یکی از مشکلات رفتاری کودکان، کم رو و خجالتی بودن آنهاست. اگر شدت کم رو بودن کودک، کم باشد هیچ مشکلی برای زندگی، آینده و تحصیل او ایجاد نمیکند اما اگر در هر شرایطی خجالتی باشد و نتواند با اطرافیان خود ارتباط برقرار کند، مانع پیشرفت او در زندگی و تحصیل خواهد شد و حتی ممکن است وابستگی افراطی را نسبت به خانواده خود داشته باشد و نخواهد از آنها دور شود.
در این مقاله به نشانهها، دلایل و حل مشکل خجالتی بودن فرزندان میپردازیم.
خجالتی بودن چیست؟
خجالتی بودن صفتی است که کودک به دلیل عدم اطمینان، ترس یا احتیاط از برخورد با افراد و موقعیتهای اجتماعی به صورت هوشیارانه دوری میکند. کودک خجالتی سعی میکند از موقعیتهایی که باعث ترس و اضطرابش میشود دوری کند. اگر مجبور شود با آن موقعیتها روبه رو شود، نشانههایی از استرس، اضطراب و نگرانی را از خود نشان میدهد یا برای فرار از موقعیت، گوشه گیر میشود.
خجالتی بودن یک ضعف نیست!
متاسفانه در هر جامعهای، خجالتی بودن را یک ضعف و مشکل میدانند اما هرگز برونگرایی و اجتماعی بودن را یک ضعف نمیدانند! همیشه والدین برای خجالتی بودن فرزندشان به روانشناس مراجعه میکنند اما هرگز ندیدیم والدینی را که برای اجتماعی بودن فرزندشان مراجعه کنند و بگویند:«دختر/پسرمون خیلی اجتماعی هست و ما نگرانیم!» خجالتی بودن در برابر موقعیتهای ناآشنا و جدید، پاسخی طبیعی است چون نشاندهنده ترس، عدم اطمینان و مواظبت از خود بر برابر موقعیت یا افراد ناآشناست.
نشانههای کودک کم رو و خجالتی
مطالعات نشان داده است که از 4 ماهگی از طریق واکنشهای کودک نسبت به تغییرات محیط اطرافش، میتوان تشخیص داد که کودک در آینده خجالتی خواهد بود یا خیر. کودکانی که با شنیدن صدای زنگ یا با دیدن شئ و اسباب بازی آویزان بالای سرشان، پریشان و آشفته میشوند، در آینده خجالتی خواهند بود. در مقابل، کودکانی که نسبت به تغییرات محیط مثل صدای زنگ یا آویزان بودن اسباب بازی بالای سرشان، واکنش مثبت نشان میدن یا اصلا هیچ واکنشی نشان نمیدن، در آینده کودکانی بسیار فعال و اجتماعی خواهند بود.
الف) نشانههای جسمانی
ترس از روبه رو شدن با دیگران و موقعیتهای جدید، گرفتگی صدا هنگام صحبت کردن، لکنت زبان، صحبت کردن با صدای لرزان، خستگی زیاد، کند شدن حواس، اختلالات عروقی که باعث رنگ پریدگی صورت میشوند، تعریق شدید دستها
ب) نشانههای روانی
استرس و اضطراب و نگرانی از مواجه شدن با افراد یا موقعیتهای مختلف
دلایل خجالتی بودن کودکان
شخصیت
کودکانی که از نظر شخصیتی و هیجانی حساس هستند، احتمالا به تدریج خجالتی هم میشوند.
ژنتیک
ژنتیک میتواند در خجالتی بود یا نبودن کودک موثر باشد.
کمبود روابط اجتماعی
اگر والدین فرصت بیرون رفتن کودک، بازی و انجام فعالیتهایی با همسالان را برای کودک فراهم نکرده باشند، باعث میشود کودک در مواجهه با موقعیتهای جدید یا افراد ناآشنا و غریبه، به شدت خجالتی باشد.
ترس از شکست
اگر والدین کودک را وادار کنند کارهایی انجام دهد که خیلی بیشتر از تواناییهایش است، باعث میشوند کودک از شکست خوردن بترسد و کم کم خجالتی و گوشه گیر شود.
انتقاد
اگر کودک توسط خواهر و برادر، مادر و پدر یا نزدیکانش، مدام مورد انتقاد قرار بگیرد، کم کم خجالتی و گوشه گیر میشود.
خانواده حمایتگر افراطی
اگر خانواده بیش از حد به کودک توجه کند و بیش از حد پشتیبانش باشد یعنی اجازه ندهد کودک با چالشها و مشکلات مواجهه شود، باعث خجالتی شدن کودک میشوند.
خانواده خجالتی
اگر اعضای خانواده خجالتی و کم رو باشند، به صورت ناخودآگاه این رفتار را به کودک خود آموزش میدهند و کودک را همانطور تربیت میکنند.
حضور کودک در موقعیتها و شرایط پرتنش
اگر در خانواده یا اطرافیان، کودک شاهد تجاوز، دعواهای شدید یا کودک آزاری بوده باشد یا برای خودش این اتفاقات تلخ و آسیبرسان افتاده باشد، باعث خجالتی، کم رو و مطیع شدن کودک میشود.
تحقیر کودک در مدرسه یا خانواده
اگر کودک در مدرسه یا خانواده مدام تحقیر و تخریب شخصیتی شود، کم رو و خجالتی خواهد شد.
داشتن سابقه طرد شدن کودک از جمع دوستانش
ممکن است کودک به دلیل چاقی، قد کوتاه و صفات و ویژگیهای دیگهای که ممکن است برای دوستانش غیرعادی به نظر برسد، مسخره و طرد شده باشد. درچنین شرایطی، کودک به شدت احساس رهاشدگی میکند. همچنین احساس میکند که او یک شخص غیرعادی است که صفات ناپسند و غیرقابل قبولی دارد. بنابراین احساس خودارزشمندی و خودباوری خود را از دست داده و کم کم برای جلوگیری از تکرار یعنی برای جلوگیری از مسخره شدن، طرد شدن و آسیب دیدن، خودش را از اجتماع دور و حذف میکند، خجالتی و گوشهگیر میشود. این موضوع، نوعی مکانیسم دفاعی محسوب میشود.
در این صورت، کودک زمانی که بزرگ شود، ممکن است شخص زودرنج و کینهای شود یعنی از هر کسی که او را مسخره یا از او انتقاد کند، زود کینه به دل بگیرد، برنجد و حتی ممکن است در صدد انتقام گرفتن برآید.
طلاق یا مرگ یکی از والدین
اتفاقات تلخ و عاطفی مثل طلاق یا مرگ یکی از والدین، میتواند تاثیر شدیدی روی کودک گذاشته و باعث خجالتی و کم رویی او شود.
مهاجرت و نقل مکان خانواده
زمانی که کودک از مکانی به مکان دیگر مهاجرت میکند، محیط اطراف، خانه، مدرسه و همه چیز تغییر میکند و باعث کم رویی کودک میشود البته ممکن است با گذر زمان کودک با محیط اطراف خود بیشتر آشنا شود و وفق پیدا کند اما اگر با گذر زمان هم حل نشد، باید از یک مشاور کمک بگیرید.
چه زمانی خجالتی بودن، تبدیل به مشکل میشود؟
نگرانی اکثر والدین این است که چه میزان از خجالتی بودن طبیعی است؟ مثلا اگر کودک با مواجهه با موقعیتهای ناآشنا یا افراد غریبه به شما بچسبد یا پشت شما پنهان شود، طبیعی است اما اگر با بالا رفتن سن، باز هم این رفتار ادامه داشته باشد، کودک نتواند برای خود دوستانی پیدا کند، نتواند در مهد یا مدرسه به مرور زمان با دیگران ارتباط بگیرد، نشانه این است که کودکتان باید به کمک روانشناس مشکلش را حل کند.
خجالتی بودن ریشه در اختلال اضطراب دارد یعنی کودک با مواجهه با افراد و موقعیتهای دیگری که به غیر از منطقه امن او (خانواده) هستند، به شدت مضطرب میشود، درنتیجه گوشه گیر و منزوی میشود. حتی زمانی که کودک متوجه میشود که وقتی خجالت میکشد و مضطرب میشود، یک سری علائم در او دیده میشوند، مثل عرق کردن کف دستها، سرخ شدن صورت، لکنت زبان و لرزیدن صدا، برای پنهان کردن این علائم، مجبور میشود کمتر با دیگران ارتباط بگیرد چون اعتماد به نفس لازم را ندارد و میترسد دیگران با دیدن علائم او، طردش کنند یا دیگر دوستش نداشته باشند.
مشکلات کودک خجالتی
- شرکت نکردن در فعالیتهای کودکانه و هیجانانگیز مثل رقص، موسیقی، ورزش و….
- شرکت نکردن در فعالیتهای اجتماعی گروهی با همسالان و هم کلاسیها
- کمبود اعتماد به نفس
- ترس از قضاوت شدن
- به نمایش نگذاشتن استعدادها و تواناییها
- داشتن استرس و اضطراب به میزان بالا
نحوه برخورد با کودک خجالتی
- به فرزندتان کمک کنید تا اعتماد به نفسش را بالا ببرد.
- از او بخواهید استعدادها و تواناییهایش را برای شما به نمایش بگذارد. در این هنگام، او را تشویق کنید، از بااستعداد بودنش تعریف و تمجید کنید تا جرئت و شهامت به نمایش گذاشتن استعدادهایش را در مقابل دیگران هم به دست بیاورد.
- فرزندتان را تشویق کنید تا با دوستان و همسالان خود، ارتباط برقرار کنند. به عنوان مثال میتوانید، یک مهمانی ترتیب دهید، همسالان و دوستانش را دعوت کنید و فرزندتان را تشویق کنید تا با همسالانش بازی کند، معاشرت کند و هیجاناتش را بیشتر بروز دهد.
- اگر در جمع دیگران گفتند:«چرا فرزندت اینقدر خجالتی و گوشه گیره؟» به جای اینکه حرفشان را تایید کنید و این شایعه را در ذهن فرزندتان ایجاد کنید که او خجالتی و شخص غیرعادی است و اصلا توانایی اجتماعی شدن را ندارد، در جواب بگویید:«خجالتی نیست. فقط یکم دیر با دیگران ارتباط میگیره و صمیمی میشه.»
- با کودک همدلی کنید. او را قضاوت نکنید، به او ثابت کنید که انسانی ارزشمند و تواناست.
- به فرزندتان برچسب خجالتی بودن نزنید و به او تلقین نکنید که خجالتی و گوشه گیر است. از رفتارهای خوبش تعریف کنید، مثلا به او یادآوری کنید که:«چقدر اون روز به دوستت خیلی خوب کمک کردی.»
- انتظارات واقعبینانه داشته باشید. توقع نداشته باشید که فرزندتان یک شبه تغییر کند و بتواند با دیگران ارتباط بگیرد. به او کمک کنید و حمایت کنید تا کم کم به مرور زمان تغییر کند و مهارتهای ارتباطی را آموزش ببیند و بتواند به آنها عمل کند.
- به دیگران نگویید که فرزندتان خجالتی است، به ویژه اگر کودک در جمع حضور دارد چون زمانی که دیگران از نقطه ضعفش باخبر شوند، او بیشتر خجالت میکشد و رفتارش در او تقویت میشود یا حتی ممکن است حرفها و رفتار دیگران باعث تقویت خجالتی بودن او شود.
همانطور که اشاره کردیم، تا حدودی خجالتی بودن کودک در برخورد اولیه با افراد غریبه و موقعیتهای ناآشنا، طبیعی است و مشکل محسوب نمیشود اما اگر کودک شما با گذشت زمان هم نمیتواند با دیگران ارتباط بگیرد و با شرایط وقف پیدا کند، حتی اگر او را تشویق میکنید و از او حمایت میکنید، نیاز است که از روانشناس متخصص کمک بگیرید. روانشناسان متخصص کودک همیار عشق به شما کمک میکنند تا با بررسی شرایط و شخصیت فرزندتان علت خجالتی بودن او مشخص شود تا بتوانید با برخورد مناسب، به فرزندتان کمک کنید تا بیشتر با دنیای اطرافش تعامل داشته باشد، استعدادها و تواناییهایش را بروز دهد و اعتماد به نفسش تقویت شود.
پرسش و پاسخ کوتاه