برخي از والدین با وجود مشکلات عدیده که در زندگي مشترک خود دارند تن به طلاق نمیدهند، چرا که فکر میکنند در صورت جدايي آينده تيره و تاری در انتظار فرزندان آنهاست. از سوی دیگر والديني هم که مجبور به طلاق شده اند، هميشه در پس ذهن خود نگرانند و دغدغه آینده فرزندشان به قدری در زندگی آنها فراگیر میشود که از خودشان غافل میشوند و حتی باجهای مافوق توانشان را به عهده میگیرند که عذاب وجدان خود را تغذیه نمایند و یا جبران مافات نمایند و به خیال خود ما به ازاء خانواده نداشته را برایشان فراهم کنند. توجه به این نکته که کيفيت ارتباط کودکان با والدين مهم ترين عاملي است که مي تواند آينده کودکان را روشن يا تيره سازد و عملا اگرپدر یا مادری در شرایط تنش زا باشد و دائم با درگیریهای زناشویی مشغول باشد دیگر توان ایجاد ارتباطی با کیفیت برای فرزندش را هم ندارد و امیدی نیست که بتواند نقشی موثر در زندگی فرزندش ایفا نماید. چه بسا پدر و مادرهایی که علیرغم جدایی فرزندانی شایسته تربیت کرده اند و حتی با جدایی آینده فرزندانشان را هم تضمین کردهاند و چه بسیارند کودکانی که در محیطی پرتنش و با غفلت از کودک و یا حتی رسیدگی بیش از حد آینده فرزندشان را برباد دادهاند. قدم اول براي داشتن کودکانی سالم این است که در جهت خودشناسی خود قدمهای کلیدی بردارید. اگر هنوز جدا نشدهاید از مشاور خانواده برای حل مشکلاتتان با همسرتان کمک بگیرید، فرصت رشد را برای خودتان ایجاد کنید که اگر زندگیتان به جدایی هم کشید بتوانید به خودتان در تصمیماتتان اطمینان کنید و بعد از طلاق در اولین فرصت خود و زندگیتان را بازسازی نمایید. درصورتیکه بر احساسات و هیجانات خودآگاه باشید، و بتوانید مدیریت زندگی خود را بدست بگیرید بدون شک توان ایجاد ارتباطی مناسب با کودکتان را خواهید داشت. در صورتی که نیازهای خود را نشناسید و با افکار پریشان دست و پنجه نرم کنید کودکتان را دستخوش تغییراتی که در ذهن و روانتان ایجاد میشود مینمایید و سلامت روان او را تهدید خواهید کرد.
تاثیر طلاق بر نوزادان
نوزادان از زمان تولد تا 18 ماهگی میتوانند جو متشنج خانه و تنش بین والدینشان را احساس کنند، اما نمیتوانند دلیل بروز ناسازگاری را درک کنند. اگر تنش ادامه داشته باشد، نوزاد، به خصوص در تماس با افراد ناآشنا، زودرنج و بدخلق میشود و دچار حملات هیجانی مکرر میشود. همچنین ممکن است پسرفت داشته باشد و نشانههای تاخیر در رشد نیز در کودک مشاهده شود.
آسانتر کردن دوران گذار
نوزادان به ثبات و نظم نیاز دارند و در محیط آشنا و با افراد آشنا احساس راحتی بیشتری میکنند. بنابراین بهتر است برنامههای روزمرهتان، به ویژه برنامه خواب و تغذیه را در دوران طلاق و بعد از آن طبق روال معمول ادامه بدهید. اسباببازیهای مورد علاقه فرزندتان را در اختیارش بگذارید، مراقبش باشید، بیشتر در آغوشش بگیرید و راحتیش را تامین کنید. از خانواده و دوستانتان کمک بگیرید و به اندازه کافی استراحت کنید تا وقتی فرزندتان بیدار است، هوشیار و سرحال باشید.
تاثیر طلاق بر کودکان نوپا
پیوند اصلی کودکان نوپای 18 ماهه تا 3 ساله با والدینشان است، بنابراین درک و پذیرش هر عامل مهمی که زندگی خانوادگی را مختل کند، برای کودک دشوار است. به علاوه کودکان نوپا خودمحور و خودبین هستند و فکر میکنند که خود عامل جدایی والدینشان هستند. ممکن است کودک گریه کند و به توجهی بیشتر از حد معمول نیاز داشته باشد، دچار پسرفت شود، عادت مکیدن انگشت را دوباره شروع کند، در برابر آموزش استفاده از سرویس بهداشتی مقاومت کند، از رها شدن و تنها ماندن بترسد یا شبها تنهایی خوابش نبرد یا نتواند بخوابد.
آسانتر کردن دوران گذار
به والدین توصیه میشود که در صورت امکان برنامه روزمره قابل پیشبینی و متداولی را با همکاری یکدیگر تهیه کنند که کودک به راحتی بتواند آن را دنبال کند. بسیار مهم است که برای فرزندتان وقت بگذارید، بیشتر به او توجه کنید و از اعضای خانواده و دوستان معتمدتان بخواهید که همین کار را بکنند. اگر فرزندتان میتواند حرف بزند، درباره احساساتش با او صحبت کنید، با هم کتاب بخوانید و به او اطمینان بدهید که او مسئول جدایی نیست.
تاثیر طلاق والدین بر کودکان پیش دبستانی سه تا شش سال
کودک پیشدبستانی مفهوم طلاق را به طور کامل درک نمیکند و هر چقدر هم که محیط خانه متشنج باشد، دوست ندارد پدر و مادرش از هم جدا شوند. در واقع درک مفهوم جدایی برای این “سلطهطلبهای” کوچک بسیار سخت است، چرا که احساس میکنند به هیچ وجه نمیتوانند شرایط را کنترل کنند و نتیجه را تغییر بدهند.
کودکان پیشدبستانی نیز مانند کودکان نوپا معتقدند که خود مسئول جدایی پدر و مادرشان هستند. از آینده نامطمئن خود نگران میشوند، خشم فراوانی را در دلشان انبار میکنند، افکار ناخوشایندی در سر میپرورانند یا شبها از دیدن کابوسهای وحشتناک از خواب میپرند.
آسانتر کردن دوران گذار
والدین باید سعی کنند طلاق را حتیالامکان به روشی صادقانه و مثبت مدیریت کنند، چرا که رفتار کودکان در این سن بازتابی از نگرشها و خلقیات والدینشان است. کودک پیشدبستانی نیاز به سنگ صبوری دارد که با او حرف بزند و باید روشی برای بیان و تخلیه احساساتش داشته باشد. کودکان معمولاً واکنش مناسبی به کتابهای مناسب رده سنی خود که درباره طلاق نوشته شده است، نشان میدهند. همچنین کودکان پیشدبستانی باید امنیت و آرامش را در زندگیشان احساس کنند و بدانند که همچنان میتوانند پدر یا مادری را ببینند که حضانتشان را بر عهده ندارد و قرار نیست همیشه با او زندگی کنند. برنامه منظمی را پس از طلاق برای دیدار فرزندتان با پدر یا مادرش تهیه کنید و تحت هر شرایطی به این برنامه پایبند بمانید.
تاثیر طلاق والدین بر کودکان دبستانی 6 تا 11 سال
اگر کودکان دبستانی در محیطی مناسب با وجود پدر و مادر بزرگ شده باشند، طبیعی است که در دوران طلاق والدینشان از رها شدن و تنها ماندن بترسند. برای مثال کودکان کوچکتر 5 تا 8 سال مفهوم طلاق را درک نمیکنند و احساس میکنند که والدینشان میخواهند از آنها جدا شوند. همچنین کودکی که قرار است با مادرش زندگی کند، نگران از دست دادن پدرش است و درباره ازدواج دوباره پدر و مادرش خیالپردازی میکند. کودک در این سن مطمئن است که میتواند زندگی مشترک والدینش را نجات بدهد.
کودکان 8 ـ 11 سال یکی از والدین را به خاطر جدایی مقصر میدانند و با والدی که به نظرشان خوب و بیگناه است، در برابر والد بد و عامل نابودی خانواده صفآرایی میکند. کودک پدر یا مادرش را متهم به بدجنسی و خودخواه بودن میکند و خشمش را به روشهای مختلف بیان میکند: پسرها با همکلاسیهایشان دعوا میکنند یا با دنیا سر جنگ دارند، اما دخترها مضطرب، گوشهگیر یا افسرده میشوند. هم دخترها و هم پسرها به دلیل تحمل استرس دچار سردرد و معده درد میشوند یا برای فرار از مدرسه تمارض میکنند.
آسانتر کردن دوران گذار
کودکان دبستانی در دوران طلاق والدین احساس طردشدگی میکنند و فکر میکنند که خانوادهشان را از دست دادهاند، اما والدین میتوانند حس امنیت و عزت نفس را دوباره به فرزندانشان برگردانند. هر کدام از والدین باید به اندازه کافی برای فرزندش وقت بگذارد و او را ترغیب کند که درباره احساساتش صحبت کند. به فرزندتان قوت قلب بدهید که هیچ کدام قرار نیست او را ترک کنید و تاکید کنید که طلاق تقصیر او نیست. به همین ترتیب والدین نباید یکدیگر را مقصر جدایی جلوه بدهند و باید توضیح بدهند که جدایی تصمیم مشترک هر دو نفرشان است. به برنامه دیدار کودک با پدر یا مادرش پایبند بمانید، چرا که قابل پیشبینی بودن برای کودکان، (به ویژه در دوران آشوب و ناآرامی طلاق) برای کودکان بسیار مهم است.
نکته آخر این که فرزندتان را تشویق کنید که در برنامهها و سرگرمیهایی که از آنها لذت میبرد، شرکت کند چون مدرسه، دوستی و فعالیتهای فوق برنامه اهمیت فراوانی برای کودکان دبستانی دارد. به فرزندتان کمک کنید که عزت نفسش را دوباره زنده کند و تشویقش کنید که با دیگران ارتباط برقرار کند و از دنیا کنارهگیری نکند.
کمک های تخصصی را جدی بگیرید
هر یک از کودکان شخصیتی منحصر بفرد دارند و این باعث میشود درشرایط مختلف واکنشهای متفاوتی از خود نشان دهند. در بسیاری از مواقع ممکن است کودکان خود را به بیخیالی بزنند و یا اظهار کنند از اینکه پدر و مادرشان جدا شدهاند خوشحالاند. تصور نکنید در این شرایط وضعیت برایتان ساده شده و او به راحتی با مسائل کنار آمده است چرا که احتمالا واکنش او بر اثر نگرانیهایی است که موجب آزارش میشود و سعی در سرکوب احساساستش دارد. بعضی کودکان هم اینقدر بیتابی میکنند که ممکن است به خود یا دیگران آسیب بزنند. برخی دیگر ممکن است منزوی شده و دنیا را جای ناامنی فرض کنند. در این زمان برای گذر از بحرانهای دوران جدایی و پس از آن کمک مشاور طلاق میتواند هم مسئولیت شما را در آرام کردن فرزندتان کم کند و هم ریسک عواقب طلاق را برای فرزندتان کاهش دهد.
همیار عشق این امکان را برای شما فراهم نموده است در هر موقعیتی که هستید بتوانید بررسی مشکلات فرزندتان پس از طلاق را به مشاورین حرفهای ما، بسپارید. در این راستا اگر به مرحله ای رسیدهاید که نمیدانید چگونه درباره جدایی با فرزندتان صحبت کنید، یا نمیتوانید بیقراریهای او را ارام کنید و یا حتی نگرانی آینده، افکار ناخوشایند و هیجانات مدیریت نشده و یا حتی کارکرد کلی خودتان در زندگی مختل شدهاست، چه بهصورت آنلاین، تلفنی و یا حتی حضوری در گذر از این مشکل همراه شما خواهیم بود تا بتوانید این مساله را نیز از سر بگذرانید.با شماره تلفن 02122024728 میتوانید از متخصصین همیار عشق در این زمینه کمک بگیرید.
اغلب پدر و مادرها در تصمیم به طلاق با وجود فرزند احساس درماندگی و نگرانی شدیدی را تجربه میکنند، که گاهی حتی موجب میشود با وجود تنشهای فراوان در منزل و جو تنشزایی که دائما آرامش آنها را به مخاطره میاندازد. دانستن این مساله بسیار کلیدی است پدر و مادری که خودشان دائما در حال تجربه استرسهای گوناگون هستند توان ایفای نقش والدی خود را در تربیت مناسب فرزندانشان ندارند بر این مبنا لزوما حفظ زندگی زناشویی خوشبختی آینده فرزندان را تضمین نمینماید. قبل از هر چیز باید بدانید آنچه موجب میشود نقش خود را بخوبی ایفا کنید این است که ابتدا بر خودتان تمرکز کنید و به هیجانات و احساسات خود واقف باشید تا بتوانید با این خودآگاهی نقش موثری در ارتباط با فرزند خود ایفا نمایید. پدر و مادری که هوش هیجانی بالایی دارد و بخوبی قادر است خود و رفتارش را مدیریت کند میتواند در سنین مختلف فرزندش با توجه به نیازهای او پاسخگو باشد و به او در گذر از شرایط سخت هر دوره کمک نماید. در هر دوره رشدی اگر طلاق بگیرید فرزند شما با چالش هایی مواجه میشود. اگر بدانید به نوزاد خود در این دوران چگونه رسیدگی کنید، و یا چگونه با کودک نوپایتان وقت صرف کنید که علت طلاق والدینش را به خود نسبت ندهد، یا کودکی که در سنین پیش از دبستان است را چطور به تخلیه هیجاناتش کمک کنید و یا حتی به فرزند دبستانی خود چگونه تعامل کنید که از ترس از رها شدن عبور کند. نهایتا این مساله باید مورد توجه قرار بگیرد که چون فرزند شما موجودی منحصر بفرد است ممکن است علاوه بر آنچه گفته شد واکنشهای دیگری نیز نشان دهد. پس کمک تخصصی را در دستور کار خود قرار دهید.
پرسش و پاسخ کوتاه