آیا پسری را دوست دارید و میخواهید از او دلبری کنید؟ روشهای مختلفی برای جذب کردن پسرها وجود دارد و ما در این مقاله میخواهیم، درباره روشهای درست و اشتباه جذب کردن پسران صحبت کنیم. اگر برای تسخیر قلب پسرها از راه درست وارد شوید، احتمالش زیاد است که با بازی کردن نقش دختر رویاهایش و نشان دادن تمام خصوصیاتی که او در یک دختر تحسین میکند، در نهایت موفق شوید. اما اگر راههای اشتباه را انتخاب کنید، به دلایل زیادی ناراحت و سرخورده خواهید شد. ممکن است توجه پسر مورد علاقهتان را جلب کنید، اما او دیر یا زود متوجه میشود که فقط داشتید سعی میکردید که او را تور کنید و هیچ پسری از به دام افتادن خوشش نمیآید. در این مقاله با روشهای مختلفی برای جذب مردان آشنا میشوید که موثر بودن آنها به لحاظ علمی اثبات شده است، بنابراین اگر میخواهید با بایدها و نبایدهای جذب پسران آشنا شوید، در ادامه با ما همراه باشید.
شاید فکر کنید برای جذب پسر مورد علاقتون باید مثل سلبریتیهای فیلمهای هالیوودی باشید و این موضوع تمام فکرتان را درگیر کرده است. کافی است پسر مورد علاقهتان را خوب بشناسید. با کمی مهارت میتوانید برای او فردی جذاب باشید. در این مقاله روشهای کاربردی برای جذب پسرها را بررسی میکنیم. قبل از هر کاری باید پسر مورد علاقه خودتان را خوب بشناسید. اگر فکر میکنید به تنهایی نمیتوانید به شناخت کافی از پسر مورد علاقهتان برسید و مشورت با شخص دیگری میتواند به شما کمک کند.
7 راه جذب کردن پسرها
لبخند ملیح را فراموش نکنید
اولین چیزی که پسرها متوجه آن میشوند، لبخندی است که یک دختر بر لب دارد. همه توقع دارند که یک دختر موقر و خوشرفتار باشد و روش لبخند زدن یک دختر متانت او را نشان میدهد. هرچقدر هم که در خانه آزادانه و با صدای بلند میخندید، خنده شیطانی دارید یا با صدایی گوشخراش میخندید، لطفاً این خندههای پرسرو صدا را در جمع فراموش کنید. سعی کنید باوقار باشید و به شیوهای متمدنانه مانند یک بانوی دوست داشتنی بخندید. بهترین کار این است که لبخندی ملیح به لب بیاورید، لزومی ندارد که تمام سی و دو دندان خود را به همه نشان بدهید.
با مرد مورد علاقه خود تماس چشمی برقرار کنید
علم اثبات کرده است که بین نگاه کردن به چشمهای یکدیگر و عاشق شدن ارتباط وجود دارد. تعداد نورونهای مختص حس بینایی در مغز بیشتر از چهار حس دیگر است، بیش از 80% مواردی که به نوعی وارد بدن میشود، از فیلتر چشمها عبور میکند. به علاوه چشمها جز آن که دریچهی روح هستند، دروازهای به سوی گذرگاههای عصبی هستند که ارتباطات عاشقانه را در مغز شکل میدهند.
خوشبو و معطر باشید
اگر پسری بوی بد بدهد، حاضرید حتی در خیالتان به با او بودن فکر کنید؟ پس چطور انتظار دارید که پسر مورد علاقهتان دختری را دوست داشته باشد که بوی بد بدهد؟ هر فردی رایحهی خاص خود را دارد که معرف شخصیت او است. بنابراین عطرهای خوشبویی را انتخاب کنید که پسرها را به خود جذب میکند. بدبو بودن دهان نیز پسرها را فراری میدهد. به خاطر خودتان و حفظ سلامتی خودتان، نه هیچ کس دیگر، مرتب حمام بروید و از ضدعرق خوشبو استفاده کنید.
نمایشی رفتار نکنید
دخترها به پرشور بودن و قشقرق راه انداختن معروف هستند. پسرها به هیچ وجه دخترهایی را که رفتار نمایشی دارند، شلوغ میکنند و از کاه کوه میسازند، دوست ندارند. اجازه ندهید که این جامعه مردسالار اثبات کند که زنان ضعیفتر از مردان هستند. هر چقدر هم که فیلم عاشقانه دیدهاید، نگذارید که این داستانهای غیرواقعی زندگی عاشقانهتان را به نابودی بکشاند.
پسرها عاشق سادگی هستند، در آرایش زیادهروی نکنید
پسرها شاید هنرپیشههایی با آرایش فراوان و موهای بلند افشان را دوست داشته باشند، اما در واقعیت وقتی میخواهند، زن زندگی خود را انتخاب کنند، همواره دخترهای ساده را انتخاب میکنند. البته منظورمان این نیست که اصلاً آرایش نکنید، اما بهتر است روزهای معمولی آرایش ملایمی بکنید تا در روزهای خاص بتوانید، دوست پسرتان را با آرایش خاصتان غافلگیر کنید. قرار نیست با آرایش کردن خودتان را شبیه هیولا بکنید، آرایشی را انتخاب کنید که خاصتر و زیباترتان بکند.
سهلالوصول نباشید
وقتی که پسری نمیتواند به راحتی به دختری نزدیک شود، غرورش خدشهدار میشود و از خودش میپرسد که این دختر چرا به او علاقه ندارد. بنابراین بازیگوش باشید، ناز کنید و با ترغیب کردنش به صحبت کردن با خودتان، او را سر انگشتتان بچرخانید. البته مراقب باشید زیادهروی نکنید و تصویری از دختری خجالتی را از خودتان به نمایش نگذارید، که رسیدن به او ممکن نیست. اگر عاقلانه عمل کنید، مانند آهنربا پسر مورد علاقهتان را به خود جذب میکنید.
او را به خودتان علاقهمند کنید
بهترین روش برای تسخیر قلب یک پسر این است که با نشان دادن استعدادها و خصوصیات منحصر به فردتان توجهش را جلب و او را به خودتان علاقمند کنید. پسرها میخواهند با دخترانی جذاب و پرشور آشنا شوند، بنابراین وقت آن است که هنرهایتان را رو کنید. استعدادها یا خصوصیاتی را که از شما یک زن جذاب میسازد، به نمایش بگذارید. برای مثال اگر صدای خوبی دارید، وقتی میدانید که او در همان نزدیکی است، استعداد خوانندگیتان را به دوستانتان نشان دهید تا عشقتان بداند که چه صدای دلنشینی دارید.
در دوره جذب عشق با موبایل شرکت کنید
راز و رمزهای دلبری در اولین روز آشنایی
تا حالا برایتان پیش آمده در یک مهمانی، پسری نظر شما را به خودش جلب کند، ولی شما ندانید که باید در آن لحظه چه کار کنید؟ بیشتر دخترها میگویند که دوست ندارند شروع کننده رابطه باشند و حتما پسر باید جلو بیاید. اما اگر داستان را از سمت پسرها نگاه کنیم، متوجه میشویم که آنها وقتی نشانهای از شما نمیبینند، از شروع ارتباط میترسند. در این زمان چه کار باید کرد؟
چطور دلبری کنیم؟
1. ارتباط چشمی برقرار کنید.
2. لبخند بزنید.
3. به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید.
4. تککلمهای صحبت نکنید.
5. مرموز باشید.
6. خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید.
7. غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید.
8. با کمک موبایلتان، معجزه کنید.
ارتباط چشمی برقرار کنید.
خودتان را جای پسر مقابل بگذارید، چقدر احتمال دارد با دختری که حتی به شما نگاه نمیکند، سر صحبت را باز کنید؟ شما ممکن است با خودتان بگویید: «یکبار بهش نگاه کردم، دید دیگه. اگر میخواست بیاد، میومد». اما، جواب ما به شما اینه: «نهههه».
شما حداقل باید سه/چهار بار به او نگاه کنید تا جرات پیدا کند که صحبت را با شما شروع کند.
لبخند بزنید.
در حین ارتباط چشمی، هیچوقت جادوی لبخند زدن را فراموش نکنید، چون با اینکار دو تا پیام مهم به فرد مقابلتان میدهید:
اول اینکه: «من یکم ازت خوشم خومده و دوست دارم باهات صحبت کنم».
و دوم: «من دختر شادیم. تو صحبت کردن با من قراره بهت خوش بگذره!»
به او نشان دهید که به آشنایی بیشتر تمایل دارید.
با وجود سیگنالهایی که فرستادید باز هم پسری که جلو میاد، از شروع ارتباط خیلی مطمئن نیست و کمی میترسد. شما در اینجا با گفتوگویتان میتوانید، تمایل خودتان را به آشنایی بیشتر با او نشان دهید. البته لازم نیست که همه سوالهایش را با هیجان جواب دهید، اما بهتر است یک سری نکات ریز را رعایت کنید. (در دو اسلاید بعد در این مورد صحبت میکنیم:)
تککلمهای صحبت نکنید.
به این سناریو توجه کنید:
پسر: «شغلتون چیه؟»
دختر: «کارمند بانک»
پسر: «چه جالب، خواهر منم تو بانک کار میکنه؛ به نظر من خیلی کار سختیه.»
دختر: «اوهوم»
(هدف این گفتوگو را فراموش نکنید. در حقیقت قصد پسر، صحبت کردن در مورد شغلتون نیست؛ بلکه میخواهد موضوع مشترکی برای صحبت کردن پیدا کند.)
مرموز باشید.
لازم نیست تمام نکات مهم زندگی خودتان را در همان دیدار اول توضیح دهید. کمی مرموز بودن بسیار جذاب است. البته به این معنی نیست که جواب تمام سوالات را سربالا بدهید. به این مثال توجه کنید:
پسر: «شغلتون چیه؟»
دختر: «من نوازنده پیانو هستم. 15 ساله پیانو میزنم. البته اولش خیلی دوست نداشتم ولی کمکم علاقهمند شدم. ….)
این همه توضیح برای بار اول آشنایی، اصلا مناسب نیست!
خیلی برای جذاب بودن تلاش نکنید.
یکی از پرتکرارترین سوالات دخترها این هست:
«چرا پسرایی که من ازشون خوشم میاد، از من خوششون نمیاد و پسرایی که من خوشم نمیاد، از من خوششون میاد؟»
شاید یکی از جوابهای اصلی برای این سوال این باشه: شما در مقابل پسرهایی که خوشتان میآید دوست دارید بهترین باشید و همین تلاش بیش از حد جواب عکس میدهد.
غیر مستقیم به او نشان دهید که به ادامه آشنایی بیشتر علاقه دارید.
خیلی خجالتی بودن یا خیلی سهلالوصول بودن هر دو دافعه ایجاد میکند. سعی کنید یک رفتار میانه را انتخاب کنید؛ اما چرا؟
اگر خجالتی باشید، احتمالا پسر با خود فکر میکند: «وای، حالا باید کلی تلاش کنم تا یک کلمه حرف بزنیم.»
و اگر سهلالوصول: «خب حتما با خیلیهای دیگه اینطوری هست.»
با کمک موبایلتان، معجزه کنید.
اگر اولین دیدارتان خوب پیش برود و هر دو به ادامه آشنایی تمایل داشته باشید، احتمالا سعی میکنید از طریق فضای مجازی با هم در ارتباط باشید. در این زمان است که شما میتوانید با موبایلتان و ارسال پیامهای مناسب و درست، جادو کنید. اما چطور؟ همیار عشق، در کارگاه «جذب مرد با موبایل»، به شما یاد میدهد چطور به بهترین نحو از گوشی موبایلتان استفاده کنید.
همه ما میدانیم که توقعات پایانی ندارد و علاقهمندیهای تمام انسانها با هم یکسان نیست. با این حال نکاتی که ذکر شد، رایجترین توصیههایی است که برای جذب پسرها در سراسر جهان کاربرد دارد. برای این که از جزئیات بیشتری درباره جذب عشقتان آگاه شوید، اول باید شخصیت و دیدگاههای عشقتان را به ما توضیح بدهید. برای بهرهمندی از راهنماییهای ارزشمند مشاورین ما اینجا کلیک کنید.
سوالات متداول
1. چطور در فضای مجازی دلبری کنم؟
میتوانید روشهای دلبری کردن در چت را یاد بگیرید و به این تکنیکها عمل کنید.
2. آیا میتوانم در چت دلبری کنم؟
بله دلبری کردن فقط مختص دنیای واقعی نیست. در روابط از راه دور هم میتوان به کمک چت و اصول پیام دادن دلبری کرد.
3. کدام کلمات برای دلبری کردن هستند؟
اگر میخواهید از یک پسر دلبری کنید می توانید مردانگی و حس قهرمان بودن او را تحریک کنید و از این طریق دلبری کنید. مثلا بگویید:«من به تو افتخار میکنم»، «تو مرد زندگی منی»، «تو قهرمان زندگی منی» و…
4. مردان در نگاه اول به کدام قسمت بدن زن توجه میکنند؟
مردان در نگاه اول به صورت زن توجه میکنند و صورت خانم است که توجهشان را جلب میکند.
5. چطور دلبری کردن در چت را آموزش ببینم؟
میتوانید کتابهای مربوطه را بخوانید یا در این زمینه پادکست مطالعه کنید. همچنین دوره جذب عشق با موبایل هم در این زمینه میتواند برای شما مفید باشد.
6. آیا مهارت دلبری کردن اکتسابی است؟
بله اگر از دوران کودکی این مهارت را نداشتید به این معنا نیست که هرگز نمیتوانید آن را کسب کنید. این یک مهارت اکتسابی است که با آموزش دیدن و تمرین و تکرار بدست میآید.
7. اگر دلبری کردن بلد نباشم چه اتفاقی میافتد؟
دلبری کردن باعث میشود رابطه از یکنواختی و سردی خارج شود و در رابطه تنوع و هیجان لازم ایجاد شود.
8. آیا مردان هم باید دلبری کنند؟
بله مردان نیز باید دلبری کنند اما روشها و تکنیکهای آنها متفاوت است.
9. کدام خصوصیات اخلاقی برای مردان جذاب است؟
- شوخ طبعی
- صداقت
- مهربانی
- ماهر بودن در زمینه رابطه عاطفی و عشق
- شخصیت خوب
- درک و همدلی بالا
- و….
10. آیا زبان بدن در دلبری کردن نقش دارد؟
بله زبان بدن در برقراری ارتباط با دیگران بسیار مهم و تاثیرگذار است. بنابراین باید روی زبان بدنتان هم کنترل داشته باشید و زبان بدن مثبت داشته باشید تا بتوانید از طرف مقابل دلبری کنید.
کارهایی که نباید برای جلب و جذب دوست پسرتان انجام دهید
تغییر دادن خود
روش بسیاری از دخترها برای جذب کردن پسرها و عاشق کردن آنها این است که خودشان را تغییر میدهند. احتمالاً شما هم تلاش کردهاید تا خودتان را به شکلی دربیاورید که “فکر” میکنید، پسر مورد علاقهتان دوست دارد. در این حالت برای خوشایند عشقتان وانمود میکنید که آدم دیگری هستید. این نقاب زدن به دو دلیل زیر بسیار بد است:
- نمیتوانید تا پایان عمرتان به این بازی ادامه بدهید: عشقتان در نهایت متوجه میشوید که تمام این مدت در حال ادا درآوردن بودهاید و به این ترتیب علاقهاش به شما کمتر میشود. این طور فکر کنید که اگر او شما را به خاطر خصوصیاتی که ندارید، دوست دارد، چطور میتواند خود واقعیتان را دوست داشته باشد؟
- درباره خودتان صادق نیستید: بهترین راه در زندگی این است که همان مسیری را ادامه بدهید که دوست دارید. اگر به شعر گفتن علاقه دارید، اما برای عاشق کردن دوست پسرتان وانمود میکنید که از شعر متنفرید، در واقع دارید بخشی از زندگیتان را که دوستش دارید، انکار میکنید. انکار خود ثمرهای به جز ناراحتی ندارد و در نهایت باعث میشود که نسبت به عشقتان احساس خشم و تنفر کنید.
در هر حال این صادق نبودن کمکی نمیکند که تا پایان عمر در کنار عشقتان به خوبی و خوشی زندگی کنید. بنابراین بهتر است خودتان باشید و همانطور که برای او دلبری میکنید، اجازه دهید که شما را به درستی بشناسد.
عمل کردن برخلاف اصول اخلاقی
اگر فکر میکنید که باید کار اشتباهی را برای دلبری از دوست پسرتان انجام دهید و میدانید که نباید این کار را بکنید، پس از انجام دادن آن منصرف شوید. هیچ پسری ارزش این را ندارد که اصول اخلاقیتان را زیر پا بگذارید و خودتان، دوستانتان و خانوادهتان را به دردسر بیاندازید. به علاوه وقتی کاری را برخلاف اصول اخلاقی خودتان انجام میدهید، خودتان را در باتلاقی میاندازید که عزت نفستان را میبلعد. برای مثال اگر کار احمقانهای مانند مصرف مواد مخدر انجام دهید، تجسم خودتان در زمان مصرف مواد باعث میشود که احساس بدی نسبت به خودتان پیدا کنید و به این ترتیب برداشت دیگران درباره شما نیز تغییر میکند و فکر میکنند که شما آدمی هستید که زندگی خود را با انتخابهای اشتباه به نابودی کشانده است. در این بین اگر پسری باشد که شما را به خاطر اخلاقیاتتان دوست داشته باشد، با این خرابکاریها علاقهاش را به شما از دست میدهد.
رفتار احمقانه و بچگانه
احمقانه و کودکانه رفتار کردن توصیهی اشتباهی برای جذب مردان است که از زمان انسانهای غارنشین رواج داشته است. عدهای تصور میکنند که رفتار احمقانه مترادف لطافت زنانه است و نشان میدهد که این دختر گیج دوستداشتنی به حمایت یک مرد قوی بزرگ نیاز دارد. البته که این تصور یک کلیشه اشتباه است. حتی اگر احمقانه رفتار کردن برای جذب دوست پسرتان باعث شود که او شما را دختری لطیف و آسیب پذیر ببیند، این کار او را جذب خود واقعیتان که یک زن قوی است، نخواهد کرد. مرد محبوبتان دیر یا زود از این رفتار احمقانه خسته خواهد شد و شما را به خاطر یک دختر باهوش ترک خواهد کرد. باور کنید که هیچ پسری مدت زیادی با دختری نمیماند که هیچ کاری از سلولهای خاکستری مغزش نمیکشد.
چرا با موبایلتان دلش را نمیبرید؟!!
نحوه پیام دادن شما بسیار در شناخت و دید مرد مورد نظرتان از شما موثر است. این روزها بخش عمده ارتباطات از طریق موبایل انجام میشود اما متاسفانه استفاده ناشیانه از آن بسیار دردسرساز و مشکلساز است. اینکه در چه موقعیتی چه پیامی بفرستید و چه برخوردی داشته باشید بسیار مهم است. نحوه پیام دادن آنقدر مهم است که گاهی یک پیام اشتباه سوءتفاهمی ایجاد میکند که مرد مورد نظرتان کلا از ادامه ارتباط با شما منصرف میشود، فقط به این خاطر که لحن کلامتان را اشتباه منتقل کردهاید. برای جذب و عاشق کردن مرد مورد علاقهتان از طریق موبایل، برای مثال باید با پیامهایتان جوری مردانگی او را تحسین کنید که نه خیلی مستقیم و زننده باشد نه تکراری باشد و حسی به او بدهید تا به حال در کنار هیچ دختری نداشته است. در مکالمات پیامیتان در عین حال که خط قرمزهایتان را حفظ می کنید باید اعتماد به نفس زنانهتان را نشان دهید.
حتما بخوانید: دلبری با موبایل و از راه دور
پرسش و پاسخ کوتاه
الهام عزیز برای اینکه دو نفر جذب یک رابطه شوند لازم است در یک رابطه سالم و امن باشند که بتوانند در آن نیازهای یکدیگر را برطرف کنند و برای این منظور باید در قدم اول خودتان را خوب بشناسید، نقاط قوت و ضعفتان را ارزیابی کنید و بدانید از یک رابطه چه می خواهید و در قدم بعدی با توجه به ویژگی های شخصیتی طرف مقابلتان سعی کنید این مسیر را پیش ببرید و فراموش نکنید رابطه یک فرآیند دو طرفه و دو نفره است و نباید تمام بار آن را روی دوشتان بکشید و لازم است ایشان هم برای جذب شما تلاش کنند وگرنه گرفتار یک رابطه یک طرفه خواهید شد. توصیه میکنم صفحه جذب عشق را مطالعه کنید.
دوست عزیز لطفا صفحه جذب عشق از آشنایی تا ازدواج را مطالعه کنید.
دوست عزیز سلام. واقعیت اینه که رابطه سالم یک فرآیند دو طرفه و شفافه که هردو نفر باید براش ارزش قائل باشن، سرمایه گذاری کنن و مشخص کنند که دقیقا از این رابطه چه چیزی می خواهند؟ افرادی که شما انتخاب کردید معمولا در سایه ای از ابهام بودند، هم شما نا مطمئن بودید از احساسات اون ها هم خودشون رفتارهای متناقضی داشتند. قبل از هر اقدامی اول با خودتون تکلیفتون رو معلوم کنید که دقیقا دنبال چه چیزی هستید؟ شما این افراد رو ندیدید و فقط دورادور در ارتباط های منقطع بودید، به خصوص اینکه یکی از اونها وقتی شما 15 ساله بودید به شما ابراز علاقه کردند یعنی زمانی که به بلوغ عاطفی نرسیده بودید. توصیه می کنم با ییک مشاور صحبت کنید و در کنارش صفحه جذب عشق از آشنایی تا ازدواج هم بخونید
سلام من ۲۱ سالمه و خواستگارهای زیادی دارم اما الان حدود یک هفتهس که با یه آقای ۲۷ ساله وارد رابطه شدم و اون یکم مغروره و ب راحتی نمیشه باهاش ارتباط گرفت،از لحاظ عملی خیلی تلاش کرد تا باهام ارتباط گرفت اما میخوام ک باهام هدفدار باشه و نمیخوام بی هدف باهاش ادامه بدم دوس دارم بهم پیشنهاد ازدواج بده و با اطمینان در مورد آینده حرف بزنه،ب نظرتون باید چیکار کنم؟
شقایق عزیز سلام
تصمیم به ازدواج برای دختر و پسر باید بر حسب شرایط و علایق و تصمیمات زندگی خودشون باشه، نمی تونیم به کسی تحمیل کنیم یا فشار بیاریم که بخواد ازدواج کنه. قبل از اینکه بخواید اقدامی انجام بدید، مطمئن بشید ایشون شرایط و قصد ازدواج رو در زندگی دارند. می تونید با مکالمه های غیر مستقیم در مورد آینده از این تصمیم آگاه بشید. اگر ایشون چنین قصدی ندارن و هدف شما ازدواجه قطعا با چالش هایی روبرو میشید. پس پیشنها می کنم اول از برنامه ایشون مطمئن باشید بعد اگه لازم داشتید با مشاور صحبت کنید.
سلام من 16 سالمه و توی مجازی با ی اقا اشنا شدم ک 24 سالشه و کاملا اتفاقی اشنا شدیم و الان 10 ماهه ک باهمیم ولی خب دوست معمولی چون دو روز بعد اشنایی گفت من رل زدم و همینطور ادامه داد ولی خب اینا هیچی چیزی ک منو درکیر کرده بعضی از رفتاراشه مثلا خودش رل داره ها ولی ی نمونش و بخوام بگم یهو میگه اگه اومدم خواسگاریت جواب اره یا ن اگه ن چرا؟ یا مثلا داره شعر میخونه تو پی وی ک دارم میام خواستگاریت و دارم میام خواستگاریت اخرش گفتم مگه تو اصن رل نداری خندید گفت شوخی کردم باور کردی
نفس جان سلام
من احساسات رو در مورد این رابطه درک می کنم اما لازمه یک مقدار واقع بینانه تر به این ماجرا نگاه کنیم. با توجه به اینکه ایشان با فرد دیگه ای در رابط هستن، اختلاف سنیشون با شما، موقعیت شما از نظر سنی و رابطه مجازی که داری، هدفت دقیقا از این رابطه چیه؟ آیا می خوای یه دوستی معمولی داشته باشی یا قصد ازدواج؟ اگه قصد ازدواج داری به نظر خودت مقدوره؟ و این موضوع باید رسمی و شفاف و روشن مطرح بشه. اگه قصد دوستی معمولی داری آیا به اینکه بعد از وابستگی به این آقا چه چالش هایی پیش رو داری فکر کردی؟ جواب این سوال ها رو برای خودت بنویس و نتیجه اش رو به ما بگو
لطفا راهنماییم کنید
سلام خسته نباشید من پسری 24 ساله هستم که صاحب یک گالری طلا و جواهر فروشیم نزدیک به 2 سال با یکی از کارمندام که دختری23هست دوستم و رابطه ی ما روز به روز عمیق تر شده و بهم نزدیک تر شدیم و ایشون واقعا عاشق منه و همه جوره ثابت کرده ولی یک مشکلی وجود دارد و ان اختلاف طبقاتی و ..ما هست من پسری از یک خانواده ثروتمند هستم که در یک خانواده اشرافی در انگلیس بزرگ شدم ولی اون دختری از یک خانواده ساده و پایین هست! طبیعی هست که بخاطر موقیتم و قیافم دخترای زیادی بهم ابراز علاقه کنن ولی حسم به ایشون متفاوته تا اینکه چند روز پیش پیشنهاد رابطه ی کامل جنسی …بهم داد و پافشاری داشت که نیاز داریم. و مدتی مبالغ پول زیادی ازم میگیره میگیره که به کمک خانوادش کنه. مدتی هست بهش سرد شدم و فکر میکنم بیش از عشق براش پولو جایگاهم مهمه و میترسم لطفا کمکم کنید.
آلنای عزیز سلام
قطعا تفاوت فرهنگی و اجتماعی در ازدواج و رابطه اثر مهمی دارد و مدیریت آن به مهارت دو طرف بستگی دارد. آیا خود شما با این مساله مشکلی ندارید؟ اگر خانواده شما مخالف این ارتباط و ازدواج باشند آیا می توانید آن ها را قانع کنید. از طرف ایده آل های این خانم برای شما چیت؟ دلیل سردی شما نبست به ایشان چه چیزی است؟ این دلایل قابل حل هستند؟ چقدر با ویژگی های شخصیتی ایشان آشنا هستید؟ آیا فرصت کافی برای شناخت ایشان در شرایط مختلف داشته اید؟ با فکر به پاسخ این سوالات راحت تر میتونی تصمیم بگیری.
سلام من 24سالمه و نزدیگه 2 سال با یک دختر دوست هستم که واقعا عاشق منه و این مطلبو بارها در عمل بهم ثابت کرده و رابطه دوطرفس ولی یک مشکل وجود داره اونم اختلاف طبقاتی من پسری از خانواده ثروتمند هستم و صاحب یک گالری جواهر و طلافروشی…و اون دختری ساده و از قشر پایین هسته! طبیعی هست که اکثر دختر ها بخاطر موقعیتو قیافم…بهم ابراز علاقه کنن ولی به تازگی یک ترس در وجودم دارم که نکند او مرا بخاطر پول و..میخواد چون تازگی هعی ازم پول میگیره حتی برای تعویض ماشین پدرش ازم مبلغ بالایی خواسته…و بهم تازگی پیشنهاد رابطه ی جنسی داده که منو میترسونه همین باعث سردی من بهش شده و از رابطم میترسم ولی وقتی به شناختی از دارم فکر میکنم میبینم ادم خوبیه و عاشقه ولی حس بدی دارم کمکم کنید.
سورنای عزیز سلام
قطعا تفاوت فرهنگی و اجتماعی در ازدواج و رابطه اثر مهمی دارد و مدیریت آن به مهارت دو طرف بستگی دارد. آیا خود شما با این مساله مشکلی ندارید؟ اگر خانواده شما مخالف این ارتباط و ازدواج باشند آیا می توانید آن ها را قانع کنید. از طرف ایده آل های این خانم برای شما چیت؟ دلیل سردی شما نبست به ایشان چه چیزی است؟ این دلایل قابل حل هستند؟ چقدر با ویژگی های شخصیتی ایشان آشنا هستید؟ آیا فرصت کافی برای شناخت ایشان در شرایط مختلف داشته اید؟ با فکر به پاسخ این سوالات راحت تر میتونی تصمیم بگیری.
سلام خسته نباشید من دختری هستم ۲۴ ساله چند وقته با به اقای اشنا شدم ۲ سال از من کوچیک ترن اما از نظر رفتاری ادم مناسب و پخته ای هستن و اینکه طرز فکرشون بیشتر از سنشون میخوره و اینکه من بیشتر در مورد کار با ایشون حرف زدم این اقا هم عادت کرده بودن تو این چند وقت به من میگقتن خواهر والان چند وقت که من سنمو بهشون گفتم دیگه به من خواهر نگفتن و اینکه من سعی کردم بعد از این مسئله که دیدم دیگه ایشون همچین چیزی به من نمیگه خودمو ی حورای نشون این اقا بدم یعنی ی جورایی از ایشون خوشم اومده و دوست دازم با ایشون ی رابطه اشنایی رو شروع کنم که اخلاق همو بدونیم که اگه کنار اومدیم با اخلاق هم که چه خوب اما واقعا نمیدونم از چه راهی برم جلو یکبار برای جلب توجه ازشون نظر خواستم و گفتم چون شما مردین بیشتر در این موردا میدونین من میخواستم نظر شمارو بدونم اما ایشون گفتن چون شما خانوم هستین و تو خونه بهتر ی حرفه ای که اذیت نشین رو شروع کنین و اینم ذکر کنم که ایشون ی ازدواج ناموفق هم داشته من الان از شما کمک میخوام که من چطوری به ایشون بفهمونم که منم هستم به منم نگا کن .. و اینکه اون اقا شهر دیگس و منم شهر دیگم
معصومه عزیز سلام
با توجه به شرایطی که توضیح دادین این رابطه پیچیدگی های خاص خودش مثل ازدواج ناموفق ایشون در سن کم، دوری شما از هم و بالاتر بودن شما رو داره.پیشنهاد می کنم با مشاور صحبت کنید تا بتونه جزئیات بیشتری از شما و این آقا به دست بیاره و بهتر راهنماییتون کنه.
سلام خسته نباشید من دختری هستم ۲۴ ساله چند وقته با به اقای اشنا شدم ۲ سال از من کوچیک ترن اما از نظر رفتاری ادم مناسب و پخته ای هستن و اینکه طرز فکرشون بیشتر از سنشون میخوره و اینکه من بیشتر در مورد کار با ایشون حرف زدم این اقا هم عادت کرده بودن تو این چند وقت به من میگقتن خواهر والان چند وقت که من سنمو بهشون گفتم دیگه به من خواهر نگفتن و اینکه من سعی کردم بعد از این مسئله که دیدم دیگه ایشون همچین چیزی به من نمیگه خودمو ی حورای نشون این اقا بدم یعنی ی جورایی از ایشون خوشم اومده و دوست دازم با ایشون ی رابطه اشنایی رو شروع کنم که اخلاق همو بدونیم که اگه کنار اومدیم با اخلاق هم که چه خوب اما واقعا نمیدونم از چه راهی برم جلو یکبار برای جلب توجه ازشون نظر خواستم و گفتم چون شما مردین بیشتر در این موردا میدونین من میخواستم نظر شمارو بدونم اما ایشون گفتن چون شما خانوم هستین و تو خونه بهتر ی حرفه ای که اذیت نشین رو شروع کنین و اینم ذکر کنم که ایشون ی ازدواج ناموفق هم داشته من الان از شما کمک میخوام که من چطوری به ایشون بفهمونم که منم هستم به منم نگا کن .. و اینکه اون اقا شهر دیگس و منم شهر دیگم
معصومه عزیز سلام
با توجه به شرایطی که توضیح دادین این رابطه پیچیدگی های خاص خودش مثل ازدواج ناموفق ایشون در سن کم، دوری شما از هم و بالاتر بودن شما رو داره.پیشنهاد می کنم با مشاور صحبت کنید تا بتونه جزئیات بیشتری از شما و این آقا به دست بیاره و بهتر راهنماییتون کنه
سلام وقت بخیر من ۱۹ سال دارم و کسی ک دوسش دارم ۲۵
این اقا یکم مغروره و من از طریق اینستاگرام ایشونو دنبال کردم و بعد چند روزی پیام دادم و سه چهار روزی حرف زدیم اولش خیلی خوب حرف زد باهام ولی رفته رفته سرد شد و من مجبور میکردم حرف بزنه و الان دو روره جواب پیام های منو نداده و خودش گفته بود اگه مشکلی داشتم یا بلاک میکرد یا جواب نمیدادم
و چون جواب نمیده این یعنی چی؟
پس چرا بلاکم نکرده فقط جواب نمیده و ما اتفافی همو دیدیم بیرون نگام کرد ولی نگاه بی معنی و از وقتی جواب نداده تنها ۲ تا پیام فرستادم
لطفا کمکم کنید که چیکار کنم
آیدای عزیزم سلام
شما گفتین با ایشون در فضای مجازی آشنا شدید و بعد از چند روز رفتار ایشون عوض شده، خوب باید بگیم با این آشنایی چند روزه نمی شه در مورد یک رابطه تصمیم گرفت. باید چند تا سوال از خودتون بپرسید، چقدر این آقا رو می شناسید؟ چه علایقی داره؟ چه ایده آل هایی داره؟ آیا کسی در زندگی ایشون هست؟ چه چیزی در شما وجود داشته که با شما وارد رابطه شده؟ این رابطه چقدر براش جدی بوده؟ آیا اونقدر که شما به این رابطه اهمیت میدید به رابطه اهمیت میده؟
سلام مائده هستم ۱۶ سالمه
من تو فضای مجازی با ی پسره ۲۰ ساله آشنا شدم الآنم یک ماه میشه که باهم در ارتباطیم
ایشون بهم گفتن که چندماه باهم صحبت کنیم و آشنا بشیم و بعد ی قرار بزاریم همدیگه رو ببینیم
قصدشون ازدواجه
خانواده من هم در جریان هستن و گفتن ۴ سال بعد میتونه بیاد خواستگاری ایشونم قبول کردن
میشه بهم بگین چیکار کنم ک بیشتر از من خوشش بیاد
مائده عزیز سلام
لطفا مقاله چکار کنم دوس پسرم عاشقم بشه (چطور دوست پسرمو جذب کنم؟) رو بخون و اگه باز سوالی داشتی از ما بپرس
سلام وقت بخیر
دختری ۱۸ ساله هستم یکسال پیش داخل یه گپ کنکوری با یه پسر اشنا شدم اون ۲سال از من بزرگ تر هستش تا ۴ ماه اول شناخت کاملی ازش نداشتم و چن وقت گذشت بهم پیام دادیم تا جایی ک تا صبح باهم حرف میزدیم در مورد اعتقادات رفتارهای خودمون و خانوادمون حرف میزدیم و فهمیدم خیلی خانواده هامون و بیشتر از همه خودمون شبیه همیم. الان به عنوان یک دوست عادی باهم حرف میزنیم و خیلی باهم صمیمی هستیم خانواده من هم اطلاع دارن
خیلی دوست دارم بهش برسم و این تصمیمم رو عقلانی گرفتم
ولی تا زمانی که اون پیشنهادی نداده نمیتونم کاری کنم و من ظاهری معمولی دارم ولی اون خیال میکنه چادری هستم ومیترسم بهش بگم
سارای عزیز سلام
ببینید ما باید تکلیف خودمون و طرف مقابلمون در رابطه روشن باشه، باید بدونیم کجای رابطه هستیم و طرف مقابل هم چه دیدگاهی نسبت به خودشون در این جایگاه دارن؟ قبل از وارد شدن و تصمیم به وارد شدن به این رابطه و اینکه اصلا باید به ایشون بگید یا نه باید خودتون و شرایطتتون رو بررسی کنیدو ببینید به فرض اینکه ایشون هم به شما علاقه مند باشند آیا امکان برقراری رابطه رو دارید؟ بر چه اساسی خانواده را در جریان گذاشتید؟ نظر آن ها چیست؟ آیا نشانه هایی از علاقه در این آقا وجود داره؟ آیا رفتار مبهمی در این خصوص انجام میده؟ اگه جزئیات رابطه تون رو برای کسی بگید به نظرتون تصور می کنه یک گفتگوی دوستانه بوده یا رابطه عاطفی خاصی بینتون شکل گرفته؟ پیشنهاد می کنم تا تکلیف خودتون با این رابطه مشخص نشده تصمیمی نگیرید عزیزم. مقاله چطور به یک پسر بفهمانم دوستش دارم؟ هم بخونید لطفا کمکتون می کنه.
سلام نرگسم 18سالمه پارسال درکلاس زبان با یه پسر 19 ساله آشناشدم از همون موقع ک دیدیدمش هم تو نگاه اول همو جذب کردیم خیلی بهم نگاه میکردم و اومد بهم پیشنهاد دوستی داد و چون با یکی از دخترای کلاس زبان دوست بود من دو دل شده بودم بهش گفتم باید فکرامو بکنم گفت باشه بهش جواب نه دادم و اون ناراحت شد و بهم پیام نداد کلا رفتارش باهام فرق کرد
من دیگه اون کلاس زبان نرفتم بعد از یکسال اومد بهم پیام داد به هوای رشته اینجور حرفااا و بحثمون کش پیدا کرد و الان رل زدیم
چکار کنم عاشق خودم بکنمش؟ تازه میگه که منو واسه ازدواج میخواد
من این حرفارو باور نمیکنم نمیدونم تو سرش چی میگذره
سلام دوست گرامی
اشاره کردید در نگاه اول جذب او شدید و او نیز به شما پیشنهاد دوستی داد؛ به این مساله دقت کنید که این هیجان اولیه لزوماً به معنی عاشق شدن نیست و اینکه شما روی تصمیم خودتان باقی نماندید. ابتدا جواب رد دادید و در حال حاضر در رابطه هستید؛ همین بیثباتی در تصمیم گرفتن، شما را دچار چالش خواهد کرد.
گفتید حرف ازدواج زده ست؛ آیا در سن 19 سالگی اصلاً شرایط ازدواج، آمادگی و بلوغ ازدوج را دارد؟؟ خود شما برای این ماجرا آماده هستید؟؟
سلام و عرض ادب
من یه دختر۱۷ساله هستم و عاشق یکی از پسرای فامیلمون شدم که یک سالم ازمن بزرگتره،من نمی دونم که اونم دوسم داره یا خیر،اما هر وقت میبینمش ازم دور میشه گوشه گیر میشه و این کا واقعا منو آزار میده
خواهشا کمکم کنید
سلام دوست گرامی
هر زمانی که او بتواند به صورت مستقیم ابراز علاقه کند، آن وقت شما روی حرفهایش حساب باز کنید.
اما به این نکته توجه داشته باشید، هر دوی شما سن کمی دارید و این سن برای رابطهف سن مناسبی نیست.
با سلام و عرض ادب
من یه دختر۲۲ساله هستم عشقم ۳۰سالشه من زیادی روش حساسم تا حدی که گفتم عکس خودتو رو پروفایل بردار اونم ناراحت شد منم گفتم دیگه اصلا چیزی نمیگم اصلا من کیم که نظر بدم حالا قهره من چیکار کنم رابطمون خراب نشه 🥺🥺ممنون میشم راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی
احتمالاً ترس از دست دادن دارید و یا اینکه او به شما توجهی نکند.
این مساله باعث سردی در رابطه میشود و باید تلاش کنید تا مهارتهای ارتباطی صحیحی را آموزش ببینید.
در این مسیر ، مشاور با شما همراهی خواهد کرد.
سلام و عرض ادب
بنده به مدت ١ ماه با اقایی آشنا شدم در فضای مجازی اینم ذکر کنم ایشون ٢٧ سالشونه و بنده
١٨تو این یک ماه آشنایی ازخصوصیات رفتاریشون میگفتن و این که مثلا من تو زندگیم به آدمی مثل تو نیاز دارم و…
تو این مدت آشنایی نه من از ایشون عکس
خواستم نه ایشون از من بعد از مدت ١ماه ایشون از بنده ی جورایی خواستگاری کردن
سوال من اینه مگه میشه آدم کسیو نبینه و عاشق بشه و فقط جذب رفتار اون آدم بشه 🤔🤔🤔🤔اینم خدمتتون عرض کنم ی دوسه باری گفتن عکسمو میفرستم و خب من گفتم نمیخواد و… حالا بعد گذشت یک ماه من گفتم یک الی دو هفته باهم ارتباطی نداشته باشیم بعد عکس های همو ببینیم سوال من اینه آدم میشه عاشق کسی بشه که اون آدم ندیده و اینم بگم آدم به شدت با شخصیتی هستن که هیچ حرف نامربوطی تا به امروز نزدن
سلام دوست گرامی
کیفیت این رابطه بسیار پایین است و شناختی در آن بوجود نیامده است. خواستگاری؟ آن هم بدون هیچ شناختی؟ نیاز به راهنمایی مشاور دارید تا واقعبینانهتر به این ماجرا نگاه کنید.
سلام من هانا هستم و ۱۴سالمه و از ۹سالگی با یکی از پسرای دوستامون دوست هستیم من ازش خوشم میاد و ۷ ساله دوسش دارم و اون نمیدونه و اینکه رابطمون یک طرفس و حس میکنم از من خوشش میاد اما مطمعن نیستم اون تهرانه و من مشهد قبلا مشهد بود اخرین باری که دیدمش پارسال بود و تو اون سال بنظرم یکم علاقا از طرفش دیدم مثلا من با دوستم تو اتاق بودیم اون اومد درو باز کرد و بحثو شروع کرد و قبل این کارش همش میومد پشت در از زیر در سایشو میدیدم و رفته بودم تو تراس و یواشکی بهم نگاه میکرد و بعد هم بحثو باز کرد
بنظرتون چیکار کنم تا اون جذبم شه و بهم بگه
و اینکه بنظرتون اون به من علاقه ای داره؟؟؟؟
سلام دوست گرامی
سن شما برای جذب عشق و بودن در یک رابطه بسیار کم است و این علاقه در سالهای آینده تغییر شکل خواهد داد.
سلام وقت بخیرمن ۳۰ ساله و کارمند هستم
چند وقتی هست که من صفحه اینستاگرام شخصی رو دنبال میکنم
از زمانی که صفحه ایشون رو دنبال کردم به شدت یک حسی درونم بیدار شده که اسمش رو نمیدونم چی بایدبزارم
از طرفی خیلی دوست دارم که از طریق پیغام به ایشون نزدیک شم ولی فکر اینکه جواب ندن یا جواب منفی بگیرم اذیتم میکنه و خیلی روحم رو درگیر کردن و هر لحظه به ایشون فکر میکنم….
ممنون میشم راهنمایی کنید🙏
سلام دوست گرامی
به صورت غیرمستقیم باید تلاش کنید تا به ایشان نزدیک شوید.
ابتدا پستهای او را بررسی کنید که به چه مسائلی بیشتر علاقه دارد و پست مشابه برایش ارسال کنید. ددر واقع باید ابتدا باب گفتگو باز شود.
شما میتوانید برای بررسی بیشتر و یادگیری مهارتهای صحیح ارتباطی در جذب عشق؛ در دوره«جذب عشق، از آشنایی تا ازدواج» رادیوعشق شرکت کنید.
سلام من یه دختر ۱۹ ساله هستم و دوست پسرم از من یه سال بزرگتر هست
اون اول دوستی به من رابطه ی جنسی پیشنهاد داد من بهش گفتم که ترس عجیبی دارم از این نوع رابطه اون هم قبول کرد
ولی به نظرم براش جذاب نیستم و حس میکنم که دیگه منو دوست نداره و با یه دختر دیگه رل زده
این موضوع منو خیلی آزار میداد و همش تو فکر بودم یه روز تصمیم خودم رو گرفتم و دنبالش کردم و دیدم حدسم درست بود و با یکی دیگه رل زده رفتم جلو بهش گفتم و با هم به هم زدیم
میشه بگید که مشکل از من بود یانه آیا باید قبول می کردم؟
سلام دوست گرامی
اگر پیشنهاد ایشان را قبول نکردید، کار مناسبی انجام دادیدف چون ابتدای رابطه این پیشنهاد درست نیست و نشان دهنده این است که طرف مقابل به دنبال رابطه عمیق عاطفی نیست.
ضمناً او به سمت شخص دیگری گرایش پیدا کرده است؛ پس بهتر است او را فراموش کنید.
سلام من ۱۷سالمه حدود ۷ساله که عاشق پسری هستم واونم عاشقمه باهاش دوست شدم وبخاطر خانواده چون که فهمیدن مجبورشدم کنار بذارمش الان عاشق همیم ولی ازهم دوریم چکارکنم که پدرم بزاره باهاش ازدواج کنم هم سنیم عاشق هم هستیم
سلام دوست گرامی
علت مخالفت پدرتان را مطرح نکردید.
اگر علت مخالفت سن هردوی شماست که این دلیل منطقی است.
بهتر است در این زمان به وطایف سنی خودتان توجه و تمرکز داشته باشید.
سلام
من الان حدودا چند ماهه ک با یک پسر که از خودم ۳سال بزرگ تره رل زدم
رابطمونم مجازیه و قراره واقعی شه
همدیگه رو هم خیلی دوست داریم ولی مشکل اینجاست که وقتی پیامش میدم دیر آنلاین میشه
ینی از ۲۴ساعت شاید فقط ۲ساعت تو روز جواب بده
همین خیلی تو رابطه اذیتم میکنه بهشم گفتم ولی هر دفعه بهونه الکی اورده
میشه لطفاً راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی
3سال رابطه مجازی بدون دیدار؛ ریسک بزرگی کردید.
به سن خودتان و او اشاره نکردید.
توصیه میشود رابطه مجازی بعد از 1 ماه به دیدار حضوری برسد تا بتوانید به شناخت بیشتری از یکدیگر برسید.
سلام من دختری 20ساله هستم
یک سال هست با یکی از هم دانشگاهیام ک دو سال از من بزرگ تر هست دوست شدم رابطه ی بسیار خوب و متعهدی داریم و واقعا عاشق هم هستیم من واقعا برای دوس پسرم جذابم و این رو همیشه به زبون میاره ولی من یکم تو رابطه جنسی سرد هستم و این موضوع ذهن دوس پسرم رو درگیر کرده و میگه که شاید من اونقدر واست جذاب نیستم ک تو به من اون کشش رو داشته باشی و این که ما ک الان تو رابطه دوستی این جوری هستیم بعدا ک ازدواج کردیم و همیشه پیش همیم ممکنه اذیت کننده بشه
خودم هم ب نسبت قبول دارم اون جور که باید، تو رابطه جنسی گرم نیستم و خیلی لذت نمیبرم ولی خب خیلی عشقم رو دوس دارم و اصلا دلم نمیخواد حس کنه که من نسبت بهش سرد هستم و واسم جذاب نیست
بنظر شما آیا این که من همیشه از رابطه جنسی کع تو رابطمون هست استرس دارم دلیل بر این سردی نیس؟
البته ب تازگی اون استرس کم رنگ شده ولی بازم میلم همونطوریه
سلام دوست گرامی
گرمی و سردی در رابطه جنسی به خیلی از عوامل مربوط است . صرفا نمیتوان به دلیل عدم کشش داشتن، به شخصی گفت که سرد است.
ممکن است چون هنوز احساس امنیت در رابطه ندارید و در دوران دوستی هستید، این اتفاق میافتد.
در آینده میتوانید به سکستراپ مراجعه کنید.
سلام من 17سالمه 1ساله عاشق پسر عمه بابام شدم اون 23سالشه خیلی دوسش دارم یعنی شب و روز بهش فکر میکنم مامانشم وقتی 14سالم بود منو برای اون خواستگاری کرد ولی گفتن بچه هست دیگه حرفی ازش پیش نیومد ولی اون مث دخترای دیگه فامیل به من نگاه میکنه هیچوقت ندیدم بهم توجه کنه ولی من دیونه وار عاشقشم دوست دارم باهاش ازدواج کنم اما اون اصلا توی این چیزا نیست یعنی من چیکار کنم؟ چجوری اونو عاشق خودم کنم
سلام دوست گرامی
شما در دوره نوجوانی قرار دارید و این دوره زمانی است که هیجانات شما به بالاترین حد خود میرسد و این تمایل شدیدی که پیدا کردید تا حد زیادی مربوط به سن شماست. البته تمایل مادرشان برای خواستگاری نیز در نوع نگاه شما بی تاثیر نبوده است.
در هر صورت تا زمانی که خود طرف مقابل شما این درخواست ازدواج را نداشته باشد این تمایل شما یکطرفه است.
بهتر است در این زمان شما دستاوردهای خودتان را تقویت کنید. مانند درس، کنکور، کار هنری و….
سلام من ۱۹ سالمه و با پسری وارد رابطه شدن که ۵ ماه از خودم کوچیکتره من خیلی بهش وابسته شدم و اون هم جوری رفتار میکنه و حرف میزنه ک میگه دوسم داره حتی از ازدواج حرف میزنه با اینکه اون تهرانه و من مشهد و همو دیر به دیر میبینیم بازم سردی تو رفتارش ایجاد نشده اما من خیلی استرس و ترس دارم که یک موقع منو ترک کنه ، میشه راهنمایی کنید
دوست عزیز سلام
اینکه رابطه تون براتون مهمه و دوست دارید حفظش کنید قابل درکه اما نباید ترس از دست دادن رابطه باعث بشه نتونید در لحظه حال زندگی کنید و از رابطه لذت ببرید. این ترس ها راه حل دارند، هر رابطه ای که موارد غیرقابل پیشبینی درش باشه میتونه دلهره آور باشه، شما باید شرایطتتون رو بررسی کنید تا بتونید آینده رابطه رو پیشبینی کنید. آیا هر دو آماده ازدواج هستید؟ اگر نیستید چقدر زمان لازم دارید؟ قدم هایی برای این آماده گی برداشتید؟ هر کدوم چه موانعی دارید و … وقتی این موارد رو مشخص کنید و برای آینده برنامه ریزی کنید قطعا از دلهره شما کاسته میشه و تمرکز و انرزیتون رو میذارید روی جلو بردن رابطه.
من ۱۹ سالمه و با پسری وارد رابطه شدن که ۵ ماه از خودم کوچیکتره من خیلی بهش وابسته شدم و اون هم جوری رفتار میکنه و حرف میزنه که میگه دوسم داره حتی از ازدواج حرف میزنه با اینکه اون تهرانه و من مشهد و همو دیر به دیر میبینیم بازم سردی تو رفتارش ایجاد نشده اما من خیلی استرس و ترس دارم که یک موقع منو ترک کنه ، میشه راهنمایی کنید
دوست عزیز سلام
اینکه رابطه تون براتون مهمه و دوست دارید حفظش کنید قابل درکه اما نباید ترس از دست دادن رابطه باعث بشه نتونید در لحظه حال زندگی کنید و از رابطه لذت ببرید. این ترس ها راه حل دارند، هر رابطه ای که موارد غیرقابل پیشبینی درش باشه میتونه دلهره آور باشه، شما باید شرایطتتون رو بررسی کنید تا بتونید آینده رابطه رو پیشبینی کنید. آیا هر دو آماده ازدواج هستید؟ اگر نیستید چقدر زمان لازم دارید؟ قدم هایی برای این آماده گی برداشتید؟ هر کدوم چه موانعی دارید و … وقتی این موارد رو مشخص کنید و برای آینده برنامه ریزی کنید قطعا از دلهره شما کاسته میشه و تمرکز و انرزیتون رو میذارید روی جلو بردن رابطه.
سلام،من چندماهیه که با پسری دوست شدم و خیلی عاشقش هستم…
از همون اول رابطه باهام خیلی گرم و صمیمی بود…
و بهم گفته بود ک قبلا دوست دختر داشته و بخاطر دروغایی ک ازش شنیده از اون جدا شده…
دفعه ی پیش ک رفتم پیش عشقم…حالش خوش نبود و بهم پی امای قبلا دوست دخترش رو نشون دادو گفت…خیلی دوسش داشتم…حتی اسمشو روی سینش تاتو زده و بهم گفت ک آدم کسی ک واقعا دوسش دارو رو روی سینش هک میکنه و آهنگای غمگین گوش میداد..منم طاقت نیاوردمو کلی گریه کردم…عشقو تو چشماش احساس میکردم…ولی همیشه بهم میگه تو عشق اولو آخرمی…هیچوقت تنهات نمیزارم…ووو…بهم اطمینان میده ک همیشه کنارمه…ولی من همیشه هراس از دست دادنش رو دارم…
باید چکار کنم ک ب عشق سابقش فکر نکنه؟
چکار کنم ک همیشه رابطمون پایدار باشه؟
سلام دوست گرامی
به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید.
شما وطیفهای و مسئولیتی در قبال اینکه او دیگر به عشق سابقش فکر نکند ندارید.پرونده عشق سابقش را خودش باید ببندد.
تا زمانی که ایشان مانند قبل عاشق عشق قبلش هست، بودن شما در زندگی ایشان، به ضرر خود شماست.
برای او روشن کنید که شما میخواهید رابطهای را بدون حضور و وجود عشق سابقش تجربه کنید.
این رابطه امنیت عاطفی شما را به خطر میاندازد، به همین دلیل است که ترس از دست دادن او را همیشه دارید و خواهید داشت.
سلام
من و رئیسم هم سنیم هر دو 28 سالمون هست ایشون رفتار صمیمانه شون رو باهام توی پیام و مراودات شروع کردن ولی من نمی تونم باهاش راحت شم چون حس رئیس و کارمند بودن حتی خارج از محیط کار هم همراهم هست و نمی تونم باهاش راحت باشم با اینکه خیلی دوست دارم باهاش ارتباط دوستانه داشته باشم چیکار باید بکنم؟
سلام دوست گرامی
رفتار صمیمانه را با چه هدفی شروع کردند؟ آیا نقش خودتان برایتان روشن است که با چه کسی وارد رابطه شدید؟
زمانی که شما در برابر یک نفر، دو نقش همزمان را برعهده میگیرید، تا وقتی نقش شما دقیق مشخص نشود، این راحتی و صمیمیت شکل نمیگیرد.
پس در ابتدا با طرف مقابل صحبت کنید تا بدانید قصد و هدف شما از این ارتباط خارج از محیط شغلی چیست؟
سلام من۱۸سالمه ویکساله ک میرم کلاس شیمی این استادمونم۲۹ سالشه.تواین مدت فهمیدم وکاملامطمئنم ک دوسم داره ازکاراش نگاهای یواشکی ک بهم میکنه حتی گاهامیشه که منم نگاش میکنم وهمزمان ۵دقیقه هم شده ک بهم زل میزنه انگارک بخادچیزی بگه بفهمونه ولی نمیتونه مستقیم به چشام خیره میشه بعضی وقتابه کارام میخنده.من اوایل میرفتم کلاسش ولی ازرفتاراش خسته شده بودم احساس میکردم بیش ازحدبهم نزدیک میشه یاخیلی به اندامم وصورتم خیره بود واون موقع خیلی دوسش داشتم وساده بودم به همه حرفاش میخندیدم .اونم توجمع کلی طرفداریمومیکرد دیگه ازنگاهای لحظه ب لحظش نمیدونستم کجافرارکنم.خیلی هم پرشوربودم واونم میدونس.میدونستم میخادم ولی چون چیزی نمیگف نرفتم دیگ کلاسش. چندماه بعددوباره تصمیم گرفتم برم ولی اجازه ندم دست کم بگیره منو وباز احمق وشیطون فرضم کنه اینم بگم من خیلی خوشگلم وکلاهمه پسرابااولین نگاه محومیشن.اماازاین موضوع بیشترناراحتم ک شایدمنوب این دلیل میخاد وچقدابلهم ودست پاچلفتیم .گاهاشده ک بهم نزدیک بشه ولی من دیگ مثل قبل نیستم وکلی تغییرکردم نمیزارم بهم نگاه کنه مثل غریبه هارفتارمیکنم درحالیکه بشدت دوستش دارم تنهادلیل اینکارم خودشه ک چرابهم اعتراف نمیکنه وبایکی ازشاگرداش راحته ومن حرصم میاد…میخام اززبون خودش بشنوم تازگیاهی میخادموقعیت جورکنه بچه هاازکلاس برن بیرون میدونم دقیقامیخادیکاری کنه دوسم داره ولی نمیگه بگین چیکارکنم😔وسنش بنظرتون مشکل نداره؟خیلی پرهیجان وآدم شادیه منم واس همین میترسم
سلام دوست گرامی
ممکن است تمام این رفتارهایی که از ایشان میبینید و زیر نظر گرفتید، فقط صرفاً یک رابطه استاد و شاگردی باشد که شما به آن معنی علاقه عاطفی دادهاید.
علاقه به یک شخص قدرتمند مثل یک استاد و حرص خوردن از اینکه او به دیگر شاگردان توجه دارد، نشانههایی از تله رهاشدگی است. درباره این تلهها میتوانید به مقاله«کدام طرحواره در من برجستهتر است» مراجعه کنید.
برای دریافت راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام من یه دختر 20 ساله هستم.
اولین عشق یکطرفه زندگیم رو تو دوران راهنمایی شروع کردم و به طور دیوانه واری تا اواسط تا 17 سالگی یکطرفه بودنشو ادامه دادم، و بعد دیگه فراموشش کردم.
مشکل من اینه که از اون موقع دیگه نتوستم با پسرا به ارتباط برقرار کنم و هر وقت خواستم با یکی دوست شم به طرز عجیبی خودش یکیو داره و به صورت یه اصل واسم هی تکرار میشه ، الانم رو یکی کراش دارم که با هم همسایه ایم و من نمیدونم چجوری باهاش ارتباط برقرار کنم یا اصلا نمیتونم باهاش ارتباط چشمی داشته باشم و همه اینو به عنوان یه حالتی از غرور بهم نسبت میدن یه خورده هم اخمو به نظر میام .
فقط یه مشکلی هم که هست اینکه پسره حدود یه سال و سه چهار ماه ازم کوچکتره این مشکلی ایجاد نمیکنه؟؟ لطفا کمکم کنید
سلام دوست گرامی
از دوران راهنمایی تا 17 سالگی عشق یکطرفه داشتید
دیگر با پسری نمیتوانید ارتباط بگیرید
نحوه ارتباط برقرار کردن را نمیدانید و اخمو و مغرور به نظر میرسید
و طرف مقابل که از او خوشتان میآید، یک سال و چهار ماه از شما کوچکتر است.
مجموعه این مسائل نشان میدهد که هنوز به بلوغ و پختگی برای شروع ارتباط عاطفی نرسیدید، معیارهای مشخصی برای انتخاب طرف مقابلتان ندارید و مهارتهای ارتباطی را بلد نیستید.
پس راهحل شما آموختن این مسائل است تا بتوانید ابتدا پرونده عشق گذشته را ببندید و هیجان زده وارد رابطه نشوید.
شما میتوانید از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام من دختری 23 ساله هستم از پسرهمسایه مون خوشم اومده ولی اصلا پیش نمیاد باهم رودر رو بشیم
من فقط اونو دیدم اصلا منو ندیده و چون دوست داداشمه من میشناسمش.
حالا نمیدونم چجوری راه ارتباطی مون رو باز کنم. نمیخوام مستقیما بهش بگم یا همچین چیزی که فکر کنه من راحت بدست میام یا دختر بدیم
نمیخوام رابطه نامشروعم باهاش داشته باشم یه جور رابطه جهت آشنایی
میخوام دلبری کنم ولی بلد نیستم چکار کنم!!! اگه پیشنهادی دارید برای شروع آشنایی که به چه صورت باشه خوشحال میشم بشنوم
🙂 ممنون
سلام دوست گرامی
خیلی خوب است که شما دوست ندارید تا از طریق بیارزش کردن خودتان او را به دست بیاورید.
اشاره کردید دوست برادرتان است، تا بحال اطلاعاتی از او به صورت غیرمستقیم پیدا کردهاید؟ اینکه کسی در زندگیاش هست یا خیر؟
شما نیاز دارید ک هاین اطلاعات اولیه را از او داشته باشید.
سپس به دنیال یک نقطه مشترک برای حرف زدن بگردید.
اگر صفحه اینستاگرام دارد و صفحه باز است، پستهایش را ببینید تا حال و هوای او را متوجه شوید و اطلاعات کسب کنید.
برای اطلاعات بیشتر و شرکت در دوره «جذب عشق از آشنایی تا ازدواج»، از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام عشق من یک طرفست
من میخوام دو طرفش کنم چیکار کنم
خیلی دوسش دارم
اون یه روزی به من گفت دوست دارم ولی پس فرداش گفت نه
ولی فکر میکنم یه احساسی بهم داره
خودش یه دوست دختر داشت ولی فکر کنم الان دیگه دوسش نداره لطفا جواب بدین
سلام دوست گرامی
اطلاعات بسیار اندکی ارسال کردید. سن خودتان و طرف مقابل را اشاره نکردید، نحوه آشنایی، دلیل جذبتان به طرف مقابل و …
پس راهنمایی به شما به صورت کاملاً کلی خواهد بود.
اگر قبلاً ایشان با شخصی آشنا بوده که در حال حاضر با او دیگر در رابطه نیست، ممکن است که پرونده آن رابطه هنوز برایش بسته نشده باشد و به همین دلیل نمیتواند همراه شما باشد.
اما برای تبدیل عشق یکطرفه به دوطرفه، باید ابتدا اطلاعاتی درباره علاقمندیهای ایشان داشته باشید و در صورت امکان، آن رفتارها را انجام دهید. او باید بهترین تصویر را از شما ببیند.
برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله «راههای تبدیل عشق یک طرفه به عشق دوطرفه» مراجعه کنید.
سلام
مدتیه با یکی از هم دانشگاهیام که ۳ سال از من بزرگتر هست خیلی دوستانه صحبت میکنیم و رفتار هاش طوریه که به وضوح مشخصه که به من حس داره اما از طرفی مغرور هم هست و چیزی نمیگه راجب احساسش، منم ازش خوشم میاد
اما بین این فرد و یک نفر دیگه که اونم موقعیت خوبی داره و ۵ سال از من بزرگتره و اولا مثل ۲تا دوست بودیم و الان یه مدته که بهم پیشنهاد دوستی داده تو دوراهی موندم، میخوام با یه تلنگر از احساس فرد اول مطمئن بشم تا بینشون تصمیم بگیرم ، اما نمیدونم چیکار کنم ☹️
راه حلتون چیه راجب این موضوع
سلام دوست گرامی
زمانی سر این دوراهی انتخاب قرار میگیرید که معیارهایتان برای انتخاب طرف مقابل نامشخص باشد و در واقع ندانید به دنبال چه فردی برای ارتباط و ازدواج میگردید.
بنابراین ابتدا مشخص کنید معیارهای اصلی و خط قرمزهایتان چیست؟
در مورد هم دانشگاهیتان، تا وقتی به صورت مستقیم به شما ابراز علاقه نکردهاند، حساب ویژهای باز نکنید.
سلام.دختری ۲۱ ساله هستم یکی از همکلاسی هام که ۲۴سالشونه بهم گفت که روت کراش دارم و مستقیم گفتن میخوامت اما من پیشنهاد ایشون رو رد کردم.
اما تقریبا یک ماه هر شب باهم در ارتباط بودیم الان احساس میکنم خیلی ازش خوشم میاد
اما دوتا مشکل دارم اینکه وقتی ابراز علاقه میکنه فکر میکنم میخواد خرم کنه اصلا نمیتونم به آدما در مورد احساساتشون اعتماد کنم
و دومین مشکلم این هست که با اینکه همه میگن قیافه خوبی دارم و حتی کار مدلینگ هم بهم پیشنهاد شده اما نمیدونم چرا با خودم همش فکر میکنم اگه باهم بریم بیرون از قیافم خوشش نیاد ممنون میشم کمکم کنید
سلام دوست گرامی
مسأله شما کمبود عزت نفس است. عزت نفس یعنی من خودم را عزیز بدانم و فارغ از هرگونه ضغف و احساس ناتوانی خودم را دوست داشته باشم. با وجود تعریفهای دیگران از چهرهتان، این حس کافی نبودن و احساس مثبت نداشتن نسبت به چهره و یا نگران بودن از اینکه او خوشش نیاید نیز، بازهم مصداقی برای کمبود عزت نفس در شما است.
وقتی شما نسبت به ابراز علاقه کسی بیاعتماد باشید، یا از او حرکت و رفتاری دیدید که به او اعتماد ندارید، یا خودتان را لایق دوست داشتن نمیدانید.
برای کسب اطلاعات بیشتر ابتدا به «قطب نمای عزت نفس» مراجعه کنید و سپس برای دریافت مشاوره، از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام خسته نباشید من یه دختر 17 ساله هستم که یک و نیم سالی هست که با یه پسری دوست هستم پدر و مادر هر دو طرف از ماجرا باخبر هستن و اوایل رابطمون مشکلاتی پیش اومد و مدتی پیش هم که خانواده پدری این پسر که روحیه ایشون روگرفته بودن نه در این زمینه کلا همه چی و ایشون هم کنکوری هستن بعد زود عصبانی میشدن پیش مشاور رفتن مدتی و یه سری اخلاقیاتشون تغییر کرد و بهتر شده
اما راستش من چند باری دروغ گفتم و لجبازی میکردم اما هر دفعه قرار به درست شدن بود و کمی هم بی توجه بودم به ایشون چون برای ایشون خیلی مهم اهمیت و احترام ولی نشد هر دفعه و بعد این مشاوره ها ایشون اومدن گفتن که بهتر شدن و برگشتن چون دوماهی کنار هم نبودیم و الان هم گفتن که من هم تغییراتی توی خودم ایجاد کنم و بعد برگردم پیششون و توی یک محله هستیم ولی خیلی دیر به دیر به مدت یک ساعت میبینیم همو و بیشتر به صورت پیام و مکالمه تصویری هستش
و با اینکه هدف ایشون ازدواج و با پدرم هم حرف زدند اما یه خواسته ای که دارند اینه که من هات باشم و نیاز های ایشون رو ببینم ولی من توی این سن مخالف این هستم ولی ایشون براشون اهمیت زیادی داره و این هم جزو تغییراتی که باید روی خودم انجام بدم
حالا نظر شما چیه؟
سلام دوست گرامی
شرایط حساس سنی شما و طرف مقابل باعث میشود که پذیرش مسئولیتی مثل ازدواج برایتان سخت و دشوار باشد.
اگر شما پذیرفتهاید که باید مهارتهایی را آموزش ببینید، پس اقدام کنید و همراه یک مشاور این مهارتها را آموزش ببینید.
اما درباره درخواست ایشان، مخالفت شما کاملاً درست و منطقی است.
برای آموختن مهارتها و جذب عشق به صورت صحیح میتوانید از مشاوران همیار عشق، وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام وقتتون بخیر
من چند تا از مطلبای این چنینی و مطالعه کردم برای ارتباط برقرار کردن و جذب طرف مقابلم و الان احساس میکنم ک گند زدم😔 من یه دختر خانم ۲۸ ساله هستم تو اداره ای که کار میکنم از همکارم خوشم میومد ولی حس اونو نمیدونستم ولی نگاه هاشو دوست داشتم چون مطمئن بودم اونم حواسش به منه، گذشت بعد چند وقت این اقا تونست به وسیله واسطه شماره منو پیدا کنه و پیام بده با هم تا الان دو سه بار بیرون رفتیم و صحبت کردیم.تقریبا دو ماهه که در ارتباطیم..ایشون گفتن ک از من خوششون اومده و چند وقتیه منو زیر نظر دارن…منم کلی ذوق مرگ…ولی تو قرار سومم سر یه صحبتی و بحثی از دهنم در رفت کلا اعتراف کردم که دوسش دارم و بهش علاقه مندم در صورتی که همه جا خوندم ک نباید به پسر هیچ وقت همون اول احساستو بگی 😔 ولی از طرفی هم یه عده گفتن که خوب کاری کردی و احساس باید گفته بشه نمیگفتی برات میشد حسرت…ولی نمیدونم چرا احساس بدی دارم از اینکه راحت حسمو بهش گفتم…یه موضوعی هم ک هست این آقا درونگرا هستن راحت حسشو بروز نمیده راحت حرف نمیزنه ، راحت اعتماد نمیکنه..جوری رفتار میکنه انگار قبلا یه دختری تو زندگیش بوده رفته تنهاش گذاشته و اون الان تنهایی و ترجیح میده به ازدواج!!! فقط نمیدونم چرا اومده شماره منو پیدا کرده و بهم گفته ک به من از قبل علاقه داشته وقتی دلش تنهایی خودش و میخواد..اشتباه کردم درسته؟؟ دوست دارم هنوزم در نگاهش همون دختر مغرور و پیچیده ای باشم که قبلا بودم خیلی زود تونست حسمو علاقمو کشف کنه..نباید میذاشتم😞😞
سلام دوست گرامی
در مسیر جذب طرف مقابل یکی از نکاتی که باید به آن توجه داشته باشید، همین نکته است که بهتر است به ایشان درباره علاقه خود به سرعت چیزی نمیگفتید. اما در هر صورت این اتفاقی است که افتاده و نمیشود گذشته را تغییر داد. اما برای ادامه این رابطه، نیاز دارید که راحت هرخواستهای که ایشان دارند را اطاعت نکنید، در واقع برایش دستنیافتنی باشید و چالش ایجاد کنید. جرات و شجاعت شما خوب است ولی باید در مسیر درستی از آن استفاده کنید. شما میتوانید برای تقویت رابطه و آموختن مهارتهای ارتباطی از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام وقتتون بخیر.من ۶ماهه با یه آقایی در ارتباطم و من تو رابطمون خیلی درکش کردم تا و ایشونم همینطور الان بعضی وقتها خیلی سرش شلوغ میشه کار به دلیل شغلی که داره نمیتونیم زیاد باهم حرف بزنیم و از دیروزه درست حسابی نتونستیم در ارتباط باشیم میاد پیام میده میره البته گاهی اینجور شرایطی پیش میاد من رو این موضوع خیلی وسواسیت نشون میدم آیا طبیعی هست و باید مثل همیشه درکش کنم و هیچ عکس العملی نشون ندم؟
سلام دوست گرامی
یکی از انتظاراتی که در رابطه عاطفی پیش میآید، زمان گذاشتن برای همدیگر و مدیریت بین شغل و رابطه عاطفی است.
مطمئنا اگر شغل ایشان جوری است که نمیتواند زمان بیشتری بگذارد، شما احساس کمبود میکنید و بهتر است مشخص کنید که دقیقا چه میزان نیاز دارید ایشان در رابطه زمان بگذارد؟
به جای حساسیت زیاد، شیوه درخواست صحیح را یاد بگیرید و بدون ناراحتی از او بخواهید تا زمان بیشتری برای رابطه بگذارند.
برای یادیری نحوه این گفتگو میتوانید با مشاوران رادیوعشق صحبت کنید.
سلام من ۲۲ سالمه ،سه سال رفتم دانشگاه دوسال اول از پسری خوشم اومد ک باتوجه ب ارتباط چشمی قوی ای ک داشتیم متوجه شدم دوطرفست ،پسره همسن خودمه اما درسش تموم شده و الان سربازه،چندماهپیش از طریق یکی از دوستام منو پیدا کرد و ازم خواست بیشتر باهم اشنا بشیم بخاطر شرایط خونوادگیم یبار ردش کردم اما بار دوم قبول کردم ک اشنا بشیم ،بخاطر شرایط خونوادم من تاحالا باکسی درارتباط نبودم الانم باکلی اضطراب و استرس باایشون صحبت میکنم بااین مادرم درجریان هست،ایشونم شرایط منو درک کرده و بهم قول داده یک ماه دیگک برگرد از سربازی منو باخونوادش اشنا کنه،تاالان همچیز نامعقولی از نخواستن منم چهارچوب رابطه رو کاملا رعایت میکنم یجورایی دردسترسش قرار نمیگیرم سهل الوصول نیستم اما یچیزایی اذیتم میکنه اینکه حس میکنم دروغ میگه دیر جواب دادناش یا حتی ابراز علاقه های زیادازحدش ،و اینکه اصلا نمیخنده تو این چند ماه شاید بزور ،میخواستم بدونم بنظرتون میتونم بهش تکیه کنم واسه ایندم ؟و اینکه چجور بخندونمش و باحرفام یکاری کنم ک بهم تکیه کنه؟
سلام دوست گرامی
ممکن است این احساس نیاز شما به زود جواب گرفتن از طرف او، باعث شده باشد که این حس تلخ را داشته باشید.
از خود بپرسید که به چه دلیلی در تلاش هستید او را بخندانید؟ آیا به او گفتهاید که از عبوس بودن یا نخندیدنش ناراحت هستید؟
آیا غیر از فضای دانشگاه شناخت کاملتری در فضای دیگری از او پیدا کردهاید؟
این جزییات باید توسط مشاور بررسی شود تا بتوانید راهنمایی دقیقتری دریافت کنید.
سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت ب قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجب خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم ب من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه
سلام دوست گرامی
وقت گذراندن و دریافت راهنمایی یکی از مسیرهایی است که احتمال وابستگی و ایجاد علاقه در آن بالاست. اشاره نکردید خودتان چندساله هستید و در کدام مقطع درسی ایشان به شما مشاوره درسی میدهند.
برای اینکه متوجه شوید او به شما علاقه دارد یا خیر باید به این مسائل توجه کنید: زبان بدن او، اقدامات رفتاری مثلا چقدر بیشتر از زمان معمول برای شما و درستان وقت میگذارد، آیا با شما از اهداف آینده خود صحبت میکند؟ آیا درباره آینده خود حرفی میزند؟
برای جذب صحیح در این مسیر میتوانید از بسته آموزشی جذب عشق تا ازدواج به همراه مشاوره رادیوعشق استفاده کنید.
سلام من برای مشاوره درسی حدود 9 ماهه تقریبا هر هفته پیش یه اقایی میرم و نسبت بهش در طی دو سه ماه گذشته علاقمند شدم حدودا 9 سال از من بزرگ تره ولی تمام شرایط و حرف زدن همو میپسنیدیم حدودا یکماهه ایشونم نسبت به قبل وقت بیشتری میزاره و زیاد تر راجع خودش و خصوصیات مثبت خودش صحبت میکنه و من نمیدونم اونم به من علاقه ای داره و اینکه چیکار کنم تا اگه خوشش میاد بفهمم یا بهم بفهمونه. 20سالمه و در مقطع کنکور مشاوره دارم. باهاشون حدودا بیست تا نیم ساعت بیشتر از تایم مشاوره وقت گذاشته. راجع اهداف آیندش صحبت نکرده اما راجب بعد کنکور تایم داشتن و بیرون رفتن اگه خواستم حرف زده و زیادی ازم تعریف میکنه اما زیاد نمیتونم موضوع رو خارج از درس ببرم. موضوع حرف زدنم عوض میشه برمیگردونم با سوالای درسی. یجوری حس میکنم زیادی باهاش گرم گرفتن اشتباهه چه کاری درسته ؟
سلام وقت شما بخیر… دختری 19ساله هستم و تک فرزندم پدر و مادر هم هر دو فرهنگی هستن . مدتی هست که با اقا پسری اشنا شدم که توی دادگستری کار میکنن . اوایل ارتباطمون توی اینستا گرام با هم اشنا شدیم و بیشتر توی زمینه درسی بود چون من دانشجوی حقوق هستم و الان بعد از مدتی هست که با هم رابطه صمیمیانه ایی داریم اما متاسفانه اعتقادات ایشون خیلی متفاوت از خانواده من هست و بشدت تناقض حس میشه میخواستم راهنماییم کنید .چکار میتونم کنم چون واقعا به ایشون علاقه مندم و ایشونم و سنتشون هم 28 هست ممنونم پیشاپیش برای راهنمایی و سایت خوبتون موفق باشید ..
سلام دوست گرامی
یکی از مهمترین مسائلی که در مشاوره پیش از ازدواج به آن پرداخته میشود، تفاوتهای مختلفی است که دختر و پسر درباره مسائل مختلف دارند. اشاره کردید که اعتقادات ایشان با خانواده شما متفاوت است، آیا اعتقاد شما دونفر باهم شبیه است و فقط نگران خانواده هستید؟ یا عقاید شما دونفر هم با هم متفاوت است؟ بهترین راه برای شما این است که جلسات مشاوره پیش از ازدواج را پیش از وابستگیهای بیشتر شرکت کنید. در این جلسات به شما کمک میشود که شناخت بهتری از هم داشته باشید و سپس ارزیابی میشود که آیا میتوانید با این تفاوتها زندگی کنید یا خیر.
سلام
من دختریم که یه مدت وارد یک رابطه شدیم همدیگروخیلی دوست داریم حتی به من گفته ک قراره بیاد خواستگاری و خیلی اصرار داره ک قبل از اینکه خانواده ها باخبر بشن باهم بریم بیرون و باهم وقت بگذرونیم ولی من نمیتونم برم بیرون
میشه بهم کمک کنید و بگید چکار کنم …
سلام دوست گرامی
به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید.
برای شناخت بیشتر نیاز به رفت و آمد دارید. اما نگفتید به چه علت نمیتوانید با او بیرون بروید؟
میتوانید به او اعلام کنید که باید یکی از اعضای خانواده در جریان باشد تا بتوانیم بیرون برویم.
سلام من الان چند وقته که با یه پسر دوست هستم اوایلش بهش گفتم که من داداش دارم نمیدونم چرا این حرفو زدم الان رابطه ما خیلی جدی شده و واقعا همو دوست داریم الان من میخوام چند وقته بهش بگم که برادر ندارم چون دوست ندارم رابطمون با دروغ باشه الان منذچجوری بهش بگم؟میشه کمکم کنید
سلام دوست گرامی
بله به ایبشان بگویید که برادر ندارید و به علت اینکه اوایل رابطه به ایشان اطمینان نداشتید این مساله را عنوان کرده بودید اما به مرور اعتماد شما بیشتر شد.
سلام من ۲۹ سالمه حدود یه سال با آقایی همکارم که هم سن خودم هست و تقریبا بیشتر معیارهای من رو داره
من از ایشون خوشم میاد ولی نمیدونم ایشون چه حسی بمن داره
تو برخوردش خیلی سعی میکنه محترمانه و مودبانه رفتار کنه و حتی کارهای کوچیک من رو تحسین میکنه معمولا وقتی جمع شلوغ میشه و من حواسم نیس متوجه میشم ایشون با مهربونی بمن نگاه میکنه و البته سریعا نگاشو میدزده و زیاد با ارتباط چشمی راحت نیس و حس میکنم خجالت میکشه
بعضی روزا خیلی مهربون میشه و همش خودشو بمن نزدیک میکنه و سعی میکنه کنار من بایسته یا روزای بارونی با ماشین منو تا نزدیک خونه برسونه و از طرفی بعضی روزا جوری برخورد میکنه که انگار نمیخواد از حد همکاری فراتر بریم و این برخورد متناقض حتی تو پیام دادناش هم مشخصه و اینجور مواقع وقتی من هم یکم جدی میشم ایشون دوباره خودشو نزدیک میکنه انگار که از من توجه قبلی رو میخواد
خودم هم دختری هستم که همه دوستام از ظاهر و اخلاقم تعریف میکنن روابط عاطفی زیادی نداشتم و کم تجربه هستم ولی ایشون تا اونجایی که میدونم با دخترایی دوست بودن که زیاد جدی نبوده و گذرا هستش البته ایشون همش سعی کردن مخفی کنن ولی خب من متوجه شدم
اینم بگم وضع مالی من معمولی ولی ایشون وضع مالیشون خوبه و من به خودم گفتم شاید بخاطر همین موضوع دوست داره با دخترایی آشنا بشه که وضعشون در حد خودش باشه…شایدم دارم اشتباه میکنم
نمیدونم چیکار کنم که براش جلب توجه کنم و روابطمون از حد همکاری و دوستی فراتر بره و با هم بیشتر آشنا بشیم اگه میشه راهنماییم کنین ممنون
سلام دوست گرامی
اشاره کردید به محص جدی شدن شما، ایشان مجددا با شما گرم تر رفتار می کند و توجه قبل را می خواهد، پس از بی توجه ای شما ناراحت می شود. برای این مسیر شما باید جذب عشق به شیوه صحیح را آموزش ببینید. برای مثال در ابتدا ویژگی های فرد ایده آل را تصویر سازی کنید و مرحله به مرحله فرد مورد نظر را با تصویر خود بسنجید. در رابطه با وضعیت مالی، هر احتمالی ممکن است، اما برای اینکه زمان خود را هدر ندهید و راه اشتباهی را نروید، با مشاوران همیار عشق، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام.
من 20سالمه. و حدود پنج ماهه بااقایی در ارتباطم رابطمون خیلی جدیه و خواستن دوطررفه هست—و 7سال باهم تفاوت سنی داریم خیلی رابطمون خوب پیش میره ازنظر دوست داشتن بهش شک ندارم ولی خیلی حساسیت دارن و همین باعث شده افکار منفی در ذهن شکل بگیره و فکر میکنم بهم شک داره چیکار کنم؟؟؟درصورتی که اون میگه من بهت اعتماد دارم و این تفکرات توعه فقط روت حساسم
سلام دوست گرامی
پایه های اعتماد و صمیمت در ارتباط ، با رفتارهای صحیح قابل دسترسی و مستحکم شدن است. بهتر است برای مشاوره پیش از ازدواج و پیگشیری از حاد شدن مشکل، از مشاوران همیار عشق مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.
سلام خوبین ببخشید من یه پسری رو دوست دارم اصلا باهم تو ارتباط نیستیم فقط اخر هفته که میرم بیرون اون مسیرو میاد بعد هی بهم زوم میکنه و هی چشمک میزنه و میاد جلو خونمون واقعا به نظرتوووون هدف از این کارا چی هستش
سلام
به نظر میرسه نظر ایشون نسبت به شما جلب شده ولی شیوه مناسب ارتباط برقرار کردن یا جلو اومدن رو بلد نیست. بهتره فرصت بیشتری بهش بدین یا بتونین فرصتهایی برای باز کردن سر حرف و جلو اومدن رو بهش بدین.
سلام من۱۸سالمه ۶ماه تو رابطه خیلی خوبی بایکی از پسرای فامیلمون داشتم ما یه بار هم دعوا نکردیم خیلی ام همدیگرو دوست داشتم به نیاز های همدیگه احترام میزاشتیم که تا مرز نامزدشدن رفتیم و بخاطر خانوادم جدا شدیم سه ماجدا شدیم تا من نتونستم فراموشش کنم بهش پی ام دادم اونم منو فراموش نکرده بود حالا نمیدونم کار درستی دارم میکنم یا ن
سلام
موضوع مخالفت خانوادهها جدیه و باید بررسی کنید که این مخالفت به چه دلیل بوده و آیا امکان برطرف کردنش وجود داره یا نه. و شروع کنید به فراهم کردن شرایط. اما اگر مطمئنید که این مخالفت جدیه و قابل برطرف کردن نیست، پس بهتره رابطهتون رو کامل قطع کنید و روی کنار اومدن با این جدایی کار کنید.
من با پسری هشت ماهه در ارتباطم متولد آبان ماه هس
به شدتتت حرصم میده و از هر روشی استفاده میکنی من عز بیام بعدشم هر هر میخنده خوشش میاد اذیتم کنه و ازم بخنده و هروقت هم اسمی از پسره دیگ میارم ب شدت واکنش نشون میده و عصبی میشه
آیا این میتونه نشونه علاقش باشه ؟
سلام
حدود دو سال که عاشق پسری شدم که نسبتش فامیل دور
و دوسال ندیدمش
رفتاراش: همش به من چشمک میزنه خیلی نگام میکنه اصل چشم ازم بر نمی داره مگر اینکه یکی بخواد باهاش حرف بزنه یا صداش کنه
همش طوری میشینه که روبه رو من باشه شونه هاش و پاهاش به سمت من هست
تو جه خاصی میکنه برام غذا می کشه
یه بار دختر داییم می خواست ازش عکس بگیره ( جهت خنده ) گفت نه دستمو رو پاهاش گزاشت و گفت کیمیا دختر خوبیه من دوستش دارم
و بعد از دوسال دختر داییم رفت پیشش حالمو ازش پرسید و گفت خدا حفطش کنه به نظر شما به من علاقه داره؟!
ببخشید من اون پایین دوبار پیاممو فرستادم متاسفانه هیشکودومشون کامل نبودن برای همین پیام ها تکرار شد
و این پیام☝ از همه کامل تره
شرمنده😦
سلام دوست گرامی. از توجه شما سپاسگزاریم.
سلام دوست گرامی
نشانه هایی که از ایشان گفتید، توجه ایشان را نشان می دهد.
اما برای اعلام علاقه بهتر است به صورت مستقیم بیان کنند و جزییات زیادی از خودتان یا ایشان بیان نکردید. برای بررسی بیشتر از مشاوران همیار عشق نوبت تلفنی یا آنلاین بگیرید.
سلام
من مدتی هست که با ی پسری دوست شدم و خیلی دوست داره من لوند باشم و به خودم برسم به عبارت ساده تر دوست داره هات باشم حتی تو پیام هایی که بهش میدم دوست داره این موضوع رو حس کنه ولی من واقعا حس خجالت نمیزاره که اونجوری اون دوست داره باشم
سلام دوست گرامی.
اشاره نکردید چه مدت با ایشون دوست هستید. لوند بودن و جذابیت برای طرف مقابل شما مهمه. این موضوع تا حدی که باعث مشکل برای شما نشه، قابل درکه و طبیعیه و برای رابطه لازمه اما اگر ایشون به فکر تغییر دادن ویژگی های شما هستن، بهتره روی رابطه تون بیشتر دقت کنید. برای بررسی بیشتر مساله تون میتونید از مشاوره تلفنی همیار عشق استفاده کنید.
سلام من متاهلم همسرم رو هم خیلی دوست دارم . ولی متاسفانه توی محل کارم از یک آقا پسری به صورت ناخواسته خوشم اومده.عذاب وجدان دارم که چرا مجذوب اون پسر شدم آیا این حس ناخواسته خیانته؟همین که نمیتونم درباره ی احساسم باهاش صحبت کنم عذابم میده
سلام
احساس گناهتون قابل درکه ولی تا زمانی که در عمل با ایشون ارتباطی برقرار نکردید خیانت محسوب نمیشه. خیلی وقتها رعایت نکردن حد و مرزهایی مثل شوخی کردن، درددل کردن و…در ارتباط با جنس مخالف، باعث ایجاد چنین احساساتی میشن. بنابراین برای کمرنگ کردن این احساسات تا حد ممکن حدود رو در روابطتون با ایشون رعایت کنید و انرژی بیشتری توی رابطه با همسرتون بگذارید. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاره تلفنی تماس بگیرید.
سلام دوست گرامی. داشتن کشش و علاقه به دیگران پس از ازدواج، نشانه سلامت روان شماست؛ اما باید توجه داشته باشید که یک نه بزرگ به این کشش و جاذبه بگویید که این نشانه میزان تعهد شما در زندگی است. در عوض روی رابطه خود و همسرتان بیشتر تمرکز کنید؛ خواسته هایتان را شفاف بررسی کنید و با او در میان گذارید. برای تقویت رابطه خود و همسرتان حتما نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام بنده یه دختر ۱۷ ساله هستم که به یه آقایی که تقریبا ده سال از خودم بزرگتره علاقه مند شدم..توی راه مدرسه بعضی وقت ها می بینمش ایشون توی مدرسه داداشم معلمه من بعضی وقت ها میرم مدرسه که فقط چند دقیقه ببینمش واقعا ۲ ماه این علاقه یکطرفه ذهنم و درگیر کرده نمیدونم چطور غیر مستقیم بهش بفهمونم بهش علاقه دارم در ضمن هیچ موقعیتی پیش نیومده و نمیاد که حتی کوتاه حرف بزنیم…به کمکتون نیاز دارم
سلام
لطفا با سیستم مشاوره تلفنی تماس بگیرید تا هم اطلاعات بیشتری ازتون گرفته بشه و هم بهتر راهنمایی بگیرید.
با عرض سلام و خسته نباشید
من دو سال با پسر خاله ام دوست بودم و الان خاتمه پیدا کرده و ایشون دارن ازدواج میکنن در حین دوستی با پسرخاله ام پسر دایی من از من خوششون میاد ولی من با رفتار اشتباه ام ایشون رو از خودم دلسرد میکنم جوری که حتی دوست نداره با من حرف بزنه و من هم به ایشون علاقمندم چند بار هم بهشون در حد سلام و علیک پی ام دادم بلاک کردن و جواب تلفن منو نمیدن متاسفانه ولی گاهی خیلی کم تماس چشمی داریم و بهم لبخند ملیح میزنه اصلا متوجه رفتارش نمیشم و ضمن این که رفت امد خانوادگی امون هم کمه ممنون میشم راهنمایی کنین که چطوری میتونم نظرشو به خودم جلب کنم در حالی که چیزی از علایق اشون نمیدونم
سلام
خیلی مهمه که رفتار اشتباهی که میفرمایید چی بوده و مربوط به چند وقت پیش بوده. اگر به شکلی بوده که به ایشون توهین یا بیاحترامی شده، اول بهتره اول ازشون معذرتخواهی کنید و درباره دلیلی که اونطور رفتار کردید صحبت کنید. اما اگر همچنان ایشون نخوان صحبت کنن، دیگه باید به این نشانههای واضح مثل بلاک کردن و اجازه صحبت ندادن توجه کنید نه تماس چشمی یا…
سلام خسته نباشید. ۱ سال و ۱۰ ماهه ک با یه پسری دوستم. متاسفانه دختری هستم ک خیلی زود عصبانی میشم و اون موقعی ک عصبیم متوجه حرفام نمیشم. همین اخیرا سر این موضوع ک سرکاره و کم انلاین میشه (با اینکه میدونم نمیتونه و اگ تو موقعیتی باشع ک بتونه حتما جوابمو میده) باهاش بحث کردم و حرفای بدی زدم. بعد ۵ دقیقه ک باهاش حرف زدم و ناراحتیشو دیدم واقعا از حرفام پشیمون شدم. از لحاظ دینی و مذهبی هم تقریبا بهم نمیخوریم و این اذیتم میکنه ولی ب گفته ی خودش خیلی کارارو بخاطر اینکه دوس نداشتم گذاشته کنار و منم حرفاشو باور کردم. ب جدی بودن قصدش برای ازدواج و اینکه دوسم داره باور دارم و برام ثابت شدست. فقط میترسم با این عصبانیتم و اینکه نمیتونم جلوی زبونمو بگیرم ازم دور بشه.
سلام
خیلی خوبه که به نقطه ضعف خودتون در رابطه آگاهید و کافیه برای برطرف کردنش اقدام کنید. با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید تا در این زمینه راهنماییتون کنن.
سلام من از کسی خوشم اومده ولی فک کنم طرف مقابلم باعث این حس شده خیلی وقته همو میشناسیم به صورت ظاهری خیلی نگام میکنه سر به سرم میذاره ولی تا الان پا پیش نذاشته ولی من دوسش دارم بجز اون نمیتونم به کسی فک کنم چیکار کنم؟
سلام
اول اینکه خیلی مهمه که مطمئن باشید شما برداشت درستی از علاقه ایشون به خودتون دارید؛ چون نگاه کردن یا سر به سر گذاشتن لزوما به معنای وجود علاقه نیست. اما به هرحال از اونجایی که شما همدیگرو میشناسید و در دنیای واقعی با هم ارتباط دارید، خیلی راحتتر میتونید فرصت نزدیکتر شدن به ایشون بدید و برای شروع رابطه ترغیبش کنید. در سایت همیار عشق مقالات خوبی برای این موضوع وجود داره. درصورت نیاز به راهنمایی بیشتر با سیستم مشاوره تلفنی صحبت کنید.
سلام خسته نباشید من ی چن ماه پیش ی پسری بهم پیشنهاد دوستی داد و باهم دوست شدیم بهم گف ک دوست دارم اما بعد ی مدت سر ی موضوعی تموم کردیم من بعد تموم کردنم فهمیدم ک خیلی دوسش دارم من حیلی ادم مغروریم نمیتونم بهش بگم ک دوسش دارم و اینکه اون گاهی اوقات بهم زنگ میزنه یا اس میده حالمو میپرسه و ی بارم خودم غرورمو گزاشتم کنار زنگ زدم و اون گف همو ببینیم و وقتی همو دیدیم حرفایی زد ک انگار میخواد دوباره باهم باشیم اما جلو نمیاد بعد اون قرارم دیه زنگ نزد هیچ خبری ازش نی تورو خدا بگین من چجوری میتونم بهش بفهمونم ک دوسش دارم اونم نره
سلام
لطفا با کارشناسان دوره بازگرداندن عشق و ازدواج صحبت کنید.
سلام متناتون خیلی خوب بود .
من هانیه هستم ۱۶ سالمه من توی سود میشینم. از سه سال پیش ی پسری که ۷ ماه ازم کوچیک تر بود عاشقم شد مدام دنبالم بود ولی من میلی بهش نداشتم اما باهم بودیم تا سر ی موضوعی قهر کردیم اون با ی دختر دیگه رفت بهم بر خورد ولی الان ی ماهه احساس میکنم عاشق ی پسر عرب شدم همیشه تو کلاس نگاهمون گره میخوره میخنده اول به من نگاه میکنه بهم میگه تو بهترینی اما نمیدونم اسم اینو چی بزارم بیشتر کارایی که من انجام میدم روش اثر گذاشته و اونم همیشه همون کارارو انجام میده اما ی دوست دختر داره جدیدا کم تر با دوستدخترش ینوارو انور میره فقط کلاسایی که با من داشته باشه میاد من وقتی میبینمش احساس امنیت بهم میده همیشه هوامو داره نمیزاره کسی اذیتم کنه ولی من موندم چرا پا پیش نمیزاره یعنی من بهش بگم دوسش دارم
سلام
این رفتار همکلاسیتون میتونه به این معنی باشه که از شما خوشش اومده و شما هم احتمالا همین احساس رو دارید. اما گفتید دوست دختر داره. حتی اگر رابطه شون هم با هم کم شده، تا زمانی که با هم دوستن شما نباید اقدامی کنید. از همین الان باید یاد بگیرید و تمرین کنید که به رابطههای دیگران احترام بگذارید حتی اگر خودشون این کارو نکنن!
سلام ببخشین من با یه پسری از طریق فیسبوک آشنا شدم و اون زمان من حدود ۱۵ سالم بود و تا ۵ سال بعد که من صنف ۱۲ شدم از هم خبر نداشتیم و الان پسره تو آلمان هستش و من دانشجو دانشکده خبرنگاری هستم الانم بازم با اون پسره حرف میزنیم و همو میبینیم البته تو تماس های تصویری من بهش گفتم دوستش دارم اما اون نگفته یعنی میگی نمیتونم به تو امید بدم چون من خیلی دورم به من قول داده تا یک سال دگه اگه بتونم برم آلمان با من هستش و سرش اعتماد دارم پسره ۹ سال از من بزرگتره من ۱۹ سالم هست و اون ۲۷ سالش یعنی میگی تا یک سال دگه میتونم منتظرت باشم اما بیشتر از اون نمیتونم خوب حقم داره من نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنمایی کنید و اینکه ما از نزدیک هیچ وقت همو ندیدیم و فک کنم بدتر از همه اینکه من با هاش تقریبا بچگانه رفتار میکردم و الان خودم مو کم کم میخام تغییر بدم خوب یعنی من ناز اونو میکشم خیلی بهش میگم دوستش دارم خلاصه همش در دسترس هستم یعنی اون میدونه خیلی میخامش نمیدونم چیکار کنم بدون شم نمیتونم لطفا راهنمایی کنید
سلام دوست گرامی
رابطه ۵ ساله که از فضای غیر مجازی به واقعیت تبدیل نشده و الان هم با شرط رفتن شما به المان ادامه پیدا کرده، رابطه ای از اساس مشکل دار هست.
اینکه رفتن به المان رو برای شما شرط گذاشتن، یعنی شما اینقدر خاطرخواهش هستی که برای رسیدن بهش هرکاری میکنی در صورتی که مطمئنا امدن ایشان به ایران راحتتر هست.
منطقی باشید ادامه این رابطه اصلا به صلاح شما نمیباشد
سلام خسته نباشین من با یه پسری تقریبا یه ماهو نیمه اشنا شدم به نظرم پسر نه بدیه نه خوب اگه بخام از رفتارایه بدش بگم اینه که خودشم اقرار کرده که نمیتونه احساسی حرف بزنه یعنی اصلا کلمه محبت امیز وقتی میخاد بگه خیلی سختشه چندباری هم باهم رفتیم بیرون مثلا من یلی بدم میاد بیرون به دخترایه دیگه نگا میکنه خودشم فهمیده بدم میاد الان بدتر میکنه فقط زل میزنه به دختری که از جلومون رد میشه و اینکه بهم گفته دیگه مشروب نمیخوره اما من فک کنم باز با رفیقاش جمع شدنی مشروب و قلیون میکشه واقعا من دارم اذیت میشم همین یه هفته پیشم گفت نمیخام اذیتت کنم تو دختر خوبیی پاکی نمیخام با من اذیت شی خیلی دوست دارم خدافظ بعدم از هم اینستا هم تل هم واتس و ایمو و… بلاکم کرد منم چند باری رفتم بهش با پیج های فیک پی ام دادم اما یا بلاکم کرد یا ج نداد الان دیروز برگشته میگه میخام باز ادامه بدیم امافقط به عنوان یه دوست پسر بهم نگاه کن با من هیچ اینده ای رو تصور نکن … میشه راهنماییم کنین من واقعا دیگه نمیکشم فقط رابطه ما شده شل کن سفت کن
دوست عزیز
سلام
مدت زمانی که شما برای آشنایی طی میکنید تا به رابطه متعهدانهای برسید برای همین بررسیهاست. شما بررسی کردید و به این نتیجه رسیدید که ایشون نه تنها فرد مناسبی برای شما نیستند و به علاوه به طور مستقیم گفتند که هیچ آیندهای با شما نخواهند داشت؛ به نظرتون آیا ایشون فرد مناسبی برای ارتباط با شما هستند؟
سلام من دختری 15 ساله هستم که باحجاب هستم چند سال پیش با 2تا دختر که همسایه مون بودن دوست شدم و سر کوچه مون یک تکیه ای هست اوایل دوستی مون قرار گذاشتیم با هم بریم مسجد البته فقط شب ها . دوستم با یک پسر اشنا شد. یکبار که قرار شد تنهایی برم مسجد پسره جلومو گرفت و گفت دوستتو صدا کن و بهش بگو سیاوش کارت داره منم بدون اینکه جوابشو بدم رفتم و بهش گفتم . دوستم الان 2 ساله از این محله رفته . سیاوش هر موقع منو میبینه زل میزنه بهم منم ازش بدم میومد ولی الان نه پارسال محرم امدم بیرون مسجد ایستاده بودم که دیدمش تا منو دید از دوستاش جدا شد و رفت یه گوشه ای بهم زل زد هر موقع که رد میشم کلا به من زل میزنه . الان خودم جوری شدم اگه یه روز نبینمش نگرانش میشم . حتی فصل مدرسه ها میاد دقیقا نزدیک من می ایستاد. نمیدونم این حس چیه خودم خوشم میاد ازش ولی نمیدونم دلیل زل زدن بهم چیه حتی مامانم هم بهم شک کرده بود من اصلا کاری هم بهش ندارم
دوست عزیز
سلام
اینکه شما از کسی خوشتون بیاد، هیچ اشکالی نداره. یکی از نیازهای آدمها همین دوست داشته شدن هست و وقتی ایشون به شما توجه میکنند، طبیعتا ممکنه شما از این احساس خوشتون بیاد و احساس متقابلی داشته باشید. اما اینکه چقدر این احساس درسته یا نه خیلی مهمه؛ منظور اینه که این احساس شما بیشتر از مورد توجه قرار گرفتن میاد تا شناخت. بنابراین، بهتره راهحلهایی برای خودتون پیدا کنید تا ایشون رو کمتر ببینید؛ اینطوری به مرور زمان این احساسی که در شما ایجاد شده کمرنگ میشه. یادتون باشه، دوست داشتن هیچ اشکالی نداره، اما دوست داشتن بدون شناخت و اون هم در سن و شرایط شما، میتونه بهتون آسیب بزنه. کمترین آسیبش هم این هست که از زندگیتون بیافتید چون مجبور میشید زیاد به ایشون فکر کنید.
سلام من ۲۳ سالمه یسال و نیم با یه آقای ۲۴ ساله در ارتباط بودم ایشون چند باری یهو گذاشتن رفتن و منو تو اوج نگرانی رها کردن بهشون زنگم زدم ولی جواب ندادم و بیخیال شدم و بعدش برمیگشتن پیشم و اولین بار گفتن فکر کردم شرایط مالیم خوب نیست رفتم منم بخشیدمشون، دومین بار گفتن تصادف کردن😓بعدش اعتمادمو جلب کردن فکر کنم بعد ۶ ماه دوباره یهو به مدت ۲ هفته نبودن که منم نبودم باهاشون بعدش برگشتن و مدارک پزشکیشون که تو بیمارستان چند روزی بستری بودنو فرستادن و منم بخشیدمشون ولی بعد یه هفته ترسیده بودم که بازم بهم بی اهمیت باشه و بزاره بره و یجورایی بی اعتماد شده بودم و خودم رابطه رو بهم زدم و اصلا پیگیر نشدن ببینن چرا من بهم زدم و چیشده بنظرتون کجای ارتباطم اشتباه بوده و آیا درسته بازم به برگشت اون آقا فکر کنم؟؟؟
دوست عزیز
سلام
اینکه آیا اشتباهه بازگشتن یا نه رو باید خودتون بررسی کنید؛ برای اینکار باید ببینید که آیا اگه بازم برگشتن و همین اتفاقها افتاد چی؟ تا کِی میتونید این شرایط رو تحمل کنید؟ تا کِی میتونید با ایشون رابطه بدون تعهد و آینده داشته باشید. اگر هم میخواید برگردن، بهتره از روش اصولیش برشون گردونید؛ طوری که این دفعه بدونند که دیگه نمیتونند رفتارهاشون رو تکرار کنند و شما هم انقدر قوی و با اعتماد به نفس بشید که دیگه در هر شرایطی حاضر نباشید رابطتون رو با ایشون ادامه بدید. برای اینکار بهتره از دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” استفاده کنید. در این دوره، تمامی این اصول به شما آموزش داده میشه.
سلام من ۳ ساله که با فامیلمون دوست بودم وهم سنیم خیلی همو دوست داشتیم الان دیگه یجوری شده
اصلا باهام کم حرف میزنند سرد شده چیکار کنم برگرده به رابطه
دوست عزیز
سلام
شما میتونید با شرکت در دوره “بازگرداندن عشق و ازدواج” ایشون رو برگردونید. لطفا با کارشناسان دوره تماس بگیرید تا در مورد نحوه شرکت در دوره راهنماییتون کنند.
سلام من چند مدت هستش که از به پسری توی یه فروشگاه محلمون خوشم اومده هر بار سعی کردم به یه جوری نشون بدم که ازش خوشم اومده فک فهمیده بود یکی از دوستام بهش گفت اونم گفت که باید خودن برم بهش بگم منم رفتم بهش گفتم ولی اون گفت من دوست دختر دارم منم خیلی ناراحت شدم بعد چن وقت به دوستم گفت من از دوست شما خوشم نیومد و باید شناخت بیشتری ازش داشته باشم و کمی صبر کنه منم صبر کردم ولی جوری رقتار میکنه که ازم خوشش اومده هر بار میرم توی فروشگاه سلام نیکنم یا چیزی میگم اصلت حوابمو نمیده نمیدونم چرا به دوستم گفت ازش خدشم نمیاد ولی چرا جوری رفتار نیکنه که انگار ازم خوشش اومده؟یا همیشه نگام نیکنع و بهم لبخند میزنه ؟باور کنید بدجور اون پسرو دوسش دارم ولی نمیدونم چیکار کنم که جوابمو بده راستش بهم دروغ گفت که دوست دختر داره نمیدونم چرا این دروغ گفت.لطفا کمکم کنید.
دوست عزیز
سلام
زمانی که ما عاشق میشیم، دلمون میخواد هر رفتار طرف مقابل رو جوری که دلمون میخواد تفسیر کنیم؛ مثلا نگاه کردنش، خندیدنش یا … . بنابراین این تفاوت در رفتار با کلامش میتونه ناشی از تفسیر شخصی شما باشه. شما دو تا راهحل دارید، یکی اینکه براشون صبر کنید و از تکنیکهای مختلف سعی کنید ایشون رو جذب کنید یا اینکه فراموششون کنید. اگه راه اول رو انتخاب میکنید، بهتره عواقبش هم در نظر بگیرید؛ مثلا اینکه ممکنه با وجود تمام تلاشهای شما ایشون بازم ازتون خوشش نیاد یا اینکه چون میدونه دوستش دارید، ازتون سوءاستفاده کنه و خب این مساله بسیار به ضررتون خواهد بود.
حالا با توجه به این توضیحات بهتره تصمیم بگیرید که چه راهی رو انتخاب میکنید. یادتون باشه، علاقه شما به ایشون بدون شناخته و اگر هم میخواید برای جذب ایشون تلاش کنید، حتما حتما باید در نظر داشته باشید که بدون شناخت بیشتر، ارتباطتون رو جدیتر نکنید.
سلام..من22سالمه و3ساله که باپسری آشناشدم که11سال ازم بزرگتره..پسری کاملا امروزی وخوشتیپ وشیطون…ولی باطرز پوشش من تو مهمونیا مشکل داره درحالیکه لباسم بد نیست وبد حجاب نیستم…نهایتش شومیز وشلوار میپوشم وشالمم سرم میکنم…3ساله که بحثمون سر پوششه منه ومن هرسری میخوام تغییر کنم ولی نمیتونم چون خانواده وفامیلام همه راحتن ومنم اینطوری بزرگ شدم…میشه کمکم کنید چیکار کنم تا بتونم خوشحالش کنم ودیگه بحثی نداشته باشیم؟آخه خیلی همو دوست داریم بدون هم نمیتونیم باهمم نمیتونیم
سلام دوست گرامی
یک رابطه درست،رابطه ای هست که افراد در عین احترام به تفاوت های هم، سعی کنند پذیرای نظرات و خواسته های طرف مقابل هم باشند .با هم منطقی صحبت کنید و یک چارچوبی از خواسته هایتان داشته باشید و طبق آن رفتار کنید .شما هم باید در نظر بگیرید تفاوت های فرهنگی را اگر با منطق قبول کنید دیگر دنبال دلیل و بهانه برای رد انها نیستید
سلام من مدتی با کسی بودم خیلی دوستم داشت سر بحثی مجبور شدم تموم کنم چن روز بدم ک برگشتم این پسر ب کل عوض شدن خودشون میگن از چشمم اوفتادیی بنظرتون راهی هس ک دوباره مثل قبل شن
سلام دوست گرامی
باید دید مشکل پیش امده بین شما و شریک عاطفی شما به چه صورت بوده و چقدر برای شخص مقابل شما مهم بوده است.سپس از طریق یکی از دوستان برای حل مشکلات پیش امده اقدام کنید و طی یک جلسه حضوری با قبول اشتباهات خودتان سعی در ترمیم و بازسازی رابطه داشته باشید
سلام من حدود چهار سال پیش با یه پسری که از خودم حدود نه سال بزرگتره یه آشنایی مختصر داشتم ایشون همیشه لبخند میزدن و باهام شوخی میکردن و من هیچ تمایلی نداشتم به آشنایی ولی بعد از یه مدت بهش وابستگی پیدا کردم و یه جورایی خوشم اومد ازش حدود شش بار تو محل کارشون همدیگه رو دیدیم تا این که من اخیرا دوبار رفتم دیدم به بهانه کار و خودشونم متوجه شدن و خندیدن الان نمیدونم چطور باهاش برخورد کنم ؟ چیکار کنم؟ ایشون موقعیت شغلی و اجتماعی خوبی دارن و من قیافه خوب و وضعیت مالیم از ایشون بهتره. من ۲۵ سالمه
سلام دوست گرامی
اگر همانطور که مطرح کردید ایشان متوجه علاقه شما شدن در صورت علاقمندی باید پیش قدم بشونند
در ضرورتی که اقدامی نکردن بهتر هست شما هم صحبتی نکنید
متوجه شدن ولی من یهویی جدی شدم و رفتارمو انکار کردم من حتی نمیدونم که ایشون ازدواج کردن تو این چهار سال ظاهرا که حلقه ازدواج نداره،اونم رفتارش عادی شده از اون موقع تا حالا، ولی من دلتنگشم دوستش دارم دوست دارم از جانب اون اقدامی صورت بگیره.لطفا راهنماییم کنید
سلام من ۲۵ سالمه.یک سال پیش با یه پسری اشنا شدم.در نگاه اول خوشم نیومد ازش. فامیل دور هستن.چند بار دوستانه با فامیل بیرون رفتیم. دیدم خیلی پسر خوبی هست.اخلاق و رفتارش منو جذب کرده.دقیقا اونیه که میخوام.طوری که اجازه ندادم کسی بیاد تو زندگیم. نمیدونم چیکار کنم دلشو ببرم. هر از گاهی از طریق موبایل حالشو میپرسم. احساس میکنم اون به من حسی نداره. اگه داشت میومد جلو. چند بار خواستم برم بهش بگم اما چون فامیل هستیم نتونستم… ممنون مبشم راهنمایی کنین
سلام دوست گرامی
با توجه به اینکه مطرح کردید ایشان صحبتی در این زمینه نمیکنندو اشاره ای نداشتن پس بهتر است صبر کنید تا ایشان در صورت تمایل ابراز علاقه کنند.
سلام خسته نباشيد من نميدونم مشكلمو كجا بايد بگم چيكار بايد بكنم يا چه كاري درسته،من ٢٠ سالمه و يكماهي هست با ي اقايي ٣١ساله در ارتباطم ،ايشون به من گفته از روي عقل و منطقم تو رو انتخاب كردم ولي دوست هم دارم من مشكلم اينه كه من خودم دوس دارم با كسي كه هستم گرم باشه يعني همش پيگيرم باشه بياد منو ببينه پيام بده ولي اين اقا اوايل كه در روز فقط چند تا پيام ميداد اينقدر ديگه خودم گفتم الان بيشتر شده ولي باز هم دير جواب ميده هر اس ام اسي رو دير جواب ميده زنگ اونقدر نميزنه،،نمياد منو ببينه ميگه درگيري ذهني دارم مشغله كاري دارم تو مشكلاتمو نميدوني ولي بعضي اوقات تو اس ام اس هاش ابراز علاقه ميكنه ،كلا شخصيت اروم داره خونسرد..شايد تو ماه ٢بار همو ببينيم من نميدونم روش درست برخورد با اين اقا چيه وقتي.دير جواب ميده من چي بايد بكنم وقتي نمياد من چيكار بايد بكنم چيكار بايد بكنم كه بيشتر جذبم شه ،،به من ميگه شخصيتم اينطوره نميتونم نشون بدم
سلام دوست گرامی
شای د ریک عاطفی شما شخصی درونگرا باشد و برای همین ابراز علاقه و تماس ها و پیام ها مکرر نداشته باشید.جدا ا زاین ویژگی ها ایشان را بررسی کنید و ببینید ایا فرد مناسبی برای شما هستن یا خیر؟
من موندم چطور با این سن با مردای خیلی بزرگتر خودتون یا خوشتون میاد یا باهاشون در ارتباطین… من یه خواستگار ۲۹ ساله دارم خودم ۲۳ سالمه …والا راضی نیستم بخاطر سنش…
سلام خسته نباشید من 23 از مردی خوشم اومده که 42 سالشه و مجرده من اولین بارم نیست که با جنس مخالف حرف میزنم و طوری هم نیستم که وابسته کسی بشم اخرین رابطه ام سه سال پیش بود و من سه سال تنها بودم و تا الان هیچ پسری حتی پسرهایی که باهاشون حرف میزدم بهشون احساسی نداشتم اصلا اما با دیدن ایشون من به کلی عوض شدم دلم تنگ میشه از دوریش ناراحتم جرئت کردم و رفتم و شماره اشو گرفتم اما ایشون بهم گفت که من خیلی ازش کوچیک ترم چیزایی که میخواد به من اسیب میزنه من میدونم چی میخواد اما من دوسش دارم میخوام کاری کنم که منو بشناسه نه فقط برای چیزه دیگه هیچوقت روابط ایشون بالاتر از یه رابطه خصوصی با خانم ها نبوده اما من میخوام کاری کنم که جدی به من نگاه کنه میخوام حتی اگه میشه تبدیل به دوستش بشم لطفا کمکم بکنید تا حالا چیزی برام انقدر مهم نبوده.
سلام دوست گرامی.اینکه خود این شخص اعلام کرده خواسته های متفاوتی از شریک عاطفیش داره نشون میده علاقه شما برای ابشان اهمیت ندارد
پس بهتر هست بجای صرف وقت برای اشنایی با فرد مناسب خود اشنا شوید
سلام خدمت شما.من 23 سالمه و از 10 سالگی عاشق پسر عمم شدم بهش چیزی نگفتم فقط وقتی خونشون میرفتیم ارتباط چشمی زیادی داشتیم منم دور ورش زیاد بودم هم من شوخی میکردم و هم اون خلاصه بد چند روز بهش تو تل پیام دادم حرف زدیم باهم خندیدیم ولی نمیدونم چی شد بد چند روز بهم پیام داد گفت تو فقط برام دختر دایی هستی ن بیشتر ن کمتر منم گفتم من ک چیزی بهت نگفتم البته بگم پسر عمم قبلش عاشق دختر عمم بود دختر عمم بش خیانت کرد و ولش کرد حالا پسر عمم کلا از دخترا بدش میاد حالا من چکار کنم از من خوشش بیاد آخه من عاشقشم.
سلام دوست گرامی
باید حداقل علاقه از سمت مفابل باشد تا بتوان راهکار جذب ارائه کرد.بهتر هست در حال حاضر اقدامی نکنید تت به مرور از بحران شکست قبلی خارج بشند
سلام
مدت هاست با کسی در ارتباط نیستم تقریبا ۴ سال.۲۴ سالمه
از افراد زیادی خوشم اومده اما هیچ وقت موفق نشدم افراد رو جذب خودم بکنم
در حال حاضر هم از فردی خوشم اومده، اما واقعا نمیدونم باید چطور رفتار کنم از دستش ندم.
سلام دوست گرامی
بهتر بود که بیان میکردید دلایل عدم جذبتان چه مسائلی بوده تا بهتر راهنمایی شوید.اما برای ماندن در یک رابطه باید هر دو نفر انگیزه و میل برای ادامه داشته باشند و فقط نمی شود یکنفر نمی تواند این کار را انجام بدهد.اگر در رابطه با شخصی هستید که با خواسته ها و ایده ال های شما هماهنگ هستند سعی کنید رفتاری متعادل و درست داشته باشید و خیلی در علاقه افراط نکنیداز دوره جذب عشق هم از طریق سایت میتوانید استفاده کنید
سلام .چن وقتیه که با یه پسری اشنا شدم که کسی بهم معرفیش کرده و چون سربازه هنوز همدیگه رو ندیدم .من نمیدونم که باید چیکار کنم که رابطمون پایدار بمونه .اصلا بلد نیسم ک با یه پسر چجور باید برخورد کنم و بتونم کنار خودم نگهش دارم. میشه راهنمایی کنید.ممنون
سلام دوست گرامی
اینکه با کسی بدون شناخت در ارتباط هستید و اصلا نمیدانید که ایشان چقدر با خواسته های شما مطابقت دارند را نمیتوانید برنامه ای برای حفظ و جذبشان داشته باشید.
ابتدا به شناخت و بررسی های لازم را انجام بدهید و بعد در مورد ماندن در رابطه و جذب ایشان اقدام کنید
سلام من یه دختر هفده سالم با پسری دوس شدم و نه ماهه باهمیم اون بیس سالشه و ما تقریبا ده بار رفتیم بیرون
تا اینکه تو قرار اخر ازم لب گرفت و من میخام بفهمم کارش اشتباهه یا هوسه یا از روی عشق
خانوادش رابطمونو میدونن
ولی خانواده من نه
راهنماییم کنین
سلام دوست گرامی
بهرحال هیجان و وسوسه هایی در رابطه ها وجود داره اما نمبتوان با حکم کلی پیش رفت
بهتر هست رابطه را با منطق کنترل کنید
سلام من حدود دوسالی هست که بایه پسر دوست هستم ما همدیگرو دوس داریم ولی رابطمون خیلی سرده من دوسش دارم و نمیخوام از دستش بدم میشه راهنمایی کنید
سلام دوست گرامی
هر ارتباطی بعد از گذشت زمان دچار سردی و یکنواختی میشه و هنر هر دو نفر هست که چطور رابطه رو پیش ببرند
از طرفی شرایط کاری و مالی و خانوادگی روابط رو تحت شعاع میذاره
اما مهم الویت و مدیریت رابطه هست
ما برای قوی شدن ارتباط پیشنهاد میکنیم که
۱-از ویسهای جذب عشق در سایت استفاده کنید
۲-خودتون بعضی وقتا پیشقدم بشید مثلا پیشنهاد بدید کاری انجام بدید با هم
۳-یسری هدف و کار مشترک تعریف کنید
۴-مناسبت های مختلف رو یاداوری کنید
سلام،من۱۵سالمه و ۲ساله با پسری که۱سال ازم بزرگ تره دوست هسم اولاش نمیخواستمش وعلاقه ای نداشتم لهش،اما اون با ابراز علاقه های فراون منو هم شیفته خودش کرد،فاصلمون باهم زیاده،و نمیتونیم همو ملاقات کنیم،به مدت یک ماه از هم جداشدیم و من متوجه شدم باکس دیگه ای وارد رابده شده،بعداز اون برگشت و کلی ابراز پشیمونی کرد و گفت بخاطر تونبودی و پرکردن تنهایم این کارو کردم ،وحالا متوجه شدم تو روخیلی میخوام،منم قبول کردم،و رابدمونو ازامه دادیم اخه به شدت بهش علاقه پیدا کردم از اون مدت۶ماه میگذره،دعوا زیاد میکنیم،اذیتم زیاد میکنه اما از دلم درمیاره منم فراموش میکنم نه ازم جدامیشه و نه این اجازرو به من میده،میگه قصد ازدواج دارم باهات
میشه راهنمایم کنید،چطور به رابطمونتنوع و هیجان بدم،لطفابگین همچین فردی بازم میتونه باکس دیگه وارد رابطه بشه،چطوربفهمم حسش به من چیه خواهشا راهنمایم کنید ممنون
سلام دوست گرامی
سن شما برای ورود به یک رابطه عاطفی و جدی کم هست و اصلا منطقی نیست که از الان بای اینده رابطه برنامه ریزی کنید.رابطه را در حد متوسط و نرمال نگه دارید تا در زمان مناسب که ایشان امکان اقدام رسمی داشتند در مورد تنوع در رابطه تصمیم بگیرید
سلام
من حدود دوسال با یه پسری آشنا شدم در حد ازدواج
خانواده ها در جریان هستن
نمیدونم چیکار کنم ک رابطمون شور و نشاط بیشتری داشته باشه
دلم میخواد براش شیطونی و دلبری کنم ولی میترسم زیاده روی بشه و ازم دور بشع
باتوجه به اینکه محل زندگی ما ازهم دوره و بیشتر ارتباطمون از طریق چت
چیکار کنم رابطمون با نشاط بشه؟؟؟؟
سلام دوست گرامی
برای جذب مردها باید مهارت و سیاست های خاص داشته باشید که بخشی از ان در هنگام اشنایی و بخش عمده ان مربوط به دوران شناخت و ارتباط هست
1-به ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مثبت مردان توجه کنید و در موردش صحبت کنید.
2-در مورد مردها مطالعه کنید و به شناخت در مورد ویژگی ها و اخلاق آنها بپردازید
3-برای مردها مهم هست که خودتان باشید و نقش بازی نکنید
4-مستقل باشید و این حس رو به فرد مقابل انتقال بدید که فردی متسقل و با اعتماد به نفس هستید
5-دوست داشتن و علاقمندی برای جذب بسیار مهم هست
6-فردی شاد و سرزنده باشید
7-انها را تحسین کنید
8-در سایت همیار عشق،مبحث جذب از زراه پیام را دریافت کنید
9-برای جذب مستقیم وارد نشوید سعی کنید از دوست یا همکار مشترکی بخواهید که شما را معرفی کنند
10-فردی مهربان و اجتماعی باشید
11-نشان ندهید که تما فکر و حواس شما درگیر او هست
12-منطقی باشید و دور از هیجانات مسائل را بررسی کنید
سلام .من ی دختر١٨ سالم که ۴ ساله با ی پسر ٢٧ ساله دوستم و ایشون قصد ازدواج با منو داره و خیلی هم اصرار داره و مادرامون از رابطمون خبر دارن
من اوایل به خاطر تفاوت سنیمون قبول نمیکردم و میگفتم که سنه منم پایینه برای ازدواج اما الان زیاد دیگه تفاوت سنیمون برام مهم نیس
مشکلی ک دارم اینه ک بعد از چهار سال من احساس نمیکنم که عاشق ایشون باشم و فقط به عنوان ی مرد ایده ال بهش نگا میکنم چون از نظر اخلاق و مادیات و نمازو این چیزا فرد کاملیه
هربار ایشون ازم میخان که شماره مادرمو بدم که برای خاستگاری اقدام کنند اما من هم از اینکه تصمیم اشتباهی بگیرم میترسم هم اینکه فکر میکنم شاید بهتر از ایشونم بعدا سر راهم قرار میگیرن و ممکنه عجله کنم هم احساس میکنم برای ازدواج زوده و بیشتر میخام مجرد باشم
چند باریم بهشون گفتم که جاهای دیگه خاستگاری برن شاید دختره دیگه ای با تفاوت سنی کمتر و بهتر از منو پسندیدن اما قبول نمیکنن
به نظرتون چیکار کنم چی بهش بگم ؟به نظرتون زوده برای ازدواج کردن؟
سلام دوست گرامی
اگر این فرد با شناختی که دارید فرد مناسبی هست و با شرایط و خواسته های شما هماهنگی دارد بهتر هست اجازه خواستگاری بدهید و زیر نظر خانواده ها به شناخت و اشنایی درست برسید .اما برای عقد عجله نکنید و با مراجعه به مشاور و رفت و امد و شناخت بیشتر تصمیم بگیرید
سلام
من 27 سالمه، همکارم از ۱/۵ سال قبل خیلی نامحسوس پیگیر من بود ولی من تمایلی نداشتم، بالاخره ۶ ماه پیش باهم وارد رابطه شدیم ، ولی رابطمون فقط سه ماه طول کشید ، اصلا نمیدونم چی شد که ایشون تمایلشون رو از دست دادن و دقیقا برعکس تمایل من برای ادامه رابطه بیشتر شد ولی خب خیلی راحت قبول کردمو رابطه رو تموم کردیم. الان با گذشت ۳ ماه از تموم شدن رابطه من همچنان دوست دارم که دوباره رابطمون رو شروع کنیم ولی ظاهرا ایشون تمایلی ندارند، ما ارتباط کاریه نزدیکی باهم داریم ، من اصلا نمیدونم که رفتارم باید با ایشون چه جوری باشه ؟ باید سرد رفتار کنم، گرم رفتار کنم؟ و نمیدونم که چه جوری باید رفتار کنم که ایشون
دوباره به سمتم بیان؟
سلام دوست گرامی
شاید در ابتدا برای ایشان جذاب بوده و بعد از حضور در رابطه متوجه تفاوت هایی شدند .پس بهتر هست منطقی باشید و دور از هیجانات و احساسات باشید و خیلی عادی رفتار کنید و دلیلی برای پیگیری و شروع ارتباط از شمت شما نیست
سلام…سعی کنین با پسرایی ازدواج کنین که بتونن همون اول با آگاهیت تمام به شما نزدیک بشن(در واقع متوجه درکی که لازمه بشن همون اول…یعنی طرف متوجه کامل بشه که شما واقعا دوستش دارین…البته همون اول یعنی اولین باری که دیگه برای ازدواج علاقه مند شدید و میخواید برسونید بهش)….با اونایی که روباتیک مانند(یعنی باید چند بار حرف بزنید باهاشون تا بتونن قبول کنن که چی قرار بشه و چی هم هست البته حال حاضر*) میمونن و نمیتونن همون اول ارتباط برقرار کنن و ول کنین …البته خودم هجده سالمه اما خب پسرم و میدونم که چه پسرهایی خوبن و کیا بد….در کل سعی کنین درک طرف بالا باشه مثل پسر بچه های خنگ که بلد نیستن زندگی رو اما فکر میکنن میدونن و یا به ظاهر و یا….دوری کنین…خداوند هوای همه کسانی که از ته دل و خالصانه به فکر ازدواج هستن و مهربونن رو داشته باشه…الٰهی آمین
سلام من عاشق پسرهمسایمون شدم اسمش محمد ، هروقت که میخچاستم با دوستام قرار بزارم بریم جایی محمد میومد به هر یک بهانه قانعم میکرد که نرم ، بعد چند روز خیلی خستم کرده بود ازاون موقع اصلا از خونه بیرون نمیومد جایی نمیرفتم تا اینکه فهمیدم بله!جنابعالی به جز من یک مریم دیگه که توی محلمون هستو دوست دارم😖😒😬هرروز باهم میرفتن پارک و…. ، ازاون موقع هروقت که میبینمش حالم ازش بهم میخوره
لطفا راهنماییم کنین چیکار کنم که باز مثل قبلا خوب شیم باهم؟؟؟!
سلام دوست گرامی
وقتی شخصی همزمان که با شما در ارتباط بوده با شخص دیگری هم دوست بوده نشان از عدم تعهد ایشان به رابطه هست.اگر برای شما مهم هستند بهتر هست که با ایشان صحبت کنید و در مورد رفتارشون اطلاعات کسب کنید و بعد در مورد ادامه رابطه یا انمام ان تصمیم بگیرید
سلام من هر از گاهی به باغ رستوران میرم و یکی از محافظای اونجا هس ک خیلی با هم چشم تو چشم میشیم و نمیدونم چرا وقتی نیستش دنبالش میگردم با چشم دلیلش چی میتونه باشه؟
سلام دوست گرامی
ذهن شما با توجه به تلقین هایی که انجام داده اید عادت به حضور این شخص کرده است که کاملا رفتاری اشتباه هست .بهتر هست مدیریت ذهن داشته باشید و از ایجاد وابستگی این شکلی خودداری کنید
سلام وقت بخير
من دختر٢٥ساله اي هستم. قبلا يكبار عاشق فردي شدم و كمو بيش دوست بوديم ولي زياد همو نديديم و زياد شناخت نداشتيم من خيلي عاشق بودمو همو فرصتامو از دست دادم به خاطرش و بلخره بعد ٤سال از اشنايي مون اومد خواستگاريم گفت اونم عاشقمه ولي با مخالفت پدرم روبرو شديم. من احساس كردم پدرم حرفش منطقيه و من فقط احساسي داشتم تصميم ميگرفتم. وقتي بعد خواستگاري اخلاقاش عوض شده بود انگار تازه داشتيم همو ميشناختيم. از قبل هم ادم عصبي بود ولي بعد خواستگاريم بدتر شد انگار حساس شده بود مثلا گفت اخرين باره با دوستات ميري بيرون يا درست تموم شه نبايد بري سركار، ازين حرفا؛ منم با توجه به حرفاي پدرم و ٩٩ درصد مخالفتش گفتم نه. پدرم نميدونست دوست بوديم ولي خانوادش ميدونستن و گفته بودن معرفي شدن. خلاصه دلايل مذهبي و سطح طبقاتي و فرهنگي و تحصيلاتي بود. حالا به هر دليلي ايشونم اصرار نكرد نميدونم و رفت ولي خوشحالم كه درست و عاقلانه تصميم گرفتم و ممنون پدرم هستم.
حالا از اون موقع ٤سال ميگذره كه تموم شده. من باز هم اشنا شدم با پسرهاي زيادي، يك مدت كوتاهي دوست ميشدم بهم ميزدم يعني نه واسه دوستي ميشد ادامه بدم نه واسه ازدواج. حتي خواستگارام هم به هر بهونه اي رد ميكنم. من هم زيبام هم خوش اندام هم خوش صدا هم كارشناسي ارشدمو دارم تموم ميكنم. ولي من از اون موقع عوض شدم انگار احساس ندارم. پارسال دوباره برگشت عشق سابقم. از طريق خانوادش يكم رفت و امد كرديم يواشكي. چون خانواده من هم چنان مخالفن ميدونم. ولي با معاشرت فهميديم انگار بازم حسي هست بينمون. ولي خب من انگار از سر تنهايي به خاطر اينكه نتونستم كسيو انتخاب كنم داشتم باهاش معاشرت ميكنم. من دوس دارم ازدواج كنم. تا اينكه ٦ماهه پيش از اخرين باري كه ديدمش، تو ي مهموني با دوستام با پسري جديد آشنا شدم. ديگه با عشق سابقه ام حرف نزدم چون وارد رابطه جديد شده بودم. فرد جديد زندگيم از من خيلي خوشش اومد و اصرار داشت با من باشه. ميگفت دنبال ي رابطه طولاني هست. من دوس پسر زياد داشتم و تقريبا ميتونم تشخيص بدم چجورين پسرا و فهميدم ادم بدي نيست ولي خب من زياد ازش خوشم نيومد. ولي انقدر منو برد بيرون. انقدر حواسش بهم بود. انقدر مهربون بود. خودش بود. منم خودم بودم و هستم. بعد چند سال من ديگه خنده هام واقعي بود اصلا همه اطرافيانم فهميدن من چقدر خوشحالم ولي به كسي نگفتم. از اول رابطه گفت خيانت و دروغ نباشه گفتم قبول. من نميخواستم با كسي فاب شم. يعني هر دفعه خواستم تو اين چندساله اخير نشد. اين دفعه دلم گير كرد. نميدونم وابستگيه چيه! اصلا مثل عاشقيه قبلا نيست. براش همه كار ميكنم در جواب خودش كه همه كار ميكنه. ما ٨سال فاصله سني داريم( قبليه ٧سال فاصله داشتيم) و عاقليم پس دعوا نميكنيم و مشكلي پيش بياد همه چيو حل ميكنيم. اصلا پيشنهاد ازدواج نداده با اين حال كه دوسم داره و ميدونه منم فقط با خودشم و دوسش دارم. بهم ايمان داره. از گذشتش نپرسيدم نميخوامم بدونم. فقط ميدونم مادرش درسن ١٨سالگيش تو تصادفي كه خودشم بوده فوت كرده همين. از خانوادشم بهم ميگه ولي پيشنهاد اشنايي نداده. از عشق سابقم گفتم بدونين نه ساده ام نه ابله نه هركي بياد تو زندگيم راه بدم من ادمارو ميسنجم بعد اون ميمونم باهاشون. شايدم اين خيلي بلده نميدونم. الان ٦ماهه باهميم. تو تولدي كه سورپرايزش كردم دوستش از دوستم خوشش اومد و دوست شدن. جمعمون شد ٤نفره. و سر همين جمع به خاطر سوء تفاهم كه پيش اومد كات كرديم يعني جفتمون به هم زنگ نزديم. الان دوباره هستيم يك ماهه و جمع ٤نفره اوكي شده دوباره. بين منو اون هيچي تغيير نكرده و همو دوس داريم. جفتمون اهل ابراز نيستيم فقط عمل ميكنيم. منو محمد حسن انگار مال هميم خيلي تفاهم داريم اون تفاوت هايي هم كه پيش مياد حل ميكنيم. پسره خوبيه، بامرام و با ايمان و مهربون و خوش زبون و با ادب و ولي قيافه تيپش معموليه برام مهم نيست و خيلي ام لارجه. وضعشم خوبه شكرخدا. خرج باباش و داداش تو خونشم ميده. تا اينجايي كه شناختمش خودش دوس داره با من باشه با من حالش خوبه شاده. قبل اينكه با من دوس شه غمگين بوده ساكت بوده الان با بودن من تو زندگيش شده عين من شاد و سرحال. اون انگار به همه بد بين بوده ولي با اومدنه من ديده هنوزم دختر خوب هست. من از همه لحاظ ازش سر ترم ولي برام مهم نيست مهم اينه باهاش حالم خوبه اونم هم قدرمو ميدونه هم ازم تعريف ميكنه و من اصلا مغرور نميشم. ما پيش هم مغرور نيستم اصلا. چند دفعه حرف ازدواج شد فهميدم دوس داره با من. ولي تو جمع ٤نفره يك دفعه گفت من از اول گفتم قصدم ازدواج نيست نميدونم حالا افه بود جلو دوستامون يا هرچي نميدونم ولي ميدونم تو دلش از خداشه ازدواج كنه باهام، با اين حال كه نگفته بود و داشت دروغ ميگفت منم كم نياوردم گفتم اره. حالا بعد اون باز حرفه بچه زد كه من ٤تا دوس دارمو اينا با اينكه ميدونه من از بچه بدم مياد. همش چيزايي ميگه من خوشم بياد از بچه. با تمام اينا منتظر موندم پيشنهاد ازدواج بده ولي نميگه. من اصلا ادم عجولي نيستم ولي نميدونم چرا ميترسم. همش منتظرم. جديدانم پرسيد تو خواستگار نداري گفتم چرا دارم. گفت بهم بگو اگه خواستي قبول كني برو.
گفتم نه من تورو دوس دارم خجالت كشيد سكوت كرد.
حالا موندم چيكار كنم ي رابطه پاك و دو طرفه و خالصانه چه جوري ميشه! به نظرتون چقدر بايد صبر كنم؟ چيكار بايد بكنم؟ من احساس ميكنم اين دوست داشتنِ با شناخت خيلي بهتر از عاشقيه قبليمه. خيلي حس خوبيه. من نميدونم چي نميزاره بگه. من نميخوام به عشق قديمم بله بگم خانوادش گير دادن بيايم جلو باز. من نميدونم چيكار كنم دوس پسر الانم بياد خواستگاريم! نميدونم چي نميزاره بهم پيشنهاد بده مثلا زوده الان بعد ٦ماه! يا اعتماد نداره!يا شرايط خانواده نميدونم! فقط ميدونم اولين ادميه اخلاقامون مچ شده و من ٦ماهه باهاش هستمو مشكلي نداريم خوشحاليم. اينم اضافه كنم ميدونه بابام نذاشته با عشقم ازدواج كنم اونم اتفاقي لو رفتم ولي گفتم حق با بابام بود يعني بابام برام از همه چي مهمتره. ميشه راهنماييم كنين؟ ممنونم
سلام دوست گرامی
اینکه مطرح کردبد رابطه خوبی دارید و پارتنزتان درکتان میکند خیلی خوب هست اما بهتر هست قضیه رو از سمت پارتنرتان هم ببینید که ایا ایشان هم اینهمه تفاهم در رابطه میبیند؟
از طرفی باید با ایشان صحبت کنید
دغدغه ها و نگرانی های ایشان را برای ازدواج نکردن متوجه بشید و اگز دلایل منطقی هست کمک کنید تا رفع شود.رابطه قبلی شما با توجه به عصبی بودن خواستگارتان رابطه درستی نیست و بهتر هست تمام شده بدانید.برای رابطه فعلی وقت بکذارید و تلاش کنید تا هم را بهتر بشناسید و مراجعه به مشاور هم خوب هست
سلام من دختر 23ساله ای هستم که با پسری در مجازی اشنا شدم .درابتدا ایشون دنبال من بودن بخاطر اینکه به چند زبان مسلط هستم خوشش اومده بود از رفتار و نحوه حرف زدنم و یکسال گذشت من به این فرد ابراز علاقه کردم اما ایشون گفتند که ما فقط دوستیم نه بیشتر .نمیدونم چرا اینطور با من صحبت کردن و خیلی دلخور شدم . ایشون گفتند که قبلا وارد رابطع ای نبودن و نمیخوان بشن..راهی هست بتونم دلش و بدست بیارم??
سلام دوست گرامی
ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان فردی که توانایی خاصی دارد جذب شما شده و با شما صحبت می کند .پس عجله نکنید و صبور باشید.اینکه ایشان اعلام کردند که به دنبال ارتباط نیستند شاید به دلیل یکسری دغدغه هست .بهتراست متوجه این دغدغه ها بشید.اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت همیار عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند
سلام
ممن حدود 9ماهه توی یک شرکت کار میکنم و از روز اول ک یکی از همکارام رو دیدم بهش علاقه مند شدم و بعد از چند ما با هم ارتباط تلفنی داشتیم و ایشون هم گفتن ک از روز اولی ک منو دیدن بهم علاقه پیدا کردن من 25 سالمه و حس میکنم ک علاقه ای ک به ایشون دارم رو تاحالا تجربه نکردم و همیشه به شوق دیدن ایشون سرکارم میام ولی اون اقا با ی خانومی توی رابطه ست و اینکه خانواده های دوطرف هم در جریان هستن و ایشون گفتن ک دوست دارن رابطه شون رو با من جدی کنن میشه کمکم کنید
سلام
به اونجاش کارندارم که باید خودت خودتو قبول داشته باشی تا اعتمادبه نفست بره بالا اما اونجاش که میگه لبخند و ارتباط چشمی داشته باش
خب من آدمی هستم که اصلا دوس ندارم بیشتر از۲ثانیه کسیو نگاه کنم حتی اگه زیباترین باشه از خیره خیره نگاه کردن بدم میاد نمیتونم زیاد ارتباط چشمی داشته باشم دوس دارم همه مجذوب رفتارم باشن تز رفتارای سبک سرانه بدم میاد
باوجود این هم همیشه افراد جذب اون دسته از آدمای اطرافم میشه که رفتارشون پررو و دور از شأن یه خانومه
نمیدونم باید چیکارکنم که به چشم بیام جوری که شخصیتم زیرسوال نره
تیپ وقیافه م خوبه فقط لاغرم
دوست عزیز
سلام،
مسالهای که شما مطرح کردید شاید دغدغهی خیلی از دختران باشه؛ خیلی از دخترها، فکر میکنند توجه نشون دادن، نوعی رفتار سبکسرانست. اما قبل از هر چیز، به خاطر داشته باشید که همه چیز در حالت تعادلش درسته؛ نه زیادی خجالتی و غیرقابل دسترس بودن و نه خیلی مشتاق بودن به رابطه.
مواردی که در پست ما گفته شد، لزوما به این معنی نیست که شما خیره به فرد مقابلتون نگاه کنید یا با خیلی خوشحال و مشتاق نشون دادن خودتون، فرد مقابل را به خودتون جلب کنید. مساله این هست که اگر از کسی خوشتون اومده، با روش غیر مستقیم (مثل نگاه کردن یا لبخند زدن)، نشونش بدید که شما هم به آشنایی با اون فرد علاقه دارید. بیاید داستان را از سمت یک پسر نگاه کنیم؛ فرض کنید شما پسر هستید و در یک مهمانی حضور دارید، چندین دختر در آنجا هستند که هر کدام به نحوی دارن به شما توجه میکنند و یک دختری هم هست که حتی از نگاه کردن به شما اجتناب میکنه، چه برسه به توجه. به نظرتون شما سمت کدوم یکیشون میرید؟
سلام. من در فضای مجازی با آقایی آشنا شدم که استاد یکی از دانشگاه های معتبر ایران هستند. ایشون به یک بهانه ای به من پیام دادن و از من سوالی صوری پرسیدن و باب آشنایی باز شد. چند باری با هم صحبت کردیم که بیشتر ایشون از من سوال میپرسیدن تا آشنا شوند اما بعد از مدتی من سوال کردم که آیا اولین پیامشون ساختگی بود یا واقعی. ایشون انکار کردن و حتی کمی بد برخورد کردن. از آنروز خودم رابطه را قطع کردم. بعد از مدتی به سخنرانی ایشون در دانشگاه رفتم و حالا بسیار پشیمان هستم که رابطه قطع شده. اما نمیدانم چگونه میتوانم این رابطه را درست کنم؟ آیا میشود کاری کرد؟ از سوی ایشون هم هیچ تلاشی برای درست کردن رابطه صورت نگرفت.
سلام دوست گرامی
اینکه به بهانه یک سوال و جواب رابطه را کات کردید کمی غیر منطقی هست.بهرحال ایشان دنبال شروع رابطه بودن و بعد شما این رابطه را تمام کردید.بهترین کار این هست که اگر برای شما این شخص و رابطه مهم هست با ایشان تماس بگیرید و صحبت کنید و اشتباهات و کاستی های قبلی رابطه را درصدد جبران باشید و درصورت تمایل مجدد ایشان به شروع رابطه، این بار صادقانه پیش بروید
سلام
یه اقایی هست توی محیط کار چند روز به من توجه کرد(معنی دار بود) و بعد یهو خیلی سرد شد.میخوام بدونم توی اون برهه از زمان که کسی داره بهمون توجه و ابراز محبت میکنه باید چیکار کنیم دقیقا؟؟ و این که علت سردی این اقا رفتار من بود؟؟ اگه من سرد باهاش برخورد می کردم پس زده میشد اما من عادی بودم.علت این سردی و ترس چی میتونه باشه یعنی
دوست عزیز با سلام
ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری به شما توجه می کردند و قصد و منظور خاصی نداشتندو نمی شود به توجه های معنی دار چند روز پرو بال داد و برای این توجه برنامه ریزی کرد.من متوجه منظور شما از برخورد عادی نشدم.از طرفی بهرحال ممکن هست ایشان به دنبال شناخت نیز بوده اند اما به شناخت مورد نظر خود نرسیدند.اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما به ایشان پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانههایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوجهای متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینههای ازدواج نیز دارید.
سلام.من با پسری دوستم و همیشه شاکیه که برام ناز نمیکنی و ازت راضی نیستم و اینا منم راستش دختر بی حال و کم حرفی هستم خواستم چیکار کنم که این مشکل برطرف بشه چون قصدمون ازدواجه ولی با این کارای کن داره ازم سرد میشه لطفا بهم کمک کنید دلشو به دست بیارم
سلام دوست گرامی
اگر مشکل در سرد بودن و درونگرا بودن شما هست می توانید ابتدا از صحبت در مورد موضوعات روزانه شروع کنید و در هر بار دیدن کمی در مورد اتفاقات صحبت کنید .سپس خاطرات خود را بیان کنید و کم کم حوزه گفتگوها را گسترش بدید
خودتان را شاد و سرزنده نشان بدید
مثبت نگر باشید
سعی کنید یکسری حرکات را جلوی اینه تمرین کنید مثل مدال ایستادن ،بازی با دست ها و.. تا بتوانید در مقابل نامزدتان انجام بدید
نوع حرف زدنتان را تغییر بدید
مدل لباس ها و ارایش شما نیز مهم می باشد
سلام
من 22 سالمه ی اقا پسری رو توی محیط کارم (بیمارستان) دیدم.حس میکنم اون هم از من خوشش میاد و با هم حرف های عادی روزانه میزنیم.اما اون پا پیش نزاشته هنوز و چیزی نگفته.من مطمئنم که کسی توی زندگیش نیست.ب نظرتون باید چطوری شانسمو واسه ایجاد ارتباط باهاشون امتحان کنم؟
دوست عزیز با سلام
ابتدا واقعیت را در نظر بگیرید شاید ایشان به عنوان همکاری صمیمی با شما صحبت می کنند
اما درصورتی که به نظر شما فرد موردنظر از لحاظ ویژگی ها و ایده ال های اولیه مناسب ازدواج هستندبهتراست از طریق همکارتان و غیر مستقیم شما پیشنهاد داده شوید و از طرفی علائم و نشانههایی مبنی بر اینکه مایل هستید رابطه به جلو پیش برود در اختیار او بگذارید، با زوجهای متاهل همکارتان بیشتر در ارتباط باشید و بگذارید بداند شما گزینههای ازدواج نیز دارید،برای اینکه مطمئن شوید اصلا قصد جدی دارند یانه میتوانید از کسی که به او نزدیک است کمک بگیرید. همکار مشترک میتواند نقش واسطه را ایفا کند.
منطقی باشید و درجواب صحبت های ایشان خودتان باشید و اجازه بدهید با شناخت خود واقعی شما ای ازدواج ترغیب شود.
اگر بصورت پیام در ارتباط هستید در سایت همیار عشق مبحث جذب از طریق پیام خیلی می تواند به شما کمک کند
راستش من یه مدت با یک پسر تو رابطه بودم که واقعا عاشقش شدم اما بعد ها فهمیدم خیانت کرده.خداروشکر تو رابطه حد و حدود رو حفظ کردم.ولی هنوز هم هرروز میبینمش و خیلی نگاه میکنه منم میخوام تا جایی که میشه اونو جذب کنم که دوباره برگرده تا من بتونم اینبار اون رو رد کنم وه واقعا هم به این کار نیاز دارم.ممنون میشم راهنمایی کنید
با سلام دوست گرامی
رابطه ای که تمام شده بهردلیل را باید فراموش کنید و بدون اینکه منتظر تلافی باشید از رابطه دور بشید.
اینکه ایشون خیانت کردن و شما رابطه را تمام کردید دلیل خییلی خوبی هست که شما ارزش و جایکاه خودتون رو می دونستید و بدون اینکه دچار احساسات و هیجانات بشید رابطه را تمام کردید پس الان کاملا غیر منطقی هست که مجدد ایشان را جذب کنید و اینبار توسط شما ایشان رد بشند در صورتی که دفعه قبلی هم شما بع علت خیانت ایشون رابطه را تمام کردید.
پس بهتر هست بحای اینکه دنبال این امر باشید وقت و انرژی خود را صرف حضور افراد مثبت کنید
سلام خسته نباشید و ممنون از راهنمایی های عالی تون من ۳ ماه با دوست پسرم اشنا شدم و از نظر اخلاقی خیلی اخلاقامون بهم می خوره و مشکلی با هم نداریم و کنار هم ارامش داریم وخوشحالیم از این جهت این حسی که بین مون بوجود اومده ما دوبار با هم معاشقه داشتیم و بعد این موضوع رفتار دوست پسرم هم تغییری نکرده و ولی من خوندم که دریک رابطه عاشقانه وارد مسائل جنسی نشوید چون هم حس عاشقانه روخاموش میکنه و هم این که مرد دلسرد میشه و میزاره میره، شما لطفا یه راهکار درست ارایه بدید که من در روند رابطه پیش بگیرم ممنون
دوست گرامی سلام
بعد از سه ماه اشنایی به معاشقه رو اوردید و البته حد این معاشقه را مشخص نکردید.اما فکر می کنید که دوست پسرتان رفتارش تغییر نکرده و سرد نشده.
دوست خوبم از کجا مطمئن هستی که این یک نقاب نباشد برای دراختیار داشتن شما برای لذت بردن و هروقت قصد جدی شدن قضیه را داشتید ایشون رفتارشان تغییر نکند؟
رابطه جنسی در دوران دوستی شاید جذاب و ارضاکننده باشد، اما این جذابیت و شور و هیجان دوامی ندارد. چرا که پسران و مردان فکر میکنند که این رابطه بخشی از دوستیشان بوده، درواقع اگر دختری در دوران رابطه عاطفی همه صمیمیتها، جذابیتها و پتانسیلهای عاطفیش را برای پسر رو کند، او سرد میشود و هیچ انگیزهای برای ارتقای رابطه به مرحله ازدواج نخواهد داشت. چون همه دستاوردهایی که میتوانست از این رابطه بدست آورد برایش مهیا شده است.
مورد بعدی باید وقتی یک رابطه به مرحله جنسی برسد که شناخت ها کامل شده و شما به او اعتماد داریدو نگران واکنس های بعدی نباشید.اما شما الان نگران اینده هستید پس مشخص است هنوز به اعتماد و شناخت کامل نرسیده اید.
رابطه جنسی یکی از اتفاق هایی است که افراد را در آسیب پذیر ترین حالت خود قرار می دهد و شناخت و تصمیم گیری را سخت تر می کند و حای ممکن است رابطه ای که الان از نظر شما بدون مشکل است را دچار نوسانات و بحران ها کند.
اگر تصمیم و هدف هر دو از این اشنایی بحث ازدواح است بهتر است با کنترل هیجانات و احساسات به شناخت و بررسی بپردازید و موقعیت خود و طف مقابل را در این رابطه مشخص کرده و خد و مرزهای فعلی رابطه را اعلام کنید
پیشنهاد می کنم برای شناخت هم وقت بکذارید و در صورتی که تفاهم های لازم را دارید رابط را بصورت رسمی و زیر نظر خانواده پیش ببرید و رابطه جنسی را به از رسمی شدن موکول کنید
سلام. من حدود7سال با دوست پسرم در ارتباطم خیلی همدیگه رو دوست داریم وهیچ مشکلی نداریم. تتها مشکلمون اینه که من 4 سال از ایشون بزرگترم و خانواده اشون مخالفت میکنن ما باهم ازدواج کنیم. خودشم نمیتونه رو حرف خانواده اش حرف بزنه و نمیدونیم چیکار کنیم. ذهنمون خیلی درگیر میشه راهنماییون کنین
با سلام به شما دوست محترم
ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است .
شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست، بیست و یک ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است
در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند:
قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? چقدر می توانید تداوم مخالفت های خانواده ایشان را که ممکن است به صورت کم کردن حمایت از شما و یا کنایه زدن باشد مدیریت کنید.
و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید
به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از 7 سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ دو راه وجود داره. اون آقا جلوی خانواده بایسته و حتی اگه خانواده اش طردش کردن و کمکی بهش نکردن بتونه روی پای خودش بایسته و شما هم این شرایطو بپذیرید و ازدواج کند. اگه این امکان پذیر نیست، هر چه سریع تر باید رابطه تموم بشه .
در ضمن به موارد زیر نیز توجه کنید:
در در صورت موافقت ظاهری خانواده ایشان. در ظاهر همه چیز خوب به نظر می رسد اما چند عامل به طور همیشگی این ارتباط را تهدید می کند:
1. مخالفت های خانواده همسر که همچنان ادامه دارد و هر لحظه ممکن است شما را دلزده کند.
2. تأثیر پذیری همسرتان از خانواده اش.
3. محدود تر بودن فرصت مادر شدن و یا از ترس از دست دادن این فرصت به دلیل عدم آمادگی شوهر و یا مخالفت های خانواده او.
4. این ترس که همسرتان روزی جذب زن های جوان تر شود.
5. از دست دادن جذابیت جنسی
به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید
من با پسری سی ساله صیغه شدم که خودم قبلا طلاق گرفتم اونم یه دختری رو خیلی دیوانه وار دوست داشت. که نتونست بدستش بیاره .همیشه خسته ست معلومه عشق و ازدواج رو کم داره منم همین حسو دارم. اون یه پسر تقریبا مذهبی و غیرتی هست. جطور پایبندش کنم و اونو عاشق خودم کنم
دوست گرامی سلام
شما سابقه زندگی مشترک را دارید و با جنبه های ارتباطی با مردان تا حدودی اشنا هستید و از این لحاظ می توانید اکنون با تجربه از اشتباهات و تحربه های قبلی خود موفق تر عمل کنید و زندگی مشترک موفقی داشته باشید . یادتان باشد تجربه ازدواج قبلی از شما آدم با تجربه تری ساخته است که با آدم قبل از ازدواج اول متفاوت است.در این راه ، میتوانید از پیشنهادات زیر کمک بگیرید:
1- به ایشان نشان دهید كه علاقه مند به او می باشید .
2- به ایشان فرصت بازسازی احساسی بدهید تا بتواند شرایط جدید را قبول کند و از بحران خارج شود .
3- با او صادق باشید .
4- اجازه دهید در مورد احساساتش با شما صحبت کند و شما بدون جبهه گیری فقط شنوا باشید .
5- در این ارتباط صبور باشید .
6- اهداف مشترک داشته باشید و همدیگر را تشویق کنید .
7- سعی در شناخت او داشته باشید و از خواسته ها و علایقش با خبر شوید.
8- منطقی باشید .
9- نیازهای برآوردهنشدهشان را برآورده کنید .
10- اعتماد به نفس و عزت نفس خود را افزایش دهید .