احتمالا زمانیکه در حال نوشتن معیارها و ملاکهای خودتان برای انتخاب همسر آیندهتان هستید یکی از مهمترین مواردی که در ابتدای لیست شما قرار میگیرد شغل و درآمد او است. شغل خواستگار در کنار ویژگیهای مثبت اخلاقی یکی از مهمترین عوامل پیشبینیکننده موفقیت یک ازدواج میباشد. مسلما هر دختری دوست دارد که همسرش شاغل باشد حتی اگر درآمد آن نسبتا پایین باشد. این فاکتور قطعا برای خانواده شما نیز حائز اهمیت است و آنها به راحتی حاضر نمیشوند که دخترشان را به دست یک فرد بیکار یا کسی بسپارند که هر شغلی داشته باشد. اما سوالی که مطرح میشود این است که اگر خواستگار من تمام خصلتهای اخلاقی مورد نظرم را داشت اما شغل مناسبی نداشت چه؟ در این مقاله با ما همراه باشید تا بگوییم هنگام مواجه شدن با چنین شرایطی چه باید بکنید.
آیا خواستگارتان شغل مناسبی دارد؟
برای بررسی مناسب بودن یا نبودن شغل خواستگارتان فاکتورهای زیادی وجود دارد. اما شغل مناسب از نظر شما دارای چه ویژگیهایی است؟ آیا از آن دسته خانمهایی هستید که دوست دارند همسرشان زمان زیادی را خارج از منزل بگذراند یا ترجیح میدهید همسرتان زمان بیشتری را صرف شما کند. آیا شغل مناسب از نظر شما آن است که با تحصیلات و مدرک دانشگاهی کسب میشود؟ یا اینکه ترجیح میدهید شغل همسر آیندهتان فارغ از اینکه چه چیزی است بیشتر درآمدزا باشد؟
در ادامه به چند مورد از ویژگیهایی که یک شغل مناسب باید داشته باشد اشاره میکنیم:
شان اجتماعی
ممکن است شغل خواستگار شما شان اجتماعی بالایی نداشته باشد و سبب مخالفت والدین شما گردد. عنوان شغلی، در جامعهای که در آن زندگی میکنیم دارای اهمیت است و در مواقعی سبب قضاوت انسانها نسبت به ما میشود. اگرچه این ما هستیم که برای زندگیمان تصمیم میگیریم، اما باید این نکته را هم در نظر داشته باشید که تا قبل از دادن جواب قطعی به خواستگارتان کمیها و کاستیها را بررسی کنید؛ اما به محض اینکه به او جواب مثبت دادید، باید او را شریک و رفیق خود بدانید. احتمالا شما به سختی خواهید توانست با کسی که به لحاظ شأن اجتماعی، کاری و فرهنگی از شما پائینتر است نقاط مشترکی پیدا کنید. شما دائم کمبودهای او را به رخش خواهید کشید و او را که میتوانست در کنار همسری مناسب زندگی آرام و بی دغدغهای داشته باشد خواهید آزرد. باید عاقلانه تصمیم بگیرید. هیچ اشکالی در این که بخواهید آیندهای بهتر برای خودتان رقم بزنید وجود ندارد.
میزان درآمد
وقتی دختر خانمها با دوستانشان دور هم جمع میشوند و دربارهی خواستگارهایشان با هم حرف میزنند، یکی از اولین سوالاتی که همواره مطرح میشود، این است که: “خواستگارت کارش چیه؟”، البته معنای نهفته در این سوال این است که: “درآمدش چقدره؟” میزان درآمد خواستگار برای دختر خانمها بسیار مهم است. حتی اگر قرنها به عقب و به زمان اجداد غارنشینمان برگردیم، میبینیم که زنان همواره در جستجوی جفتی بودند که بتواند از آنها محافظت کند و نیازهایش را تامین کند. امروزه نیز همان توقع وجود دارد، اما سوال اینجا است که در دنیای مدرن امروز که زنان قدرت بیشتری یافتهاند، چرا باید درآمد همسر برای این زنان قوی و مستقل مهم باشد؟ زنان شاغل امروزه به اندازهی همکاران مرد خود درآمد دارند. اما جالب اینجا است که سطح توقع زنان موفق از درآمد همسر آیندهشان حتی بالاتر از خانمهایی است که خودشان درآمد بالایی ندارند. خانمها حرفهای زیادی در این رابطه دارند. یک زن، صرف نظر از میزان درآمدش همواره در جستجوی شوهری است که نیازهایش را تامین کند و هزینههای زندگی را پرداخت کند.
این را هم در نظر داشته باشد، که پول تعیین کننده خیلی چیزها در زندگی خواهد بود. پس اگر به لحاظ مادی به همسر خود وابسته خواهید بود، مردی را انتخاب کنید که بتواند از پس هزینههای زندگی بربیاید. لطفا افکار عاشقانه و رمانتیک را برای زمانی نگاه دارید که با او ازدواج کردید.
شرایط کاری
بسیار پیش میآید که مردان برای کسب درآمد بیشتر و تامین مخارج زندگی و یا حتی ساختن آیندهای راحتتر، مجبور شوند به شهر دیگری سفر کنند و یا دست به انجام کارهای سختتر بزنند. اگر شما انسان مستقلی هستید وجود این شرایط سخت را احتمالا تحمل خواهید کرد. زیرا هیچ شرایطی همیشگی نخواهد بود. میتوانید از این شرایط برای ارتقا خودتان نیز استفاده کنید. ادامه تحصیل بدهید، کارهایی که همیشه دوست داشتهاید انجام دهید را شروع کنید، برای کتابخوانی و آموختن علم وقت بگذارید. در هفته یک روزتان را در طبیعت بگذرانید یا به کوه بروید؛ اما واقعیت این است که همه خانم ها نمیتوانند و نمیخواهند با دوری همسرانشان کنار بیایند. گاهی شغل همسر شما ایجاب میکند که ساعت های طولانی را سر کار بگذراند و یا شرایط کاری سبب شود شما همیشه در اضطراب و نگرانی به سر ببرید. پس قبل از دادن پاسخ نهایی جوانب را بهدقت بررسی کنید.
تناسب شغلی شما با یکدیگر
ازدواج باید از سر عشق و احترام باشد. یکسان یا متفاوت بودن شغل زن و شوهر بعد از مدتی اهمیت خود را از دست میدهد، چون زن و شوهر یاد میگیرند که چگونه با تفاوتهای یکدیگر کنار بیایند، اختلافاتشان را حل کنند و از وجوه اشتراکشان لذت ببرند. یکسان بودن شغل زن و شوهر لازمهی پایداری رابطهی زناشویی نیست.
البته ناگفته نماند که حرفههای خاصی مانند پزشکی و پژوهش وجود دارد که ساعات کاری مشخصی ندارد؛ افرادی که در چنین شغلهایی فعالیت دارند، بهترین و مناسبترین همسر را میتوانند بین همکارانشان پیدا کنند. هرچند نمیخواهیم وضعیت زن و شوهرهایی را که با هم همکار هستند، زیر سوال ببریم، اما باید به مزایای ازدواج کردن با فردی که شغلش با شما تفاوت دارد، هم اشاره کنیم:
- وقتی شغلهای زن و شوهر یکی نباشد، همیشه موضوع جدیدی برای گفتگو وجود دارد.
- این تفاوت شغلی به اطلاعات هر دو طرف در یک زمینهی دیگر اضافه میکند.
- به این ترتیب مشاجرههای کمتر و گفتگوهای بیشتر پیش میآید.
- همسران به لطف این تفاوت شغلی میتوانند عضوی از محافل اجتماعی متفاوت بشوند.
- با دیدگاههای فردی با موقعیت متفاوت آشنا میشوند.
- یکدیگر را کامل میکنند و تعادل را در زندگیشان برقرار میکنند.
- وقتی زن و شوهر همکار نباشند، خانه برایشان خانه خواهد بود، نه محل کار.
توانایی برآورده کردن توقعات شما
ریشۀ بسیاری از مشکلات به بیکاری برمیگردد. ناراحتکنندهترین، فاجعهبارترین و فرسایندهترین مشکلی که اقتصاد امروز با آن مواجه است، آمار بالای بیکاری است. درست است که اقتصاد افتان و خیزان در حال رشد است، اما سرعت رشدش آنقدر نیست که فرصتهای شغلی کافی را برای خیل عظیم متقاضیان جدید بازار کار ایجاد کند؛ حتی اقتصاد و صنعت این قدرت را ندارد تا میلیونها نفری را که شغلشان را در دوران رکود از دست دادند، سر کار برگرداند. تمام مشکلات به نداشتن فرصت شغلی کافی مربوط میشود. افراد بیکار طبعاً پول کمتری خرج میکنند، پس بیکاری همگی ما را فقیرتر میکند. بیکاری باعث انحطاط جسمی و ذهنی میشود و حتی تقریباً با اطمینان میتوانیم بگوییم که بیکاری طول عمر را کاهش میدهد. بیکاری به فقر، عدم ثبات سیاسی، ناآرامی اجتماعی و کاهش درآمد مادامالعمر دامن میزند.
در حالی که شرایط اقتصادی نه تنها در ایران بلکه در کل جهان در حال تغییر است، داشتن شغلی که بتواند مخارج یک خانواده را کفاف دهد کار مشکلی به نظر میآید. به خصوص اگر مرد تنها نانآور خانواده باشد. پس توقعات بیجا را کنار بگذارید و به این فکر کنید که او سعی دارد وقتش را صرف تامین هزینههای خانوادهاش نماید. صبور باشید. شرایط قرار نیست همیشه یک جور بماند.
اگر خواستگارتان علیرغم همه ویژگیهای مثبت شغل مناسبی نداشت
قبول کنید که شغل بد لزوماً به معنای زندگی بد نیست. ما به طور متوسط هر هفته 40 ساعت کار میکنیم، بنابراین اگر از کاری که انجام میدهیم، لذت نبریم یا محل کارمان را دوست نداشته باشیم، به راحتی به نقطهای میرسیم که برای خودمان افسوس میخوریم و “وای بر من” ورد زبانمان میشود. درهر حال باید این نکته را به خاطر بسپارید که کار بد به معنای زندگی بد نیست. به ویژگیهای مثبت خواستگارتان فکر کنید و به خودتان بگویید که شغلش فقط بخش کوچکی از زندگیش است. اگر خواستگارتان را باور دارید و فکر میکنید که میتواند برای پیدا کردن شغل بهتر تلاش کند، بهتر است او را رد نکنید. فقط به این دلیل که شغل خواستگارتان در حال حاضر آن چیزی نیست که توقعش را داشتید، نباید خواستگاری را که دوست دارید، رد کنید. اگر شغل خواستگارتان را دوست ندارید و در عین حال میدانید که شغلش موقتی است، به او کمک کنید تا شغل بهتری را پیدا کند و سعی کنید شرایطش را درک کنید. چطور میتوانید ترسها و نگرانیهایتان را برطرف کنید، پاسخ سوالاتتان را پیدا کنید و از همسر آیندهتان حمایت کنید؟ در اولین فرصت در کنار خواستگارتان بنشینید و برای آیندهتان برنامهریزی کنید.
اما یادتان باشد که در نظر گرفتن خصوصیات اخلاقی خواستگارتان در این مرحله بسیار حائز اهمیت است. اگر او فرد با پشتکار و با انگیزهای باشد احتمالا میتوانید روی او برای پیدا کردن کار مناسب حساب کنید. اما اگر شخصی بی انگیزه، بیش از اندازه خون سرد و بیخیال است احتمالا شانسی برای پیدا کردن شغل نخواهد داشت. پس تنها تاکید صرف روی اخلاق یا ظاهر نیز در برخی موارد نمیتواند تصمیم درستی برای انتخاب باشد. دلایل زیادی وجود دارد که نشان میدهند داشتن شغل مناسب برای یک مرد چه تاثیرات روحی مثبتی میتواند بر روی او داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
نکته: به این نکته دقت کنید که بیش از اندازه عوض کردن شغل و از این شاخه به آن شاخه پریدن در صورت نبود دلایل موجه، نشانۀ رفتاری خوبی در یک فرد نیست. این بی ثباتی میتواند نشاندهنده یک مشکل روحی در فرد باشد که بهتر است حتما در این خصوص با یک روانشناس مشورت کنید.
شغل خوب یک مرد باعث میشود که ارزش بالایی برای خودش قائل باشد
این احساس رضایت و کسب درآمد به نوبهی خود باعث میشود که مرد پول بیشتری خرج کند و به این ترتیب اقتصاد پررونقتری به دست میآید. هرچه یک مرد از شغلش راضیتر باشد، احساس بهتری دربارهی خود پیدا میکند. افتخار کردن به خود مهمترین عامل برای ایجاد حس خوشبختی در مردان است. این احساس خوشبختی طبعاً تاثیر فوقالعادهای بر رابطهی او با همسر آیندهاش میگذارد.
مردان با داشتن شغل خوب از مزایای فردی و اقتصادی برخوردار میگردند
هرچند طیف وسیعی از مشاغل مختلف در جامعه وجود دارد، مهمترین مزیت تمام این شغلهای مختلف همان شغل داشتن است. مردی که کار میکند، درآمد دارد، هرچند میزان درآمدها بسته به تخصص و سطح مهارت متفاوت است. بااین حال تمام شهروندان میزان حداقلی از حقوق را دریافت میکنند. داشتن درآمد ثابت این امکان را برای افراد فراهم میکند تا هزینههای زندگی، مانند کرایه خانه، غذا، پوشاک و درمان را پرداخت کنند. همچنین وقتی درآمد داشته باشید، میتوانید برای دوران بازنشستگی پسانداز کنید و از فعالیتهای مختلفی مانند رفتن به تعطیلات لذت ببرید. کار علاوه بر درآمد احساس مثبت بودن را نیز در فرد ایجاد میکند. اگر خواستگارتان شاغل باشد، به خوبی میداند که از مهارتهای مهمی برخوردار است و میتواند از آنها برای کمک به دیگران استفاده کند. بنابراین کار خوب داشتن فقط به دلیل کسب درآمد مهم نیست، بلکه باعث رشد و بهبود فردی میشود و فرد را به عضو فعال و مفیدی از یک اجتماع در حال رشد تبدیل میکند.
مردان با شغل خوب برای جامعههای بزرگتر نیز مفید هستند
افراد یک جامعه در رشتههای مختلفی آموزش میبینند و تخصص میگیرند و هر کدام ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارند. هر یک از اعضاء جامعه دانش و مهارتهای خاص خود را با دیگران به اشتراک میگذارد و به این ترتیب به جامعه کمک میکند. به علاوه اشتغال مزایایی روانی، مانند استقلال مالی را هم به ارمغان میآورد. افراد بسیاری وجود دارند که شغلهای مختلفی را در طول زندگیشان انجام میدهند. اگر خواستگارتان در یک حرفۀ تخصصی مشغول به کار است، میتوانید نتیجه بگیرید که او آنقدر بالغ هست که بتواند مسئولیت یک خانواده را قبول کند و به دیگران کمک کند.
شغل و حرفه نقش مهمی در زندگی شما ایفا میکند. شغل همسر آیندهتان میتواند کیفیت و کمیت زندگی شما و فرزندانتان را در آینده تعیین کند. شان و منزلت همسر آینده شما تاثیر مستقیمی بر روی سبک زندگی و میزان رضایتمندی شما از آینده خواهد داشت. اینکه چه شغلی برای خواستگار شما مناسب است، چیزی نیست که تحت کنترل شما باشد، اما این شما هستید که با قبول یا رد آن برای آیندهتان تصمیم میگیرید. بسیاری از انسانها با شغلی ساده و حقوقی متوسط زندگی میکنند و احساس خوشبختی میکنند و بسیاری برای انتخاب همسر آینده شان، شرایط مالی و اقتصادی را دراولویت قرار میدهند. این انتخاب شماست. تنها توصیه ما این است که با تصمیمی که به نظرتان منطقیتر است پیش بروید. چرا که مسئولیت صد در صد انتخابهای شما با خودتان است و این شما هستید که تا آخر عمر با انتخابهایتان زندگی میکنید. از روی ناچاری تصمیم گرفتن شرایط را برای شما سختتر خواهد کرد. کمی تأمل کنید و برای انتخاب کردن عجله نکنید. فراموش نکنید شما به عنوان بخشی از رابطه تأثیر بسیاری بر این خانواده دونفره خواهید گذاشت. هرقدر شما به عنوان شریک زندگی مشترک، پویایی و دانش بیشتری داشته باشید، بی شک کمک شایانی به رابطه در حال شکلگیریتان خواهید کرد. پویایی هر دو طرف رابطه میتواند نوید بخش شروع یک رابطه سالم و رو به جلو باشد. و در کیفیت و ارتقا شغلی همسر آیندهتان موثر واقع شود.
پرسش و پاسخ کوتاه
سلام ببخشید من یه سوال داشتم خدمتتون،من ۱۹سالمه من بابام جانبازه مادرم کارمنده بیمارستانه من یکیو دوس دارم ک ۲۶سالشه ارایشگره باباش سنگکارو سنگ فروشه و مامانش خونه دار،قراره ازدواج کنیم ولی مامانم میگه پسره شغلش خوب نیستو اینا من هم همه چیه پسررو میدونم خیلی شیطون بود ولی میگه الان کاری نمیکنم رفتارش اینا همه چیش خوبه ولی خیلی میترسم از اینکه بعدا پشیمون بشم یا بعدا این به کارای گذشتش ادامه بده البته منم خودم یکم شیطنت داشتم نمیگم نداشتم ولی ب کل ول. کردم همه چیو حالا میخواستم ازتون بپرسم ک چیکار کنم من تو دوراهی گیر کردم لطفا كمك كنين.
دوست عزیز
سلام
اگه میترسید در آینده بعدا بابت انتخابتون پشیمون بشید، یه راه فقط خیلی خوب وجود داره، اون هم این هست که زیر نظر خانواده یک با هم رفت و آمد داشته باشید تا هم شما و هم خانوادتون نسبت به ایشون شناخت بهتری پیدا کنند. اینطوری خیلی بهتر میتونید تصمیم بگیرید که آیا آیندهای با هم دارید یا نه. از طرفی خانوادتون هم اگه ببینن ایشون فرد مناسبی برای شما هست، به احتمال بیشتری رضایت میدن.
البته، قطعا مشاوره پیش از ازدواج بسیار لازمه