یکی از مهمترین مواردی که بعد از ازدواج میتواند تبدیل به یک مشکل شود، میزان و نوع رفت و آمد با خانوادهها است. این رفت و آمدها گاهی آن چنان روی زندگی مشترک سایه میاندازند که رابطه را به جاهای باریک میکشانند. اگر شوهر شما نیز از آن دسته از مردهایی است که رفت و آمد با خانوادهاش را به رابطه با شما ترجیح میدهد این مقاله را بخوانید.
قبل از همه مشخص کنید زیاد یعنی چقدر؟
تا به حال به این موضوع فکر کردید که منظوتان از زیاد چیست؟ زیاد از نظر شما یعنی چقدر؟ یک ار در هفته زیاد است؟ دو بار در هفته زیاد است؟ ماهی یک بار چطور؟ افراد مختلف کمیتهای متفاوتی برای این موضوع دارند. قبل از اینکه بخواهید از این موضوع گله کنید مشخص کنید منظورتان دقیقا چیست و حد معقول آن برای شما چقدر است؟ اینکه حد معقول این مساله چقدر باید باشد نسبت به شرایط شما و خانواده همسرتان متفاوت است. مثلا اگر همسرتان والدین بیماری دارد قاعدتا میزان سر زدنش به آنها بیشتر از فردی است که والدینش سالم هستند یا اگر والدین فردی در شهر دیگری زندگی میکنند احتمالا میزان رفت و آمد کمتر از زمانی است که در یک شهر یکسان سکونت دارند. در حالت نرمال و بر حسب رابطهای که بین والدین و همسرتان وجود دارد معمولا هفتهای یک بار میتواند مفید باشد اما خوب برخی افراد شاغل هستند و تنها یک روز در هفته زمان با هم بودن دارند، در چنین شرایطی اگر تمام تعطیلات هفتههای ماه و سال را صرف دیدار خانوادهها بکنید وقتی برای خودتان باقی نمیماند. در نتیجه این کم و زیاد بودن به شرایط منحصر به فرد شما و همسرتان بستگی دارد و آن را با دیگران مقایسه نکنید.
این مشکل فقط باید بین شما و همسرتان حل شود نه خانوادهاش
مشکل رفت و آمد زیاد همسرتان باید با خود همسرتان حل شود، سعی نکنید با نیش و کنایه یا گلایه این موضوع را با خانوادهاش مطرح کنید که هم احترام بینتان به خطر بیفتد هم این تصور ایجاد شود که به عنوان عروس قصد دارید رابطه پسرشان را با آنها محدود کنید. بنابراین این موضوع را یک مشکل شخصی ببینید که لازم است بین شما و هسمرتان حل شود و با خود ایشان صحبت کنید.
قبل از اقدام علت را کشف کنید
یکی از مهمترین شعارهای ما همیشه این است که قبل از راه حل و اقدام باید علت یک موضوع را کشف کنید. در این مورد هم ابتدا علت را بیابید، در زیر برخی از مهمترین علتهای این موضوع را بررسی میکنیم:
چسبندگی و وابستگی ناسالم
یکی از مهمترین موارد رفت و آمد زیاد با خانواده بعد از ازدواج وابستگی ناسالم بین فرد و والدنیش است. معمولا والدین سختگیر، والدین کمالگرا، والدین بیش از حد حمایتکننده و والدین مضطرب فرزندان وابستهای تربیت میکنند که بعد از ازدواج نیز نیاز دارند با والدین به خصوص مادر ارتباط افراطآمیز داشته باشند. در چنین مواردی لازم است از یک مشاور کمک بگیرید همسرتان بتواند این ریشه را بیاید و برای مدیریتش برنامهریزی کند.
نگرانی درباره والدین
گاهی والدین فرد دچار بیماری یا کسالت خاصی هستند و فرد دائم نگران حال آنها است و همین موضوع سبب میشود بیشتر از حالت عادی بخواهد آنها را ببیند تا نگرانیهایش برطرف شود. در چنین شرایطی اگر والدین نیاز به مراقبت دارند باید مدیریتی وجود داشه باشد که این مراقبت بین فرزندان تقسیم شود یا اگر چنین امکانی وجود ندارد شاید بتوان از یک پرستار هم کمک گرفت. به هر حال پیدا کردن راه حل در این مورد به شرایط شما و همسرتان بستگی دارد. همچنین اگر والدین همسرتان بتوانند از گوشیهای هوشمند استفاده کنند میتوانید با تهیه این گوشیها این امکان را فراهم کنید که همسرتان بتواند به صورت تصویری با آنها یشتر در تماس باشد و کمی از نگرانیهایش کاسته شود.
احساس گناه
احساس گناه یک هیجان قوی در انسان است که به دلایل مختلف محیطی و تربیتی در فرد ایجاد میشود. گاهی افراد زمانی که خوش گذرانی میکنند یا چند روز از پدر و مادرشان بی خبر میمانند احساس گناه میکنند و سریع برای جبران این احاس گناه دست به عکسالعملهای مختلف میزنند که یکی از این عکسالعملها میتواند سر زدن افراطی به آنها باشد. احساس گناه نیز از آن موضوعات عمیق و ریشهای است که باید برای حل کردنش از مشاور کمک بگیرید.
مکانی برای آرامش
گاهی حجم بحث و اختلافات زناشویی آن قدر بالا است که زن و شوهر محبت به یکدیگر را فراموش میکنند و در واقع هر دو در حسرت محبت میمانند و این محبت را بیرون از خانه در منزل والدین جستجو میکنند که هنوز نازشان خریدار دارد. در چنین مواردی حتما باید اختلافات بینتان را ریشهیابی و حل کنید تا بتوانید از رابطهتان و در کنار هم بودنتان لذت ببرید.
وابستگی مالی
گاهی بعد از ازدواج همچنان برخی افراد به خانواده خود وابستگی مالی دارند و نتوانستهاند کاملا از هم مستقل شوند. حتی گاهی والدین فرزندشان را تهدید میکنند که اگر یک سری کارها را انجام ندهد از کمک مالی خود امتناع میکنند. نابراین تعجبی ندارد که در چنین شرایطی همسرتان نیاز داشته باشد رابطهاش را با والدین بیشتر از آنچه باید حفظ کند.
عادت
گاهی رفت و آمد زیاد با والدین دلیل خاصی به جز عادت کردن به این رفت و آمدها ندارد، به خصوص در اوایل ازدواج ممکن است این عادت بیشتر به چشم بخورد و همسرتان نیاز داشته باشد تا زمانی که با زندگی متاهلی خودش را وفق میدهد بیشتر با خانوادهاش در ارتباط باشد. در این حالت میتوانید با ایجاد برنامههای مشترک به تدریج مدت زمان باهم بودنتان را تقویت و طولانیتر بکنید.
چه باید کرد؟
به همسرتان اعلام کنید که با خانوادهاش مشکلی ندارید
گاهی درخواست شما برای کمتر کردن رفت و آمد دچار سوء برداشت میشود و همسرتان تصور میکند با خانواده او مشکل دارید. این مشکل را برایش توضیح دهید و بگویید این درخواست ربطی به خانواده او ندارد و فقط برای اینکه بتوانید بیشتر همسرتان و حضورش را داشته باشید چنین خواستهای را مطرح میکنید.
بیاحترامی مشکلتان را حل نمیکند
جملاتی مانند “بچه ننه هستی”، “همون مادرت برات خوبه”، “بدو برو خونه مادرت”، “تو که با ما کاری نداری” و … کمکی به رابطه شما نمیکند و حتی اوضاع را بدتر میکند. پس از به کار بردنشان خودداری کنید و در عوض با احترام به همسرتان و خانوادهاش درباره احساساتتان با او صحبت کنید و یادآوری کنید هر دوی شما در یک تیم هستید و باید با هم این موضوع را حل کنید.
مقابله به مثل و لجاجت ممنوع
هرگز برای حل این مشکل مقابله به مثل یا لجاجت نکنید. گاهی افراد برای اینکه این کار را تلافی کنند همسرشان را تنها میگذارند و شروع میکنند خودشان نیز رفت و آمدشان را با والدینشان بالا میبرند یا در حالتی بدتر با لجاجت سعی میکنند منزل مادرشوهرشان نروند، در این میان رابطه شما بیپناه در حال آسیب خوردن است! بنابراین از حل مسالههای این چنین احساسی و هیجانی خودداری کنید.
مشکلات رابطهتان را حل کنید
همانطور که توضیح دادیم یکی از مواردی که باعث میشود فرد به خانه پدریاش پناه ببرد وجود مشکلات متعدد زناشویی است. این مشکلات را حل کنید تا رابطهتان بهتر شود و صمیمیت بینتان بهبود پیدا کند. حتما از یک مشاور کمک بگیرید که بتوانید این مشکلات را به صورت ریشهای حل و فصل کنید.
روی اعتماد به نفس همسرتان کار کنید
همان طور که در ابتدای مقاله توضیح دادیم در چنین مواردی معمولا یک وابستگی ناسالم بین همسرتان و والدینش وجود دارد که ریشه در عزت نفس او نیز دارد که به والیدنش شرطی شده. به او پر و بال دهید، اجازه دهید احساس کند حضورش در خانه مفید است و به او نیاز دارید، مثلا بگویید وقتی خانه هستی بیشتر خوش میگذرد یا بدون تو فیلم دیدن لذتی ندارد و … همسرتان باید برای بیشتر خانه ماندن تشویق شود.
برنامههای مشترک داشته باشید
برنامههای مشترک با یکدیگر ترتیب دهید، گاهی در اتاق مشاوره وقتی از همسر فرد سوال میکنیم چرا اینقدر به خانه مادرش میرود میگوید “خانه بمانم که چه بشود؟ همسرم یا در آشپزخانه است یا در گوشی. با من کاری ندارد نمیدانم چرا اصرار میکند خانه باشم؟” این زوجها لزوما با هم مشکلی ندارند اما برنامه مشترکی نیز با هم ندارند و همین باعث میشود به تدریج صمیمت بینشان از بین برود.
مشاوره را جدی بگیرید
روانشناسی معتقد است الویت اول تمام ازدواجها اول همسر است. بنابراین وقتی با چنین مشکلی به مشاور مراجعه میکنید در قدم اول سعی دارد این موضوع را به همسرتان آموزش دهد که شما را الویت زندگی قرار دهد. بنابراین کمک مشاور که فردی بیطرف و آگاه است و همسرتان میتواند بدون سوء تفاهم به او اعتماد کند را جدی بگیرید.
سخن پایانی
بعد از ازدواج قرار نیست خانوادهها را کنار بگذاریم اما رفت آمد ما با آنها باید مدیریت شده و حساب شده باشد و نه افراطی. برخی از مردان به دلیل مشکلات رابطه با همسرشان، احساس گناه، وابستگی به خانواده یا مسائل دیگر، به صورت افراطی با خانوادهشان رفت و آمد میکنند. برای حل این مشکل ابتدا این مسئله را ریشهیابی کنید و علت را بدانید، سپس سعی کنید رابطهتان را بهبود ببخشید تا همسرتان هم تمایل داشته باشد در خانه بماند و با شما وقت بگذراند. با همسرتان برنامه بچینید و کارهای مختلفی انجام بدهید البته اجازه بدهید که در طول هفته خانوادهاش را ملاقات کند. لجبازی و بیاحترامی کردن را کنار بگذارید و همسرتان را محدود نکنید بلکه با ایجاد جاذبه در رابطهتان و حل مشکلاتتان سعی کنید این مشکل را حل کنید. اگر در این زمینه نیاز به کمک تخصصی داشتید، میتوانید از زوج درمانگران همیار عشق کمک بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه