اختلال شخصیت وابسته (DPD: Dependent Personality Disorder) نوعی اختلال شخصیت است که با اضطراب شدید همراه است چون شخص مبتلا به این اختلال، مدام احساس بی کفایتی و ناتوانی میکند، احساس میکند مدام باید تحت مراقبت و حمایت دیگران باشد، برای کارهایش از دیگران تایید میگیرد و توانایی تصمیمگیری و انتخاب را ندارد. در زندگی این دسته از افراد، معمولا تصمیمات بزرگ و مهم مثل انتخاب کردن رشته دانشگاه، انتخاب کردن همسر و…. برعهده دیگران از جمله خانواده شخص بوده و شخص هیچ نقشی در تصمیم گیریها ندارد. اغلب افراد مبتلا به این اختلال شخصیت، اصلا نمیدانند از زندگی خود چه میخواهند و چه تصمیماتی را باید اتخاذ کنند، به همین دلیل به دیگران وابسته میشوند. این افراد معمولا مطیع دیگران میشوند و از حرفهای دیگران پیروی میکنند. چنانچه دیگران به هر دلیلی از آنها دور شوند، شخص به شدت مضطرب میشود و ترس از جدایی تمام وجود او را فرا میگیرد. به نظر میرسد اختلال شخصیت وابسته در خانمها بیشتر از آقایان رایج است و اولین نشانههای آن در اوایل بزرگسالی دیده میشود.
دلایل ایجاد اختلال شخصیت وابسته
این اختلال نیز همانند سایر اختلالات شخصیت دیگر، میتواند ژنتیکی باشد. همچنین سبکهای فرزندپروری مستبدانه نیز باعث ایجاد اختلال شخصیت وابسته در شخص میشود. یعنی والدینی که بیش از حد از فرزندان خود مراقبت میکردند، همه تصمیماتشان را آنها میگرفتند تا مبادا فرزند اشتباه کند و با محافظت بیش از حد خود، اجازه ندادند فرزندان با چالشها و مشکلات زندگی مواجه شوند، باعث میشود فرزندان به والدین وابسته شوند و در بزرگسالی نیز این وابسته بودن ادامه پیدا کند.
نشانهها و علامتهای اختلال شخصیت وابسته
- ناتوانی در تصمیم گیری بدون نگرانی از اشتباه بودن تصمیم
- اجتناب از به تنهایی انجام دادن مسئولیتها و وظایف شخصی
- ترس شدید از طرد شدن و تنها ماندن
- بعد از تمام شدن رابطه، به سرعت وارد رابطهای دیگر میشوند
- حمایت و تایید دیگران به دلیل ترس از دست دادن آنها
- ابراز نکردن مخالفتها و نظرات خود به منظور ناراحت نکردن و از دست ندادن طرف مقابل
- حساسیت بیش از حد نسبت به انتقاد (زودرنج بودن)
- خود را ناتوان و بی کفایت دانستن (اعتماد به نفس پایین)
ارتباط اختلال شخصیت مرزی با اختلال شخصیت وابسته
افرادی که به اختلال شخصیت مرزی مبتلا هستند نیز به نزدیکترین افراد زندگی خود وابسته هستند. چنانچه آن شخص بخواهد ترکشان کند، با خشم و عصبانیت پاسخ میدهند اما در اختلال شخصیت وابسته، شخص با تسلیم شدن در برابر خواستههای دیگری و مطیع بودن، سعی میکند از جدا شدن طرف مقابل جلوگیری کند. بنابراین در هر دو اختلال شخصیت، وابستگی دیده میشود، با این تفاوت که در اختلال شخصیت مرزی افراد با خشم و عصبانیت به جدایی پاسخ میدهند اما در اختلال شخصیت وابسته، افراد با تسلیم شدن به جدایی پاسخ میدهند.
تشخیص اختلال شخصیت وابسته نیاز به بررسی تخصصی دارد. اگر احساس میکنید علامتهای این اختلال شخصیت را دارید، میتوانید برای بررسیهای بیشتر و درمان، از روانشناسان بالینی همیار عشق کمک بگیرید.
درمان اختلال شخصیت وابسته
روان درمانی
روان درمانی معمولاً به صورت کوتاه مدت مورد استفاده قرار میگیرد. درمان طولانی مدت میتواند درمانجو را در معرض خطر وابستگی به درمانگر قرار دهد. در روان درمانی، درمانجو موارد زیر را آموزش میبیند و تمرین میکند تا این موارد را در زندگی شخصی خود نیز انجام دهد تا علائم اختلالش کم کم درمان شود:
- درمانجو مهارتهای لازم برای خودکفا شدن را آموزش میبیند و تمرین میکند تا بتواند کارهایش را خودش انجام دهد و کمتر از دیگران کمک بگیرد.
- درمانجو یاد میگیرد با ترس از تنهایی خود مواجه شود.
- تصمیمگیری را آموزش میبیند تا بتواند خودش تصمیمات زندگیاش را بگیرد.
- یاد میگیرد در موقعیتهای مختلف بتواند نظراتش را ابراز کند.
دارو درمانی
دارو درمانی به صورت غیرمستقیم به درمان اختلال شخصیت وابسته کمک می کند. کسانی که این اختلال را دارند، معمولا برای تصمیمگیریها و انجام دادن کارهایشان به صورت مستقل، دچار اضطراب شدید میشوند. همچنین به دلیل اینکه احتمال وارد شدن به روابط ناسالم و سمی در این افراد وجود دارد، ممکن است این افراد دچار افسردگی نیز بشوند چون در روابط ناسالم، افراد محبت و توجه کافی را نمیبینند و به دلیل وابستگی نمیتوانند رابطه سمی را ترک کنند، به همین دلیل منجر به افسردگی و سرخوردگیشان میشود. بنابراین دارو درمانی کمک میکند تا علائم اضطراب و افسردگی در درمانجو کاهش یابد.
افراد دارای اختلال شخصیت وابسته، مجذوب چه افرادی میشوند؟
اغلب افرادی که این اختلال شخصیت را دارند، جذب افرادی میشوند که کنترلگر، زورگو، متکبر و خودشیفته هستند. این افراد، از افراد مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، سوءاستفاده میکنند. به دلیل اینکه افراد مبتلا به این اختلال، بسیار زود جذب افراد دیگر میشوند و دل میبندند، نمیتوانند تشخیص بدهند که طرف مقابلشان شخص مناسبی برای رابطه است یا خیر. اگر طرف مقابل شخص اشتباهی باشد، از وابستگی و احساسات شخص سوءاستفاده میکند و در آخر آن قدر شخص در رابطه اذیت میشود و آزار میبیند که ممکن است دچار افسردگی شود. افراد دارای اختلال شخصیت وابسته به دلیل اینکه ترس از تنهایی دارند، به هر قیمتی در روابط سمی میمانند، خود را بیشتر و بیشتر نابود میکنند و به کمترین سطح از رابطه رضایت میدهند. این افراد حتی اقداماتی را برای خودکشی انجام میدهند چون معتقد هستند به دلیل عشق و وابستگی که نسبت به طرف مقابلشان دارند (حتی اگر طرف مقابل به هر نحوی از آنها سوءاستفاده میکند) آنها نمیتوانند رابطه را تمام کنند، پس بهتر است بمیرند تا تنهایی و زندگی بدون آن شخص را تجربه نکنند!
اگر در رابطه ناسالمی هستید و آگاه هستید که رابطهتان پایان خوشی ندارد و منجر به ازدواج نمیشود اما به دلیل وابستگی زیاد، نمیتوانید از طرف مقابل جدا شوید، میتوانید در دوره زندگی پیروزمندانه پس از جدایی شرکت کنید. این دوره با تقویت اعتماد به نفستان، کاهش دادن وابستگیتان به شخص اشتباه و آگاهی بخشی به شما، شما را برای جدایی آماده میکند. همچنین به شما کمک میکند تا پس از جدایی، زندگی مستقل و پیروزمندانهای داشته باشید.
با شریک عاطفی مبتلا به اختلال شخصیت وابسته، چگونه باید برخورد کرد؟
از او سلب مسئولیت نکنید
شریک عاطفیتان به دلیل اختلال شخصیتی که دارد، ممکن است اغلب از شما بخواهد به جای او تصمیم بگیرید یا کارهایش را انجام دهید اما شما نباید از او سلب مسئولیت کنید. اگر او در شرایطی است که باید خودش تصمیم بگیرد، اشکالی ندارد که کمی به او کمک کنید اما اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد. به او کمک کنید مسئولیتها و کارهایش را انجام دهد اما هرگز خودتان به جای او کارهایش را انجام ندهید چون در این صورت او بیشتر وابسته میشود. سعی کنید او را به سمت خودکفا و مستقل شدن سوق دهید.
به او برچسب آویزان و وابسته بودن را نزنید
هرگز مشکلاتتان را به اختلال همسرتان ربط ندهید و به او برچسب آویزان بودن را نزنید. شما به عنوان شریک زندگی همسرتان، باید به او کمک کنید که به خودکفایی و استقلال برسد و نه اینکه به او تلقین کنید که وابسته و بیکفایت است.
آهسته آهسته شروع کنید
نمیتوانید انتظار داشته باشید که پس از شروع درمان، همسرتان فورا به شخص مستقل تبدیل شود. در کنار روان درمانی، شما نیز میتوانید به شریک عاطفیتان در این راه کمک کنید. به عنوان مثال اگر همسرتان میخواهد به خانه خانوادهاش برود و از شما میخواهد که شما او را برسانید، سعی کنید بگویید که کار دارید یا به هر دلیلی نمیتوانید اما شب به دنبالش بروید و او را برگردانید. آهسته آهسته شروع کنید. اگر همسرتان همیشه از شما میخواست او را برسانید و برگردانید، نمیتوانید ناگهان همه چیز را قطع کنید و انتظار داشته باشید همسرتان به تنهایی برود و برگردد اما میتوانید فرصتهایی را ایجاد کنید تا گاهی به تنهایی کارهایش را انجام دهد.
او را تشویق کنید
اگر برخی از کارها را خودش به تنهایی انجام میدهد او را تشویق کنید تا دوباره و دوباره تکرار کند.
بگویید که او یک شخص بالغ و تواناست
حرفهای مثبت و انگیزشی در کنار روند درمانی، میتواند انگیزه و اعتماد به نفس همسرتان را تقویت کند. به او بگویید که یک شخص بالغ و تواناست و حتی مهارتهایی دارد که دیگران ندارند.
پیامد تصمیم گیریهایش را بازگو کنید
اگر همسرتان میخواهد یک تصمیم جزئی و کم اهمیت بگیرد اما مدام میترسد که نکند تصمیمم اشتباه باشد، به او یادآوری کنید که پیامد تصمیمش چیست و اثری بر روی او یا زندگیتان خواهد گذاشت؟ برای افراد دارای اختلال شخصیت وابسته، تصمیمگیریها کار بسیار بزرگ و سخت دیده میشوند، بنابراین اگر بگویید که پیامد تصمیم او بد و شدید نیست، ممکن است او آرام شود و از نگرانیهایش کاسته شود.
از کمک حرفهای بهرهمند شوید
اگر همسرتان به قدری به شما وابسته است که اجازه نمیدهد به تنهایی جایی بروید یا مدام احساس میکند شما را از دست خواهد داد و…. میتوانید از زوج درمانگران همیار عشق کمک بگیرید تا بیشتر آموزش ببینید که چگونه باید با همسرتان رفتار کنید و رابطهتان را بهبود ببخشید.
پرسش و پاسخ کوتاه