داشتن خانواده یکی از مهمترین نعمتهای زندگی اجتماعی هر انسانی است و صد البته رابطه سالم این نعمت را دو چندان لذت بخش خواهد کرد اما همیشه چنین روابط مثبتی در خانواده مقدور نیست و افراد ممکن است درگیر تنشهای مختلفی شوند که روابطشان را تحت الشعاع قرار دهد. یکی از روابطی که نیاز به مهارت، کنترل و مدیریت دارد تعادل بین رابطه والد بودن و همسر بودن است! چطور باید چنین تعادلی ایجاد کنیم؟ کدامشان باید الویت ما باشد؟ در چه شرایطی باید توجهمان را تقسیم کنیم؟ این مقاله به این موضوع مهم میپردازد.
الویت اول من چه کسی است؟ همسرم یا فرزندانم؟
حتما در مقالات و مشاورههای مختلف شنیدهاید که اولین و مهمترین الویت شما باید همسرتان باشد، این صحبت درست است اما شرط و شروطی دارد و وقتی پای فرزندان در میان باشد اوضاع کمی فرق دارد، شما باید بتوانید تعادل بین الویت بندی همسر و فرزندانتان را رعایت کنید و در این مقاله نکات مربوط به آن را برایتان شرح میدهیم.
چطور تعادل را برقرار کنم؟
اینکه چطور باید تعادل بین الویت بندی همسر و فرزندتان را مشخص کنید هیچ عدد مخصوص و نسخه واحدی ندارد که برای همه قابل اجرا باشد. این موضوع به شرایط زندگی خصوصی شما بستگی دارد. گاهی لازم است همسرتان و گاهی لازم است فرزندانتان الویت شما باشند و صد البته گاهی هر دوی آنها باید مورد توجه مستقیم شما باشند. در ادامه مقاله شرح دادهایک که چه زمانی همسر و چه زمانی فرزندتانب اید الویت بیشتری نسبت به هم داشته باشند اما در نظر داشته باشید که تصمیم گیرنده نهایی شمایید که این مطالب را در کنار رابطه و شرایط زندگی خودتان میگذارید و سبک و سنگین میکنید تا بتوانید بهترین راه را انتخاب کنید.
در مواردی که همسر باید الویت داشته باشد
وابستگیهای عاطفی
قطعا که بین شما و فرزندتان باید یک رابطه عاطفی جدی و محکم برقرار باشد اما منظورمان در اینجا از رابطه عاطفی یک رابطه رمانتیک عاشقانه است که هر فردی به آن نیاز دارد و شما نمیتوانید آن را از فرزندتان طلب کنید! وقتی پای رابطه عاطفی وسط باشد الویت اول و آخر شما همسرتان است، اگر شما دوست دراید با کسی صمیمی شوید، درد و دل کنید، کنارش باشید و … این شخص باید همسرتان باشد نه فرزندتان! نوع رابطه عاطفی که شما با همسرتان برقرار میکنید کاملا متفاوت از فرزندتان است و نباید کمبودها و نقصهای رابطه عاطفیتان را با فرزندتان جبران کنید!
صمییمت
شما والد فرزندانتان هستید و صمیمیت بینتان باید یک صمیمیت والد فرزندی باشد و اقتدار والدگریتان در این بین حفظ شود. صمیمیتی که والدین با فرزندانشان برقرار میکنند باید یک صمییمت همراه با درایت باید یعنی این اجازه را به فرزندانشان بدهند که بدون ترس از قضاوت و پنهانکاری مسائلشان را مطرح کنند اما در عین حال از شما به عنوان والد حرف شنوی معقول داشته باشند. چنین صمیمیتی نیاز به صمیمیت عاطفی در شما را ارضا نمیکند. شما حق ندارید با فرزندان خود درباره مسائل عاطفیتان درد و دل کنید! برخی افراد این کار را تجاوز به حقوق کودکان میدانند. به این جملات دقت کنید:”من خیلی وقته تنهام پسرم از وقتی بابا بابات ازدواج کردم تنها شدم”، “تو تنها کس من هستی دخترم، جز تو هیچ کس رو ندارم”، “تو ازدواج کنی بری خیلی تنها میشم من میمونم و این خونه”، “تو بری خدای منم بزرگه”، “حسرت مونده دلم یه بار مامانت نوازشم کنه” و … تک تک این جملات باعث میشود در فرزند شما احساس گناه ایجاد شود، دائم نگران شما باشد و خود را مسئول مراقبت از شما بداند در حالیکه این شمایید که موظف هستید از او و روحیاتش مواظبت کنید! از طرف دیگر باید بتوانید این نیازها را در خودتان ریشه یابی و برطذف کنید، الویت شما برای صمییمت عاطفی فقط همسرتان است و اگر مانعی در این بین وجود دارد باید آن را برطرف کنید.
صداقت
اگر قرار باشد بین صادق بودن با همسر و فرزندتان یکی را انتخاب کنید، در شرایط غیر استثنائی قطعا الویت با همسرتان است. در مورد شرایط استثنائی در ادامه مقاله حتما صحبت میکنیم اما در شرایط معمولی شما باید با همسرتان صادق باشید، شاید گاهی مجبور باشید به خاطر صلاح فرزندتان با همسرتان یک تیم شوید و برخی مسائل را از او پنهان کنید، اصلا قرار نیست فرزندان از همه چیز بین شما و موضوعات خانواده باخبر باشند اما برعکس آن صحیح نیست! به صحبتهای رضا از مراجعین ما دقت کنید:” من از صبح تا شب سرکارم، دختر نوجون و خانمم خونه هستن،دائم با هم هستن، من به خانمم اعتماد کردم که دخترمون رو دستش سپردم! توقع ندارم پنهون کاری کنه از من، بدون اینکه من بدونم بدون اجازه من دخترم با اطلاع مادرش با یه پسر دوست شده باهم قرار گذاشتن خانم منم رفته سر قرار باهاشون، یه روز سر کار بودم بهم زنگ زدن که بیا دخترت کلانتریه رفتم اونجا میبینم خونین و مالین نشسته تو کلانتری اونجا میگن دوست پسر دخترت کتکش زده هم ایشون رو هم خانمتون رو! من اونجا تا مرز سکته پیش رفتم! دیگه نمی تونم به خامم اعتماد کنم اگه بلایی سر دخترمون میومد چه جوابی داشت به من بده؟” همانطور که خواندید متاسفانه گاهی اوقات یکی از والدین برای نزدیک شدن به فرزندش دست به پنهان کاری از همسرشان میزنند که عواقب بسیار جدی برای رابطهشان دارد!
وابستگیهای مالی
قطعا وظیفه پدر و مادر است که در حد توانشان فرزندشان را از نظر مالی حمایت کنند، هیچ اشکالی هم ندارد که فرزندان اگر بتوانند در شرایطی که والدین نیاز دارند از نظر مالی کمک خرجشان باشند چه چیزی زیباتر از این اما الویت اول شما در موارد مالی باید همسرتان باشد. اگر از نظر مالی مستقل نیستید باید سعی کنید وابستگی مالیتان به همسرتان ختم شود. متاسفانه برخی خانوادهها فرزندشان را تحت فشارهای مالی قرار میدهند در صورتی که هیچ نیاز واجبی به آن نیست. صحبتهای مهرداد از مراجعین ما را بخوانید که گرفتار چنین مشکلی از سمت والدین بود:” راستش من تو تنگنای بدی هستم، هر چیزی برای زنم میخرم یا هرجا میریم مادرم توقع داره برای اونم انجام بدم، پدرم از نظر مالی وضعش بد نیست ولی خب خیلی موافق یه سری خرجا نیست، خب اونا مال نسل پیشن طرز فکرامون فرق داره من مشکلی ندارم به مادرم هزینه این چیزا رو بدم ولی خب ماهم پس فردا میخوایم بچه دار بشیم لازمه پس انداز بکنیم همسرمم سر کار میره گاهی مجبورم از اون قرض کنم که دوس ندارم خب بالاخره منم مردم دلم نمیخواد دستمو جلو خانمم دراز کنم هرچند اون بنده خدا اصلا چنین طرز فکری نداره، من خودم میدونم وظیفمه به مادرم کمک کنم ولی مادرم انگار دلش نمیخواد به بابام رو بندازه که پول بده من برم آرایشگاه مثلا! به نظرم باید مشکلشون رو با پدرم حل کنن”.
حل مشکلات خانوادگی
فرزند شما نه مشاور است نه ریش سفید فامیل! مشکلات زن و شوهری شما و مشکلاتی که با دوست، آشنا، خانواده و غیره دارید فقط و فقط به شما و همسرتان مربوط است و نباید ذهن فرزندتان را با آن مشغول کنید! وظیفه شما و همسرتان است که فرزندتان را از هرگونه حاشیه دور کنید تا بتواند بدون درگیر شدن با آنها مسیر رشد و پیرفت شخصی و شخصیتی خودش را طی کند. به عنوان مثال لزومی ندارد مشکلاتتان با مادر شوهرتان را برای او بازگو کنید یا او را پیغام رسان بین خودتان و همسرتان در زمان اختلاف کنید! برای حل مشکلات خانوادگی الویت اول و آخر شما برای صحبت و مشورت همسرتان باشد.
در مواردی که فرزند باید الویت داشته باشد
همانطور که پیشتر توضیح دادیم در یک سری موارد استثناء فرزندان در الویت جدی قرار دارد که در ادامه به آن اشاره میکنیم:
وقتی پای سلامت جسمی و روحیاش در میان باشد
وقتی پای سلامت جسمی و روحی فرزندتان در میان است باید الویت بی چون و چرای شما باشد چراکه وظیفه مراقبت از او به عهده شماست. اگر همسرتان به فرزندتان آسیبهای جسمی مانند کتک زدن، پرخاشگری و … وارد میکند باید برای مراقبت از او برنامه جدی داشته باشید. در مورد حفظ سلامت روانی فرزندتان نیز موضوع به همین اندازه جدی است اما چون نمود ظاهری کمتری دارد متاسفانه کمتر به آن توجه میشود. اگر همسر شما اهل تحقیر کردن فرزند، زیر سوال بردن عزت نفسش، زیر سوال بردن اهدافش و … است لازم است این موضوع را حل کنید و الویت جدی شما باشد.
وقتی والد آسیب زاست
زمانی که همسر شما فری آسیب زننده است، الویت شما باید دور کردن فرزندتان از آسیب باشد. در بالا توضیح دادیم که مراقبت جسمی و روحی فرزندتان به عهده شماست اما برخی اوقات آسیبهایی که از جانب همسرتان به فرزندتان میرسد غیر مستقیم است. مثلا وقتی همسرتان اعتیاد دارد، دارای اختلالات روانی مانند افسردگی، وسواس، اضطراب و … است، درگیر مشکلات شخصی است و … شما باید صلاح فرزندتان را در نظر بگیرید. یک پدر یا مارد میتواند حامی، متعهد، مراقب و کارآمد باشد اما درگیر اعتیاد شدیدی باشد که شرایط فرزندتان را در محیط اجتماعی، تحصیلی یا خانوادگی تحت تاثیر منفی قرار دهد. صحبتهای شیوا از مراجعین ما را بخوانید:” علی پدر خوبیه رابطه اش با پسرمون خوبه ولی خب اونم نوجوونه سن بدی داره میگه جلو دوستام خجالت میکشم بابا رو میبینن اون روز به باباش گفت نیا جلو مدرسه خجالت میکشم باباشم یه سیلی زد تو صورتش و کلی سرزنشش کرد من راستش طرف بچه مون رو گرفتم گفتم حق داره حرف بد نزده که عصبی بشی، بعدا گفت تو جلو بچه منو خرد کردی! نمیدونم کار درستی بوده یا نه ولی پسرم حال و روزش خیلی بده نمیتونستم پشتش رو خالی کنم”. قطعا تصمیم در چنین شرایطی آسان نیست، قرار نیست فقط یک نفر را انتخاب کنید اما سعی کنید شرایط فرزندتان را در چنین مواردی در نظر بگیرید.
وقتی دچار بحران است
گاهی فرزند ما به دلایل مختلفی در بحرانهای مقطعی است. مثلا در دوران بلوغ است و نیاز به توجه بیشتری دارد یا دچار افت شدید تحصیلی شده است یا درگیر بحرانهای عاطفی مختلف است و نیاز دارید نزدیکش شوید و روی صمیمیتتان کار کنید و حتی گاهی ممکن است با هسمرتان دچار مشکلات جدی شده باشد که نیازمند ریشهیابی است. لازم است در این شرایط بحرانی و خاص فرزندتان را الویت قرار دهید و تا زمانی که مشکلاتش حل نشده است کنارش بمانید. منظور ما از کنارش ماندن این نیست که همسرتان را کنار بگذارید! برعکس میتوانید در مورد مصلحت این کار با او گفتگو کنید و مانند یک تیم دو نفره عمل کنید.
آسیبهای به حاشیه راندن همسر
بحرانهای عاطفی
نه همسر، نه والدینتان، نه دوستان و همکارانتان هیچ کدام نمیتوانند جای خالی رابطه عاطفی که به آن نیاز دارید را پر کنند! هرچقدر هم صمیمی و به یکدیگر نزدیک باشید باز هم انسان از نظر تکاملی و فطری به رابطه عاطفی با جنس مخالف و مشخصاتی که میشناسید نیاز دارد! این جملات را از افرادی که رابطه عاطفی را کنار گذاشتهاند و خود را وقف فرزندانشان کردهاند زیاد میشنویم:” من خیلی وقته دیگه کاری به شوهرم ندارم تن بچه هام سلامت”، “از ما گذشت یه تار موی بچههام رو با دنیا عوض نمیکنم” و … تمام این جملات نشان دهنده زن یا مردی است که بحرانهای عاطفیاش را سرکوب کرده است!
وابستگی ناسالم به فرزند
یکی از مهمترین مشکلاتی که وابستگی شما به فرزند و جایگزین کردن محبتتان به او به جای همسرتان است ایجاد وابستگی ناسالم در فرزندتان است! معمولا فرزندانِ چنین خانوادههایی دارای دلبستگی نا امین، مضطرب، دارای احساس گناه، کمال گرایی، انزوا و انواع و اقسام مشکلاتی هستند که با خود به رابطه عاطفی شخصیشان میبرند! پس او را وارد چنین بحرانی نکنید!
الگوی نامناسب برای فرزند
هر فردی اولین تجربیات عشق و عاطفه را در خانه میآموزد. الگوی او برای روابط عاطفی پدر و مادرش هستند. هرآنچه شما و همسرتان از رابطهتان به او نمایش میدهید به صورت ناخودآگاه در ذهن او میماند و بعدها در رابطه خودش در دوران بزرگسالی همان را پیاده سازی میکند و درگیر انواع و اقسام تلههای روانی میشود! اگر رابطه شما و همسرتان خوب نیست آیا اجازه دارید ذهنیت او را نیز نسبت به رابطه عاطفی بد کنید؟ اگر رابطه خوبی با همسرتان ندارید الویت اولتان باید دور نگه داشتن فرزندتان از آگاه شدن نسبت به این مشکلات باشد!
تنها ماندن خودتان
هرچقدر هم به فرزندتان نزدیک شوید و با او صمیمی شوید او در نهایت به احتمال زیاد سراغ زندگی خودش میرود. برای توضیح این موضوع صحبتهای زهره از مراجعین ما را بخوانید، او خانمی 52 ساله است که گرفتار چنین مشکلی شده است:” من همه زندگیم رو به پای بچه هام گذاشتم، پدرش که از اول کاری به من نداشت منم کاری به اون نداشتم، از شکم خودم میبریدم برای بچههام، اونا هم خداروشکر رفتن سر خونه زندگیشون دختر بزرگم رفت خارج پسرمم داره نامزد میکنه، منم باید سرمو بذارم بمیرم نمیدونم چه کار کنم بدون اونا تک و تنها تو خونه، شوهرمم که خیلی وقته سرش به کار خودش گرمه اصلا دلم نمیخواد ببینمش”. چنین وابستگی ناسالمی به فرزندان برای هیچ پدر و مادری دستاوردهای مثبت به همراه ندارد. به خصوصو در سنین میانسالی شما نیاز دارید در آرامش عاطفی باشید، این آرامش عاطفی ممکن است توسط همسرتان تامین نشود اما اگر قدرت مدیریت هیجانی داشته باشید میتوانید آن را کنترل کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه