یکی از مشکلات زوجین که باعث بحش و دعواهای زیاد میشود و حتی میتواند منجر به طلاق و جدایی شود، دخالتهای خانوادهها در زندگی مشترکشان است. برخی از خانوادهها به خاطر اینکه میخواهند به فرزندانشان کمک کنند و زندگی خوبی برایشان بسازند، به دلیل اینکه خودشان را با تجربه و عاقل میدانند، در زندگی زوجین دخالت میکنند. گاهی دخالتهایشان یا حرفهایی که به زوجین میزنند، میتواند مفید باشد اما گاهی هم تجربیاتشان اشتباه است و حرفهای اشتباهی را انتقال میدهند که باعث مشکلات زیادی برای زوجین میشود. در این مقاله توضیح میدهیم که چرا برخی از خانوادهها در زندگی مشترک افراد دخالت میکنند و در مقابل این دخالتها، چه کار باید کرد؟
نشانههای خانوادهای که در زندگی مشترک فرزندانشان دخالت میکنند
تصمیمات شخصیتان را خودشان میگیرند
در تصمیمات شخصیتان دخالت میکنند و نظراتشان را ممکن است به شما تحمیل کنند. به عنوان مثال وقتی مشکلی بینتان پیش میآید، ممکن است سریع دخالت کنند و برای شما تصمیماتی بگیرند یا بگویند این کار را بکن یا اون کار را نکن!
همیشه سر زده در هر موقعی از روز به خانهتان میآیند
سر زده رفتن به خانه زوجین، نه تنها بیاحترامی به آنها محسوب میشود، بلکه به این معنا است که آنها میخواهند شما را کنترل کنند و رابطهتان را در زمانهای مختلف ببینند و بررسی کنند و بدانند که در چه حال هستید تا اطلاعات زیادی درباره شما و ارتباطتان داشته باشند و در شرایط لازم بتوانند دخالت کنند.
شما و همسرتان را در مقابل هم قرار میدهند
یکی از نشانههای بارز دخالت کردن خانوادهها این است که آنها، شما و همسرتان را در مقابل هم قرار میدهند که با هم بحث و دعوا کنید و شرایط بسیار بدی ایجاد شود. آنها تلاش نمیکنند ارتباطتان را بهبود ببخشند، بلکه بیشتر باعث دعوای شما میشوند.
چرا خانوادهها در زندگی مشترک دخالت میکنند؟
برای فراهم کردن راحتی و آرامش برای فرزندشان
هر والدی دوست دارد فرزندش همیشه راحت و آسوده، خوشحال و خوشبخت باشد. ممکن است بخواهند به هر قیمتی که شده، این راحتی را برای او فراهم کنند. به عنوان مثال وقتی والدین میبینند فرزندش با همسرش مشکل دارد و سالها است که آرامشش به دلیل این مشکل مخدوش شده است، شاید حتی به او بگویند:«ولش کن. ازش جدا شو. تو بدون اون بیشتر آرامش خواهی داشت.» یعنی گاهی رها کردن و جدا شدن را راه حل میدانند، فقط برای اینکه فرزندشان از آن مشکل و شرایط سخت خارج شود و آرامش داشته باشد. حتی ممکن است به خاطر آرامش و راحتی فرزندشان با همسر او دعوا کنند. بنابراین والدین نمیخواهند زندگی مشترک فرزندشان خراب شود اما چون فرزندشان برایشان مهمتر است، گاهی به هر قیمتی میخواهند آرامش را برای او فراهم کنند!
خودشان احساس نمیکنند از طرف والدینشان حمایت شدهاند و حالا در تربیت فرزندان خودشان، حمایت افراطی میکنند
برخی از والدین، احساس میکنند در دوران کودکی از طرف والدین خودشان به اندازه کافی حمایت نشدهاند و توجه دریافت نکردهاند، به همین دلیل خودشان در تربیت و هدایت فرزندانشان به آنها حمایت و توجه افراطی نشان میدهند که این باعث میشود در زندگی مشترک فرزندانشان دعوا و درگیریهای زیادی ایجاد شود. به عنوان مثال چون والدین احساس میکنند در زندگی مشترکشان توسط والدین خودشان حمایت نشدهاند، حالا همیشه خودشان نقش پررنگی در زندگی مشترک فرزندشان دارند، همیشه در صحنه حاضر هستند، راه حل میدهند و…
رقابت با همسر فرزندشان
برخی از والدین به صورت ناخودآگاه و ناخواسته با همسر فرزندشان رقابت میکنند، یعنی میخواهند خودشان ارتباط بهتری با فرزندشان داشته باشند و مثل اینکه با این کیفیت ارتباط، میخواهند به همسر فرزندشان پز بدهند. به عنوان مثال اگر ببینند همسر پسر یا دخترشان، برای او یک سبد گل رز خریده است، خودشان برای رقابت با او، ممکن است برای فرزندشان یک هدیه بزرگتر و گرانقیمتتر بخرند تا خودشان در جایگاه بالاتری در این رقابت قرار بگیرند. بسیاری از والدین این را اعتراف نمیکنند که میخواهند با همسر فرزندشان رقابت کنند چون حسادت میکنند به کیفیت رابطهشان، اما به صورت ناخودآگاه این اتفاق میافتد و گاهی همین موضوع میتواند زندگی مشترک را خراب کند.
در زندگی مشترک خودشان مشکل دارند
برخی از والدین که در زندگی مشترک خودشان مشکل دارند، تمرکز میکنند روی زندگی مشترک فرزندانشان تا مشکلات خودشان را فراموش کنند یا سرگرم چیز دیگری شوند و دخالت کنند در مسائل زندگی مشترک فرزندشان.
وابستگی زیاد به فرزندان
برخی از افراد آن قدر به فرزندانشان وابسته هستند که همیشه باید خودشان به آنها راه حل بدهند و احساس بیکفایتی و درماندگی فرزندانشان را کاهش دهند. به همین دلیل هر مشکلی که وجود داشته باشد، خودشان حل میکنند.
انواع روشهایی که والدین زندگی فرزندان را خراب میکنند
والدین بسیار زیاد و افراطی کمک میکنند
یکی از انواع روشهایی که والدین زندگی فرزندانشان را خراب میکنند، حمایت افراطی است. به عنوان مثال وقتی فرزندان بخواهند نقل مکان کنند، والدین حضور پررنگی در این شرایط دارند، اگر بخواهند چیزی را خریداری کنند، والدین حضور پررنگی دارند و کمک میکنند و… این باعث میشود، والدین در تفریحات فرزندانشان نیز خودشن را سهیم کنند و اجازه ندهند آنها تفریحات دو نفره داشته باشند و وقتی را برای خودشان به تنهایی اختصاص دهند.
والدین حسادت میکنند
برخی از والدین با دیدن رابطه فرزندشان با همسرش، به او حسادت میکنند و باعث میشود خودشان برای تسکین این احساس حسادت، اقدام به کارهایی بکنند که خوب نیست و برای فرزندشان مشکلاتی را ایجاد میکند. به عنوان مثال مادر بسیار زیاد به پسر یا دخترش توجه میکند و این باعث میشود حسادت در ارتباطشان ایجاد شود و دختر و پسر با هم دعوا کنند که چرا مادرت اینقدر بهت توجه میکنه. چرا هر وقت میاد خونهمون شروع میکنه به بغل کردن تو و… این صحبتها میتواند باعث دعوا شود.
والدین میگویند فرزندشان شبیه خودشان است
درست است که همه ما شباهتهایی به والدینمان داریم اما تفاوتهای زیادی هم داریم، هم از لحاظ ظاهری و هم از لحاظ رفتاری و شخصیتی. برخی از والدین ادعا میکنند که فرزندشان بسیار زیاد شبیهشان است و از لحاظ شخصیتی هم تشابه دارد یا کپی خودشان است. با این حرف میخواهند فرزندان را مجاب کنند که شبیهشان رفتار کنند یا حرف بزنند و یا به حرف والدین گوش بدهند چون شخصیتشان شبیه هم است.
هنوز هم میخواهند شما را مدیریت کنند
برخی از والدین هنوز قبول نکردند که فرزندشان بزرگ شده است و دیگر باید خودش تصمیم بگیرد و خودش زندگیاش را مدیریت کند. این طرز تفکر باعث میشود والدین هنوز هم بخواهند فرزندشان را مدیریت و کنترل کنند و یا به جای او رفتار کنند یا تصمیم بگیرند.
والدین فکر میکنند خودشان همه چیز را میدانند
برخی از والدین فکر میکنند خودشان همه چیز دان و عالم کل هستند. به همین دلیل هر چیزی را به فرزندشان تحمیل میکنند چون ادعا دارند که حرفشان همیشه درست است و یا با تجربهترین فرد جهان هستند.
چگونه با دخالت خانواده همسر در زندگی مشترک مواجهه کنیم؟
خودتان را جای خانوادهاش بگذارید
خانوادهاش را درک کنید. نگرانیهایشان را بفهمید. فکر کنید ببینید اگر خانواده شما هم دخالت میکردند یا سعی میکردند مشکلات شما را حل کنند یا به شما کمک کنند، همچنان شما فکر میکردید که خانوادهتان دخالت میکنند؟ خانواده او هم مثل خانواده شما است. همان طور که شما خانوادهتان را دوست دارید، او هم خانوادهاش را دوست دارد و به آنها احترام میگذارد. نمیتواند برای شما یا زندگی مشترکتان، خانوادهاش را کنار بگذارد یا بیاحترامی کند.
با همسرتان صحبت کنید
به جای عصبانی شدن و یا بیاحترامی کردن به همسرتان یا خانوادهاش، با او صحبت کنید و احساساتتان را با او در میان بگذارید. به عنوان مثال میتوانید بگویید:«از اینکه با من مشورت نمیکنی برای حل مشکلات و همه چیز رو به خانوادهات میگی، من ناراحت میشم. این زندگی مشترک ماست و بهتره خیلی چیزها بین من و تو حل بشه و بعد اگه نیاز داشتیم به خانوادهها بگیم تا راهنماییمون کنن.»
اعتماد به نفس همسرتان را تقویت کنید
اغلب دخالتها یا حرف شنویهای زیاد از خانواده، به دلیل کمبود اعتماد به نفس همسرتان است. به دلیل اینکه او از خودش مطمئن نیست، خودش را باور ندارد و اعتماد به نفس کافی را ندارد. به همین دلیل برای تایید کارهایی که میکند، به خانوادهاش پناه میبرد. در حالی که اگر این احساس قهرمان و درست بودن را شما به همسرتان بدهید، دیگر او به خانوادهاش پناه نخواهد برد، بلکه همه تاییدها را از شما خواهد گرفت و مسائل و مشکلاتتان را بین خودتان حل خواهد کرد.
همسرتان را در شرایطی قرار ندهید که مجبور باشد بین شما و خانوادهاش یکی را انتخاب کند
این درست نیست که همسرتان را در شرایطی قرار دهید که بین شما و خانوادهاش یکی را انتخاب کند چون قطعا او نمیتواند این کار را بکند یا ممکن است خانوادهاش را از روی خشم و عصبانیت نسبت به شما انتخاب کند. همین موضوع باعث میشود بین شما شکاف و دعوای بزرگی ایجاد شود. قرار نیست کسی خانوادهاش را به خاطر عشقش کنار بگذارد. بلکه قرار است تعادلی بین خانواده و عشق برقرار شود.
حد و مرزهایی را مشخص کنید
حد و مرزهایی را با خانوادهها مشخص و تعیین کنید. به عنوان مثال اگر خانوادهاش سر زده به خانه شما میآیند، در فرصت مناسب با لحن خوب بگویید که بهتر است قبل از آمدن به خانهتان، تماس بگیرند و اطلاع دهند و یا اگر در حل مشکلاتتان دخالت میکنند، بگویید که شما و همسرتان میتوانید این را حل کنید اما اگر نیاز شد، حتما از خانوادهها مشورت میگیرید. تعیین کردن حد و مرزهای سالم با همسر و خانوادهها، کار بسیار خوب و ضروری است.
از زوج درمانگر کمک بگیرید
برای حل این مشکل، بهتر است از زوج درمانگر کمک بگیرید تا این مشکل بررسی شود و علت دخالت خانوادهها پیدا شود و سپس مشاور به شما راه حل بدهد که با روش صلحآمیز و بدون دردسری، این مشکل را حل کنید. اگر خانوادهها در زندگی مشترک شما نیز دخالت میکنند، میتوانید در این خصوص از زوج درمانگران همیار عشق کمک بگیرید.
سخن پایانی
برخی از خانوادهها به دلایل مختلف که در مقاله ذکر کردیم، در زندگی مشترک زوجین دخالت میکنند. این دخالتها، باعث میشود زوجین با هم دعوا کنند، حسادت و رقابت بین خانوادهها ایجاد شود و همچنین گاهی خانوادهها راه حلهای اشتباهی به زوجین برای حل مشکلاتشان میدهند که مشکلات را بدتر میکند. اگر شما هم در چنین شرایطی هستید و نمیدانید چه کار کنید که حریم خصوصی سالمی بین شما و خانوادهها ایجاد شود، ابتدا میتوانید با زوج درمانگران همیار عشق مشورت کنید تا این مشکل ریشهیابی و حل شود ودر کنار آن بهتر است با خانواده همسرتان و خودِ همسرتان با احترام صحبت کنید و یک سری حد و مرزهایی را ایجاد کنید. سعی کنید به همسرتان اعتماد به نفس بدهید و کاری کنید که باور کند بدون در جریان گذاشتن خانوادهاش نیز میتوانید با هم مشکلاتتان را بدون دعوا و جنگ حل کنید. به همسرتان عزت نفس و حس خوب بدهید تا برای تایید گرفتن بابت کارهایش، به خانواده وابسته نباشد، بلکه از شما تایید و توجه لازم را دریافت کند.
پرسش و پاسخ کوتاه