شاید اکنون شما درحال سپری کردن یکی از سخت ترین لحظات زندگیتان هستید. یعنی از عشقتان جدا شده‌اید و دلتان خیلی برای او تنگ شده است و فکر می کنید او بهترین کسی است که می‌توانید در کنارش آرام و شاد باشید. اما او رفته و احتمالا بدلیل اختلافاتی که بایکدیگر داشته‌اید کینه و کدورتی هم بینتان ایجاد شده. مدام  به روزهای خوبتان فکر می‌کنید و دنبال این هستید که چطور او را برگردانید. نگران نباشید. بازگرداندن او اگر درست و اصولی پیش برود کار خیلی سختی نخواهد بود فقط کمی به صبر و حوصله شما نیازمند است. در این مقاله نکاتی را به شما می‌آموزیم که در این مسیر می‌توانید از آنها کمک بگیرید.

تکالیف گام به گام برای بازگرداندن عشقتان

گام اول: هر گونه ارتباط با او را قطع کنید

اگر می‌خواهید عشق سابق‌تان را برگردانید و او را نگه دارید، باید کاری کنید که متوجه شود، چقدر دلش برایتان تنگ شده است. برای ایجاد این دلتنگی لازم است که هیچ تماس و ارتباطی بین‌تان وجود نداشته باشد.

بنابراین قانون گام اول این است که: به مدت حداقل چهار هفته با او تماس نگیرید. قانون ممنوعیت تماس به این معنا است که:

• با او تماس نگیرید.
• برایش پیام نفرستید.
• در شبکه‌های اجتماعی و دنیای مجازی نیز با او در تماس نباشید، به عبارت دیگر ایمیل فرستادن، پیام دادن در اینستاگرام، تلگرام و … ممنوع است.
• با دوستان مشترکی که ممکن است حین معاشرت با آنها به او برخورد کنید، رفت و آمد نداشته باشید.
• به صورت به اصطلاح “تصادفی” به او برخورد نکنید.

خودتان را کنترل کنید و رابطه‌تان را دقیق‌تر بررسی کنید

اوضاع بعد از قهر و جدایی کاملاً به هم می‌ریزد، اگر در چنین وضع آشفته‌ای سعی کنید که عشق‌تان را به رابطه برگردانید، به جز این که شرایط را بدتر کنید، به هیچ نتیجه‌ی دیگری نمی‌رسید. به همین دلیل است که باید آرامش خودتان را در طول این چهار هفته حفظ کنید و تمام تکه‌های جورچین را کنار هم بگذارید تا به دیدی روشن و واقعی از رابطه‌ی شکست خورده‌تان برسید؛ یعنی این که بررسی کنید، آیا در آن رابطه خوشبخت و شاد بودید، برای هم مناسب بودید یا آیا واقعاً از صمیم قلب می‌خواهید که به رابطه با آن فرد برگردید یا خیر. در این مدت از مرحله‌ی غیرقابل تحمل اولیه‌ی دلتنگی برای او عبور می‌کنید و به ذهنیت مطمئن‌تر و ملایم‌تری می‌رسید. به جای آن که در جستجوی نشانه‌هایی باشید که ثابت کند او هنوز دوستتان دارد، باید بر روی خودتان کار کنید و ذهنیت بهتری را ایجاد کنید. در این صورت در شرایطی قرار می‌گیرید که با اطمینان بگویید: “برای شاد و خوشبخت بودن به او نیاز ندارم، به تنهایی هم می‌توانم خوشبخت باشم.”

از او فاصله بگیرید تا دلش برایتان تنگ شود

اگر می‌خواهید او متوجه دلتنگی عمیقش برای شما بشود،  باید از او فاصله بگیرید تا متوجه رفتن شما و از دست دادن‌تان بشود. اگر این کار را نکنید، چطور توقع دارید که او متوجه خلأیی بشود که بعد از رفتن شما در زندگی‌اش ایجاد شده است. بنابراین اگر هنوز با او در تماس باشید، او احساس تنهایی و دلتنگی نخواهد کرد. اگر بعد از جدایی همچنان درگیری عاطفی با هم داشته باشید، او دلتنگ عشق و رضایتی که در حضور شما احساس می‌کرد، نخواهد شد. ضرب‌المثل “دوری و دوستی” کاملاً درست است و اکنون زمانی است که باید این ضرب‌المثل را به مرحله‌ی اجرا دربیاورید. وقتی تماس‌تان را با او قطع می‌کنید، او تمام خاطرات خوش روزهای با هم بودن را به یاد می‌آورد و خاطرات روزهای بد در ذهنش کمرنگ‌تر می‌شود. به خاطر بسپارید که شما مجبور نیستید به یادش بیاورید که چقدر دلش برای بودن با شما تنگ شده است، او خودش متوجه این مطلب خواهد شد.

گام دوم: اشتباه‌های مرگبار و نادیده گرفتن غرایز

در این بخش به اشتباه‌های مرگبار زنان بعد از جدایی می‌پردازیم. این اشتباه‌ها عشق سابق‌تان را از شما دورتر می‌کند و شانس‌تان را برای برگرداندن او به رابطه کمتر می‌کند. بدترین ویژگی این اشتباه‌ها طبیعی بودن آنها است. این اشتباه‌ها زمانی رخ می‌دهد که بعد از جدایی از غرایز و حس ششم خود پیروی کنید. در نگاه اول به نظرتان منصفانه نمی‌آید و در واقع اصلاً هم منصفانه نیست. عادلانه نیست که غرایزتان شما را مجبور به انجام دادن کارهایی بکند که شانس‌هایتان را برای بازگرداندن عشق‌تان از بین ببرد. به همین دلیل است که قانون ممنوعیت تماس بسیار مهم است ـ وقتی تماسی با عشق سابق‌تان نداشته باشید، احتمال این که در گفتگو با او مرتکب این اشتباه‌های مرگبار بشوید، به صفر می‌رسد.

بعد از جدایی به عشق سابق‌تان اجازه می‌دهید هر کاری دوست دارد، انجام بدهد و خودتان فقط تحمل می‌کنید

شاید وسوسه بشوید که به عشق سابق‌تان اجازه بدهید که هر کاری می‌خواهد انجام بدهد، به این امید که این آزادی عمل او را به شما برگرداند. اما اعطاء کردن این اختیار یکی از بدترین کارهایی است که می‌توانید انجام بدهید، چون فقط این پیام را به او منتقل می‌کند که همه چیز تحت کنترل او است و شما همیشه در دسترس او هستید، به این ترتیب او دلیلی نمی‌بیند که نزدتان  برگردد. اگر او بدون آن که به رابطه برگردد یا تلاشی بکند، به تمام خواسته‌هایش از شما برسد، به نظرتان دلیلی باقی می‌ماند که بخواهد دوباره درگیر رابطه با شما بشود؟

غرق کردن او زیر باران مهر و محبت

این اشتباه مرتبط با اشتباه اول است، اما این بار به جای آن که به امید برگرداندنش تمام رفتارهای بدش را تحمل کنید، سعی می‌کنید با غرق کردنش زیر باران بی‌دریغ مهر و محبتتان او را قانع کنید که نزدتان برگردد. اشتباه کلیدی در این رفتار مهربانانه آن است که می‌خواهید او را متقاعد کنید که نزدتان برگردد. با این کار نیازمند و ناامید به نظر می‌رسید و به این ترتیب دیگر هیچ جذابیتی برای او نخواهید داشت. وقتی به عشق سابق‌تان یادآوری می‌کنید که چقدر دوستش دارید، در واقع باعث می‌شوید که او فکر کند، می‌خواهید از طریق بازی کردن با احساساتش او را وادار به برگشتن کنید و طبعاً چون دوست ندارد که بازیچه بشود، کاملاً از شما بیزار می‌شود.

جلب ترحم برای برگرداندن عشق سابق

جلب ترحم و التماس کردن اصلاً جذاب نیست. مسلماً وقتی اولین بار با هم آشنا شدید، به او التماس نکردید که عاشق‌تان بشود و در کنارتان باقی بماند. برای جلب توجه و علاقه‌اش و قرار گذاشتن با او به احساس ترحمش متکی نبودید. اکنون هم التماس و ترحم کاری از پیش نمی‌برد. تنها فاید‌ه‌ی این جلب ترحم‌ها و التماس کردن‌ها این است که او متقاعد می‌شود، تصمیم درستی گرفته است که از شما جدا شود. التماس کردن وجهه‌تان را کاملاً تخریب می‌کند و تصویری ناامید و نیازمند را از شما به نمایش می‌گذارد که باعث می‌شود او از شما فاصله بگیرد و شما را با تمام نیرو از زندگی‌اش دور کند.

وقتی او با فرد جدیدی آشنا می‌شود، از حسادت منفجر می‌شوید

قبول داریم که وارد شدن فرد جدیدی به زندگی عشق سابق‌تان اتفاق بسیار ناراحت کننده‌ای است. این آشنایی به معنای آن است که شما دیگر شانسی برای برگرداندن او ندارید، درست است؟ در واقع شرایط به این بدی هم نیست. وقتی یک مرد بعد از شکست در یک رابطه‌ی جدی با فرد جدیدی وارد رابطه می‌شود، تقریباً همیشه این کار را نسنجیده و عجولانه و برای فراموش کردن شکست عشقی انجام می‌دهد و این رابطه‌ی جدید برای او جدی و واقعی نیست. باید بدانید که چنین رابطه‌هایی اصلاً روش موثری برای فراموش کردن شکست عشقی و برگشت به زندگی عادی به شمار نمی‌آید. این رابطه‌ی سطحی فقط به او یادآوری می‌کند که چقدر به شما اهمیت می‌دهد و تصمیم می‌گیرد که شما را به رابطه برگرداند. اما با حسودی کردن نه تنها باعث نمی‌شوید که او بخواهد به رابطه برگردد، بلکه نتیجه‌ی عکس می‌گیرید. رفتار حسادت‌آمیزتان او را هر چه بیشتر به سمت آغوش رقیب سوق می‌دهد و باز هم ناامیدی و نیازمندی‌تان را در نظر او پررنگ‌تر می‎کند.

بمباران کردن او با پیام‌ها و تماس‌های پی در پی

این اشتباه به رعایت نکردن قانون ممنوعیت تماس مربوط می‌شود و یکی از بزرگترین دلایل وضع کردن این قانون است. غرایزتان شما را وادار می‌کنند که مدام با عشق سابق‌تان تماس بگیرید و برایش پیام بفرستید. دلتان برای او تنگ می‌شود، می‌خواهید با او حرف بزنید، می‌خواهید او به شما توجه کند و در آتش اشتیاق تماس گرفتن با او می‌سوزید. غرایزتان متاسفانه این بار علیه شما عمل می‌کنند. تماس گرفتن با عشق سابق‌تان فقط او را از شما دورتر می‌کند و به او نشان می‌دهد که تصمیمش برای جدا شدن از شما درست بوده است.

رفتار سرد، بی‌تفاوت، زننده یا ناامیدانه نسبت به او

غرایزتان همان‌طور که به شما می‌گویند تا با او تماس بگیرید و برایش پیام بفرستید، به شما دیکته می‌کنند که رفتار بد و زننده‌ای را نسبت به او در پیش بگیرید. در هر حال او قلبتان را شکسته و مستحق خوش‌رفتاری نیست. طبیعی است که بخواهید او را متقابلاً ناراحت و آزرده کنید. اما این بدرفتاری با دورتر کردن او و راسخ‌تر کردنش در این عقیده که دیگر علاقه‌ای به شما ندارد، به ضرر خودتان تمام می‌شود. حتی اگر با ناراحت کردن او و تخلیه‌ی احساس درد و ناراحتی خود در کوتاه مدت احساس بهتری پیدا کنید، چون این رفتار او را برای همیشه از شما دور می‌کند، در درازمدت جز ناراحتی بیشتر فایده‌ای برایتان نخواهد داشت.

تلاش برای برانگیختن حسادت او با صحبت کردن درباره‌ی مردان دیگر

اگر سعی می‌کنید تا با فخر فروختن درباره‌ی مردان دیگری که به شما توجه می‌کنند، حسادت او را تحریک کنید، باید بدانید که با این کار فقط چهره‌ای ناامید و درمانده را از خودتان به نمایش می‌گذارید. او متوجه هدف اصلی‌تان می‌شود و فکر می‌کند که می‌خواهید او را بازیچه‌ی دست خودتان قرار بدهید. در نتیجه علاقه‌اش نسبت به شما کاملاً از بین می‌رود و سریع‌تر از آنچه فکرش را بکنید نسبت به شما سرد می‌شود، بنابراین مراقب باشید که مرتکب این اشتباه نشوید.

صحبت کردن درباره‌ی رابطه‌ی گذشته و سوال پرسیدن درباره‌ی زندگی عشقی او

همان‌طور که گفتیم، اگر به عشق سابق‌تان اجازه بدهید که خودش به این نتیجه برسد که چقدر شما را دوست دارد، این نتیجه‌گیری و تصمیم خودخواسته بسیار قوی‌تر و موثرتر از زمانی خواهد بود که سعی کنید او را متقاعد کنید تا به نزدتان برگردد. وقتی خودمان به تنهایی متوجه موضوعی می‌شویم، این آگاهی بسیار قوی‌تر و عمیق‌تر از حالتی است که دیگران آن موضوع را به ما می‌گویند. خودتولیدی همواره قدرتمندتر است. بنابراین اجازه بدهید که او خودش درباره‌ی رابطه تصمیم بگیرد. به هیچ وجه او را درباره‌ی زندگی عشقی‌اش سوال‌پیچ نکنید، بگذارید خودش متوجه شود که زندگی‌اش بدون شما چقدر خالی است و حالش وقتی با شما بود، چقدر بهتر بود.

گام سوم: وقتی که او در حال ضعیف‌تر شدن است، خودتان را قوی‌تر کنید

در حالی که او روز به روز بیشتر دلتنگ‌تان می‌شود و نبودتان را در زندگی‌اش بیشتر حس می‌کند، شما باید روی رشد و بهبود خود کار کنید، حال و هوای بهتری پیدا کنید، قوی‌تر و مستقل‌تر بشوید و سلامتی خود را از نظر جسمی و عاطفی ارتقا دهید. به عبارت دیگر در حالی که شما در این طرف در حال رشد هستید، راحت‌تر، بااعتماد به نفس‌تر و شادتر می‌شوید و دید بهتر و منطقی‌تری درباره‌ی رابطه‌تان پیدا می‌کنید، او در طرف دیگر روز به روز بیشتر به شما فکر می‌کند، دلش برایتان تنگ می‌شود و در نهایت از صمیم قلب می‌خواهد که شما را برگرداند. دوران چهار هفته‌ای ممنوعیت تماس در واقع دوران سم‌زدایی شما است. سم رابطه در این مدت از بدن‌تان پاک می‌شود و تمام درد و دلشکستگی شکست عشقی را پشت سر می‌گذارید. این مهارت را پیدا می‌کنید که احساسات منفی‌تان را کنترل کنید. ذهن‌تان مهار درد و دلشکستگی را در دست می‌گیرد و شما را از غرایز بد و مضر توصیف شده در گام دوم دور می‌کند. اما اگر سم‌زدایی را انجام ندهید و از این درد رها نشوید، او برای همیشه از شما دور می‌شود و به خاطره‌ها می‌پیوندد. این‌طور فکر کنید که احساسات و هیجانات منفی علیه شما کار می‌کنند و او را از شما دور می‌کنند، حال آن که احساسات و هیجانات مثبت به نفع‌تان عمل می‌کنند و عشق‌تان را مانند آهنربا به طرف شما می‌کشند.

گام چهارم: وقتی او با شما تماس می‌گیرد، چکار کنید یا چگونه با او تماس بگیرید

در این مرحله باید به خودتان آفرین بگویید، چون با موفقیت سه گام قبلی را پشت سر گذاشته‌اید. تصویر شما به عنوان یک دختر ناامید، نیازمند و سمج دیگر از ذهن عشق‌تان پاک شده است و او بی‌صبرانه می‌خواهد بداند که شما مشغول چه کاری هستید و اوضاع‌تان چطور است. ضمناً الان که خاطرات دردناک قهر و جدایی در ذهنش کمرنگ شده است، به یاد روزهای خوش با هم بودن می‌افتد. بنابراین اکنون بهترین زمان است که تا تنور داغ است، نان را بچسبانید. برای این که شانس بازگرداندن او را به حداکثر برسانید، باید شرایط زیر را در سه گام قبل رعایت کرده باشید:

• به مدت چهار هفته با او تماس نگرفته‌اید و قانون ممنوعیت تماس را به خوبی رعایت کرده‌اید.
• در دوران ممنوعیت تماس با افراد جدید آشناشوید و دامنه روابط اجتماعیتان را گسترش دهید.
• برای بهتر کردن زندگی خود و ایجاد تغییرات مثبت وقت و انرژی گذاشته‌اید و تلاش کرده‌اید.
• کاملاً این واقعیت را پذیرفته‌اید که شما و عشق‌تان از هم جدا شده‌اید و باور دارید که چه او به رابطه برگردد، چه او را برای همیشه از دست بدهید، می‌توانید به خوبی زندگی کنید.
• در اعماق قلبتان می‌دانید که حتی اگر موفق به بازگرداندن عشق‌تان نشوید، میلیون‌ها مرد دیگر وجود دارند که حاضرند عشق صادقانه‌شان را به پایتان بریزند و خوشبختی و عشقی را که در جستجویش هستید، تقدیم‌تان کنند.
• به لحاظ ذهنی و روحی شکست عشقی را پشت سر گذاشته‌اید و بهبود یافته‌اید و اکنون در وضعیت ذهنی بسیار بهتری هستید.
• متقاعد شده‌اید و مطمئن هستید که شروع دوباره‌ی رابطه تصمیم درستی است.

گام پنجم: چطور دوباره با او ملاقات کنید

وقتی می‌خواهید بعد از مدت‌ها دوباره عشق سابق‌تان را ببینید، نباید به این دیدار به چشم یک قرار عاشقانه نگاه کنید و او را به یک قرار عاشقانه دعوت کنید. به خاطر داشته باشید که می‌خواهید با او دوست باشید و به این دوستی ادامه بدهید، اما اگر روی این دیدار اسم قرار عاشقانه بگذارید، باعث می‌شوید که او از شما فرار کند، چون متوجه می‌شود که شما برای برگرداندنش برنامه دارید، این برنامه‌ریزی هوشمندانه بیشتر از هر چیز دیگری باعث دور شدن او از شما می‌شود. چنانچه گام‌های قبلی را به درستی رعایت کرده باشید، وقتی با او روبرو می‌شوید، احساس و ظاهر فوق‌العاده‌ای خواهید داشت. شما با جذابیت چشمگیر، اعتماد به نفس تحسین‌برانگیز و خونسردی و آرامش غبطه‌برانگیز در این دیدار حاضر می‌شوید، آماده‌اید تا اوقات خوشی با عشق سابق‌تان داشته باشید و از مصاحبت یکدیگر لذت ببرید. موثرترین راه برای ترغیب کردن او برای این دیدار دوباره این است که با او تماس بگیرید. می‌توانید با این ذهنیت که او دوستی قدیمی و نه عشق سابق‌تان است که می‌خواهید دوباره با او وارد رابطه شوید، او را به صرف قهوه دعوت کنید. مادامی‌که توجه و انرژی‌تان را روی داشتن اوقاتی خوش با یکدیگر و لذت بردن از زمان حال بگذارید و دقت کنید که انرژی و حس و حال‌تان خوب باشد و جذابیت‌تان را صدچندان کند، بقیه‌ی کار را سعی و تلاشی که در دوران ممنوعیت تماس انجام داده‌اید، پیش خواهد برد. به خاطر بسپارید که آنچه او بعد از این دیدار بیشتر از همه به یادش می‌ماند، بیشتر از حرف‌ها، لباس‌ها و کارهایتان یا این که چه کسی صورتحساب را پرداخت کرده، انرژی و حال و هوایتان است. اگر بهترین لباس را پوشیده باشید، در این مدت ورزش کرده و اندام فوق‌العاده‌ای پیدا کرده باشید، ظاهر و پوست بی‌نظیری داشته باشید و موهایتان خوش‌حالت باشد، اما انرژی منفی از شما ساطع شود و حس و حال بدی داشته باشید، تنها چیزی که او به خاطرش می‌ماند، همین انرژی منفی است. بسیار مهم است که او از مصاحبت شما لذت ببرد، به خصوص اگر با دلخوری و بعد از دعوایی آتشین از هم جدا شده باشید. بنابراین به خاطر بسپارید که وقتی بعد از جدایی و طی شدن دوران ممنوعیت تماس با او ملاقات می‌کنید، مهم‌ترین نکته انرژی‌ای است که از شما ساطع می‌شود.

اگر در حال حاضر ارتباط خود را با عشقتان قطع کرده‌اید ولی به شدت تمایل دارید که او را دوباره بازگردانید بهتر است بدانید که با اندکی صبر و حوصله می‌توانید به نتیجه برسید. تکالیفی برای این کار وجود دارند که اگر درست و اصولی انجام شوند شما را به خواسته تان می‌رساند. در گام اول شما باید به مدت 4 هفته هرگونه ارتباط خود را با او قطع کنید. یعنی نه تماسی با او داشته باشید و نه پیامی برای او ارسال کنید. این قانون شامل شبکه های اجتماعی نیز می‌شود. در این مدت شما باید به هردوتان زمان فکر کردن بدهید. در گام دوم باید از انجام هرگونه رفتار اشتباهی که باعث دور کردن او می‌شود اکیدا خود‌داری کنید. زمانی که قرار ملاقات با او گذاشتید سعی کنید در بهترین حالت خود ظاهر شوید و بخاطر داشته باشید که عشق شما بعد از دعوایی که باهم داشتید این بار تمام رفتارهای شما را زیر ذره بین قرار می‌دهد پس اشتباهاتتان را پیدا کنید و برای حل آن با هم گفت و گو کنید.