آیا مدام احساس میکنید دیگران از شما موفقتر هستند؟ از بقیه عقب افتادید؟ احساس میکنید بدون کمک دیگران نمیتوانید به چیزی برسید؟ فکر میکنید به اندازه دیگران باهوش و با استعداد نیستید؟ موفقیتهایتان برایتان بیارزش است و آنها را ساختگی میدانید؟ خودتان و کارهایتان را مسخره میکنید؟ یا مدام در تلاش هستید که کسی نفهمد بیاستعداد هستید؟ شاید هم موفقیت برایتان اهمیتی ندارد و کوچکترین تلاشی برای پیشرفت کارهایتان نمیکنید، در وظایفتان اهمالکاری میکنید، تمام کارها را با بیمیلی انجام میدهید و از نظرتان دیگران بیخود تلاش میکنند و…؟ افرادی که مثال زدیم گرفتار طرحواره شکست هستند. بله درست خواندید، حتی کسانی که به طور افراطی در تلاش برای موفقیت هستند و همه زندگی را فدای موفقیت میکنند هم دچار طرحواره شکست هستند. در ادامه توضیح میدهیم طرحواره شکست چطور به وجود میآید، افرادی که گرفتار این تله هستند چه نشانههایی دارند و چطور باید کمک بگیرند.
طرحواره شکست چیست و از کجا میآید؟
وقتی والدین به خصوص پدر مدام فرزندشان را با دیگران مقایسه کند و از دستاوردهای دیگران تمجید کند، دائم فرزندشان را در معرض رقابتهای بیشتر از توان و سنش قرار دهند و غر بزنند که از پس هیچ کاری بر نمیآیند، مقدمات تشکیل طرحواره شکست را در فرزندشان فراهم میکنند. گاهی یکی از والدین بسیار موفق است و در زمینههای مختلفی تحصیلی، شغلی، ورزشی و… حرفی برای گفتن دارد و همین انتظارهای بالا را از فرزند خود دارد به طوری که دستیابی به این همه کمال برای فرزند ترسناک میشود و ترس از شکست در او به وجود میآید و کلا دست از تلاش میکشد. مثل پدر و مادری که پزشک هستند اما فرزندشان هیچ علاقهای به درس خواندن ندارد و دیگران تعجب میکنند چطور چنین پدر و مادری فرزندی تا این اندازه فراری از درس دارند، اما روان شناسها تعجب نمیکنند و احتمال میدهند شاید فرزند این خانواده دچار طرحواره شکست شده است. حتی گاهی وجود خواه و برادرهای موفق یا ناموفق و مقایسه شدن با آنها نیز در این زمینه مطرح است.
دو بعد طرحواره شکست
بیکفایتی
این افراد هیچ اعتمادی به اینکه میتوانند موفق شوند ندارند، خودشان را کمتر از بقیه میدانند و احساس میکنند یا باید همیشه در تلاش باشند تا موفق شوند یا اگر موفق میشوند موفقیتشان هیچ ارزشی ندارد یا بود و نبود موفقیت در زندگی آنها هیچ فرقی نمیکند.
وابستگی
این افراد از آن جا که همیشه خودشان را شکستخورده میدانند، احساس میکنند به کسی نیاز دارند تا کمکشان کند و وابسته حضور او میشوند و نیاز دارند قدم به قدم از او بشنوند که چه باید بکنند.
سه واکنش افراد دچار طرحواره شکست
تسلیم
افرادی که از شیوه تسلیم شدن در برابر طرحواره شکست استفاده میکنند هیچ اعتقادی به اینکه میتوانند موفق شوند ندارند و حتی وقتی موفق میشوند خودشان را مسخره میکنند، یا نادیده میگیرند یا کارشان را بیارزش میکنند. مثلا وقتی به آنها میگویی آفرین دانشگاه خوبی قبول شدی، میگویند دانشگاه قبول شدن کاری نداره همه قبول میشن شاخ غول که نشکستم، و این حرف را از روی تعارف نمیزنند بلکه واقعا به آن اعتقاد دارند. آنها همه کارهایشان را از روی تصادف و بیتفاوتی انجام میدهند.
جنگ
در جنگ یا جبران افراطی طرحواره شکست، فرد چون دیگران را از خودش موفقتر میداند دست به یک تلاش و رقابت بیپایان میزند، دائم در حال سختی دادن به خود و اطرافیان است تا موفق شود اما هرگز به این احساس موفقیت نمیرسد حتی اگر به دستش بیاورد. فرق این دسته از افراد با افرادی که معیارهای سختگیرانه دارند این است که در طرحواره شکست فرد خودش را کمتر از دیگران میداند و برای اینکه به آنها برسد تلاش میکند اما در معیارهای سختگیرانه فرد چنین احساسی ندارد و حتی گاهی خودش را برتر نیز میداند و معتقد است دیگران معیارهای پایینی دارند.
اجتناب
افرادی که از روش اجتناب در طرحواره شکست استفاده میکنند، موفق شدن و نشدن برایشان ارزش نیست، به هیچ کاری علاقه ندارند، اگر شاغل باشند اهمالکاری میکنند، افرادی که برای موفقیت تلاش میکنند یا خوشحال میشوند را درک نمیکنند و به نظر میرسد هدفی در دنیا وجود ندارد که برای رسیدن به آن انگیزه داشته باشند.
نشانههای طرحواره شکست
برخی از نشانههای افرادی که دچار تله شکست هستند را در زیر آوردهایم، توجه داشته باشید لازم نیست همه این نشانهها در شما وجود داشته باشد و از طرف دیگر هرکس یکی از این نشانهها را داشته باشد لزوما دچار طرحواره شکست نیست. پس در این زمینه حتما با مشاور صحبت کنید:
- برخی از این افراد در مورد موفقیتهایشان اغراق میکنند، مثلا فقط یک بار معدلشان در مدرسه بالای 19 بوده اما میگویند من همیشه معدلم 20 بوده و شاگرد اول بودم با اینکه خیلی درس نمیخواندم.
- زندگیشان پر از کارهای نصفه نیمه است، از موسیقی گرفته تا زبان، ورزش، خیاطی، تحصیلات و … تا یک قدمی موفقیت میروند و آن را رها میکنند یا گاهی شروع میکنند در کلاسهای مختلف ثبت نام میکنند اما آن را بیش از چند جلسه ادامه نمیدهند چون معتقدند فایدهای ندارد.
- برای پیشرفت و ارتقای شغلشان تلاش نمیکنند حتی گاهی شغلی پایینتر از تحصیلات و تخصصشان انتخاب میکنند (عمدا این کار را میکنند چون خود را شایسته و لایق پیشرفت شغلی نمیدانند. این موضوع را افرادی که جویای کار در رشته و تحصیلات متبط هستند اما نمیتوانند آن را بیابند متفاوت است).
- گاهی سر کار بیانگیزه هستند، کارها را از سر باز میکنند، با بیحوصلگی سر کار حاضر میشوند و بدون کوچکترین انگیزه پیشرفتی فقط مثل یک برنامه از پیشتعیین شده وظایفشان را در سطح پایین انجام میدهند.
- بعضی از آنها به شدت در مسائل شغلی و تحصیلی و مهارتی رقابتی هستند، اما نه رقابتی که احساس کنند میتوانند مثل دیگران باشند، این رقابت فقط از احساس کمبودشان نسبت به دیگران ناشی شده است و تصور میکنند به خاطر کمبودهایشان نسبت به آنها باید با آنها رقابت کنند
- ذاتا خود را به درد نخور تلقی میکنند و حتی افرادی که با سن پایینتر و تجربه کمتر هستند را بیش از خودشان مستحق پیروزی میدانند.
درمان طرحواره شکست
در زیر برخی راه کارهایی که میتواند تا حدودی از شما در برابر طرحواره شکست محافظت کند را ذکر کردهایم اما همان طور که گفتیم این که بتوانید طرحواره شکست را در خودتان تشخیص دهید کار آسانی نیست و نیازمند یک متخصص هستید اما اگر چند نشانه از مواردی که در مقاله آمده است را دارید، حتما این موضوع را جدی بگیرید چرا که به واسطه نوع فرزندپروری که در فرهنگ ما وجود دارد طرحواره شکست رایج است و اجازه نمیدهد از استعدادهایمان درست استفاده کنیم و موفقیتهایمان را جشن بگیریم. طرحوارهدرمانی فرآیند پیچیدهای دارد و تنها با دانستن اینکه چه طرحوارههایی دارید نمیتوانید به جنگ با آن بروید. متخصص به شما کمک میکند استعدادهای خودتان را بشناسید، خودتان را با افراد درستی مقایسه کنید، یاد بگیرید از شکستهای زندگیتان درس بگیرید و برای کوچکترین موفقیتهایتان احساس خوشحالی کنید. ریشه این احساس مخرب شکست را پیدا میکنید و با کمک تصویرسازی غول طرحواره شکست را مدیریت میکنید، اما قبل از آن چند روش ساده که بتوانید با طرحواره شکست مقابله کنید برایتان توضیح دادهایم:
چند روش ساده مقابله با طرحواره شکست
- بدون اینکه بخواهید خود را با کسی مقایسه کنید یک لیست از علاقهمندیهایتان با جزئیات بنویسید. چه رشتهای را دوست دارید؟ چه شغلی را دوست دارید؟ چه موزیکی را دوست دارید؟ چه فیلمی را؟ چطور افرادی را میپسندید؟ و … تمام علاقهمندیهای خودتان را بدون مقایسه با دیگران بنویسید. این کار به شما فرصت میدهد بر خلاف گذشته که دائم در حال رقابت بودید، بدون هیچ رقابت و مقایسهای نگاهی به خودتان بیندازید، کاری که به شدت به آن نیاز دارید و طرحواره شکست اجازهاش را به شما نمیدهد.
- لیستی از افرادی که در شما احساس رقابت شدید ایجاد میکنند و احساس میکنید نسبت به موفقیتهای آنها خیلی ضعیف هستید تهیه کنید. این موضوع را واقعیتسنجی کنید، یعنی اگر از نظر درسی نسبت به آنها احساس ضعف دارید این موضوع را بررسی کنید، آیا واقعا از شما جلوتر است؟ چه چیزی باعث آن شده؟ چقدر تلاش لازم است به درجه او برسید و … این لیست باید بتواند به شما نشان دهد این افکار واقعی نیست و شما تلاشی بیش از آنکه لازم است به کار میبرید. اگر نتوانستید چنین کاری کنید میتوانید از یک دوست یا یکی از اعضای خانواده کمک بخواهید.
- هدفهای افرادی که دچار طرحواره شکست هستند ابتدا و انتها ندارد و معمولا یک جهش بزرگ اما بینتیجه است. برای جلوگیری از این موضوع باید هر هدفی که دارید برایش انتها بسازید، مثلا هدفتان این باشد که تا پایان سال 5 کتاب بخوانید. هم تعداد هم روز پایان باید برای شما مشخص باشد و لازم است هدفتان را به قدمهای کوچک تقسیم کنید. قدمهای بزرگ، تله طرحواره شکستتان است و نباید به آن تن بدهید.
- از بحث و گفتگو با افرادی که شما را دلسرد یا تحقیر میکنند دوری کنید. میتوانید یک دستبند، انگشتر یا حتی بند ساده به دستتان ببندید تا هربار آن را دیدید یادتان بیفتد که لازم نیست خودتان را با توضیح و بحث به کسی ثابت کنید.
- شما یک کودک درون دارید که همیشه با دیگران مقایسه شده و به سختی توانسته تایید دیگران را بگیرد. باید او را آرام کنید زیرا اوست که به طرحواره شکست شما جان میدهد. برایش یک نامه بنویسید، مثلا اگر نامتان سارا است یک نامه برای سارا کوچولو بنویسید و به او تواناییهایش را یادآوری کنید.
سخن پایانی
برخی از افراد به دلیل اینکه در دوران کودکیشان به موفقیتهایشان توجهی نشده است، فضای رقابتی و مقایسهای بوده است، در خانواده آنها را تحقیر کردهاند و فردی شکستخورده تلقی کردهاند و یا خودشان، خودشان را با اعضای خانوادهای که موفق هستند، مقایسه کردهاند، در بزرگسالی دچار طرحواره شکست یعنی حس شکستخوردگی میشوند. این حس شکستخوردگی درونی یا باعث میشود فرد خودش را دست کم بگیرد و به دلیل اینکه حس میکند نمیتواند موفق شود، بسیاری از کارها را انجام نمیدهد و یا باعث میشود حس رقابت شدیدی داشته باشد و بخواهد تا آخر عمرش مدام تلاش کند تا از همه یا از افراد خاصی جلوتر برود. در هر صورت حتی اگر از دیگران جلوتر برود، همچنان حس شکستخوردگی دارد و حس میکند این تلاشهایش کافی نیستند. اگر شما هم این احساسات را دارید، توصیه میکنیم برای انجام بررسیهای لازم و درمان این حس شکستخوردگی درونی، از طرحواره درمانگران همیار عشق کمک بگیرید. البته در این مقاله چند راهکار عمومی برای مقابله با این طرحواره را توضیح دادیم اما لازم به ذکر است که این راهکارهای عمومی برای پیروز شدن بر علیه طرحوارهها، به هیچ عنوان کافی نیستند و این مشکلات باید از ریشه به کمک متخصص طرحواره درمانی، حل شود.
پرسش و پاسخ کوتاه