انسانها در تعریف عشق با هم متفاوت هستند. اگر دیالوگهای فیلمها، گفتگوهای روزمره، تعریف داستان و قصهها را مرور کنید متوجه میشوید که عشق موضوع بسیار مهمی بوده است. همیشه در مورد انواع آن، شکست عشقی، جاذبهای که عشق دارد و عاشقان مشهوری که نام آنها در تاریخ ماندگار شده است، سخن گفته شده است. عشق از زیباترین حسهایی است که یک انسان آن را تجربه میکند، این حس به شما توان زیادی میدهد. شاید شنیدهاید که یک عاشق، کوه را جابجا میکند. عشق به همان میزانی که میتواند شیرین باشد، زمانی که فراغ یار به سراغ شما میآید، زمانی که از او جدا میشوید و یا طرد میشوید، میتواند تلخترین اتفاق زندگیتان شود. حتی گاهی حس میکنید بخاطر دوست داشتن و عشق، توانایی برقراری صحیح ارتباط را از دست دادهاید. مشاوره عشقی اینجا به کمک شما میآید، تا بتوانید با لذت بردن از جاذبههای عشق، تقویت رابطه عاشقی و درمان شکستهای عاطفی، زندگیتان با کیفیت مطلوبی پیش برود.
عشق و جاذبههایش
این مساله قابل انکار کردن نیست که ما دوست داریم دوست داشته شویم و توانایی مهر ورزیدن به دیگران را داشته باشیم. ممکن است ندانید که چگونه باید جذابیتهای خود را برای عشقتان بیشتر کنید. حتی شاید نتوانستهاید به کسی که دوستش دارید ابراز احساساسات کنید و نیاز دارید تکنیکهای جذب عشق را یاد بگیرید.
اگر عاشق شده باشید، میدانید عشق سیستم و سبک زندگی شما را تغییر میدهد. شما همه چیز را در حضور عشقتان میخواهید. از اینکه کسی به شما و زندگیتان توجه دارد، مراقب شماست تا آسیب نبینید، اولویت زندگیتان، معشوقتان میشود و تا حد ممکن سعی میکنید کاری نکنید که او را ناراحت کند. طاقت دوری از او را ندارید و با دوری از او، حال بدی پیدا میکنید. متعهد میشوید و میخواهید تنها او را در کنار خود داشته باشید. تغییرات در دوران عاشقی، صرفاً محدود به رفتار و سبک زندگی شما نمیشود، بلکه جسمتان نیز درگیر عشق خواهد شد.
با عاشق شدن در بدن ما چه اتفاقی میافتد؟
زمانی که عاشق میشوید، در جسمتان تغییرات عمدهای اتفاق میافتد. تغییراتی که از نظر هورمونی جسم شما را تحت تاثیر قرار میدهد، برای مثال آدرنالین (اپی نفرین) باعث میشود خود را آماده تجربیاتی ببینید که تا پیش از این جرات انجام آنها را نداشتهاید. از علائم بارز دیگر، بالا رفتن میزان هورمون دوپامین است که شما را برافروخته میکند و باعث میشود احساس خوبی داشته باشید. همچنین ترشح نورآدرنالین و پایین آمدن میزان هورمون سروتونین در مغز است. اما مشهورترین هورمون، که مولکول عشق نامیده میشود فنیلاتیل آمین است که به شما انرژی تا صبح بیدار ماندن و مکالمه را میدهد. تجربههای هیجان آور، تندی ضربان قلب و اعتیاد به حضور معشوق از جمله مسائلی هستند که با عاشق شدن در بدن ما اتفاق میشوند. پس ما قادر به کنترل جسممان هنگامی که عاشقی رخ میدهد نیستیم.
جذب عشق
از کسی خوشتان آمده و نمیتوانید او را به خود جذب کنید. ممکن است در دانشگاه یا محیط کار جذب کسی شده باشید، اما نمیدانید چطور او را بشناسید. حتی ممکن است هنوز محیطی را که دوس دارید در آن کسی را جذب خود کنید را پیدا نکرده باشید. اگر در این زمینه سوال دارید میتوانید نکات طلایی جذب عشق را مطالعه کنید.
چگونه رابطه عشقی را تقویت کنیم
زمانی پیش میآید که شما نیاز دارید که به ارتباط عشقیتان جان تازهای بدهید. ممکن است حس کنید آنطور که باید، ارتباط پیش نمیرود. عوامل زیادی وجود دارد تا به شما کمک کند که عشق و صمیمیتتان را افزایش دهید:
1ـ برای هر آنچه که دارید، کوچک و بزرگ شکرگزار باشید
قدردان باشید و نگذارید داشتن خیلی از چیزها، شما را از شکرگزاری دور کند. اینکه میتوانید کسی را دوست داشته باشید، برای هم ارزش و احترام قائل هستید، نعمت بزرگی است که باید برای آنها شکرگزار باشید.
2ـ روی عاملهایی که شما را به هم نزدیکتر میکند، تمرکز کنید
هر چقدر هم که عاشق همسرتان باشید، همواره مسائلی در زندگی مشترکتان پیش خواهد آمد که باعث عصبانیتتان بشود. به جای آن که اختلافها و تفاوتهایتان را پررنگ کنید و در غم و اندوه فرو بروید، توجهتان را به سمت آن دسته از خصوصیات همسرتان معطوف کنید که به نظرتان بیشتر از همه جذاب، زیبا، مسحور کننده یا الهامبخش است.
3ـ از شکایتهایی که از همسرتان دارید، آگاه شوید و آنها را کنترل کنید
به هیچ وجه سعی نکنید که همسرتان را تغییر دهید و او را به کسی غیر از خودش تبدیل کنید. اگر متوجه شدید که سعی میکنید تکتک رفتارها و حرکات همسرتان را کنترل کنید یا اگر احساس میکنید که باید همسرتان را به فرد دیگری تبدیل کنید که کمترین شباهتی به خود فعلیش ندارد، احتمالاً با فرد اشتباهی پیمان زندگی مشترک بستهاید. البته منظورمان این نیست که همسرتان را در راه رشد و پیشرفتش و تبدیل شدن به نسخه بهتری از خودش به چالش نکشید؛ در واقع تلاش برای پیشرفت خود و همسر عادت سالمی است که تمام زوجهای خوشبخت آن را در خود پرورش میدهند. نوعی زیبایی در نقص و کامل نبودن وجود دارد و پذیرش عشقتان به همین شکلی که هست با تمام کاستیهایش شیواترین راه بیان عشق است.
4ـ داستانی شخصی یا رازی خصوصی را برای همسرتان تعریف کنید
هرچه رازهای بیشتری را از همسرتان مخفی کنید، فرصتهای تقویت عشق و صمیمیتتان را کمتر کردهاید.
5ـ کاری جدید و هیجانانگیز را با هم انجام بدهید
اگر تمام روزهایتان یک شکل باشد و قرارهای عاشقانهتان هیچ فرقی با هم نداشته باشد، زندگی مشترک به سرعت برایتان یکنواخت و کسل کننده میشود. هرچه تجربیات جدیدتر و جالبتری را در کنار عشقتان رقم بزنید، خاطرات خوشایندتری از معاشرت با هم در ذهنتان ثبت میشود و رابطهتان هیجانانگیزتر میشود.
6ـ همسرتان را با کارهای مهربانانهتان سورپرایز کنید
مهم نیست چقدر پول خرج میکنید، مهم این است که چقدر برای سورپرایز کردن همسرتان وقت میگذارید یا تلاش میکنید. آنچه اهمیت دارد این است که نسبت به همسرتان بیتوجه نباشید و با عشق و مهربانیتان با انجام دادن کارهایی کوچک یا بزرگ غافلگیرش کنید. قدرت واژگان، ژستهای عاشقانه یا لطفهای بیدریغ را دستکم نگیرید؛ با انجام دادن کارهایی ساده میتوانید عشقتان را سورپرایز کنید تا قلبش به خاطر داشتن چنین همسر مهربانی لبریز از شادی و شکرگزاری شود مثلاً میتوانید همسرتان را که علیرغم کسالتش مجبور شده است سر کار برود با یک لیوان دمنوش داغ غافلگیر کنید یا نامه عاشقانهای را داخل کیفش بیندازید تا وقتی اصلاً انتظارش را ندارد، آن را پیدا کند و خوشحال شود.
7ـ از همسرتان در ماجراجوییهای زندگیش حمایت کنید
هیچ چیز به اندازه همسری که هیچ علاقهای به اهداف، امیدها و رویاهایتان ندارد، آزاردهنده نیست. بیتوجهی به بلندپروازیهای همسر باعث میشود که او احساس کند در جهان تنها است، بنابراین اگر نمیتوانید در موفقیتها و چالشهای زندگی از همسرتان حمایت کنید، روزی که متوجه شدید او کسی را برای پشتیبانی از خود پیدا کرده است، متعجب نشوید.
8ـ عشقتان را نسبت به همسرتان به روشی خلاقانه و منحصر به فرد ابراز کنید
هیچ کس به اندازه شمایی که یک همسر عاشق هستید، شریک زندگیتان را نمیشناسد. به این مقاله به چشم یک راهنمای غیرقابل تغییر نگاه کنید، بلکه از آن الهام بگیرید و روشهای خاص خودتان را برای تقویت عشق و علاقهتان پیدا کنید. امروز چه کاری میخواهید انجام بدهید که لبخند را بر لب همسرتان بیاورد؟ ایدههای جذابتان را در بخش نظرات با دوستانتان در میان بگذارید.
شکست در عشق
اشاره شد که هر انسانی میخواهد دوست بدارد و دوست داشته شود. طرد شدن در رابطه عاطفی، میتواند منجر به آسیبهای فراوانی شود. اگر تجربه شکست عاطفی را داشته باشید، جسم و ذهنتان درگیر معشوق از دست رفته خواهد بود. فرایند پیچیدهای که پس از شکست عشقی برای شما اتفاق میافتد، مانند سوگ بعد از فوت یک عزیز است؛ با این تفاوت که شما دیگر امیدوار نخواهید بود که پس از مرگ، او برگردد. اما در رابطه عاطفی، بخشی از ذهن همیشه درگیر این موضوع خواهد بود که معشوق بالاخره برمیگردد. این انتظار همیشگی، شما را کلافه میکند. انگیزه کاری را ندارید و تمامی ارتباطات خود را با اطرافیان قطع کردهاید. ممکن است نتوانید حتی با گذشت زمان، خاطره او را کمرنگ کنید. در این بخش شیرینی عشق به تلخی زهر تبدیل شده و شما نیاز به کمک دارید.
خدمات رادیوعشق در زمینه مشاوره عشقی
همیار عشق برای شما که میخواهید رابطه عشقی را تجربه کنید و نمیدانید چگونه باید علاقه خود را به طرف مقابل نشان دهید، یا میخواهید رابطه فعلی خودتان را تقویت کنید و به ازدواج برسانید، روشهای جذب عشق را آموزش و مشاوره میدهد. همچنین اگر در رابطه عشقی هستید و میخواهید رابطه خود را تقویت کنید، میتوانید از طریق دریافت نوبت آنلاین، مشاوره داشته باشید.
برای مخاطبینی که دچار شکست عاطفی شدهاند هم فرصت برای مشاوره عشقی وجود دارد. در همیار عشق یک دورهای طراحی شده است به نام زندگی پیروزمندانه پس از جدایی که میتوانید با کمک این دوره با جدایی و شکست در عشق کنار بیایید.ابتدا باید بپذیرید که بخشی از وجود شما میخواهد حال خوبی را مجدداً تجربه کند. به همین دلیل نیاز هست که در این مسیر مشاوری را همراه خود داشته باشید تا از آسیبهای جسمانی و روانی، کمتر اذیت شوید.
در این مقاله، سعی شد تا درباره عشق و مشاوره عشقی و اتفاقاتی که باعث میشود برای آن مشاوره عشقی دریافت کنید، صحبت کنیم. گفته شد که عشق برای افراد تعریفهای متفاوتی دارد. وقتی عاشق میشویم علاوه بر تغییر در روان، جسم نیز تغییر میکند و هورمونهایی ترشح میشود که با کمک آنها یک فرد عاشق میتواند کوه را جابجا کند! برای تقویت رابطه باید شکرگزار اتفاقات کوچک و بزرگ رابطه خود باشید، سعی کنید از عشقتان در موقعیتهای مختلف زندگیاش حمایت کنید.نشانههای عشق سالم نیز گفته شد که در آن احترام، تعهد، صمیمیت وجود دارد .اما گاهی عشق به سرانجام نمیرسد و شکست عاطفی اتفاق میافتد. سوگ این اتفاق مانند از دست دادن و فوت یک عزیز است، با این تفاوت که دیگر معشوق برنمیگردد و رابطه تمام شده است. در این بخش حتماً نیاز به متخصص دارید تا بتوانید دوره سوگ شکست عاطفی را طی کنید. برای دریافت خدمات مشاوره تلفنی و آنلاین از ایران و سایر کشورها، میتوانید با همیار عشق در تماس باشید.
پرسش و پاسخ کوتاه
من یاس ۱۷سیستان هستم من از ۱۶سالگی عاشق یک پسر شدم از ماه مبارک رمضان تا الا که ۱۷سالمه هنوزم باهاش در ارتباطم اوایل رابطه خیلی بهم پیام میداد زنگ میزد ولی الان اینقدر سرد شده ولی میگه با کسی رابطه ندارن اهل رل زدن نیست و عاشقمه اما نمدونم بخواتر خودم یا پولم نمدونم اون چرا نسبت به من بی محلی میکنه بهم اهمیت نمیده من یه موضوعی با زوق شوق براش میگم فقط میگه حله باشه اوکه نمدونم چرا اینجوری شده من فقط سوالم اینکه چیکار کنم چه رایحلی پیدا کنم که بفهمم اون قسطش چیه ازدواج هوس یا پول نمدونم
پاسخ
من یاس 17سیستان هستم من از 16سالگی عاشق یک پسر شدم از ماه مبارک رمضان تا الا که 17سالمه هنوزم باهاش در ارتباطم اوایل رابطه خیلی بهم پیام میداد زنگ میزد ولی الان اینقدر سرد شده ولی میگه با کسی رابطه ندارن اهل رل زدن نیست و عاشقمه اما نمدونم بخواتر خودم یا پولم نمدونم اون چرا نسبت به من بی محلی میکنه بهم اهمیت نمیده من یه موضوعی با زوق شوق براش میگم فقط میگه حله باشه اوکه نمدونم چرا اینجوری شده من فقط سوالم اینکه چیکار کنم چه رایحلی پیدا کنم که بفهمم اون قصدش چیه ازدواج هوس یا پول نمدونم
یاسی عزیز سلام
ما برای پاسخ صحیح به شما به جزئیات بیشتری نیاز داریم، جزئیاتی مثل سن ایشون، تحصیلاتشون کارشون، شیوه آشنایی شما دو نفر، مشکلات رابطه تون و … بدون دونستن این جزئیات نمی تونیم درباره علت سرد شدن یک رابطه نظر قطعی بدیم. بهتون توصیه می کنم با یک مشاور صحبت کنید تا شما رو راهنمایی کنه.
سلام من آریام 13 سالمه 4 سال پیش روز عاشورا توی کوچه نزدیک خونمون نشسته بود داشتم رد میشدم چش تو چش شدیم حتا وایسادم تو کوچه و چند بار دیگه هم دیدمش ولی اصن نفهمیدم که عاشقش شدم بعد گذشت رفتم خونه بعد از 2 روز تازه فهمیدم که عاشقش شدم از اون شب که هرشب بهش فکر میکنم احساس میکنم خیلی دوستش دارم بعد از 2 هفته دوباره توی یه پاساژ دیدمش ولی حواسم نبود و الان 3 یا 4 سال گذشته تونستم پیداش کنم میرم دم خونشون وقتی میاد بیرون میرم دنبالش از دور مواظبش باشم دلم میخواد بهش بگم که چقدر دوستت دارم ولی نمیدونم چرا وقتی میبینمش انگار برق منو میگیره حالا شاید بپرسین چطوری یاد مونده باید بگم که چشاشو با اون ترز نگاه جذابش رو محال یادم بره لطفا در مورد نوجوانی سنم کمم حرف نزنین فقط تنها کمکی ک از شما میخوام راهنماییم کنین چطوری بهش بگم که دوستش دارم؟ اصن منو باور میکنه؟ ترو خدا کمکم کنید
آریا جان دوست خوبم ممنون که برامون نوشتی
از من خواستی در مورد سن کمت حرف نزنم پس من هیچ اشاره ای به سن شما نمیکنم و فقط سوالت رو جواب میدم.
میتونی از یک روانشناس کمک بگیری تا مهارت های ارتباطی رو بهت آموزش بده.
ببین من فکر میکنم که تو این سن پیش مشاور نمیری پس من بهت میگم که چیکار کنی من خودم این روش رو دو بار انجام دادم و جواب داد ولی هر دو دفعه برای تست بود و واقعا نمیخواستم وارد رابطه بشم ولی بهش بگو اگه میتونی آدرس فضای مجازی یا یه همچین چیزی ازش پیدا کن و بهش بگو یا اگه میتونی از نزدیک بگو وقتی تنهاست! هر دو دفعه من دیدم که خیلی منطقی برخورد شد و یک پیشنهاد دیگ هم دارم و اونم اینه که سعی کن تا زیر 16 یا حد اقل 17 سالگی وارد رابطه نشی چون اگر هم بشی منفعت خاصی برات نداره ولی هر جور مایلی عمل کن
سلام من دختری ۱۳ساله هستم من از ۷سالگیم پسر داییمو دوس دارم (عرفان)۱۴سالشه،من قبلا باهاش بازی میکردم اما وقتی 9سالم شد مادرو پدرم تهدیدم کردن که دیگه بهش سلامم ندم، عرفان قبلا بهم گفته بود منو خییلللیی دوس داره،من یه ماهه پیش تو برنامه شاد بهش پیام دادم که خییلللییی دوسش دارم،من یه دختر خاله دارم ۱۵سالشه، عرفان قبلا با دختر خالمم بازی میکرد،من فکر میکنم که عرفان دختر خالمم دوس داره،الان نمیدونم منو دوس داره یا نه میخوام ازش بپرسم اما نمیدونم چجوری میشه راهنماییم کنید خواهش میکنم لطفا
سلام من دختری ۱۳ساله هستم من از ۷سالگیم پسر داییمو دوس دارم (عرفان)۱۴سالشه،من قبلا باهاش بازی میکردم اما وقتی 9سالم شد مادرو پدرم تهدیدم کردن که دیگه بهش سلامم ندم، عرفان قبلا بهم گفته بود منو خییلللیی دوس داره،من یه ماهه پیش تو برنامه شاد بهش پیام دادم که خییلللییی دوسش دارم،من یه دختر خاله دارم ۱۵سالشه، عرفان قبلا با دختر خالمم بازی میکرد،من فکر میکنم که عرفان دختر خالمم دوس داره،الان نمیدونم منو دوس داره یا نه میخوام ازش بپرسم اما نمیدونم چجوری میشه راهنماییم کنید خواهش میکنم لطفا
دوستان میشه شما هم اگر دوست دارید منو راهنمایی کنید لطفا؟؟؟؟ممنون میشم
سلام من عاشق یه آدم معروف شدم که استنداپ کمدینه یعنی اصلا قبل معروفیتش عاشقش شدم که از شانسم معروف شد حالا من چیکار کنم چطوری ببینمش لااقل که بهش بگم من ۲۰ سالمه
میخوام بهش بگم لااقل که پس فردا خود خوری نکنم
نمیدونم چطوری پیداش کنم به دوستش دایرکت دادم که اصلا جواب دایرکتارو نمیده
نازلی عزیزم سلام
پیشنهاد می کنم قبل از هر اقدامی بشین برای خودت بنویس دقیقا چه چیزهایی در این آقا وجود داره که تو عاشقش شدی؟ آیا اون رو از نزدیک دیدی؟ یا فقط با تصویرش ارتباط برقرار کردی؟ حتی اگر کاملا اون رو می شناسی آیا اون شرایط برآورده کردن نیازهات رو داره؟ از رابطه با اون دنبال چی هستی؟ تا تمام این سوال ها برات مشخص نشده اون نمی تونه بهت کمکی کنه نازلی جان. بهت پیشنهاد می کنم از یه مشاور هم کمک بگیری تا بهتر راهنماییت کنه.
سلام راستش درباره سوالاتون خبقبل معروفیتش دوستم ک با دوست اون رابطه داشتن ی عکسی فرستاد ک اون تو عکس بود و بعد اون عکس من همش پیگیر بودم الان دوستم با دوستش در ارتباط نیستش دیگ
من باهاش تو دایرکت حرف زدم در حد چن تا سوال و اینا ک بعد معروفیتش دیگ نمیتونست همه دایرکتارو چک کنه و من شهری ک اون زندگی میکنه نیستم و میخام انتقالی بگیرم برم اونجا ک فقط ببینمش اما نمیدونم چطری پیداش کنم
و بهش حسمو بگم
خیلییی زیاد دوسش دارم و اینکه ادم خیلیی مهربون و ساده ای هست اینو رفیقم ک باهاش چن باری برخورد داشت میگف و واقعا مغرور نیس
الان نمیدونم چیکار کنم
از فکرم هم هیچجوره درنمیاد دوستشم جواب نمیده و معروفیتو موقعیتش اصن برام اهمیت نداره و واقعااا خودشو برای خودش دوست دارم
سلام من دختری ۱۶ ساله هستم و چند ماه پیش با پسری آشنا شدم البته اون از من کوچیکتره اولش هیچ حسی به پسره نداشتم اما بعد از چند وقت عاشقش شدم.خود پسره هم چند بار بهم گفته که دوستم داره اما من تا حالا حسم رو بهش نگفتم با هم خیلی خوب بودیم اما یه مدت میشه دیگه بهم پیام نداده چند وقت پیش گفت که اتفاقی افتاده و بهش پیام ندم منم بهش پیام ندادم و اصلا باهاش حرف نزدم بعد از چند وقت خودش بهم پیام داد و با هم کلی حرف زدیم اما از اون موقع دیگه باهام حرف نزده و منم بهش پیام ندادم اما میدونم به فکر منه چون دوستش اینو گفته که همیشه بهم فکر میکنه اما نمیدونم چرا چند وقته باهام حرف نزده الان خیلی دلم براش تنگ شده و نمیدونم بهش پیام بدم یا نه آیا اون منو دوست داره یا نه اگه میشه راهنماییم کنید.
سلام دوست گرامی
اشاره نکردید چندسال کوچکتر هستند، چون سن خود شما هم کم است. ممکن است علاقه از طرف ایشان صرفاً یک هیجان سنی بوده باشد و حالا این هیجان فروکش کرده باشد.
شما میتوانید حال او را بپرسید، اما برای ارتباط عاطفی سن هردوی شما کم است.
سلام, من ۲۰ سال دارم. عاشق دختری هستم که ۳ سال ازم کوچکتره
ازین نشانه های که میگن عاشقته رو داشت.
ولی, وقتی بهش گفتم که ازت خوشم اومده بهم جواب منفی داد.
بعد دو ماه قهر دوباره با هام گپ میزنه. آیا اون عاشقمه??????
سلام دوست گرامی
مختصر توضیح دادید و دلیل جواب رد او را نگفتید؛ بهتر است به صورت مستقیم از خودش بپرسید که هدفش از صحبت مجدد با شما چیست؟
سلام من هفده سالمه و تقریبا از سه سال پیش رفتار هایی رو از دختر خالم دیم که احساس کردم با بقیه رفتار ها فرق داره راستش دختر خالم از من بزرگتر بود اما چون همبازی بودیم از بچگی تا حدودی با هم راحت بودیم. مثلا گاهی اوقات میدیدم که به من خیره شده و به لباس های من نگاه میکنه من اون موقع درگیر درس بودم و چون درس برام مهم بود سعی کردم که فراموش کنم اما نمیشد و خیلی بهش فکر میکردم از اونجایی که خانواده های ما سنتی هستن زیاد وقت صحبت هم نداشتیم.
کالا من میخوام بدونم:
۱-آیا دختر خالم منو دوست داشته یا نه ؟
۲-بعد از برخورد سرد من و به دلیل سنتی بودن که من به شدت میترسیدم آبرو ریزی بشه احساس کردم که داره نا امید میشه و الان با یه پسر دیگع نامزد کرده حالا که فکر میکنم پشیمونم و احساس میکنم که باید باهتش حرف میزدم و ازش میپرسیدم که احساسش چیه. من خیلی گنگ هستم نمیدونم اون رفتار ها چی بوده و این ازدواج چی
به نظرتون من چیکار کنم ؟؟؟
اگر امکان داشت بهم ایمیل بدین لطفا
سلام دوست گرامی
علاقه در سن بچگی، ربطی به عشق دوره بزرگسالی ندارد.
اگر او ازدواج کرده است، بهتر است دیگر به ادامه تحلیل این ماجرا نپردازید.
سلام بنده پسری ۱۷ ساله هستم عاشق دختر داییم شدم که حدود ۱۴ یا ۱۵ سالشه…
ولی گمان میکنم طرف از عشقم بی خبره..
ولی به برادرش گفتم که عاشق شدم وتمام حرف دلمو به برادرش زدم چون خیلی روم فشار اومده بود…
نظر برادرش ،راجب من منفی نبود ولی گفت نظری ندارم ..و…
حالا جدا از این بحث..
آیا کار درستیه اگه به خود دختره پیام بدم وحرف دلمو مستقیم بهش بگم؟..
بعضی اوقات وسوسه میشم این کارو بکنم اما میترسم.!
چرا؟.. بدلیل اینکه سیستم خانوادمون وبه قول معروف فک وفامیلمون.. یه جوریه که خیلی تو این مسائل حساسن ومن میترسم خانوادش بفهمن که بهش پیام دادم برام مشکل ایجاد میشه…
آیا راهکاری راه حلی نیس که بتونم با دختره به صورت مستقیم در ارتباط باشم وبه قول معروف مستقیم حرف دلمو بهش بزنم..؟
ویا اینکه بنظرتون اگه باهاش از طریق واتساپ در ارتباط باشم در حد اینکه حرف دلمو بهش بزنم مشکلی ایجاد نمیشه؟!!
در ضمن ترسم از اینه اگه حرف دلمو بهش نزنم ۳ یا ۴ سال دیگه ازدواج میکنه ومن از دستش میدم…
لطفا راهنماییم کنید..
ممنون میشم…
سلام دوست گرامی
در حال حاضر و با توجه به سن هردوی شما، اصلاً زمان و شرایط مناسبی برای ابراز علاقه نیست.
به جای این کار تلاش کنید که برای زندگی خودتان و با انرژیای که از این علاقه گرفتید، تلاشتان را بیشتر کنید و هدفمند زندگی کنید.
در واقع شما باید شرایطی فراهم کنید که در زمان مناسبتر و در سالهای آینده بتوانید به او ابراز علاقه کنید و از طریق صحیح و خانوادگی، به او پیشنهاد ازدواج بدهید.
سلام من دختر ۱۴ساله هستم یک پسری بهم پیام داد ۱۷سالش،هستش گفت بیا باهم اشنا بشیم اشناشدیم حرف های،عاشقانه میزنه یه جورای ازم خواستگاری کرد منهم بهش،وابسته شدم ولی تا الان از نزدیک ندیدمش میشه بهش اعتماد کرد
سلام دوست گرامی
مطمئناً میدانید که سن هردوی شما برای اقدام به ازدواج سن مناسبی نیست و این درخواست از روی هیجان و هوسی زودگذر است.
بهتر است ابتدا بدانید که ملاقات حضوری نداشتن و صرفاً از طریق فضای مجازی آشنا شدن، نمیتواند عواقب خوبی داشته باشد.
سلام لطفا راهنماییم کنید دارم دیوونه میشم همش گریه می کنم
من دختر هستم 6ماه پیش با یک پسری که واقعا دوسش داشتم دوست شدم قبل از اینم من با هیچ پسر دیگه ای نبودم
تا حدود یک ماه و نیم اخلاقش خیلی خوب بود ولی بعد از یک ماهو نیم کلا اخلاقش تغییر کرد بهم پیشنهاد رابطه داد و من چون دختری مذهبی هستم اصلاقبول نکردم چقد سراین بحثمون شد بهم گفت برو پی زندگیت ازت رنجیدم ……ولی باز فرداش پیام میداد و منم جوابشو میدادم یک روز برای امتحان کردنش با یک سیمکارت ناشناس پیام دادم اونم جواب داد شماره تماس داد و قرار من بهش گفتم تو به من خیانت کردی گفت برو پی زندگیت ازت رنجیدم حتی کاری کرد تا من ازش معذرت خواهی کنم این رابطه تا دقیقا 6ماه ادامه داشت به هر دختری هم پامیداد چون چند باری امتحانش کرده بودم منم بهش گفتم اگه واقعا منو دوس داری بیا خواستگاری ولی اون درجواب من گف اگه تو خیلی عجله داری دراولین شرایط هرکی اومد خاستگاریت جواب مثبت بده من تواین شرایط نمیتونم من باهاش خداحافظی کردم
من الان یک ماه و نیمه اصلا جواباشو نمیدم حتی زنگ زد به تلفن خونه تا تهدید کنه ک من باهاش دوستم ولی جرات نداشت حرف بزنه
الان یکی اومده خواستگاریم باخانوادم حرف زده باهم اشنا شدیم من یک روز رفتم مغازش، منو بغل کرد
ولی هر مشتری میومد بهش گفتم من برم دیگه میگفت نه صبرکن منم صبر میکردم بعد اون باز منو بغل میکردد
امروز که رفتم مغازش دختری اونجا بود همه اومدن و رفتن ولی همچنان اون دختره اونجا بود اون دختره هم گفت من برم دیگه یاد خودم افتادم اون به زبون خودشون گف نه صبر کن ولی من فهمیدم چون اون نمیدونه ک من زبون اونارو میفهمم حالا واقعا نمیدونم با اون دختره هم رابطه داره یانه چون خواستگارمه
من چجوری بفهمم ک این خاستگاره منو ب مسخره نگرفته واقعا
از مغازه دراومدم باگریه دراومدم لطفا راهنماییم کنید اینم بگم که با یک شماره ناشناس به خواستگارم پیام دادم اصلا پا نداد گفت من با کسی ک نمیشناسم کاری ندارم
سلام دوست گرامی
به سن خودتان اشاره نکردید.
مورد اول شما شخصی است که به صورت واضح نشان میدهد برای رابطه شخص مناسبی نیست و نمیتوانید روی او حسابی باز کنید.
در مورد خواستگارتان، رفتارش با شما صحیح نبوده و باید پیش از هراقدامی، به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید تا هردوی شما را مورد ارزیابی قرار دهد.
در ضمن باید این مساله را به خاطر داشته باشید که امتحان کردن با شمارههای دیگر، نشانه ناپختگی شماست و اعتماد شما صدمه دیده است که به صورت مداوم امتحان میکنید.
سلام من امیررضام یه پسره ۱۵ساله عاشقه یه دختری شدم از فامیلامون که فامیل نسبتا دوری هستش و خیلی دوسش دارم و میدونم که عشقه واقعی نسبت بهش دارم و از سره شهوت نیس فقط چون واسش خواستگار اومده من خودمو باختم اونا تو یه شهره دوری زندگی میکنن و خیلی کم میان اینجا که مثلا در سال ۱بار میان و تابستون میان اینجا من میخوام تو ساله بعد بهش ابراز علاقه کنم چون دیگ بخدا تحمل ندارم و فقط میترسم که بره و به پدرو مادرش بگه چون یه نفر یبار بهش ابراز علاقه کرده بود و اون گفته بود اگر میشه راهنمایی کنید
سلام دوست گرامی
سن شما برای اقدام به ازدواج بسیار پایین است و این علاقه نه از سر شهوت، بلکه به دلیل فعل و انفعالات هیجانی و هورمونی است.
اگر او خواستگار دارد و در فرهنگی که در آن قرار دارید در این سن ازدواج میکنید؛ بهتر است شما نیز از طریق خانواده اقدام به صحبتهای اولیه کنید. اما برای ازدواج سن شما و احتمالا طرف مقابل بسیار پایین است.
سلام من دختری ۱۹ساله هستم . که درسن ۱۴سالگی عاشق شدم ..عاشق پسری که الان نزدیک ۷ساله عاشق من شده و با خوانواده خودش و خوانواده من در میون گذاشته و عشقش به من شهره شهر شده همه میدونن که خیلی منو دوست داره موقعیت شغلی مناسبی داره .خونه ماشین کار تحصیلات و همچنین الان ۲ساله من احساس خودمو باهاش درمیون گذاشتم اما پدرمادرم بنابه دلایل غیر منطقی مخالف هستن و من همچنان نتونستم حس خودمو به پدرمادرم بگم الان ۵ساله عاشقانه عاشق این فرد هستم مادرم که اگه بفهمه خیلی ناراحت میشه و میگه من از این پسر خوشم نمی اید گاهی میگه من به این پسر علاقه ای ندارم . اما من به غیر از این اقا به ازدواج با هیچکس نمیتونم فکر کنم سطح اقتصادی ما تقریبا مثل همه مشکل طبقاتی نداریم مادرم حتی رضایت نمیده که این اقا پسر بیاد خواستگاری و به میگه من به این پسره چندان علاقه ای ندارم
سلام دوست گرامی
از سن کمی وارد ارتباط عاطفی شدید، 14 سالگی زمان مناسبی برای انتخاب همسر نیست.
اما درباره مخالفت مادر، باید دلایل ایشان بررسی شود؛ اینکه از او خوششان نمیآید یا به او علاقه ندارند، دلایل ظاهری ماجراست. دلایل دیگر چیست؟
به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید تا این مساله را بررسی کند و از مادر بخواهد دلایلی که در ذهنش هست را مطرح کند.
سلام و وقت بخیر
من دختر ۱۸ ساله هستم و عاشق مشاور تحصیلیم شدم پسر خیلی خوبیه هم شهری هستیم و رتبه برتر بود و سه سال ازم بزرگ تره
من خیلی خیال بافی میکردم و با این خیلی باهم البته در حد مشاوری صمیمی و گرم گرفته بودیم و حتی گاهی میشد که تا ساعت ۱ شب باهم تلفنی حرف میزدیم البته اکثرا درسی بود
من حس میکردم که دارم خودمو گول میزنم و شاید نسبت به من حسی نداشته باشه و تصمیم گرفتم مشاوره رو تموم کنم ولی اون گفت که من تمایل دارم مشاوره رو ادامه بدیم و منم تو رو درواسی قرار گرفتم و الان مشاوره رو ادامه میدم البته شاید چون سطح درسیم خیلی خوبه واسه همین اصرار کرد بمونم و بهم زنگ زد و خلاصه گفت (که باز خودت میدونی اگه نخوای من به زور نمیتونم نگهت دارم و اگه یه مشاور از من بهتر پیدا کردی که هیچ ولی من تمایلم بر این هست که ادامه بدیم
خلاصه من نمیدونم اونم نسبت به حسی داره یا نه
لطفا راهنمایی کنین
سلام دوست گرامی
یک مشاور اجازه این مساله را ندارد که علاوه بر نقش مشاورهای، نقش دیگری با شما داشته باشد. اما حس شما هم در ادامه این رابطه بیتاثیر نبوده است. تا زمانی که ایشان به صورت مستقیم ابراز علاقه نکردهاند، بهتر است که سرمایهگذاری عاطفی خود را به حداقل برسانید و به زبان سادهتر، فعلاً روی او حسابی باز نکنید.