فراموش کردن عشق یک طرفه

فراموش کردن عشق یک طرفه (کنار آمدن با حس علاقه یکطرفه)

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

فراموش کردن عشق یک طرفه (کنار آمدن با حس علاقه یکطرفه)

داشتن حس علاقه و دوست داشتن پسری که متعاقبا حس مشابهی به شما ندارد، می‌تواند بسیار سخت باشد. چرا که نادیده گرفتن عشق و علاقه زیاد به یک فرد آسان نیست و گاهی نمی‌توان به راحتی کنترل احساسات را به دست گرفت. به خصوص اگر دختری به صورت یکطرفه عاشق پسری شود کنار آمدن با این مسئله دشوارتر خواهد بود. زیرا دختر معمولا نمی‌تواند به راحتی برای شروع آشنایی پیش قدم شده و نظر طرف مقابل را جویا شود. عشق یک طرفه به پسر ممکن است برای دختر حس اضطراب، افسردگی و خشم ایجاد کند و اعتماد به نفس او را تحت تاثیر قرار دهد. اگر درگیر عشق یک طرفه به پسری شده باشید نمی‌دانید دقیقا باید در این شرایط چه راهی را در پیش بگیرید. آیا باید منتظر بمانید تا شاید پسر خودش اقدامی در این مورد کند؟ یا اینکه باید به او ابراز علاقه کنید و مستقیم با غیرمستقیم بگویید دوستش دارید؟ حتی ممکن است اکنون در شرایطی باشید که اطمینان دارید پسر مورد نظرتان حس مشترکی نسبت به شما ندارد و به دنبال راهکاری برای فراموش کردن و رهایی از عشق یکطرفه هستید.

کنار آمدن با عشق یک طرفه به پسر


برای کنار آمدن با علاقه و عشق یک طرفه، این راه را در پیش بگیرید:

با واقعیت روبرو شوید و آن را بپذیرید

یکی از دلایلی که پسر مورد علاقه‌تان نمی‌تواند هرگز آن شاهزاده سوار بر اسب سفید باشد، متعهد بودن او نسبت به یک دختر دیگر است. اگر او در حال حاضر یک رابطه جدی با دختر دیگری دارد، واقعاً باید هر چه زودتر از این منطقه عشق خیالی بیرون بیایید و خودتان را از این رابطه یک طرفه نجات بدهید. بهترین روش برای رهایی از عشق یک طرفه این است که با واقعیت مواجه شوید و آن را بپذیرید. هر چقدر هم که حقیقت برایتان تلخ و آزاردهنده باشد، سعی کنید خودتان را مجبور کنید که این دو کبوتر عاشق را در کنار هم ببینید تا حقیقت برایتان مشخص شود و از بدون فرجام بودن عشق یک طرفه مطمئن شوید. عکس‌های عاشقانه‌ای را که در شبکه‌های مجازی مختلف منتشر کرده‌اند، نگاه کنید و این واقعیت را ملکه ذهنتان کنید که یک حرکت اشتباه کافی است تا آشیانه عشق و خوشبختی دیگری را نابود کند. وقتی چیزی هرگز مال شما نبوده و قرار نیست که باشد، طبعاً نمی‌توانید آن را از دست بدهید یا به دست بیاورید، بنابراین دست از تلاش‌های بیهوده بردارید و شانستان را جای دیگری امتحان کنید.

از شر حدس و گمان خلاص شوید

حدس و گمان پایه یک عشق متزلزل یک طرفه را تشکیل می‌دهد. بسیاری از دخترها از ترس رد شدن هرگز احساسات خود را برملا نمی‌کنند. نخستین کاری که باید انجام دهید، این است که صادقانه درباره احساسات خود با پسر مورد علاقه‌تان صحبت کنید. اگر او احساس متقابلی به شما نداشت و این عشق یک طرفه بود، باید او را فراموش کنید. بعد از این که مطمئن شدید، در قلب عشقتان جایی ندارید، باید بپذیرید که با این مرد نمیتوانید آینده‌ای داشته باشید و پر کردن قلبتان از عشق به او هیچ فایده‌ای ندارد. به امید این که سرانجام یک روز همه چیز عوض میشود، سال‌های با ارزش عمرتان را در انتظار تغییر نظر او هدر ندهید. درست است که در این دنیا همه چیز ممکن است، اما اگر این اتفاق نیفتد، چه کار می‌خواهید بکنید؟پس ریسک کنید، خودتان را از بلاتکلیفی نجات دهید و شانستان را برای تبدیل عشق یک طرفه به دوطرفه امتحان کنید.

  طلاق بگیرم یا نه؟ (تردید برای طلاق و جدایی)

اعتماد به نفستان را حفظ کنید

وقتی نسبت به پسری احساسی دارید ولی او احساس مشابهی نسبت به شما ندارد، ممکن است اولین فکری که به ذهنتان خطور کند این باشد که “مگر من چه مشکلی دارم که او مرا دوست ندارد؟”. اما دو طرفه نبودن عشق ابدا به این معنی نیست که شما مشکل خاصی دارید. پس خودتان را در این مورد سرزنش نکنید و به دنبال عیب و ایراد در شخصیت یا ظاهرتان نباشید.

به خاطر احساسی که دارید خودتان را سرزنش نکنید

احساسات مقوله عجیب و غریبی است، گاهی حتی نمی‌دانیم بعضی احساس‌ها از کجا به قلب ما راه پیدا کرده‌اند و اکثر اوقات توان کنترل کردن احساساتمان را نداریم. بنابراین خودتان را به خاطر چیزی که کنترلی بر آن نداشته‌اید، سرزنش نکنید. آن چیزی که تحت کنترلتان است، این است که با این احساسات چطور کنار بیایید.اگر این پسر بی‌احساس باعث شده که احساس بدی درباره خودتان پیدا کنید، مطمئناً حالتان بعد از رها کردن او و فکر و خیالش بهتر خواهد شد. هر فردی که احساسات و عواطفتان را به سخره می‌گیرد، ارزش این را ندارد که در زندگیتان جای داشته باشد.

خودتان را جای طرف مقابل بگذارید

خودتان را جای طرف مقابلتان بگذارید و موقعیت او را نیز درک کنید. آیا تا به حال برای شما پیش نیامده که کسی به شما علاقه‌مند باشد اما شما او را دوست نداشته باشید؟ در این صورت آیا الزاما شخص مورد نظر ایرادی دارد؟ یا شما فرد بی رحمی هستید؟ مسلما خیر. برای هرکسی ممکن است این موقعیت ایجاد شود که احساس مشابه طرف مقابلش را نسبت به او نداشته باشد.این حقیقت تلخ را بپذیرید که او احساسی را که شما به او دارید، نسبت به شما ندارد. تمام مردم مانند هم نیستند و آنچه برای یک نفر جذاب است، توجه دیگری را اصلاً جلب نمی‌کند. بنابراین از تلاش برای تغییر دادن خود به امید جلب توجه او دست بردارید و قبول کنید در موقعیتی هستید که کاری برای تغییر دادن آن نمی‌توانید انجام دهید.

توقعتان را از طرف مقابل کاهش دهید

درست است، افرادی هستند که با عشق یک طرفه ازدواج کردهاند و بدون توقع دریافت عشق از شریک زندگیشان هم احساس شادی و خوشبختی می‌کنند؛ اما این موقعیتی نیست که ما آن را به شما توصیه کنیم. این افراد بیتوقع عشقشان را از صمیم قلب و بدون هیچ چشم‌داشتی دوست دارند. آنها منتظر دریافت عشق نیستند و همین که بتوانند در کنار عشقشان زندگی کنند، رضایت دارند. عشق بیقید و شرط به این معنا است که خوشبختی را از صمیم قلب برای عشقتان آرزو کنید، حتی اگر خودتان سهمی از این خوشبختی نداشته باشید. این واقعیت را بپذیرید که نمی‌توانید عشق به او را در دلتان بکشید، اما در عین حال بپذیرید که نمی‌توانید از زندگی کردن هم دست بکشید. برخی از این عاشقان دلخسته حتی با فرد دیگری ازدواج می‌کنند و تشکیل خانواده می‌دهند. در نهایت خودتان هستید که باید برای آینده زندگیتان تصمیم بگیرید. اگر عاشق مردی هستید، اما او شما را دوست ندارد، لزوماً مجبور نیستید که با او زندگی کنید. در هر حال اگر توقع دریافت عشق متقابل ندارید، می‌توانید به دوست داشتن او ادامه دهید.

  چطور تنهایی بعد از جدایی و طلاق رو مدیریت کنم؟

از او فاصله بگیرید

بهترین روش برای فراموش کردن عشق یک طرفه این است که از او فاصله بگیرید. اگر او دوستتان است، سعی کنید حتی‌الامکان، به ویژه زمانی که با هم تنها هستید، با او گفتگو نکنید. اگر همچنان به این گفتگوها و دیدارهای دونفره ادامه بدهید، این عشق نافرجام قوی‌تر می‌شود. اگر او همین الان هم دوست خوبی برایتان نیست، تمام راه‌های ارتباطی ممکن را قطع کنید تا از این که به نظر او ناامید و درمانده برسید، خودداری کرده باشید. اگر عکس کراش مخفیانه‌تان دائماً مقابل چشمانتان باشد، چطور انتظار دارید که بتوانید او را فراموش کنید؟ فاصله گاهی اوقات آتش عشق را خاموش می‌کند و یاد یار را از قلبتان پاک می‌کند. حتماً شنیده‌اید که از دل برود، هر آن که از دیده برفت.

برجنبه‌های دیگر زندگیتان تمرکز کنید

زندگی هرگز فقط حول یک نفر نمی‌چرخد، حتی اگر در شرایط فعلی فکر کنید که عشقتان هست ونیستتان است، به تدریج متوجه میشوید که مسائل مهم دیگری نیز در زندگیتان وجود دارد. اهداف مهم دیگری را که در زندگیتان وجود دارد، تعیین کنید و وقتتان را صرف یادگیری و موضوعی سازنده بکنید. این موضوع می‌تواند هر چیزی یا کسی، مانند شغل، مشغولیت، خانواده و دوستان باشد که عشق را به شما برمی‌گرداند. اگر خودتان را در فعالیت مورد علاقه و مفید دیگری غرق نکنید، گذشته هیچ‌گاه از تعقیبتان دست برنخواهد داشت. خودتان را سرگرم و مشغول نگه دارید تا یادش از ذهنتان پاک شود.

ببخشید و فراموش کنید

بعضی پسرها می‌دانند که شما آن‌ها را دوست دارید، اما با وجود این که علاقه‌ای به شما ندارند، در باغ سبز  به شما نشان می‌دهند. دلایل بسیاری برای ابراز این نشانه‌های عشق دروغین وجود دارد. شاید پسر مورد علاقه‌تان فکر میکند که بی‌توجهی به احساسات یک دختر عاشق بی‌انصافی یا بی‌ادبی است یا این که واقعاً نمی‌داند چطور باید با شما برخورد کند. واقعیت این است که افراد انگشت‌شماری هستند که عامدانه به احساسات دیگران لطمه بزنند و آنها را به بازی بگیرند. بنابراین به جای این که ناراحت شوید، سعی کنید اتفاقاتی را که افتاده فراموش کنید. تنها زمانی میتوانید خطایی را فراموش کنید، که آن را بخشیده باشید، بنابراین پسری را که زمانی دوستش داشتید، ببخشید تا رها شوید. احتمالاً خودتان را بعضی اوقات به خاطر برداشت اشتباه از احساسات طرف مقابل به باد نفرین و ناسزا میگیرید و فکر میکنید که اگر آن زمان در فکر و خیال عاشقانه غرق نمی‌شدید، امروز مجبور نبودید که در گرداب غم و اندوه دست و پا بزنید. خودتان را ببخشید و به زندگیتان ادامه بدهید. مطمئن باشید که هیچ انسانی در دنیا وجود ندارد که بدون او قادر به زندگی کردن نباشید.

بر روابط مبتنی بر عشق دوطرفه تمرکز کنید

عشق یک طرفه می‌تواند آسیب شدیدی به احساساتتان بزند و حتی باعث شود، فراموش کنید که عشق به شکل‌های مختلف نمودار میشود. احتمالاً همین الان افراد بسیاری، مانند والدین، خواهر و برادر، مادربزرگ و پدربزرگ و دوستان قدیمی در زندگیتان وجود دارند که عشقتان را بدون پاسخ نمی‌گذارند. اشخاص بسیاری در زندگیتان وجود دارند که عشق آنها به شما اگر بیشتر از عشقتان به آنها نباشد، کمتر هم نیست. بنابراین در دوران غم و اندوه بعد از عشق یک طرفه به این عاشق‌های همیشگی فکر کنید.البته فقط از آدم‌ها نیست که می‌توانید عشق بگیرید. کارها و چیزهایی را کشف کنید که از انجام دادن آن‌ها لذت می‌برید و از خودتان بپرسید که آیا حین انجام دادن این کار عشق را حس میکنید. برای مثال اگر یوگا دوست داشته باشید، یوگا باعث می‌شود که سالمتر، شادتر و خلاقتر شوید. بنابراین می‌توان گفت که جاده عشق بین شما و یوگا دوطرفه است.عادات و رفتارهایی نیز هستند که گاهی ممکن است تصور کنید آن ها را دوست دارید اما لازم است توجه داشته باشید که عادات ناسالمی مانند مصرف الکل یا سیگار در بلند مدت به شما آسیب خواهد زد. پس نمی‌توان گفت آن ها نیز شما را دوست دارند!موسیقی، آشپزی، مذهب و هنر عادات و رفتارهای دوست داشتنی و سالمی هستند، این عادت‌های لذت‌بخش را پیدا کنید و وقتتان را با آن‌ها پر کنید. به سرعت دوباره خودتان را پیدا می‌کنید و متوجه می‌شوید که چقدر دوست داشتنی هستید.

  7 راه برای بخشیدن خود، پس از طلاق

زندگیتان را متوقف نکنید

برای این که دائماً به عشق بی‌حاصلتان فکر نکنید، بیشتر با دوستانتان معاشرت کنید. فیلم نگاه کنید، سفر بروید و کارهای جدید یاد بگیرید، هر کاری که سرگرم و خوشحالتان می‌کند، انجام بدهید. خودتان را مشغول چیزها و آدم‌هایی کنید که دوستشان دارید. به این ترتیب می‌توانید روی جنبه‌های مثبت زندگی تمرکز کنید. وقتی با خانواده و دوستانتان هستید، از صحبت کردن درباره گذشته دست بردارید، چون هر چه بیشتر در این باره حرف بزنید، اهمیت بیشتری پیدا میکند. هر آنچه که یاد گذشته‌ها و عشق یک طرفه را در ذهنتان زنده میکند، نادیده بگیرید. در نهایت عادت میکنید که دیگر به او فکر نکنید. اگر مرد جدیدی به شما پیشنهاد آشنایی داد یا از شما خواستگاری کرد، به این درخواست فکر کنید. به زندگی ادامه بدهید و بگذارید ریشه‌های یک زندگی شاد و رضایت‌بخش در زمان حال رشد کند.

برای کنار آمدن با عشق یک طرفه به پسر قبل از هرچیز شرایط را خوب بسنجید و تحقیق کنید که آیا دختر دیگری در زندگی پسر موردنظرتان وجود دارد یا خیر. اگر نامزد یا دوست دختر دارد بهتر است بر فراموش کردن طرف مقابل تمرکز کنید اما اگر دختری در زندگی او نیست و نمی‌دانید چه حسی درمورد شما دارد، بهتر است نظر او را جویا شوید و تکلیفتان را روشن کنید. در هر حال لازم است اعتماد به نفستان را خفظ کنید و به خاطر احساسی که دارید خودتان را سرزنش نکنید.طرف مقابل را نیز سرزنش نکنید، خودتان را جای او بگذارید و سعی کنید درکش کنید. اگر عاشق واقعی باشید می‌توانید یک عشق بدون قید و شرط داشته باشید و احساستان را بپذیرید و آن را سرکوب نکنید. برای رها شدن از عشق یکطرفه و اینکه آسیب کمتری به شما وارد شود سعی کنید از پسر مورد نظر فاصله بگیرید و تا حد امکان با او تعامل نکنید. برجنبه های دیگر زندگی و روابط مبتنی بر عشق دوطرفه تمرکز کنید و زندگیتان ر به خاطر عشق یک طرفه متوقف نکنید.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

  • دوست عزیز سلام
    از آنجایی که شما درخواستتان را با ایشان مطرح کرده اید، ایشان هم باید به شما با صراحت جواب دهند، چیزی ما بین نه و آره در رابطه معقول وجود ندارد، اگر ایشان نیاز دارند فکر کنند این اجازه را به ایشان بدهید. در هر صورت قدم اول را برداشته اید و اجازه دهید قدم بعدی از جانب ایشان باشد تا رابطه به او تحمیل نشود. صفحه جذب عشق از آشنایی تا ازدواج را مطالعه بفرمایید تا در این خصوص بیشتر آگاه شوید.

  • سلام من تو زندگیم به هیچ خواسته و آرزویی نرسیدم هر کیم دوست داشتم منو نخواست و ترکم کرد همه جوره شکست خوردم . فقط یه شکست مونده بود اونم با وجود اینکه دخترم به یکی ابراز علاقه کردم خیلی راحت گفت نه حتی حاضر نشد یکبار همو ببینیم این خیلی گرون برام تموم شده دارم دق میکنم این بار توانایی بلند شدن ندارم تورو خدا کمکم کنید 0
    پاسخ

    • دوست عزیزم
      غم و رنجت رو میفهمم. وقتی یک اتفاق توی زندگی بارها و بارها تکرار میشه ، شاید بهتر باشه با دقت بیشتری رفتارهای خودمون رو کنکاش کنیم و بفهمیم مشکل واقعی کجاست؟ چی میشه که همه ترکم میکنن؟ چه الگوی رفتاری ناسالمی در من وجود داره که این اتفاق ها میفته؟
      خودت رو از نعمت زندگی آگاهانه محروم نکن و حتما از روانشناس کمک بگیر تا اتفاق های خوب یکی یکی بیان توی زندگیت.
      تیم مشاوران همیار عشق میتونه توی این مسیر همراهت باشه

  • سلام من در حال حاضر دختر 15 ساله ام که حدود دوسال پیش….یک بار توسط یه پسر که هم سنم بود شکست عشقی شدیدی خوردم بهم می گفت دوسم داره از این جور چیزامنم به خاطر داشتن رابطه کوچیک اما خوبم باهاش خوشحال بودم از بچگی دوست دوران کودکی هم بودیم ولی اون به خاطر دخترفامیلشون که 4 سال از خودش بزرگ تر بود به من خیانت کرد و گذاشت و رفت من دختری بودم که جونمم براش میدادم ولی زد نا بودم کرد خیلی داغون شدم حتی به خود کشی هم فک کردم انجامش دادم ولی نا موفق بود
    بعد اون دوسال از این موضوع گذشت به هر بدبختی بود فراموشش کردم خوشبختانه نسبت بهش کاملا سرد شدم ….برام هیچ آدم خاصی نیست ….ولی تو چند ماه اخیر دوباره شدیدا عاشق یه پسر خیلی خوب سر به زیر مهربون شدم از دوستم کمک گرفتم که باهاش وارد رابطه بشم ولی اون دوست دختر گرفته بود …و دوست دخترش هم یه دختر مظلوم بی گناه من اصلا دوست ندارم سوار رابطه یه دختر دیگه بشم و قلبش شکسته بشه نمیخوام مثل همون دختری باشم که عشق من و ازم گرفت دلم میخواد برای این عشق جدیدم خوشحال باشم که کنار کسی که دوسش داره خوشحالم لبخند میزنه باهم شادن….ولی همش قلبم درد میگیره فک میکنم که من واقعا چه مشکلی دارم یا داشتم که عشق اولم من و به یه دختر دیگه ترجیح داد و الانم وقتی دوباره عاشق شدم هیچ شانسی برای رسیدن بهش ندارم…..فک میکنم یه عیب و یا نقصی توم هست که این جوری میشه…..الان با تمام وجود دلم میخواهد برای این پسر جدیدی که عاشقش شدم و دوست دخترش خوشحال باشم ولی نمی تونم….تا بهش فک میکنم قلبم درد میگیره ….اشک ام مثل ابر بهار میاد ……احساس گناه میکنم…..که این احساس من اشتباهه…..نباید چشمم دنبال پسری باشه که دوس دختر داره ….حتی اگه دارم تو آتیش عشق یه طرفه ای که بهش دارم میسوزم جزغاله میشم نابود میشم…حق چشم دوختن به رابطشون ندارم…..نمیخوام ناراحت باشم….نمیخوام درد بکشم…..میخوام فراموش کنم…..میخوام از تو قلبم پاک شه …..از تو ذهنم پاک شه …..ولی نمی تونم…..بازم دارم به مردن فک میکنم…..برای بار دوم قلبم پاره پاره شد ……احساس میکنم که وقتی بتونم اینم فراموش کنم دیگه حق عاشق شدن ندارم چون بهش نمی رسم …..فقط بیشتر خورد میشم بیشتر شکسته میشم…..لطفا کمکم کنید از این احساس لعنتی خودم خلاص کنم دیگه هیچ وقت عاشق نشم که قلبم پاره پاره نشه

    • سلام دوست گرامی
      شدت احساس شما برای رابطه‌ای که شروع نشده و صرفا از او خوشتان می‌آید، بیش از اندازه طبیعی و نرمال است.
      سن کمی دارید و سابقه شکست در احساس شما به دلیل تصمیم از روی هیجان بوده است.
      برای اینکه بتوانید زندگی سالم‌تری داشته باشید، تلاش کنید که برای خودتان و با توجه به سن کمی که دارید، هدف و برنامه‌ریزی داشته باشید. در واقع شما تمام زندگی‌تان را وقف علاقه‌ای کردید که هیچ هدفی به دنبال آن نیست!
      تلاش کنید به وظایف مخصوص سن خودتان رسیدگی کنید. رابطه سالم، رابطه‌ای نیست که در آن خیانت اتفاق بیفتد و شما را تا مرز خودکشی برساند.

      • عزیززززززز دلمممممم بمیرم برای پاکی قلبت ببین گلم درکت میکنم چه حسی داری خیلی سخته ولی باور کن عشق فقط تو خدا خلاصه میشه اینا همش بچه بازی درسته تو این سن برات خیلی سخته ولی واقعا دارم میگم بزرگتر که شدی به یاد این دورانت میخندی و همیشه یادت باشه که دنیا به کسی وفا نمیکنه چه برسه به آدماش! همه یه روزی از هم جدا میشن حتی با مرگ! پس به فکر عشق و عاشقی با پسری نباش و سعی کن با خدا انس بگیری تا بهت کمک کنه و عاشق اون باشی و بدون که قطعا عشق حقیقی خداست که زیباترین حس دنیاست ….

  • سلام وقت بخیر من رو پسری کراش دارم و ازینکه رابطه ی جدی با کسی نداره مطمئنم. یه چن باری هم کوتاه تو اینستاگرام حرف زدیم اما در کل پسر مغروری هست و حس میکنم تو گذشته شکست بزرگی داشته و به فکر رابطه و عشق جدی نیس با اینحال من واقعا دوسش دارم اما نمیخام غرورمو نادیده بگیرم و به قولی زیاد بهش چراغ سبز بدم الان واقعا میدونم نمیدونم چیکار کنم یا اصلا چطور فراموشش کنم ؟

    • سلام دوست گرامی
      اشاره کردید او شکست بزرگی داشته است؛ اگر از این مساله مطمئن هستید، باید بدانید تا زمانی که او نتوانسته است خودش گذشته را حل و فصل کند و پرونده‌اش را ببندد، برای بودن در رابطه با شما آمادگی و حضور کاملی نخواهد داشت.
      در ضمن چراغ سبز نشان دادن اگر با یک ارتباط یکطرفه باشد، جز شکست چیزی در پی نخواهد داشت. شما می‌توانید برای دریافت مشاوره درباره آموختن مهارت‌های ارتباطی، از مشاوران رادیوعشق نوبت دریافت کنید.

  • سلام.پسری هستم ۱۹ ساله.تو سن ۱۲ سالگی عاشق دختری شدم ک فامیلمونه و از من ۲ سال بزرگتره.اوایل فک میکردم عشق نیس و احساسات بچگانست اما همینطور تو ذهنم ادامه پیدا گرد و هر بار ک میدیدمش بیشتر عاشقش میشدم.پارسال بهش گفتم و گفت نمیشه ما اختلاف سنی داریم.امسال دوباره ازش خواهش کردم ولی جواب ن نداد و گفت فعلا زوده و اینکه منم فعلا حداقل علاقه ای ندارم ن ب تو و ن ب هیچکس دیگه ای.مشکل من اینه عشق من یک طرفست و همه فک میکنن تو مرور زمان فراموش میکنم در صورتی ک من همیشه و هر لحظه دارم بهش فکر میکنم نابود شدم بخدا دیگ توان ندارم.درسمم میخونم ولی شبا دیگ اصلا بدترین حالت ممکنم.همش وحشت اینو دارم ی روزی کارت عروسیش برسه دستم😞اون روز ممکنه من هر بلایی سر خودم بیارم میدونم.همین الانم بزور جلوی خودمو گرفتم کاری نکنم.چیکار کنم چرا نمیتونم کنار بیام😞😞؟؟

    • سلام دوست گرامی
      زمانی که احساس شما شروع شد، شما در سن 12 سالگی بودید، یعنی زمانی که اصلاً هویتی شکل نگرفته است.
      اما درباره جواب منفی او و احساسی که برای شما بوجود آمده است؛ او حق انتخاب و تصمیم‌گیری دارد و بهتر است وقتی او نمی‌خواهد در رابطه باشد، اصرار بیش از حد نکنید.

  • من یه دختر فوق العاده منطقی ام به طوری ک اگه مجبور باشم همیشه منطقم رو به جای احساسم انتخاب میکنم ولی مثل اینکه این دفعه نمیتونم منطقم رو انتخاب کنم حس میکنم از یه پسری خوشم میاد هرشب قبل از خواب کلی بهش فکر میکنم و تو خیالاتم همیشه هست میخوام
    خودمو از اینی ک هستم بهتر کنم تا اون خوشش بیاد و..میدونم ک ازش خوشم میاد ولی اینم میدونم ک قرار نیست هیچوقت بهش برسم هیچوقت پس تصمیم گرفتم فراموشش کنم یه چند باری هم سعیمو کردم مثلا چن وقت فراموشش کردم ولی بازهم یادش افتادم و حسم برگشت الان نمیدونم چیکار کنم واقعا میخوام فراموشش کنم نمیخوام وقتمو براش تلف کنم ولی نمیدونم چطور

    • سلام دوست گرامی
      در یک رابطه صحیح، هم منطق و هم احساس دخیل است و هیچ وقت یکی از این دو، برنده نخواهد بود.
      اگر مسیر ارتباطی شما با شخص موردنظرتان، مسیر سختی است، انتخاب شماست که او را فراموش کنید و یا منتظر بمانید.
      این نکته را به یاد داشته باشید، انتظار و سرمایه‌گذاری بیهوده می‌تواند به ضرر شما باشد.

      • عزیززززززز دلمممممم بمیرم برای پاکی قلبت ببین گلم درکت میکنم چه حسی داری خیلی سخته ولی باور کن عشق فقط تو خدا خلاصه میشه اینا همش بچه بازی درسته تو این سن برات خیلی سخته ولی واقعا دارم میگم بزرگتر که شدی به یاد این دورانت میخندی و همیشه یادت باشه که دنیا به کسی وفا نمیکنه چه برسه به آدماش! همه یه روزی از هم جدا میشن حتی با مرگ! پس به فکر عشق و عاشقی با پسری نباش و سعی کن با خدا انس بگیری تا بهت کمک کنه و عاشق اون باشی و بدون که قطعا عشق حقیقی خداست که زیباترین حس دنیاست ….

  • سلام من نوزده سالمه و پارسال عاشق یک پسر بیست و سه ساله شدم و وقتی قرار بود باهم دوست شیم فهمیدم رابطه جنسی میخواد و من نمی‌خواستم
    خلاصه اوکی نشد و منم شروع کردم که جذبش کنم و یه ماه بعد گفتم دوسش دارم و اینا
    یه مدت گفت من کسیو دوست دارم بعد گفت تو خواسته منو قبول نکردی اما یه مدت که گذشت اون افتاد دنبالم و حرف
    چون واقعا آدم سردی بود
    من بعد که دیدم زیادی غرورم داره خدشه دار میشه بیخیالش شدم و الان فهمیدم با یک دختر که دوسال از من کوچک تره دوست شده
    چون اون دختر تن به خواسته داده و قصدشون ازدواجه و من واقعا دارم دیوونه میشم و می‌خوام هر چه سریع تر فراموشش کنم
    چون تقریبا هم پسره دختره تو محله ما هستن
    ممنون میشم راهنمایی کنید

    • سلام دوست گرامی
      مسیر شما برای قطع این ارتباط درست یوده است. خواسته و هدف شما، فراموش کردن خاطرات او است. برای این کار به هیچ عنوان احبار و اطلاعات مربوط به او را پیگیری نکنید و تمامی خاطرات و یادگاری‌هایی که دارید را کنار بگذارید.
      برای شروع کردن یک زندگی هدفمند، می‌توانید در دوره «زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» شرکت کنید و یا با از مشاوران رادیوعشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

  • سلام. من بیست سالمه…
    حدودا هشت سال پیش متوجه علاقه و توجه خاصم نسبت به پسر همسایمون شدم که یک سالی از من بزرگ‌تر بود… چند ماه بعدش ما از اون شهر رفتیم… تموم این هشت سال تلاش کردم که فراموشش کنم اما هر بار کوچیک ترین خبری کافی بود برای یادآوری اون آدم…
    این اواخر با توجه به اینکه دیگه شیش سال بود ک ازش خبر نداشتم، تصمیم گرفتم جدی فراموشش کنم… تا اینکه تو فضای مجازی بهم پیام داد… چند ماه حرف زدیم… چت کردیم… تماس گرفت… هر وقت حالم بد بود تلاش میکرد برای تغییر حالم… رفتاراش واقعا نشونه علاقه بود… نه تنها من، حتی دوستانم که پیام های اونو میدیدن میگفتن دوستت داره…
    تا اینکه چند روز پیش فهمیدم چند ساله دلبسته یکی از دخترای فامیل شونه… اول فکر کردم شاید قصدش امتحان کردن منه ولی حالا تقریبا مطمئن شدم قضیه اون دختر خانم جدیه…
    مثل اینکه تموم این مدت محبت هاش از روی یه دوستی قدیمی بوده… اون اصلا نمیدونه دوسش دارم، فکر می‌کنه تموم نگرانی ها و کار های من از روی محبت و مهربانی ذاتیمه، نه علاقه… فکر می‌کنه برای من مثل یه دوست معمولیه… حالا ازم کمک میخواد برای روابطش با اون دختر… من نمی‌دونم باید چیکار کنم… واقعا مردد شدم بین رفتن و موندن… از یه طرف حرفاش خودمو داغون میکنه، از یه طرف دیگه نمی‌خوام تنها بشه… شما بگید درستش چیه…

    • سلام دوست گرامی
      در وضعیت شما بهتر است به این ماجرا نگاه واقع‌بینانه‌ای داشته باشید.
      کمک کردن به ایشان برای رسیدن به دختر موردعلاقه‌اش کار اشتباهی است چون به خود شما آسیب می‌رسد.
      به جای این اقدام، سعی کنید که رابطه خودتان را واقعاً در سطح یک دوست قدیمی نگه دارید و کمرنگ تر شوید.
      وقتی می‌دانید او به شخص دیگری علاقه دارد، سرمایه‌گذاری و ادامه ارتباط با او کار بسیار اشتباهی است.

      • سلام دختری هستم هجده ساله مدتیه که عاشق یه پسر بیست و پنج ساله تو اینستاگرتم شدم البته این حرفای کلیشه ای رو زیاد شنیدم راجب بد بودن روابط اینترنتی ولی این وابستگی بهویی که برام پیش اومد اصلا غیر قابل پیش بینی بود نمیدونم چیشد که نسبت به حرفاش وابسته شدم من برای فراموش کردنش اینستاگرامم و حذف کردم شما چه راه های دیگه ای پیشنهاد میکنید؟

        • سلام دوست گرامی
          مسیرهای ارتباطی در دوره حاضر محدویت خاصی ندارد و یکی از راه‌های برقراری رابطه فضای مجازی است. اما خطرات، معایب و چالش‌های این نوع آشنایی بیشتر از مدل‌‎های دیگر است و باید با هوشیاری بیشتری وارد عمل شوید.
          مساله شما جای بررسی بیشتری دارد که آیا صرفا شما وابسته شدید و یا ارتباطی هم شکل گرفته است؟ به چه دلیل می‌خواهید او را فراموش کنید؟
          ابتدا باید این جزییات بررسی شود تا بتوانیم راهنمایی کامل‌تری برای شما ارائه کنیم. شما نیز باید ابتدا علت وابستگی خودتان را به او بررسی کنید.
          برای دریافت راهنمایی بیشتر می‌توانید از مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.

  • سلام من دختری 18 ساله ام که عاشق پسر عمم شدم ولی از حس اون هیچی نمیدونم
    ولی فک میکنم هیچ حسی نداره کلی هم دوست دختر داره دیر به دیرم میبینمش شاید سالی یه بار
    ولی فراموش نمیشه چیکار کنم

    • سلام دوست گرامی
      دلیل این علاقمندی را پیدا کردید؟ جذب چه ویژگی‌هایی در او شدید؟
      پاسخ به این سوالات مهم است تا شما متوجه شوید به چه علت جذب کسی شدید که افراد و دختران زیادی در زندگی‌اش حضور دارند و حتی سالی یکبار او را می‌بینید.
      برای فراموش کردن او اول این دلایل را شناسایی کنید. ببینید چقدر به او فکر می‌کنید و چه زمان‌هایی بیشتر در فکر او هستید.

  • سلام به همه… دختری هستم 13 ساله… خیلی وقت پیش که 9 سالم بود از یه پسری خوشم میومد در حد مرگ هرکاری لازم بود انجام می‌دادم تا نظرش رو جلب کنم… اون خیلی لات بود و به همه شماره داده بود ولی دوسش داشتم… از اونجایی که تو یه خانواده ی باشخصیت و بیشتر مذهبی بزرگ. شدم نمیتونستم باهاش دوست بشم تا اسباب کشی کردیم و رفتیم به روستای کناری که فقط 10 دقیقه فاصله داشت…
    روز ها گذشتند تا 11 ساله شدم. ولی هنوز عشق اولم یه گوشه ی قلبم بود… رفتم به یک مغازه که چیزی بخرم… فقط یه پسر هم سن من یا شایدم بزرگتر از من با دوستش داخل مغازه بودن… خلاصه با حواس پرتی اون پسره و سوتی هاش و مسخره کردن من جمع خنده دار شد و پسر دایی ام و داداشم و دوست اون پسره از خنده ریسه میرفتن…

    روز ها گذشت و رفت و آمد من خودبه‌خودی به اون مغازه بیشتر شد…
    انگار یه حس وابستگی داشتم علاقه هم نه فقط وابستگی…
    یه روز با مامانم داشتیم برمی‌گشتیم خونه که یه زن رو دیدیم که فامیل ما بود…
    با مامانم کمی حرف زد.. زنه گفت : دوتا پسر و یه دختر دارم…
    اسم پسر بزرگم که 14…15 سالشه سعید و دخترم که 7 سالشه زهرا و پسر کوچکم که 3 سالشه ارشیا هست…
    دیگه درد و دل کرد با مامانم و من از مشخصاتی که اون زن داد و عکس بچه هاش که نشون داد فهمیدم اون پسره که تو مغازه بود اسمش سعید هست و فامیل من هست و به خاطر مشکلات خانوادگی کار میکنه…
    براش ناراحت شدم و نمیخواستم که سعید زجر بکشه نه اینکه واسش دلسوزی کنم نه… فقط ناراحت شدم که مجبوره کار کنه…

    فهمیدم به سعید علاقه دارم و شبا خوابش رو میدیدم…

    حتی یه شب ساعت 1 وسط های محرم هم جلو مغازه در حال درگیری کوچیکی دیدمش که خیره شدیم تو چشای هم…

    خیلی وقته از اون شب تا حالا که وارد 13 سالگی میشم اونو ندیدم…
    خونه ی بابا بزرگش دقیقا کنار خونه ی مامان بزرگ منه ولی حتی یک بار هم ندیدمش…

    فکر. میکردم. دوسش دارم ولی بعد فکر میکردم دوست دختر داره و بیخیالش میشدم… هنوزم یه حالت بیمارگونه واسه عشق اولم و سعید دارم که منو افسرده کرده…
    سعی میکنم از هرچیزی که منو یاد عشق اولم و سعید میندازه دور بشم ولی بازم نمیتونم فراموششون کنم
    پرخاشگر شدم در صورتی که تا 2 هفته پیش اینجوری نبودم…
    لطفا بگید چیکار کنم؟
    ممنون میشم ازتون.. ❣️❣️🙏🙏

    • سلام دوست گرامی
      دوست داشتن و عاشق شدن حس شرینی است و به انسان ها جرات می دهد اما شروع رابطه عاطفی برای سن شما زود است و بهتر است برای آگاهی بیشتر در این زمینه از مشاوره استفاده کنید. می توانید از همیار عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.

  • سلام…در دختری هستم ۲۹_ساله….خیلی حرفا دارم برای گفتن…۶سال در گیر یه حسی هستم که حتی نمیدونم اسمشو میشه گذاشت عشق یا جنون یا دیوانگی..قبل این که بهش حسی داشته باشم دانشجو بودمو مغررررور به هیچ پسری دوست نبودم اهل درس بودمو بلند پرواز.با پسری دوست نمیشدم چون دلم نمیخاست عروسک دیت کسی بشم همیشه دلم میخاست اونیکه دوسم داره خودش جلو بیاد بهم ابراز علاقه کنه..همیشه دوستامو بخاطر دوست پسراشون مسخره میکردم و میگفتم عشق وجود نداره. عشق مقدسه هیچکس لایق همچین حسی نیست که خدا نسیبش کنه…اینا حرفارو تا حالا به هیچکس نگفتم..تا حالا صدبار خاستم برم مشاوره ولی چون میدونستم میگن فراموش کن و بهم راه حل بدن نمیرفتم..ولی الان قصدم فراموش کردنشه نه از قلبم بلکه میخام کمک کنید به ظاهر فراموشش کنم….بعد تموم شدن دانشگام گاهی رفت و امد به خونشون یه حس عجیبی بهش داشتم..یه جور شمارشو پیدا کردم و اون همه غرور زیر پا گذاشتم و بهش گفتم دوستش دارم از همون اول گفت نه.. تو توی بگ گراندم نیستی…گفت نه و من موندم پای دلم تا شد ۶سال..تو این ۶سال باهم تلفنی در ارتباط بودیم..اونم بهم میگفت دوست دارم ولی نه برا ازدواج..من یک بارم در مورد ازدواج باهاش بحث نکردم همینکه باهاش حرف میزدم آروم میشدم بخاطر اون غرورم هزار برابر شده بود به عالم و آدم فک نمیکردم ولی جلو اون غروری نداشتم چه شبا که بخاطر همین شکستن غرور م غصه و گریع ها نکردم ولی لذت میبردم ذر برابر اون شکستن غرور. الان اینارو میگم بغض دارم و دیگه حوصله گریه ای ندارم…روزی هزار بار تصمیم میگیرم بهش پیام ندم ولی صب که میشه تا پیام ندم نمیتونم به کارام برسم حتی شده تا شب خودمو نگه داشتم ولی بازم پبام دادم ….الان تصمیم گرفتم دیگه بهش پیام ندم قربون صدقش نرم..فقط تو ذهن خودم نگهش دارم… قید ازدواج زدم چون دلم نمیخاد با کسی دیگه زندگی کنم..من راضیم از این زندگی همین که تو ذهنم دارمش برام کافیت میکنه…. نا گفته نماند تو این ۶سال هیچ رابطه جنسی نداشتیم اونقد مرررررد هست که برام ارزش قائل باشه همیشه فک‌میکنم میتونست به راحتی ازم سو استفاده کنه ولی نکرد… گاهی میگه اونقد دوست دارم که قابل گفتن و تصورت نیست و هیچوقت هم نمیتونی باور کنی‌…

    • سلام
      شرایطی که می‌گید رو درک می‌کنم و متوجهم که چقدر به این فرد و رابطه وابسته شدید. البته حتما لازمه شرایط‌تون بررسی بشه. دوره بازگشت به زندگی دقیقا در این زمینه می‌تونه بهتون کمک کنه. برای اطلاعات بیشتر در واتس‌اپ به شماره 09035714068 پیام بدید.

  • من دختر18 ساله ای هستم که بشدت احساساتی هستم و خیلی زود متاسفانه وابسته شخصی میشوم
    به مدت دو ماه هست که با پسری توی تلگرام اشنا شدم وقرار شد وارد زندگی هم بشیم تو ی شهر نیستیم
    متاسفانه ایشون گل میکشه و بقول خودش معتادش نیست که ترک کنه و ساقی نیست که همیشه همراهش باشه
    و اینک یک ماهی هست تلفنی صحبت میکنیم
    خلاصه اینک بنده متوجه حس هایی شدم یعنی وقتی زنگ میزنه و یا زنگ میزنم قلبم تند میزنه و حالم ی جوری میشه متاسفانه یا خوشبختانه
    و اینک مدتی هست که کمتر صحبت میکنیم و من بشدت از این موضوع ناراحت و مضطرب هستم
    میگه حالم خوب نیست و من خیلی از این موضوع ناراحتم که چرا نمیزاره حالش رو خوب کنم جواب تلفن هام رو نمیده و میگ میخام تنها باشم
    و حالا واقعا نمیدونم چیکار باید کنم؟

    • سلام دوست گرامی
      رابطه شما از چند جهت دچار مشکل هست
      1- دور بودن از هم و عدم شناخت واقعی
      2-مدت زمان کم آشنایی
      3- مصرف مواد توسط ایشان و عدم قبول این موضوع که حتی بصورت تفریحی هم مصرف کردن عواقب دارد
      منطقی باشید این رابطه اصلا رابطه سازنده ودرستی نیست و اکنون که ایشان به هر بهانه ای ارتباط را کم کرده اند شما هم استقبال کنید تا رابطه تمام شود

  • سلام.
    من دختری هستم که تقریبا حساسه و در بعضی موارد موضوعاتی که پیش میاد فکرم درگیر میشه. اکثر آدمایی که باهاشون در ارتباط هستم همین نظر را دارن میگن خیلی خوبی ولی زیادی حساسیت نشون میدی. یک مساله ای هم که این اواخر ذهنم درگیر کرده میتونم در این زمینه راهنمایی بگیرم؟
    یه مسافرتی رفتم با یکی دوستام . اونجا پسری همراهیمون میکرد، البته فامیل من بود یه نسبت دوری با من داشت. علاوه بر اینکه شوخی سر به سر هم میزاشتیم یه حساسیت‌هایی هم داشت. مثلا غیرتی بود. من واقعیتش یه مقدار ازش خوشم اومد ولی اون رو نمیدونم. از طرفی با من کل مینداخت و اذیت و شوخی میکرد ولی با دوستم یه جور دیگه برخورد می کرد. مثلا من ازش سوال می پرسم جواب نمیداد ولی دوستم سوال می پرسید جواب میداد. زنگ میزنم یا جواب نمیده ولی اگه اون پیام بده جواب میده. یا خودش پیام میده به دوستم. دوستم هم یه اخلاق های خاص خودش رو داره. چی کار کنم حساسینم کمتر بشه بهش فکر نکنم. به نظر شما چی کار کنم؟

    • دوست عزیز
      سلام

      وقتی ما از کسی خوشمون میاد، طبعا دوست داریم که اون فرد هم به ما علاقش رو نشون بده، بیشتر از بقیه به ما توجه کنه، دوستمون داشته باشه و … . وقتی که این ارتباط و علاقه دو طرفه باشه کار راحت‌تره ولی گاهی به هر دلیلی، فرد مقابل علاقه‌ای به ما نشون نمی‌ده و این زمانه که ممکنه ناراحت بشیم. البته باید یادتون باشه که عدم علایق فردی که دوست داریم ممکنه دلایل خیلی زیادی باشه و به این معنا نیست که ما مشکلی داریم یا … ؛ بلکه هر شخصی یه سلیقه‌ای داره و ما نمی‌تونیم سلیقه همه رو برآورده کنیم.

      حالا در این مساله‌ای که شما مطرح کردید، احتمالا این آقا پسر نسبت به دوست شما علاقه بیشتری داره و چون شما به ایشون علاقه دارید، روی این موضوع حساس‌تر هستید. اما چی کار می‌شه کرد که این حساسیت شما کمتر بشه؟ باتوجه به این که کل داستان رو نمی‌دونم و فقط با توجه به چیزی که شما نوشتید، میشه حدس زد که احتمالا ایشون بیشتر به دوستتون علاقه دارند (البته ممکنه که اینطور نباشه، این حرف رو فقط از روی آنچه نوشتید می‌زنم)، یکی از کارهایی که می‌تونید انجام بدید، فاصله گرفتن از ایشونه. شما می‌تونید چند وقتی رو از ایشون دور باشید و برای خودتون برنامه‌های مختلف بریزید و سر خودتو گرم کنید. با این حال، کم‌کم احتمالا نسبت به علاقه خودتون آگاه‌تر می‌شید و اثر کارهاشون رو شما کمتر میشه.
      البته همیشه شما یه راهی هم دارید، اینه که در مورد احساساتتون با فرد مقابل صحبت کنید. شما می‌تونید با توجه به ویژگی‌های خودتون، راهی که به نظرتون الان بهتره رو انتخاب کنید.

مقالات مرتبط