از کودکی یاد گرفتهایم که سن موضوع مهمی برای هر مرحله از زندگی است، یا به عبارتی هر کاری سنی دارد. سن رفتن به مدرسه، سن رفتن به دانشگاه، سن دریافت گواهینامه، سن رای دادن … . بنابراین، وقتی به یکی از مهمترین موضوعات بزرگسالی، یعنی ازدواج میرسیم، دنبال سن مناسب برای آن میگردیم. برعکس رفتن به مدرسه یا رای دادن که سن مشخصی داشته و از هرکسی بپرسید جواب واحدی میگیرید، توافق زیادی برای سن مناسب ازدواج وجود ندارد. در واقع هرفرد یا گروهی در تعیین سن ازدواج به عاملی خاص توجه میکنند. مثلا پزشکان به ویژگی های جسمانی در ازدواج توجه کرده اما روانشناسان به ویژگیهای دیگری مانند بلوغ و پختگی توجه میکنند، حقوقدانان بسته به مسائل قانونی و خانوادهها با درنظرگرفتن عرف و جامعه با موضوع برخورد میکنند. نهایتا هرکدام یک سن خاصی را برای ازدواج مطرح کرده و سردرگمی فردی که به دنبال پاسخ این سوال است را بیشتر میکنند. اما واقعا چه سنی مناسب ازدواج است و آیا اصلا باید سنی برای آن تعیین کرد؟
شما برای اینکه بتوانید ازدواج کنید، باید در چند حوزه مختلف در زندگیتان رشد کرده و به بلوغ رسیده باشید. با توجه به اینکه شرایط افراد با هم متفاوت است، این رشد برای فردی در 20 سالگی و برای دیگری در 30 سالگی اتفاق میافتد. ضمن اینکه ازدواج در نهایت یک انتخاب شخصی بوده و نمیتواند از یک قانون پیروی کند که مثلا همه باید در 25 سالگی ازدواج کنند. بنابراین سن، ملاک خوبی برای تشخیص زمان مناسب ازدواج نیست و باید به جای سن به بلوغ و آمادگی افراد برای ازدواج توجه کرد. بهتر است قبل از هرچیز نگاهی به انواع رشد و بلوغ که در ازدواج تاثیر دارند، کرده و سپس ببینید چطور میتوانید تشخیص دهید که برای ازدواج آماده هستید.
انواع بلوغ موثر در تعیین زمان مناسب ازدواج
بلوغ جنسی
بلوغ جنسی اولین فاکتوری است که در آمادگی برای ازدواج مطرح میشود و چون یک موضوع فیزیولوژیکی است، سن مشخصی دارد. معمولا دختران بین 13-9 سالگی و پسران بین 17-15 سالگی از نظر جنسی به بلوغ میرسند. اتفاقی که در این سنین برای دختران و پسران میافتد، شروع علاقه به جنس مخالف، ایجاد میل جنسی و همچنین توانایی باروری و تولید مثل است. ایجاد چنین تواناییهایی گرچه میتواند شرط لازم برای ازدواج باشد، اما به هیچ وجه شرط کافی نیست.
بلوغ جسمی
بلوغ جسمی از ابتدای زندگی آغاز شده و تا حدود سن 23-20 ادامه دارد. مغز انسان نیز از ابتدای تولد تا 20-19 رشد کرده و سپس رشد آن متوقف میشود. درواقع در سن 20 سالگی تازه فرد به رشد کامل مغزی میرسد. توجه به این موضوع نیز در ازدواج اهمیت دارد چرا که رشد مغزی روی نحوه سازگاری فرد با شرایط جدید از جمله ازدواج و همچنین حل مشکلات و تعارضات زناشویی اثر دارد.
بلوغ عاطفی
بلوغ عاطفی یعنی توانایی مدیریت انواع احساسات مثبت و منفی خود، و زمانی رخ میدهد که فرد بتواند از نظر عاطفی از خانواده و سایر افراد زندگی خود مستقل شود. این استقلال به معنی قطع رابطه عاطفی با خانواده نبوده بلکه به این معنی است که فرد میتواند مستقل از افراد مهم زندگیش احساس کند و در عین حال با دیگران پیوند ایجاد کرده و روابط عاطفی مستقلی داشته باشد. در این زمان فرد میتواند صمیمیت سالم، مسئولانه، متعهدانه و پایداری را با دیگران تشکیل دهد که لازمه پیوندی مانند ازدواج است. فردی که بلوغ عاطفی دارد هم به نیازهای خودش از رابطه عاطفی آگاه بوده و هم میتواند نیازهای طرف مقابلش را درک کند و به آنها پاسخ بدهد. از طرفی فردی که به بلوغ عاطفی نرسیده نمیتواند مشکلات مربوط به رابطه را مدیریت کرده و توانایی همدلی با دیگران و درک احساساتشان را ندارد. این افراد حتی توانایی مدیریت احساسات خود را نیز ندارند. مثلا وقتی احساس خشم و عصبانیت دارند، شروع به پرخاشگری شدید یا دعوا و کتککاری میکنند.
بلوغ فکری
منظور از رسیدن به بلوغ فکری همان ورود به مرحله بزرگسالی است. اما منظور سن بزرگسالی نیست. حتما شما هم با افرادی روبهرو شدهاید که با وجود اینکه از نظر سنی به بزرگسالی رسیدهاند، اما رفتارشان مانند یک کودک ناپخته است. بنابراین گرچه پختگی و بلوغ فکری مربوط به دوره بزرگسالی است اما الزاما همه به آن نمیرسند. برای تشخیص بلوغ فکری در افراد باید دید آیا شرایط آنها اعم از شغل، درآمد، نوع رفتار، نوع پوشششان با سن شناسنامهای آنها مطابقت دارد؟ مثلا پسری که به 30 سالگی رسیده ولی هنوز شغل و درآمد ثابتی ندارد، به بلوغ فکری دست نیافتهاست.
بلوغ اجتماعی
بلوغ اجتماعی مرحلهای است که فرد به راحتی و آرامش دیگران فکر میکند و میل و علاقه به تشکیل خانواده، تلاش برای رفاه اعضای آن و همچنین توانایی مدیریت یک خانواده را دارد. داشتن بلوغ اجتماعی لازمه صفاتی مانند گذشت، صبر و توجه به نیاز دیگران است که برای ورود به مرحله ازدواج و زندگی زناشویی ضروری است.
چطور زمان مناسب برای ازدواج را تشخیص دهیم
فردی که به بلوغ و پختگی کافی برای ازدواج رسیده باشد، ویژگیهایی دارد، پس اگر این ویژگیها را در خود میبینید، شما برای ازدواج آمادگی دارید. ضمن اینکه برای بررسی بیشتر این ویژگیها در خود و تشخیص آماده بودن برای ازدواج، میتوانید از یک مشاور کمک بگیرید.
علاقه به تشکیل خانواده
آیا واقعا علاقه به تشکیل یک رابطه بادوام و داشتن یک خانواده مستقل را با تمام چالشهای مرتبط با آن را در خود حس میکنید؟ ممکن است در لحظه اول پاسختان مثبت باشد ولی کمی به آن فکر کنید. گاهی افراد تنها به دلیل فشارهای اجتماعی میخواهند ازدواج کنند. احتمالا این موضوع برای خانمها ملموستر باشد. حتما همه شما فشار خانواده یا جامعه را برای ازدواج تا یک سن خاص حس کردهاید و فکر میکنید اگر دیر شود فاجعه رخ میدهد. این فشارها میتواند به انگیزهای قوی تبدیل شده و باعث شود اصلا به علاقه و آمادگی واقعی خودتان برای ازدواج توجه نکنید. با خودتان فکر کنید اگر در جامعهای زندگی میکردید که هیچگونه فشاری برای ازدواج وجود نداشت و اگر خودتان تنها تصمیمگیرنده زندگیتان بودید، بازهم علاقه به ازدواج و تشکیل خانواده داشتید؟
کسب شناختی دقیق از خود
داشتن شناخت از خود، خواستهها، نیازها و نقاط ضعف و قوتتان یکی از ضروریترین پیشنیازهای داشتن یک رابطه و ازدواج سالم و پایدار است. شما تا زمانی که خود را به خوبی نشناسید نمیتوانید بفهمید از طرف مقابل و زندگی زناشوییتان چه خواستهای دارید. اگر خواستهتان از ازدواج مشخص نباشد، و فقط بخواهید ازدواج کنید چون همه ازدواج میکنند، احتمالا پیشبینی خوبی برای آینده ازدواجتان وجود ندارد. اما وقتی خودتان را به خوبی بشناسید، به احتمال زیاد میتوانید انتخاب صحیحی داشته و رابطه و زندگی با دوامی را تشکیل دهید.
ثبات شغلی و مالی
قبل از ازدواج باید تکلیف بعد مالی زندگیتان را مشخص کنید. این موضوع به ویژه برای آقایان اهمیت دارد. چرا که در جامعه ما عمدتا آقایان به عنوان مسئول تامین درآمد زندگی بوده و همچنین هویتشان وابستگی زیادی به داشتن کار و شغل ثابت، دارد. پس اگر هنوز به شغل و درآمد ثابتی نرسیدهاید به ازدواج فکر نکنید. این موضوع برای خانمها هم اهمیت دارد و باید شناخت مناسبی از جنبههای اقتصادی و مالی خود داشته باشند. ضمن اینکه ازدواج و زندگی زناشویی نیازمند توانایی مدیریت مالی مناسب و همچنین همراهی و همفکری در زمینه نحوه درآمد و هزینهها است. پس باید این تواناییها را در خود پرورش دهید.
مسئولیتپذیری
مسئولیتپذیری از جمله مهمترین ویژگیهایی است که قبل از ازدواج باید در خود تقویت کنید. در قدم اول باید مسئولیت تصمیمتان برای ازدواج و همچنین مسئولیت انتخابتان را بپذیرید و با کوچکترین سختی یا مشکلی پا پس نکشید. ضمن اینکه زندگی مشترک با وظایفی همراه است که اکثرا به صورت توافقی بین شما شکل میگیرد. این وظایف میتواند از خالی کردن زبالهها یا آب دادن به گلدانها تا انجام کارهای منزل یا مدیریت مالی خانواده باشد. مهم نیست که وظیفه کوچک است یا بزرگ، مهم این است که شما باید اهمیت آنها را در جهت داشتن یک زندگی آرام و باثبات درک کرده و مسئولانه به وظایفتان پایبند باشید.
آمادگی روانی
شما بعد از اینکه ازدواج میکنید قرار است تمام زندگیتان را با فرد دیگری شریک شوید. درواقع بعد از ازدواج بسیاری از جنبههای زندگی شما از جمله سبک زندگی، تفریحات و برنامه روزانهتان تغییر میکند و احتمالا محدودیتهایی را تجربه خواهید کرد. باید در تصمیمگیریها دو نفره عمل کنید. ممکن است فشارهای مالی بیشتری را بهویژه در سالهای اول تحمل کنید و باید بدانید که برای حفظ ازدواجتان باید زمان و انرژی زیادی برای آن بگذارید. باید بدانید که زندگی بعد از ازدواج مانند روزهای نامزدی همیشه گل و بلبل نیست و سختیهای خاص خودش را دارد. قرار نیست از ازدواج بترسید. منظور این است که باید با یک آگاهی منطقی وارد ازدواج شوید وگرنه خیلی زود کم میآورید. همه این موارد نیاز به پذیرش روانی و سپس سازگاری دارد.
استقلال از خانواده
درست است که بعد از ازدواج قرار است فقط با همسرتان زیر یک سقف زندگی کنید ولی در واقع این ازدواج نه تنها پیوند بین شما دو نفر، که پیوند بین دو خانواده است. بهویژه در فرهنگ ما که خانواده مفهومی مهم و ارزشمند برای افراد بوده و در فرآیند ازدواج نیز نقش مهمی دارند. شما به عنوان فردی که میخواهید ازدواج کنید باید در تمامی ابعاد از خانواده خود مستقل شده تا مشکلات احتمالی با خانوادهها را در طول ازدواج و زندگی مشترکتان بتوانید مدیریت کنید. اگر هنوز از نظر فکری یا مالی به خانواده خود وابستهاید، اگر برای هر تصمیمی نیاز به کسب اجازه از خانواده دارید، یعنی زمان مناسب برای ازدواجتان فرا نرسیده است. رابطه سالم با خانوادهها بعد از ازدواج زمانی اتفاق میافتد که در عین وجود صمیمیت و احترام بین شما، بتوانید در حال حاضر به عنوان یک فرد و درآینده به عنوان یک زوج، هویت مستقلی داشته و اجازه دخالت به خانوادهتان را ندهید. فراموش نکنید که دخالت با مشورت و همفکری یا حمایت سالم تفاوت دارد. اگر چنین رابطهای با خانوادهتان دارید، پس به خوبی میتوانید شرایط بعد از ازدواج را در این زمینه مدیریت کنید.
داشتن نیاز به صمیمیت و پیوندجویی
ازدواج تنها زندگی کردن زیر یک سقف نبوده بلکه پیوند شما با انسانی دیگر و شریک شدن بسیاری از جنبههای زندگی شخصیتان است. در این پیوند ممکن است شما بخشی از آزادیهای شخصی خود را از دست بدهید، بااینحال قابل مقایسه با احساس نزدیکی، صمیمیت و حمایتی که به دست میآورید نیست. اگر شما فردی هستید که نیاز زیادی به صمیمیت ندارید، بیشتر تمرکزتان روی اهداف و آزادیهای شخصیتان بوده و علاقهای به تقسیم زندگی خود با فرد دیگری ندارید، باید در زمینه تصمیم برای ازدواج تجدید نظر کرده یا فردی هماهنگ با خودتان را انتخاب کنید.
گذشت و بخشندگی
در طول زندگی زناشویی دفعات زیادی پیش خواهد آمد که شما با همسرتان دچار اختلاف یا مشکل شده و از دست یکدیگر عصبانی یا ناراحت شوید. بنابراین برای یک زندگی سالم و بادوام نیاز دارید که علاوه بر یادگیری نحوه صحیح حل اختلافات، گذشت را در خود تقویت کرده و بتوانید همسرتان را ببخشید. باید بدانید که همسرتان هم مانند شما یک انسان است و هیچکس کامل نیست. بنابراین در بسیاری مواقع اشتباهاتی دارد یا نمیتواند خواستههای شما را به طور کامل برآورده کند. در طول زندگی کمکم یاد میگیرید که چطور باهم رفتار کنید تا این ناراحتیها را کم کنید، ولی این یادگیری نیاز به صبر و گذشت هردوی شما بهویژه در اوایل زندگی دارد. یک راه تمرین گذشت از همین حالا، تلاش برای دیدن اتفاقات از دیدگاه طرف مقابل است، که باعث میشود راحتتر بتوانید دیگران را درک کرده یا ببخشید.
تعهد
تعهد به معنی ماندن در کنار همسرتان در هر شرایطی و حفظ تعلق فیزیکی، ذهنی و عاطفی نسبت به او است. تعهد لازمه و یکی از اجزای اصلی هر رابطه بلندمدتی بهویژه ازدواج است. عشق و علاقه بدون تعهد دوطرفه در قالب ازدواج نمیگنجد، بنابراین در صورت نبود تعهد، زندگی زناشویی از بین رفته یا سلامتش را از دست میدهد. قبل از ازدواج باید خوب به این موضوع فکر کنید که آیا در این برهه از زمان آمادگی تشکیل یک زندگی متعهدانه را در خود میبینید. تعهد در ازدواج، انحصاری دانستن رابطه عاطفی و جنسی با همسر است و رفتاری که این انحصاری بدن را از بین ببرد، بیوفایی و بیتعهدی است.
ارتباط موثر
توانایی برقراری ارتباط موثر و حلوفصل صحیح مشکلات بینفردی، لازمه هر رابطهای از جمله ازدواج است و نبود آن یکی از عوامل افزایشدهنده نرخ طلاق است. ارتباط موثر به معنی توانایی ابراز و درک دو طرفه نیازها، افکار و احساسات، بدون تنش، عصبانیت، تحقیر یا تمسخر بوده و لازمه آن توانایی درست صحبت کردن و درست گوش دادن است. چنانچه روابط شما با اعضای خانواده و دوستان به این شکل است، یعنی شما توانایی برقراری ارتباط موثر با دیگران را دارید، اما اگر روابطتان با دیگران همراه با تنش، خودسانسوری یا پرخاشگری است، بهتر است با استفاده از کمکهای حرفهای یک روانشناس، این مهارت را در خود افزایش دهید.
یکی از سوالات و سردرگمیهایی که همواره درباره ازدواج وجود دارد، سن مناسب برای آن است. اما باید توجه کرد که ازدواج پیچیدهتر از این است که بتوان آن را فقط مرتبط با یک سن خاص درنظر گرفت. داشتن یک ازدواج صحیح و تشکیل یک خانواده سالم، نیازمند رشد و بلوغ همه جانبه فرد در زمینههای جسمی، جنسی، عاطفی، فکری و اجتماعی است. اگر شما به تشکیل خانواده علاقهمندید، ثبات مالی و شغلی، استقلال عاطفی و فکری از خانواده، آمادگی روانی لازم برای ازدواج، مسئولیتپذیری، گذشت و بخشندگی، نیاز به صمیمیت و پیوندجویی، تعهد و توانایی برقراری ارتباط موثر دارید و به شناخت دقیق و مناسبی از خود رسیدهاید، زمان مناسب برای ازدواجتان فرارسیده است.
پرسش و پاسخ کوتاه