«از خودم متنفرم، خودم رو دوست ندارم. چیکار کنم با خودم مهربونتر باشم؟»، «چطور خودم رو دوست داشته باشم؟»، «چرا باید خودم رو دوست داشته باشم؟» امروزه بسیاری از افراد را میبینیم که خودشان را دوست ندارند و یا از خودشان متنفر هستند. وقتی ارتباط فرد با خودش قطع میشود یا بد و ناسالم میشود، آسیبهای زیادی به روان و زندگیاش وارد میشود، اما اگر خودمان را دوست داشته باشیم و ارزش خودمان را بدانیم، میتوانیم روان سالمتری داشته باشیم، شادتر باشیم و همچنین زندگی خوبی داشته باشیم. چگونه میتوانیم خوددوستی را در خودمان تقویت کنیم؟ علت نفرت از خود چیست؟ در این مقاله به این موضوعات میپردازیم.
چرا از خودم متنفرم؟
از خودتان به شدت انتقاد میکنید
در زندگی همه ما تا به حال حداقل یک بار پیش آمده است که کاری را اشتباه انجام دهیم. برخی از افراد هستند که میپذیرند که اشتباه کردن، حق یک انسان است و نیاز نیست از خودشان بابت این اشتباه متنفر شوند یا از خودشان به شدت انتقاد کنند، اما بعضی از افراد بسیار به خود سخت میگیرند. وقتی فرد از خودش به شدت انتقاد میکند، ارتباطش با خودش خراب میشود و کم کم از خودش متنفر خواهد شد. اگر با این افراد گفتگو کنید، احتمالا این جملات را خواهید شنید: «از خودم متنفرم که این کار رو کردم.»، «چون به خودم اجازه دادم این اشتباه رو انجام بدم، باید تا آخر عمرم تنبیه بشم. دیگه خودم رو دوست ندارم.»
انتظارات زیاد و غیرواقعبینانه از خودشان دارند
این افراد به خودشان سخت میگیرند. معیارهای سختگیرانه و انتشارات غیرمنطقی از خودشان دارند. وقتی نمیتوانند انتظاراتشان را برآورده کنند و به معیارهایی که تعیین کردهاند برسند، خودشان را بیارزش میپندارند و از خودشان متنفر میشوند. به عنوان مثل فرد برای خودش یک معیار تعیین میکند که باید تا 30 سالگی ازدواج کرده باشد. اگر این اتفاق نیفتد، از خودش متنفر میشود چون نتوانسته کسی را جذب کند یا نتوانسته مثل دیگران ازدواج کند.
خودشان را با دیگران مقایسه میکنند
نقاط ضعف خودشان را با نقاط قوت دیگران مقایسه میکنند. در نظر نمیگیرند که آن فرد هم قطعا نقاط ضعفی دارد چون همه ما انسان هستیم و از نقاط ضعف و قوت تشکیل شدهایم. این افراد فکر میکنند که خودشان کاملا از نقاط ضعف تشکیل شدهاند و دیگران از نقاط قوت، بنابراین به مرور از خودشان متنفر میشوند.
نمیتوانند گذشته را رها کنند
افرادی که خودشان را دوست ندارند، هنوز درگیر گذشته هستند. بار سنگین اتفاقات تلخ گذشته را با خود حمل میکنند. نمیتوانند خودشان را بابت اشتباهاتی که در گذشته انجام دادهاند ببخشند.
عادت دارند با خودشان بد صحبت کنند
افکار و جملاتی که دائما در ذهن این افراد تکرار میشود، معمولا به این صورت است: «من از خودم متنفرم»، «من آدم بدبختی هستم»، «من بیارزشم» و… از روی عادت دائما این جملات را با خود تکرار میکنند. در نتیجه بیشتر غرق در نفرت از خود میشوند.
پیامدهای تنفر از خود
انجام رفتارهایی برای تنبیه خود
کسی که خودش را دوست ندارد و ارزش خودش را درک نمیکند، رفتارهایی برای تنبیه خود انجام میدهد. مثلا ممکن است برای تنبیه خود مدت زیادی غذا نخورد، ممکن است خودزنی کند یا حتی بخواهد خودکشی کند. همچنین سیگار کشیدن، استفاده از مواد مخدر و… هم جزء رفتارهایی است که برای تنبیه خود به کار میرود.
در روابط ناسالم میماند
افرادی که خودشان را دوست ندارند، حتی زمانی که مطمئن هستند و به وضوح میبینند که زنگ خطرها و نشانههای بد و آسیبزنندهای در رابطهشان وجود دارد، اما هرطور که شده در رابطه میمانند، حتی به قیمت آسیب دیدن. وقتی در رابطه ناسالم قرار میگیرد و خسته میشود، به جای ترک کردن رابطه، میخواهد به خودش آسیب بزند. به عنوان مثال نمیگوید:«خسته شدم از این رابطه. میخوام ازش خارج بشم.» بلکه میگوید:«خسته شدم. میخوام خودمو بکشم!» حتی زمانی که بدترین رفتارها را از شریک عاطفیاش میبیند، هنوز هم نمیخواهد باور کند که این رابطه اشتباه است و باید آن را ترک کند. امید به تغییر طرف مقابل دارد یا به خاطر وابستگی حاضر است بماند و زجر بکشد. برعکس، کسی که خودش را دوست دارد، به خود اجازه نمیدهد در جایی بماند که لیاقتش بیشتر از آن جا است و قرار است در آن جایگاه آسیب ببیند. چون چنین فردی، متوجه میزان ارزشمندی خود شده است و عاشقانه خودش را دوست دارد، بنابراین اجازه نمیدهد سلامت روانی و جسمیاش را به همین سادگی از دست بدهد.
زندگی بدون هدف دارد
کسی که خودش را دوست ندارد، زندگیاش را نیز دوست ندارد. زندگیاش بدون هدف و آرزو است. بنابراین تلاش کردن برایش بیمعنی نیست. او برای چه چیزی میخواهد تلاش کند؟ زندگی پوچ و توخالی دارد.
تنها و منزوی است
کسی که خودش را دوست ندارد، اطرافیانش را نیز نمیتواند دوست داشته باشد. در روابط خانوادگی و دوستانه آن قدر انرژی منفی میدهد و ناامیدانه برخورد میکند که ممکن است دوستانش از او خسته شده و او را ترک کنند.
چگونه خودم را دوست داشته باشم و با خود مهربانتر باشم؟
تا این بخش از مقاله احتمالا متوجه شدید که خوددوستی و مهربان بودن با خود چقدر مهم است و چه تاثیر مثبتی روی سلامت روانی فرد، موفقیتش در زندگی و ارتباطات او میگذارد. در این بخش از مقاله سعی داریم راهکارهای کاربردی و موثری را به شما معرفی کنیم تا با تمرین کردن بتوانید خوددوستی را در خودتان پرورش دهید. اما گاهی مشکل فراتر از این راهکارها است و به تلههای ذهنی مثل نقص و شرم و شکست مربوط است. اگر با انجام این راهکارها، حستان نسبت به خودتان تغییر نکرد، توصیه میکنیم برای انجام بررسیهای لازم احساس تنفر نسبت به خودتان و رفع این مشکل، از روانشناسان همیار عشق کمک بگیرید.
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
شما منحصر به فرد و متفاوت از دیگران هستید. نه فقط شما، بلکه همه ما با دیگران فرق داریم. اصلا از نظر شرایط زندگی، تیپ شخصیتی، خانواده و… شباهتی به هم نداریم که بخواهیم خودمان را با دیگران مقایسه کنیم. بنابراین بهتر است به زندگی خودمان توجه کنیم و در مورد دیگران نه قضاوتی انجام بدهیم و نه اینکه خودمان را با آنها مقایسه کنیم.
نخواهید همه را راضی نگه دارید
انتظارات هر فردی از شما میتواند متفاوت باشد. شما نمیتوانید همه افراد را راضی و خوشحال نگه دارید. بنابراین بهتر است به اهداف و آرزوهای خودتان توجه کنید و زندگی خودتان را بدون توجه به نظرات و خواستههای دیگران پیش ببرید.
به خودتان اجازه اشتباه کردن بدهید
از دوران نوجوانی بارها و بارها این جمله را از زبان افراد مختلف میشنویم که «انسان جایزالخطاست» اما هرچقدر که سنمان بیشتر میشود، فشار بیشتری را روی خودمان احساس میکنیم که انگار نباید اشتباه کنیم یا شکست بخوریم. کمی به خودتان سخت نگیرید. شما باید اشتباه کنید تا درس بگیرید و رشد کنید. در دوران مدرسه شاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی در امتحان املاء یک کلمه را اشتباه مینوشتید، دیگر از آن اشتباه به بعد، نحوه نوشتن آن کلمه در ذهنتان ثبت میشد و هرگز از خاطرتان نمیرفت. شاید الآن هم آن کلمه را به یاد داشته باشید. بنابراین بعد از اشتباه کردن، تازه ما روش درست انجام دادن آن کار را یاد میگیریم و در ذهنمان تثبیت میشود. پس از اشتباه کردن نترسید و به آن نجوای ذهنیتان که به شما میگوید باید کامل باشید و اشتباه نکنید، گوش ندهید.
به خاطر داشته باشید که میزان ارزشمندی شما، ربطی به تیپ، شکل بدن و چهره شما ندارد
چیزهایی زیادی در دنیا وجود دارد که تلاششان را میکنند که شما باور کنید که شکل بدن یعنی چاق یا لاغر بودن، چهره و تیپتان میزان ارزشمند بودن شما را تعیین میکند. تبلیغات مد و فشن، رسانهها و… همه و همه میخواهند ذهنمان را به سمت باورهای اشتباه ببرند. اما حقیقت این است که شما به خاطر ظاهرتان نیست که ارزشمند هستید یا نیستید، بلکه شما به خاطر انسان بودن و وجودتان است که ارزشمند هستید. بنابراین ظاهرتان باید طوری باشد که خودتان دوست دارید و نه طوری که دیگران دوست دارند یا به شما تلقین میکنند. خودتان باشید.
از رها کردن افراد سمی نترسید
اگر کسی سم و انرژی منفی را وارد زندگی شما میکند و مسئولیت آن را نمیپذیرد، بهتر است خودتان از او فاصله بگیرید یا کلا از زندگیتان حذفش کنید. از انجام دادن این کار نترسید. رها کردن این افراد ممکن است دردناک باشد اما نتیجه عالی به دنبال دارد.
ورزش کنید
ورزش کردن هم باعث شاد و با طراوت شدن شما میشود و هم به شما اندام دلخواهتان را هدیه میدهد. بنابراین برای اینکه به سلامت روانی و جسمی برسید و نگرش خوب و مثبتی نسبت به روح و روان و ظاهرتان داشته باشید، ورزش کنید.
به خودتان اعتماد کنید چون میتوانید درستترین تصمیمات را بگیرید
هیچکدام از احساسات و افکار ما بیدلیل و اشتباه نیستند. هر کدام از آنها میخواهند به شما پیام ارزشمندی برسانند. پس به ندای درونیتان اعتماد کنید. اگر ندای درونیتان به شما میگوید که این یک رابطه اشتباه است، آن را باور کنید و درستترین تصمیم را براساس این یافته، اتخاذ کنید.
خودتان اولویت اصلی زندگیتان هستید
اگر خودتان را در اولویت بدانید، خودخواهی نیست. ایثارگری زیاد مخصوصا در زنان بسیار زیاد دیده میشود که از خودشان میگذرند تا به عشقشان برسند، از خودشان میگذرند که به شوهر و بچههایشان برسند و… البته در مردان هم این موضوع وجود دارد اما کمی کمتر. برای اینکه خودتان را دوست داشته باشید، باید اول از هر چیز و هر کسی به خودتان توجه کنید. باید اولویت اصلی زندگی خودتان باشید. در شرایطی که رسیدگی کردن به دیگران یا ایثارگری کردن درست نیست یا لزومی ندارد، نباید این کار را انجام بدهید. شما باید یاد بگیرید و بدانید که به چه کسی تا چه حد سرویسدهی میکنید و او در مقابل چه کاری برایتان انجام میدهد؟ برای هر کسی، هر کاری نکنید.
در هر چیزی، زیباییها را بیشتر ببینید
برای اینکه مثبتاندیشی را در خودتان تقویت کنید، در هر چیزی زیباییها را ببینید. اگر با جهان اطراف مهربان باشید و عینک خوشبینی و دیدن زیباییها را به چشمتان بزنید، کم کم نگرشتان نسبت به خودتان هم تغییر میکند و اصلاح میشود.
مثبت صحبت کردن با خودتان را تمرین کنید
به جای تکرار کردن جملات منفی با خودتان، تمرین کنید جملات مثبت را با خودتان تکرار کنید. «من باهوش هستم»، «من باارزش هستم»، «من عاشق خودم هستم»، «من لیاقت بهترینها را دارم» و… مهم نیست که به این جملات باور دارید یا خیر. مهم این است که با تکرار کردن این جملات، تلقین اتفاق میافتد و باورهای ذهنی اشتباهتان تغییر میکنند و اصلاح میشوند.
تعریف و تمجیدهای دیگران را بپذیرید
افرادی که خودشان را دوست ندارند، نمیتوانند تعریف و تمجیدهای دیگران را بپذیرند. حس میکنند دیگران دروغ میگویند یا چاپلوسی میکنند. احتمالا از این افراد این جملات را میشنوید: «نه بابا کاری نکردم که. همش زحمات تو بود.»، «نه بابا اینجوریام که میگی نیست. یه لباس عادیه دیگه. من که چاقم. خوشگل نیستم.» اما از این به بعد وقتی کسی از شما تعریف میکند، آن را بپذیرید و از او تشکر و قدردانی کنید.
سلامت روانیتان را بالا ببرید
احساس نفرت از خود، میتواند یکی از علائم افسردگی باشد. اگر احساس میکنید سایر علائم افسردگی را دارید، حتما برای انجام بررسیهای لازم و درمان، از روانشناس بالینی کمک بگیرید. برای ارتقاء سلامت روانی خود وقت بگذارید. میتوانید در این زمینه از روانشناسان بالینی همیار عشق کمک بگیرید.
سخن پایانی
همه ما انسانها ارزشمند هستیم. باید خودمان را دوست داشته باشیم. هرچقدر بیشتر عاشق خودمان باشیم، بیشتر ارزش وجودیمان را درک خواهیم کرد، اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتری خواهیم داشت، در روابط ناسالم نخواهیم ماند و فرد موفق و سالمی خواهیم بود. اگر شما ذهنیت بدی نسبت به خودتان دارید و خودتان را دوست ندارید، حتما به کمک این احساس را ریشهیابی کرده و درمان کنید، چرا که حسی که نسبت به خودتان دارید، بر روی سلامتیتان و جوانب مختلف زندگیتان تاثیر مستقیم میگذارد. برای لذت بردن از زندگی و ارتباطاتتان، ابتدا باید خودتان را دوست داشته باشید چون همه چیز از درون خودمان شروع میشود. در این مقاله چندین راهکار آوردیم که بتوانید به کمک آنها، کم کم عاشق خودتان و ارزش وجودیتان شوید. اگر حس میکنید افسردگی دارید یا نفرت از خودتان ریشه در دوران کودکیتان دارید، میتوانید از روانشناسان بالینی همیار عشق برای رفع این مشکل کمک بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه