انواع سبک تربیتی وجود دارد. برای تربیت کردن فرزند باید زن و شوهر با هم اتفاق نظر داشته باشند و از یک روش استفاده کنند و نه اینکه روشهای مختلف را به کار بگیرند. مثلا خانم فرزند را با مهربانی و بدون تنبیه کردن بزرگ میکند اما شوهر اعتقاد دارد که بچه باید تنبیه شود. این اختلاف باعث میشود در تربیت درست فرزند مشکلاتی پیش بیاید. در برخی از خانوادهها، حتی خانواده زن و مرد هم در این امر دخالت میکنند و سبکهای خودشان را اجرا میکنند. در این مقاله قصد داریم ابتدا در مورد سبکهای تربیتی فرزند صحبت کنیم، سپس به عوارض دخالت در تربیت بچه میپردازیم و در انتها راهکارهایی را توضیح میدهیم که به شما کمک کند با این دخالتها کنار بیایید و مقابله کنید.
انواع سبک تربیتی (سبکهای فرزندپروری)
4 نوع سبک تربیتی وجود دارد:
- سبک مستبدانه
- سبک سهلگیرانه
- سبک طردکننده
- سبک مقتدرانه
سبک مستبدانه
در این سبک فرزندپروری، پدر و مادر قوانین سختگیرانهای را در خانه میگذارند و بیشتر فرزند را کنترل میکنند تا اینکه بخواهند به او مهر، محبت، توجه و حمایت بدهند. اگر فرزند از این قوانین اطاعت نکند، ممکن است تنبیه شود و یا برخورد بدی با او شود یا طرد شود. اگر کودک اشتباه یا خطایی انجام دهد، به جای اینکه با او منطقی صحبت کنند و مشکل را حل کنند، او را تنبیه میکنند و مجبورش میکنند که اطاعت کند. گفتگوی منطقی با کودک در این نوع سبک فرزندپروری وجود ندارد و بیشتر مطیع بودن از آنچه که والدین میگویند مهم است. داشتن توقعات و انتظارات زیاد هم از ویژگیهای این سبک است و همچنین این که چرایی و علت هیچ قانونی برای کودک توضیح داده نمیشود بلکه از او انتظار دارند که کورکورانه و بدون دانستن علت، از قوانین پیروی کند. مثلا اگر پدر و مادر قانون تعیین میکنند که باید 8 شب هرطور شده بخوابی، اگر بچه علت آن را بپرسد، پدر و مادر پاسخ منطقی نمیدهند، بلکه احتمالا میگویند:«ما پدر و مادرت هستیم حق داریم بهت بگیم چیکار بکن و چیکار نکن. حق نداری کاری غیر از آنچه که گفتیم رو انجام بدی. همینه که هست!»
سبک سهلگیرانه
این سبک درواقع کاملا برخلاف سبک مستبدانه است. هرچقدر که در سبک قبلی کنترل و سختگیری وجود داشت، در این سبک سهلگیرانه اصلا وجود ندارد و آزادگذاری افراطی اتفاق میافتد. معمولا این والدین اجازه میدهند کودک هر چه که میخواهد انجام بدهد و دخالت بسیار کمی میکنند. زمانی دخالت میکنند که اتفاق بدی افتاده باشد یا کودک مشکل جدی داشته باشد. این والدین، اقتداری که یک والد باید داشته باشد را ندارند. بسیار بخشنده هستند و هرگز تنبیه نمیکنند. اگر هم مشکل جدی پیش آمده باشد و بخواهند کمی کودک را تنبیه کنند اما کودک شروع به گریه کردن کند یا اصرار کند که تنبیه انجام نشود، والد سهلانگار به سرعت تنبیه را لغو میکنند و کودک را میبخشند.
سبک طردکننده
والدین طردکننده قوانین خاصی را برای کودک خود وضع نمیکنند و انتظارات خاصی از او ندارند، در کارهایش هم دخالت نمیکنند اما برخلاف سبک قبلی، مهر و محبت هم ندارند و کودک را در زندگیاش هدایت نمیکنند. انتظار دارند کودک خودش بزرگ شود و کاری به کار او ندارند. درواقع هم از نظر مهر و محبت و حمایت و هم از نظر قانونگذاری، کودک خود را طرد کردند. والدین طردکننده وقت زیادی برای کودک نمیگذارند و برایشان مهم نیست که کودک چه نیازها و خواستههایی دارد. گاهی طرد کردن کودک به صورت ناخواسته و ناخودآگاه اتفاق میافتد. مثلا والدینی که خودشان با هم مشکل دارند، دچار طلاق عاطفی هستند، یا مشکلات روحی و روانی مثل افسردگی دارند و یا مشکلات رفتاری مثل اعتیاد دارند، مسلما نمیتوانند با کودک درست رفتار کنند و به اندازه کافی برایش وقت و انرژی بگذارند. این والدین خودشان دردمند و گرفتار هستند و نمیتوانند فرزندشان را به درستی تربیت کنند.
سبک مقتدرانه
این سبک بهترین و ایدهآلترین سبک فرزندپروری است. این والدین ارتباط خوبی با کودک خود برقرار میکنند. اگر با اشتباهی از سوی کودک مواجه شوند، قانون وضع میکنند و با کودک برخورد میکنند اما نه در حدی که کودک آسیب ببیند. این والدین اکثرا آگاه هستند که چگونه باید با کودک برخورد شود. به احساسات، نیازها و خواستههای کودک نیز بها میدهند. آنها به جای تنبیه کردن فرزند، سعی میکنند از توضیح دادن علت قانون، تشویق کردن او و بهره گرفتن از پاداش دادن به کودک استفاده کنند تا کودک کمتر آسیب ببیند، متوجه علت اهمیت اجرای قانون بشود و همچنین به درستی تربیت شود.
سبکهای تربیتی بر روی کودک چه تاثیری میگذارند؟
تاثیر سبک مستبدانه
این کودکان مدام ترس و اضطراب را تجربه میکنند چون به خاطر ترس از تنبیه شدن است که به قوانین عمل میکنند. اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند چون حس میکنند نظر آنها برای پدر و مادر مهم نیست و آنها کار خودشان را میکنند. کم کم پرخاشگر میشوند و نسبت به پدر و مادر کینه به دل میگیرند. ممکن است به دروغگویی و پنهانکاری رو بیاورند چون صادق بودن در این نوع خانواده باعث تنبیه شدن بیشتر میشود. مثلا وقتی کودک اشتباهی انجام داده است و قرار است تنبیه شود، برای جلوگیری از آن به دروغ میگوید که این اتفاق نیفتاده است یا تقصیر را به گردن دیگری میاندازد تا خودش نجات پیدا کند.
تاثیر سبک سهلگیرانه
این کودکان هم ممکن است عزت نفس کمی داشته باشند چون اقتدار و حمایت پدر و مادر را در زندگی خود نداشتهاند. آن قدر همیشه حق به آنها داده شده که ممکن است در کنترل هیجانات و رفتارها و درست ابراز کردن آنها مشکل داشته باشند.
تاثیر سبک طردکننده
این سبک تربیتی بیشتر از سایر سبکها آسیبزننده است. کودکی که در این سبک تربیتی بزرگ شده باشد، خودش را ضعیف، بیارزش و بدون عزت نفس میداند. این کودکان در بزرگسالی ممکن است دچار افسردگی و اختلال شخصیت اجتنابی شوند و از ارتباط برقرار کردن با دیگران دوری کنند چون میترسند مثل دوران کودکی، از طرف دیگر افراد نیز طرد و رها شوند. این سبک تربیتی در کودک میتواند طرحواره رهاشدگی را به وجود بیاورد.
تاثیر سبک مقتدرانه
کودکانی که در این سبک تربیتی بزرگ شده باشند، سلامت روانی و جسمانی زیادی دارند و کمتر دچار مشکلات میشوند. این کودکان با اعتماد به نفس، مستقل و مسئولیتپذیر هستند و میتوانند احساسات و هیجاناتشان را به درستی کنترل و بیان کنند. در زندگی موفق میشوند و شادی و سرزندگی بیشتری را دارند.
تاثیر تفاوت سبکهای تربیتی پدر و مادر در تربیت فرزند
اگر شما و همسرتان از سبک مقتدارانه پیروی کنید
در این صورت ممکن است بر وضع قوانین در خانه و یا نوع مجازات و یا پاداش کودک با هم به اختلاف بر بخورید.
اگر شما و همسرتان از سبک مقتدرانه و سهلانگارانه پیروی کنید
در این صورت ممکن است از لحاظ مهر و محبت کردن به کودک بسیار عالی عمل کنید اما در وضع قوانین دچار مشکل شوید چون فردی که از سبک مقتدرانه پیروی میکند میخواهد قوانین سالمی را وضع کند و فردی که از سبک سهلانگارانه پیروی میکند، به هیچ وجه نمیخواهد قانون تعیین کند و این نظر دچار مشکل میشوید.
اگر شما و همسرتان از سبک سهلانگارانه و طردکننده پیروی کنید
سبک طردکننده کمتر محبت و حمایت میکند و عموما افراد سرد و بیاحساسی هستند اما افراد سهلانگار در مهر و محبت کردن حتی افراط هم میکنند. این تفاوت میتواند بین والدین چالش ایجاد کند.
اگر شما و همسرتان از سبک مقتدرانه و طردکننده استفاده کنید
در این صورت فردی که از سبک مقتدرانه استفاده میکند، از اینکه همسرش خودش را درگیر تربیت فرزند نمیکند و همه بار تربیت فرزند روی دوشهای خودش است، خسته خواهد شد و ممکن است از لحاظ روحی و روانی دچار خستگی و افسردگی شود و در تربیت فرزند دچار مشکل شود.
با دخالتهای خانواده شوهر در تربیت فرزند چگونه برخورد کنیم؟
آنها نیت بدی ندارند
درک کنید که آنها هم نگران فرزندتان هستند و نیت بدی ندارند. آنها پدربزرگ و مادربزرگ هستند و دشمنتان نیستند. بنابراین نیاز نیست با آنها بجنگید، فقط کافی است سعی کنید با گفتگو این مشکل را حل کنید.
با آنها صحبت کنید
مهارتهای ارتباطی و حل مسئلهتان را افزایش دهید و سعی کنید با صحبت کردن با آنها، مشکل را حل کنید. اگر عقیده خاصی دارند و نظری در خصوص تربیت فرزندتان میدهند، اول به جای مخالفت کردن با آنها، دلیل نظرشان را بپرسید و بپرسید که به نظرشان اگر به این صورت پیش بروید، تربیت فرزندتان چگونه پیش خواهد رفت؟ و مزایای این کار از پیامدهایش بیشتر است؟ سعی کنید به آنها کمک کنید که حرفها و نظرات خودشان را بهتر ارزیابی کنند تا با هم به نتیجه خوبی برسید.
مدام دعوا نکنید
فرزندتان بیشتر اوقات پیش شما است و با تربیت شما بزرگ میشود. نیاز نیست به خاطر یک حرف و نظر دیگران زود از کوره در بروید. صبور و خونسرد باشید.
در کارهایی که دوست دارید دیگران را هم مشارکت بدهید
قطعا وقتی پدربزرگها و مادربزرگها نوهدار میشوند، آنها هم به شدت خوشحال میشوند و دوست دارند به شما کمک کنند و در کنار نوهشان وقت بگذرانند. پس به آنها اجازه بدهید در کارهایی که به تربیت فرزندتان مربوط نمیشود دخالت کنند و به شما کمک کنند. مثلا در خواباندن و یا حمام بردن یا غذا دادن به کودکتان میتوانید از آنها کمک بخواهید. اگر به آنها اجازه بدهید وقتی را که میخواهند با کودکتان بگذرانند و مشارکت کنند، دیگر آنها دخالت نمیکنند چون وقت کافی را گذراندن. پس برای کاهش دخالتها، آنها را در کارهای دیگر مشارکت بدهید.
نظر و عقیده آنها را بررسی کنید
به جای زود گارد گرفتن و مخالفت با آنها، نظر و عقیدهشان را بررسی کنید، شاید واقعا حرف درستی میزنند. میدانیم که به شما بر میخورد چون دوست ندارید هیچ کس در مورد کودکتان بد بگوید اما شاید واقعا انتقاد به جایی باشد. مثلا شاید واقعا کودکتان حرف زشتی زده است که مادر شوهرتان میگوید که فرزندتان بی ادب است. کمی بیشتر درباره نظرات آنها تحقیق و بررسی انجام دهید. این به شما کمک میکند که بهتر فرزندتان را تربیت کنید.
با خانواده شوهرتان به مشاور کودک و نوجوان مراجعه کنید
اگر خانواده شوهرتان هم شما را همراهی میکنند، به همراه آنها به مشاور کودک و نوجوان مراجعه کنید تا با هم در خصوص تربیت فرزندتان آموزش ببینید و اگر اختلافی در این زمینه وجود دارد، به کمک مشاور آن را حل کنید. میتوانید در این زمینه از مشاوران کودک و نوجوان همیار عشق کمک بگیرید.
سخن پایانی
تربیت فرزند فرایند بسیار مهمی است. گاهی پدربزرگها و مادربزرگها در این فرایند دخالت میکنند اما نیتشان خیر است چون آنها هم نوهشان را دوست دارند و میخواهند شما از تجربیاتشان استفاده کنید تا نوهشان را بهتر تربیت کنید. بنابراین نیاز نیست با آنها دعوا و بحث کنید، سعی کنید با خونسردی برخورد کنید و آنها را در کارهایی که به تربیت کردن ربطی ندارد مشارکت دهید تا آنها هم خوشحال شوند و دخالتهایشان کمتر شود. اگر موافقت میکنند، سعی کنید با هم به مشاور کودک و نوجوان مراجعه کنید و در تربیت فرزندتان از مشاور کمک بگیرید. در این مقاله همچنین درباره سبکهای مختلف تربیتی فرزند صحبت کردیم. میتوانید با مطالعه آنها مشخص کنید که سبک تربیتی شما، همسرتان و خانوادههایتان چیست و اگر باید اصلاح شود، سبکتان را اصلاح کنید تا فرزندتان را بهتر و سالمتر تربیت کنید. در این فرایند، میتوانید از مشاوران کودک و نوجوان همیار عشق کمک بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه