حس میکنم شوهرم دوستم نداره چکار کنم؟ (نشانه‌های بی‌علاقگی مرد)

تاریخ آخرین بروزرسانی :

اشتراک گذاری

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

مشاوره

02122024728
رزرو نوبت

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

حس میکنم شوهرم دوستم نداره چکار کنم؟ (نشانه‌های بی‌علاقگی مرد)

عشق بین زن و شوهر در روز ازدواج و روزهای بعد از آن مسری است. اما به تدریج زندگی واقعی شروع می‌شود، خاطره خوش روزهای ماه عسل به دست فراموشی سپرده می‌شود و نوع عشق بین زن و شوهر تغییر می‌کند. در این میان این تغییر برای برخی همسران چشمگیرتر است؛ عده‌ای عشقشان را از یاد می‌برند و آتش اختلاف بینشان زبانه می‌کشد. تصور اینکه شوهرتان دیگر شما را دوست ندارد، فکری ویرانگر است. واقعیت این است که زنان بسیاری از فکر این که همسرشان دیگر مثل قبل آنها را دوست ندارد، رنج می‌برند. به راستی هنگام جان گرفتن چنین تصور مهلکی چه باید کرد؟

نشانه‌های این که شوهرتان دیگر دوستتان ندارد


غیبت

غیبت مداوم یکی از نشانه‌های شاخصی است که نشان می‌دهد شوهر دیگر همسرش را مانند سابق دوست ندارد. میلیون‌ها مردی که در سراسر جهان آتش عشقشان نسبت به همسرشان فروکش کرده است، دیروقت به خانه برمی‌گردند یا زمان بیشتری را بیرون از خانه می‌گذرانند. این مردان بی‌علاقه بهانه‌هایی مانند فشار کاری و افزایش ساعات کاری را برای غیبتشان می‌آورند. برخی مردان غیبتشان را با باشگاه رفتن و ورزش کردن برای حفظ سلامتی توجیه می‌کنند. پذیرش تغییر احساسات برای اکثر مردان دشوار است و آنان به جای آن‌که درصدد رفع و مدیریت مشکل بربیایند، سعی می‌کنند که از این موقعیت ناخوشایند فرار کنند.

بی‎علاقگی

اگر شوهرتان دیگر مانند قبل به ماجراهای روزمره‌تان علاقه نشان نمی‌دهد، مراقب باشید که ممکن است دیگر شما را دوست نداشته باشد. شوهر بی‌علاقه‌تان بعد از رسیدن به خانه دیگر به خودش زحمت نمی‌دهد که از شما درباره روزتان بپرسد و نمی‌خواهد چیزی درباره علائق و تفریحاتتان بشنود. حال آن‌که در گذشته‌ای نه چندان دور، که همسرتان شما را از صمیم قلب دوست داشت، دلش می‌خواست همه چیز را درباره روزتان بداند و با لذت به حرف‌هایتان گوش می‌داد. در مجموع جذاب نبودن زندگی شخصی‌تان برای شوهرتان یک نشانه هشدار است.

نداشتن رابطه صمیمانه

تغییر رابطه صمیمانه بین زن و شوهر یکی از علائم بی‌علاقگی شوهر است. اگر رفتار همسرتان هنگام نزدیکی تغییر کرده است و روز به روز بیشتر از شما دور می‌شود، شاید شما دیگر برایش جذاب نیستید و دیگر دوستتان ندارد. البته دلیل این فاصله گرفتن همواره بی‌علاقگی نیست، بنابراین عجولانه قضاوت نکنید.

دیگر نمی‌گوید دوستتان دارد

مردی که در جواب “دوستت دارم” شما به گفتن “منم همین طور” اکتفا می‌کند، احتمالاً دیگر عشقی به شما ندارد. مردی که زنی را عاشقانه دوست دارد، همواره از هر فرصتی برای گفتن “دوستت دارم” استفاده می‌کند. اگر به تازگی به جز “من هم همین طور” چیزی از زبان شوهرتان نمی‌شنوید، بهتر است چند روزی به او ابراز عشق نکنید. اگر همسرتان نیز در این مدت ابراز علاقه نکرد، متاسفانه باید بپذیرید که عشقتان در قلبش مرده است.

  بخشش خطاها و اشتباهات همسر

کمتر با شما تماس می‌گیرد

آیا شما مرتب با همسرتان تماس می‌گیرید، اما او به ندرت با شما تماس می‌گیرد؟ حال آن که  در ابتدای رابطه‌تان مدام به شما زنگ می‌زد تا فقط صدایتان را بشنود؟ اگر همسرتان این روزها به ندرت به شما زنگ می‌زند یا اصلاً تماس نمی‌گیرد، مسلماً دیگر مانند قبل به شما علاقه ندارد.

دیگر تحسین‌تان نمی‌کند

این مورد یکی از تغییرات نامحسوسی است که در رفتار مردان بی‌علاقه رخ می‌دهد. شوهرتان دیگر از شما تعریف نمی‌کند و در عوض دائماً از شما انتقاد می‌کند یا اینکه کاملاً بی‌تفاوت برخورد می‌کند. حال آن‌که زمانی که همه چیز روبراه و آتش عشقتان شعله‌ور بود، باران تعریف و تحسین را بر سرتان می‌ریخت و حتی از کوچکترین کارهایتان تعریف می‌کرد. این تعریف‌ها نشان می‌داد که برایتان ارزش قائل است، از شما بابت مهربانی‌هایتان سپاسگزار است و جذب زیبایی فریبنده‌تان شده است. اما زمانی که عشق از بین برود، بیشتر از تعریف، از او انتقاد و شکایت می‌شنوید و دیگر حتی احترامی نزد او ندارید. اگر همسرتان عمداً شما را آزرده خاطر می‌کند، به احتمال زیاد دیگر دوستتان ندارد.

اگر نشانه‌های زیر را برای مدت طولانی در رفتار شوهرتان دیدید، در مورد زندگی مشترکتان بیشتر دقت کنید زیرا این نشانه‌ها حاکی از بی‌علاقگی شوهرتان نسبت به شما است:

  • غیبت‌های طولانی به بهانه کار و مشغله
  • بی‌تفاوتی نسبت به شما و اتفاقات زندگی مشترک
  • عدم صمیمت در رفتارش با شما و یا حتی در رابطه زناشویی
  • ابراز علاقه نکردن
  • کم یا قطع کردن تماس‌های تلفنی زمانیکه در خانه نیست
  • انتقادهای پی در پی


بدنبال علت بگردید


اگر با توجه به نشانه‌های فوق مطمئن شدید شوهرتان دیگر مثل گذشته عاشقتان نیست در اولین قدم به دنبال علت موضوع باشید. بی‌علاقگی شوهر ممکن است ریشه در مسائل مختلفی داشته باشد. اگر دلیل این موضوع را به درستی پیدا کنید برای یافتن راه حل نیز موفق خواهید بود.

عدم توجه کافی شما به همسرتان

مرد‌ها اگر از طرف همسرشان مورد توجه و محبت قرار نگیرند خیلی از زندگی مشترکشان دلسرد می‌شوند. اگر خانه دیگر آن محیط امن وآرام برایشان نباشد، نیاز‌های عاطفی‌شان فراهم نشود و همواره شنوده خستگی‌ها و گله‌هایتان نسبت به زندگی باشند، کم کم از محیط خانه زده می‌شوند و زمان بیشتری را صرف کار، دوستان و یا خانوادشان می‌کنند و فاصله میان شما و همسرتان دور و دورتر می‌شود.

داشتن توقعات خارج از توان او

شرایط زندگی در جامعه امروزی بسیار سخت شده است و تأمین و مدیریت زندگی بار سنگینی بر دوش بویژه مردان قرار داده است. اگر در این شرایط شوهرتان را درک نکیند و از او درخواست‌های بیش از حد توانش داشته باشید بطور ناخودآگاه حس بی‌عرضگی و شرم به او منتقل می‌کنید و این موضوع غرور او را به عنوان مرد جریحه‌دار می‌کند.

  با شوهر دهن لق چه کنیم؟ (شوهرم همه چی رو به خانواده‌اش خبر میده)

تفاوت در دیدگاه شما و همسرتان در زندگی

این موضوع بیشتر برای زوج‌های جوان اتفاق می‌افتد. وقتی بعد از دوره شیرین نامزدی وارد زندگی مشترک و مسائل مهم مربوط به آن می‌شوید ممکن است به این نتیجه برسید دیدگاه‌تان نسبت به زندگی متفاوت است و برای موضوعات مهم به تصمیم مشترکی نمی‌رسید این موضوع باعث می‌شود همسرتان و یا حتی خود شما هم از ازدواج و انتخابتان پشیمان شوید.

متفاوت بودن طرز بیان احساسات

یکی دیگر از دلایل عمده سرد شدن مردان نسبت به همسرشان متفاوت بودن طرز بیان احساسات دو طرف است. برای مثال بعضی از آقایان بیشتر تمایل دارند ابراز علاقه همسرشان، از طریق گفتار و بیان نمود داشته باشد درحالیکه خانم بطور عملی ابراز احساسات می‌کند. بی‌اطلاعی از انتظارات و علایق شوهرتان باعث می‌شود روش اشتباهی را برای ابراز علاقه به او بکار بگیرید، در نتیجه شوهرتان حس می‌کند شما آنطور که باید در زندگی به او توجه نمی‌کنید و نسبت به شما سرد و بی‌علاقه می‌شود.

مشکلات خانوادگی

در میان مشکلاتی که ذکر شد اختلافات و درگیری‌های خانواده‌های هر دو طرف نیز سهم به سزایی دارد. زیرا ممکن است این اختلافات را از چشم شما ببیند و به دلیل آرامشی که از او صلب شده شما را مقصر بداند. این موضوع باعث می‌شود به مرور نسبت به شما بی‌علاقه شود.

وجود یک زن دیگر

متاسفانه یکی از احتمالات موجود در این شرایط، حضور زن دیگری در زندگی مرد است. امروز بدلیل گسترده شدن شبکه‌های مجازی و پررنگ‌تر شدن حضور خانم‌ها در محیط‌های اجتماعی احتمال بروز خیانت نیز افزایش یافته است.

راه‌های نجات زندگی مشترک در زمانی که همسرتان دیگر مانند سابق دوستتان ندارد


اگرچه بعضی از دلایل که ذکر شد نیاز به راهکارهای تخصصی و بنیادی دارد اما بطور کلی با رعایت توصیه‌های زیر می‌توانید بطور چشمگیری زندگی و رابطه زناشویی‌تان را بهبود دهید.

او را بدون قید و شرط دوست داشته باشید

عشق معامله نیست، بنابراین عشقتان را بر پایه این که همسرتان چقدر دوستتان دارد، بنا نکنید و تصمیم بگیرید که همسرتان را بی قید و شرط دوست داشته باشید. طبیعی است که اگر عشق و محبت دریافت نکنید، خشم و نفرت در دلتان جوانه بزند. متاسفانه این احساسات منفی جذابیتتان را کمتر می‌کند و به این ترتیب عشق شوهرتان نیز کمتر می‌شود. البته عشق بدون قید و شرط به این معنا نیست که خودتان را تسلیم سوء استفاده‌های همسرتان بکنید. اگر هنوز رابطه‌ی سالمی دارید، به عشق بی‌نهایتتان به همسرتان پایبند بمانید.

  ازدواج عاقلانه یا عاشقانه

به او احترام بگذارید، حتی بیشتر

غرور برای مردان حیاتی است. بنابراین سعی کنید نهایت احترام را به همسرتان بگذارید تا او نیز با شما محترمانه برخورد کند. به نظرها و تصمیم‌های همسرتان احترام بگذارید و قدر وقتی را که برای شما و زندگی‌تان می‌گذارد، بدانید. زندگی مشترکتان را محترم بشمارید و همواره او را در تمام تصمیم‌گیری‌ها، شامل کارهای خانه، تربیت فرزندان و آینده مشترکتان مشارکت دهید.

راه‌های ممکن را دوباره بررسی کنید

درباره روزهای خوش گذشته فکر کنید و دلیل عاشق شدن همسرتان را پیدا کنید. حسن‌ها و خصوصیات فردی‌ مورد علاقه همسرتان را در دوران نامزدی بنویسید. سپس خودتان را ارزیابی کنید و ببینید که آیا هنوز هم آن محاسن را دارید. مسلماً شما نیز نسبت به روزهای اول ازدواجتان تغییر کرده‌اید، اما نباید خود قبلی‌تان را فراموش کنید، چون همسرتان سال‌ها پیش عاشق آن زن شده است.

قلبی سپاسگزار داشته باشید

هیچ چیز به اندازه یک قلب سپاسگزار و بخشنده باارزش نیست. خودتان را تبدیل به فردی نکنید که به سختی تحت تاثیر قرار می‌گیرد. حتی برای کوچکترین کارهایی که شوهرتان برای شما و فرزندتان انجام می‌دهد، از او تشکر کنید. طبیعی است که همسرتان هر از گاه نتواند خواسته‌هایتان را برآورده کند، هیچ فردی نمی‌تواند همواره بی‌نقص عمل کند. جامعه این طرز فکر را در ما القا کرده است که مردان آن‌قدر قوی هستند که همه چیز را می‌توانند تحمل کنند؛ اما این تصور کاملاً اشتباه است. سپاسگزاری را فراموش نکنید، تا همسرتان متوجه شود که شما چقدر او را دوست دارید و قدردان زحماتش هستید؛ عشق و قدردانی دو حسی است که معمولاً دوجانبه است.

اگر شوهرتان خیلی وقت است که ابراز علاقه نمی‌کند، نسبت به شما و مسائل زندگیتان بی‌توجه و بی‌تفاوت است، به بهانه‌های مختلف دیر به خانه برمی‌گردد و یا بجای تعریف و قدردانی از شما همراه دنبال انتقاد کردن است، به احتمال زیاد شکتان نسبت به اینکه او دیگر دوستتان ندارد درست است. در این مواقع قبل از هر اقدامی به دقت تمام جوانب زندگیتان را بررسی کنید و دریابید علت بی‌علاقی از کجا ناشی می‌شود آیا شما و رفتارتان مسببش هستید و یا عوامل بیرونی مانند خانواده‌ها، مشکلات مالی و وسوسه زنان دیگر عامل این موضوع است. به‌هر دلیلی که این اتفاق افتاده باشد، دلسرد نشوید . زندگی مشترک همواره فراز و نشیب‌های بسیاری دارد که باید با آنها مقابله کرد. باتوجه به علت این موضوع بدنبال راهکار مناسب باشید. برای ترمیم رابطه‌تان بدون قید و شرط به او عشق بورزید، به او احترام بگذارید حتی بیشتر از گذشته، ویژگی‌تان که همسرتان عاشقش بوده را در رفتارتان پررنگ‌تر کنید و قدردان او باشید.

اشتراک گذاری مقاله

فیسبوک
تلگرام
توییتر
واتساپ

در کدام زمینه می‌تونیم کمکتون کنیم؟

رزرو نوبت مشاوره

مشاوره روانشناسی برای

ایرانیان خارج از کشور

ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید

عضویت در خبرنامه

پرسش و پاسخ کوتاه

برای پرسش و پاسخ کوتاه سوال خود را از طریق فرم زیر مطرح کنید. پاسخ، زیر این مقاله در سایت منتشر می شود و به ایمیلتان هم ارسال خواهد شد. برای گرفتن نوبت و مشاهده شرایط مشاوره و گفتگوی آنلاین یا تلفنی با مشاورین روانشناس رادیو عشق اینجا کلیک کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

  • سلام.
    من 8 ساله که ازدواج کردم. قبل ازدواج کاملا پاک زندگی کردم و به خودم گفتم عشق بعد ازدواج به وجود می آد. و یک ازدواج سنتی داشتم. با عقلم پیش رفتم. با کسی که تا اون موقع ندیده بودمش ولی خب اطرافیان ازش شناخت داشتن. خواستگاری تا عقد یک هفته بود. اما تو این 8 سال هیچ محبتی و یا کوچکترین ابراز احساساتی ندیدم ازشون. به شدت از این سبک زندگی کردن و ازدواج پشیمون هستم ولی خب گذشت. شما اشتباه منو تکرار نکنین. زندگی سرشار از عشق برای همه آرزودارم.

مقالات مرتبط