هیجانات کنترل نشده
در تمام روابط عاشقانه ممکنه اتفاقاتی بیافته که از نظر ما ناخوشایند باشه و از دست فرد مقابل دلخور یا عصبانی بشیم. وجود این احساسات طبیعی هستند و ما نمیتونیم کاری کنیم که نباشن، اما میتونیم اونها رو مدیریت کنیم. چطوری؟ در ادامه این پست میخوایم رفتارهای اشتباهی که معمولا انجام میدیم رو بررسی و بعد، رفتار درست رو به شما آموزش بدیم.
سکوت کردن
خیلی وقتها وقتی از دست فرد مقابلمون ناراحت میشیم، میریم تو لاک خودمون و هیچ حرفی نمیزنیم. مثلا چند روز تلفنمون رو خاموش میکنیم یا زنگها و پیامهای طرف مقابل رو جواب نمیدیم. یادتون باشه، این سکوت نه تنها هیچ چیزی رو درست نمیکنه، بلکه اوضاع رو بدتر هم میکنه.
حرف بزنید!
بهترین راهحل اینطور موقعها اینه که حرف بزنید. حتی اگه فکر میکنید همون موقع نمیتونید، یه فرصتی از فرد مقابلتون بگیرید؛ مثلا بگید وقتی آرومتر شدید، با هم راجع این موضوع صحبت میکنید. مثلا: «من الان خیلی عصبانیم و فکر میکنم با حرف زدن همه چیز بدتر میشه، بزار یکم آروم شم، بعد با هم صحبت میکنیم».
داد و فریاد کردن
وقتی عصبانی هستیم، حرفهایی میزنیم یا کارهایی انجام میدیم که بعدا از انجامشون پشیمون میشیم. چرا؟ چون وقتی تمام مغز ما پر میشه از احساسات، اونم از نوع منفیش، قسمت متفکر مغزمون از کار میافته و برای همین رفتارهامون از مدار عقل خارج میشه.
کنترل خشم رو تمرین کنید
نشون دادن عصبانیت، یکی از آسیبزنندهترین رفتارها توی روابط عاشقانست. اگه بلد نیستید که چطور خشمتون رو مدیریت کنید، بهتره برای یادگیریش از همین الان اقدام کنید؛ اما، تا اون زمان، فعلا بهترین کار اینه که اولش محیط رو ترک کنید تا خشمتون فروکش کنه. اینطوری احتمال آسیب کمتره.
برچسب زدن
گاهی وقتها ما به جای نقد رفتارهای دیگران، بهشون برچسب میزنیم. مثلا: تو خنگی یا احمقی یا … . این برچسب زدنها باعث میشه که فاصله شما روز به روز از هم بیشتر بشه و توی روابطتتون دچار مشکل بشید. یادتون باشه، همه ما ویژگیهای مثبت و منفی رو با هم داریم، دلیل نمیشه چون یه رفتارش اشتباه انجام داد، یعنی کلا آدم بدیه.
رفتار رو نقد کنید
وقتی کسی کاری انجام میده که از نظر شما ناپسنده، بهتره راجع به همون رفتار باهاش صحبت کنید نه اینکه کل شخصیتشو زیر سوال ببرید. مثلا میتونید بگید این رفتاری که کرده درست نبوده یا فلان حرفش روی شما تاثیر بدی گذاشته.
مقصر دونستن فرد مقابل
یکی از بزرگترین اشتباهات ما در روابط عاشقانه اینه که فقط فرد مقابل رو مقصر جلوه بدیم و سهم خودمونو از اتفاقات نبینیم. یادتون باشه رابطه، ارتباط بین دو نفره، یعنی اگه اتفاقی بیافته، هر دو نفر سهم دارن؛ مثلا حتی اگه طرف مقابل بسیار بدبین و شکاک باشه و دائم کنترلتون کنه، کمترین سهمتون اینه که حداقل اون آدم رو خودتون انتخاب کردید.
سهم خودتونو از اتفاقات ببینید
به جای دید سیاه و سفید به قضایا، ببینید که شما چه سهمی در اتفاق ایجاد شده داشتید. به عبارت دیگه، به جای اینکه خودتونو سفید مطلق و طرف مقابل رو سیاه سیاه ببینید، فکر کنید که هر دوی شما ممکنه تا حدودی در این جریان نقش داشته باشید. این طرز نگاه کمکتون میکنه که عصبانیت و خشمتون رو بهتر مدیریت کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام روز بخیر ، خیلی ممنون میشم اگر این پیام من رو جواب بدین .. معمولا جوابهای شما رو به میخونم خیلی منطقی پاسخ میدید و اصلا مثل خیلی از پیج ها فقط نمیگید تمومش کن و ……
من حدود یک سال با آقایی در ارتباط هستم که معمولا شوخی های درستی نمیکنن، من چندین بار بهشون گفتم از شوخی ها ناراحت میشم اما باز هم تکرارش میکنن و میگن به دل نگیر و اینکه اینا همش شوخیه واقعا منظور ندارم که، هرچی هم سعی کردم با این شوخی ها کنار بیام با بعضی هاش که به عبارتی مربوط به شخصیت خودم هست نمیتونم و احساس میکنم بهم بی احترامی میشه … چیکار باید بکنم ؟ چطوری بهش نشون بدم واقعا این شوخی ها ناراحت کنندست برام ؟
با تشکر
دوست عزیز
سلام
از اونجایی که هیچ رابطهای بینقص نیست در هر رابطه عاطفی، چیزهایی وجود داره که ممکنه آدمها خوششون نیاد؛ اما زمانهایی وجود داره که این موارد از حد تحمل و پذیرش فرد خارج میشه. در اینجا شما میتونید به فرد مقابل بازخورد بدید و براش توضیح بدید که این رفتار و حرفها چه تاثیری میتونه روی شما داشته باشه. بهتره که خیلی کوتاه و مختصر بهشون بگید که شوخیها احساس بدی در شما ایجاد میکنه:
مثلا: “درسته که تو نیت بدی نداری اما این شوخیها در من احساس بدی ایجاد میکنه و من اصلا باهاشون راحت نیستم”
سعی کنید بعد از اینکه بازخورد میدید دیگه برای مدتی راجع به این موضوع صحبت نکنید، اگه خواستن توضیح بدن یا هر توجیه دیگهای باهاشون بحث نکنید، فقط اگه مجبور شدید دوباره تکرار کنید که متوجهید که ایشون منظوری ندارن، اما به هر حال برای شما ناراحت کنندست!
سلام من یه پسری هم که تا حالا با هیچ دختری زیاد صحبت نکردم ولی تو یکی از این کلاس ها از یه دختری خیلی خوشم اومده و به بهانه های مختلف ازش سوال میپرسم و یا نگاه مخفیانه هم بهش میکنم که بهش بگم دوسش دارم از اینجور پسرایی هم نیستم که فقط دنبال رفع نیاز جنسی باشم و دلم میخواد باهاش ازدواج کنم
منتها اگه بهش قول ازدواج بدم تضمینی نیست چون خانوادم گفتند تو حداقل تا ۳۰-۴۰ سالگی باید پیش ما باشی چرا که ما به او عادت کردیم تو مارو از تنهایی در میاری( چون تک فرزندم) از یه طرفم علاقم به ازدواج با خیلی زیاده از یه طرفم چون والدینم میدانند من وقتی چیز بدی بهم نسبت داده میشه خودمو از کل اون قضیه باز میدارم تو هر چی هر روز بهم تهمت دختر بازی و زنا و…. اینا میزنن و تهدیدم میکنند در حالی که خودشون میدانند من حتی ورود و خروجم چک میشه و حتی اونا باید برام ماشین بگیرند نمیدونم چطور با این قضیه روبرو بشم
سلام دوست گرامی
صحبت و خواسته خانواده شما مبنی بر ماندن شما پیش اونها کاملا غیر منطقی هست و نمیتوانند اینده شما را با خودخواهی که ما تنها هستیم نابود کنند.بهتر هست در این زمینه با انها صحبت کنی و با طرح این موضوع که اتفاقا ازدواج شما باعث شلوغ شدن و گرم تر شدن خانواده می شود .
از طرفی اینکه شما با رفتار خانواده از خواسته خود دست میکشید هم اصلا درست نیست .خواسته منطقی را باید دنبال کرد.
از شخصی عاقل و منطقی که خانواده قبولش دارند کمک بگیرید و یا به مشاوره حضوری مراجعه کنید تا با خانواده صحبت کند