وقتی فردی از لحاظ عاطفی بالغ است، یعنی درک خوبی از خودش دارد و همین موضوع باعث میشود در برخورد با افراد یا موقعیتهای دیگر هم بهتر و منطقیتر عمل کند. در سختیها میتوانند آرامش خود را حفظ کنند و کم پیش میآید که استرس داشته باشند. به عبارت دیگر بلوغ عاطفی یعنی فرد در شرایط مختلف بتواند احساساتش را به درستی کنترل و مدیریت کند. این افراد میدانند که در هر شرایطی، چگونه باید رفتار کنند. طبق این توضیحات آیا فکر میکنید به بلوغ عاطفی رسیدهاید؟ چگونه باید به بلوغ عاطفی برسیم؟ در این مقاله به این موضوعات میپردازیم.
خصوصیات فردی که به بلوغ عاطفی رسیده است
مسئولیتپذیر هستند
افرادی که به بلوغ عاطفی رسیدهاند مسئولیتپذیر هستند. اگر اشتباه کنند، مسئولیت اشتباه خود را قبول میکنند. اگر در شرایط بدی قرار بگیرند، به جای اینکه دیگران را سرزنش کنند، فکر میکنند که برای رهایی از این شرایط چه کار باید بکنند. آنها مسئولیت تمام زندگی و احساسات و افکارشان را قبول میکنند.
با دیگران همدلی میکنند
افرادی که به بلوغ عاطفی رسیدهاند میتوانند با دیگران همدلی کنند. درک و فهم بالایی دارند به همین دلیل درک کردن شرایط دیگران برایشان آسان است. میتوانند به راحتی خودشان را به جای دیگری فرض کنند و شرایط او را درک کنند.
احساساتشان را صادقانه ابراز میکنند
این افراد احساساتشان را انکار نمیکنند یا درباره آن دروغ نمیگویند، بلکه صادقانه احساساتشان را ابراز میکنند. مثلا اگر عصبانی باشد، میتواند ابراز کند که عصبانی است و آن را پنهان نمیکند و نمیگوید که حالش خوب است. آنها درک بالایی از احساسات خود دارند و میدانند که در هر لحظه چه احساسی و به چه دلیلی به آنها دست داده است.
میتوانند در شرایط لازم از دیگران کمک بگیرند
بعضی از افراد از کمک خواستن از دیگران اجتناب میکنند چون حس میکنند اگر بگویند که نمیتوانند این کار را به تنهایی انجام بدهند و یا نیاز به کمک دارند، فرد ضعیفی دیده میشوند. آنها کمک گرفتن از دیگران را یک عیب میدانند. اما افرادی که بلوغ عاطفی بالایی دارند میدانند که همه کارها را نمیتوانند به تنهایی انجام بدهند و آنها کمک خواستن از دیگران را بد و عیب نمیدانند، بلکه در شرایطی که لازم باشد این کار را انجام میدهند.
حد و مرزهای سالمی را برای روابط خود با دیگران تعیین میکنند
این افراد برای روابطشان حد و مرزهای سالم تعیین میکنند و اجازه نمیدهند کسی از آنها سوءاستفاده کند.
میتوانند احساساتشان را مدیریت کنند
این افراد میتوانند کنترل احساساتشان را بدست بگیرند و اجازه نمیدهند احساسات آنها را کنترل کنند. مثلا وقتی خشمگین میشوند، به جای اینکه اجازه بدهند خشم بر گفتار و رفتارشان غلبه کند، خودشان سریع با تکنیکهای مختلف، خشمشان را کنترل میکنند و خودشان را آرام میکنند.
روشهای طبیعی و سالم برای کنترل احساساتشان را یاد گرفتند
این افراد میتوانند از خودشان مراقبت کنند و میتوانند احساساتشان را کنترل کنند. آنها با تکنیکهای زیر میتوانند از خودشان مراقبت کنند:
- نوشتن روزانه احساسات
- تمرین ذهن آگاهی و مدیتیشن
- ورزش کردن
- انجام کارهای خلاقانه
- مشت زدن به کیسه بکش یا بالش برای تخلیه خشم روزانه
- صحبت کردن با یک دوست قابل اعتماد، آگاه و دانا
- صحبت کردن با مشاور حتی زمانی که مشکل خاصی ندارند
خودشان را مسئول احساسات دیگران نمیدانند
افرادی که بلوغ عاطفی بالایی دارند میدانند که مسئول احساسات دیگران نیستند. اگر کسی غمگین یا افسرده است، تقصیر خودشان نیست، بلکه همان فرد باید به دنبال ریشه احساساتش برود و آنها را درمان کند. البته که این افراد هم دوست دارند که از اطرافیانشان مراقبت کنند یا اطرافیانشان را خوشحال نگه دارند اما میدانند که همیشه نمیتوانند در این کار موفق شوند. چرا که علت احساسات در هر فردی به درون خودش برمیگردد و دیگران نقش زیادی در آن ندارند و اگر خود فرد نخواهد، هیچ کس نمیتواند در بهبود احساساتش به او کمک کند.
به جا عذرخواهی میکنند
از آنجایی که این افراد مسئولیت اشتباهاتشان را میپذیرند، میدانند که به جا باید از دیگران عذرخواهی کنند. آنها عذرخواهی کردن را دلیل بر ضعیف بودن نمیدانند.
آیا سن در میزان بلوغ عاطفی فرد تاثیرگذار است؟
نمیتوان جواب قطعی به این سوال داد چون عوامل زیادی در میزان بلوغ عاطفی فرد نقش دارند و فقط سن نیست. مثلا یک فرد ممکن است در جوانی به بلوغ عاطفی لازم برسد اما یک فرد ممکن است تا بزرگسالی هم به این بلوغ نرسد. شخصیت، محیط، سبک زندگی و عادات رفتاری و تربیت خانوادگی نیز در این موضوع نقش دارند و لزوما با افزایش سن، فرد بالغتر نمیشود.
آیا میتوان میزان بلوغ عاطفی را اندازهگیری کرد؟
بله تستهای زیادی برای اندازهگیری میزان بلوغ عاطفی وجود دارند.
تاثیر بلوغ عاطفی بر رابطه عاطفی و ازدواج
همانطور که توضیح دادیم افرادی که بلوغ عاطفی بالایی دارند، مسئولیتپذیر هستند و میتوانند عذرخواهی کنند و اشتباهاتشان را بپذیرند. عذرخواهی کردن و پذیرفتن اشتباهات، یکی از ویژگیهایی است که افرادی که در رابطه هستند باید داشته باشند. این افراد میتوانند احساساتشان را کنترل کنند و به آرامش برسند. پس بحث و دعواهای این افراد ادامهدار نخواهد بود و افراد میتوانند خودشان را کنترل کنند و به سازش برسند. این افراد میتوانند در شرایط سخت از فرد آگاه و دانا کمک بگیرند تا مشکلشان حل شود، بنابراین بسیاری از مشکلاتی که در زندگی مشترک دارند، حل میشود و رابطهشان رو به شکست نمیرود. بنابراین اگر دو فردی که به بلوغ عاطفی نسبی رسیدهاند با هم ازدواج کنند، میتوانند ازدواج موفق و ماندگار داشته باشند، در شرایط سخت پیروز شوند، مشکلاتشان را به خوبی حل کنند و در کنار هم رشد کنند.
آیا شریک عاطفیام به بلوغ عاطفی رسیده است؟
در ادامه مواردی را توضیح میدهیم که نشان میدهد شریک عاطفی یا همسرتان به بلوغ عاطفی رسیده است.
میتوانند احساساتشان را کنترل کنند
به دلیل اینکه میتوانند احساساتشان را به خوبی کنترل کنند، در دعواها و بحثها معمولا منطقی حرف میزنند و رفتار میکنند و توهین و بیاحترامی هم نمی کنند. بنابراین بهتر میتوانند مشکلات را حل کنند و به سازش برسند.
مهربان هستند و شریک عاطفیشان را درک میکنند
این افراد مهربان هستند و درک و همدلی بالایی دارند. میتوانند به شریک عاطفیشان آرامش بدهند و در شرایط سخت در کنارش باشند.
وقتی مقصر خودش باشد، معذرتخواهی میکند
او اشتباهاتش را به گردش شما نمیاندازد و هر موقع که مقصر خودش باشد، عذرخواهی میکند و سعی میکند اشتباهش را جبران کند.
او متعهد است و همیشه تلاشش را برای رابطهتان میکند
فردی که بلوغ عاطفی بالایی داشته باشد، هرگز خیانت نمیکند و همیشه به شریک عاطفی یا همسر خود متعهد است. او همیشه سعی میکند تلاش خودش را در رابطه انجام بدهد و به شما در تداوم رابطه کمک کند.
از شما حمایت میکند
او از شما حمایت میکند و به شما کمک میکند که رشد و پیشرفت کنید. برای برآورده کردن آرزوها و اهدافتان به شما کمک میکند و هرگز مانعی را برای شما ایجاد نمیکند.
او قابل اعتماد است
از آنجایی که گفتیم این افراد خیانت نمیکنند و متعهد هستند، شما میتوانید به آنها اعتماد کنید و با آرامش در کنارشان باشید.
دارای سبک دلبستگی ایمن است
فردی که دلبستگی ایمن دارد، یعنی نه به شدت وابسته است و نه از شما فرار میکند و سرد رفتار میکند. او متعادل است و به شما و به رابطهتان به اندازه کافی اهمیت میدهد.
چگونه به بلوغ عاطفی برسیم؟
هدف تعیین کنید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید
اولین قدم برای رسیدن به بلوغ عاطفی این است که اهدافی که در زندگیتان دارید را یادداشت کنید و اولویتبندی کنید. سپس برای رسیدن به تک تک آنها برنامهریزی کرده و تلاش کنید به آنها دست پیدا کنید. درواقع باید زندگی هدفمندی داشته باشید و بدانید از زندگیتان چه میخواهید. میخواهید به کجا برسید؟
هر روز با خودتان جملات تاکیدی مثبت تکرار کنید
دیدگاهی که درباره خودتان دارید بسیار مهم است. برای اینکه این دیدگاهها را اصلاح کنید و درباره خودتان و زندگیتان نگرش درستی داشته باشید، یکی از کارهایی که باید انجام بدهید این است که هر روز با خودتان جملات تاکیدی مثبت تکرار کنید تا باورهای غلطی که درباره خودتان دارید، اصلاح شوند. این جملات را خودتان میتوانید بسازید یا از اینترنت هم میتوانید پیدا کنید.
حد و مرزهای سالمی را برای ارتباطاتتان تعیین کنید
برای اینکه دیگران از شما سوءاستفاده نکنند، باید حد و مرزهای سالمی را در ارتباطاتتان تعیین کنید. مثلا در ارتباط با همکارانتان تعیین کنید که ارتباطتان تا چه حد باید باشد، چه وظایفی نسبت به هم دارید و… اگر طرف مقابل از حد و مرز خود خارج میشود، قاطعانه اما محترمانه به او تذکر بدهید.
کنترل خشم را تمرین کنید
وقتی بحث یا دعوایی پیش میآید، سعی کنید خونسردیتان را حفظ کنید. قبل از اینکه به نقطه جوش برسید، مکث کنید و محیط را ترک کنید. کمی در تنهاییتان خودتان را آرام کنید. از تکنیکهایی مثل مدیتیشن، ورزش کردن، مشت زدن به بالش، نوشتن احساسات و… استفاده کنید. انجام این کار ممکن است سخت باشد اما با تمرین کردن میتوانید این مهارت را کسب کنید.
یاد بگیرید چه زمانی باید چه حرفی را بزنید
بسیار مهم است که تشخیص بدهید چه زمانی چه حرفی را باید بزنید و به چه کسی چه چیزهایی را باید بگویید. مثلا شما نمیتوانید با یک دوست صمیمی، با یک عضوی از خانواده و یا با یک همکار یکسان رفتار کنید. باید تشخیص بدهید که در چه موقعیتی چه میگویید و با چه کسی از چه چیزی سخن میگویید. برخی از حرفها را نباید به هر فردی بگویید وگرنه واکنش منفی و مخربی را دریافت خواهید کرد.
قدردان دیگران باشید
وقتی کسی برایتان کاری را انجام میدهد، نگویید وظیفهاش است، بلکه از او تشکر و قدردانی کنید. چیزی به نام وظیفه در ارتباطاتمان نداریم اما مسئولیت داریم. اگر فردی مسئولیتپذیر است و کارهایش را به درستی انجام میدهد، جا دارد از او به خاطر مسئولیتپذیریاش هر بار تشکر کنید.
گوش دادن فعال را تمرین کنید
تمرین کنید وقتی کسی با شما صحبت میکند، کاملا روی صحبتهایش متمرکز باشید، به چیز دیگری فکر نکنید و حرفش را قطع نکنید. اگر جایی را متوجه نشدید یا شک دارید که درست برداشت کردهاید یا خیر، بهتر است به جای قضاوت کردن عجولانه و اشتباه، از او بپرسید که آیا برداشتتان درست بوده است یا خیر. بعد از اینکه حرفهای طرف مقابل به پایان رسید، میتوانید اظهار نظر کنید.
از اشتباهاتتان درس بگیرید
این نکته را بدانید که هر کدام از اشتباهاتتان، نتیجه رفتار و عملکرد خودتان است و نه دیگران. مثلا وقتی در کاری شکست میخورید، به خاطر عملکرد خودتان است. اما به این معنا نیست که خودتان را سرزنش کنید، بلکه باید از اشتباهاتتان درس بگیرید و آنها را باارزش بدانید.
اگر لازم است دوستان و اطرافیانتان را تغییر دهید
اگر اطرافیانتان بلوغ عاطفی پایینی دارند و این باعث میشود که شما هم نتوانید رشد کنید، مجبور نیستید با آنها معاشرت کنید. بهتر است اطرافیانتان را تغییر دهید و با افراد بهتری معاشرت کنید.
از مشاور کمک بگیرید
برای رسیدن به بلوغ عاطفی و رشد شخصیتی، حتما از کمک حرفهای مشاور هم استفاده کنید. مشاوران همیار عشق میتوانند در این زمینه شما را راهنمایی کنند.
سخن پایانی
رسیدن به بلوغ عاطفی برای همه افراد لازم و ضروری است اما متاسفانه برخی از افراد به دلیل تیپ شخصیتی، محیط، خانواده و سبک زندگیشان نمیتوانند به بلوغ عاطفی برسند. سن تاثیر خاصی روی بلوغ عاطفی ندارد چون برخی از افراد حتی در بزرگسالی هم به این بلوغ نمیرسند. در این مقاله راهکارهایی را ارائه دادیم که بتوانید گام به گام روی خودتان کار کنید و به بلوغ عاطفی برسید. در این مسیر میتوانید از مشاوران همیار عشق هم کمک بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه