پنهان کاری و دروغ از جمله اشتباهاتی است که میتواند تاثیری بسیار مخرب بر سلامت زندگی مشترک داشته باشد. در زوجهای متاهل، پنهان کاری سبب بیاعتمادی و از بین رفتن صمیمیت میشود. مخفی کردن موضوعات از همسر میتواند دلایل متعددی از جمله ترس و خجالت از بازگویی حوادث پیش آمده یا اشتباهات انجام شده داشته باشد. بدون وجود اعتماد متقابل، زندگی مشترک ادامه نخواهد یافت و با مشکلات جدی روبهرو خواهد شد. اگر در زندگی مشترک شما و همسرتان پنهان کاری وجود دارد، زمان آن فرا رسیده که با اتخاذ راهکارهای مناسب، روند مخرب پنهان کاری و بی اعتمادی را متوقف کنید.
درست است که در هر ازدواجی به کمی حریم شخصی نیاز هست، ولی حریم شخصی با پنهان کاری تفاوت زیادی دارد. درک تفاوت این دو موضوع و رعایت اصول اعتماد و صداقت در ازدواج، کمک میکند بتوانیم رابطه سالمتر و پایدارتری را تجربه کنیم. وجود مخفی کاری یا وجود صداقت در ازدواج، بر کیفیت ارتباط همسران تاثیر بهسزایی دارد. عدم پنهان کاری و به عهده گرفتن مسئولیت رفتارهای خود در یک رابطه عاطفی، باعث افزایش حس اعتماد و صمیمیت همسران میشود. این مقاله بیان میکند در یک رابطه عاطفی سالم، لازم است چه مسائلی را با همسر خود به اشتراک بگذارید و چه مسائلی را میتوانید از او مخفی نگه دارید. همچنین راهکارهایی جهت جلوگیری از تداوم پنهان کاری و بازسازی اعتماد از دست رفته ارائه میدهد. اما گاهی ترمیم رابطهای که در آن بیاعتمادی وجود دارد آسان نیست و در این راه یاری جویی از متخصص و مشاور مجرب میتواند بسیار راهگشا باشد. برای ارتباط با مشاورین میم میتوانید از خدمات مشاوره آنلاین یا تلفنی بهره ببرید، به “اپلیکیشن میم” مراجعه نمایید یا سوالات خود را در قسمت “سوالات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید” مطرح کنید.
حریم شخصی یا پنهان کاری؟
حریم شخصی
حریم شخصی شرایط یا حالتی است که فرد میتواند بدون دخالت و نظارت دیگران عمل کند. برای مثال زمانی که مراسمی را ترک میکنید و به حریم شخصی خانه خود بازمیگردید، فردی که در آن مراسم کنار شما نشسته بود، دیگر نمیتواند به شما زل بزند، با شما حرف بزند یا به نحوی آزرده خاطرتان کند. مخفی نگهداشتن امور شخصی مستلزم این است که حد و مرزهایی را متناسب با باورها، ارزشها و نیازهای فردی خود تعریف کنید. اگر فردی به حریم شخصیتان تجاوز کند، عصبانی میشوید و به حق تصمیم میگیرید که از آن فرد بیملاحظه و مزاحم دوری کنید.
پنهان کاری
مخفیکاری حالتی است که آگاهانه تصمیم میگیرید تا اطلاعاتتان را از یک یا چند نفر پنهان کنید. به طور کلی ورای مقتضیات رازداری حرفهای، زمانی که تصمیم میگیرید موضوعی را از دیگران مخفی کنید، از این واهمه دارید که مبادا برملا شدن این راز به خودتان یا دیگران آسیب بزند. علت اصلی پنهانکاری غالباً ترس از انتقامجویی و یا قضاوت شدن است. زمانی که رازتان به خطر میافتد، احساس میکنید که کنترلتان را بر این اطلاعات مهم از دست دادهاید و ترس از واکنشهای اطرافیان مشوش و نگرانتان میکند. در این شرایط مضطرب، هراسان، نگران و عصبانی میشوید و میخواهید خودتان را از مهلکهی فاش شدن اسرار و فردی که ممکن است رازهایتان را برملا کند، دور کنید.
اگر برایتان سوال است که مخفی نگه داشتن یک موضوع خاص، شامل پنهانکاری میشود یا تلاش برای رعایت حریم شخصی است، از خودتان بپرسید که: “اگر فردی که این راز را از او مخفی میکنم، متوجه تمام حقیقت بشود، آیا از دست من عصبانی یا آزرده خاطر خواهد شد؟”اگر پاسختان مثبت است، در حال مخفیکاری هستید. برای مثال نگاه کردن فیلمهای مستهجن یکی از رفتارهایی است که بسیاری از افراد آن را از همسرانشان مخفی میکنند. به همین نحو زاغ سیاه کسی را چوب زدن، فالگوش ایستادن و کسی را تعقیب کردن و به عبارتی تمام این کاراگاه بازیهایی که در مورد همسرتان انجام میدهید، نیز رفتارهایی است که همسران را به پنهانکاری وادار میکند. رفتار اول مصداقی از خیانت جنسی است و رفتار دوم واکنش متداول به خیانت است. درهر حال هر دو مورد نمونهی بارزی از پنهانکاری همسران است.
دلایل پنهانکاری
مخفیکاری زوجین دلایل متعددی دارد که مهمترین آنها براساس نتایج یک پژوهش عبارت است از:
- نخستین و مهمترین دلیل پنهانکاری در زندگی مشترک، به ویژه از جانب زنها این است که همسر پنهانکار رغبتی به صادق بودن ندارد و نگران است مبادا برملا شدن این راز همسرش را آزرده کند یا به رابطهشان آسیب بزند. در واقع همسران با این پنهانکاریها سعی میکنند که با نارضایتی همسرشان مواجه نشوند.
- شرمساری محرک دیگری برای مخفیکاری است، افرادی که یک رابطه عاشقانه را شروع میکنند، از این میترسند که رفتارها و اعمال آنها نه تنها به نارضایتی عشقشان، بلکه منجر به از دست دادن او بشود.
- مخربترین نوع پنهانکاری دقیقاً به همان رازی مربوط میشود که میترسید فاش شدن آن نارضایتی همسرتان را در پی داشته باشد. واقعیت این است که مخفی نگه داشتن رازهایی که در هویتتان ریشه دارد، مانع از آن میشود که نامزدتان به خوبی شما را بشناسد و با عیبهایتان آشنا شود.
رازهایی که بنیان ازدواج را به خطر میاندازد
مخفی نگه داشتن رازهای مرتبط با موضوعات زیر بیشترین خطر را برای زندگی مشترک دارد:
- خیانت و رابطه نامشروع
- دیدار مخفیانه دوستان و خانواده
- مشکلات شغلی
- پرداخت نکردن قبضها و صورت حسابها
- پول قرض دادن
- اطلاع ندادن درباره ابتلا به بیماری
- مخفی نگه داشتن اعتیاد یا سوءمصرف مواد مخدر
- مشکلات حقوقی
عواقب پنهان کاری در زندگی مشترک
- پنهان کاری در رابطه نوعی فریبکاری است. صداقت همواره بهترین رویه است و مخفیکاری در موازین اخلاقی اکثر ما مترادف با دروغگویی است. اکثر ما فریبکاری و دروغگویی را فقط در مهلکههایی سخت، مانند زمانی میپذیریم که برای نجات دادن زندگی دیگری یا جان سالم به دربردن از یک فاجعه تلاش میکنیم.
- مخفی نگه داشتن رازهای بزرگ نوعی فریب است. هر چه زمان بیشتری میگذرد، گفتن واقعیت سختتر میشود.
- فریبکاری و گول زدن دیگران به بیاعتمادی دامن میزند. زمانی که اعتماد از بین میرود، دوباره به دست آوردن آن، به ویژه برای افرادی که به همسر یا نامزد خود خیانت کردهاند، بسیار دشوار است.
- پنهانکاری همسر کانون خیانت است. از نظر پنهان داشتن واقعیتهای مهم زمینه را برای فریبکاری یا خیانت بیشتر آماده میکند. حال آن که صادق و روراست بودن با شریک زندگی یک ارتباط صادقانه و صمیمانه را تقویت میکند.
- دروغگویی بنیان رابطه را سست میکند و همسران را از هم دور میکند. حتماً با ما موافق هستید که وقتی مچ فردی را هنگام دروغگویی میگیرید یا از پنهانکاری او پرده برمیدارید، علاقهتان به او کمتر میشود.
راهکارهای بازسازی اعتماد در رابطه
اگر مخفیکاریهایتان زندگی مشترکتان را به خطر انداخته است، با توجه به راهکارهای زیر میتوانید دوباره اعتماد را به رابطهتان برگردانید:
- تصمیم بگیرید که گذشته را با اتکاء به عشق خود فراموش کنید. از کنکاش درباره موقعیتی که اعتمادتان را خدشهدار ساخته است، دست بردارید.
- ببخشید تا بخشیده شوید.
- اگر شما آن همسر خیانتکار، دروغگو و پنهان کار هستید، با تغییر دادن رفتارهایتان نشان بدهید که آن رفتارهای ناپسند را کنار گذاشتهاید و دیگر راز، دروغ و خیانتی در رابطهتان وجود ندارد. کاملاً شفاف، صادق و روراست باشید.
- کتابهای خودیاری مرتبط با تقویت یک رابطهی مبتنی بر اعتماد را به تنهایی و با همسرتان مطالعه کنید.
- با همفکری همسرتان اهداف خاصی را برای نجات زندگیتان تعریف کنید. شفاف و صادقانه درباره اهدافتان حرف بزنید و روند پیشرفتتان را مرتب بررسی کنید تا مطمئن شوید که همه چیز روبهراه است.
- برای جلب اعتماد یکدیگر لازم است که هر دو نفرتان تعهدها و مسئولیتهایتان نسبت به یکدیگر و نسبت به زندگی مشترکتان را تجدید کنید.
- همسر آزرده خاطر باید درد و ناراحتی خود را بیان کند. همسر پنهانکار باید بپذیرد که خیانت و دروغگویی او آسیبی جدی به رابطهشان زده است، با همسر خود همدردی کند و نشان بدهد که ناراحتی او برایش مهم است. این همدردی زخمهای دیگری را التیام میدهد.
- به حرفهای یکدیگر با دقت گوش بدهید.
- صادق باشید، باید توانایی درک و بیان اینکه چرا رفتارهای بد رخ داده است را داشته باشید. نمیتوانید با گفتن “نمیدانم” از خودتان سلب مسئولیت کنید. برای این که علت این پنهان کاری و علت دوباره تکرار نشدن آن را بفهمید، باید به سختی تلاش کنید.
- از کلماتی که دعوا به راه میاندازد، استفاده نکنید. بدون آن که انگشت اتهام را به طرف همسرتان بگیرید و او را سرزنش کنید، درباره باورها و احساسات خودتان حرف بزنید. کلماتی مانند باید، هرگز و همیشه را از گفتارتان حذف کنید.
- مسئولیت اعمال و تصمیمهایتان را به عهده بگیرید. حالت تدافعی جز به راه انداختن جرو بحث یا تشدید بحران فایدهای ندارد.
- به یکدیگر یادآوری کنید که هر دو نفر حق دارید، در ازاء سوالاتی که درباره خیانت و مخفیکاری میپرسید، پاسخهایی شفاف و صادقانه دریافت کنید.
به خاطر داشته باشید:
- ترمیم رابطه و بازیابی اعتماد زمان میبرد و توقع نداشته باشید که همه چیز یک شبه حل شود. نمیتوان مدت زمان معینی را برای اصلاح رابطه تعیین کرد، اما وقتی اعتماد بینتان دوباره شکل بگیرد، خودتان متوجه میشوید.
- به یاد آوردن اتفاقات ناخوشایند و بحث کردن درباره آنها اشکالی ندارد. شاید این تجربیات تلخ را فراموش نکرده باشید، اما اگر تلاش کنید، درد و ناراحتی مربوط به آن در نهایت برطرف میشود.
- به احساسات درونی خودتان توجه کنید و آنها را با یکدیگر در میان بگذارید. صرف نظر از این که کدامیک قربانی و کدامیک مجرم هستید، میتوانید به یکدیگر دلداری بدهید و همدیگر را آرام کنید.
- مسائل جزئی و کوچک به اندازه مسائل بزرگ اهمیت دارد.
- به یاد داشته باشید که به زمان، صبر، صداقت، تعهد، عشق و بخشش نیاز دارید.
در یک کلام:
اعتماد و صداقت برای موفقیت ازدواج حیاتی است. مرز باریکی بین رازهای قابل پذیرش و مخفیکاریهای مخرب ازدواج وجود دارد. اگر احساس میکنید که از هم دور شدهاید و فکر میکنید که مخفی کاری دلیل این سردی رابطه است، بهتر است به یک مشاور مجرب مراجعه کنید. همسری که متوجه میشود، شریک زندگیش به او دروغ گفته، نیمی از حقیقت را کتمان کرده یا اطلاعات مهمی را از او مخفی کرده، حس میکند که مورد خیانت قرار گرفته است. بخشیدن این خیانتها و برگشت به زندگی عادی دشوار است و ممکن است همسر خیانت دیده هرگز نتواند دوباره کاملاً به شریک فریبکارش اعتماد کند. با مشاورتان صادق باشید تا ایشان درک بهتری از علل زیرپا گذاشته شدن اعتماد داشته باشند. برای رشد خودتان و بهبود شخصیتتان تلاش کنید و از راهنماییها بهره بگیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه
زینب عزیز سلام
در زندگی مشترک بهترین راه کار گفتگوی مستقیم و صادقانه است، دلیل شما برای مخفی کردن موضوع و اینکه ترس شکستن غرورتان را دارید منطقی به نظر نمی رسد اما برای گرفتن یک تصمیم معقول بهتر است با مشاور صحبت کنید که تمام جزئیات رابطه شما در نظر بگیرد تا بتواند یک راه کار مختص خودتان و مناسب شرایطتتان به شما توصیه کند.
سلام دوست عزیز وقت بخیر. مساله پنهان کاری رو از چند جهت میشه بررسی کرد. اول اینکه چه موضوعی از شما پنهان میشه؟ اگر موضوعات همون طور که خودشون گفتن مواردی بوده که به رابطه عاطفی و مشترک شما مربوط نمیشه میشه درکش کرد که این موضوع به شخصیت ایشون و نوع حل مساله شون مربوطه و باید باهاشون صحبت کنید که در این زمینه به توافق برسید. اما اگر مسائلی که پنهان می کنند به رابطه با شما مربوط هست باید این مساله و جدی گرفت و مسائلی که پنهان شدند رو با جزئیات و به کمک یک مشاور بررسی کرد تا ریشه این پنهان کاری کشف و حل بشه.
سلام
همسرم مسائلی که در خانواده اش اتفاق میوفته حتی کوچک ترین مسئله مثل برای خواهرش خواستگار اومده رو از من پنهون میکنه،،خودش میگه ک مسائل خونواده من به تو ربط نداره،،با اعضا خانواده یواشکی پیام بازی میکنه من ناراحت میشم،نمیدونم این اشتباه منه یا اون؟اون حق داره یا من؟
دوست عزیز سلام
در قدم اول باید مشخص شود علت این پنهان کاری همسر شما چیست؟ آیا در گذشته مسائلی بین شما و خانواده ایشان وجود داشته است؟ آیا اختلاف نظرهایی بین شما و همسرتان بر سر خانواده اش وجود داشته است؟ اگر این مسائل وجود داشته و تبدیل به کدورت شده لازم است حل شود. پیشنهاد می کنم با یک مشاور صحبت کنید تا با بررسی جزئیات رابطه شما و همسرتان علت را ریشه یابی کند.
سلام
همسرم مسائلی که در خانواده اش اتفاق میوفته حتی کوچک ترین مسئله مثل برای خواهرش خواستگار اومده رو از من پنهون میکنه،،خودش میگه ک مسائل خونواده من به تو ربط نداره،،با اعضا خانواده یواشکی پیام بازی میکنه من ناراحت میشم،نمیدونم این اشتباه منه یا اون؟اون حق داره یا من؟
دوست عزیز سلام
در قدم اول باید مشخص شود علت این پنهان کاری همسر شما چیست؟ آیا در گذشته مسائلی بین شما و خانواده ایشان وجود داشته است؟ آیا اختلاف نظرهایی بین شما و همسرتان بر سر خانواده اش وجود داشته است؟ اگر این مسائل وجود داشته و تبدیل به کدورت شده لازم است حل شود. پیشنهاد می کنم با یک مشاور صحبت کنید تا با بررسی جزئیات رابطه شما و همسرتان علت را ریشه یابی کند.
سلام
با همسرم هشت ماه است که نامزدیم بعضی از مسائل خانواده خودم رو بنا به دلایلی به همسرم نمیگم از ایشونم خواستم مسائلی که به خانواده خودش مربوطه رو به من نگه چون قرار نیست راز بقیه رو هم ما بدونیم به نظرتون این مخفی کاریه ؟
ایشون به من میگه تو مخفی کاری ولی با این حال من همینجور خواستمت
سلام دوست گرامی
زمانی که دونفر باهم ازدواج میکنند، یک خانواده جدید را تشکیل میدهند که این خانواده یکسری قوانین اختصاصی دارد. نکتهای که شما درباره رازداری خانوادهتان میگویید، ممکن است یک قانون اختصاصی و نانوشته برای خانواده باشد، اما مساله مهم این است این روند اگر به رابطه شما آسب میزند، باید در آن اصلاحاتی انجام دهید. خانواده شما دونفر بخش بزرگی از ریشه و گذشته شما هستند و مسائل آنها نیز در زندگی شما وارد خواهد شد؛ بنابراین بهتر است تلاش کنید که صمیمیت خود و نامزدتان را بیشتر کنید و باعث ایجاد فاصله نشوید.
سلام خسته نباشید ،من با یه آقایی ۷ساله دوستم قراره امسال باهم ازدواج کنیم ،ولی من یه چیزی راجع به خانواده مو ازش پنهون کردم اینکه مامان من قبلا ازدواج کرده و شوهرش بد بوده طلاق گرفتن یه پسر داره که با پدرش تو یه شهر دیگه زندگی میکنن والان ازدواج کرده و دوتا بچه بزرگ ۲۱و ۱۱ساله داره و باهم آنچنان رفتو آمدی نداریم شاید سالی یک بار،من گذاشتم این موضوع رو بعد ازدواج
بگم که از خانواده ام شناخت کافی داشته باشه از ترسم بهش نگفتم ترسیدم راجع به خانواده مون
فکر بد کنه راجع به مامانم و خودم و عکس العمل بدی نشون بده یا به خانواده اش بگه بهم بزنن همه چیو والان بیشتر میترسم که بگم از عکس العملش از اینکه چرا زودتر نگفتی توروخدا بگید چیکار کنم؟ چی جوری بهش بگم که جا نخوره ونسبت بهم فکر بدکنه ؟ خسته شدم انقد بهش فکر کردم واینکه آیا چیز مهمی اصلا بوده که بخوام بگم تو دوستی آخه اصلا تاثیری تو روابطمون نداشت؟
سلام دوست گرامی
موضوع حساسی نیست، اما بهتر بود زودتر این ماجرا را میگفتید، 7 سال زمان کمی نیست.
بهتر این به کمک مشاور پیش از ازدواج این مساله را با او درمیان بگذارید.
به نظر من بهتره بهش اینجوری بیان کنی که مامان من یه مسئله ای تو گذشتش داشته که به ما اجازه نمیده برای کسی بگیم ولی چون مسئله ما جدی شده به من گفت بهتره به همسرت بگی اون دیگه جزوی از ماست… فقط دلش نمیخواد کسی بدونه و البته مسئله زندگی شخصی مادرمه و اونه که باید دربارش تصمیم بگیره… واقعا هم همینه گذشته مادر ما به همسرمون ربطی نداره
سلام ۷ ماه ازدواج کردیم ودر این ۷ ماه همسرم مسائلی مثل پول قرض دادن به پدرش و برادرش و فامیل یا دوستاش رو از من پنهون کرده و ما خودمون به اون پول نیاز داشتیم و برخورد زورگویانه که پول خودش هست رو بیان میکنع خیلی ازش سرد شدم واگر از دهن غریبه ها نمیشنیدم هیچ وقت نمیفهمیدم الان باید چه برخوردی کنم واقعا سرد شدم بهش لطفا کمک کنید
سلام دوست گرامی
به نظر میرسد از اینکه همسرتان درباره این کمکها به شما اطلاعی نداده است شما را بهم ریخته است.
دو نظریه کلی درباره این مساله وجود دارد:
1) رابطه صمیمانه شما و همسرتان تا چه اندازه است؟ و اگر او به شما میگفت که میخواهد این کمک را انجام دهد، چه واکنشی از جانب شما میدید؟
2) چه مساله باعث شده است که این مخفیکاری تا این حد برای شما فاجعه آمیز باشد؟ آیا انتظارتان را به همسرتان گفته بودید که باید همه چیز را به شما اطلاع میداد؟
زوجدرمانگر با بررسی این موارد و تارریخچه ازدواج شما میتواند به شما و همسرتان کمک کند تا کیفیت بهتری را در زندگی مشترک تجربه کنید.
سلام برای شوهرم خیلی مهمه که همه کارها با مشورت او هم انجام بشه
اما من این بار در مورد آرایش صورتم که میخواستم روی ابروهام هاشور انجام بدم، قبلش باهاش مشورتی نکردم.
هنوز هم بهش نگفتم این کارو کردم.
چون عقدبسته هستیم و او در شهرستان دیگری هست و در آستانه مراسم عروسی هم هستیم.
ولی به شدت نگران عواقب کارم هستم و میدونم که خیلی از دستم ناراحت میشه که چرا باهاش مشورت نکردم و از اون بدتر چرا بعدش هم در جریانش نگذاشتم.
به نظرتون قبل از این که خودمو ببینه هر چه زودتر باهاش در میان بگذارم؟
سلام دوست گرامی
اگر از قبل میدانستید که ایشان نسبت به مشورت کردن حساس هستند،
بهترین کار این بود که او را در جریان این تغییر قرار میدادید.
اما در مورد زمان حال، بهترین کار این است که از او بپرسید نظرش درباره هاشور ابرو چیست و عکسی از این مدل آرایش برایش ارسال کنید.
اگر موافق بودند بگوید که اینکار را انجام دادهاید. اگر موافق نبودند، بگویید که این مدل آرایش را دوست دارید و این تغییر را انجام دادهاید و دلیل و منطق این کار را برایش توضیح دهید.
بهتر است ایشان قبل از دیدن شما از این تغییر مطلع شوند.
البته این نکته را هم در نظر داشته باشید که درست است ظاهر شما برای همسرتان مهم است، اما شما هم باید از خودتان و ظاهرتان رضایت داشته باشید.
سلام. من یه سوال داشتم. من یه چیزای رو از عشقم پنهان کردم میترسم که اگه بگم رابطمون به هم بخوره؛ من الان چه کار کنم؟
دوست عزیز
سلام
اینکه این مسائل چی هستند خیلی مهمه! آیا این مسائل تو رابطه شما تاثیر میگذارند؟ اگر نه، خیلی نیازی به گفتنش نیست؛ ولی اگه احتمال میدید روزی مشخص بشه، حتما بهشون بگید. چون ممکنه الان نه، ولی بعدا که مشخص شد، اون موقع آسیب خودش رو بزنه! سعی کنید در یک محیط آروم بهشون بگید که چیزی بوده که دوست دارید ایشون در جریان باشن و چون این رابطه و ایشون براتون مهمن دارید این حرفها رو میزنید و … . اگر فکر میکنید حساسیت این ماجرا بسیار بالا هست، بهتره با کمک روانشناس این مساله رو بررسی کنید و در صورت نیاز در یک جلسه مشترک مسالتون رو مطرح کنید.