مهاجرت کردن چه به قصد تدریس، تحصیل، گذراندن دوره کارآموزی یا انجام دادن داوطلبانه امور خیریه باشد، چه فقط قرار باشد که مدتی طولانی در کشوری خارجی زندگی کنید، پیچیده است. هر فردی که سعی کند این سفر را ساده جلوه بدهد، یا دروغ میگوید یا ثروت سرشاری دارد که مرزها را برایش از میان برداشته است و میتواند هر زمان که بخواهد به کشورش سفر کند و غم غربت و دلتنگی را از بین ببرد. شکی نیست که تجربه مهاجرت هیجانانگیز و سرشار از شور و شوق است و چشمها را به روی جهانی تازه باز میکند، در عین حال این تجربه میتواند بنا به دلایل مختلف دشوار و چالشبرانگیز باشد، چالشهایی که بسیار مهمتر از کنار آمدن با فرهنگی است که شام خوردن را تا 10 شب به تعویق میاندازد.
نباید اجازه بدهید که غم غربت مانع از لذت بردن از تجربه سفر بشود
یکی از مهمترین چالشهایی که مردم در سفرهای خارجی با آن روبهرو میشوند، به خصوص اگر نخستین باری باشد که در کشوری بیگانه اقامت کردهاند، غم غربت است. همیار عشق در این مقاله برایتان از غم غربت میگوید و راهکارهایی را نیز برای مقابله با آن ارائه میدهد. بسیار مهم است که اجازه ندهید غم غربت مانع از لذت بردن از سفرتان شود.
غم غربت چیست؟
اگر تجربه رفتن به اردوهای چند روزه را در دوران مدرسه داشته باشید، حتماً با این احساس آشنا هستید. غم غربت در اصل به معنای احساس اضطراب یا پریشانی عاطفی ناشی از جدا شدن از آشنایان و اجبار به تغییر دادن برنامه روزمره است. عاملهای مختلفی به غم غربت دامن میزند: دشواری در سازگار شدن با محیط جدید، احساس تنهایی یا جدا شدن از سیستم حمایتی همیشگی، گیجی، سردرگمی یا مشکل در درک زبان، فرهنگ یا محیط جدید، تصور کنترل نداشتن بر رخدادهای پیرامون، شوک فرهنگی و … از جمله این عوامل هستند.
غم غربت مانند هر بیماری کمابیش مسری است و یک شبه از بین نمیرود
غم غربت همانطور که یک علت مشخص ندارد، به یک روش نیز بروز نمییابد. برای مثال فردی که دچار غم غربت است، ممکن است دلش بخواهد مدام با دوستان یا خانوادهاش تماس بگیرد، همه چیز محیط جدید را با آنچه که برایش “عادی” بود، مقایسه کند و خود را از زندگی اجتماعی کشور جدید کنار بکشد یا آن را پس بزند؛ تمام این موارد علائم شایعی از غم غربت به شمار میآید. غم غربت، مانند هر بیماری کمابیش مسری دیگری است و یک شبه از بین نمیرود. برای غلبه بر این بیماری باید تلاش کنید، هر چند بیرون آمدن از گرداب غم غربت گاهی غیرممکن به نظر میرسد، اما این کار شدنی است و ارزشش را دارد تا برای غلبه بر آن سختی بکشید. وقتی عینک دلتنگی برای وطن را از چشم بردارید، میتواند محیط پیرامون جدیدتان را زیر نوری روحافزاتر و روشنتر ببینید. هر فردی روش خاص خودش را برای غلبه بر غم غربت دارد، با این حال راهکارهایی که در این مقاله با آنها آشنا میشوید، کمک میکند تا سریعتر از چنگال غم غربت رها شوید.
توصیههایی برای کنار آمدن با دلتنگی و دوری از وطن
پیش از آن که عزم مهاجرت کنید، 26 تکنیک زیر را برای کاهش غم غربت در نظر بگیرید تا بتوانید از ماجراجوییتان لذت ببرید.
درباره خانه جدیدتان تحقیق کنید
1ـ سفرتان را به عنوان یک گردشگر شروع کنید، سپس در نقش مهاجر قرار بگیرید
ابتدا به معروفترین مکانها و جاذبههای دیدنی شهر جدید محل اقامتتان بروید و مانند زمانی که به یک سفر تفریحی میروید، در شهر سیاحت کنید. به این ترتیب میتوانید تاریخ و فرهنگ کشور را سریعتر بشناسید. سپس وقتی احساس خوبی نسبت به این مکان ناآشنا پیدا کردید، شناخت مردم آن کشور و اطرافیان جدیدتان را شروع کنید، مکانهای دنجی را که بیشتر از همه در آنها احساس راحتی میکنید، شناسایی کنید، رستورانی را پیدا کنید که غذای مورد علاقهتان را سرو میکند، پارک زیبایی را برای پیادهروی بیابید یا مکان یا ملزوماتی را که برای زندگی روزمرهتان بسیار مهم است، کشف کنید.
2ـ مواجهه افراطی با مشکلات را در دستور کار قرار بدهید
خودتان را به روشی افراطی در معرض مسائلی قرار بدهید که به غم غربت دامن میزند و آنقدر مواجهه را ادامه بدهید تا به مسائل دردسرآفرین عادت کنید ـ برای مثال اگر در بازارهای شلوغ کلافه وارد میشوید، ساعتها در بازارهای پرسر و صدا پرسه بزنید تا در نهایت حتی در شلوغترین بازارها هم آرامش بیشتری را احساس کنید. مواجهه با محیط اطراف، در مناطق روستایی تاثیری دوچندان دارد؛ به علاوه به این ترتیب به اجتماع جدیدتان کمک میکنید که شما را بهتر بشناسد.
3ـ برای کاوش در کشور جدیدتان، فهرستی از مکانها و کارهای جالب تهیه کنید
کمی درباره مکان زندگی جدیدتان تحقیق کنید و چند مکان را که دوست دارید، حتماً به آنها سر بزنید، شناسایی کنید؛ مثلاً میتوانید فهرستی از ده کافی شاپ برتر شهر، مکانهای محبوب هنرمندان خیابانی یا مکانهای مختلف قایقسواری تهیه کنید. پس از آن که فهرست فعالیتها یا مکانهای مورد علاقهتان را تهیه کردید، خودتان را به چالش بکشید تا تمام این فعالیتها را تا پایان سفر انجام بدهید و تمام مکانها را ببینید. به این ترتیب کار مفرح و لذتبخشی برای خودتان تعریف میکنید و به جای آن که در حسرت تجربه اتفاقاتی که در کشورتان در حال رخ دادن است، فرو بروید، روی ماجراجویی بعدی در سرزمین بیگانه متمرکز میشوید. نکته مهم این است که پروژهای را برای خودتان تعریف کنید که باعث شود از خانه بیرون بزنید و کشور جدیدتان را بشناسید؛ این فعالیت باید آنقدر سرگرمکننده باشد که شما را به لحاظ ذهنی هم مشغول کند و اجازه ندهد که ذهنتان به سمت میهن پرواز کند. اجازه بدهید لذت بردن از زندگی در سفر به شما یادآوری کند که چرا تصمیم گرفتهاید برای کار یا تحصیل به کشوری بیگانه مهاجرت کنید.
4ـ غذاهای محلی را امتحان کنید
اگر همان غذاهای همیشگی را انتخاب کنید، دقیقاً میدانید که چه چیزی را سفارش میدهید و نگرانی ندارید. هر چند هر از گاه خوردن غذاهای آشنا آرامشدهنده است و مایه آسودگی خاطر است، بهتر است دلتنگی برای غذاهای خوشمزه زادگاهتان را هر چه سریعتر از سرتان بیرون کنید و با جسم و روح و تمام امعا و احشاء در کشور جدید حاضر باشید و از تمام جوانب این زندگی ناآشنا لذت ببرید.
5ـ خانه جدیدتان را به خانه تبدیل کنید
آدمی بنده عادت است؛ از این رو تغییر کردن عادتهای قدیمی، آن هم در چنین سطحی کافی است که هر فردی را در رویای روزهایی که زندگیاش معمولی و حتی کسلکننده بود، فرو ببرد. مسلماً نمیتوانید تمام حیاط یا اتاقتان را بار بزنید و به کشور جدیدتان بیاورید، اما میتوانید راههای کوچک و بزرگی را پیدا کنید که رنگ و بوی خانه را به فضای جدیدتان بدهد.
غم غربت یک مسئله اضطرابآور واقعی است، اما مسئلهای نیست که مانع پیشرفتتان شود
تبدیل کردن فضای کار و خانه به مکانی آشناتر که القاکننده راحتی و آرامش خاطر باشد، باعث میشود که احساس کنید کنترل بیشتری بر محیط پیرامونتان دارید. گذشته از هر چیز، یکی از دلایلی که به غم غربت دامن میزند، این است که کشور جدید را خانه خودتان نمیدانید. با صرف کمی وقت و پول میتوانید خانه را به مکانی تبدیل کنید که هر روز با هیجان منتظر باشید تا کارتان تمام شود و بتوانید به خانه برگردید؛ با همسایههایتان دوست شوید و هر کاری میتوانید انجام بدهید تا این مکان جدید و تا حدی ترسناک را شبیه به خانه دومتان بکنید. کارهای کوچک گاهی اوقات معجزه میکند و تاثیر بسزایی بر راحتتر شدن فضا دارد. اگر تمایلی به تغییر دادن خانه ندارید، میتوانید فضایی را در نزدیکی خانه پیدا کنید که برایتان آشنا و آرامشبخش باشد، این فضا میتواند کتابخانه، کافه، سالن کنسرت، پارک یا هر جای دیگری باشد که باعث شود احساس کنید در خانه هستید.
6ـ در خانهتان کلاس آشپزی برگزار کنید و مبادله اجتماعی را تمرین کنید
غذا یکی از بزرگترین علل دلتنگ شدن برای میهن است و تقریباً تمام مهاجران به دلیل دلتنگی برای طعم غذاهای لذیذ کشورشان تا حدی دچار غم غربت میشوند. حتی اگر همه ویژگیهای موقعیت جدیدتان را دوست داشته باشید، احتمالاً هنوز هم دلتان برای غذاهای مورد علاقهتان تنگ میشود. به جای این که تمام شهر را زیر پا بگذارید تا کباب کوبیدهای را پیدا کنید که حتی مزه کباب هم نمیدهد، چرا طعم خوش غذاهای میهن را با مبادله اجتماعی ترکیب نکنید و روش پختن غذاهایی را که دوست دارید، به دوستان جدیدتان یاد ندهید یا حتی خانوادهای را به خانهتان دعوت نکنید تا غذای محبوبتان را با هم بپزید؟ با این کار با یک سنگ دو نشان میزنید، هم غذایی لذیذ نوش جان میکنید و هم فرصتی پیدا میکنید تا با دوستان جدیدتان معاشرت کنید. پس غذاها و فرهنگ زادگاهتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.
7ـ به دلیل غوطهور شدن در فرهنگ زادگاهتان احساس گناه نکنید
فقط مواظب باشید که غرق نشوید. گاهی اوقات در کشور خارجی احساس میکنیم که قرار است تمام هستیمان را بر روی جذب ذره ذره فرهنگ جدید سرمایهگذاری کنیم، اما باید بدانید که مجبور نیستید کاملاً از فرهنگ زادگاهتان دل بکنید. هیچ اشکالی ندارد که هر از گاه به پاتوقهای مهاجران بروید و به موسیقی سنتی کشورتان گوش کنید، خودتان را به یک وعده غذای گرانقیمت محلی مهمان کنید یا با دوستانتان دور هم جمع شوید. زندگی کردن در مکان جدید به این معنا نیست که باید زادگاهتان را کاملاً از ذهنتان پاک کنید یا رخدادهایی را که برایتان مهم است، نادیده بگیرید، بنابراین اگر دوست دارید هر چند وقت یک بار به پاتوق هموطنهایتان بروید، دلیلی ندارد که خودتان را سرزنش کنید. این کارها مجاز است و مزه مزه کردن فرهنگ میهن در دل کشور بیگانه موجب میشود که به ناحیه امنتان نزدیکتر شوید.
8ـ پشت دوربین قرار بگیرید
برای گرفتن عکسهای خوب یا لذت بردن از عکسبرداری لازم نیست یک دوربین گرانقیمت داشته باشید. نگاه کردن از دریچه لنز دوربین راهکار مؤثری برای تغییر دادن نگرشتان درباره جهان پیرامون و بیشتر توجه کردن به وقایع اطرافتان است که باعث میشود خودتان را از دریای افکار و احساسات دلتنگکننده نجات بدهید. به علاوه عکس گرفتن ذهنتان را فعال نگه میدارد، به جای آن که در پارک بنشینید و فکر کنید که چقدر دلتان برای بچههای فامیل تنگ شده است، چرخی در پارک بزنید و از شکوفهها، لحظات جالب و حتی بچههای بامزه عکس بگیرید. ضمناً عکس گرفتن روش فوقالعادهای برای ثبت تجربهها و محیطتان است؛ حتی ممکن است یک روز خودتان را در حالی غافلگیر کنید که عکسهایتان را با خوشحالی به بقیه نشان میدهید و داستان ثبت کردنشان را با هیجان تعریف میکنید.
برقرار کردن رابطهای جدید با خانه قدیمی
9ـ هدایایی را برای دوستان و خانوادهتان در میهن بفرستید
حفظ ارتباط با خانواده و دوستان بسیار مهم است. از کشور جدیدتان هدیه بخرید و به خانه بفرستید. به این ترتیب به روزهایتان هدفی دوستداشتنی و مفرح میدهید، رابطهتان را با افرادی که برایتان مهم هستند، حفظ میکنید و راهی را پیدا میکنید تا خانواده و دوستانتان را در تجربههایتان از زندگی در کشور جدید سهیم کنید.
10ـ کمی از اسکایپ فاصله بگیرید
فناوری روشهای فوقالعادهای را برای حفظ ارتباط با دیگران ارائه داده است؛ امروزه در هر جای جهان که باشید، در هر زمانی میتوانید با نزدیکانتان ارتباط برقرار کنید. اگر هر روز دو ساعت با والدینتان حرف میزنید و از ریزترین جزئیات خانه خبر میگیرید، باید بدانید که میتوانید این زمان را برای کاوش در فضای جدید و ارتباط برقرار کردن با آن اختصاص بدهید. البته که در تماس بودن با خانواده مهم است، اما یافتن تعادلی سالم بین پیوندهای دیرینه و حضور داشتن در مکان جدیدی که واقعاً در آن سکونت دارید، برای پرورش زندگی جدید و ایجاد حس تعلق به مکان تازه ضروری است.
11ـ از شبکههای اجتماعی دیگر هم کمی فاصله بگیرید
ترس از دست دادن (FOMO) مشکلی واقعی است که میتواند وحشتناک باشد. شبکههای اجتماعی پیگیری فعالیتها ـ یا دستکم آنچه را که فرد دوست دارد، دیگران ببینند ـ، آسانتر از همیشه کرده است و حتی میتوانید بفهمید که فرد مورد نظرتان برای ناهار چه غذایی خورده است. دل کندن از عکسها و اخبار جدید، به خصوص وقتی دلتان برای آن فرد و ناهاری که میخورد، یک ذره شده است، بسیار سخت است، اما واقعیت این است که زل زدن به این عکسها فقط غم غربتتان را شدیدتر میکند. به جای این که لحظه به لحظه زندگی جاماندگان در وطن را دنبال کنید، سعی کنید محتوای جالبی را برای منتشر کردن عکسهایی هیجانانگیز از وضعیت جدید خودتان پیدا کنید. مطمئناً دوستانتان در میهن همچنان به کنسرت و مهمانی میروند و همان فعالیتهای همیشگی را که شما هم روزی پای ثابتشان بودید، انجام میدهند. اما امروز بسیاری از آنها منتظر هستند تا عکسهایی را از غذاهای خیابانی که شما در خارج میخورید، ببینند یا درباره ماجراهایتان حین کوهنوردی بشنوند. زمان مشخص و محدودی را برای سر زدن به صفحات فیسبوک یا توییتر در طول روز یا هفته تعیین کنید ـ حتی میتوانید از نرمافزارهای برنامهریزی استفاده کنید. دقت کنید همانقدر که عکسهای دیگران را میبینید، خودتان هم عکسها و اخباری را به اشتراک بگذارید.
12ـ برای سفر با دوستان هممیهنتان برنامهریزی کنید
هیچ ایرادی ندارد که هر چند وقت یک بار دوستانتان را متقاعد کنید که به دیدنتان بیایند. از دوستانتان بخواهید که به سفر کوتاهی بیایند و با هم کشور جدیدتان را بشناسید. برای یک سفر دوستانه در تعطیلات آخر هفته یا یک ماجراجویی طولانیتر برنامهریزی کنید. این سفر دوستانه دو فایده دارد؛ اول این که شما را تشویق میکند تا برای کشف هر چه بیشتر کشور میزبانتان هیجانزدهتر شوید، دوم این که وقتی دوستتان به خانه برگردد، به جای این که فقط درباره دلتنگیهایتان با هم حرف بزنید، میتوانید بیشتر درباره ماجراجوییهای فوقالعادهای که در سفر بعدی منتظرتان است، با هم گپ بزنید.
مراقب خودتان باشید و برای بهبود سلامت روانتان تلاش کنید
13ـ عادتهایتان را حفظ کنید
از وقتی مهاجرت کردهاید، تغییرات فراوانی را تجربه کردهاید، اما لازم نیست همه چیز تغییر کند. اگر در وطن به فعالیتی علاقه داشتید یا عضو گروهی بودید، قابل درک است که دلتان برای آن بخش از زندگی اجتماعیتان تنگ شود. با این توصیف چه ایرادی دارد که سعی کنید گونهای از آن فعالیتها را در محل جدیدتان پیدا کنید؟ ادامه دادن فعالیتها یا ورزشهای مورد علاقه کمک میکند تا تعادل را در زندگیتان برقرار کنید، به زندگی روزمرهتان نظم بدهید و فضاهای جدیدی را ایجاد کنید که برایتان آشناتر و خوشایندتر باشد. اگر عضویت در انجمن کتابخوانی، صخرهنوردی، شرکت در کلاس یوگا و تمرین کردن موسیقی با یک گروه پرشور بخش مهمی از زندگی عادیتان در گذشته بوده است، حتماً این عادتها را حفظ کنید. به احتمال زیاد در موقعیت جدیدتان هم افرادی وجود دارند که از انجام دادن این فعالیتها لذت میبرند، کافی است کمی جستجو کنید تا آنها را پیدا کنید. کسی چه میداند شاید هم چند دوست خوب پیدا کردید.
14ـ برنامه روزمره داشته باشید
مشخص کنید که میخواهید در طول روز یا هفته چه کارهایی را انجام بدهید. منظورمان این نیست که فقط زمانی را برای از خواب بیدار شدن و آماده کردن صبحانه تعیین کنید، لازم است فعالیتی مفرح یا تعاملی را در برنامهتان بگنجانید ـ مثلاً برای خرید خواربار از بازار نزدیک خانه، شام خوردن با دوستان یا رفتن به استادیوم برنامهریزی کنید. پژوهشها نشان میدهد افرادی که احساس میکنند کنترل بیشتری بر زندگیشان دارند، کمتر استرس ناشی از غم غربت را احساس میکنند.
15ـ ورزش منظم را فراموش نکنید ـ از خانه بیرون بروید و بگردید
ورزش یکی از بهترین راهکارهای مقابلهای است. ورزش علاوه بر این که کمک میکند با غم غربت بجنگید، در کشور بیگانه سالم و خوشاندام نگهتان میدارد ـ همانطور که میدانید حفظ سلامتی و تناسب اندام برای افراد غمگین مهم است. بالعکس عادتهای غذایی بد و فعالیت نداشتن باعث بیحالی و کسالت میشود و کجخلقتان میکند ـ حتماً قبول دارید که کمبود انرژی و روحیه ضعیف هیچ کمکی به بهبود حال فردی نمیکند که از غم غربت دلتنگ است. ممکن است چند هفته طول بکشید تا با فضای جدید آشنا شوید، اما وقتی اطرافتان را بهتر شناختید، سعی کنید برنامهای را برای ورزش و هواخوری روزمره تهیه کنید. هر روز کمی بدوید، با دوچرخه به دانشگاه بروید یا تا جایی که میتوانید راه بروید؛ هر ورزشی را که ترجیح میدهید، انجام بدهید، مهم این است که عادتهای سالمی را در خود پرورش بدهید. ورزش بدنتان را سالمتر و شادتر میکند و اندورفینهایی که حین ورزش ترشح میشود، حالتان را بهتر میکند.
16ـ خودتان را مهمان کنید به …
خودتان را به یک وعده غذای سالم مهمان کنید. در بخش عادتهای سالم گفتیم که باید مراقب باشید که چه موادی را وارد بدنتان میکنید. البته یکی از جذابیتهای اصلی زندگی کردن در مکان جدید امتحان کردن غذاهای تازه است، مسلماً باید از این فرصت نهایت بهره را ببرید و غذاها و طعمهای جدید را بچشید. با این حال نباید مهاجرت کردن را بهانهای برای خوردن سه وعده غذای سرخ کردنی در روز بکنید یا از آن هم بدتر اگر غذاهای جدید عجیب و ناخوشایند به نظرتان برسد، مدام فست فودهایی را بخورید که در خانه هم به آنها علاقه داشتید. احساسات منفی مانند غم غربت و تنهایی غالباً در عادتهای غذایی ناسالم، مانند ولع مصرف مواد قندی یا پرخوری متبلور میشود. اگر متوجه شدید که به چنین عادتهای ناسالمی روی آوردهاید، وقت آن رسیده است که وضعیت را تغییر بدهید. دقت کنید که میوه، سبزیجات و ویتامینهای دیگر را به حد کافی دریافت کنید؛ هر روز غذای سالم برای خودتان تهیه کنید. به علاوه خرید مواد غذایی بهانه فوقالعادهای برای بیرون رفتن از خانه و کشف مکانهای جدید برای غذا خوردن یا بهبود مهارتهای آشپزی است.
17ـ هر روز زمانی را با خودتان خلوت کنید
فرار کردن از مشکلات اصلاً فکر خوبی نیست، اما هیچ ایرادی ندارد که هر روز 30 دقیقه تنها در محیطی آرام استراحت کنید.
فقط افکار مثبت را در جایی مانند دفترچه خاطرات بنویسید و به دنبال راههایی برای دور زدن افکار منفی بگردید
حتی اگر در پانسیون دانشجویی زندگی میکنید، اتاق خلوتی را پیدا کنید که بتوانید مدتی در آن تنها باشید. سپس نور را کم کنید، چشمهایتان را ببندید و فقط عمیق نفس بکشید و عضلاتتان را شل کنید. این روش استراحت کردن بسیار آرامشبخش است.
18ـ فعالیت یا کار جدیدی یاد بگیرید
پژوهشها نشان میدهد که فراموشی و بیتوجهی در میان افراد دچار غم غربت شایع است. مطالعه کردن درباره یک موضوع یا یادگیری روزمره ذهنتان را فعال نگه میدارد. سفر به کشور بیگانه بهترین زمان برای یادگیری زبان جدید، یاد گرفتن روش پخت غذاهای کشور میزبان یا ثبتنام در کلاسهای یوگا، هنرهای رزمی و رانندگی است که تبلیغاتش را در کافی شاپ مورد علاقهتان دیدهاید. هر چقدر ارتباط قویتری را بین یادگیری درسهای جدید و کشور میزبانتان ایجاد کنید، بهتر است. در هر حال شما اینجا هستید تا فرهنگ این کشور را یاد بگیرید.
19ـ کاری را که دوست دارید، انجام بدهید
به احتمال زیاد سرگرمیهایی در زادگاهتان داشتهاید. مکانهایی را در کشور جدیدتان پیدا کنید که در آنها بتوانید از سرگرمیهای محبوب قدیمیتان لذت ببرید یا سرگرمیهای جدیدی پیدا کنید. شاید دوست داشته باشید که از طریق داوطلب شدن در کارهای خیریه ارتباط قویتری با کشور میزبانتان برقرار کنید و از مهارتهایتان برای انجام دادن کارهایی که از آنها لذت میبرید، استفاده کنید تا به زندگیتان هدف بدهید و هر هفته مشتاقانه منتظر رسیدن موعد انجام این فعالیتها بمانید. پرداختن به موضوعاتی مانند حقوق زنان یا حفاظت از محیط زیست باعث میشود که به روشی هدفمند و لذتبخش از وقتتان استفاده کنید.
20ـ تفکر مثبت را در خود پرورش دهید
غم غربت، مانند اکثر اضطرابها به افکار منفی، از قبیل “فکر میکنم اینجا انگشتنمام!” دامن میزند. یاد بگیرید که مثبت فکر کنید. فقط افکار مثبت را در جایی مانند دفترچه خاطرات یادداشت کنید و به دنبال روشهایی برای از بین بردن و دور زدن افکار منفی بگردید، مثلاً بنویسید: “میخوام روشهای جدیدی رو برای سازگار شدن با اطرافم پیدا کنم.”
21ـ لحظات مثبت و شیرین زندگیتان را ثبت کنید
احساسات منفی مانند گلوله برفی که به بهمن تبدیل میشود، بزرگ و بزرگتر میشود: اول از این که اتوبوس تأخیر دارد، ناراحت میشوید، اما در نهایت به سرزنش کردن کل کشور میرسید و به دنبال ارزانترین پرواز به میهن میگردید. این حالت طبیعی است، اما اگر مهارش نکنید، به سرعت از کنترل خارج میشود. بهترین راه برای خنثی کردن افکار منفی و جلوگیری از بهمن هیجانات منفی چیست؟ تنها سلاحتان افکار و هیجانات مثبت است. اگر همیشه عبوس و بداخلاق هستید، اتفاقات و محاسن زندگی در غربت را در یک دفترچه بنویسید یا برنامهای مانند 100 روز زندگی شاد را که در شبکههای اجتماعی مطرح شده است، دنبال کنید. ثبت کردن لحظات شیرینی که لبخند به لبانتان میآورد، سند بیچون و چرایی است که ثابت میکند زندگی در این کشور محاسنی هم دارد. بنابراین دفعه بعد که احساس کردید همه چیز این کشور وحشتناک است، تنها کاری که باید انجام بدهید، این است که به دوربین یا دفترچهتان نگاه کنید تا به خودتان ثابت کنید که زندگی کردن در اینجا نه تنها بد نیست، فوقالعاده هم هست.
22ـ ترسهایتان را سرکوب نکنید
راهحلهای موقتی مانند الکل، خرید، قمار و … روشهای مؤثری برای غلبه بر غم غربت نیست و صرفاً ترسهایتان را برای مدتی کوتاه از بین میبرد. از همه بدتر این که با پناه بردن به الکل و قمار به راهکارهای مقابلهای ناسالم و ناکارآمدی وابسته میشوید.
23ـ هر روز یک کار ترسناک انجام بدهید
یک راه برای کاهش اضطراب در مکان جدید این است که عمداً کاری خجالتآور یا ترسناک انجام بدهید، البته باید کنترل کامل بر این کار داشته باشید. برای مثال حرف زدن به زبان جدیدی که هنوز کاملاً بر آن مسلط نیستید، باعث میشود متوجه شوید که محیط جدید گاز نمیگیرد! به علاوه به این ترتیب میفهمید که آزادید هر کسی که دوست دارید، باشید.
با دیگران ارتباط برقرار کنید:
24ـ خود را با محیط جدید انطباق بدهید
تنها ماندن نقش مهمی در ایجاد غم غربت دارد. درست است که از خانواده، دوستان و شبکه حمایتی معمولتان دور هستید، اما چه اشکالی دارد حال که افرادی که در گذشته به آنها تکیه میکردید و اعتماد داشتید، در نزدیکیتان نیستند، همان شبکه حمایتی را در کشور جدید ایجاد کنید؟ یکی از بهترین روشها برای ایجاد شبکه حمایتی این است که خود را با محیط اطرافتان سازگار کنید. با بومیان دوست شوید و رابطه صمیمانهای را با آنها برقرار کنید تا به خانهشان دعوتتان کنند؛ به این ترتیب وقتی احساس دلتنگی میکنید، دوستتان به کمکتان میآید و سنگ صبورتان میشود. اگر ذاتاً برونگرا و اجتماعی نیستید، از مشاور تحصیلی یا همکلاسیهایتان بخواهید که شما را با خانوادهای بومی آشنا کنند یا در برنامههای مخصوص مبادلههای فرهنگی ثبتنامتان کنند. درست است فکر این که از یک نفر بخواهید که شما را با خانوادهای بومی آشنا کند، در وهله نخست عجیب به نظر میرسد، اما این راه برای آن که احساس کنید کشور میزبان پذیرایتان است و از شما حمایت میکند، فوقالعاده است و احساس تنها ماندن در گوشه غریبی از دنیا را در ذهنتان کمرنگ کند.
25ـ دوست بسیار خوبی را که اهل زادگاهتان باشد، پیدا کنید
دوست شدن با اتباع کشور جدید روش بینظیری برای آشنا شدن با فرهنگ محلی است، اما دوست داشتن با هممیهنی که گلایههایتان را از کشور بیگانه بفهمد، وقتی هیچ کس نمیتواند منظورتان را درک کند، با شما همدردی کند و با علاقه اخبار و شایعات مربوط به چهرههای سرشناس وطنتان را دنبال کند، لذت دیگری دارد که هیچ چیز با آن قابل مقایسه نیست. نباید زندگی اجتماعیتان را به بیگانهها محدود کنید، داشتن چند دوست با پیشینه و دیدگاههای مشابه احساس تنهاییتان را، به ویژه در ابتدای دوران مهاجرت کمتر میکند.
26ـ با دیگران درباره احساساتتان حرف بزنید
شاید با خودتان فکر کنید که فقط شما هستید که به سرعت شیفته جذابیتها و فرهنگ غنی کشور جدید نشدهاید، اما واقعیت این است که شما اولین فردی نیستید که دلش برای وطنش تنگ میشود. احساس میکنید که برای مثبتاندیشی درباره کل تجربه مهاجرت به شدت تحت فشار هستید، به خصوص اگر در بدو ورود انتظارات بالایی داشتهاید که برآورده نشده است یا فکر کنید که مجبورید خودتان را هنگام صحبت با خانوادهتان شاد و خوشبخت نشان بدهید. اما باید بدانید که دلتنگ شدن برای وطن خجالت ندارد.
سخن پایانی
تقریباً همه دچار غم غربت میشوند، مطمئن باشید که این غم با نادیده گرفتن ناپدید نمیشود. لازم نیست با بیحوصلگی در اطراف پرسه بزنید و مدام ناله و شکایتتان به هوا بلند باشد، اما هیچ اشکالی ندارد که درباره احساسات آزاردهندهتان با دوستان صمیمیتان صحبت کنید ـ احتمالاً آنها هم درگیر فرایند مشابهی هستند یا چنین احساساتی را در گذشته از سر گذراندهاند و میتوانند حمایتی را که به آن نیاز دارید، ارائه بدهند. غم غربت مسئلهای اضطرابآور است، اما نباید اجازه بدهید که دلتنگی برای وطن مانع پیشرفت و لذت بردنتان از زندگی در کشور بیگانه شود. هر فردی غم غربت را به روش و ضربآهنگ خاص خود تجربه میکند و غلبه بر این غم فرایندی نیست که با عجله به اتمام برسد. به خاطر بسپارید که غم غربت واکنشی کاملاً عادی و قابل درک به مهاجرت است و هر از گاه دلتنگ شدن برای خانه هیچ ایرادی ندارد. در عین حال مسلماً نمیخواهید که تمام وقتتان را صرف آرزو کردن برای برگشت به میهن کنید، بنابراین اجازه ندهید که غم غربت بیش از چند هفته درگیرتان کند. از طریق رعایت کردن این توصیهها یا یافتن راهکارهای خاص خود هر چه در توان دارید، انجام بدهید تا خاطرات خوبی از دوران تحصیل در خارج برایتان باقی بماند، خاطراتی که در آینده لبخند را بر لبانتان مینشاند. چه کسی میداند، شاید وقتی به خانه برگردید، دلتنگ دورانی شوید که در خارج درس میخواندید. برای اینکه بتوانید با غم غربت و دشواریها و مشکلات محل جدید زندگیتان کنار بیایید و از لحاظ روحی و روانی سلامتیتان را حفظ کنید، میتوانید از مشاوران همیار عشق کمک بگیرید. هرچقدر سلامتی روانتان بیشتر باشد و از این لحاظ مراقب خودتان باشید، قطعا زندگی جدیدتان و این تغییرات، لذتبخشتر خواهند بود.
پرسش و پاسخ کوتاه
سامان عزیزم برای بازگشت به گذشته لازم نیست از کسی خجالت بکشید، سالانه هزاران نفر از کشور مهاجرت میکنند و هزاران نفر دیگر باز میگردند، این راهی است که ممکن است برای همه مفید نباشد، همین که جسارتش را داشتید با وجود افسردگی در راه زندگی بهتر تلاش کردید قابل ستایش است! حتما روی افسردگی خود کار کنید و تصمیم نهایی را برای بازگشت یا ماندن بگیرید.