یکی از موارد مهمی که زن و شوهرها در آن ممکن است به اختلاف بخورند، مشکلات مربوط به مسائل مالی است. برخی تصور میکنند مشکلات مالی تنها محدود به عدم توانایی مالی در زندگی مشترک میشود در صورتی که همیشه اینطور نیست و گاهی زن و شوهرهایی که توان مالی معقولی نیز دارند بر سر یک سری موارد مالی به مشکل بر میخورنند. مواردی مثل شیوه مدیریت مالی، نحوه مشارکت مالی هر دو طرف، استفاده از امکانات مالی یکدیگر و … از این دست مشکلات هستند. در این مقاله میخواهیم یکی از این موارد مهم که طلاهای خانم است صحبت کنیم. آیا مالکیت کامل طلاهای خانم متعلق به اوست؟ آیا شوهر اجازه فروش آن را دارد؟ چطور باید بر سر نگه داری یا فروش آن توافق کرد؟ این مقاله مشکلات مربوط به این موضوع را بررسی میکند.
چه بحث هایی بر سر طلاهای همسر ممکن است به وجود بیاید؟
طلاهای عقد مال منه!
یکی از مهمترین بحثها بر سر طلاها این است که خانم معتقد است طلاهای او که کادو گرفته است یا همسرش تهیه کرده است متعلق به اوست و همسرش معتقد است این طلاها متعلق به هر دوی آنهاست. حتما خودتان میدانید این نظرات به تعداد افرادی که ازدواج میکنند متفاوت است اما واقعا کدام طرز تفکر صحیح است؟ واقعیت این است که این اختلاف نظرها مربوط به اختلافات فرهنگی است و ما نمیتوانیم بگوییم کدام فرهنگ غلط و کدام فرهنگ درست است! فرهنگ یک واقعیت است، درست و غلط ندارد آنچه مهم است این است که شما و همسرتان تفاهم فرهنگی داشته باشید! این موضوعی نیست که شما بعد از ازدواج به شیوه آزمون و خطا به آن پی ببرید و باید قبل از ازدواج در اینباره مطمئن شوید و تا جایی که میتوانید نسبت به فرهنگ و رسم و رسوم یکدیگر آگاهی پیدا کنید. برخی خانوادهها رسم دارند طلاهای روز عقد را که از طرف فامیل عروس و داماد هدیه داده میشوند به عروس بدهند، برخی خانوادهها متعقد هستند طلاهایی که فامیل عروس هدیه میآورند متعلق به عروس است و هدیههای فامیل داماد متعلق به داماد است، برخی دیگر نیز آنها را متعلق به خانوادهها میدانند که خرج عروسی و جهیزیه را تقبل کردهاند. در این تفاوتهای فرهنگی آنچه مهم است هم تیم بودن شما و همسرتان است! شما به دلیل تفاوت فرهنگی به دشمن یکدیگر تبدیل نخواهید شد! باید سعی کنید در درجه اول این اختلافات فرهنگی را برای یکدیگر توضیح دهید و در قدم بعدی سعی کنید یکدیگر را از این بابت درک کنید و در نهایت بتوانید مانند یک تیم دو نفره منافع هردویتان را در نظر بگیرید و یک تصمیم مشترک بگیرید.
اینها پسانداز خودمه
یکی از مواردی که در مورد طلاها زن و شوهر را دچار مشکل میکند این است که خانم قصد دارد این طلاها را به عنوان پس انداز شخصی خودش نگاه دارد. در این مورد باید دید همسر این خانم چه دلیلی برای فروختن طلا دارد؟ آیا به این پس انداز نیاز دارد یا تنها به دلیل کنترل گری بالا میخواهد این امکان را از خانمش بگیرد؟ اینکه دلیلی منطقی پشت این درخواست است یا یک لجاجت زن و شوهری عکس العمل شما را به این درخواست تغییر میدهید که در ادامه مقاله به آن پرداختهایم اما میل به پس انداز داشتن خانم یک امر طبیعی است. هر فردی در زندگی از نظر تکاملی میل به ایجاد امنیت مالی برای خودش دارد و این موضوع به خصوص برای خانمهای خانهدار که درآمدی ندارند بیشتر برجسته میشود، صحبتهای مریم از مراجعین ما را بخوانید تا بیشتر نسبت به این موضوع آگاه شوید:” مادر من خونه دار بود بابامم بنده خدا یه معلم ساده بود، مامانم خیلی با سختی برای من جهاز تهیه کرد، هربار یه پولی دستش میومد برای من خرید میکرد، بابام همیشه میگفت مادرت فرشته است، با خوب و بد من کم و زیاد من ساخته، خب منم الان یه دختر دارم دوست دارم برای روز مباداش یه پس انداز داشته باشم، من که خودم شاغل نیستم دلم میخواد این چند تیکه طلا رو برای دخترم بذارم کنار خیالم راحت باشه ولی همسرم میگه حالا کو تا روز مبادای دخترمون، آخه اتفاق که خبر نمیکنه به خدا حتی یه سرمای ساده هم میخوره لنگ هزینه بیمارستان و دکترشیم خب نباید تو این شرایط یه کم عاقلانهتر قدم برداریم؟!”. شاید با خواندن این حرفها حق را به مراجع ما و شاید حق را به همسرش بدهید اما موضوع حق نیست، موضوع این است که هر فردی با پس انداز داشتن احساس امنیت میکند، البته گاهی این تمایل برای پس انداز داشتن بیمارگونه است اما تا زمانی که منطقی و معقولانه است کسی نمیتواند او را متهم کند.
باید خونه مادرم باشه
برخی زن و شوهرها بر سر اینکه طلاهای خانم کجا باشد اختلاف دارند! شاید به نظرتان خندهدار باشد اما چنین چیزی واقعیت دارد. صحبتهای امید از مراجعین ما را در این زمینه بخوانید:” یه روز میخواستیم بریم مسافرت من به خانمم گفتم طلاها رو نذار دم دست باشه بده ببرم بذارم خونه مادرم یهو برگشت گفت طلاها اصلا خونه خودمون نیست خونه مادر خودمه، مکنخیلی شوکه شدم اولش فکر کردم چون میخوایم بریم مسافرت برده گذشاته اونجا ولی گفت از همون روز اول گذاشته اونجا! راستش خیلی به من برخورد خب من که چشمی به طلاهای همسرم ندارم ولی با این کار انگار من دزدم میخوام اونا رو بدزدم که برداشته برده گذاشته خونه مادرش میگه رسمه!”. موضوع این نیست که طلای شما و همسرتان کجا باشد موضوع این است که جایش امن باشد! راستش را بخواهید نه منزل مادر شما نه منزل مادر همسرتان و نه حتی منزل خودتان برای نگه داری طلا امن نیست! بهتر است برای ختم این قائله آن را به یک صندوق امانات در بانک بسپارید و وارد این بازیهای لجلجت گونه نشوید.
وظیفه مرد هست خرج خونه رو بده!
از لحاظ قانونی این وظیفه مرد است که خرج و مخارج خانه را بدهد اما این موضوع قرار است پتکی باشد بر سر شوهرتان؟ اگر شوهرتان با توجه به شرایط اقتصادی غیرقابل پیشبینی امروزه برای تهیه خرج و مخارج منزل به مشکل بخورد قرار است او را بابت این موضوع تحقیر کنید؟! اگر شما شاغل باشید یا پس اندازی داشته باشید قرار است تا ابد آن را برای آسایش خودتان نگاه دارید چون این وظیفه همسرتان است که همه چیز را بر عهده بگیرد؟ بله از لحاظ قانونی شوهر شما باید خرج و مخارج را بپردازد اما زندگی مشترک امروزه چیزی بسیار فراتر از دوران شکار و مراقبت از بچههاست! ایمروزه زن و مرد تنها برای بقای نسل کنار یکدیگر قرار نمیگیرند و قرار است کنار یکدیگر آرامش و امنیت عاطفی داشته باشند! صمیمیت بعد اساسی یک رابطه سالم است و لازمهاش این است شما یک تیم دو نفره باشید! نه همسرتان اجازه دارد املاک و اموال شما را به زرو از شما بگیرد نه شما میتوانید وقتی میتوانید به او کمک برسانید نظاره گر سختی کشیدنش باشید! اگر چنین مشکلات و دیدگاههایی در زندگی شما وجود دارد بهتر است قبل از هر اقدام دیگری آنها را ریشه یابی و برطرف کنید.
پول سرویس طلات رو من دادم!
برخی اختلافات بر سر طلاهای خانم این است که شوهرش معتقد است پول آن را او یا خانوادهاش پرداخت کردهاند. مکالمه بهزاد و شیوا از مراجعین ما را بخوانید:
بهزاد: من تو بدترین شرایط مالی عروسی گرفتم و خانم هم گیر داده بود همه چیز باید سرجاش باشه سرویس طلا هم میخواست با هزار قرض و بدبختی برای خانم سرویس خریدم الانم به پولش احتیاج دارم باید بده بفروشیمش.
شیوا: من با فروختنش مشکلی ندارم از لحنش هست که ناراحتم، به خدا میومد میگفت لازمه طلاهاتو بفروشیم من حرفی نداشتم، ولی اومد گفت اون طلاها که به زرو برات خریدم رو باید بدی جای قرضها! من خیلی دلم شسکت!
بهزاد: والا من بازی با کلمات رو بلد نیستم، طلا رو با قرض خریدم الانم باید بدم جای قرض این چیزا جدیه همه چیز که نمیشه ماه عسلی و رمانتیک باشه…
احتمالا با خواندن این متن متوجه شدید که چقدر آقا به راحتی و با لحن مناسب میتواند از همسرش خواهش کند به او در پرداخت قرضها کمک کند و خانم او نیز تنها یک احترام ساده طلب دارد. به راستی چرا خیلی از ما نمیتوانیم با لحن مناسب شریک زندگیمان را از خود نرنجانیم و کنار یکدیگر باشم نه در مقابل هم؟!
از خونه بابام آوردم!
برخی خانمها معتقد هستند باید بین آنچه قبل و بعد از ازدواج به دست میآورند تفاوت قائل شوند. البته نیازی به چنین تفکیکی نیست، داراییهای شما چه آنچه از قبل داشتید چه آنچه بعد از ازدواج به دست آوردید صد در صد متعلق به شماست و هیچ کس اجازه ندارد برای آن تصمیمی بگیرد اما چنین مرزی قائل شدن بین زندگی گذشته و ازدواجتان بین شما و همسرتان به اندازه همین تفکیک دوری میاندازد. شما میتوانید اموالتان را هر طور میخواهید خرج یا پس انداز کنید اما خودتان را دو تکه نکنید! شما با ازدواج شریک یکدیگر میشوید در غم و شادی، داشتن و نداشتن و … پس اگر میخواهید اموالتان را نگه دارید این موضوع را صادقانه بیان کنید اما با چنین جملاتی:” از خونه بابام آوردم”، “مگه تو پولشو دادی”، “اونا هیچ ربطی به تو نداره” و … تفرقه ایجاد نکنید.
درخواست فروش طلاها از جانب شوهر و عکس العملهای صحیح در برابر این برخوردها
درخواست به دلیل مشکلات مالی
گاهی همسر شما به دلایل منطقی و گاهی با دلایل غیر منطقی از شما تقاضا دارد طلاهایتان را بفروشید. درخواست کمک برای مشکلات مالی میتواند یک درخواست منطقی باشد. وقتی همسرتان همه تلاشش را برای فراهم کردن رفاه شما، رابطهتان و خانوادهتان بکند اما نیاز به کمک داشته باشد این شما هستید که اولین گزینه برای حمایت او خواهید بود! البته همیشه مرد خانه تلاش نمیکند و درخواست کمک مالیاش شبیه به سوء استفاده میشود. صحبتهای مینا از مراجعین ما را بخوانید:” من مشکلی ندارم طلاهامو برای زندگیم بفروشم طلا برای همین وقتاست وقتی شوهر من از صبح تا شب تو خونه میخوره و میخوابه، من میرم سرککار 6 هصر میام باید کارهای خونه هم بکنم، باور کنید حتی لباسی که از تنش در میاره و نمیندازه تو ماشین، همین طوری پرت میکنه وسط اتاق من باید جمع کنم بعد توقع داره طلا هم بفروشم، خب من یه دختر کوچولو دارم با چنین شوهر بی مسئولیتی نباید یه پس انداز داشته باشم؟ اونو بفروشم و بخوریمش و باز صبح تا شب بخوابه؟!”. پس توجه داشته باشید که درخواست کمک مالی میتواند منطقی یا غیر منطقی باشد.
عکسالعمل صحیح
برای عکس العمل صحیح در اینباره باید ابتدا مطمئن شوید درخواست او یک کمک مالی منطقی است یا خیر تا بتوانید عکس العمل صحیح را انتخاب کنید. اگر درخواست او غیر منطقی بود باید ریشه مشکل را بیابید. آیا همسرتان تنبل است؟ آیا ولخرج است؟ آیا مسئولیت پذیر نیست؟ و … هر کدام از این مشکلها باید جدی گرفته شود و به دنبال راهکارش باشید، در چنین شرایطی مساله اصلی فروش یا عدم فروش طلای شما نیست، موضوع اصلی این است که مشکلات همسرتان نیاز به حل شدن دارند و باید در این زمینه قاطع باشید و درگیر باج دهی عاطفی نشوید! اما اگر همسرتان درخواست منطقی دارد و باید از نظر مالی به او کمک برسد باید ببینید چرا حاضر نیستید به او کمک کنید؟ آیا این عدم تمایل برای کمک به او ناشی از یک سری خطاهای شناختی است؟ مثلا افکاری مثل اینها:”خرج و مخارج با مرده”، “پول نداشت نباید زن میگرفت”، “یه بار که کمکش کنم دیگه پرو میشه”. این افکار نه تنها در رابطه شما بلکه در تمام ابعاد زندگی شما اثر منفی خواهد گذاشت و باید برای مدیریتش قدم بردارید. از طرفی شاید در برابر این درخواست منطقی همسرتان شما هم دلیل منطقی برای نفروختن طلاهایتان داشته باشید. مثلا مرضیه یکی از مراجعین ما بود که چنین شرایطی داشت، حرفهایش را بخوانید:” شوهرم حق داره، شرایط اقتصادی خیلی بده من خودم دوست دارم کمکش کنم با جون و دل، ولی من میگم چون یک ماه دیگه ئاممون حاضر میشه فعلا برای فروش طلا دست نگه داریم، قیمتش خیلی متغیره شاید بتونیم نگه اش داریم بعدا بیشتر به دردمون خورد حالا اگه واممون جور نشد دیگه چارهای نیست و باید بفروشیم”. پس اینکه شما چه عکسالعملی نشان میدهید بستگی به سنجش منطقی بودن درخواتس همسرتان و خودتان دارد.
درخواست به دلیل لجاجت
متاسفانه برخی از زن و شوهرها فقط از روی لج و لج بازی با یکدیگر چنین درخواستهایی از هم دارند! این لج و لج بازی گاهی از روی کنترل گری و به کرسی نشاندن حرفها میآید و گاهی ریشه در یک نیاز حل نشده دارد که خودش را به این شکل نشان داده است! صحبتها فرهاد از مراجعین ما را بخوانید تا بیشتر نسبت به این موضوع آگاه شوید:” من به پول طلاهای زنم نیاز ندارم خودشم میدونه ولی بالاخره من باید بدونم حرفم چقدر برش داره یا نه؟ اصلا به خدا اگه میفروخت یا اوکی میداد که میفروشم خودم براش دوبرابرش رو میخریدم”. و اما صحبتهای همسر این آقا:” آخه وقتی من می دونم نیاز نداره و فقط میخواد حرف حرف اون باشه چرا باید گوش بدم؟ اومدیم فردا گفت سرتو ببر رو سینهات چون من میگم!”. همانطور که خواندید این لجاجتها گرچه کودکانه به نظر میرسند اما یکی از مشکلات جدی بین زن و شوهرهاست و اتفاقا تعداد مراجعین ما با چنین مشکلاتی زیاد است.
عکسالعمل صحیح
فرقی ندارد دلیل لج بازی و کنترل گری شما یا هسمرتان بر سر چه چیزی است هر دوی این موارد مشکلاتی جدی هستند که به هیچ وجه اجازه نمیدهند رابطه شما یک رابطه سالم باشد! اگر درگیر چنین چیزی هستید فعلا طلا و موارد این چنینی را کنار بگذارید، ریشه یابی و رفع این لجاجت بین شما واجب تر است! چرا که وقتی چنین چیزی بین شما وجود داشته باشد بعد از موضوع طلاها مشکلات دیگری پیش میآید و موارد دیگری برای لجاجت بینتان سر باز میکند!
درخواست به دلیل تفکرات اقتصادی
گاهی همسرتان تفکرات اقتصادی خاصی دارند که لزوما نه صحیح و نه غلط هستند! مثلا برخی معتقدند بهتر است به جای طلا دلار بخرند! برخی معتقدند راه درست نگه داری در بانک است برخی معتقدند باید طلا را فروخت و در بورس یا جای دیگر سرمایه گذاری کرد و … . این تفکرات اقتصادی لزوما به خاطر مخالفت با شما یا چشم داشتن به اموال شما نیست بلکه یک ایده است که دوست دارد با شما مطرحش کند و از آن استفاده کنید. کاری که شاید اگر شما هم جای او بودید انجام می دادید.
عکسالعمل صحیح
همانطور که گفتیم تفکر اقتصادی همسرتان لزوما درست نیست، خب گفتگو برای حل اخلاف نظرها را برای همین مواقع گذاشتهاند، اگر بهه تفکر او متعقد هستید میتوانید با سبک و سنگین کردن و مشورت چند فرد آگاه و متخصص راهی که پیشنهاد میکند و به نفع هردویتان است را بروید و اگر تفکرش را قبول ندارید میتوانید بالغانه با او گفتگو کنید و از او دعوت کنید باهم جوانب کار را بسنجید، برای مخالفت با او دلایل منطقی تان را باز کنید و سعی کنید یکدیگر را خوب بشنوید و بدون سوگیری تصمیمی بگیرید که به نفع هردویتان است.
پرسش و پاسخ کوتاه