حتما درباره استفاده از “قانون جذب” یا “راز جذب” برای رسیدن به رویاهای شخصی مانند ثروت، اهداف شغلی و تحصیلی رسیدهاید. جالب است که قانون جذب در زمینه جذب عشق یا همسر و شوهر ایدهآل هم راهکارهای مختلفی را ارائه میدهد. درباره علمی و کاربردی بودن قانون جذب بحثها و چالشهای زیادی وجود دارد، بااینحال قانون جذب مسائلی را مطرح میکند که از نقطه نظر علمی هم قابل بررسی بوده و برای افزایش انگیزه و جهت دادن به شما در جهت آرزوها یا خواستههایتان مفید است. در این مقاله قصد داریم به بررسی برخی تکنیکهای مطرح شده در این زمینه پرداخته و به شما کمک کنیم مرد مورد علاقهتان را با همان ویژگیهای مدنظرتان پیدا کنید. بنابراین اگر دختر مجردی هستید که تاکنون نتوانستهاید مرد ایدهآلتان را پیدا کنید، در این مقاله با همیار عشق همراه باشید.
قانون جذب مردان چیست
یکی از مطالب مفیدی که در قانون جذب بیان میشود این است که ما مسئول تمام اتفاقات خوب و بدی که هستیم، در زندگی برایمان پیش میآید. چنانچه متوجه باشیم که به چه موضوعی بیشتر از همه فکر میکنیم و روی چه موضوعی متمرکز شدهایم، این افکار تاثیر قابل توجهی بر زندگیمان خواهد گذاشت، چراکه افکار ما چشماندازمان را نسبت به زندگی و آیندهمان شکل داده و تاثیر بسیاری بر احساسات و رفتارهایمان دارند.
قانون جذب به ما میگوید که باور کنیم خالق آینده خود هستیم و با تجسم کردن و جذب کردن هر آنچه که میخواهیم، میتوانیم کنترل آیندهمان را به دست بگیریم. البته این فقط محدود به آینده شغلی و اقتصادی نمیشود و بر زندگی عشقیمان نیز اثر میگذارد. البته این به این معنی نیست که فقط فکر کردن و تجسم کردن برای رسیدن به مرد دلخواه یا هر هدف دیگری کافی است، بلکه این تصویرسازیها باعث ایجاد انگیزه و امید و شکل گرفتن افکار مثبتتری در ذهن میشود، در نتیجه شما را به اهدافتان در دنیای واقعی نزدیکتر کرده و مسیر رسیدن به مرد ایدهآل را برایتان هموارتر میکند.
بنابراین زمانی که میخواهید خواستههای قلبیتان را درزندگیتان پیاده کنید و مرد ایدهآلتان را جذب کنید، مراقب باشید که چه مردی را در رویاهایتان تصور میکنید. برای مثال اگر خودتان را در کنار مرد مغروری تصور کنید که شما را تحت کنترل دارد، به احتمال زیاد در نهایت با مرد خودپسند و خودرایی ازدواج میکنید که میخواهد شما را تحت تسلط داشته باشد. بنابراین افکارتان را برای جذب پسر نظر بگیرید.
بانوان معمولاً خجالتیتر از آقایان هستند، به ویژه وقتی پای شروع صحبت و رابطه با یک مرد به میان میآید. بانوان بر اساس باورهای سنتی انتظار دارند که مرد مورد علاقهشان به آنها نزدیک شود، به آنها علاقمند شود و به این ترتیب بنیان یک رابطه رضایتبخش و پایدار شکل بگیرد. اما اکثر مردان متاسفانه آنقدر باهوش نیستند که به رازهای نهفته در قلب یک زن پی ببرند و فکرش را بخوانند، در نتیجه هیچ گاه رابطهای شکل نمیگیرد. نگران نشوید، در ادامه با تکنیکهایی آشنا میشوید و میتوانید از آنها به نفع خودتان استفاده کنید و به مرد رویاهایتان برسید.
بکارگیری قانون جذب برای جذب پسر دلخواه
با در پیش گرفتن مراحل زیر میتوانید از قانون جذب برای رسیدن به مرد با ویژگیهای دلخواهتان کمک بگیرید:
برای پذیرش عشق آماده شوید
نخستین و مهمترین کاری که باید در راه جذب پسر برای ازدواج انجام دهید، این است که روی خودتان متمرکز شوید. شاید به نظرتان عجیب برسد، که باید برای جذب مرد دلخواهتان روی خودتان تمرکز کنید، اما قبلا هم گفتیم که افکار و ذهنیات شما روی آنچه به دست میآورید اثر دارد. بنابراین بسیار مهم است که چه چیزی میخواهید و به چه فکر میکنید. زمانی که منتظر هستید عشق درِ خانهتان را بزند و با مردی ایدهآل آشنا شوید، برای خودتان نیز وقت بگذارید. به افکارتان توجه کنید، چرا که این افکار و تصورات نخستین گام برای جذب پسر ایدهآل است.
از خودتان بپرسید که آیا واقعاً برای جذب عشق آماده هستید. این پرسش سوال بسیار مهمی است که اکثر بانوان فراموش میکنند از خودشان بپرسند و بعدها، حتی بعد از رسیدن به مرد رویاهایشان از این بیتوجهی پشیمان میشوند. نخستین گام برای جذب مرد دلخواه این است که ذهنیت پذیرش عشق را در خودتان ایجاد کنید. باید مطمئن باشید که برای قبول تعهد و مسئولیت آماده هستید و میخواهید که با وارد شدن یک مرد به زندگیتان به کمال برسید. ایجاد چنین ذهنیتی مهم است، اما باید این آمادگی را به نحوی فعال و زمانی که شاد هستید و احساس خوبی درباره خودتان دارید، در ذهن و قلبتان بپرورانید، چون فقط در این شرایط رضایتبخش است که میتوانید به روشنی درباره خودتان و خواستههایتان فکر کنید. زمانی که ناراحت و ناراضی هستید، زمان خوبی برای گرفتن تصمیمهای مهم و فکر کردن به آینده نیست.
روابط گذشته را حل و فصل کنید
قبل از آن که گام بعدی را بردارید و برای جذب پسر مورد علاقهتان دست به کار شوید، باید برای همیشه با گذشته خداحافظی کنید و گذشته را به گذشته بسپارید. حسرتها و ناامیدیها را رها کنید، از فکر کردن دربارهی “ای کاش”ها و “چه میشد اگر”ها دست بردارید و پشیمانی از این که چرا کارهای بیشتری برای نجات دادن رابطههای قبلیتان نکردهاید، را متوقف کنید.اکنون زمان آن رسیده است که همه چیز را از نو شروع کنید. حتی اگر حس میکنید که نمیتوانید دوست پسر سابقتان را فراموش کنید و از غم شکست خوردن در رابطه قبلیتان رها شوید، لازم است که برای جذب مرد دلخواهتان روی حال و آینده متمرکز شوید.البته منظورمان این نیست که منکر گذشتهتان شوید و روابط گذشته را کاملاً از ذهنتان پاک کنید. همگی ما از گذشته، به ویژه رابطههای شکست خورده درس میگیریم، اما اگر میخواهید زندگی جدیدی را شروع کنید، ذهنتان را باید روی آینده متمرکز کنید.
با اعتماد به نفس و سپاسگزار باشید
قبل از آن که روی جذب پسر مورد علاقهتان متمرکز شوید، باید به آرامش درونی برسید. بر تردیدها و نگرانیهایتان غلبه کنید و خودتان را باور کنید.هر چقدر هم که کسی را دوست داشته باشید، اگر از صمیم قلبتان باور نکنید، که سرانجام میتوانید به او برسید، فایدهای ندارد. اگر دائماً به این فکر کنید که آیا مرد مورد علاقهتان واقعاً برای شما مناسب است یا خیر و مدام درگیر شک و تردید باشید، دیگران نیز این شک و تردید شما را درک خواهند کرد و فرصت یافتن عشق برایتان محدود میشود.شاد بودن و سپاسگزار بودن برای داشتههایتان را هم فراموش نکنید. اگر از منفیبافی دست بردارید و نیمه پر لیوان را ببینید، این مثبتاندیشی تاثیر چشمگیری بر کل زندگی، از جمله روابط عاشقانهتان خواهد گذاشت.
لیست دقیقی از ویژگیهای دلخواهتان بنویسید
باید بدانید که چه میخواهید و از خواستههای خود مطمئن باشید. اکنون که تصمیم خود را برای افتادن در دام عشق گرفتهاید، بهترین زمان برای این است که فهرستی از خصوصیات مرد ایدهآل برای ازدواج و رابطه رویایی خود تهیه کنید. عجله نکنید و سر فرصت در این باره فکر کنید، تجسم کردن زندگی دلخواهتان کمک میکند تا فهرست دقیقتر و منطقیتری تهیه کنی د.برای مثال بعضی دخترها پسری را دوست دارند که جذاب و خوش اندام باشد، اما عدهای مردهای شوخ و بذلهگو را ترجیح میدهند. مهم نیست که در جستجوی مردی خلاق و رویایی هستید یا مردی جدی و باانگیزه، در هر حال باید مردی را تصور کنید که بتواند شما را خوشبخت کن د.بنابراین در افکارتان غوطهور شوید و ویژگیهای مرد دلخواهتان را یادداشت کنید. این کار را با توجه و صداقت انجام دهید و خصوصیات مدّنظرتان را واضح و دقیق بنویسید. البته منظورمان این نیست که باید دقیقاً بدانید که در جستجوی چه مردی هستید. به جای فکر کردن به جزئیات بسیار ریز روی شخصیت کلی و ویژگیهای اصلی متمرکز شوید. مردی را تصور کنید که میتوانید با او شاد باشید، مردی که بتوانید به او تکیه کنید و با او احساس راحتی کنید.
باور داشته باشید مرد ایده آل جذب شده است
تصویرسازی شرایط دلخواهتان گامی مهم در راه رسیدن به خواستهتان است. باور داشته باشید که به مرد رویاهایتان رسیدهاید و اوضاع بر وفق مرادتان پیش میرود. تجسم کنید که زندگی ایدهآلی با مرد دلخواهتان دارید، این تصورات باعث میشود که رویاهایتان درباره زندگی مشترک بزرگتر و بهتر شود و شناخت بهتری از خود پیدا کنید. ضمن اینکه انگیزه و امیدتان را برای یافتن مرد ایدهآل افزایش میدهد. هر روز ساعتی را به رویاهایتان اختصاص دهید و به وقایع و اتفاقاتی فکر کنید که دست دارید در زندگی مشترکتان رخ دهد. باید باور کنید که با مرد ایدهآلتان ازدواج کردهاید و زندگی شاد و رضایتبخشی دارید.
یک گام مهم در راه جذب پسر مورد علاقه برای ازدواج این است که باور کنید این اتفاق رخ داده است. هر چقدر هم که تلاش کنید و برنامهریزی داشته باشید، اگر از صمیم قلب باور نداشته باشید که روزی این مرد ایدهآل شما را پیدا خواهد کرد، تلاشهایتان کمرنگ و بینتیجه میشوند.اگر مجرد هستید و مدتها است که درگیر رابطه عاشقانهای نشدهاید، شاید برایتان سخت باشد که مردی را در کنار خود مجسم کنید، اما نباید نگران و ناامید بشوید. همچنان شکرگزار نعمتهای زندگیتان بمانید، روی خودتان تمرکز کنید و اطمینان داشته باشید که عشق و پسر دلخواهتان را به زودی پیدا خواهید کرد.
برای جذب مرد ایده آل دست روی دست نگذارید
نکته طلایی درباره قانون جذب اینجاست. بسیاری از افراد قانون جذب را تا اینجا قبول دارند؛ یعنی فقط میخواهند با تجسم و تصویرسازی و انرژی مثبت، به آنچه میخواهند برسند. اما این امکان پذیر نیست! تا زمانی که تصورات و افکارتان تبدیل به رفتارهای مثبت نشوند، تغییری در زندگیتان رخ نخواهد داد. درواقع کار اصلیتان حالا شروع میشود. بنابراین حال که سرزمینی رویایی را در تصوراتتان خلق کردهاید که در آن رابطهای بیعیب و نقص با مرد دلخواهتان دارید، زمان آن رسیده است که گام بعدی را بردارید و برای جذب پسری که کاملاً با تصوراتتان مطابقت داشته باشد، دست به کار شوید و دامنه فعالیتهای اجتماعیتان را گسترش دهید. فکر نکنید که خیالبافیهای عاشقانه برای جذب مرد دلخواهتان کافی است، تا به این مرحله افکارتان را مثبت کردهاید و اکنون زمان آن رسیده است تا واکنش مثبتی از این تلاشها و تصورات بگیرید. این تمرین را با باور کردن خودتان و بهبود ظاهرتان شروع کنید. ایمان داشته باشید که میتوانید مرد ایدهآلتان را جذب کنید و از چهاردیواری خانه و محل کارتان بیرون بیایید. آشنا شدن و معاشرت با افراد جدید شانس ملاقات با پسر مورد علاقهتان را افزایش میدهد.
قانون جذب به روشها و اصولی اشاره میکند که میتواند به افراد در راستای رسیدن به خواستهها و اهدافشان کمک کند. یکی از این خواستهها جذب مرد دلخواه است. یکی از اصولی که قانون جذب مطرح میکند این است که “به آنچه میخواهی اتفاق بیفتد فکر کند و آن را تصور کن”. وقتی با نگاه علمی به این اصل نگاه کنیم میبینیم تا حد زیادی صحیح است. آنچه به آن فکر میکنیم، چشمانداز و انتظارات ما را از دنیا تعیین میکند و روی رفتارهایمان تاثیر میگذارد. اگر فکر کنید عشق واقعی وجود ندارد، همین فکرتان را زندگی میکنید. یعنی طوری رفتار میکنید که واقعا از یافتن عشق واقعی محروم شوید. اما اگر باور کنید عشق واقعی وجود دارد، بدانید که مرد ایدهآلتان دقیقا چه ویژگیهایی دارد و از او چه میخواهید، باور کنید که او را خواهید یافت و زندگی با او را تصور کنید، در مسیر یافتن او قرار میگیرید. اما نکته مهم اینجاست که فکر کردن و تصور کردن تنها شما را به جایی نمیرساند. بعد از ایجاد تفکر مثبت، باید دست به عمل بزنید.
پرسش و پاسخ کوتاه
دوست عزیزم سلام. متوجه احساسات شما هستم. شما درگیری های ذهنی زیادی بر سر مساله رابطه عاطفی براتون به وجود اومده. رابطه رو با زور و تحمیل نمیشه به وجود آورد عزیزم رابطه باید در طول زمان و در شرایط مناسب پیش بیاد. بهتره قبل از اینکه بخواید با کسی وارد رابطه بشید تکلیفتون با معیارهای خودتون مشخص بشه چون در صحبتتون تناقض درباره اون وجود داره. از طرف دیگه نقاط ضعف و قوت شخصیتتون رو شناسایی کنید، نقاط ضعفتون رو برطرف و از پتانسیل نقاط مثبتتون استفاده کنید. همه اهداف زندگیتون رو در رابطه عاطفی خلاصه نکنید، اهداف خودتون رو در جنبه های تحصیلی و شغلی هم مشخص کنید و به سمتش پیش برید. هرگز سن رو ملاکی برای ورود به رابطه عاطفی تعیین نکنید. درسته که از یک سنی کمتر و بیشتر رابطه عاطفی منطقی نیست مثلا ورود به رابطه عاطفی در 12 سالگی پذیرفته شده نیست اما بعد از 18 سالگی ممکنه فردی این شرایط در 20 سالگی و فرد دیگه در 30 سالگی پیدا بکنه ناید به خاطر سنتون برای این کار عجله ای داشته باشید. در مورد اینکه انتخاب افرادی که دوستشون دارید نیستید هم همه ابعاد رو در نظر بگیرید و مساله رو شخصی نکنید. آیا اون شخص وارد رابطه با فرد دیگری نیست؟ آیا شرایط راطه رو داره؟ آیا اهداف دیگه ای نداره؟ ما باید به دیگران حق انتخاب بدیم ولی اگه ما رو انتخاب نکردن دلیل بر بد بودن ما نیست.
سلام وقتتون بخیر
توی سن ۱۴ سالگی از یکی از اشناهامون خوشم اومد و الان حدود ۵-۶ سال میگذره و هنوز هست این علاقه
هیچگونه ارتباطی بخاطر اعتقادات دو طرف نبوده و نیست
و هیچ راه ارتباطی مثل اینستا ایناهم ندارم ازشون
متوجه شدم ک فعلا قصد ازدواج ندارند (از طریق ی واسطه)ولی خب من هم الان تو سنی هستم ک خیلی درگیر خواستگار و اینام و از سمت دیگه خیلی زیاد تو فکر ایشونم
ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام دوست گرامی
طرف مقابل شما چندساله هستند؟
این ارتباط و علاقه یکطرفه بوده و یا از طرف ایشان هم نشانههای علاقمندی را دیدید؟
اشاره کردید هیچگونه ارتباطی بخاطر اعتقادات نبوده، یعنی دو تا خانواده از نظر اعتقادی باهم متفاوت هستند؟
در سنی هستید که درگیر خواستگار هستید، یعنی در 20 سالگی؟
ابتدا باید دلایل علاقه خود را مشخص کنید، اگر این مقدار تفاوت از نظر اعتقادی بین شما و طرف مقابل وجود دارد، در آینده و با ازدواج معجزه تغییر اتفاق نمیافتد!
در مرحله بعد بسنجید که ایشان چه مقدار از معیارهای شما را دارد؟
برای بررسی بیشتر نیز میتوانید از مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام فاطمه هستم هفده سالمه
کلاس ششم بودم که یکی از کسایی ک بهش علاقه داشتم بهم تجاوز کرد
بعد از اون با افراد خیلی زیادی دوست شدم و با اکثر هم خوابی داشتم
عقد بستم اما بهم خورد و به نتیجه خاصی نرسید
یه پسر اومد تو زندگیم تک پسره پولداره خیلی خوشتیپه ولی خب شاید یه کم بد اخلاق باشه اما الان من دوساله که باهاشم و نمیتونم ازش جدا بشم و اونم اول رابطه به من گفت که ازدواج میکنه و میره اما من نمیتونم ازش دست بکشم و بهش واقعا دل بستم راهی به من نشون بدید که بتونم بهش برسم و اینکه از گذشته من باخبره
سلام دوست گرامی
طبق مسائلی که مطرح کردید، مسیر سختی را پشت سر گذاشتید.
شما در ابتدا باید تجاوزی که پشت سر گذاشتید، عقدی که بهم خورده، روابط نافرجام و.. را بازبینی و حل کنید. چون تمام این مسائل اسیبهایی به روج و جسم شما وارد کرده است.
طرف مقابل شما از ابتدا گفته است که قصد ماندن و ازدواج با شما را ندارد اما گویا به دلیل وابستگی حرف او را جدی نگرفتید. این انکار کردم موقعیت جدیدتان به شما آسیب وارد میکند. در صورتی که سن شما برای انتخاب شریک عاطفی سن مناسبی نیست، همچنین آسیبهای قبلی هنوز برطرف نشده است.
پیشنهاد میکنیم حتما به روانشناس بالینی برای حل مسائل خود مراجعه کنید.
سلام من ۲۶ سالمه و قیافه نسبتا خوبی دارم وپزشک هستم.
خانوادم به دلایل متعدد با خواستگار هایی که تا حالا داشتم مخالفت کردن. خودمم هر موقع خواستم با کسی آشنا بشم متاسفانه بحث به مسائل غیر مرتبط کشیده شده و من ارتباط رو قطع کردم. واقع نمیدونم چجوری این مسئله رو حل کنم؟آیا سرنوشت من تنهاییه
سلام دوست گرامی
ابتدا برای خودتان و خانواده مشخص کنید که به دنبال چه فردی برای ازدواج هستید. سپس وقتی فردی به شما معرفی شد و یا خودتان با او آشنا شدید با آن معیارها او را بسنجید.
در این مسیر نیاز دارید تا با همراهی مشاور معیارهای واقعی خودتان را پیدا کنید، چون گاهی معیارهای برخی از مراجعین غیرواقعی و یا بسیار کمالگرایانه است.
سن شما زیاد نیست و با توجه به افزایش میانگین سن ازدواج خیلی زود است که از تنهایی صحبت کنید.
دو نکته نیز در پرسش شما جای سوال دارد: علت رد کردن خواستگارها از طرف خانواده چیست؟ نکته دوم منظور از کشیده شدنبحث به مسائل غیرمرتبط دقیقا چیست.
میتوانید برای دریافت راهنمایی بیشتر از مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام
این که می فرمایید کمال گرایانه است نه زیاد یکی باشه که در سطح خودم و هم سطح خونوادم باشه خونوادش. چون قبلی ها رو به خاطر خونوداش رد کردن. موقعیت خودشون خیلی عالی بود. مسائل غیر مرتبط هم مسائل ج نسی هست
با سلام من به یه پسر ۲۳ ساله علاقه مند شدم که این علاقه یکطرفه هستش و اون توی یه کشور دیگه زندگی میکنه ،اون منو نمی شناسه ولی من میخوام از طریق
قانون جذب اون رو به سمت خودم جذب کنم اما سن من هنوز کمه
ولی من برای حدود هفت سال دیگه جذب میکنم و خوب دارم پیش میرم اما قانون جذب گفته که زمان براش تعیین نکن من باید چیکار کنم ،ممنون میشم
سلام دوست گرامی
به سن خودتان اشاره نکردید. اگر سن پایینی دارید احتمالا درگیر هیجانات مختص سن نوجوانی شدهاید.
قانون جذب از طریق غیرعلمی، فقط هیجانات شما را دستکاری میکند و هیچ پشتوانه علمی و پژوهشی ندارد.
بهتر است به جای این روشهای نادرست، از شیوه صحیح و طریقه درست این رابطه را آغاز کنید.
و دلیل اینکه از او خوشتان آمده را مطرح و بررسی کنید.
برای آموختن شیوه صحیح جذب عشق، میتوانید از مشاوران رادیوعشق، وقت مشاوره دریافت کنید.
سلام
دختری 26ساله هستم شغلم پرستاریه
تا حالا یکبار از همکارم شکست عاطفی داشتم دیگه نمیبینمشون و اونجا کار نمیکنم
تو یه بیمارستان بودم که یک دانشجوی تخصص پزشکی به دلم نشست چهار ماه با ایشون کار کردم و به دلایلی مجبور به ترک بیمارستان شدم
رابطمون در حد پیام دادن مثل دوتا همکاره و تا من برای پیام پیش قدم نشم از من سراغی نمیگیره
33سالشه میدونم توی رابطه با کسی نیست ولی نمیدونم چطور جذبش کنم که از من خواستگاری کنه
چون الان فقط تو پیام ها به من میگه کاش بودی عجله کردی برای رفتن از بیمارستان و واقعا امکان برگشت به اون بیمارستان برام نیست
به خودشم گفتم .
ممنون میشم راهنماییم کنید.ان شاالله همیشه سلامت باشید
سلام دوست گرامی
باید به این نکته توجه داشته باشید که اگر ایشان قصد جدی داشته باشند، فقط به دنبال برگشتن شما به بیمارستان نیستند و هرجایی که باشید میتوانند برای صحبت و پیشنهاد درباره رابطه و خواستگاری پیشقدم شوند.
نکته مهمی که اشاره کردید تا وقتی شما سراغش را نگیرید او هم پیامی نمیدهند. پس شما سرمایهگذاریتان برای رابطه بیشتر از او بوده است.
بهتر است قبل از اینکه بخواهید روی این رابطه سرمایه گذاری بیشتری کنید، واقعاً به این موضوع رسیدگی کنید که شما به چه دلیل از ایشان خوشتان آمده است؟ او چه تعداد از معیارهای شما را دارد؟
در روند جذب عشق از آشنایی تا ازدواج همیار عشق به این مسأله پی میبرید که چگونه ایشان را به خودتان جذب کنید.
برای مطالعه بیشتر به «نکات طلایی جذب عشق از آشنایی تا ازدواج» مراجعه کنید.
از راهنمایی شما بسیار سپاسگزارم …
بنده مدتهاست که فاصله گرفتم اماااا احساس دلتنگی شدید دارم این حس مرا ضعیف میکنید چطور این دلتنگی ازبین برود این دلتنگی معقول نیست نمیدانم بایددچکار کنم فقط از شدت دلتنگی اشک میریزم ….درحال دلتنگی سراغ استادم نمیروم و بسیار جلوی خودم را گرفتم ولی من بسیار حالم بد است روزها گذشت ارتباط بسیار کم ولی همچنان دلتنگییییییی و احساسم شدید
سلام مجدد دوست گرامی
دلتنگی طبیعیترین حالتی است که بعد از یک شکست عاطفی تجربه میکنیم.
مهمترین چالش این است که بدانیم دلتنگی بهانه خوبی برای برگشت به رابطه ناسالم نیست.عبور کردن از این مسیر نیاز به
شما در ابتدا به«قطب نمای زندگی پیروزمندانه پس از جدایی» مراجعه کنید و سپس از مشاوران همیار عشق وقت مشاوره بگیرید.
باسلام
من مدتی هست که بااستاد دانشگاهم که ایشان هم دکترای روانشناسی دارند، اشنا شدم و بسیار به دل من نشستند و من بسیار به ایشان علاقه مند شدم استادم متاهلند وکلا من تو فاز ازدواج باایشان نیستم چون اصلا منطقی نیستداین مساله ولی بسیار علاقه مند هستم و هرشب خوابشان رو میبینم وحتی ظهرهم که گاهی میخوابم بازم خوابشان را میبینم و دائما بهشان فکرمیکنم و همیشه به عکس هایشان نگاه میکنم دائما دوست دارم خوشحالشان کنم دوست دارم غم به دلشان نباشد ایشان من را مثل یک دوست میدانندومنظوری ندارند و به من هم پیام میدهندو وقتی پیام میدهند تپش قلبم بسیار شدید میشود ودر هرحالتی از غم باشم با پیامشان احساس شادی و نشاط بمن دست میدهد
اما روز به روزعلاقه من شدیدتر میشود و درقلبم درداحساس میکنم من برایشان اعتراف کردم که بهشان وابسته هستم و نمیخواهم که اینطوری باشم و ایشان گفتند همین که اعتراف کردی اولین گام برای خلاصی از وابستگی است اکنون من ازایشان فاصله گرفتم پیام دادن هایم هرچند روز یکبار درحد سلام و احوالپرسی است حس میکنم وابستگی سابق را ندارم اما یک علاقه شدید در قلبم وجود دارم هرروز شدیدتر حضورش را درهمه زندگیم احساس میکنم قلبم مثل همیشه نیست نمیدانم چطور وصف کنم نمیدانم ایا من دیوانه شده ام واقعا نمیدانم چکارکنم
سلام دوست گرامی
همین که شما میدانید این رابطه درست و منطقی نیست، نکته مثبتی است. در حال حاضر بهترین فرصت است تا بتوانید دلیل وابستگی خودتان را به ایشان پیدا کنید.
ممکن است ایشان به دلیل رشته تحصیلیشان از توانایی همدلی بالایی برخوردار باشند و به همین دلیل، شما وابسته شدید.
بهتر است تا حد ممکن پیامهایتان را محددود کنید و از ایشان هم بخواهید که کمتر سراغ شما بیایند. در این مسیر حضور یک مشاور میتواند برای شما بسیار مفید باشد تا از این وابستگی رها شوید و به زندگی بازگردید.
سلام عرض شد
من ۱۷ سالمه و سه سالی هست ک از یه آقایی ک فامیل دور ما هستن خوشم اومده ک حتی مادرم هم خبر دارن،ما ب جز ختم و عروسی جایی دیگ همو نمیبینیم،از نگاه های ایشون ب خودم مطلعم و میدونم ایشونم ب من حس دارن،ولی نمیدونم چیکار کنم،۲۱ سالشونه،ب نظرتون مشکلی داره ک من برم ب خودشون بگم؟چون پیج اینستاشو دارم و البته خانواده ایشون ب ی چشم دیگ ب من نگاه میکنن و اگر حرکتی بزنم و بدونن برام گرون تموم میشه
ممنون میشم راهنماییم کنید🌸
سلام دوست گرامی
گفتن مستقیم علاقه از طرف دختر معمولا نتیجه خوبی ندارد و بهتر است روشهای غیرمستقیم جذب عشق را یاد بگیرید.
اشاره کردید خانواده ایشان به چشم دیگری به شما نگاه میکنند، منظورتان این است که ترجیح میدهند خودشان برای پسر زن بگیرند و یا دید مناسبی به شخص شما ندارند؟
در مسیر جذب عشق تا ازدواج اصول صحیحی برای بیان و ابراز علاقه وجود دارد، خصوصا اینکه صفحه اینستاگرام ایشان را دارید و میتوانید از این طریق مسیر جذب عشق را انجام دهید.
و این نکته را فراموش نکنید که سن شما دوره اوج هیجانهای نوجوانی است و دائماً نظرات و عقاید تغییر میکند. ممکن است این علاقه صرفا یک جذابیت ساده برای شما باشد، چون زمان شروع این علاقه هم از 14 سالگی بوده است.
سلام
خسته نباشید
من میتونم کسی رو که میخوام به خودم جذب کنم ولی نمیدونم چیکار کنم ک طرفم بیاد جلو و استحکام داشته باشه؟
سلام دوست گرامی
موارد زیادی وجود دارد که باید به آن توجه داشته باشید. برای مثال ثبات در طرف مقابل را از نوع قول هایی که می دهد،
از شیوه حل مساله اش، نوع عکس العمل هایش به موضوعات مختلف می توانید متوجه شوید و همیشه برای استحکام در رابطه در قدم اول خودتان باید استحکام داشته باشید.
برای دریافت مشاوره می توانید از همیار عشق مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام من دختری مجرد هستم و 18 سالمه تقریبا حدود یک سال هس که به پسری علاقه مند شدم با او هیچ رابطه ای تا حالا نداشتم . از دوستانمون هستن ولی از حس اون به خودم خبر ندارم اصلا کلا گیج شدم تمام این کارایی رو که راجب به جذب و نوشتن گفتین رو قبلا انجام داده بودم . یکی دوبار با یه ایدی ناشناس تو اینستا بهش پیام دادم و گفتم دوسش دارم ولی نتونستم بگم کی ام حقیقتا میترسم از خانواده ام از اینه اتفاق بدی بیافته و …… تنها رابط بین این دو خانواده داییش بود که اونم به تازگی بینشون دلخوری پیش اومده واقعا نمیدونم چکار کنم تمام ذهنم درگیرشه اها یه چیز دیگه اینکه تو اینستا که بهش پیام میدادم بهم گفت که مامانم گفته باید نامزد کنی از این حرفش خیلی ترسیدم …. چون اون الان 19 سالشه و. اره پزشکی میخونه و مطمعن هستم هرجا برن خواستگاری جواب مثبت میدن لطفا اگه میشه راهنماییم کنین ممنون
سلام دوست گرامی
بهتر هست برای شروع یک رابطه و ابرار علاقه پسر اقدام کند.اینکه شما درگیر یک علاقه یکطرفه هستید فقط شما را دچار نگرانی و استرس میکند.
تا الان هم که از ایشون نشانه ای مبنی بر این موضوع نداشتید پس یا از طزیق ایستاگرام غیر مستقیم سعی کنید مکالمه رو شروع کنید و یا صبر کنید تا از طرف خودشون اقدامی بشه
سلام.وقت بخیر.یکی از همکاران به من علاقه مند است و این موضوع رو با نگاه و رفتارش بارها نشان داده و حتی چند بار خواسته صحبت کنه ولی چون خجالتی هست نتونسته. به نظرتون چه برخوردی باید باهاش داشته باشم. چون من هم به ایشان علاقمند شدم.
سلام دوست
ایا این علاقه با منطق همراه هست و معیارهای شما در ایشان وجود دارد؟
یعنی علاقه به ایشان با شناخت درست همراه بوده؟ از رفتارها، اخلاق، تصورات و افکار ایشان اطلاعاتی دارید؟ یا فقط ظاهری احساس میکنید ایشان فرد مناسب شما هستند؟
و از طرفی دوست گرامی با خودتان و خواسته هایتان اشنایی دارید؟
اگر به این موارد جواب مثبت دادید و با علم به این موضوعات خواهات جذب ایشان هستید می توانید از راههای زیر ایشان را جذب کنید.
1-از طریق دوره تکنیک های جذب عشق که در سایت وجود دارد،تکنیک ها و اصول ارسال پیام و ارتباط را یاد بگیرید
2-از طریق دوست مشترکی غیر مستقیم به ایشان پیشنهاد داده شود
3-در صحبت هایتان با ایشان، غیر مستقیم از هدف ها و برنامه های اینده صحبت کنید
4-با طرح موضوعات کاری ایشان رو ترغیب به صحبت کردن بکنید تا بتوانید کم کم زمینه صحبت رو به مسائل شناختی برسانید
موفق باشید
سلام من 21سالمه و 1سال و9ماهه که با آقایی22ساله آشنا شدم اولش هیچی نبود از سر شاید دلداری ب هم یا تنهایی شاید بدون هیچ هدفی شروع شد ایشون بعد از 8ماه درارتباط بودن با من گفتن که ب من علاقه مندن و از خداشونه من همسرشون باشم و….اینجور حرف ها ولی گفتن که شرایطشون نمیذاره که ازدواج کنن نمیتونن ازدواج کنن بخاطر شرایط درسی و مالی و…خیلی چیزای دیگه. تااااا رابطه نزدیکی بین ما شکل گرفت و 5ماه بعدش ایشون اومدن ب من گفتن که میخواد به خونوادش منو معرفی کنه و باهم ازدواج کنیم و این حرفا و خیلی هم دودله که کارش الان درسته یا نه….انگار که ب خونوادش گفته بودو اوناهم گفته بودن فعلا نه ووو….و کلا ب من گفت که قید ازدواج و آینده باهم رو بزن الان هم نه ولم میکنه نه امیدی واس آینده بهم میده از طرفیم نمیگه که با این کار من دارم روز به روز وابسته تر میشم و همچنین خودش ….هم من خیلی دوسش دارم دلم نمیاد ول کنم برم چون پسر مورد تاییدیه هم از نظر خودم هم خونوادم هم اون میگه که عاشقمه!!!!الان واقعا سردرگمم نمیدونم چیکار باید کنم اعصابم خورده مگه آدم میتونه عاشق یکی باشه ولی ب هردری نزنه تا آینده رو درست کنه؟؟؟حداقل امیدی قولی چیزی….چجوری میتونه بگه هیچ امیدی نیستو همینجوری ادامه بده خوش و خرم؟؟😔محل کار ودرس و محل زندگی و شرایط مالی رو بهونه میکنه….ولی من فکر میکنم میترسه و از بی تجربگیشه که اینجوری میگه.ی حامی ی مشاور باتجربه داشته باشه نظرش عوض شه….ما انقدر باهم جوریم که همه حیفشون میاد حتی خودش ولی انگار تسلیم تقدیر کرده خودشو
دوست گرامی سلام
پاسخ سوال شما دقیقا در جملات آخر شما قرار دارد. مگه آدم میتونه عاشق یکی باشه ولی ب هردری نزنه تا آینده رو درست کنه؟
دقیقا باید فکر کرد به موضوع که اگر علاقه ایشان واقعی باشد باید برای مهیا کردن شرایط تلاش کنند و با مدیریت درست و منطقی با حانواده صحبت کرده و به رابطه جنبه رسمی ببخشند.درست هست که نگرانی کار و درس و…وحود دارد و کاملا هم منطقی هست اما برای شکل بخشیدن به رابطه بصورت رسمی میتوانند اقدام کنند و شروع زندگی مشترک را منوط به اتمام تحصیل و مشغول بکارشدن کنند.
و نکته مهم تر ایشان که دلیل عدم ازدواح را این موارد و ترس از انها بیان می کنند ایا هنگام شروع رابطه و ماهها بعد که قصد اعلام به خانواده کردند این موارد مدنظر نبوده است؟
به نظر میرسد صحبت های ایشان بیشتر بهانه برای عدم رسمی شدن ارتباط و عدم تعهد هست و ابتدا با وعده باعث وابستگی شما شده اند و اکنون با علم به این وابستگی نه ارتباط را تمام می کنند نه برنامه ای دارند
بهترین کار در این شرابط صراحت و جدیت شما هست.حیف اینده و زندگی شماست که بازیچه فردی شود و بهتر است زودتر کنترل آن را بدست بگیریدو
برای ایشان مدت زمانی برای تصمیم نهایی در نظر بگیرید و اگر در این زمان بازهم نتیحه همین بود بهتر است حودتان نسبت به قطع ربطه اقدام کنید
سلام من یه دختر مجردم ، حدودا دوسال پیش تو یه کلاسی یکی از دوستام که باهاش صمیمس شده بودم پیشنهاد کار داد و هم من ازش خوشم میومد هم ایشون توجه خاصی داشت
پیشنهادشو قبول کردمو پیشش کار کردم تا اینکه شروع کرد به سوالات خصوصی پرسیدن و منم چون ازش خوشم میومد جوابشو میدادم
هرروز وایسته تر شدم اما اون تا وایستگی منو متوجه شد کلا کشید کنار و من خیلی جا خوردم
منم چون تو کفش بودم هی خواستم کم محلی کنم اما نشد و هی میره و میاد و منم اصلا نمیتونم بیخیالش بشم و میگه حس عاطفی نداره و از کارم خیلی راضیه و نمیذاره از کارش بیام بیرون و خودمم چون به پولش نیاز دارم نمیتونم بیام بیرون
عین خر تو گل موندم شدم عین دیوانه ها
هربارمیخلم بیام بیرون فرداش پشیمون میشم
از طرفی هم یه خواستگار خوب دارم که خیلی دوستم داره اما فکر این رابطه نمیذاره حتی یه لحظه هم به خواسنگارم فک کنم وهرروز عقب میندازم مراسم خواستگاریمو تا ساید بتونم مدیرمو جذب کنم اما …
دوست خوبم سلام
شما به عنوان یک همکلاسی با شخصی در ارتباط بودید و بعلت کیفیت کار از شما دعوت به همکاری شده و ایشان به هردلیلی به شما توجه داشتند و این باعث سوتفاهم برای شما و علاقمندی به ایشان شده است که بر فرض در صورت قصد اولیه ایشان برای اشنایی با پرسیدن سوالات شخصی از شما به جواب و ایده ال های خود نرسیدن و شما هم با فرض اینکه این سوالات جنبه شناخت و نزدیک شدن بیشتر روابط را دارد به ایشان وابسته شدید و خوب هرشخصی که جای ایشان بود وقتی یک احساس یکطرفه را متوجه میشد روابط و رفتارش را کنترل میکرد وایشان دقیقا همین کارو انجام دادند
پس از ایشان نباید خرده گرفت انچه مهم است این است که شما با یک تصور ذهنی و علاقه یکطرفه برای خودتان برنامه ریختید و پیش رفتید .
اکنون نوبت مدیریت این احساس توسط شماست
منطقی باشید و مسایل کار و احساسات را مجزا کنید
اگر میتوانید به کارتان ادامه بدید بدون تصورات ذهنی خوب هست
اما اگر واقعا توان کنترل ندارید بهتر است حتی با نیاز شما به پول از کارتان خارج شوید و با دید باز و بدون وابستگی برای زندگی برنامه ریزی کنید
به پیشنهاد خواستگاری توجه کنید
زمان شناخت افراد را از دست ندهید و ایده ال ها و شرایط افراد را بررسی کنید و بهترین انتخاب را برای اینده خود داشته باشید
سلام من چهار سال با آقایی هستم که هر دو هم دیگه رو دوست داریم ولی ایشون سه سال از من کوچیکتره و درخواست ازدواج نمیده چه طوری میتونم جذبش کنم برای ازدواج فوق العاده دوسش دارم
دوست خوبم سلام
ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است .درست است که شما 4سال در این رابطه بوده اید و رضایت دارید اما در مورد شرایط ازدواجتان فکر کرده اید؟فکر اینکه چرا با حتی رضایت هر دو شما ،طرف مقابل اقدامی به درخواست رسمی ندارد؟یکی از این علت ها سن شما نیست؟در مورد دید خانواده ایشان در مورد ازدواج با فرد بزرگتر اطلاعی دارید؟
شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست و سه ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است
در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند:
قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? .
و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید
به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از ۴سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ .
با این ها در صورتی که با شناخت دقیق تصمیم به جذب ایشان برای ازدواج گرفته اید و دلیل عدم درخواست ازدواج ایشان فقط به دلایلی مانند ترس و نگران از اینده بودن هست میتوانید با صحبت و صراحت کلام از ایشان بخواهید تکلیف رابطه را مشخص کنند و از راهنمایی های زیر هم می توانید برای جذب ایشان استفاده کنید:
– شنوای صحبت های هم باشید
2- حق به جانب نباشید
3- بخشنده باشید
4- همراه و همدل هم باشید
5- رابطه خود را خیلی تحلیل نکنید
6- طرف مقابل را تحسین کنید
7- بهم و رابطه تان متعهد باشید
8- برای رابطهتان برنامهریزی نکنید.
9- اعتقاد به اینکه رابطهی زن و مرد یک خیابان دوطرفه است و اگر فقط یک طرف بروید، بهزودی به پایان آن خواهید رسید
10- خود را با هم وفق بدهید
11- برای خود زمان در نظر بگیرید
12- مشوق هم باشید
13- از هم انتقاد نکنید بلکه راه حل ارائه بدهید
14- به حریم شحصی هم احترام بکذارید
15- اشتباهات خود را قبول کنید
16- هدف مشترک داشته باشید
17- با خودتان و یکدیگر صادق باشید
18- مثبت اندیش باشید
و به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید
سلام وقتتون بخیر من چهار سال با آقایی هستم که هر دو هم دیگه رو دوست داریم ولی ایشون سه سال از من کوچیکتره و درخواست ازدواج نمیده چه طوری میتونم جذبش کنم برای ازدواج فوق العاده دوسش دارم
دوست خوبم سلام
ازدواج یک امر چند عاملی است. یعنی برای این که دو نفر بتواند ازدواج کنند و ازدواج پایدار و رضایت مندانه ای هم داشته باشند، باید چند عامل مختلف کنار هم جمع بشوند تا این اتفاق بیفتد. سن یکی از این عوامل است .درست است که شما 4سال در این رابطه بوده اید و رضایت دارید اما در مورد شرایط ازدواجتان فکر کرده اید؟فکر اینکه چرا با حتی رضایت هر دو شما ،طرف مقابل اقدامی به درخواست رسمی ندارد؟یکی از این علت ها سن شما نیست؟در مورد دید خانواده ایشان در مورد ازدواج با فرد بزرگتر اطلاعی دارید؟
شما در مورد سن خوتان و ایشان صحبتی نکرده اید اما اگر شما به عنوان زن، بیست و هفت- هشت ساله هستید و شخص مقابل پسری بیست و سه ساله است به این نکته توجه کنید، شما در دوره جوانی به سر می برید و به دلیل زن بودن تان به بلوغ کامل رسیده اید اما همسر مورد نظرتان در اواخر دوره نوجوانی است و هنوز به طور کامل وارد دوره جوانی نشده است. این تفاوت مهم است چون نیازها و انتظارات انسان ها در هر دوره ای از زندگی با دوره بعدی یا قبلی متفاوت است
در ازدواج های به این صورت ابتدا ما از مراجعه کننده می خواهیم در مورد سوالات زیرفکر کنند:
قبل از این که بخواهید ازدواج کنید باید بدانید کیستید، چه هویتی از خودتان سراغ دارید و می خواهید چه کار کنید؟ به خصوص حالا که می خواهید با مردی کوچکتر از خود ازدواج کنید، لازم است بدانید چه جور آدمی هستید؟ مثلاً اگر در آینده جایی رفتید و دیگران درباره تفاوت سنی شما و همسرتان سؤال کردند آیا ناراحت می شوید یا برایتان مهم نیست? .
و از سویی انگیزه طرف دیگر از ازدواج با شما چیست؟ با واقع بینی به این سؤال جواب بدهید
به نظر خیلی بیشتر از شما، طرف مقابل احتیاج به کمک دارد. صورت مساله واضح است و شما انتظار دارین بعد از ۴سال چه کسی به شما چه کمکی کند؟ .
با این ها در صورتی که با شناخت دقیق تصمیم به جذب ایشان برای ازدواج گرفته اید و دلیل عدم درخواست ازدواج ایشان فقط به دلایلی مانند ترس و نگران از اینده بودن هست میتوانید با صحبت و صراحت کلام از ایشان بخواهید تکلیف رابطه را مشخص کنند و از راهنمایی های زیر هم می توانید برای جذب ایشان استفاده کنید:
– شنوای صحبت های هم باشید
2- حق به جانب نباشید
3- بخشنده باشید
4- همراه و همدل هم باشید
5- رابطه خود را خیلی تحلیل نکنید
6- طرف مقابل را تحسین کنید
7- بهم و رابطه تان متعهد باشید
8- برای رابطهتان برنامهریزی نکنید.
9- اعتقاد به اینکه رابطهی زن و مرد یک خیابان دوطرفه است و اگر فقط یک طرف بروید، بهزودی به پایان آن خواهید رسید
10- خود را با هم وفق بدهید
11- برای خود زمان در نظر بگیرید
12- مشوق هم باشید
13- از هم انتقاد نکنید بلکه راه حل ارائه بدهید
14- به حریم شحصی هم احترام بکذارید
15- اشتباهات خود را قبول کنید
16- هدف مشترک داشته باشید
17- با خودتان و یکدیگر صادق باشید
18- مثبت اندیش باشید
و به شما پیشنهاد می کنم با دید منطقی و مشورت با مشاوره در این زمینه تصمیم بگیرید
سلام خوب هستین ؟
من پارتنرم مدتی هست که حالش بد است و احساس بی ارزش بودن و افسردگی داره و مدتی هست که میل جنسی نداره و خودش فکر می کنه که به خاطر استفاده از آمپول های هورمونی که استفاده می کرده هست مثل آمپول تستستورون .
نسبت به همه چی و زندگی کاملا خنصا و بی تفاوت هست حتی به من اصلا خوش حال نیست و از زندگی هیچ لذتی نمیبره خیلی کم پیش میاد بخنده و اصلا نمی دونه از زندگی چی می خواد و حتی چی می تونه حالش رو بهتر کنه در حال حاضر ایشون ۳۳ سالشون هست و اینکه دوران بچگی خیلی سختی داشتن من خیلی نگرانش هستم و در حال حاضر هم با مشاوره صحبت می کنیم ولی فقط در حد صحبت هست من دنبال درمان هستم و ما الان موندیم مشکل ایشون به خاطر استفاده از آمپول ها بوده یا ایشون دچار افسردگی شدن
ما چهار ساله که تو رابطه هستیم و من تو دو راهی هستم برای ادامه با ایشون و نمی تونم تصمیم بگیرم که چی کار باید بکنم لطفا راهنماییم کنیم و اینکه من ۲۵ سالم هست
دوست گرامی سلام
علایم و نشانه هایی که شما بیان نموده اید نشانه های افسردگی می باشد و ناتوانی جنسی هم میتواند روی این موضوع تاثبر گذارباشد و حتی یکی از نشانه های افسردگی ایشان باشد.
بهتراست همزمان با مراجعه به مشاور به متخصص جهت بی میلی ایشان نیز مراجعه کنید. درمان را جدی بگیرید و اگر غیر از دو موردی که ذکر کردید در باقی موارد با هم تفاهم دارید همراه ایشان باشید تا مشکلشون بر طرف شود.
سلام خسته نباشين
من دوسالي هست كه به اقا پسري علاقه دارم رفتاراي ظاهري اين اقا نشون ميده كه علاقه وجود داره ولي خودش يا به زبون نمياره يا به زبون كه مياره با قاطعيت كامل نميگه كه نميخوامت هرباركه ازش رابطه جدي تر ميخوام ميگه تحت فشاره مادرشه و نميتونه و به نظر مياد با خانم ديگه اي تو رابطه اس ولي همچنان با من هم ارتباط داره،چطوري ميتونم اين ادم رو به خودم جذب كنم؟چندباري امتحان كردم جز تومواردي كه تو اوج رابطه بوديم و مادرش دخالتي نداشت با بي محلي به سمتم ميومد ولي وقتي مادرش درجريان ميشد بي محلي جواب نميداد،ممنون ميشم كمكم كنين كه بهم جذب بشه
سلام
دوست گرامی مشکل شما این است که این اقا تکلیفش با خودش مشخص نیست همین سردرگمی احساسی سبب شده است تا نتوانند با مادرشان صحبت کنند و از سویی در رابطه دیگری نیز قرار بکیرند. عدم موافقت مادرشان تنها بهانه ایشان برای جدی نشدن رابطه است و اگر برای شما و اینده مشترک برنامه ای داشته باشند باید به صراحت و قاطعیت اعلام کنند و وفادار این رابطه و تعهد باشند نه اینکه با شخص دیگری نیز در ارتباط باشند و تکلیف شما و رابطه تان مشخص نباشد.لازم است شما خودتان کنترل این ارتباط را در دست بگیردی
با ایشان به صراحت صحبت کنید و درخواست کنید تکلیف و برنامه این رابطه را زودتر مشحص کنند . دل به دریا بزن و در فرصت یا شیوه ایی مناسب و با استقلال، جدیت و وقار تمام، قدم اول را خودت بردار و او را در وضعیتی قرار بده تا تکلیف را مشخص شود.
ایشان می بایست اینقدر به استقلال فکری و رتاری رسیده باشند که از طرف مادرشون تحت فشار نباشند و یا مدیریت این وضعیت را داشته باشند
برای جذب ایشان راههای زیر پیشنهاد می شود اما قبل از تصمیم به جذب ایشان از میزان سطح مدیریت و استقلال رفتاری و کلامی ایشان مطلع بشید و بعد تلاش کنید.
1- شنوای صحبت های هم باشید
2- حق به جانب نباشید
3- بخشنده باشید
4- همراه و همدل هم باشید
5- رابطه خود را خیلی تحلیل نکنید
6- طرف مقابل را تحسین کنید
7-بهم و رابطه تان متعهد باشید