نیاز به توجه و محبت یکی از نیازهای طبیعی همه انسانها است اما در برخی از افراد گاهی این نیاز از حد نرمال خود فراتر میرود بطوریکه فرد تمام تلاشش را میکند تا در مرکز محبت و توجه اطرافیان و بخصوص شریکعاطفیاش باشد و نسبت به بیتوجهی و سردی به شدت حساس و زودرنج میشود. نیاز به محبت و توجه بیش از حد کیفیت زندگی و رابطه عاطفی فرد را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و باعث آزار خود فرد و اطرافیانش میشود. در این مقاله نشانهها و دلایل کمبود محبت و توجه را شرح دادیم و راهکارهایی برای رهایی و درمان این موضوع ارائه میدهیم.
از کجا بفهمم کمبود محبت دارم؟
دلمشغولی دائمی برای دریافت محبت
افرادی که نیاز شدید به محبت و توجه دارند، اهمیت فراوانی برای جلب محبت قائل میشوند و حتی به هیچ چیز دیگری به جز دریافت توجه و محبت دیگران فکر نمیکنند. فردی که عقده کمبود محبت دارد، برایش بسیار سخت است که اجازه بدهد مهر ورزیدن فرایند طبیعی خودش را طی کند. حتی فکر دریافت محبت، آنها را مضطرب میکند. محبت دیدن از سوی دیگر هیجانزده و وحشتزدهشان میکند و شب و روز فکرشان این است که چطور میتوانند مورد محبت و توجه دیگران قرار بگیرند؛ به عبارتی میتوان گفت که آنها وسواس محبت پیدا میکنند.
تلاش برای کنترل کردن دیگران
اکثر افرادی که کمبود محبت دارند، انحصارطلب میشوند و دوست دارند اشخاصی را که به آنها محبت میکنند، کنترل کنند. البته آنها لزوماً سعی نمیکنند که زندگی دیگری را تحت کنترل خود دربیاورند، تلاشهای انحصارطلبانه آنان فقط روشی برای جلوگیری از شعلهور شدن درد و رنج خودشان است. افرادی که نیاز شدید به محبت و توجه دارند، معمولاً در ناخودآگاه خود باور دارند که اگر محبوبشان را تحت نظر بگیرند، هرگز او را از دست نخواهند داد. ترس از طرد شدن ، آنان را تشنه قدرت و کنترل میکند. در هر حال این انحصارطلبی و دیکتاتورانه غالباً منجر به اختلاف یا جدایی میشود.
پرتوقع بودن
افرادی که کمبود محبت و توجه دارند، از همسر یا نامزدشان یا هر فردی که پیوندی عاطفی با او برقرار کردهاند، توقع زیادی دارند. برای مثال چنین جملاتی را زیاد از زبان آنها میشنویم: “درست وقتی بهت نیاز داشتم، پیشم نبودی” یا “انتظار داشتم کار خاصی انجام بدی، اما تو چیکار کردی؟ هیچ کار!” عشق از نظر آنان مطلق و بیقید و شرط است؛ در صورتیکه حتی یک مادر هم نمیتواند چنین عشق بی قید وشرطی را به فرزندش بدهد.
خواهش برای دریافت محبت
افرادی که نیاز شدید به محبت و توجه دارند، حاضرند از بسیاری چیزها در راه رسیدن به عشق و محبت صرف نظر کنند. به نظر آنها هر اتفاقی بهتر از این است که عشقشان را از دست بدهند. در نتیجه فرد تشنه عشق و محبت غالباً نیازها و رفاه خود را نادیده میگیرد. فردی که کمبود محبت دارد، اگر احساس کند که عشقش در حال فاصله گرفتن از او است و نسبت به او سرد شده است ، حاضر است زمین و آسمان را به هم بدوزد تا او را برای خود نگه دارد. چنین فردی از احساس بیارزش بودن رنج میبرد و تصور میکند که عشق به زندگی او ارزش و معنا میدهد؛ به همین دلیل حتی حاضر است که عشقش از او سوءاستفاده کند، اما ترکش نکند.
اعتماد نداشتن به شریک عاطفی خود
برخی از افرادی که کمبود محبت دارند، هر چقدر هم که سعی کنند، نمیتوانند خودشان را راضی کنند که به دیگران اعتماد کنند. آنها پیوسته به دیگران مشکوکاند و همین شک و تردید دائمی پیوند عاطفیشان را با دیگران به تدریج سست میکند. فرد دچار عقده کمبود محبت همواره منتظر است که طرف مقابل او را ترک کند یا به نحوی به او آسیب بزند؛ چنین انتظاری باعث میشود که توهماتش برایش واقعی به نظر برسد. بیاعتمادی آنها به دیگران آنقدر شدید است که حتی واقعیتها وارونه به نظرشان جلوهگر میشود و آنچه را که خوب است، بد و آنچه را که بد است، خوب میبینند. فرد تشنۀ محبت در همه جا به دنبال انگیزههای مخفی، برنامههای پنهانی و توطئههای مغرضانه میگردد. این بدبینی شدید بخشی از ترس همیشگی او از احتمال آزار دیدن از سوی محبوب است.
پذیرش موارد غیرقابل قبول
سوءاستفاده از هر نوعی که باشد، غیرقابل قبول است. متأسفانه کمبود محبت غالباً افراد را وارد دور باطلی میکند که حاضراند هر رفتاری را از سوی شریک عاطفیشان بپذیرند. آنها متوجه تفاوت بین اختلاف نظر یا مشاجره و سوءاستفاده نمیشوند. افرادی که نیاز شدید به محبت و توجه دارند، سعی میکنند از هر چیزی را بپذیرند تا محبت طرف مقابلشان را از دست ندهند، اما متاسفانه جز دلشکستگیهای پی در پی چیزی نصیبشان نمیشود. به همین دلیل است که بهرهگیری از کمک تخصصی یک مشاور با تجربه برای رهایی از کمبود محبت و درمان آن ضروری است.
احساس میکنند دوست داشتنی نیستند
زمانیکه فرد دچار کمبود محبت است اولین احتمالی در ذهنش پررنگ میشود این است که فرد جذاب و دوست داشتنی نیست و به همین خاطر است که وقتی اطرافیان و بخصوص همسر یا عشقش به او محبت و توجه نمیکند ، در واقع خودش را مقصر اصلی این موضوع میداند.
دلایل نیاز به محبت زیاد
کمبود اعتماد بهنفس و عزتنفس
یکی از دلایل اصلی نیاز شدید به توجه و محبت، پایین بودن عزت نفس در فرد است. پایین بودن عزت نفس و اعتماد به نفس باعث میشود فرد برای به دست آوردن حس ارزشمندی همواره به توجه و محبت طرف مقابلش احتیاج داشته باشد. این مورد در افرادی که در زندگیشان اهداف و دستاوردهای ارزشمندی ندارند و شکستهای کوچک و بزرگی را تجربه کردند بیشتر دیده میشود.
دلبستگی ناایمن در دوران کودکی
دلبستگی ناایمن در دوران کودکی یکی از دلایل مهم عقده کمبود محبت و بوجود آمدن تله شخصیتی مهرطلبی در فرد است. افرادی که در کودکی به دلیل روش تربیتی والدینشان نتوانستهاند یک ارتباط عاطفی ایمن با مادر و پدر خود برقرار کنند ممکن است به کمبود محبت دچار شوند و به جبران محبتی که باید از والدین دریافت می کردند در بزرگسالی توجهطلب و مهرطلب شوند و روابط عاطفیشان بطور منفی تحت تاثیر قرار گیرد.
روابط عاطفی ناموفق گذشته
افرادی که در گذشته روابط عاطفی ناموفق داشتند و یا در روابطشان مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفتند نیز ممکن است دچار عقده کمبود محبت و نیاز شدید به توجه شوند. بدلیل اینکه این نیازشان در گذشته به درستی برآورده نشده و ناکام شدهاند، در حال حاضر تشنه محبت و ابراز احساسات طرف مقابلشان هستند.
مقابله با کمبود محبت و توجه طلبی
انتظاراتتان را مشخص کنید
مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که بدانید نسبت به چه کسانی انتظار محبت بیشتری دارید. میزان محبتی که شما را راضی میکند چقدر است؟ و نهایتا مشخص کنید که به چه دلیل نیاز دارید از این اشخاص محبت بیشتری دریافت کنید؟ وقتی شما انتظارات خود را دقیقا مشخص کنید و به این سوالات مهم جواب دهید، باورهای مرکزی شما روشن میشود. اما نکته مهم اینجاست که فقط صرفاً آگاهی پیدا کردن از این انتظارات نیمی از مسیر شماست میتوانید به کمک یک مشاور دلیل این انتظاراتتان را میتوانید به درستی پیدا کنید.
خودتان به خودتان محبت کنید
عقده کمبود محبت غالباً پیامد نشناختن خود و دوست نداشتن خود است. اگر دائماً از این احساس آزاردهنده رنج میبرید که هیچ کس در این دنیا دوستتان ندارد، باید بدانید که این احساس ناخوشایند در واقع ضرورت یادگیری دوست داشتن خود را به شما اعلام میکند. همواره در جستجوی عشق و محبت بیقید و شرط بودن دور باطلی است که باید هرچه سریعتر آن را متوقف کنید. چنانچه ویژگیهای مثبت خود را به رسمیت بشناسید و یاد بگیرید که با خود واقعیتان آشتی کنید و در کمال صلح و صمیمیت زندگی کنید، آنگاه این دور باطل تمام میشود. وقتی خودتان را دوست داشته باشید، به تدریج متوجه میشوید که برای احساس خوشبختی کردن در زندگی به عشق دیگران نیاز ندارید. خدا را چه دیدید، شاید وقتی یاد گرفتید که خودتان را دوست داشته باشید و عشق واقعی را به خودتان ارزانی کنید، دیگران هم قلبشان را به روی شما باز کنند.
از انجام دادن چه کارهایی لذت میبرید؟ یافتن فعالیتهایی که باعث شادیتان میشود، گامی اساسی برای متوقف کردن دور باطل کمبود محبت است. فهرستی از سرگرمیهای مورد علاقهتان، مانند خواندن یا نوشتن را تهیه کنید. اگر تا به حال سرگرمی مفرحی را تجربه نکردهاید، فعالیتهایی مانند نقاشی یا یادگیری زبان را که همیشه دوست داشتهاید، انجام بدهید در فهرستتان بنویسید.
منابع حمایتی دیگر برای خودتان فراهم کنید
نباید صرفا روی یک نفر برای دریافت محبت و توجه تمرکز کنید، باید منابع حمایتی دیگری نیز پیدا کنید مانند دوستان و خانوادهتان. زمان بیشتری را با دوستان و خانوادهتان صرف کنید تا توجه و محبت بیشتری از سوی آنها دریافت کنید. به این موضوع دقت کنید که نباید برای تامین نیازتان به محبت صرفا بروی یک نفر تکیه کنید چون زمانیکه او به هر دلیلی در زندگی شما نباشد دچار فروپاشی احساسی میشود.
روی جنبههای دیگر زندگیتان تمرکز کنید
جنبههایی از زندگیتان را که درصدد بهبودشان هستید، در نظر بگیرید. به جای این که به مواردی فکر کنید که تغییر دادنشان از توانتان خارج است، روی جنبههایی از زندگیتان که میتوانید برای بهبودشان تلاش کنید، متمرکز شوید. برخی افراد از وضعیت مالیشان راضی نیستند؛ عدهای معتقداند که باید بیشتر به سلامتشان توجه کنند. هر موردی که را فکر میکنید در زندگیتان به اصلاح و بهبود نیاز دارد، بنویسید و برای انجام آن برنامهریزی کنید.
راه دریافت محبت خود را بشناسید
زبان عشق خود را بشناسید. افراد مختلف برای ابراز و دریافت احساسات روشهای مختلفی دارند، این روشها را بطور کلی به 5 روش دسته بندی میشوند: ابراز احساسات کلامی زمان گذاشتن، خدمت کردن، تماس فیزیکی و هدیه دادن. شناسایی زبان عشق به شما و همسرتان کمک میکند تا روشهای موثر ابراز احساسات نسبت به هم را یاد بگیرید و صرف انرژی و زمان کمتری بهترین نتیجه را بگیرید.
نیاز به محبت در همه افراد یک امر طبیعی است اما افرادی بیش از حد نیاز به محبت و توجه دارند عمدتا تمام حواس و تمرکزشان را روی دریافت عشق و محبت از طرف مقابلشان میگذارند، سعی میکنند طرف مقابلشان را کنترل کنند تا منبع تامین نیازشان را از دست ندهند، به طرف مقابلشان وابسته و نیازمند هستند و حتی گاهی برای دریافت محبت و توجه حاضر میشوند به طرف مقابلشان التماس کنند و یا هرچیزی را در بپذیرند، به بقیه افراد اعتماد نمیکنند، همیشه احساس تنهایی میکنند و فکر میکنند دوست داشتنی نیستند. دلیل این کمبود و عقده محبت ممکن است پایین بودن عزت نفس فرد، تجربه روابط عاطفی ناموفق ویا داشتن دلبستگی ناایمن در دوران کودکیشان باشد. برای درمان و مقابله با این موضوع باید انتظارتتان را از اطرافیانتان را بطور واضح مشخص کنید و پیدا کنید چرا این باور در شما ایجاد شده است که فرد یا افراد خاصی باید نسبت به شما بیش از حد توجه و محبت داشته باشند به کمک مشاور میتوانید این باورها را اصلاح کنید، خودتان به خودتان محبت کنید، منابع حمایتیتان را گسترده کنید، روی جنبههای مختلف زندگیتان تمرکز کنید و زبان ابراز و دریافت عشقتان را پیدا کنید.
پرسش و پاسخ کوتاه
خوشحالیم مفید بوده براتون