وقتی فردی عزیزی را از دست میدهد، روح و روان، احساسات و تمام زندگیاش تحت تاثیر این اتفاق تلخ قرار میگیرد. برخی از افراد آن قدر بهم میریزند که ممکن است شغل، تحصیل و یا ارتباطاتشان را رها کنند و افسرده و بیانگیزه شوند اما چگونه میتوان به این افراد سوگوار کمک کرد؟ خود این افراد برای خودشان چه کارهایی باید انجام بدهند؟ در این مقاله درباره این موضوعات توضیح میدهیم.
مراحل دوران سوگواری بعد از فوت یک عزیز
دوران سوگواری، 5 مرحله دارد که در ادامه مقاله هر کدام از این مراحل را توضیح میدهیم.
مرحله انکار
اولین مرحله از دوران سوگواری، مرحله انکار است. انکار، یک نوع مکانیسم دفاعی رایج در انسانها است. در واکنش فوری بعد از فوت یک شخص عزیز، افراد شروع به انکار کردن این واقعیت میکنند. مثلا ممکن است با خود فکر کنند که در حال خیالپردازی هستند و در واقعیت چنین اتفاقی نیفتاده است، ممکن است فکر کند که اشتباهی رخ داده است و این چیزی که میشنود واقعیت نیست، ممکن است فرد فکر کند که آن شخص فوت نکرده است و به زودی برمیگردد و… در این شرایط احتمالا شما حس خواهید کرد که انگار زندگیتان تمام شده و دیگر نمیتوانید ادامه بدهید. انگار بیحس شدهاید. چرا این مرحله وجود دارد و چه کمکی به فرد میکند؟ این مرحله باعث میشود که به صورت موقتی در یک بیحسی و حس ناباوری بمانید و فورا متوجه درد و رنجی که به شما تحمیل شده است نشوید. سپس وقتی آمادگیاش را پیدا کردید، کم کم احساسات و افکار بعدی ظاهر خواهند شد و دوران سوگواری ادامه پیدا خواهد کرد. اگر ذهن بخواهد بسیار سریع با چیزی که واقعا اتفاق افتاده است مواجه شود، بسیار زیاد آسیب میبیند، اما اگر کم کم پی به حقیقت ببرد، میتواند راحتتر با آن کنار بیاید.
مرحله خشم
گاهی اوقات درد و غم، اشکال دیگری به خود میگیرد، مثل خشم. بعد از فوت یک عزیز، فرد در مرحله دوم وارد مرحله خشم میشود. فرد ممکن است از اجسام یا اشیاء بیجان و یا آدمهای اطرافش هم خشمگین شود و رفتارهای پرخاشگرانه انجام دهد. برخی از افراد در این مرحله وقتی میبینند خشمگین هستند، ممکن است خشمشان را انکار کنند و از آن فرار کنند چون خشم در برخی از فرهنگها و اجتماعات، احساس پذیرفتهای نیست و ترسناک است. اما برخی از افراد هم با خشمشان مقابله میکنند و با آن مواجه میشوند. برخی از افراد حتی از فردی که فوت کرده است نیز خشم و کینه به دل میگیرند چون با خودشان فکر میکنند که این فرد نباید آنها را ترک میکرد و چرا این کار را با آنها کرده است. در این مرحله علاوه بر احساس خشم، احساسات و هیجاناتی مثل اضطراب، بیحوصلگی و بیانگیزگی و… را نیز ممکن است تجربه کنید.
مرحله چانه زنی با خود
چانه زنی در این مرحله به فرد کمک میکند که کمی امیدوارتر شود. ممکن است فرد فکر کند که اگر دوباره زندگیاش به زمان گذشته برگردد، حاضر است همه کار بکند و همه چیز را فدا کند تا آن فردی که فوت کرده است را حفظ کند. فرد با خود فکر میکند:«اگه من در کنارش بودم میتونستم کاری کنم که زنده بمونه» یا «اگه اون دکتر این دارو رو تجویز نمیکرد، این اتفاق نمیفتاد» و… درواقع افکار یک فرد در این مرحله با هزاران «اما» و «اگر» خودش را نشان میدهد. احساس گناه هم یکی از احساساتی است که در این مرحله ممکن است به سراغ فرد بیاید. یعنی فرد بابت کارهایی که نکرده است یا نتوانسته انجام بدهد، احساس گناه و عذاب وجدان پیدا میکند.
مرحله افسردگی
در این مرحله فرد احساس غم و افسردگی شدید را پیدا میکند. در این مرحله افسردگی یک مشکل روانی نیست، بلکه یک پاسخ طبیعی به غم و اندوه و درد است. علائم این مرحله از دوران سوگواری عبارتاند از:
- خستگی
- آسیبپذیری
- گیج و پریشان بودن
- ناامیدی
- بیاشتهایی
- بیانگیزه بودن در هنگام بیدار شدن در صبح
- لذت نبردن از کارهایی که قبلا برای فرد لذتبخش بوده است
همه این علائم موقتی است و جزئی از مراحل سوگواری است. هرچقدر هم که این مرحله طاقتفرسا باشد، اما بخشی ضروری از دوران سوگواری است.
مرحله پذیرش
رسیدن به پذیرش لزوما به این معنا نیست که فرد دیگر به آنچه که اتفاق افتاده است فکر نمیکند یا کاملا با آن کنار آمده است، چون با مرگ یک عزیز نمیتوان به این سادگیها کنار آمد و ممکن است فرد تا آخر عمر نیز برای این موضوع دلشکسته و غمگین باشد و دلتنگ عزیز از دست رفته خود باشد، اما مرحله پذیرش به فرد کمک میکند به آرامش برسد و بتواند راحتتر با این موضوع کنار بیاید. در این مرحله فرد دیگر هیچ خشمی نسبت به دوستان و یا خانواده خود ندارد و میتواند راحتتر با آنها وقت بگذراند، اما ممکن است گاهی اوقات بخواهد تنها باشد. گاهی فرد به پذیرش میرسد و آرام میشود اما بعد از مدتی دوباره به مراحل قبلی سوگواری برمیگردد. این مورد هم طبیعی است. با گذر زمان فرد این مهارت را پیدا میکند که به مدت طولانیتری در مرحله پذیرش بماند.
مراحل دیگر دوران سوگواری که احتمال دارد اتفاق بیفتد
شوکه شدن
وقتی فرد خبر فوت عزیزش را میشنود، شوکه میشود، انگار بیحس و فلج میشود و نمیتواند این موضوع را بپذیرد. بعد از شوکه شدن فرد وارد مرحله انکار میشود.
آزمودن تاثیری که این اتفاق بر روی زندگی داشته است
در این مرحله فرد شروع میکند به آزمودن اینکه این اتفاق چه تاثیری روی زندگیاش داشته است. درواقع در این مرحله عمیقا حس میکند که وقتی آن فرد در زندگیاش نیست، چه چیزهایی کم دارد.
باورهای اشتباه رایج درباره دوران سوگواری
«دارم راه رو اشتباه میرم»
فرد شروع میکند به مقایسه کردن خودش با آدمهای دیگری که در شرایط او هستند. فکر میکند که آنها مراحل را با سرعت بیشتری طی میکنند یا برخی از مراحل را نمیگذرانند اما چون خودش سختی میکشد و همه مراحل را میگذراند، فکر میکند که دارد راه را اشتباه میرود. این طرز تفکر منفی، فرد را بیشتر غمگین و افسرده میکند.
«من نباید این احساس را داشته باشم»
مراحل سوگواری برای همه افراد یکسان نیست. ممکن است شما مرحله افسردگی را طولانیتر یا کوتاهتر از یک فرد دیگر طی کنید. این طبیعی است. قرار نیست همه افراد به یک شکل و در مدت زمان خاصی این مراحل را طی کنند. پس هر احساسی که دارید، طبیعی است و نباید از خودتان عیبجویی کنید.
«باید ابتدا مرحله اول را طی میکردم»
درست است که در این مقاله ترتیب برای مراحل سوگواری آوردیم اما دلیل نمیشود که همه افراد به همین ترتیب این مراحل را طی کنند.
«نباید اینقدر طول بکشه»
همانطور که توضیح دادیم هر فردی به شکل منحصر به فرد مراحل سوگواری خود را طی میکند. نمیتوان زمان خاصی تعیین کرد و گفت مثلا تا 6 ماه باید همه مراحل گذرانده شود و تمام شود. شرایط هر فرد با فرد دیگر کاملا فرق میکند. پس فکر نکنید که دوران سوگواری شما زیاد طول کشیده است. اما اگر احساس میکنید به جای اینکه به مرور بهتر شوید، به سمت بدتر شدن و شدیدتر شدن مراحل دوران سوگواری پیش میروید، به جای اینکه نگران شوید و فکر کنید بیمار شدهاید یا مشکلی برایتان پیش آمده است، حتما از کمک حرفهای مشاور استفاده کنید. میتوانید در این زمینه از مشاوران همیار عشق کمک بگیرید.
«افسرده شدم»
افسردگی یک از مراحل طبیعی دوران سوگواری است و نیازی نیست نگران شوید اما اگر مدت طولانی است که افسرده هستید و به مرور زمان شدیدتر میشود، حتما با یک مشاور درباره این موضوع صحبت کنید.
چه زمانی از مشاور کمک بگیرم؟
- وقتی که باید به مدرسه یا محل کارتان برگردید اما اصلا حوصله و انگیزه ندارید و کارهایتان را به سختی انجام میدهید.
- تمرکزی برای انجام دادن کارهایتان ندارید.
- شما تنها یا اصلیترین سرپرست یک فرد هستید که باید از او مراقبت کنید، مثل سالمندان یا کودکان.
- ناراحتی یا درد جسمانی را تجربه میکنید.
- شما دیگر غذا نمیخورید یا داروهایتان را مصرف نمیکنید چون معتقد هستید که زندگیتان دیگر تمام شده است و فایدهای ندارد.
- به جای اینکه به مرور زمان احساساتتان کاهش پیدا کند، شدیدتر میشود.
- قصد دارید به خودتان یا به دیگران آسیب بزنید.
چگونه به کسی که در دوران سوگواری است کمک کنیم؟
به حرفهایش گوش بدهید
بسیار مهم است که در کنار فرد سوگوار باشید و به حرفهایش گوش بدهید. شاید او خودش را سرزنش کنید یا حرفهای غیرمنطقی بزند اما مهم نیست. نباید با او بحث کنید یا سعی کنید با عقل و منطق پیش بروید. او در این شرایط نمیتواند منطقی فکر کند یا حرف بزند. پس به او حق بدهید و درکش کنید. فقط گوش کنید، کافی است و نشان بدهید که احساساتش را میفهمید. با او زیاد مخالفت نکنید. اگر او نمیخواهد با شما صحبت کنید، مهم است که این موضوع را بپذیرید و از او فاصله بگیرید و فرصت بدهید تا زمانی که خودش بخواهد و راحت باشد که با شما صحبت کند.
جویای احوال او باشید
حتی اگر او نمیخواهد با شما صحبت کند، گاهی به او پیام بدهید یا تماس بگیرید و جویای حال او شوید. با انجام این کار به او نشان میدهید که او برایتان مهم است.
به دنبال راهکارهای عملی برای کمک کردن به او در این شرایط باشید
اگر او نیاز به کمک دارد، سعی کنید در حد توانتان کمک کنید. مثلا اگر حوصله غذا درست کردن را ندارد، برایش غذا تهیه کنید و ببرید یا به او در انجام دادن کارهای خانه کمک کنید و…
پیشنهاد بدهید از کمک حرفهای استفاده کند
اگر او حال بسیار بدی دارد و نیاز به کمک حرفهای دارد، جستجو کنید و بهترین روانشناس در این زمینه را به او معرفی کنید. این بهترین و موثرترین کمکی است که میتوانید برایش انجام بدهید.
به او فرصت بدهید
اگر او شریک عاطفیتان است و به خاطر خشمی که دارد، شما را بلاک کرده است یا میخواهد دائما تنها باشد، به او فرصت بدهید. نشان بدهید که درکش میکنید و انتظار نداشته باشید که او در رابطهتان مثل همیشه رفتار کند. زمانی که خودش خواست و آمادگیاش را داشت در کنارش باشید و به حرفهایش گوش بدهید.
سخن پایانی
دوران سوگواری، یکی از سختترین و دردناکترین دوران زندگی هر انسانی است. هر کسی دست کم یک بار این دوران و مراحل را تجربه کرده است. اما اینطور نیست که بگوییم نمیتوان از این سختی عبور کرد. فقط به تلاش خود فرد و همچنین حمایت اطرافیان فرد نیاز است. در این مقاله درباره 5 مراحله دوران سوگواری صحبت کردیم و سپس راهکارهایی را ارائه دادیم که بتوانید در این دوران در کنار عزیزانتان باشید و به آنها کمک کنید. اگر شریک عاطفیتان شخص عزیزی را از دست داده است و رابطهتان سرد شده است، به او فرصت بدهید تا آرام شود و تغییراتی که در زندگیاش اتفاق افتاده است را بپذیرد، سپس هر موقع که آمادگیاش را داشت در کنارش باشید و از او حمایت کنید. اگر نیاز به راهنمایی بیشتری داشتید تا بدانید چگونه باید در این شرایط با شریک عاطفیتان برخورد کنید، میتوانید از زوج درمانگران همیار عشق کمک بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه