آیا تحصیلات در ازدواج مهم است؟ میزان تحصیلات زوجین برای ازدواج موفق چقدر باید باشد؟ آیا زوجینی که سطح تحصیلاتشان با هم متفاوت است، در زندگی مشترک به مشکل برخواهند خورد؟ شاید این سوالات در ذهن شما نیز باشد. برای ازدواج و انتخاب شخص مناسب، به معیارهای زیادی توجه میکنیم تا ازدواج موفقی داشته باشیم، اما آیا باید به سطح تحصیلات طرف مقابل هم دقت کنیم؟ تا چه حد مهم است؟ اگر اخلاق خوب اما تحصیلات پایینی داشته باشد، چه کار کنیم؟ در این مقاله توضیح میدهیم که در کل تحصیلات عالیه چه تاثیری بر روی شخص میگذارد؟ سپس به این موضوع میپردازیم که تحصیلات در ازدواج چقدر و چرا اهمیت دارد؟ زوجین با سطح تحصیلات متفاوت، چه کار باید انجام دهند تا زندگی خوب و بادوامی در کنار هم داشته باشند؟
آیا تحصیلات بالا، میتواند ازدواج موفق را تضمین کند؟
برخی از افراد گمان میکنند کسانی که تحصیل کرده هستند، حتما در امر ارتباطات و زندگی مشترک هم موفق هستند و یا به بلوغ عقلانی و احساسی رسیدهاند. در حالی که تحصیلات بالا یا پولدار بودن، هرگز به تنهایی نمیتوانند نشانه بلوغ، پختگی و آمادگی کامل فرد برای ازدواج باشند. بنابراین تحصیلات بالا هیچ تضمینی برای ازدواج موفق نیست اما از آن جایی که کسب دانش و آگاهی میتواند باعث شود که شخص زاویه دید بازتری به مسائل داشته باشد و فکر پویا داشته باشد، ممکن است او بهتر از پس مشکلات رابطه و زندگی مشترک بر بیاید و مهارت حل مسئله بیشتری داشته باشد. البته این موضوع برای همه افراد صدق نمیکند، چون برخی از افراد فقط درس میخوانند که مدرک بگیرند و وارد بازار کار شوند و اکثر درسها را اصلا با عمق وجودشان یاد نمیگیرند. درواقع بعضی از افراد فقط برای مدرک گرفتن یا پولدار شدن درس میخوانند، به همین دلیل این تحصیلات بالا، هیچ نقشی در جنبههای دیگر زندگیشان نخواهد داشت و فقط میتواند باعث موفقیت شغلی و مالی شود. لازم به ذکر است که تحصیلات به تنهایی باعث موفقیت شغلی و مالی نمیشود چون شخص باید هوش و مهارتهای لازم را داشته باشد و از انگیزه و پشتکار بالا برای موفقیت نیز برخوردار باشد تا به موفقیت شغلی و مالی برسد. در نتیجه به صورت خلاصه باید نوشت که تحصیلات بالا، تضمین ازدواج موفق، موفقیت مالی و شغلی نیست، بلکه عوامل و فاکتورهای دیگری در کنار هم باعث این سه مورد میشود. برای اینکه بدانیم شخصی این فاکتورها را دارا است یا خیر، باید او را بشناسیم و به مرور زمان از او شناخت پیدا کنیم.
مزایای تحصیلات
در ادامه مقاله چند مزایای تحصیلات عالیه را آوردهایم تا بدانید که چه تاثیری بر روی شخصیت و جنبههای مختلف زندگی شخص میگذارد، البته لازم به ذکر است که این مزایا شامل کسانی میشود که در رشته موردعلاقهشان در حال تحصیل هستند و واقعا درس میخوانند و نه برای چشم و هم چشمی و فقط برای گرفتن مدرک و…
به وجود آمدن اهداف مختلف
افرادی که به سطح تحصیلات بالا میرسند، اهداف شغلی بیشتری دارند چون کم کم در آن رشته مهارت و دانش کسب میکنند و بهتر میتوانند جایگاه شغلی مناسب را بیابند.
آمادگی شغلی
افرادی که به سطح بالای تحصیلی میرسند، کم کم در رشته خود تخصص پیدا میکنند و آمادگیشان برای شغل مورد نظر بیشتر میشود. این افراد وقتی وارد بازار کار شوند، میتوانند با کسب مهارت و تجربه در کار در کنار تحصیلات عالیه، به موفقیت شغلی برسند.
مزایای اقتصادی
هرچقدر شخص تحصیلات بیشتری داشته باشد و در شغلش متخصص باشد، قطعا جایگاه بالاتری را در زمینه شغلیاش کسب خواهد کرد و درآمد بیشتری خواهد داشت.
افزایش مهارتهای ارتباطی
از آنجایی که دانشگاه مکانی است که دانشجویان با هم در ارتباط هستند، با هم درس میخوانند و فعالیت میکنند، کم کم مهارتهای ارتباطی افراد بیشتر میشود و جایگاه اجتماعیشان بالاتر میرود. البته افزایش مهارتهای ارتباطی لزوما به معنی شناختن و درک جنس مخالف و ازدواج موفق نیست.
افزایش اعتماد به نفس
افرادی که تحصیلات بالایی کسب میکنند، مدرک دریافت میکنند و در زمینه شغلی هم موفق میشوند، اعتماد به نفس، عزت نفس و احساس خودارزشمندی بیشتری خواهند داشت، البته به غیر از افرادی که دچار طرحواره شکست هستند. این افراد هر چقدر هم که به موفقیت و جایگاه اجتماعی بالایی برسند، هنوز هم احساس بیکفایتی و بیارزشی میکنند.
به صورت خلاصه، تحصیلات و مدرک در دنیای امروزی مهم است، اما برای رسیدن به موفقیت لازم است در کنار تحصیل، مهارتهای دیگری را نیز در خود پرورش دهید تا به موفقیت برسید. یکی از این مهارتهای لازم در زندگی، مهارتهای ارتباطی است که در زندگی مشترک و رابطه عاطفی بسیار کاربرد دارد.
تحصیلات در ازدواج چقدر مهم است؟
همانطور که در بخش قبلی مقاله اشاره کردیم، تحصیلات لزوما به معنای پیشرفت و بلوغ و پختگی کافی برای ازدواج نیست. اگر شخص در کنار تحصیلات فاکتورهای دیگری نیز داشته باشد که برای ازدواج ضروری است، آن موقع میتوان گفت که این شخص برای ازدواج مناسب است.
آیا اختلاف در سطح تحصیلات در ازدواج مشکل ایجاد میکند؟
گاهی ممکن است این اتفاق بیفتد. اگر زوجین تحصیل کرده، نگرش و دید متفاوتی به موضوعات مختلف و ازدواج داشته باشند، ممکن است این تفاوتها در زندگیشان دعوا و درگیریهای زیادی را ایجاد کند. یکی از مشکلاتی که ممکن است در زندگی مشترک ایجاد شود، این است که فردی که تحصیلات عالیه دارد ممکن است به همسرش که تحصیلات کمتری دارد مدام سرکوفت بزند، او را تحقیر و سرزنش کند، یا آن فرد مدام موفقیتهایش را به رخ همسرش بکشد. این امر کم کم منجر به کاهش اعتماد به نفس و افسردگی طرف مقابل میشود. همچنین تفاوت در سطح تحصیلات و میزان موفقیت زوجین، بر سلیقه و تفریحات آنان نیز تاثیر میگذارد و این تفاوت میتواند مشکلساز باشد. اگر شما و همسرتان از لحاظ سطح تحصیلات از هم متفاوت هستید و این تفاوتها مشکلاتی را در زندگی مشترک برایتان ایجاد کرده است، توصیه میکنیم برای جلوگیری از تشدید مشکلات و حل آنها، از زوج درمانگران همیار عشق کمک بگیرید. اجازه ندهید این تفاوتها، زندگی مشترکتان را خراب و رابطهتان را سرد کنند. به همین دلیل گاهی مشورت گرفتن از شخص متخصص برای حل مشکلات، لازم است.
چه زمانی اختلاف تحصیلات مشکلساز نخواهد بود؟
اگر زوجین به هیچ عنوان این تفاوتها را به رخ هم نکشند یا مدام دیگری را سرزنش نکنند و اجازه ندهند که این تفاوت، درگیری و دعوا را در زندگی مشترکشان ایجاد کند، مشکلساز نخواهد بود. توصیه میکنیم برای اینکه مطمئن شوید که ازدواجتان موفق خواهد بود و شما و نامزدتان برای یکدیگر مناسب هستید، از مشاوره پیش از ازدواج همیار عشق کمک بگیرید و در این جلسات شرکت کنید. در طی جلسات مشاوره پیش از ازدواج، مشاور تستهایی را از شما و نامزدتان میگیرد و با هردوتان صحبت میکند تا پی به شخصیتتان ببرد. سپس بررسی میکند که شخصیتهای شما، چقدر به هم شبیه است و چه تفاوتهایی با هم دارد. مشاور این تفاوتها را بررسی میکند و مشکلاتی که ممکن است در زندگی مشترکتان داشته باشید را برایتان توضیح داده و راه حل مواجهه و حل این مشکلات را به شما آموزش میدهد تا زندگی آرام و خوبی داشته باشید.
چگونه اختلاف تحصیلات را در رابطه و ازدواج مدیریت کنیم؟
برای خودتان اهداف شخصی تعیین کنید
در زندگی مشترک، به جز اهداف مشترک؛ زوجین باید برای خود اهداف شخصی نیز تعیین کنند و سعی کنند به این اهداف و آرزوهایشان برسند. شما نیز میتوانید در شغلتان پیشرفت کنید یا فعالیتهایی که دوست دارید را انجام دهید و اعتماد به نفستان را بالا ببرید. فرقی نمیکند که تحصیلات عالیه داشته باشید یا خیر، در هر حال میتوانید در فعالیتهای مختلف پیشرفت کنید و مهارت کسب کنید. ادامه تحصیل نیز گزینه مناسبی برای پیشرفت در زمینههای مختلف است.
در کنار یکدیگر رشد کنید
اگر تحصیلات شما پایینتر از شریک عاطفی یا همسرتان است، شما نیز میتوانید در کنار او در زمینهای که دوست دارید و در آن استعداد دارید رشد کنید.
خودتان را با او مقایسه نکنید
درک کنید که هر شخصی تواناییها، مهارتها و استعدادهای خاص خود را دارد. قرار نیست شما و همسرتان در یک سطح باشید یا در یک زمینه رشد کنید. تفاوتها را درک کنید و خودتان را با شخص دیگری مقایسه نکنید.
بر روی شباهتهایتان تاکید کنید
به جای تمرکز بر روی نقاط منفی و تفاوتهایتان، بر روی شباهتهایتان تاکید و تمرکز کنید. درک کنید که در رابطه عاطفی و زندگی مشترک، زوجین یک سری تفاوتها و یک سری شباهتها با هم دارند. ارزشها و اعتقاداتی که با هم یکسان هستند را گسترش دهید. به عنوان مثال اگر هردوتان اهل ورزش کردن و کتاب خواندن هستید، در طول روز برای یکدیگر وقت بگذارید و فعالیتهای مشترکی را انجام دهید.
رابطهتان را بهبود ببخشید
حرفهای عاشقانه، رابطه زناشویی، معاشقه و انجام دادن فعالیتهای مشترک را فراموش نکنید چون برای بهبود رابطه عاطفی و زناشوییتان موثر و مفید هستند. هر چقدر رابطه صمیمانهای با همسرتان داشته باشید، این تفاوتها را کمتر احساس خواهید کرد.
اصول دعوا کردن را یاد بگیرید
دعوا و بحث کردن هم اصول خاص خود را دارد. به عنوان مثال نباید در حین دعوا صدایتان را بالا ببرید، آسیب فیزیکی به یکدیگر بزنید، بیاحترامی کنید یا تحقیر و سرزنش کنید. لازم است اصول دعوا کردن را بلد باشید تا مشکلاتتان به درستی حل کنید.
مسائل مالی را به درستی مدیریت کنید
برای مدیریت مسائل مالی و جنبههای مختلف زندگی از یکدیگر کمک و مشورت بگیرید. نباید فقط یکی از شما مسئول تمام زندگی باشد. با مشورت کردن با یکدیگر زندگیتان را پیش ببرید تا هردوتان احساس مفید بودن کنید و گمان نکنید شخصی که تحصیل کرده است، با سوادتر است و باید مسئول مسائل مهم باشد.
از کمک حرفهای استفاده کنید
برای اینکه اجازه ندهید تفاوت در سطح تحصیلات برایتان مشکل ایجاد کنند، لازم است از کمک حرفهای بهرهمند شوید. توصیه میکنیم برای حل مشکلات زندگی مشترک، از زوج درمانگران همیار عشق کمک بگیرید.
سخن پایانی
زندگی مشترک تشکیل شده است از تفاوتها و شباهتها. یکی از این تفاوتها میتواند تفاوت در سطح تحصیلات زوجین باشد. در ابتدای مقاله به این موضوع اشاره کردیم که تحصیلات نمیتواند تضمین کند که یک ازدواج موفقیتآمیز و بادوام باشد یا خیر، بلکه در کنار تحصیلات مجموعهای از ویژگیها نیز لازم است. اختلاف در سطح تحصیلات میتواند در زندگی مشترک و در زمینه تربیت فرزند مشکل ایجاد کند. برای حل این اختلافات و تفاوتها، در بخش انتهایی مقاله چند راهکار و توصیه را آوردهایم اما توصیه میکنیم برای جلوگیری از تشدید مشکلات و حل آنها، از زوج درمانگران همیار عشق کمک بگیرید. اگر نامزدتان با شما تفاوتهای اساسی و زیادی مثل تفاوت در سطح تحصیلات دارد، توصیه میکنیم قبل از عقد و ازدواج، در جلسات مشاوره پیش از ازدواج همیار عشق شرکت کنید تا مشاور با بررسی خصوصیات و ویژگیهای شخصیتی شما و نامزدتان، برایتان توضیح دهد که این تفاوتها چه مشکلاتی را برایتان ایجاد میکند و چگونه میتوانید آنها را حل کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام خدمت شما
ممنون میشم جوابم رو بدین..
من در حال حاضر 20 سالمه و دانشجوی فیزیوتراپی هستم.
سال پیش با یک پسر آشنا شدم ایشون لیسانس معماری دارن ولی شغلشون آزاده و خیلی پسر کاری و تلاشگری هستن قصدمون هم ازدواج بود ولی برای 3 یا چهار سال بعد چوم نه من نه ایشون آمادگی ازدواج رو نداشتیم
البته ایشون 5 سال از من بزرگتر بود..اوایل رابطه متوجه شدم که ایشون در گذشته دارای روابط جنسی متعدد با افراد مختلف بودن ولی خب چون بهم علاقه داشتن و منم ایشون رو دوس داشتم صرف نظر کردم خودش هم گفت که دیگه سمت اون کارها نمیرم و منم قبول کردمن.اینم بگم که رابطه جنسی نداشتیم و دوسه بار هم حضوری هم دیگر رو دیده بودیم..وچون جفتمون توی دو شهر متفاوت بودیم نمیتونستیم خیلی همدیگر رو ببینیم..
تا اینکه بعد از 9 ماه ایشون به طور ناگهانی تصمیم به قطع ارتباط گرفتن!
منم قبول کردم و جدا شدیم..
حدود یک ماه از جدایی مون گذشته بود که پیام دادن بهم و میخواست توضیح بده که چرا جدا شدیم..
گفتن که ماه آخری که با من بودن همزمان به یه زن مطلقه هم برای نیاز جنسی رابطه داشتن و چون علاقه زیادی نسبت به من داشتن نمی تونستن بر عذاب وجدانش غلبه کنن و تصمیم به جدایی گرفتن!! از طرفی هم نمی تونست نیازش رو کنترل کنه و از اون خانم جدا بشه!
و بعدش خیلی اصرار کرد که برای ازدواج به خواستگاری من بیاد.
ولی خب من بهشون گفتم که دیگه بهت اعتماد ندارم و بهتره تمومش کنیم..
الان با وجود گذشت 9 ماه به وسیله واسطه سعی در برگردوندن من دارن و میخوان که بیان خواستگاری…
الان گیر کردم ضربه روحی بدی بهم خورد و واقعا میترسم بهش اعتماد کنم..
غیر از زن بازی کمی ب رفیق باز هم هست و این بیشتر مرددم کرده..از لحاظ مالی شرایط معمولی داره ، آدم صبور و خوش اخلاقی هستن واقعا من رو دوست دارن..
الان دیگه بهش وابسته نیستم ولی چون خانوادگی آشنا هستیم هر وقت میبینمش احساس عجیبی دارم…
یه حس دلبستگی نسبت بهش دارم..
بنظرتون ازدواج با این مرد کار درستیه؟؟
ضمن اینکه خواستگار هایی با شرایط بهتر از ایشون دارم؟ ؟
سلام خدمت شما
ممنون میشم جوابم رو بدین..
من در حال حاضر 20 سالمه و دانشجوی فیزیوتراپی هستم.
سال پیش با یک پسر آشنا شدم ایشون لیسانس معماری دارن ولی شغلشون آزاده و خیلی پسر کاری و تلاشگری هستن قصدمون هم ازدواج بود ولی برای 3 یا چهار سال بعد چون نه من نه ایشون آمادگی ازدواج رو نداشتیم
البته ایشون 5 سال از من بزرگتر بود..اوایل رابطه متوجه شدم که ایشون در گذشته دارای روابط جنسی متعدد با افراد مختلف بودن ولی خب چون بهم علاقه داشتن و منم ایشون رو دوس داشتم صرف نظر کردم خودش هم گفت که دیگه سمت اون کارها نمیرم و منم قبول کردم..
.اینم بگم که رابطه جنسی نداشتیم و دوسه بار هم حضوری هم دیگر رو دیده بودیم..و چون جفتمون توی دو شهر متفاوت بودیم نمیتونستیم خیلی همدیگر رو ببینیم..
تا اینکه بعد از 9 ماه ایشون به طور ناگهانی تصمیم به قطع ارتباط گرفتن!
منم قبول کردم و جدا شدیم..
حدود یک ماه از جدایی مون گذشته بود که پیام دادن بهم و میخواست توضیح بده که چرا جدا شدیم..
گفتن که ماه آخری که با من بودن همزمان به یه زن مطلقه هم برای نیاز جنسی رابطه داشتن و چون علاقه زیادی نسبت به من داشتن نمی تونستن بر عذاب وجدانش غلبه کنن و تصمیم به جدایی گرفتن!! از طرفی هم نمی تونست نیازش رو کنترل کنه و از اون خانم جدا بشه!
و بعدش خیلی اصرار کرد که برای ازدواج به خواستگاری من بیاد.
ولی خب من بهشون گفتم که دیگه بهت اعتماد ندارم و بهتره تمومش کنیم..
الان با وجود گذشت 9 ماه به وسیله واسطه سعی در برگردوندن من دارن و میخوان که بیان خواستگاری…
الان گیر کردم ضربه روحی بدی بهم خورد و واقعا میترسم بهش اعتماد کنم..
غیر از زن بازی کمی رفیق باز هم هست و این بیشتر مرددم کرده..از لحاظ مالی شرایط معمولی داره، آدم صبور و خوش اخلاقی هستن واقعا من رو دوست دارن..
الان دیگه بهش وابسته نیستم ولی چون خانوادگی آشنا هستیم هر وقت میبینمش احساس عجیبی دارم…
یه حس دلبستگی نسبت بهش دارم..
بنظرتون ازدواج با این مرد کار درستیه؟؟
ضمن اینکه خواستگار هایی با شرایط بهتر از ایشون دارم؟ ؟
سلام دوست گرامی
شرایط طرف مقابل شما، شرایط مناسبی برای اعتماد کردن نیست. ارتباط متعدد جنسی میتواند مشکلات جسمانی و حتی روانی زیادی برای او بوجود آورده باشد. همچنین سن شما، سنی نیست که نگران از دست دادن یک خواستگار یا رابطه باشید.
برای بررسی بیشتر میتوانید به مشاوران پیش از ازدواج همیار عشق مراجعه کنید.