مشکلات و بیماریهای روانی تاثیرات منفی زیادی روی کیفیت زندگی مشترک دارد. وقتی فردی یک مشکل جدی روانی دارد، علایم و رفتارهایی دارد که به رابطه با همسرش آسیب میزند. مثلا ممکن است فرد به دلیل اختلال روانی به شدت منزوی، منفیباف، عصبی، بیثبات یا شکاک باشد و به همین خاطر رفتارهای منفی زیادی نسبت به همسرش داشته باشد. درصورتی که خود فرد قبول نداشته باشد که مشکل روانی دارد و برای حل مشکلاتش تلاشی نکند، معمولا زندگی برای همسرش غیرقابل تحمل میشود و باعث میشود به فکر جدایی و طلاق بیفتد. اگر شما هم با این شرایط درگیر هستید و به دنبال پاسخی برای سوالات و دغدغههایتان میگردید، در این مقاله با ما همراه باشید.
با مشکل روانی همسر چه باید کرد؟
در درجه اول باید بدانید که هر رفتار نامناسب یا مشکلی را نباید به مشکلات روانی همسرتان ارتباط دهید. تشخیص اختلال روانی حتما باید توسط یک مشاور روانشناس تائید شود، اما اگر نشانههایی مثل عصبانیتهای خیلی شدید، کتک زدن، انزوای خیلی شدید، غمگینی و گریههای زیاد و بیدلیل، وسواسهای فکری یا عملی، بیثباتی احساسی یا شک و بیاعتمادی خیلی شدید در همسرتان میبینید لازم است نسبت به آنها حساس شوید. از او بخواهید با یک مشاور صحبت کنید و اگر تمایلی ندارد و همکاری نمیکند، خودتان با یک مشاور متخصص صحبت کنید. مشاور در این شرایط میتواند به شما کمک کند اطلاع دقیقی از وضعیت همسرتان به دست آورید، با نشانههای اختلال او بیشتر آشنا شوید و رفتار صحیح در مقابل این نشانهها و رفتارها را یاد بگیرید و در نهایت بتوانید به شیوه صحیحی او را متمایل به گرفتن کمک تخصصی و درمان شدن کنید. با این حال باید بدانید خیلی از اختلالات شدید نیاز به درمان جدی و همکاری خود همسرتان دارد و اگر او تحت هیچ شرایطی مشکلاتش را نپذیرد یا برای درمان اقدامی نکند، شما به تنهایی نمیتوانید تغییر عمدهای در شرایط ایجاد کنید.
چه زمانی باید به طلاق به خاطر مشکل روانی فکر کرد؟
همانطور که گفتیم اگر همسر شما تلاشی برای درمان شدن نکند، شما به تنهایی نمیتوانید مشکلات رابطهتان را حل کنید و حتما بعد از مدتی خسته و فرسوده میشوید. همچنین ممکن است رفتارهای او که از مشکل روانیش ناشی میشود برای شما خطرات جسمانی و روانی زیادی داشته باشد. خیلی از مشکلات روانی خفیفتر با تغییرات رفتاری اطرافیان مدیریت میشود اما مشکلات روانی جدی اینطور نیستند. مثلا اگر همسر شما مبتلا به اختلال شخصیت پارانویید باشد، مدام به شما شک داشته باشد، شما را در منزل حبس کند یا تعقیبتان کند، زندگی طولانی مدت با او حتما شما را هم دچار مشکلات روانی میکند. گاهی حتی اختلال همسر به گونهای است که رابطه با او را غیرممکن میکند. مثلا فردی که افسردگی خیلی شدید دارد، آنقدر در خودش غرق است و ارتباطش با دنیای بیرونی قطع میشود که همسرش خودش را در زندگی یکه و تنها میبیند. یا فردی که درگیر اختلالات سایکوتیک است آنقدر از واقعیت دور است و با توهمات و هذیانهای خودش درگیر است که ارتباط با او عملا ناممکن است و حتی ممکن است تحت تاثیر توهماتش به همسرش آسیب بزند. قاعدتا در چنین شرایطی یکی از گزینههایی که به ذهنتان میرسد جدایی و طلاق است اما احتمالا درباره آن تردید دارید نمیدانید آیا طلاق گرفتن به خاطر مشکل روانی همسر کار درستی هست یا نه؟ برای اینکه ذهنتان باز شود لازم است از مراحل زیر پیروی کنید.
اطلاع دقیقی از وضعیت همسرتان پیدا کنید
همانطور که گفتیم شما حتما باید نظر تخصصی یک مشاور را درباره موضوع داشته باشید. مشاور دید صحیحی درباره مشکل روانی همسرتان، تاثیری که در زندگی مشترکتان میگذارد و همچنین خطراتی که ممکن است برای سلامت جسمانی و روانیتان داشته باشد، اطلاعاتی دقیقی به شما میدهد. همچنین ذهن شما را درباره روال و امکان درمان همسرتان باز میکند. خیلی از اختلالات روانی مانند اختلالات سایکوتیک یا اختلالات شخصیت، پروسه درمانی خیلی طولانی و سختی دارند و حتی ممکن است هیچوقت فرد به طور کامل درمان نشوند. ضمن اینکه خود این افراد معمولا همکاری لازم را در درمان ندارند، چون درک درستی از شرایطشان ندارند، خودشان را نرمال میدانند و معتقدند که این دیگران هستند که مشکل دارند. بنابراین در این شرایط لازم است نگاه واقعبینانهای به وضع موجود و توانایی خودتان در مقابله با مشکلات داشته باشید.
از مشاوره طلاق کمک بگیرید
فرآیند مشاوره طلاق به شما کمک میکند بر اساس شرایطتان بهترین تصمیم را برای زندگیتان بگیرید. مشاور طلاق به شما کمک میکند به ارزیابی دقیقی از فواید و زیانهایی که جدایی میتواند هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت برایتان داشته باشد، برسید. همچنین اگر در نهایت به این نتیجه برسید جدایی برایتان تصمیم مناسبتری است، به شما کمک میکند با اقدامات مناسب، زیانها و آسیبهای جدایی را برای خودتان به حداقل برسانید و با آمادگی کافی برای طلاق اقدام کنید.
پشت سر گذاشتن تنشهای طلاق
طلاق و جدایی یک تغییر بزرگ در زندگی هر فردی است و نیاز به دانش و تلاش زیادی برای سازگاری با آن وجود دارد. بعد از طلاق تقریبا همهی جنبههای زندگی شما تغییر میکند. احتمالا خانهای که در آن زندگی میکردید، وسایل خانهتان، روتینهای زندگیتان، شرایط مالیتان و مسئولیتها و وظایفی که در زندگی داشتید، همه و همه تغییر میکنند و بیشتر این تغییرات در جهت منفی هستند. از طرفی نگاه جامعه هم نسبت به شما تغییر میکند. خیلی از افراد طلاق را یک شکست میدانند و به همین خاطر شما را قضاوت میکنند یا برایتان دلسوزی میکنند و طبیعتا نوع نگاه آنها به شما باعث میشود که دید خودتان هم نسبت به خودتان منفیتر شود و واقعا خودتان را یک فرد بازنده و شکست خورده بدانید. خیلی وقتها پیش میآید اطرافیان و دوستان رابطهشان را با شما کمتر کنند یا خودتان به دلیل شرایط روحیتان یا فرار از قضاوتها و سرزنشهایشان تمایلی به رفتوآمد با دیگران نداشته باشید، به همین خاطر رفتهرفته روابط اجتماعیتان محدود میشود و تبدیل به فردی منزوی میشوید.
تمام آنچه گفته شد مربوط به تغییرات و مشکلاتی است که طلاق در محیط بیرونی زندگی برایتان ایجاد کرده است، اما بخش زیادی از مسائلی که شما در دوران بعد از جدایی با آن درگیر هستید مسائل درونی خودتان است. بعد از جدایی همه افراد درگیر احساسات ناخوشایند شدیدی میشوند و افکار منفی زیادی به ذهنشان هجوم میآورد. ممکن است این روزها به شدت ناراحت و افسرده باشید، امیدتان را برای ادامه زندگی از دست داده باشید، ترس و نگرانی تنها ماندن سراغتان آمده باشد، از دست همسر سابقتان عصبانی باشید یا خودتان را سرزنش کنید که چرا تلاش بیشتری برای بهبود حال و مشکلات او انجام ندادید و درواقع پشیمان شده باشید.
درست است که بخش زیادی از این مشکلات و سردرگمیهایی که بعد از جدایی برای افراد ایجاد میشود اجتناب ناپذیر است اما خیلی مهم است شما تسلیم این شرایط نشوید و در این روزهای سخت گیر نکنید.
مشکلات و بیماری روانی افراد یکی از مسائلی است که در زندگی همسران اختلال ایجاد میکند و خیلی وقتها باعث جدایی و طلاق میشود. با این حال فردی که در این موقعیت قرار میگیرد دچار تردید میشود و نمیداند که آیا باید جدا شود یا برای درمان همسرش تلاش کند. در این شرایط باید حتما با یک مشاور متخصص صحبت کنید و اطلاعات دقیقی از شرایط همسرتان به دست بیاورید. اگر همسرتان همکاری برای درمان شدن نمیکند یا اینکه مشکل روانیش بسیار شدید است به طوری که درمان آن خیلی سخت و زمانبر است و ممکن است به خاطر اختلالش به شما آسیب بزند یا کیفیت زندگیتان را از بین رفته است، احتمالا طلاق برای شما گزینه مناسبی باشد. با این حال حتما از یک مشاور طلاق کمک بگیرید که تصمیمگیری صحیحی داشته باشید و با آمادگی لازم برای جدایی اقدام کنید. ضمن اینکه لازم است بعد از جدایی برای سازگاری با شرایط جدید زندگیتان و پشت سر گذاشتن جدایی، تلاش کنید. دوره «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» در این زمینه به شما کمک میکند.
سوالات رایج
همسرم مشکل روانی شدید داره، میترسم بعد از طلاق اذیتم کنه. چیکار باید کنم؟
نگرانی شما طبیعی است، اما اگر با بررسی همه جوانب و شرایط به این نتیجه رسیدهاید که جدایی بهترین کار برای شما است، این نگرانی نباید مانع اجرای تصمیمتان شود. شما حتما باید از یک مشاور برای این موضوع کمک بگیرید. او به شما کمک میکند که برای این مشکل راه حلی پیدا کنید و اقدامات پیشگیرانه لازم، از جمله اقدامات قانونی را انجام دهید.
شوهرم از روز اول زندگی شدیدا افسرده بوده. درمان داره یا باید جدا بشم؟
افسردگی از جمله اختلالات روانی شایع است و روشهای درمانی مناسب و مختلفی برای آن وجود دارد. با اینحال اگر در حد خیلی شدید باشد یا خود همسرتان تلاشی برای درمان شدن نکند، کیفیت زندگیتان به شدت کاهش پیدا میکند. بهترین کار این است که با همسرتان یا به تنهایی به یک روانشناس متخصص در زمینه درمان افسردگی مراجعه کنید. اگر همسرتان وارد درمان شود حال خودش و شرایط زندگیتان بهبود پیدا میکند.
به زنی که مشکل روانی داره مهریه تعلق میگیره؟
در قانون برای برخی اختلالات روانشناختی خاص و شدید شرایط ویژهای درنظر گرفته شده و امکان فسخ ازدواج برای آن وجود دارد. ولی بهترین کار این است که ابتدا با کمک گرفتن از یک مشاور متخصص متوجه مشکل دقیق همسرتان شوید و برای درمان آن تلاش کنید. خیلی از اختلالات روانی قابلیت بهبود بسیار بالایی دارند تنها درصورتی ست که خود فرد همکاری کند و اطرافیان او خصوصا همسرش او را در مسیر درمان حمایت کند.
آیا حضانت فرزندان به فردی با مشکلات روانی داده میشه؟
چنانچه بیماری روانی فرد در حدی شدید باشد که صلاحیت نگهداری فرزندش را نداشته باشد، حضانت فرزند به او تعلق نمیگیرد. وجود اختلال روانی در والدین تاثیر زیادی روی رشد شخصیتی فرزندان و سلامت روانی و جسمانی آنها دارد و در این زمینه لازم است توجه کافی به شرایط فرزندتان داشته باشید و حتما از یک مشاور کودک کمک بگیرید چرا که علاوه بر مشکلات روانی والدین، خود طلاق تاثیرات مخربی زیادی میتواند روی شرایط فرزندتان داشته باشد.
زنم روانیه چطور نذارم بعد از طلاق دیگه هیچوقت بچهمونو ببینه؟
همانطور که گفته شد درصورتی که همسرتان صلاحیت لازم برای نگهداری فرزندتان را نداشته باشد میتوانید از نظر قانونی برای این موضوع اقدام کنید اما لازم است بدانید این موضوع باید توسط پزشک تائید شود و شما به خاطر عصبانیتی که از همسرتان دارید نباید فرزندتان را از دیدار او محروم کنید. در این شرایط بیشترین چیزی که باید به آن توجه کنید نیازهای کودکتان است و باید تلاش کنید تا حد ممکن آسیب کمتری از جدایی ببیند. کودکی که بعد از طلاق به طور کامل از دیدن یکی از والدینش محروم شود، نسبت به بسیاری از مشکلات روانی، رفتاری و اجتماعی در حال حاضر و در آینده آسیبپذیر میشود. در زمینه مدیریت زندگی فرزندتان با مادرش و همچنین کمک به او برای کنار آمدن با جدایی شما، از یک مشاور کودک کمک بگیرید.
خانواده همسرم قبول نمیکنن بچهشون مشکل روانی داره چیکار کنم؟
پذیرش بیماری روانی برای خیلی از افراد قابل قبول نیست و نمیتوانند قبول کنند خودشان یا عزیزشان از مشکلات روانی رنج میبرند. بهتر است در بیان این موضوع برای خانواده همسرتان به این حساسیتها توجه کنید و برای آنها شرح دهید که فرزندشان درحال حاضر درگیر مشکلاتی شده و نیازمند حمایت آنها است.
شوهرم مدام بددهنی میکنه و بهم شک داره، مشکل روانی داره یعنی؟
تشخیص مشکل یا اختلال روانی با چند نشانه محدود و بدون بررسی دقیق روانشناس امکانپذیر نیست. به هرحال همسر شما مشکلات رفتاری دارد که یا به دلیل نداشتن مهارتهای مناسب ایجاد شده یا ممکن است ریشه در مسائل جدیتری مثل یک اختلال روانی داشته باشد. شما باید ابتدا دلیل اصلی پرخاشگری و بدبینیهای او را پیدا کنید و متناسب با آن برای حل مشکل تلاش کنید. بنابراین لازم است با یک مشاور روانشناس در این زمینه صحبت کنید.
از همسرم به خاطر مشکل روانیش جدا شدم ولی حالا فکر میکنم خودمم مریض شدم. چیکار کنم؟
همانطور که گفتیم همه افراد بعد از جدایی درگیر مشکلات متعدد و شرایط نامناسب روحی میشوند. این موضوع در افرادی که به دلیل مشکل روانی همسرشان از او جدا شدهاند میتواند شدیدتر باشدچون به هرحال زندگی با فردی که مشکلات روانی دارد، تاثیرات منفی زیادی روی خود فرد دارد. طبیعی است که اگر شما چندین سال با یک فرد افسرده، پرخاشگر یا شکاک زندگی کرده باشید، تحت تاثیر مشکلات او قرار گرفته باشید. به هرحال شما لازم است شروع به ایجاد تغییراتی در شرایطتان و بهبود حالتان کنید. هرچه بیشتر در این حال بد بمانید، ایجاد تغییر برایتان سختتر میشود. دوره «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» کمک بزرگی به شما در بهبود حالتان میکند.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام ۵ ساله ازدواج کردم و یه پسر ۲ ساله دارم زن بنده از روز اول ازدواج علاقه ای به من نداشته و با شناخت خانواده اش به من جواب مثبت داده وما همیشه بحث داریم و هر ۶ماه یه مدت میره خونه مامانش . من شغلم ازاده ولی تا جایی که تونستم کمبودی براش نذاشتم ولی اون اصلا از من خوشش نمیاد . البته بگم که من یه کم روش حساس هستم و تو دعواهامون و فحش دادن من چند بار دستم روش بلند شد ولی اون فقط منومقایسه میکنه و تحقیرم میکنه حالا هم خونه مامانشه
سلام دوست گرامی
آیا تابحال برای بهبود رابطه عاطفی خود به زوجدرمانگر مراجعه کردید؟ نیاز شما و همسرتان این است که بتوانید برای زندگیتان اقدامی سازنده انجام دهید.