روان‌شناسی چیست (هدف روانشناسی و رویکردهایش)

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

روان‌شناسی چیست (هدف روانشناسی و رویکردهایش)

پیشرفت علم روانشناسی آنقدر در چندین سال اخیر چشم گیر بوده است که احتمالا کمتر کسی وجود داشته باشد که نامی از آن نشنیده باشد. اما واقعا این علم چیست؟ چه شاخه‌هایی دارد هدفش چیست و چطور به بشر کمک می‌کند؟ فرق روانشناسی با ادعاهای غیر علمی و شبه علمی در چیست؟ آیا می‌توان به یافته‌های روانشناسی اعتماد کرد؟ این مقاله را بخوانید تا در مورد سوالات بالا اطلاعات بیشتری کسب کنید.

چیست

تعریف روان‌شناسی

روان‌شناسی (psychology) دانشی است که به وسیله شیوه‌ها و روش‌های علمی در مورد ذهن و رفتار موجودات زنده تحقیق و مطالعه می‌کند. منظور از رفتار در علم روانشناسی تمام اعمال و حرکت‌هایی است که در فرد قابل مشاهده و اندازه گیزی باشد، مثلا سکوت یک رفتار است زیرا هم قابل مشاهده است هم قابل اندازه‌گیری (مثلا سارا یک ساعت سکوت کرده بود). منظور از ذهن نیز تمام فرآیندهای روانی و فکری فرد است. مثلا حافظه، ادراک، هوش، فکر و … همه و همه جزء فرآیندهای ذهنی به شمار می‌آیند.

آیا روان‌شناسی یک علم است؟

پاسخ سوال بالا یک بله قاطعانه است. روان‌شناسی امروزه یک علم نوظهور و پرقدرت است که از قوانین علمی پیروی می‌کند و در دنیای علم جایگاه رسمی و ثابت شده‌ای دارد. به زبان ساده برای اینکه مطالعه‌ای در جامعه جهانی در دسته علم قرار گیرد باید سه ویژگی داشته باشد:

  1. قابلیت تکرار نتایج با مشاهده نتایج تجربی: اولین ویژگی یک علم این است که نتایج ادعاهای آن برای دیگران نیز قابل مشاهده و قابل تکرار باشد. مثلا وقتی علم فیزیک ادعا می‌کند آب در 100 درجه به جوش می‌آِید سایز محققین نیز می‌توانند با انجام آزمایش این نتیجه را مشاهده کنند. اما وقتی ادعاهای غیر علمی مانند قانون جذب می‌گویند با تصور ثروت و جذب آن می‌توانید در آینده پولدار شوید نتیجه مبهم و در حد یک ادعاست، نمی‌توان آن را آزمایش و مشاهده کرد. روانشناسی از این ویژگی علمی پیروی می‌کند. مثلا مطالعات روانشناسی نشان داده‌اند افراد افسرده افکار منفی بیشتری نسبت به بقیه دارند، با انجام آزمایش و مقایسه افراد افسرده و عادی می‌توان این نتیجه را تکرار و مشاهده کرد.
  2. قابلیت تعمیم پذیری و عینیت داشتن نتایج: این ویژگی علم به یافته‌های علمی کمک می‌کند به دور از هر سوگیری شخصی، عقیده متعصبانه و باورهای کورکورانه نتایجش را در اختیار افراد مختلف بگذارد. مثلا هیچ تعصب یا سوگیری شخصی در نتیجه “دو ضرب در دو “در علم ریاضی وجود ندارد! یکی از مهم‌ترین شروط الزامی و اصلی مطالعات روانشناسی نیز دوری از باورهای شخصی است. برای این منظور علم روانشناسی از ابزارهایی مانند پرسش‌نامه و نرم‌افزارهای خاص تحلیل داده‌ها استفاده می‌کند که سوگیری محقق را به صفر برساند.
  3. کنترل: کنترل در علم یعنی برای اینکه بتوانید بگویید چیزی علت چیز دیگری است تمام موارد مزاحم دیگر را کنترل کنید که شک و شبهه‌ای در آن نباشد! به مثال جوشیدن آب در 100 درجه برمی‌گردیم. علم همه موارد مزاحم را در این نتیجه کنترل می‌کند، مثلا آب ناخالصی ندارد، در شرایط ثابتی است و … . در موارد غیر علمی که می‌گویند با فرستادن فرکانس می‌توانید معشوقتان را بازگردانید چه چیزی قابل کنترل است؟آیا تفاوت‌های فردی در نظر گرفته شده‌اند؟ سن، دلایل جدایی؟ شغل و تحصیلات، مدت ارتباط و هزار و یک متغیر دیگر وجود دارد که نادیده گرفته شده و کنترلی روی آن نیست و تنها یک ادعا و نسخه از قبل پیچیده شده‌ای که حتی در نتیجه‌اش ابهام وجود دارد برای همه در نظر گرفته می‌شود. در علم روانشناسی تنها زمانی چیزی را علت چیز دیگر می‌دانند که از مراحل آزمایشی دقیق و مورد تایید گذشته باشد.
  طرحواره نقص/شرم یا تله بی‌ارزشی (نحوه درمان تله نقص/شرم)

هدف علم روانشناسی چیست؟

 هدف

روانشناسی 4 هدف مهم توصیف، تبیین، پیشبینی و کنترل رفتار را دارد. در زیر هر کدام را برایتان با مثال شرح می‌دهیم.

توصیف 

یکی از مهم‌ترین اهداف روانشناسی این است که مواردی که مربوط به ذهن و رفتار انسان می‌شود را توصیف و تعریف کند. مثلا توصیف کند اضطراب چیست؟ چه ویژگی‌هایی دارد؟ چطور شناسایی می‌شود؟ چه نشانه‌هایی دارد؟ برای رسیدن به یک زبان واحد در علم، نیاز به تعریف‌های واحد داریم. نمی‌شود هرکس اضطراب را یک طور توصیف کند. روانشناسی این وظیفه را به عهده می‌گیرد.

تبیین

توصیف، چیستی را برای ما شرح می‌دهد اما چرایی را توضیح نمی‌دهد. مثلا می‌گوید اضطراب چیست اما نمی‌گوید چرا اضطراب می‌گیریم. چرایی به وسیله تبیین اتفاق می‌افتد. مثلا چه عواملی باعث می‌شود ما اضطراب بگیریم؟ چه چیزهایی در بالا رفتن اضطراب نقش دارد؟ ژنتیک چقدر در اضطراب اثر دارد؟ تمام این چراها را به دور از سوگیری و نظر شخصی روانشناسی تبیین می‌کند.

پیش‌بینی

شاید جذاب‌ترین بخش روانشناسی برای عموم پیشبینی رفتارها و افکار انسان باشد. اگر ما بر سر فرزند داد بزنیم در آینده چه اتفاقی برای او می‌افتد؟ اگر تعهد در رابطه از بین برود سرانجام آن رابطه با چه احتمالی جدایی و با چه احتمال و شرایطی ترمیم و بهبود است؟ این پیش‌بینی‌ها تنها یک حدس و گمان نیست! به وسیله مطالعه علمی و با روش‌های علمی روانشناسی می‌تواند رفتار انسان را پیشبینی کند.

کنترل

مهم‌ترین هدف روانشناسی کنترل است که کمک می‌کند رفتارهای نابهنجار یا آزاردهنده‌ای که فرد برای خودش و دیگران دارد مدیریت بشود. درمان زیر مجموعه همین کنترل است. درمان اختلالات روانی، برطرف کردذن نقاط ضعف، آموزش مهارت‌های مختلف و … زیر سایه علم روانشناسی ممکن است.

رویکردهای مختلف روان‌شناسی

در علوم انسانی نظریات مختلفی وجود دارد. این نظریات گاهی ممکن است مکل یکدیگر و گاهی ممکن است در تضاد با یکدیگر باشند اما آنچه قطعی است این است که همه آن‌ها از مراحل لازم علمی گذشته‌اند، بارها تحقیق و پژوهش روی آن‌ها انجام شده است و فرضیات مختلفش آزمایش شده‌اند. انسان یک موجود پیچیده است، مانند آب نیست که به راحتی بگوییم در 100 درجه می‌جوشد، هزار و یک پیچ و خم در وجود انسان وجود دارد و نیازمند بررسی‌های مختلفی است که بتوانیم بگوییم فلان ویژگی بر اساس چه عواملی در انسان به وجود می‌آید یا علت فلان اختلال چیست! بنابراین وجود رویکردهای مختلف در روانشناسی به علت همین پیچیدگی‌های انسان استو برخی رویکردها مثل روانکاوی تمرکزش را بیشتر روی گذشته فرد می‌گذارد، برخی مثل رفتارگرایی روی محیز و رفتار فرد متمرکز است و برخی هم مثل روانشناسی شناختی افکار فرد را بررسی می‌کند. اینکه کدام رویکرد مناسب چه کسی است بستگی به موقعیت، نوع مشکل و شرایط منحصر به فرد شخص دارد. اما رویکردهای مختلف روانشناسی کدام‌ها هستند. در این مقاله سعی می‌کنیم مهم‌ترین و معروف‌ترین رویکردها را بررسی کنیم، اما اگر دوست دارید بیشتر در این مورد اطلاعات کسب کنید می‌توانید کتاب تاریخ روانشناسی را مطالعه کنید.

  تئوری دلبستگی (Attachment Theory) در روابط عاشقانه

روانکاوی

فروید

روانکاوی یکی از اولین رویکردهای روانشناسی بود که زیگموند فروید آن را پایه گذاری کرد. فروید (در عکس بالا قابل مشاهده است) معتقد بود برای بررسی شخصیت و رفتار فرد باید گذشته او تحلیل شود و 5 سال اول رندگی و رابطه فرد با والدینش به شدت در به وجود آمدن شخصیت او اثر گذار هستند. روانکاوی همچنین معتقد است علاوه بر آنچه در ظاهر افکار و رفتار انسان می‌توان مشاهده کرد، یک شخصیت ناخودآگاه یا ناهشیار هم وجود دارد که قابل مشاهده مستقیم نیست اما روی زندگی و تصمیمات فرد اثر می‌گذارد. در طول زمان روانکاوی دستخوش تحقیقات و تغییرات زیادی شده است اما همچنان یکی از رویکردهای پر قدرت است که تحقیق درباره اش همچنان ادامه دارد.

رفتارگرایی

رفتارگراها برخلاف روانکاوی ترجیح دادند روی رفتار قابل مشاهده فرد متمرکز باشند. معتقد بودند فقط چیزی ارزش بررسی دارد که بتوان آن را مشاهده و اندازه گیری کرد. بنابراین مسائلی مثل اراده انگیزه پیشرفت و رقابت برای آن‌ها کنار گذاشته شد. آن‌ها معتقد بودند از طریق تنبیه و تقویت می‌توان رفتار را در انسان شکل داد. به شدت به تربیت معتقد بودند و دزد شدن یا پزشک شدن یک فرد را به تربیت او  نسبت می‌دادند. این رویکرد هم هنوز در درمان بسیاری از اختلالات مانند انواع فوبی، استرس پس از سانحه، ترک سیگار و … نقش مهمی دارد.

رویکرد شناختی

این رویکرد معتقد است انسان مانند یک دانشمند مدام در حال ارزیابی دنیا و تحلیل آن است و بر اساس استدلال‌هایش جهان اطرافش را کشف می‌کند. این استدلال‌ها گاهی با سوگیری‌های شخصی یا خطاهایی همراه است که ممکن است به نفع فرد نباشد. روانشناسی شناختی این افکار را به چالش می‌کشد. معتقد است این افکار فرد است که او را مضطرب یا افسرده می‌کند. رویکرد شناختی امروزه بسیار پیشرفت کرده است و در درمان انواع اختلالات روانی نقش اساسی و پررنگی دارد.

رویکرد زیست شناختی

همانطور که از نام این رویکرد پیداست، رویکرد زیست شناختی به بررسی فرآیندهای زیستی بدن و ارتباطش با رفتار و افکار فرد می‌پردازد. مثلا بررسی می‌کند کدام قسمت از مغز در حافظه نقش دارد، چه هورمون‌های روی پرخاشگری اثر دارد و … . این رویکرد به خصوص در اختلالاتی که زمینه ارثی دارد نقش حیاتی دارد.

زیرشاخه‌های مختلف علم روانشناسی

برخی تصور می‌کنند روانشناسی تنها محدود به پیشبینی و درمان اختلالات روانی است در صورتی که علم روانشناسی بسیار وسیع است و به چندین زیرشاخه مهم که در زیر آمده است تقسیم می‌شود:

روانشناسی غیر طبیعی

روانشناس

 این رشته به بررسی موارد ناهنجاری که برای انسان نرمال عادی نیست می‌پردازد. مثلا اختلالات روانی در این زیر شاخه بررسی می‌شود. در واقع رفتارهای غیرطبیعی و آسیب‌زا که با نرم جامعه همخوان نباشد را روانشناسی غیر طبیعی بررسی می‌کند.

روانشناسی زیستی

 همانطور که در رویکرد زیستی توضیح دادیم این شاخه از روانشناسی به بررسی ارتباط رفتار و ذهن انسان با فعل و انفعالات بدن و مغز می‌پردازد.

  مشاور خوب (ویژگی‌های یک مشاور خوب چیه؟)

روانشناسی بالینی

شناسایی، پیشگیری و درمان اختلالات روانی به عهده روانشناسی بالینی است و با روانشناسی غیر طبیعی ارتباط مستقیم دارد.

روانشناسی شناختی

همان‌طور که گفتیم این زیرشاخه از روانشناسی به فرآیندهای ذهنی و فکری انسان می‌پردازد. افکار را به چالش می‌کشد و در درمان اختلالات سعی دارد روی تغییر افکار و ذهنیت افراد کار کند.

روانشناسی رشد

 این شاخه از روانشناسی رشد انسان را از دوران جنینی تا مرگ بررسی می‌کند. این رشد شامل همه ابعاد جسمی، شناختی، هیجانی، رفتاری، زیستی و … است.

روانشناسی جنایی

این شاخه همانطور که از اسمش پیداست به دنبال بررسی موارد قضایی و جنایی است. رفتارهای مجرمانه و علت و پیشگیری آن را بررسی می‌کند.

روانشناسی صنعتی و سازمانی

این رشته کمک می‌کند موارد مربوط به سازمان‌ها، کارمندان، مدیران و رابطه بین آن‌ها بررسی شود و مواردی که باعث بهبود اوئضاع در محل کار شود مطالعه و در اختیار افراد قرار گیرد.

روانشناسی شخصیت

این شاخه از روانشناسی بررسی می‌کند الگوهای شخصیتی و رفتاری، ویژگی‌های خلق و خو و تفاوت شخصیت‌ها چطور در یک فرد شکل می‌گیرد و در طول زمان تغییر می‌کند. چقدر از این ویژگی‌ها ارثی است و چقدر از این ویژگی‌ها در محیط و در رابطه با محیط شکل می‌گیرد؟

روانشناسی اجتماعی

اجتماعی

انسان یک موجود اجتماعی است بنابراین تعجبی ندارد که روانشناسی اجتماعی یک شاخه مهم از مردم شناسی باشد. روانشناسی اجتماعی به بررسی رابطه فرد با دیگران، مهارت‌های ارتباطی، از بین بردن موانع ارتباطات اجتماعی و … می‌پردازد و رشته‌های مهمی مانند جامعه شناسی، مردم شناسی، قوم شناسی، مدیریت، بازاریابی و … از آن بهره می‌برند.

روانشناسی قیاسی

این شاخه از روانشناسی به بررسی رفتارهای حیوانات می‌پردازد تا بتواند از آن برای بهبود رفتارهای انسان کمک بگیرد.

 روانشناس کیست؟

کیست

روانشناس کسی است که تحصیلات دانشگاهی در رشته روانشناسی دارد. روانشناسی در ایران در 3 مقطع لیسانس، فوق لیسانس و دکترای تخصصی وجود دارد.

آیا هرکس تحصیلات روانشناسی دارد امکان مشاوره دادن دارد؟

خیر. برای مشاوره دادن لازم است فرد حداقل مدرک کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی داشته باشد و فارغ التحصیلان لیسانس چنین امکان و اجازه‌ای ندارند. همچنین فرد باید مجوز مشاوره از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهموری اسلامی یا سازمان بهزیستی کشور را داشته باشد. افرادی که مجوز مشاوره از سازمان نظام دارند می‌توانند در کلینیک‌های مختلف روانشناسی مشغول به فعالیت شوند. برای داشتن کلینیک شخصی لازم است فرد پروانه نظام روانشناسی از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره یا بهزیستی کشور داشته باشد.

فرق روانشناس و روانپزشک چیست؟

روانپزشک فردی است که پس از ورود به دوره 7 ساله پزشکی عمومی، تخصص روانپزشکی را انتخاب می‌کند و اجازه تجویز دارو برای بیمار را دارد. روانشناس اما از همان دوره لیسانس روالننشاسی خوانده است و حتی با وجود مدرک دکتری روانشناسی اجازه تجویز یا قطع دارو بدون دخالت روانپزشک را ندارد. کار اصلی روانپزشک این است که بر اساس رویکرد زیستی، اختلالات روانی را به وسیله دارو کنترل و درمان کنند (برای افرادی که نیاز دارند) اما روانشناس به وسیله رویکردهای مختلف دیگر بدون تجویز دارو به روان درمانی می‌پردازد.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

مقالات مرتبط