طلاق یا جدایی یکی از پراسترسترین و احساسیترین واقعه زندگی فرد است. طلاق به معنای تبدیل عشق، محبت، تعهد، همدلی و صبوری به ناکامی، شکست، خشم و سوءاستفاده است. جدایی، موجی از احساسات و افکار منفی و زیانبار، از جمله افسردگی، غم، اضطراب و نگرانی و استرس را برای فرد ایجاد میکند. حتی اگر رابطهتان بسیار آزاردهنده بوده و طلاق بهترین تصمیم شما بوده، باز هم شما احساسات منفی و مخرب را تجربه خواهید کرد.
تاثیرات طلاق بر شما و اطرافیانتان
افکار منفی و مخربی که پس از جدایی در ذهن شما ایجاد میشوند، شما را مضطرب میکنند. اضطراب احساس ناخوشی، نگرانی یا تنشی است که شما در پاسخ به شرایط تهدیدکننده یا فشارزا ارائه میدهید. افکاری مثل: آیا باز هم میتونم کس دیگری رو پیدا کنم؟ مردم درباره من چی میگن؟ تمام زندگیم را از دست دادم! اگر فرزند داشته باشید، قطعا برای آینده فرزندتان، آسیبهایی که به او وارد شده هم نگران و مضطرب خواهید بود. افکار منفی، اضطراب و استرس بعد از طلاق، روان شما را آسیبپذیر میکنند. شاید این احساس را داشته باشید که در میان احساسات منفی گم شدهاید و نمیتوانید مسیر درست را پیدا کنید و خودتان را نجات بدهید. همچنین، طلاق شما بر روی اطرافیان، خانواده و دوستانتان هم تاثیر میگذارد. حتی ممکن است بعضی از دوستانتان به دلیل اینکه شما طلاق گرفتهاید، ارتباطشان را با شما قطع کنند و همین موضوع باعث میشود که شما بیشتر احساس تنهایی، طردشدگی و سردرگمی داشته باشید.
سبک مقابلهای فرار(اجتناب) پس از طلاق
بعضی از افراد در مقابل فشارهای روانی و اضطراب ناشی از جدایی، از سبک مقابلهای فرار استفاده میکنند یعنی به سراغ عادات بد و مخربی مثل اعتیاد، پرخوری و…. میروند. شاید این سبک مقابلهای، موقتا حال شما را بهتر کند اما هرگز مشکل اصلی شما را حل نمیکند، بنابراین هر آن ممکن است دوباره افکار و احساسات قبلی به سراغ شما بیایند و بیشتر از قبل حالتان را بد کنند.
احساس گناه، پس از طلاق
یکی دیگر از احساساتی که منجر به اضطراب میشود، احساس گناه است. بعد از طلاق، ممکن است به خاطر فرزندتان یا به خاطر تمام شدن رابطه و زندگی مشترکتان احساس گناه کنید. احساس گناه تا حدودی طبیعی است و نشانه خوبیست. کسی که احساس گناه میکند یعنی به اشتباهاتش پی برده و خودش را مسئول اشتباهاتش میداند اما اگر احساس گناه، بیش از حد باشد، منجر به اضطراب، افسردگی و خشم میشود که این سه مورد، بیشتر به شما آسیب خواهند زد. برای رهایی از احساس گناه، باید رابطهتان را با زاویه دید وسیعتری بررسی کنید یعنی هم اشتباهات خودتان را ببینید و هم اشتباهات طرف مقابل را. نباید به خاطر اشتباهاتتان خودتان را سرزنش کنید چون در آن زمان، در آن شرایط و براساس شرایط روحی و روانی که در آن زمان داشتید، واکنشهای شما طبیعی بوده، حتی اگر حالا که از بیرون به رابطهتان نگاه میکنید، واکنشها و رفتارهایتان اشتباه به نظر برسند. به این نتیجه برسید که طلاق، فقط به دلیل اشتباهات شما رخ نداده است، بلکه دو طرف رابطه، در وقوع طلاق سهیم هستند.
پس با تغییر و اصلاح الگوی فکریتان از گستردهتر شدن احساس گناه جلوگیری کنید تا اضطرابتان تقویت نشود.
چطور اضطراب پس از جدایی را مدیریت کنم و کاهش بدم؟
تمرینات ریلکسیشن انجام دهید
در یک اتاق نسبتا تاریک و ساکت، موسیقی آرامبخشی مثل صدای باران، صدای آبشار، صدای پرندهها و… را پخش کنید، بنشینید و بدنتان را رها و آزاد کنید (از انقباض رها کنید)، در ذهن خود تصویر یک مکان زیبا، دلنشین و آرامبخش را تصور کنید وعمیق نفس بکشید. هر روز، چند دقیقه این تمرین ریلکسیشن را برای آرامسازی ذهنتان انجام دهید. اگر مرتب این تمرین را انجام دهید، نتیجهاش را خواهید دید که چقدر استرس، اضطراب و نگرانهایتان کم شده و میتوانید احساساتتان را بهتر از قبل مدیریت کنید.
به خودتان فرصت بدهید
طبیعی است که بعد از طلاق، افسرده باشید، حوصله هیچ کاری را نداشته باشید، بیشتر بخواهید تنها باشید و…. به خودتان فرصت بدهید، برای جداییتان عزاداری کنید و احساساتتان را بروز دهید. انتظار نداشته باشید که یک هفته بعد از جدایی، حالتان خوب شود و به زندگی برگردید. اگر برای بهبود حالتان در روزهای اول پس از جدایی عجله کنید، باعث تقویت اضطرابتان میشود.
برونریزی کنید
احساسات منفی، مثل خشم، ناراحتی، افسردگی، اضطراب و… را توسط روشهای سالم و درست، برونسازی کنید. گریه کنید، برای تخلیه خشمتان به بالش مشت بزنید، افکار و احساساتتان را بنویسید.
علایق جدیدی را پیدا کنید
کارهایی مثل نقاشی، خیاطی، آشپزی، پیادهروی، نویسندگی و نوازندگی میتواند حال شما را بهتر کند. امتحان کنید! شاید قبلا علاقهای به این کارها نداشتید اما ممکن است در این شرایط به بهبود حالتان و کاهش نگرانیهایتان کمک کند.
برای همسر قبلیتان نامه بنویسید
تمام حرفهایی که میخواستید به همسر قبلیتان بزنید ولی به دلایلی موفق نشدهاید را روی کاغذ بیاورید و احساساتتان را تخلیه کنید. شاید از دست همسر قبلیتان و کارهایش شاکی و عصبانی هستید، شاید حرفهای ناگفتهای دارید، همه اینها را بنوسید. البته لازم نیست این نامه را به دستش برسانید و برایش ارسال کنید. هدف این کار، برونریزی و آرامش شماست.
مواظب باشید به سمت عادات بد نروید
اگر وسوسه شدید به سمت اعتیاد یا پرخوری بروید، سریعا از آن جلوگیری کنید. به جای عادات بد، عادات خوب و سالم را در زندگی خود ایجاد کنید. ورزش کنید، سعی کنید تغذیه سالم داشته باشید و خوب بخوابید.
ببخشید اما گذر نکنید
بخشش کار ساده و آسانی نیست. بیشتر افراد با اینکه ادعا میکنند که طرف مقابل را بخشیدهاند اما باز هم در ذهنشان با اون شخص درگیری و کشمکش دارند و هنوز اتفاقات تلخ را فراموش نکردهاند و مدام در ذهنشان مرور میکنند یا شاید مدتی فراموش کنند اما به محض اینکه شخصی یا اتفاقی، گذشته را به یادشان بیاورد، دوباره همان اتفاقات در ذهنشان مرور میشوند. این، یعنی گذر! بخشش یعنی شما اتفاقات تلخ رو تشخیص دادید، شناختید و در درون خودتان حلشان کردید و گذشتید. اگر در آینده، کسی یا چیزی شما را به یاد گذشتهتان بیندازد، از یادآوری آن خاطرات خشمگین یا مضطرب نمیشوید. بخشش خود و دیگری، باعث آرامش میشود.
از گذشته درس بگیرید
به جای اینکه مدام اتفاقات، حرفها و زندگی گذشتهتان را در ذهنتان مرور کنید و استرس و اضطراب را تجربه کنید، از اتفاقات گذشتهتان درس بگیرید. از خودتان بپرسید که چرا فلان اتفاق افتاد؟ اگر فکر میکنید همسر قبلیتان انتخاب اشتباهی برای شما بوده، بررسی کنید که چرا در گذشته انتخاب اشتباه انجام دادید و اگر شرایط ازدواج مجدد را داشته باشید، باید به چه مواردی بیشتر دقت کنید تا بتوانید انتخاب درستی داشته باشید؟ درباره واکنشهایتان فکر کنید، آیا میتوانستید واکنشهای بهتر و سازندهتری از خود نشان بدهید؟
اگر گذشته را با خود مرور کنید، همه مسائل را در ذهنتان حل کنید و از آن درس بگیرید، آرامش بیشتری خواهید داشت. به دنبال ای کاشها نباشید.
به حرفهای دیگران گوش ندهید
یکی دیگر از مواردی که باعث اضطراب شما و کاهش خودارزشمندی و اعتماد به نفستان میشود، حرفهای دیگران درباره شماست. باورها و تصورات اشتباهی درباره مرد یا زن مطلقه در جامعه وجود دارد که حتما به شدت شما را آزار خواهند داد. تمرین کنید تا بتوانید به حرفهای دیگران، توجه نکنید. از اینکه طلاق گرفتید، خجالت نکشید. گاهی، طلاق بهترین انتخاب برای یک فرد است تا بتواند زندگیاش را از نو بسازد و خودش را نجات بدهد. اینطور به طلاق نگاه کنید که شما شهامت و قدرت تصمیم گیری داشتید و توانستید برای زندگی خود درستترین و عاقلانهترین تصمیم را بگیرید. در حالی که بسیار از افراد با اینکه زندگی مشترک آزاردهندهای دارند، نمیتوانند تصمیم درست را بگیرند و در شرایط بسیار سختی هستند. خودارزشمندیتان را تقویت کنید و به حرفهای دیگران توجه نکنید. این، زندگی شماست و تصمیمی که شما گرفتید به دیگران آسیبی نمیزند، پس دیگران حق اظهار نظر درباره تصمیم شما را ندارند چون در شرایط شما نبودند.
ارتباطات دوستانه و خانوادگیتان را تقویت کنید
بعد از اینکه به آرامش نسبی رسیدید، سعی کنید کمتر تنها باشید و بیشتر وقتتان را با خانواده و دوستان خود بگذرانید. البته این نکته را در نظر داشته باشید که باید از قبل با دوستان و خانواده خود صحبت کنید تا زمانی که میخواهید با آنها اوقات خوشی را بگذرانید، مدام حرف از گذشته شما نزنند و درباره طلاق و جدایی و مشکلات شما، صحبت نکنند. با اطرافیانتان صحبت کنید تا زمانی که در کنار یکدیگر هستید، درباره موضوعات مثبت و خوب صحبت کنید تا انرژی مثبت از آنها دریافت کنید.
طلاق پایان زندگی نیست!
این نکته را بدانید که شما لیاقت این را دارید که بهترین زندگی را برای خود بسازید و این کار را میتوانید به تنهایی و به کمک خانواده و دوستانی که شما را درک میکنند، انجام دهید. اگر از سبکهای مقابلهای تسلیم و فرار استفاده نکنید یعنی طلاق را بپذیرید و به دنبال راه حل باشید، میتوانید حتی بهتر از قبل زندگی کنید و با موفقیت، دوران سخت و پرتنش پس از طلاق را بگذرانید. طلاق پایان زندگی نیست!
از کمک حرفهای بهرهمند شوید
پرسش و پاسخ کوتاه