آیا فراموش کردن گذشته کار درستی است؟ آیا اصلا امکانپذیر است؟ چطور باید خاطرات بد گذشته را فراموش کنیم؟ شاید این سوالات در ذهن شما نیز باشد. فراموش کردن کامل گذشته، امکانپذیر نیست اما ما میتوانیم با تکنیکهایی، نوع نگرشمان را نسبت به گذشته تغییر دهیم، از آن درسهایی بگیریم، به پذیرش برسیم و خودمان را ببخشیم و بیشتر روی زمان حال و آینده تمرکز کنیم چون گیرکردن در گذشته، فایدهای ندارد و فقط ما را از فرصتهای زمان حال که پیش رویمان است، دور میکند و سلامت روانی و جسمانیمان را کاهش میدهد. در این مقاله به شما کمک میکنیم که با تکنیکهایی، بتوانید به پذیرش گذشته برسید و به زندگی خوب ادامه دهید.
چرا باید گذشته را فراموش کنیم؟
فراموش کردن و پذیرش گذشته، فواید زیر را برای شما به همراه دارد:
رها شدن از احساس گناه
شاید به خاطر اشتباهات و اتفاقات گذشتهتان احساس گناه داشته باشید. احساس گناه، احساس خوشایند و خوبی نیست و باعث میشود شما در غمگینی و افسردگی و یا در عذاب وجدان گیر بیفتید و نتوانید خودتان را ببخشید، رها شوید و به سمت آینده بروید.
بخشیدن خود و افزایش احساس دوست داشتن نسبت به خود
فردی که به بخشش میرسد و با اشتباهاتش کنار میآید، شروع میکند به عشق ورزیدن به خود. در نتیجه اعتماد به نفس و عزت نفسش تقویت میشود و میتواند در زندگی پیشرفت کند و به رشد شخصیتی برسد.
درس گرفتن از اشتباهات خود
همه ما در گذشته اشتباهات کوچک و بزرگی داشتیم اما فایدهای ندارد اگر تمام عمرمان را هدر بدهیم و هر روز به اشتباهاتمان فکر کنیم و افسوس بخوریم که چرا اون زمان این کار رو نکردیم؟ چرا این حرف رو نزدیم یا چرا این رفتار را نشان ندادیم؟ به نظر شما آیا میتوان گذشته را تغییر داد و اصلاح کرد؟ اگر شما تا آخر عمرتان هم فکر کنید، آیا چیزی در گذشته شما تغییر میکند؟ مسلما خیر! پس چرا باید با انجام دادن این کار بیفایده، وقت ارزشمندمان را هدر بدهیم؟ چرا به جای این کار به آینده و برنامهریزیهایی که میتوانیم بکنیم فکر نمیکنیم؟ فکر کردن به اتفاقات گذشته مشکلی ندارد به شرطی که تبدیل به وسواس فکری و افسردگی نشود. همین قدر باید فکر کنید که از آنها درس بگیرید و گذر کنید. درس بگیرید تا دوباره مرتکب آن اشتباه نشوید اما وقتتان را هدر ندهید با این فکرهای بیهوده.
بدست آوردن و دیدن فرصتهای خوب و زیاد برای آینده
همه ما برای ساختن آیندهمان، فرصتهای زیادی در اختیار داریم اما گاهی به دلایل مختلف، این فرصتها را نمیبینیم و به راحتی از آنها میگذریم. یکی از دلایلی که ما به خودمان اجازه موفق شدن نمیدهیم، گیر کردن در گذشته است. گاهی آن قدر غرق در گذشته شدیم و حواسمان به اتفاقات قبلی است که اصلا متوجه زمان حال و فرصتهایی که داریم نمیشویم. به عنوان مثال فرض کنیم چند ماه یا چند سال قبل در رابطه عاطفی بودیم که به دلایلی شکست خورد و تمام شد. حال اگر در گذشته گیر کنیم، نمیبینیم که اکنون چه خواستگارهای خوبی داریم که میتوانیم با آنها خوشبخت شویم. تمام روز به شکست قبلیمان فکر میکنیم و هر خواستگاری که زنگ میزند بدون اینکه او را بشناسیم و یا به او فرصت بدهیم خودش را معرفی کند، جواب رد میدهیم! نادیده گرفتن فرصتهای خوب زمان حال به خاطر گذشته، پشیمانی زیادی به همراه دارد. اجازه ندهید به خاطر اتفاقاتی که ارزشش را ندارند و تمام شدهاند، فرصتهای الآنتان را از دست بدهید و در آینده دوباره افسوس بخورید که چرا در گذشته (یعنی اکنونِ شما) به این همه فرصت خوب، جواب منفی دادید!
رسیدن به آرامش ذهنی و جسمی
گاهی آن قدر غرق در گذشته میشویم که آرامش ذهنی و جسمی خود را از دست میدهیم، به عنوان مثال دائما درگیر افکار منفی میشویم، دائما نشخوارهای ذهنی داریم، افسردگی میگیریم، اشتها نداریم، هدف و انگیزه زندگیمان را از دست میدهیم، دچار بیماریهای روان تنی میشویم و… این موارد همه و همه به دلیل گیر کردن در گذشته است. در مقابل وقتی به پذیرش جدایی برسیم و از آن گذر کنیم، به آرامش ذهنی و جسمی میرسیم. اکثر مشکلات ما به دلیل نپذیرفتن گذشته است، اما وقتی این را یاد بگیریم، به آرامش و صلح درون میرسیم و اکثر مشکلات جسمی و روانیمان حل خواهد شد.
آیا فراموش کردن گذشته، کار درستی است؟
اگر ما بدون تجزیه و تحلیل کردن گذشته و بدون اینکه از آن درس بگیریم، آن را فراموش کنیم و نادیده بگیریم، اغلب کار درستی نیست و نتیجه خوبی ندارد، چون باعث میشود آسیبها و یا سایههای مربوط به گذشته، هنوز در ضمیر ناخودآگاه ما باقی بماند و در شرایط خاص اینها ما را اذیت خواهد کرد و خودش را بروز خواهد داد. یعنی اگر ما به صورت هوشیار به گذشته فکر نکنیم، اما تاثیرات گذشته در ناهوشیار ما وجود دارد تا زمانی که به مشاور مراجعه کنیم و آسیبها و سایهها درمان شوند و از بین بروند تا دیگر اذیت نشویم. پس نباید گذشته را انکار کنیم، بلکه باید در پی حل آن باشیم.
چگونه گذشته را فراموش کنیم و با آن کنار بیاییم؟
رویدادهای گذشته را بپذیرید
برخی از افراد تمام اتفاقات و رویدادها را نادیده میگیرند و وانمود میکنند که هیچ چیزی اتفاق نیفتاده است. این کار اشتباه است. گام اول، پذیرش رویدادها است.
درک کنید که اتفاقات تلخ و بد، چه تاثیری روی جسم و روانتان دارند
اتفاقات تلخ گذشته بر روی هر فرد، ممکن است به روشهای مختلفی تاثیر بگذارد. برخی از افراد دچار مشکلات گوارشی میشوند، برخی از افراد دچار سردرد و سرگیجه و بدن درد میشوند، بعضیها افسردگی میگیرند و انگیزهشان را برای زندگی کردن از دست میدهند و… شما هم باید با بررسی کردن علائم جسمانی و روانیتان، ببینید که این موارد چگونه روی شما تاثیر میگذارد و با چه علائمی خودش را نشان میدهد. شاید فکر کنید که از پس این علائم و درمانشان به تنهایی برمیآیید اما این طرز تفکر اشتباه است و فقط به شما فشار بیشتری وارد میکند. هیچ کس نمیتواند از عهده همه چیز به تنهایی بر بیاید. برای درمان هر چیزی، متخصصانی هستند که آموزش دیدند به شما و افراد دیگر کمک کنند. کمک گرفتن از آنها نه تنها اشتباه و یا نشانه ضعف نیست، بلکه آگاهی شما را نشان میدهد که میدانید برای مراقبت کردن از خودتان در برابر این علائم باید کمک بگیرید و این قضیه را جدی بگیرید و نه اینکه پشت گوش بیندازید.
قبول کنید که کنترل همه چیز در دستان شما نیست
مرگ یک شخص، جدایی و بسیاری از اتفاقات دیگر، کاملا تحت کنترل شما نیست و عوامل زیادی در اتفاق افتادن آن دخیل هستند. پس بهتر است دید واقعبینانهای نسبت به قدرت خود در برابر اتفاقات مختلف داشته باشید و فکر نکنید که همه چیز را میتوانید تغییر دهید.
ماهیت زندگی را درک کنید
برخی اوقات آن قدر به زندگی و آدمها اعتماد میکنیم که از حقایق و واقعیتها دور میشویم. در چنین شرایطی، اگر حقایق اتفاق بیفتند، متوجه میشویم که چه چیزهایی را نادیده گرفتیم و حالا به دلیل همین انکارها، آسیب شدید دیدیم. به عنوان مثال اگر کاملا اعتماد داشته باشیم و فکر کنیم که مادرمان همیشه تا آخر عمر در کنارمان خواهد بود، اگر ناگهان اتفاقی بیفتد و مادر فوت کند، تازه با این حقیقت به صورت ناگهانی مواجه میشویم که هیچ کس عمر جاودانه ندارد و باید منتظر چنین روزی میبودیم چون دیر یا زود عمر هر انسانی تمام میشود، اما به دلیل انکار این حقیقت بزرگ، حالا با اتفاق افتادن آن ضربه شدیدی به ما وارد شده است و کنترل کردن خودمان و درمان آن بسیار سخت میشود. پس با آغوش باز، حقایق زندگی را بپذیرید و بدانید که یک سری از اتفاقات ممکن است اتفاق بیفتد یا اتفاق افتادن آن حتمی است، پس باید آمادهشان باشید و نه اینکه انکار کنید.
مدیتیشن و یوگا را امتحان کنید
مدیتیشن و یوگا، نوعی مراقبت از جسم و روح شما هستند و به شما کمک میکنند افکار و هیجانات منفی که در هوشیار یا ناهوشیارتان وجود دارند، تخلیه شده و آرام شوند. بعد از انجام مدیتیشن، احساس آرامش خواهید داشت و تمرکزتان نیز افزایش پیدا خواهد کرد و به شما کمک میکند روی زمان حال و آیندهتان بیشتر تمرکز کنید تا گذشته. البته تاثیر مدیتیشن را زمانی میبینید که چند هفته مرتب انجام دهید چون قطعا نتیجهبخش بودن هر کاری، به میزان زمانی بستگی دارد که برای آن کار صرف میکنید. هیچ کاری فقط با یک بار انجام دادن، نتیجهبخش نیست.
افکار و احساساتتان را بنویسید
برای تخلیه هیجاناتتان، افکار و احساساتتان را روی کاغذ بنویسید و درباره رویدادهایی که اتفاق افتاده است، فکر کنید. اگر رویداد بدی اتفاق میافتد، به جای اینکه مدتها کلنجار بروید و نتوانید آن را بپذیرید، بنویسید، دلیل اتفاق افتادن آن را نیز یادداشت کنید و فکر کنید که چقدر اتفاق افتادن یا نیفتادن آن تحت کنترل شما بوده است و چقدر میتوانستید از آن جلوگیری کنید؟ سعی کنید اتفاقات و اشتباهاتتان را در ذهنتان بزرگنمایی نکنید. اگر از کاه، کوه میسازید، از خودتان بپرسید که چقدر این اتفاق تاثیر منفی روی زندگیام گذاشته است و چقدر فاجعهبار بوده است؟ به عنوان مثال اگر به شریک عاطفیتان حرف بدی زدهاید چون عصبانی بودید، نباید خودتان را تنبیه و سرزنش کنید. منطقی فکر کنید که چقدر این اشتباهتان فاجعهبار بوده است؟ آیا راه بازگشتی وجود ندارد؟ آیا اگر معذرتخواهی کنید و جبران کنید، او قبول نخواهد کرد؟ آیا امکان نداشت او یا هر فرد دیگری که جای شما میبود، در شرایطی که عصبانی است، چنین واکنشی را نشان دهد؟ احتمالا با پرسیدن این سوالات از خودتان، به این نتیجه میرسید که این واکنش شما طبیعی بوده است چون بسیار عصبانی بودید و نتوانستید هیجاناتتان را کنترل کنید اما میتوانید الآن با عذرخواهی و جبران آن، از شریک عاطفیتان دلجویی کنید.
با افراد مثبتاندیش و منطقی معاشرت کنید
معاشرت کردن با افراد مثبتاندیش و منطقی، به روحیه شما کمک میکند و همچنین باعث میشود شما خودتان را تنها احساس نکنید و دچار افسردگی نشوید. این افراد به شما کمک میکنند روی زمان حال و آینده تمرکز کنید و در گذشته گیر نکنید.
خودتان را ببخشید
شما نمیتوانید عقل و منطق الآنتان را با عقل و منطق چند ماه یا چند سال پیش مقایسه کنید. شاید احساس کنید آن موقع اشتباهاتی را کردید که الآن آنها را انجام نمیدادید اما باید بدانید که آن زمان طبق عقل و منطق قبلیتان آن کارها را کردید و به نظرتان درست بودهاند. پس نباید بگویید که قبلا نباید این کار را میکردید چون هر انسانی در گذر زمان تغییر میکند و در هر زمان، طبق عقل و منطق آن زمان و آن شرایط تصمیمگیری میکند. خودتان را ببخشید و گذر کنید، سعی کنید از این به بعد برای کارهایی که میکنید درست تصمیم بگیرید.
با مشاور صحبت کنید
اگر هنوز به فکر گذشته هستید و نمیتوانید این نشخوارهای ذهنی را ترک کنید و به زمان حال برگردید، حتما با یک مشاور مشورت کنید و درباره اشتباهات و رویدادهایی که اذیت میکند، با او صحبت کنید. مشاوران همیار عشق در این زمینه میتوانند به شما کمک کنند که به حالِ خوب، بخشش خود و پذیرش برسید.
سخن پایانی
برخی از افراد در رویدادهای گذشتهشان گیر میافتند و نمیتوانند از فکر آن در بیایند. این موضوع، سلامت روانی و جسمانیشان را تحت تاثیر قرار میدهد و باعث مشکلاتی زیادی میشود، همچنین به آنها اجازه نمیدهد که به فرصتهای الآنشان رسیدگی کنند و آنها را بپذیرند. برای اینکه بتوانید خودتان را ببخشید و با گذشتهتان کنار بیایید، باید دید منطقی و درستی نسبت به رویدادها و اشتباهات گذشته داشته باشید. مواردی که اذیتتان میکند و هنوز در ذهن شما است را بررسی کنید و ببینید چقدر اشتباهات بزرگی بودهاند؟ یا شما در ذهنتان آنها را بزرگنمایی میکنید؟ چه درسی میتوانید از آنها بگیرید و چه کار باید بکنید که دیگر در آینده تکرار نشود؟ سعی کنید با افراد مثبتاندیش و منطقی معاشرت کنید تا آنها به شما کمک کنند به زمان حال برگردید و متمرکز شوید. از خودتان با ورزش کردن، مدیتیشن و… مراقبت کنید تا به خودتان عشق بورزید و خودتان را ببخشید. اگر راهکارهای این مقاله برایتان کافی نبود، حتما از مشاور کمک بگیرید تا ریشه این مشکلات بررسی شود و راهکارهای تخصصی به شما ارائه شود. در این زمینه، مشاوران همیار عشق میتوانند شما را یاری کنند.
پرسش و پاسخ کوتاه
چگونه میشه به گذشته فکر نکرد ، کل دارایی (ارث) خود را نابود کرده ام مثل ماشین خانه و… حالا که فقیر شدم😔😔😔😔😔😔