ازدواج تنها پیوند شما و همسرتان نیست. با ازدواج دو خانواده با یکدیگر وصلت میکنند و نمیتوانید وجود آنها را در ازدواجتان نادیده بگیرید و تصور کنید اگر شما و همسرتان با یکدیگر تفاهم داشته باشید کافیست! اختلافات فرهنگی، شخصیتی، طبقاتی و اجتماعی خانوادههای دو زوج میتواند همراه با چالش باشد و این شما و همسرتان هستید که باید با آگاهی و مهارتآموزی این چالشها را مدیریت کنید. در این مقاله اختلاف شوهر با خانواده همسرش را از زوایای مختلف بررسی میکنیم تا بتوانید با دیدی بازتر و اصولیتر با این موضوع مواجه شوید و آن را مدیریت کنید.
همسر یا خانواده؟ مساله این است!
به راستی در اختلاف بین همسر و خانوادهتان باید طرف کدام یک باشید؟ لازم است دخالت کنید یا باید حل اختلاف را به عهده خودشان بگذارید؟ آیا باید قطعا این اختلاف برنده داشته باشد؟ شما چقدر مسئول هستید؟ بگذارید برای جواب این سوالها به چند نکته مهم اشاره کنیم:
الویت شما همسرتان است
بارها تاکید کردهایم که بعد از ازدواج الویت شما باید همسرتان باشد. حتی با وجود داشتن فرزند نباید فرزندان شما در الویت با همسرتان قرار گیرند! این موضوع اصلا به معنای این نیست که خانوادهتان را کنار بگذارید، مقابل آنها بایستید و اگر حق با همسرتان نبود باز هم اصرار داشته باشید او را بپذیرند! قرار نیست بین آنها و همسرتان را یکی را انتخاب کنید اما در تصمیمگیریها و الویتهای زندگی همسر شما باید نفر اول باشد.
شما متاهل شدهاید، این موضوع را فراموش نکنید!
وقتی ازدواج میکنید در واقع تشکیل یک خانواده جدید میدهید. شما و همسرتان یک خانواده هستید و نباید همچنان مانند دوران مجردی توقع داشته باشید دختر خانه پدری باشید و همسرتان یک غریبه در بین شما باشد! در خانواده دونفره خود را حفظ کنید و برایش اهمیت قائل باشید. احترام خانواده دو نفره شما را قبل از هر چیز خودتان باید حفظ کنید تا دیگران نیز آن را محترم بشمارند. طوری رفتار کنید که خانواده خودتان و همسرتان را نیز خانواده دو نفره شما را به رسمیت بشناسند و شما را جدا از هم و پسر و دختر دوران مجردی خانه خودشان نداند.
شما و همسرتان باید یک تیم باشید!
متاسفانه برخی زوجها خودشان را از یکدیگر جدا میبینند و حتی گاهی مقابل هم! شما دشمن یکدیگر نیستید! زندگی مشترک شما فقط به چهار دیواری خانه ختم نمیشود، تمام شادیها و غمهای شما مشترک است و از آن مهمتر تمام مشکلات و چالشهایتان نیز مشترک است! اگر مسالهای بین همسر شما و همکارانش، دوستانش و هرکس دیگری پیش بیاید این موضوع مشکل شما هم هست. پس اگر با خانواده شما مشکل دارد این مشکل به شما هم مربوط است و چون پای خانوادهتان وسط است نباید تیم دو نفره با همسرتان را فراموش کنید. باهم این مشکل را حل کنید نه بر علیه هم!
اگر همسرتان با خانوادهتان مشکل داشت چه باید بکنید؟
حال که متوجه شدید الویت شما همسرتان است و یک تیم دو نفره هستید که یک خانواده دو نفره دارید برویم سراغ اصل ماجرا! اگر همسرتان با خانوادهتان مشکل داشت چه باید بکنیم؟ به نکات زیر توجه کنید.
جبهه گرفتن را فراموش کنید!
متاسفانه برخی خانمها اصلا توجهی به اینکه همسرشان دقیقا مشکلش چیست و چه میگوید نمیکنند و تا اسم خانوادهشان را میشنوند جبهه میگیرند و سعی میکنند مقابل همسرشان بایستند و با تمام وجود از خانوادهشان دفاع کنند حتی اگر حق با همسرشان بود! این بازی را با خودتان، رابطهتان و همسرتان نکنید. شما باید گوش شنوای همسرتان باشید و اگر هم حق با او نبود با گفتگو موضوع را حل کنید نه جهه گرفتن!
علت مشکل را پیدا کنید
پای حرفهای همسرتان بنشینید و بینید مشکل اصلی او با خانواده همسرتان چیست؟ دلایلش یا منطقی است یا غیر منطقی، در هر صورت ابتدا باید بدانید مشکل چیست که بتوانید راه حل برایش پیدا کنید. پس بگذارید حرفهایش را بزند و مشکلاتش را بازگو کند تا کشف کنید علت اصلی این مشکلات چیست.
مقابله به مثل ممنوع!
هرگز در برابر مشکلات همسرتان با خانواده، برای خنک شدن دلتان یا اینکه به او بفهمانید در چه شرایط سختی قرار دارید مقابله به مثل نکنید! شما باید برای حفظ آرامش رابطهتان تلاش کنید و اگر مشکلی نیز وجود دارد او را منطقی و اصولی حل کنید و آتش بیشتری به خرمن این اوضاع نزنید. با مقابله مثل نه تنها این مشکل حل نمیشود بلکه شرایط را برای خودتان، خانوادهتان و رابطهتان سختتر میکنید.
آتش بیار معرکه نشوید
لازم نیست هر حرف و حدیثی که بین شما و همسرتان رد و بدل میشود به اطلاع خانوادهتان برسانید و برعکس، هر حرفی که بین خانواده هست را به گوش همسرتان برسانید! حرفهایی مثل “برادرم راست میگفت که تو ..” پدرم حق داشت که با تو …” آتش آوردن به معرکه است و باید از آن دوری کنید.
اگر حق با همسرتان بود چه باید بکنید؟
اگر بعد از کشف علت اختلافات و شنیدن حرفهای همسرتان متوجه شدید حق با همسرتان است موارد زیر را در نظر بگیرید.
تاکید کنید پشت همسرتان هستید
اگر حق با همسرتان است جبهه نگیرید و به او یادآوری کنید درکش میکنید، احساساتش را میفهمید و به خاطرش حاضر هستید هرکاری بکنید تا این مشکل حل شود. مثلا اگر خانواده شما واقعا به او بی احترامی میکنند و دلش نمیخواهد منزل خانواده شما بیاید این موضوع را بپذیرید. او مجبور نیست به خاطر شما بی احترامی را تحمل کند شما نباید چنین اجازهای به کسی بدهید. همینقدر قاطعانه پشتش بایستید.
از او بخواهید درکتان کند
برایش توضیح دهید که میدانید حق با اوست و رفتارهای درستی از جانب خانواده شما با او نشده است و شما کنارش هستید اما دلتان میخواهد او نیز شما را درک کند و کنارتان باشد زیرا خانواده شما با تمام ایرادهایشان برای شما عزیز هستند و نمیخواهید در موقعیتی قرار بگیرید که بین او و خانوادهتان یکی را انتخاب کنید. با او گفتگو کنید و بخواهید با هم این مشکل را حل کنید.
با خانوادهتان قاطعانه صحبت کنید
حال که متوجه شدید خانواده شما در ایجاد این مشکل سهم دارند باید با آنها قاطعانه صحبت کنید. اگر به همسرتان بیاحترامی میکنند از آنها بخواهید به این رفتارشان پایان دهند و یادآوری کنید اجازه نمیدهید همسرتان در این شرایط قرار بگیرد. قاطعانه صحبت کردن به معنای پرخاشگری و بی احترامی نیست به دور از هرگونه تنشی تنها خواستهتان را محترمانه بیان کنید.
نخواهید پسر خانواده باشد!
اگر خانواده شما رفتارها، افکار و اعتقاداتی دارند که با زندگی شما و همسرتان سازگار نیست اصراری نداشته باشید که رابطه صمیمانه پدر پسری یا مادر پسری با همسر شما داشته باشند. رفتار محترمانه همراه با درک متقابل کافی است و لزومی ندارد همه با هم صمیمی باشند. اگر قرار است یکی یا هر دو طرف به اصرار شما رابطه صمیمانه داشته باشند و اذیت شوند چه سودی به حال کل خانواده دارد؟
شما رابطه خود را با خانواده داشته باشید
دلیلی ندارد اگر خانواده شما با همسرتان مشکل دارند و سهم بیشتری در ایجاد این مشکل دارند شما به طور کلی کنارشان بگذارید. خودتان تصمیم بگیرید که باید چه میزان و چه نوع رابطهای با خانوادهتان داشته باشید و در این خصوص میتوانید اگر درگیر وابستگیهای ناسالم به خانواده هستید از یک مشاور کمک بگیرید تا ریشه آن را پیدا و رفع کند تا بتوانید دلبستگی ایمن و سالمی با خانواده برقرار کنید.
اگر حق با همسرتان نبود چه باید بکنید؟
اگر همسرتان بدون هیچ دلیل منطقی ایجاد مشکل با خانواده شما میکند مسیر دشوارتری خواهید داشت اما نگران نباشید این مشکل میتواند با درایت شما و در نظر گرفتن نکات زیر مدیریت شود:
تنش ایجاد نکنید
درست است که حق با شما و خانوادهتان است اما این دلیل نمیشود که بخواهید جنجال و تنش ایجاد کنید. شما قصد دارید مشکل را حل کنید و آرامش را به خانه برگردانید پس با درایت عمل کنید و بدون جبهه گیری، مقابله به مثل و ایجاد جار و جنجال شنونده باشید تا بدانید ریشه این اختلاف غیر منطقی از کجاست.
از مشاور کمک بگیرید
مسائلی مانند خودشیفتگی، کمالگرایی، اضطراب و … میتواند باعث ایجاد اختلافاتی در رابطه شود که برای حل آن لازم است ریشه کشف و برطرف شود. با یک مشاور صحبت کنید تا با بررسی جزئیات رابطه شما، ویژگیهای همسرتان و خلق و خو و شخصیت او ریشه مسائل خاصی که در تاریخچه شخصیاش وجود دارد را به دست بیاورد و توانید آگاهانهتر این موضوع را حل کنید.
اجازه ندهید درخواستهای غیر منطقیاش را تحمیل کند
درست است که همسر شما الویت اول شماست اما این دلیل نمیشود که به تمام درخواستهای غیر منطقیاش لبیک بگویید! مثلا اگر از شما خواست بی دلیل با خانوادهتان قطع رابطه کنید سعی کنید این موضوع را حل کنید نه اینکه به خاطر او رابطهتان را قطع کنید! البته در تمام شرایط یادتان باشد قرار نیست بحث و تنش درست کنید!
اصراری به رابطه دو طرفه نداشته باشید
برخی فکر میکنند حتما باید همسر و خانوادهشان رابطه داشته باشند. خیر! اگر این معاشرت به ضرر همه است اصراری به وجودش نداشته باشید به خصوص که همسرتان منطقی عمل نمیکند و این باعث میشود خانوادهتان در شرایط نامساعدی قرار گیرند. تا زمانی که این مشکل را حل نکردید لزومی ندارد اصراری به وجود رابطه همسر و خانوادهتان داشته باشید.
پرسش و پاسخ کوتاه
محدثه عزیز همین که قصد کردید نقاط ضعف رفتار و رابطه تان را بیابید قدم بزرگی برداشته اید. لطفا با یک مشاور مشورت کنید تا شرایط خاص و منحصر به فرد شما را بررسی کند و بر همین اساس به شما کمک کند.