تصور کنید در جادهای در حال رانندگی هستید. اگر فقط روی مقصد خود تمرکز کنید و زودتر بخواهید به آن برسید، رانندگی پرسرعت، خطرناک و عجولانهای خواهید داشت که احتمال تصادف و آسیب دیدن در آن زیاد است و همچنین آن قدر تمرکزتان روی هدف است که از زیباییهای مسیر اصلا لذتی نخواهید برد. در خصوص ازدواج هم این موضوع صدق میکند. فردی که تنها هدف یک رابطه و زندگی را ازدواج میداند، مثل رانندهای که عجولانه و بیدقت میراند، عجولانه و بیدقت یک نفر را میخواهد فقط انتخاب کند که ازدواج کند. دیگر دقت کافی را نمیکند که آن فرد برایش مناسب است یا خیر، همه جوانب را فرصت نمیکند بسنجد و زمان کافی را برای شناختن یکدیگر نمیگذارد. مثلا در یک ماه، تصمیم میگیرد با او ازدواج کند. پس احتمال اینکه شخص اشتباهی را انتخاب کند و در مسیر شناخت طرف مقابل اشتباه کند و زنگ خطرها را نبیند زیاد است. به علاوه آن قدر هدفش روی زود ازدواج کردن متمرکز است که از زیباییهای رابطه، لذت نمیبرد و مدام اضطراب این را دارد که دیر شده و باید ازدواج کند. پس همه چیز یک رابطه، ازدواج نیست و نباید عجولانه پیش بروید. به خودتان و به طرف مقابل فرصت آشنایی با یکدیگر را بدهید و صبور باشید و با دقت!
ازدواج کردن همیشه تصمیم درستی نیست
گاهی افراد آمادگی ازدواج را ندارند، هنوز مهارتهای لازم برای موفقیت در زندگی مشترک را نمیدانند، نقاط ضعفی که میتواند باعث شکست یک ازدواج شود را درمان نکردند یا افرادی که به دلایل اشتباه میخواهند ازدواج کنند. مثلا میگویند:«ازدواج کنم تا از شر خانواده راحت بشم.»، «ازدواج کنم تا مستقل بشم و بعد هر کاری که دلم بخواد انجام بدم.» یا «نمیتونم نیاز جنسیام رو کنترل کنم. پس بهتره یک نفر رو انتخاب کنم و ازدواج کنم تا بتونم راحت رابطه جنسی داشته باشم.» درست است که مستقل شدن، بچهدار شدن یا برقرار کردن رابطه جنسی از اهداف ازدواج هستند اما ازدواج کردن صرفا به یک دلیل، اشتباه است و میتواند باعث شود انتخاب اشتباهی انجام بدهیم و شکست بخوریم. پس داشتن آمادگی ازدواج و مهارتهای لازم برای مدیریت درست رابطه و زندگی مشترک، الزامی است. در غیر این صورت، عجله کردن برای ازدواج، کار اشتباهی است.
ازدواج تضمینکننده شادی و خوشبختی ما نیست
درست است که اوایل رابطه و ازدواج که تازه یک نفر را پیدا کردیم و با او زیر یک سقف رفتیم، هر دو هیجانات بالایی را تجربه میکنیم و به هم عشق زیادی میورزیم اما بعد از مدتی، زوجین برای یکدیگر عادی میشوند و این اتفاق طبیعی است. البته عادی شدن هرگز به معنای سرد شدن رابطه و دور شدن زوجین از هم نیست، اتفاقا بعد از تجربه کردن عشق اولیه و هیجانی در اوایل رابطه، زوجین کم کم عشق و صمیمیت واقعی را تجربه میکنند که هیجان کمی دارد اما بسیار ماندگارتر از عشق هیجانی است. اما فردی که با ازدواج کردن، در پی رسیدن به شادی و خوشبختی است چون خودش نتوانسته این اتفاق و احساسات خوب را برای خود رقم بزند، نمیتواند درک کند که بعد از مدتی از هیجان رابطه کاسته میشود و رابطه به حالت عادی خود برمیگردد. این افراد همیشه آن هیجان اولیه را میخواهند و وقتی میبینند طرف مقابلشان دیگر مثل قبل با آنها رفتار نمیکند و رفتارش عادی شده است، این افراد ناامید میشوند و فکر میکنند انتخاب اشتباهی کردند. چرا این اتفاق رخ میدهد؟ چون این افراد از ازدواج، انتظارات غیرواقعبینانهای دارند. ازدواج مسئول درمان درد و رنجهای دوران کودکی ما نیست، ازدواج تضمینکننده خوشبختی ما نیست، روزهای زندگی مشترک، همیشه روزهای آرام و شادی نیست چون زندگی بالا و پایین دارد و ما با یک انسان ازدواج کردیم و نه با یک فرشته یا فردی که کامل است چون اصلا فرد کاملی در جهان وجود ندارد. پس دیدگاه ما نسبت به خوشبختی، شادی و آرامش و ازدواج باید اصلاح شود. درست است که با داشتن انتخاب درست، ما به خوشبختی و شادی میرسیم اما برای حفظ این خوشبختی برای خودمان، خودمان هم باید تلاش کنیم و نه اینکه همهاش از همسر انتظار داشته باشیم ما را خوشبخت و شاد نگه دارد! ما مسئول احساسات و زندگی خودمان هستیم و ما هم وظیفه داریم در خوشبخت و شاد کردن همسر تلاش کنیم. پس هر دو باید تلاش کنیم تا خوشبختی را برای خودمان حفظ کنیم.
هدف زندگی فقط ازدواج نیست
ما باید در جنبههای مختلف زندگیمان، تعادل برقرار کنیم. جنبههای مختلف زندگی کدام هستند؟ شغل، تحصیل، خانواده، دوستان، فعالیتهای لذتبخش و مورد علاقه خودمان، مهارتهایی که داریم و میخواهیم از آنها استفاده کنیم. اینها بخشی از زندگی ما هستند که برای هر کدام باید وقتی را اختصاص بدهیم. ازدواج و داشتن رابطه عاطفی هم یکی از جنبههای زندگی است و نه همه زندگی ما. اگر شما یاد بگیرید برنامهریزی داشته باشید و از لحاظ شغلی و تحصیلی هم هدف برای خودتان تعیین کنید که از این لحاظ به کجا میخواهید برسید و برای رسیدن به این اهداف وقت بگذارید، دیگر تمام تمرکزتان روی ازدواج نخواهد بود و اضطراب آن را نخواهید داشت. بلکه آن قدر از لحاظ مختلف رشد میکنید که ناخودآگاه فرد مناسبی در مسیر زندگی شما قرار میگیرد. پس بین جنبههای مختلف زندگیتان تعادل برقرار کنید و برای هر کدام، وقت کافی را احتصاص بدهید.
نگرش و دیدگاهتان را نسبت به مجرد بودن تغییر دهید
متاسفانه در جوامع زیادی، مجرد ماندن چیز خوبی نیست و هم از لحاظ درونی و هم از لحاظ اجتماعی و خانوادگی، فرد تحت فشار قرار میگیرد که یک نفر را فورا انتخاب کند و ازدواج کند. در حالی که اگر خودمان نگرش درستی نسبت به مجرد ماندن داشته باشیم و خودمان را قوی کنیم و رشد کنیم، دیگر کسی جرات این را نخواهد داشت که افکار و نظراتش را به ما تحمیل کند و ما را برای ازدواج کردن تحت فشار قرار دهد، اما چون اکثر ما نگرش درستی نسبت به مجرد ماندن نداریم و خودمان را ضعیف احساس میکنیم، اکثر افراد هم به صورت ناخودآگاه از این ضعف ما استفاده میکنند و به ما فشار میآورند. متاسفانه این افکار و فشارهای اشتباه در مورد مجرد بودن در جوامع وجود دارد:
- افراد مجرد تنها، غمگین و افسرده هستند.
- افراد مجرد به خاطر اینکه پیش خانواده زندگی میکنند، مستقل نیستند و نمیتوانند هویت و شخصیت مستقلی برای خود بسازند.
- جامعه به آنها این برچسب را میزند که افراد مجرد چون مهارتهای ارتباطی با جنس مخالف را بلد نیستند یا جذاب نیستند، مجرد ماندند یا افراد سرد و خشکی هستند.
- هرچقدر از زمان مجرد بودن بیشتر شود و سن افراد بالا برود، دیگر افراد میلی به ازدواج کردن نخواهند داشت یا دیگر فرد مناسبی برایشان پیدا نخواهد شد.
حالا که به باورهای اشتباه در مورد مجرد بودن اشاره کردیم، قصد داریم باورهای درست را توضیح بدهیم و اینکه یک فرد مجرد چگونه میتواند از مجرد بودنش لذت ببرد و چگونه میتواند از این دوران برای رشد خودش و پیدا کردن شخص مناسب استفاده کند.
راهکارهای کاهش اضطراب مجرد ماندن
خودتان را در فعالیتهای لذتبخش و با معنی غرق کنید
برخی از افراد از دوران مجردی، نهایت استفاده را نمیبرند و روی خودشان کار نمیکنند، رشد نمیکنند، بلکه از لحاظ روانی، احساسی و جسمی پسرفت هم میکنند. مشخص است که با وجود این روند، این افراد نمیتوانند شخص مناسبی که دوست دارند را پیدا کنند چون افراد خوب علاقهمند افرادی میشوند که روی خودشان کار میکنند و حال درونیشان خوب است و نه افراد افسردهای که خودشان را رها کردهاند و دیگر هیچ کاری برای خودشان نمیکنند. پس خودتان را در فعالیتهایی که دوست دارید و فعالیتهایی که پر معنی هستند و برایتان نتایج خوبی به همراه دارند غرق کنید و تا جایی که میتوانید رشد کنید. مثلا دوست دارید زبان یاد بگیرید، این کار را انجام دهید. دوست دارید ورزش کنید، یاد بگیرید و انجام دهید. در کارهایی که میخواهید رشد کنید.
باورهای اشتباه و منفیتان را بنویسید و آنها را اصلاح کنید
همه ما به دلیل تربیت اشتباه والدینمان، اتفاقات تلخی که در زندگی برایمان افتاده است، باورهایی که از طریق دوستان، اقوام، همکاران و یا تلویزیون و فضای مجازی به ما تحمیل شده است و یا چیزهایی که در اطرافیانمان میبینیم، در خودمان باورهای اشتباه و مخربی داریم که همین باورها اجازه نمیدهد ما رشد و پیشرفت کنیم و به چیزهایی که میخواهیم برسیم. مثلا دختر مجردی که با خود فکر میکند:«من به اندازه کافی خوب و جذاب نیستم.» همین طرز تفکر، اعتماد به نفسش را پایین میآورد و باعث میشود اصلا در محیطهای قرار نگیرد که بتواند پسر خوبی را پیدا کند، از درون ضعیف میشود، ضعیف عمل میکند و به همین دلیل نمیتواند ارتباط خوب و با اعتماد به نفسی را برقرار کند. پس همین یک باور اشتباه، کافی است برای اینکه تمام زندگی او را تحت تاثیر منفی خود قرار دهد و باعث شود او شخص مناسبی را پیدا نکند. متوجه شدید باورهای ما چقدر روی رفتار و انتخابهای ما تاثیر میگذارد و میتواند آیندهمان را بسازد یا خراب کند؟ پس این تمرین را انجام دهید. باورهای اشتباه و منفیتان را بنویسید و آنها را اصلاح کنید. مثلا اگر معتقد هستید که من آدم جذابی نیستم، حال برعکسش را بنویسید که من آدم جذابی هستم و میتوانم یک شخص خوب را به خودم جذب کنم و او را حفظ کنم. این باور درستی که نوشتید را هر روز با خودتان تکرار کنید تا چند ماه تا باور اشتباهتان از ذهنتان پاک شود و این باور درست که آیندهتان را میسازد، جایگزین شود. همین تمرین را برای باورهای دیگرتان انجام دهید.
از گذشته خود درس بگیرید تا آینده بهتری را بسازید
اگر در گذشته روابط ناسالم را تجربه کردید و جدا شدید یا طلاق گرفتید، حالا نیاز نیست به خاطر ویژگیهای بد شریک عاطفی یا همسر قبلیتان، تمام مردان یا زنان دنیا را زیر سوال ببرید. همه که بد نیستند و همه ویژگیهای یکسانی ندارند. حتی دو قلوها هم کاملا شبیه هم نیستند، پس چطور میتوانید همه افراد دنیا را که در خانوادههای متفاوت بزرگ شدند و محیط متفاوتی داشتند و شخصیتهای متفاوتی دارند را یکسان بدانید. مگر شما دقیقا شبیه دیگر هم جنسهای خود هستید؟ قطعا خیر! پس به این موضوع باور داشته باشید که زنان و مردان خوب و نجیب هنوز هم به وفور هستند. بهتر است به جای بدبین و بیاعتماد شدن به مردم به خاطر شکستهای قبلیتان، از این شکستها درس بگیرید تا دوباره همان افراد را انتخاب نکنید. نشانهها را بشناسید. فکر کنید چه نشانهها و پرچمهای قرمزی در رابطه گذشتهتان بود که باید آن را میدیدید یا نادیده گرفتید؟ حالا دوباره این اشتباه را تکرار نکنید.
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
اگر همه دوستانتان ازدواج کردند اما شما هنوز مجرد هستید، نباید خودتان را با آنها مقایسه کنید. شاید آنها به ظاهر خوشبخت به نظر میرسند و در جمعها حال شان با هم خوب است اما شما نمیدانید وقتی با هم تنها هستند، چه مشکلاتی با هم دارند؟ آیا اصلا با هم تفاهم دارند؟ اخلاقهای بدشان چیست؟ آیا انتخاب مناسبی برای یکدیگر هستند؟ تا به حال تجربه کردید که با خود بگویید این زوج چقدر با هم خوشبخت و عالی هستند اما بعد از چند ماه یا چند سال به صورت ناگهانی، خبر طلاقشان به گوشتان برسد؟ این یعنی اینکه ما از روی ظاهر قضاوت میکنیم چون هرگز نمیتوانیم حقیقت زندگی دیگران را بدانیم، حتی اگر او بهترین دوستمان باشد هم نمیتواند زیر و بم زندگیاش را برایمان تعریف کند. پس مقایسه کردن خودمان با دیگران، یک کار اشتباه و بیاعتبار است.
زندگی اجتماعی خوبی داشته باشید
فردی که با خانواده و اقوام خود ارتباط نزدیکی ندارد و دوستان زیادی هم ندارد، مسلما احساس تنهایی زیادی خواهد کرد چون زندگی اجتماعی خوب و پرباری ندارد. این افراد عجولانه دنبال فردی برای ازدواج میگردند تا آن فرد، جای خالی دوست، خانواده، اقوام و… را پر کند در حالی که هیچ کسی نمیتواند برای شما هم دوست باشد، هم خانواده، هم همکار، هم فامیل، هم همسایه و هم شریک عاطفی و همسر. جای خالی تک تک این افراد را باید با همان افراد پر کنید و نه با شریک عاطفی و یا همسر. پس روی زندگی اجتماعیتان کار کنید و دوستان خوبی پیدا کنید و با خانوادهتان هم ارتباط خوبی برقرار کنید تا احساس تنهایی و خلاء نداشته باشید.
مهارتهای لازم برای پیدا کردن شخص مناسب را یاد بگیرید
کتابهای مختلف و خوب بخوانید، پادکست گوش کنید، پیجها و سایتهای معتبر و علمی را دنبال کنید و روی خودتان کار کنید. وقتی تنها هستید، فرصت مناسب و ارزشمندی است که روی خودتان کار کنید. این کار کردن، به شما خودآگاهی میدهد و باعث میشود دیگر اضطراب مجرد ماندن را نداشته باشید چون میدانید در حال رشد کردن هستید و حتما در این مسیر رشد، شخص مناسب را پیدا میکنید و چون آموزش دیدید، دیگر نگران شکست خوردن رابطه نیستید، بلکه میدانید که میتوانید با این آموزشها، رابطه و زندگی مشترک خوبی داشته باشید. تیم همیار عشق نیز در این زمینه آموزشهایی را برای شما آماده کرده است. میتوانید برای یادگیری مهارتهای لازم و کار کردن روی خود، در دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج شرکت کنید و گام به گام در خصوص جذب عشق و مدیریت رابطه عاطفی هدفمند، آموزش ببینید.
سخن پایانی
زندگی میدان مسابقه نیست که بخواهیم با یکدیگر رقابت کنیم که چه کسی زودتر به هدفش میرسد یا چه کسی زودتر ازدواج می کند. ازدواج، تنها هدف زندگی نیست و نباید برای آن عجولانه تصمیم گرفت چون یک تصمیم عجولانه، میتواند زندگی را خراب کند و برایتان یک ازدواج ناموفق و آزاردهنده را رقم بزند، پس برای ازدواج عجله نداشته باشید و اجازه بدهید پروسه شناخت کامل انجام شود. به جنبههای مختلف زندگیتان هم رسیدگی کنید، شخصیتتان را رشد بدهید و پیشرفت کنید چون هر چقدر برای خودتان و زندگیتان زمان بگذارید و رشد کنید، حال درونیتان هم خوب خواهد بود و در این صورت است که میتوانید مرد یا زن مناسب خودتان را پیدا و جذب کنید. در این مقاله راهکارهایی برای شما توضیح دادیم که بتوانید به نحو احسن از زندگی مجردی خود برای رشدتان استفاده کنید. در دوران مجردی، زمان خوبی است که در خصوص جذب عشق و رابطه عاطفی نیز آموزش ببینید تا آمادگیاش را داشته باشید و سواد رابطه عاطفی بالایی داشته باشید. اگر قصد جذب فرد مناسب و داشتن رابطه سالم و هدفمند را دارید، میتوانید این آموزشها را با شرکت در دوره جذب عشق از آشنایی تا ازدواج کسب کنید و یاد بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه