امان از دیزنی!
نسل جوان امروز، با چه کارتونهایی بزرگ شدن؟ سیندرلا، سفید برفی، زیبای خفته و … . تو تمام این کارتونها، یک آقای شاهزاده خیلی خوشتیپ و همه چیز تمام بود که میومد و دختر فیلم رو از بدبختی نجات میداد. ته فیلم هم یه عروسی میگرفتند و پشت کالسکه مینوشتن: “و اونها برای باقی عمر خوشبخت زندگی کردند!”
منتظر آقای شاهزادم
چه بخواید چه نخواید، انسانها تو بچگی تمام اطلاعات شنیداری، دیداری و … رو ضبط میکنن. بنابراین، مثلا تو این مساله در بزرگسالی به طور ناخودآگاه دنبال همون آقای شاهزاده میگردن که تو یه نگاه عاشقشون بشه و برای باقی عمر خوشبختشون کنه؛ اما هر چی منتظر میمونن نه شاهزاده میاد و نه اسبش!
میتونیم تغییر کنیم
همونطوری که گفته شد اطلاعاتی که در کودکی دریافت کردیم بسیار تاثیر گذاره، اما معنیش این نیست که ما محکومیم به اجرای مو به موی نیازها و توقعاتی که تو کودکی در ما ایجاد شده. ما الان بزرگسال محسوب میشیم و صاحب منطق و قدرت تحلیلم. حالا میتونیم اون اطلاعات کودکی رو بیرون بکشیم و ببینیم چقدر درست بودن؟
همه چیز از خود ماست
توی بزرگسالی بهتره کمی از دنیای خیال فاصله بگیریم و ببینیم که چقدر این چیزهایی که در کودکی دیدیم تو واقعیت کاربرد داره. آیا واقعا شاهزاده با اسب سفید وجود داره؟ آیا اصلا آدم کامل و همه چیز تمامی پیدا میشه؟ آیا من هیچ نقشی تو زندگی خودم ندارم و باید بشینم یکی دیگه با پیشنهاد ازدواجش من رو خوشبخت کنه و از بدبختی نجات بده؟
آدم کامل وجود نداره
واقعیتش اینه که هیچکس کامل نیست؛ هیچکس! و بهعلاوه، این ما هستیم که توی زندگی خودمون نقش داریم، ما هستیم که میتونیم خودمون رو خوشبخت یا بدبخت کنیم. همه چیز دست ماست … پس، اگه منتظر کسی هستید که شما رو خوشبخت کنه، باید با این حقیقت تلخ مواجه بشید که باید کل عمرتون رو منتظر بمونید.
مسئولیتپذیری
کارتونهایی که الان در دیزنی ساخته میشه، خیلی بیشتر مطابق با واقعیته و دیگه اون تخیلات مربوط به مرد نجات دهنده و زن منفعل رو نداره؛ تو این کارتونها خود دختر مسئولیت زندگی و خوشبختیش رو به عهده میگیره و برای بهبود شرایطش میجنگه. پس، خودتون نجاتدهنده زندگی خودتون باشید.
بهعلاوه، هیچ تاکیدی هم روی کامل بودن و شاهزاده بودن شخصیت مرد داستان نداره؛ مثلا تو کارتون فروزن (یخزده)، شخصیت جذاب داستان، پسری هست که یه جورایی دست و پا چلفتیه، شاهزاده نیست و …، ولی توی تمام راه همراهِ کسی میمونه که دوست داره.
خودتون رو قوی کنید
پس، در درجه اول روی این مساله کار کنید که هیچکس قرار نیست شما رو خوشبخت کنه، غیر از خودتون. وقتی این دیدگاه رو بپذیرید، اونوقته که متوجه میشید باید خودتون برای زندگی خودتون کاری انجام بدید و بشید یک دختر قوی و مستقل …
دنبال یک همراه بگردید نه ناجی
وقتی به درستی مسیر رو برید، دیگه شما به ازدواج به عنوان یک راه فرار از بدبختی نگاه نمیکنید و دنبال آقای شاهزاده نمیگردید که اگر پیدا نشد، احساس خوب و کافی نبودن کنید؛ یا اینکه تو رابطه با افرادی نمیافتید که از این نیاز شما سوءاستفاده میکنند و خودشون رو ناجی جلوه میدن. حالا شما دیگه دنبال یک شریک و همراه برای زندگیتون میگردید نه ناجی.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام من یه دختر ۲۳ساله هستم تک فرزندو مجرد کارشناسیمو تموم کردم ادم اجتماعیم هستم خوش برخورد جوری ک همیشه بقیه میگن انرژی مثبت ما هستی ولی ناراحتیمو ب کسی بروز نمیدم قبلا به کسی علاقه داشتم ک خیانت کرد منم کاملا گذاشتمش اون ادمو کنار بعد اون ادم دیگه شخص خاصی وارد زندگیم نشدیا کسایی بود برای سواستفاده ک وقتی متوجه میشدم کات میکردم یعنی حفظ حریم شخصیم برام مهمه پسراهم وقتی میبین نمیتونن ی سری مسایلو انجام بدم یاپایه نیستم میزارن میرن و اینکه هیچ وقت وقتم ب پسرا اجازه ندادم ازم استفاده کنن بیشتردوستام ازدواج کردن من با یه حس تنهایی روبه رو هستم چرا کسی منو نمیخوادش بارها بهش فکرمیکنم وفکرمیکنم ادم دوست داشتنی نیستم برای همین شروع کردم به کارکردن ک بهش فکرنکنم ولی باز سوال اطرافیانم اینه چطور تو تنهایی این باعث میشه ادیت بشم واقعادوست دارم یه فرد متعهد کنارم باشه چون خودم کلا ادم متعهدی هستم ولی میبینم هیچ کس نیستش وشروع مقایسه خودم با دوستام میکنم ک همشون یا ازدواج کردن یا کسی تو زندگیشونه یا بهم میگن چرا ازدواج نمیکنی ولی من ۳ساله ک کسی نبوده یا اونقدرکوتاه بوده با این حس چیکارکنم که بهش فکرنکنم از تنهایی نترسم؟؟ممنون میشم راهنماییم کنین چون حتی فکر عملای جراحیم میزنه به سرم جوری باشم ک دوست داشتنی بشم
سلام دوست گرامی
مطلبی که میخوام خدمتتون عرض کنم این هست که سعی کنید تمام تلاشتون و هدفتون ازدواج کردن نباشه چرا که در این صورت ممکنه ازدواج نا موفقی داشته باشید
کمی نگاهتون به زندگی رو تغییر بدید
سعی کنید اعتماد به نفستون رو افزایش بدید
رو صحبت کردن و اجتماعی بودنتون کار کنید
ورزش کنید و کتاب بخونید
برنامه ریزی کنید برای زندگیتون
مستقل باشید
تا حدی به خودتون برسید
میتونید از دوره جذب عشق از همیار عشق استفاده کنید
تمام این کارها رو انجام بدید ولی نه با هدف فقط ازدواج
و به این اعتقاد داشته باشید که وقتی به آمادگی برسید همه مقدمات فراهم میشه و به خواستتون میرسید