تربیت کردن فرزند، یکی از مراحل حساس زندگی زن و شوهر است چرا که مهم است که فرزندمان را چگونه تربیت میکنیم و از کدام سبکهای تربیتی استفاده میکنیم. سبکهای تربیتی متفاوتی وجود دارند که در علم روانشناسی تعریف شدهاند اما این سبکها همه آنها مناسب نیستند و آسیبزننده هستند. یک سبک تربیتی عالی و خوب وجود دارد که آن هم سبک مقتدرانه است. در این مقاله قصد داریم این سبکهای تربیتی را توضیح بدهیم و کمکتان کنیم که بتوانید فرزندتان را به خوبی تربیت کنید تا سلامتی بالایی داشته باشد و آینده خوبی بتواند برای خودش رقم بزند.
انواع سبکهای تربیتی
والدین آسانگیر
این دسته از والدین معمولا از بچههایشان تقاضای کمی دارند و اجازه میدهند آنها تصمیم بگیرند و کارهایشان را انجام بدهند. همانطور که از اسم این سبک تربیتی میتوانید متوجه شوید، این افراد آسانگیر و سهلانگار هستند. قوانینی برای بچههایشان تعیین نمیکنند یا اگر قانون خاصی در خانه داشته باشند، به ندرت آن را اجرا میکنند. معمولا برای شاد نگه داشتن فرزندانشان هر کاری حاضر هستند انجام بدهند حتی اگر هزینه زیادی برایشان داشته باشد. این نوع والدین بیشتر دوست بچهها هستند تا والدینشان. آنها سعی میکنند از درگیر شدن و دعوا کردن از فرزندانشان اجتناب کنند. وقتی کمترین نشانههایی از ناراحتی بچههایشان را ببینند، حاضر هستند هر کاری بکنند که آنها ناراحت نباشند. معمولا به همه یا اکثر درخواستهای بچههایشان جواب مثبت میدهند و به آنها عمل میکنند. این دسته از والدین به فرزندانشان اجازه میدهند هر کاری که میخواهند بکنند و هیچ راهنمایی خاصی به آنها نمیکنند. افرادی که با این سبک تربیتی بزرگ میشوند، اغلب دچار طرحوارههایی مثل استحقاق میشوند و در معرض خطر ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته نیز هستند.
والدین مقتدر
این والدین انتظاراتی را از فرزندانشان دارند که انتظارات و قوانین روشن، واضح و منطقی هستند. در حالی که انعطافپذیر هم هستند و اهل زورگویی یا محدود کردن فرزندانشان نیستند. این دسته از والدین اهل ارتباط برقرار کردن به صورت سازنده با فرزندانشان هستند. آنها به حرفها، افکار و احساسات فرزندشان گوش میدهند و آنها باارزش میدانند و آنها را در نظر میگیرند. آنها به بچهها گاهی اجازه میدهند که شکست بخورند تا طعم شکست و چالش را در زندگیشان بچشند. البته از این شکستها برای درس دادن به فرزندانشان و تربیت آنها استفاده میکنند و نه برای تضعیف روحیه آنها. والدین مقتدر اغلب با نیازهای فرزندشان خودشان را هماهنگ میکنند. در شرایط نیاز به کودکان نه میگویند و به همه خواستههایشان به هر قیمتی تن نمیدهند. آنها منطق را به فرزندشان آموزش میدهند و صادقانه صحبت میکنند. این بچهها سالم بزرگ میشوند و میتوانند خودشان در شرایط مختلف منطقی فکر کرده و عمل کنند. این افراد دید درستی از زندگی و موفقیت دارند و همچنین میتوانند ارتباطات اجتماعی خوب و سالمی را با دیگران برقرار کنند. این سبک فرزندپروری، بهترین و سالمترین سبک است.
والدین طردکننده
این والدین نسبت به بچهها بی تفاوت هستند و اجازه میدهند خودشان از خودشان مراقبت کنند. تقاضاهای بسیار کمی از آنها دارند. راهنمایی کمی به بچههایشان میکنند و کمتر به آنها توجه میکنند. گاهی این موضوع به دلیل بی تفاوتی نیست بلکه به این دلیل است که چون والدین خودشان درگیر مشکلات و مشغلههای خودشان هستند، دیگر وقت نمیکنند به بچهها برسند و انرژی کافی برای بزرگ کردن آنها را ندارند بنابراین رهایشان میکنند تا هرطور که میخواهند بزرگ شوند! آنها ارتباط محدود و کمی با بچههایشان دارند و شاید در طول روز کمترین میزان صحبت را با آنها داشته باشند. افرادی که در این نوع سبک فرزندپروری بزرگ شدهاند اغلب دارای طرحوارههایی مثل رهاشدگی و محرومیت هیجانی هستند.
والدین مستبد
قوانین سختگیرانه و افراطی برای فرزندان تعیین میکنند بدون آن که به نیازهای فرزندان توجه کرده باشند و مطمئن شوند که این قوانین درست و منطقی هستند. انتظارات و توقعات زیادی از بچهها دارند. وقتی فرزندان میپرسند دلیل اینکه از قانون در خانه گذاشته شده است چیست، اغلب این والدین میگویند:«چون من مادر/پدرت هستم و من میگم که باید این کار رو بکنی! چرا نداره!» این والدین روی نظم فرزندان زیاد تاکید میکنند. چنین خانههایی مثل پادگان است! همچنین این والدین کنترل کامل و سختگیرانهای روی همه جوانب زندگی فرزندشان دارند و آنها را محدود هم میکنند. این رفتارها منجر به ایجاد شدن طرحواره معیارهای سختگیرانه در فرزند میشود. همچنین خطر ابتلا به افسردگی و اضطراب شدید را هم افزایش میدهد. این بچهها معمولا به دنبال کسب آزادی و هویت مستقل خود از راههای اشتباه میروند چون راه درست به آنها آموزش داده نشده است یعنی روی به پنهانکاری و دروغگویی میآورند تا به استقلال برسند و آنچه که میخواهند را انجام بدهند. همچنین عزت نفس در این افراد نابود شده است و باعث میشود هرگز از خود راضی نباشند و احساس نقص داشته باشند. این سبک تربیتی علاوه بر طرحواره معیارهای سختگیرانه، ممکن است طرحواره نقص و شرم و شکست را نیز در کودک ایجاد کند.
چطور فرزندم را به درستی تربیت کنم؟
با هم تفریح کنید
باید در طول روز وقتی را اختصاص دهید و با بچهها تفریح و بازی کنید. روانشناسان میگویند زمانی بچهها احترام و عشق را یاد میگیرند که با آنها همین گونه رفتار شود. شما کجا میتوانید زیاد احترام و عشق را نشان بدهید؟ در حین بازی و تفریح کردن. پس هم نوعی سرگرمی به حساب میآید و هم نوعی آموزش.
الگوی قوی برای او باشید
کودکان تا یک سنی، از اطرافیانشان به شدت الگوبرداری میکنند. از رفتار و گفتار شما الگوبرداری میکنند و خودشان هم در آینده انجام خواهند داد. پس بهتر است الگوی خوب و قوی برای او باشید. اگر میخواهید یک سری موارد را به او آموزش بدهید مثل صداقت، نظم، اعتماد به نفس و… خودتان هم باید همان گونه رفتار کنید و باید همان ویژگیها را داشته باشید تا بتوانید به او آموزش بدهید. بنابراین اگر خلائی در شما وجود دارد و یا نمیتوانید یک سری موارد را کنترل کنید تا بتوانید الگوی خوبی برای فرزندتان باشید، بهتر است از مشاور کمک بگیرید و روی خودتان عمیقا کار کنید تا بتوانید الگوی سالم و خوبی برای فرزندتان باشید.
تشویقش کنید که قدردانی و تشکر کند
قدردان بودن را از دوران کودکی به فرزندتان آموزش بدهید. وقتی چیزی به او میدهید، به او یاد بدهید که تشکر کند. از روشهای مختلف این را آموزش بدهید. اگر میتواند صحبت کند، میتوانید واژههایی مثل «ممنونم» یا «متشکرم» را به او یاد بدهید اما اگر هنوز نمیتواند صحبت کند، میتوانید به او آموزش بدهید که شما را ببوسد یا بغل کند به عنوان تشکر کردن.
داستانهای خوب برای او بخوانید
کودکان از داستانهایی که میخوانید هم الگوبرداری میکنند. پس داستانهای خوب و سالم بخوانید و نه داستانهای خشن یا داستانهایی که مناسب سنش نیستند. این کار باعث میشود طرز تفکرش و ذهنش آسیب ببیند و همچنین ترسهای زیادی در او ایجاد خواهد شد.
کمک کردن را به او آموزش بدهید
او را در کارهای خانه مشارکت بدهید. میدانیم که او نمیتواند مثل یک فرد بزرگسال کار کند یا حتی ممکن است خرابکاری کند اما اشکالی ندارد. یک سری کارهایی که میتواند انجام بدهد را به او بسپارید. حتی اگر خرابکاری کرد یا از دستش افتاد، به شدت عصبانی نشوید. به او کمک کنید زمین را پاک کند و به کارش ادامه بدهد. شکست خوردن و دوباره بلند شدن و ادامه دادن را به او آموزش بدهید. کاری نکنید که بعد از شکست تسلیم شود!
آموزشهای جنسی فراموش نشود
کودکان هم باید درباره مسائل جنسی تا حدودی اطلاعات داشته باشند تا آگاه باشند و خطری آنها را تهدید نکند. درباره این موضوع آموزش ببینید تا بدانید تا چه حد باید با کودکتان صحبت کنید و او را از این مسائل آگاه کنید.
همدلی را در او تقویت کنید
برای اینکه همدلی را در فرزندتان تقویت کنید و کمکش کنید بیشتر دیگران را درک کند و با درک و شعور بالا باشد، از او بخواهید درباره احساساتش هر روز صحبت کند. طوری رفتار کنید که بداند به احساساتش اهمیت میدهید و برایتان مهم است که او چه احساسی دارد. اگر احساس بدی دارد میتوانید به او کمک کنید که حالش بهتر شود و بدانید چه چیزی او را اذیت میکند. این روش به او یاد میدهد که باید به احساسات خودش و دیگران اهمیت بدهد و باید بدون خجالت کشیدن درباره احساساتش صحبت کند و اگر فردی احساسات بدی دارد، باید به او کمک کند حالش بهتر شود.
به او آموزش بدهید به دیگران حس خوب بدهد
با کودکتان صحبت کنید و بگویید که زورگویی، لجبازی، قهر کردن و یا قلدری کردن اشتباه است و به دیگران آسیب میزند. به او آموزش بدهید که با دیگران رفتار مناسب و خوب داشته باشد و به دیگران حس خوب بدهد. این موضوع بسیار مهم است.
به او پاداش بدهید
وقتی کار خوبی کرد و یا چیزی که آموزش دادید را به آن عمل کرد، گاهی و نه همیشه به او پاداش بدهید تا لذت ببرد و آن رفتار خوب در او نهادینه شود. مثلا وقتی کار خوبی کرد گاهی برایش اسباب بازی مورد علاقهاش را بخرید یا کلامی به او محبت بیشتری بکنید و بگویید که این حد از مهربانی برای پاداش برای آن رفتار خوبش است.
از مشاور کمک بگیرید
اگر کودکتان مشکلات رفتاری یا احساسی دارد و یا در تربیت او دچار مشکل شدید یا سوالاتی در این زمینه دارید، میتوانید در این زمینهها از مشاوران کودک و نوجوان همیار عشق کمک بگیرید. تربیت فرزند موضوع جدی است پس درباره آن آموزش زیادی ببینید تا موفق عمل کنید.
سوالات متداول
-
با بچههای بی تربیت چطور رفتار کنیم؟
- مقاوم باشید
- واکنش افراطی نشان ندهید
- با او صحبت کنید و بگویید رفتارش چه تاثیری روی دیگران میگذارد
- رفتار درست را به او آموزش بدهید و اگر به آن عمل کرد، جایزه به او بدهید
- از تحقیر کردن یا سرکوفت زدن به او خودداری کنید
-
کدام رفتار والدین به کودک بیشترین آسیب را میزند؟
اینکه بعد از یک حرف یا رفتار اشتباه دیگر اصلا با کودکتان حرف نزنید و کاری برایش انجام ندهید و توجه نکنید و این شرایط را تا مدت طولانی حفظ کنید، شدیدترین آسیب به او وارد خواهد شد.
-
با بچه حرف گوش نکن چطور رفتار کنیم؟
ابتدا با او به آرامی صحبت کنید و بدانید مشکلش چیست که به شما گوش نمیدهد. سپس سعی کنید با او صحبت کنید و توضیح بدهید که اصلا به حرفهایتان گوش ندهد، چه پیامدهایی ممکن است به دنبال داشته باشد. از او بخواهید که با شما همکاری کند و حرف بزند تا مشکلاتش را با هم حل کنید.
-
آیا داد زدن بر سر بچه میتواند باعث اضطراب او شود؟
بله داد زدن مداوم و تکرارشونده مخصوصا اگر به همراه توهین و تحقیر کلامی باشد در درازمدت میتواند باعث اضطراب در فرزند شود و همچنین عزت نفس او را نابود میکند. به علاوه از آنجایی که فرزندان از رفتارهایتان الگوبرداری میکنند، ممکن است در نتیجه رفتار پرخاشگرانه شما، او هم از شما یاد بگیرد و پرخاشگر شود.
-
بعد از اینکه بر سر بچهام داد زدم، چطور رابطهمون رو ترمیم کنم؟
- با هم کار سرگرمکننده و تفریحی انجام بدهید
- عذرخواهی کنید
- بپرسید که چه حسی نسبت به رفتار شما داشته است؟
-
وقتی فرزندتان شما را عصبانی کند چطور باید خودتان را آرام نگه دارید؟
- نفس بکشید و به خودتان آرامش بدهید
- تصوراتی آرامشبخش در ذهنتان تکرار کنید که کمک میکند آرام شوید
- مکث کنید و بحث را ادامه ندهید. وقتی هم شما و هم کودکتان آرام شدید، بعد دوباره با هم صحبت کنید
- ورزش کنید و مدیتیشن انجام بدهید
-
ضربه زدن به دست کودک مجاز است؟
بعد از 10 ماهگی بله اما فقط در شرایطی که او رفتار خطرناکی را انجام میدهد و ممکن است به خودش آسیب بزند. در غیر این صورت نباید به هیچ عنوان از تنبیههای بدنی استفاده کنید.
-
با بچه سخت و دشوار چطور رفتار کنم؟
- مقاوم باشید
- سعی کنید با او درباره رفتارهایش صحبت کنید
- مهارتهای ارتباطی را به او آموزش بدهید
- کارتونهای آموزنده بگذارید ببیند
- قصههای آموزنده بخوانید تا یاد بگیرد
- برای رفتارهای خوبش به او جایزه بدهید
- هرگز خشم شدید یا تنبیه از خود نشان ندهید
- توهین کلامی به او نکنید
-
نشانههای مشکلات رفتاری در بچهها کداماند؟
- عصبانیت شدید و پرخاشگری
- سرزنش کردن دیگران
- امتناع از پیروی کردن از قوانین و مقررات خانواده
- بحث کردن مداوم با والدین
-
سختترین دوران تربیت فرزند در چند سالگی او است؟
معمولا از 12 تا 14 سالگی بسیار سخت از تربیت کردن فرزند چون فرد نوجوان است و در بحرانهای مختلفی درگیر است. درک کردن و ارتباط برقرار کردن با فرزند در این سن دشوارتر از سایر سنین است.
سخن پایانی
تربیت فرزند بسیار حساس و مهم است بنابراین لازم است که دقت کنید و درباره آن آموزش ببینید تا ناخواسته به فرزندتان آسیب نزنید چون این آسیبها به شما و به آینده خود بازخواهد گشت و بی تاثیر نخواهد بود. در این مقاله انواع سبکهای فرزندپروری را توضیح دادیم و گفتیم که سبک مقتدرانه بهترین و سالمترین آنها است. میتوانید یاد بگیرید و آن را اجرا کنید. اگر در این زمینه سوال یا مشکلی داشتید میتوانید با مشاوران کودک و نوجوان همیار عشق درباره این موضوع مشورت کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه