اختلاف نظر نه تنها در زندگی زناشویی بلکه در هر رابطهای که داشته باشید چه والد فرزندی، چه همسایگی چه دوستی و چه همکاری، بین شما و دیگران پیش میآید! ما نمیتوانیم تمام افراد را با خود هم نظر کنیم، لزومی هم به چنین کاری نیست. صحبت و گفتگو درباره اختلافاتمان هم الزاما نامش جر و بحث نیست! همه افراد میتوانند نظرشان را بیان کنند، سعی کنند دیگران را قانع کنند و نظرات آنها هم بشنوند. چنین منطقی معمولا وقتی در روابط امن مثل رابطه والد فرزندی یا زن و شوهری اتفاق میفتد کمتر به یک گفتگوی سازنده ختم میشود و معمولا ختم به دلخوری و بلند کردن صدا و حتی قهر در بین زن و شوهر میشود که نامش را جر و بحث میگذاریم! جر و بحث در رابطه عاطفی مانند یک سم کشنده به تدریج صمیمیت شما را از بین میبرد و در طولانی مدت حتی بر سر مسائلی که هم نظر هستید هم جر و بحث میکنید! در این مقاله میخواهیم به شما کمک کنیم اگر گرفتار جر و بحثهای ادامهدار هستید آن را مدیریت کنید و نه تنها موجب کدورت در رابطه نشوید بلکه آن را تبدیل به یک گفتگوی سازنده بکنید که به نفع شما، شریک عاطفیتان و رابطهتان باشد.
جر و بحث ادامهدار چیست و چرا پیش میآید
همانطور که گفتیم هر اختلاف نظر و صحبت درباره آن جر و بحث به حساب نمیآید، جر و بحث یک بار منفی که منجر به دلخوری میشود دارد، نتیجه مشخصی ندارد، در پایان هیچ کدام از دو طرف رابطه احساس رضایت ندارند و هیجانات منفی بین آنها پیش میآید که هر لحظه ممکن است سر باز کند و منجر به مشکلات بیشتری شود. اما چرا به چنین حالتی گرفتار میشویم؟
نمیدانیم چه میخواهیم
خیلی اوقات ما در بیان احساسات، هیجانات و حتی نیازهایمان دچار سردرگمی هستیم، تمام نیازهای ما آگاهانه در ما به وجود نمیآیند، از بدو تولد وقتی اولین ارتباطات ما با محیط اطرافمان آغاز میشود ذهن و روان ما در حال ضبط ناخودآگاه این روند است، رابطهمان با والدین، سبک تربیتی آنها، محلهای که در آن زندگی میکنیم، مدرسه و همکلاسهایمان، دوستهایمان همه و همه باعث میشود ما، شخصیتمان، خلق و خویمان و نیازهایمان شکل بگیرد. گاهی در ما نیازهایی وجود دارد که روحمان از آن بیخبر است و این نیازها در حال آسیب رساندن به ما هستند! مثلا نیاز به جلب توجه و تایید دیگران، نیاز به کنترل کردن دیگران، نیاز به تحقیر دیگران و انواع و اقسام نیازهایی که اگر بدانیم در ما وجود دارد حس خوبی نسبت به خودمان نخواهیم داشت به همین دلیل است که چنین نیازهایی معمولا تغییر شکل میدهند و اثرشان را به صورت ناخودآگاه در رفتار ما نشان میدهند. یکی از این رفتارهای مخرب جر و بحث هایی است که ادامهاش میدهیم بدون اینکه بدانیم چرا این کار را میکنیم! مثلا دائم طرف مقابل را متهم میکنیم که: “تو دوستم نداری”، “یه روز منو ول میکنی”، “به من توجه نمیکنی”، “با همه به جز من مهربونی” و … هرکدام از این عبارتها میتواند مقدمه یک جر و بحث طولانی باشد که شما ادامهاش میدهید و طرف مقابل هم از خودش دفاع میکند. اما شاید اگر بدانید این عبارات همه ناشی از ترس رها کردن شماست که ما روانشناسها به آن میگوییم تله طرد-رهایی دیگر به بحث ادامه نمیدهید و سعی میکنید این مشکل را در خود ریشهیابی و برطرف کنید. بنابراین اگر درگیر بحثهای طولانی هستید، قبل از متهم کردن شریک عاطفیتان یک دوره خودشناسی را بگذرانید تا بتوانید نقاط ضعف و قوت خود را بشناسید و آن را برطرف کنید. هرچند گذراندن چنین دورهای برای شریک عاطفیتان نیز لازم است.
نمیدانیم چطور بیان کنیم!
گاهی ما درخواستهای معقول و منطقی از شریک عاطفیمان داریم اما شیوه بیان کردن آن را بلد نیستیم. حتما شنیدهاید که میگویند:” طرف با پنبه سر میبرد”! معنی این ضرب المثل این است که برخی افراد میتوانند با زبان چرب و نرم و با سیاست همه را مجاب کنند طبق خواسته آنها عمل کنند. اما چه میشود که چنین شخصی میتواند برای خواستههای غیر معقولش دیگران را مجاب کند و شما نمیتوانید خواسته معقولتان را به شریک عاطفیتان طوری بگویید که درکتان کند؟ دلیل این تفاوت دانستن و ندانستن مهارتهای ارتباطی است! شما با دانستن مهارتهای ارتباطی میتوانید طوری با شریک عاطفیتان صحبت کنید و خواستههایتان را بیان کنید که او بیشتر درکتان کند و تلاش بیشتری برای همدلی با شما بکند.
انتقاد پذیر نیستیم
یکی از دلایل مهم جر و بحثهای طولانی انتقادناپذیر بودن است. وقتی انتقاد پذیر نباشید دائم ناچارید از خودتان دفاع کنید! دائم ناچارید خودتان را اثبات کنید و توضیح دهید فکری که شریک عاطفیتان در مورد شما میکند اشتباه است در حالیکه خیلی از انتقادهای طرف مقابل نه با شخصیت شما کاری دارد، نه حاوی توهین و تحقیر است و نه هیچ گونه سوء نیتی پشت آن است! شریک عاطفی شما گاهی تنها با یک درد و دل ساده از نیازهایش که به آن توجهی نکردهاید صحبت میکند اما شما اگر انتقادناپذیر باشید تاب شنیدنش را ندارید و همین منجر به جر و بحثهای ادامهدار و طولانی میشود.
کنترل گر هستیم
کنترلگری هم یکی از دلایل مهم دیگری است که منجر به جر و بحثهای جدی و ادامهدار در رابطه میشود. ذات انسان کنترل گری را نمیپذیرد! حتی وقتی جلوی حرکت یک نوزاد 2 ساله بایستید یا بخواهید بیش از اندازه او را کنترل کنید صدایش در میآید چه برسد یک بزرگسال بالغ و عاقل که برای خودش و طرز فکرش احترام قائل است. کنترل کردن دیگری به زبان ساده یعنی “من از تو بیشتر میفهمم”! این یک بی احترامی است و طرف مقابل نیز به تدریج با شما مقابله خواهد کرد و نه گفتنهای ساده اولیه تبدیل به جر و بحثهای کوبنده خانه شما خواهد شد!
عامدانه به دنبال هدف خاصی هستیم
متاسفانه گاهی اوقات یکی از طرفین رابطه یا هر دوی آنها از بحث کردن و گل آلود کردن آب سود بیشتری میبرند تا گفتگوی منطقی! چنین رابطهای نیازمند ریشه یابی و بازنگری جدی است و ریشه ماجرا عمیقتر از یافتن علت جر و بحثهای طولانی است! به قول معروف کسی که خواب است را میتوان بیدار کرد اما کسی که خودش را به خواب زده هرگز! فردی که عمدا جر و بحث طولانی میکند هم چنین شرایطی دارد!
چه باید کرد؟
دنبال برد و باخت نباشید
متاسفانه برخی افراد تاب باختن در بحث را ندارند و حتی زمانی که طرف مقابل درست میگویند و بر درست بودن حرف او واقف
هستند دنبال چنگ زدن به این حرف و آن حرف هستند تا مبادا طرف مقابل احساس پیروزی کند! اما کدام پیروزی؟ و مهمتر از آن چه شده که یک نفر نیاز به چنین پیروزی دارد؟ زندگی میدان جنگ و شما جنگ جو نیستید که به دنبال برد و باخت باشید. چنین پیروزی یک بازی دو سر باخت است! زیرا اگر چنین فضایی در رابطه شما وجود داشته باشد حتی اگر به خیال خودتان ببرید، باخت طرف مقابل در او ایجاد کینه و خشم میکند! پس چنین فضایی را از رابطه دور کنید و اگر شریک عاطفیتان چنین خصوصیتی داشت به جای مقابله به مثل به او اطمینان دهید تنها حل مشکل برایتان مهم است و برایتان فرقی ندارد چه کسی درست بگوید.
تحقیر خط قرمزتان باشد
شنیدهاید که میگویند:” هر های، هویی دارد”؟ معنی این ضرب المثل این است که هر عملی عکسالعملی در پیش دارد. تحقیر هم از آن اعمالی است که طرف مقابل را به شدت برای عکسالعمل نشان دادن تحریک میکند زیرا دفاع از عزت نفس یک ویژگی فطری در انسان است و تحقیر دقیقا عزت نفس طرف را نشانه میرود و او هم شروع به جر و بحث و مقابله به مثل میکند مگر اینکه مشکلی در کمیت یا کیفیت عزت نفس او وجود داشته باشد و درگیر تلههایی مانند ایثار و اطاعت باشد. از طرفی وقتی در بحث کسی را تحقیر کنید او حتی اگر نظرتان درست باشد دوست ندارد آن را بپذیرد، مانند مظلومی که در مقابل ظلم ایستاده است! بله تحقیر کردن در او ایجاد حس قربانی بودن میکند و از خودش در برابر این ظلم دفاع خواهد کرد.
نباید سرزنش کنید
شما در حال بحث و گفتگو هستید تا یک مشکل یا مساله را حل کنید، نقش نصیحت و سرزنش این وسط چیست؟ اگر مقالات قبلی ما را خوانده باشید متوجه میشوید که اولا سرزنش در رابطه ممنوع است و اگر هم انتقادی به طرف مقابل دارید باید از شیوه اصولی آن استفاده کنید یکی از اصول مهم انتقاد این است که در وقت و زمان مناسب انجام شود! بنابراین وسط بحث و گفتگو زمان مناسبی برای انتقاد نیست چه برسد به سرزنش! پس هرگز این کار را نکنید.
زورگویی نکنید
گفتگو باید یک فرآیند دو طرفه، کارآمد و همراه با همفکری باشد، زورگویی و قلدر بازی جایی در رابطه سالم و امن ندارد. وقتی در بحث زورگویی میکنید چند حالت پیش میآید یا طرف مقابلتان هم اهل زورگویی است که یک میدان جنگ به راه میافتد، یا در لحظه از ترس چیزی نمیگوید اما به موقع از خجالتتان در میآید یا کلا خودش را به آن راه میزند تا با سیاست نه جلوی رویتان بایستد نه کاری که خواستید را انجام دهد و نتیجه چنین کاری نیز باز مشکل اصلی را حل نخواهد کرد! بنابراین زروگویی، تهدید و گروکشی منجر به طولانی کردن حل مشکلاتتان خواهد شد.
به جای او فکر نکنید!
یکی از بدترین کارهایی که در بحث میتوان انجام داد این است که به جای طرف مقابل فکر کنیم و خودمان ببریم و بدوزیم! به این جملات دقت کنید:”من که می دونم درد تو چیه”، “مطمئنم همچین کاری میکنی”، “مطمئنم الان میخوای چی بگی”، “تو که در نهایت کار خودت رو میکنی”، “میدونم الان با خودت داری فحشم میدی”، “میدونم هرچی من بگم برعکسش رو انجام میدی” و … این جملات پرونده بحث را از جانب شما میبندد و طرف مقابل هم به جای تمرکز روی بحث و گفتگوی سازنده در صدد دفاع از خودش بر میآید! پس اجازه دهید خودش صحبت کند!
راه کار داشته باشید
بحث زمانی مفید است که شما راهکار داشته باشید و بدانید در عمل به دنبال چه هستید! بنابراین قبل از اینکه شروع به بحث کنید باید خودتان راه حلی برای ارائه داشته باشید. به مکالمه زیر توجه کنید:
- آقا: از اینکه هربار مییام خونه اینقدر بهخم ریخته و شلخته است واقعا کلافه شدم
- خانم: خب منم با تو از خونه میام بیرون با تو برمیگردم چه کار کنم؟
- آقا: حالا من مگه گفتم تو تمیز کن؟
- خانم: خب آخه همش اخم و تخم میکنی انگار وظیفه منه!
- آقا: تو از لحظهای که برمیگردیم همش تو گوشیت هستی، غذا هم که نمیذاری پس چه کار میکنی دقیقا؟
- خانم: خب تو چه کار میکنی؟ توام بر میگردی رو مبل ولو میشی و …
مکالمه بالا میتواند تا ساعتها ادامه دار باشد اما اگر آقا راهکاری برای حل این موضوع داشت کار به اینجا نمیکشید. مثلا میتوانست بگوید: ” نظرت چیه وقتی برمیگردیم نیم ساعت وقت بذاریم باهم دیگه خونه رو جمع و جور کنیم؟ دوتایی سریعتر مرتب میشه”! قطعا جوابی که خانم بعد از شنیدن این جمله میدهد دفاعی و بیهدف نیست و خودش را مانند شما مسئول و همراه میبیند! پس بدون راهکار تنها به غر زدن اکتفا نکنید.
از صحبت کردن فراری نباشید
متاسفانه برخی افراد به جای حل مشکلات سعی میکنند از آن فرار کنند، این کار مانند یک مسکن موقت چند صباحی آنها را راحت میکند اما موضوعات روی هم تلنبارتر و شریک عاطفیشان مستاصلتر خواهد شد. برای رابطه و حل مشکلاتش وقت بگذارید، یکی از دلایل ادامه دار بودن مشکلات و بحثهای رابطه شما این است که یکبار برای همیشه آن را حل و فصل نمیکنید. جملاتی مثل :”فعلا خوابم میاد بذار برای بعد”، “باز شروع کردی”، “همون حرفای تکراری همیشگی”، “عجب حوصلهای داری تو” و حتی جملات به ظاهر محبت آمیزی مثل:” بیا بغلم فعلا فراموشش کن”، “حیف نیست شبمون رو خراب کنیم”، “تورو بوست کنم آروم میشی” و … هم یک جور دیگر از فرار برای حل مشکلات و ادامه دار شدن بحثهاست!
همزمان همه چیز را روی میز نگذارید
یادتان باشد بحث و گفتگو باید متمرکز و روشن باشد. اگر کلی مساله ریز و درشت برای بحث و گفتگو داشته باشید تعجبی ندارد که به درازا بکشد! در هربار گفتگو یک موضوع مشخص داشته باشید و از این شاخه به آن شاخه نپرید! یک بحث را نصفه رها نکنید و بحث دیگر را پیش نکشید. اگر هم شریک عاطفیتان چنین کاری کرد بدون کم ارزش جلوه دادن دغدغه هایش میتوانید بگویید:” این موضوعی که مطرح کردی خیلی مهمه، یادت باشه حتما درباره این هم صحبت کنیم اما الان اگه موافق باشی تمرکزمون رو بذاریم رو مبحث قبلی تا به یه جایی برسه و نصفه رها نشه، موافقی؟”
حال روحی جفتتان مهم است
بحث و گفتگو مانند هر عمل دیگری در رابطه عاطفی به زمان مناسب نیاز دارد. نمیتوانید وقتی شریک عاطفیتان عصبی است، اضطراب دارد، درگیر مشکلات خانوادگی یا کاری است، غمگین است یا حتی حوصله ندارد او را مجبور کنید که با شما گفتگو کند! او باید برای چنین گفتگویی آماده باشد! میتوانید را موضوع را با او در میان بگذارید و از او با صراحت بپرسید که آیا مایل است در اینباره صحبت کند یا خیر و اگر جوابش منفی بودید خواهش کنید هر زمان شرایط مساعد بود اجازه دهد در اینباره گفتگو کنید. این حق مسلم هردوی شماست که بخواهید یا نخواهید در مورد موضوعی صحبت کنید یا خیر.
پرسش و پاسخ کوتاه