در یک رابطه عاشقانه ممکن است به هر دلیلی به این نتیجه برسید که دیگر این رابطه آخر و عاقبت خوبی برایتان ندارد و برای به‌هم زدن مصمم شوید اما سخت ترین مرحله این است که چطور این موضوع را با طرف مقابل مطرح کنید زیرا کات کردن نه تنها برای شما بلکه برای شریک عاطفیان نیز ممکن است صدمات روحی شدیدی به‌دنبال داشته باشد. به‌هر حال این امر غیر قابل انکار است که در یک رابطه هر دو طرف بعد از مدتی به‌هم وابسته می‌شوند و ترک این وابستگی کار دردناکی است. اما همیشه در زندگی باید واقع بین بود، اگر به این نتیجه رسیدید که باید این رابطه را پایان دهید ما به شما راهکارهایی ارائه می‌دهم تا با استفاده از آن بتوانید به‌طور مسالمت آمیز و با کمترین تنش این کار را انجام دهید.
راهکارهایی برای اتمام رابطه
اطمینان حاصل کنید که قصد پایان رابطه را دارید.
قبل از هر چیز، از پایان دادن ارتباط مطمئن شوید. به تمام دلایل خود برای قطع ارتباط خوب فکر کنید؛ سعی کنید هم با منطق و هم احساستان تصمیم بگیرید و از تصمیم‌های عجولانه و صرفا احساسی دوری کنید. این مرحله بسیار اساسی است، زیرا در صورتی که در اینجا نتوانید خوب خودتان را قانع کنید، بعدا دچار مشکل می‌شوید.
با روانی آسوده و آرام تصمیم بگیرید.
سعی کنید زمانی که آشفته هستید یا هفته بسیار بدی داشتهاید رابطه را به پایان نرسانید. بلافاصله بعد از دعوا و مشاجره نیز به فکر تمام کردن رابطه نیفتید زیرا طبیعی است که در حین بحث حرف‌هایی گفته میشود که از ته قلب نیست.
زمان و مکان مناسبی را انتخاب کنید.
پس از تصمیم‌گیری قطعی برای پایان دادن به رابطه، زمان و مکان مناسبی را برای مطرح کردن تصمیم خود انتخاب کنید. به هیچ عنوان زمانی که فرد آشفته و عصبی است و یا هنگامی که می‌خواهد سرکار برود مسئله را با او در میان نگذارید. همچنین، در مکان‌هایی که احساس خوبی به آن‌ها دارید این کار را انجام ندهید. سعی کنید در موقعیتی بیطرف و خنثی در مورد این موضوع صحبت کنید.
رابطه را حضوری به پایان برسانید.
برای احترام به طرف مقابل، بهتر است رابطه را در حضور خود شخص به پایان برسانید. فقط زمانی می‌توان به صورت غیر حضوری این‌کار را انجام داد که طرف مقابل دور از شما باشد و بدانید تا مدت زیادی او را نخواهید دید. یا اینکه شخصیتی پرخاشگر و عصبی دارد و ممکن است به شما آسیب برساند. در این شرایط بهترین راه تمام کردن رابطه، از راه دور و به شکل تلفنی خواهد بود.
راهکارهایی برای جلوگیری از آسیب طرف مقابل
مسئولیت پایان رابطه را بپذیرید.
با گفتن جملاتی مثل” تو هم به من علاقه نداری“، ” تو دیگر مرا دوست نداری“، ” تو به من توجه نمیکنی” مسئولیت را به گردن او نیندازید و خود از پذیرش مسئولیت پایان رابطه شانه خالی نکنید . در غیر این صورت، طرف مقابل را درگیر کردهاید و باعث می شوید احساس بی ارزشی کند و اعتماد به نفسش را در رابطه‌های بعدی و در زندگی خود از دست بدهد.
بعضی از کلیشه ها را کنار بگذارید.
برای اتمام رابطه به طرف مقابل نگویید “من به درد زندگی با تو نمیخورم” “من برای تو مناسب نیستم” “بهتر از من میتونی پیدا کنی“. این حرفها بسیار کلیشه‌ای است و به غرور طرف مقابل توهین میکند. سعی کنید صادق باشید و به راحتی مشکلات خود را مطرح کنید.
رابطه را با قطعیت به پایان برسانید.
به طرف مقابل نگویید دوست معمولی هستیم و دیدارهایمان را ادامه می‌دهیم. یا اینکه از این به بعد خواهر و برادریم، این حرفها باعث میشود فرد احساس کند، هیچ ارزشی برای رابطه قائل نیستید و احساس سرخوردگی شدیدی کند. در نتیجه، وقتی که تصمیم جدی برای قطع رابطه گرفتید ارتباط و دیدارهایتان را به طور کامل قطع کنید.
به اعتماد به نفس طرف مقابل آسیب نزنید.
شما وظیفه دارید صادقانه مشکلات را با او در میان بگذارید. ولی از زدن بعضی از حرف‌هایی که باعث شود عزت نفس و اعتماد به نفس طرف مقابل آسیب ببیند پرهیز کنید. برای مثال اگر از نحوه حرف زدن او بدتان می آید لازم نیست آن‌را بیان کنید. فقط سعی کنید به او بفهمانید شخص مناسبی برای یکدیگر نیستید “همین“
هنگام اتمام رابطه فقط روی نکات منفی و مشکلات تاکید نکنید.
به خوبی‌ها و نکات مثبت طرف مقابل اقرار کنید و لحظات خوبی که با هم داشتید را یادآوری کنید. این کار باعث میشود که او احساس ارزشمندی نماید.
سعی کنید خود را در جایگاه طرف مقابل قرار دهید.
اگر بتوانید خودتان را به جای طرف مقابل بگذارید بهتر میتوانید او را درک کنید و به نحوی رابطه را به پایان برسانید که شخص آسیب جدی نبیند.
تنها یک/دو دلیل اصلی برای قطع ارتباط بیان کنید.
شما لازم نیست ده‌ها دلیل برای قطع ارتباط عنوان کنید، زیرا ممکن است فرد مقابل از بین این دلایل ضعیف‌ترینشان را انتخاب کند و برای آن دلیل نقض بیاورد. این مساله، شما را وارد یک گفتگوی پیچیده میکند که ممکن است دلخوری‌هایی را پیش بیاورد.
مهربان باشید.
پیشنهاد قطع ارتباط از طرف شما به اندازه کافی بار هیجانی منفی دارد، به همین دلیل سعی نکنید با آوردن جملات و کنایه‌های مختلف، حس‌های منفی‌تری در فرد مقابل ایجاد کنید. سعی کنید خودتان را جای فرد مقابل بگذارید و ببینید که اگر خودتان بودید از شنیدن این جملات چه احساسی داشتید.
سعی نکنید همچنان او را به خود علاقه‌مند نگه دارید.
گاهی برخی از افراد سعی می‌کنند در عین بر هم زدن رابطه، همچنان فرد مقابل را به خود علاقه‌مند نگه دارند. این یکی از بدترین کارهایی است که در حق فرد مقابل انجام می‌دهید، زیرا، عبور از این مرحله و پذیرش قطع رابطه را برایش سخت‌تر می‌کنید. شما او را با یک تناقض عجیب خواستن و نخواستن، مواجه می‌کنید که فرد را در یک برزخ احساسی قرار می‌دهد.
سر حرف خود بایستید.
بسیار طبیعی است که فرد مقابل بخواهد با حرف‌هایش نظر شما را برگرداند. اما اگر قبلا تصمیم نهایی خود را گرفته‌اید، حتما سر حرف خود بایستید، زیرا، به دلیل احساسی بودن شرایط، برگشتن از نظر اصلا به نفع شما نیست و احتمالا داستان مشکلات قبلی با شدت بیشتری ادامه پیدا خواهند کرد.
راهکار هایی برای کنار آمدن با مشکلات بعد از اتمام رابطه
سعی نکنید بلافاصله رابطه جدیدی را برای فراموشی شروع کنید: به خودتان فرصت دهید تا با این مسئله کنار بیایید ، آن‌را بپذیرید و دروجودتان حل و فصل کنید که انجام این پروسه زمان بر خواهد بود.
- تصور نکنید که فقط شما این مشکل را دارید و با آن درگیر هستید: بسیاری از افراد زمانی که دچار درد و رنجی می‌شوند تصور می کنند این مسئله منحصر به خودشان است و هیچ‌کس به این شدت مشکل ندارد. در حالی که بسیاری از افراد با شکست عشقی و درد و رنج ناشی از آن دست و پنجه نرم می‌کنند. یا قبلا آن را تجربه کرده و این مسیر را طی نموده‌اند. اگر فکر کنید که خیلی از افراد مشکل شما را داشته اند، میتوانید راحت تر آن‌را بپذیرید و مسئله را حل کنید.
- از درد ناشی از جدایی فرار نکنید: سعی کنید بعد از اتمام رابطه عاطفی، با درد و رنج حاصل از آن رو به رو شوید و آن را بپذیرید و برایش به راحتی سوگواری کنید.
- برای طرف مقابل نامه بنویسید: نامه نوشتن راهکار بسیار مناسبی برای کنار آمدن با شکست عشقی است. هر چه در دلتان هست و هر احساسی که دارید میتوانید در نامه‌ای برای شخص مقابل بنویسید. لازم نیست آن‌را ارسال کنید بعد از نوشتن نامه میتوانید بخوانید و پاره کنید. با این کار آرامش می یابید و راحت‌تر میتوانید آن احساسات را فراموش کنید.
- فعالیتهای مورد علاقه خود را انجام دهید: برای به حداقل رساندن آسیب‌های بعد از پایان رابطه، فعالیتهای مورد علاقه خود را بشناسید و آن‌ها را انجام دهید. اگر فقط گوشه‌ای بنشینید و به خاطرات و طرف مقابل فکر کنید احتمال افسردگی در شما افزایش می یابد.
- خود گویی های مثبت داشته باشید: با خودتان نگویید “من دیگر نمیتوانم با این مسئله کنار بیایم”. ” من دیگر نمیتوانم با کسی رابطه داشته باشم”. “من دیگر نمیتوانم او را فراموش کنم” و “من نمیتوانم بدون او زندگی کنم”. بلکه سعی کنید به جای این کلمات خود گویی‌های مثبتی را جایگزین کنید مانند اینکه ، “بسیاری از افراد شکست عشقی خوردهاند و ادامه میدهند”. “من قوی تر از اونی هستم که همچین چیزی من رو از پا دربیاره” . “من میتوانم از پس خودم و زندگیم بربیام”. ” من این مشکل را هم مثل مشکلات دیگه حل و فصل میکنم”. “من توانایی حل و کنار آمدن با این مسئله رادارم”.
اگر طرف مقابل شما را تهدید کرد چه باید بکنید؟
بعضی از افراد بدون توجه به آسیب‌هایی که هم به خودشان و هم به دیگران می‌زنند، برای ادامه رابطه با طرف مقابل به ابراز خشم و تهدید کردن میپردازند. در این شرایط چند راهکار مقابله ای برای فرد وجود دارد:
- به این نکته توجه کنید، فردی که تهدید میکند بیشتر از هرکسی خودش می‌ترسد درغیر این‌صورت هیچگاه از تهدید برای ترساندن دیگران استفاده نمی‌کرد.
- در ابتدا سعی کنید فرد را با حرف زدن قانع کنید ، وی را آرام کنید و به او بفهمانید دیگر رابطه فایده‌ای ندارد و باید تمام شود، با دلایل قانع کننده و منطقی تصمیم خود را به او بگویید. به او نشان دهید که می‌فهمید شما را دوست دارد، احساس او را درک می‌کنید و میدانید که چقدر تمام کردن این رابطه برایش دشوار است. سپس به طرف مقابل بفمهانید رفتارهای پرخاشگرانه و تهدید کردن تاثیری ندارد و فقط نفرت را بیشتر می کند.
- خاطرات خوبی که باهم داشتید را یادآوری کنید و به او بگوید آن عشق و خاطرات خوب را با رفتارهای خشونت آمیز خراب نکند.
- سعی کنید در مقابل شخصی که تهدید میکند خود را ضعیف نشان ندهید و ابراز نکنید که از طرف مقابل می‌ترسید چراکه این کار باعث میشود فرد تهدید کننده شجاعت بیشتری در مقابل شما پیدا کند و تهدید هایش را افزایش می‌دهد.
- سعی کنید از او فرار نکنید که به ضعف شما پی نبرد.
- تاکید کنید که خانواده به صورت کامل از شما حمایت می‌کنند و با شخصی که باعث ازار و اذیت بشود با قاطعیت برخورد خواهند کرد
اگر طرف مقابل برای ادامه رابطه به شما التماس کرد و شروع به گریه کرد چه باید کرد؟
بسیاری از افراد به خصوص زنان به دلیل مسائل عاطفی در این شرایط سعی می‌کنند تصمیم خود را تغییر داده و رابطه را هرچند برایشان ناسالم و غیر قابل تحمل است ادامه دهند در اینجا راهکارهایی برای این وضعیت ارائه می شود:
- در ابتدا باید خود را آرام کنید و اجازه ندهید فرد مقابل و دلسوزی برای او از تصمیم قاطع شما جلوگیری کنند. این بدان معنی نیست که ظالمانه رفتار کنید، بلکه اگر فقط به خاطر دلسوزی به رابطه ادامه دهید هم به خود و هم به طرف مقابل خیانت بزرگی کردهاید.
- با همدلی و درک طرف مقابل او را آرام کنید
- به او بفهمانید دیر یا زود این جدایی اتفاق می‌افتد و برای جلوگیری از وابستگی بیشتر الان باید رابطه به پایان برسد
- با کلمات مناسب سعی کنید او را آرام کنید که احساساتش جریحه دار نشود
تمام کردن یک رابطه عاشقانه برای هردو طرف بسیار سخت و ناراحت کننده است. و مشکلات روانشناختی بسیاری برای بیشتر افراد ایجاد می کند. با این حال، بسیاری از افراد ممکن است تصمیم به قطع رابطه بگیرند. برای این اشخاص راه هایی وجود دارد که بتوانند رابطهی خود را با آسیب و ناراحتی کمتری به پایان برسانند. برخی از این روش ها عبارتند از: تصمیم گیری قطعی درمورد اتمام رابطه، لیست کردن مشکلات و دلایل برای پایان دادن به رابطه، مشورت گرفتن از خانواده و دوستان مورد اعتماد، مطرح کردن تصمیم در زمان و مکان مناسب، و مطرح کردن دلایل برای اتمام رابطه به صورت واضح و مشخص برای طرف مقابل. همچنین برای اینکه به طرف مقابل آسیب جدی وارد نشود باید ،سعی کنید خود را در جایگاه طرف مقابل قرار دهید، برای اتمام رابطه فقط روی نکات منفی و مشکلات تاکید نکنید، به اعتماد به نفس طرف مقابل آسیب نرسانید، رابطه را با قطعیت به پایان برسانید، کلیشه ها را کنار بگذارید، و مسئولیت پایان رابطه را بپذیرید.
پرسش و پاسخ کوتاه
فافا عزیز سلام
شما با مردی درون رابطه هستید که در حال خیانت به همسر و فرزندش هست و از طرفی از خواسته های خودشون کوتاه نمیان و این توقع رو از شما دارند. من به شما توصیه می کنم حتما یک مشاور بگیرید و ابعاد این رابطه رو از تمام جهات با جزئیات به کمک مشاور بررسی کنید تا بتونید در اینباره تصمیم بگیرید و به پاسخ این سوال ها برسید: آیا این مرد من رو برای خودم میخواد یا منافعی داره؟ آیا من با ایشان آینده قابل تضمینی دارم؟ آیا ایشان فرد قابل اعتمادی است؟ آیا میشود با ایشان یک رابطه سالم دارای صمیمیت، تعهد و اشتیاق داشت؟ آیا ایشان حامی خوبی خواهند بود؟ بودن با ایشان چه فرصت هایی را از من میگیرد؟ و بسیاری از سوالات دیگر که برای تصمیم گیری لازم است به جوابش برسید.
دختر عزیزم هیچ کس نباید برای ماندنش با شما شما را وادار به انجام کاری کند، غریزه جنسی در همه انسان ها وجود دارد اما دلیل بر این نمیش ود که به خاطرش دیگران را وادار کنیم برای ارضای آن به خواسته های ما تن دهند. در مقالات مختلفی تاکید کرده ایم که این کار یک باج گیری عاطفی است و رابطه با چنین فردی رابطه سالمی نیست.
حمید عزیز سلام، اعتماد پایه اصلی رابطه عاطفی هست و اگر وجود نداشته باشه نمی تونید یک رابطه امن و سالم رو تجربه کنید، قبل از هر اقدامی اول مطمئن بشید که این بی اعتمادی از نشانه های صحیحی به وجود اومده که هر فرد دیگه ای هم مشکگوک می کرده و برگرفته از تله های بی اعتمادی شما یا طرز فکر متفاوتتون در مورد روابط نیست، وقتی مطمئن شدید شک شما صحیح بوده باید تصمیم بگیرید و بررسی کنید که آیا این رابطه و موارد بی اعتمادی که در اون وجود داره قابل گفتگو و ترمیم هست یا خیر. پیشنهاد میکگنم با یک روانشناس صحبت کنید تا جزئیات رابطه تون رو بررسی کنه و بیشتر کمکتون کنه.
دریا جان عزیزم، این شخص در حال سوء استفاده از شماست و باید هرچه سریع تر راه های ارتباطیت با ایشون رو قطع کنی. اگر می ترسی یا تهدید میشی لطفا حتما با شماره 123 تماس بگیر و ماجرا رو شرح بده حتما کمکت میکنن دختر گل من.
دوست عزیز لطفا صفحه من ارزشمند بدون تو رو مطالعه کنید.
دوست عزیز سلام. خط قرمزهای هر فرد کاملا قابل احترام هست و طرف مقابل باید به اون ها احترام بگذاره. این که آیا خط قرمزهای ما منطقی هست یا خیر رو علم روانشناسی می تونه تایید یا رد بکنه، نداشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج یکی از مهم ترین اصول هایی است که به شما در داشتن یک رابطه سالم و پایدار کمک می کنه. رابطه جنسی یک روند کاملا دو طرفه است که باید با درخواست هر دو طرف و در امنیت کامل عاطفی و جسمی صورت بگیره. داشتن یا نداشتن رابطه جنسی نمی تونه شرط ادامه رابطه باشه و اگر کسی چنین توقعی از شما داشته باشه و برای ادامه رابطه با شما چنین شرطی رو بگذارن نشون دهنده اینه که روی این موضوع متمرکز هستند و خودشون رو از شناخت شما و رابطه محروم کردند یا نمی خوان چنین شناختی به دست بیارن. بنابراین خط قرمزهای شما اهمیت داره و درخواست ایشون و شرط ایشون برای ادامه رابطه در صورت داشتن رابطه جنسی منطقی نیست عزیزم.
سلام من با دختر خانمی ۴ ساله توی رابطه هستم همه چی خوب بود تازه دوره های پسر جذاب و مرد آلفا رو تهیه کرده بودم خودمو خیلی جذاب تر کرده بودم اما روز تولدش دیدم داره یک ساعت یه بار جوابمو میده طوری که اهوال پرسی از ۱۰ صبح تا ۲ طول کشید
بعد این دختر خانم سر هر صحبت عادی فکر میکنه من دارم باهاش دعوا میکنم و بهش گفتم هم طول می‌کشه ببینم به درد هم می‌خوریم و گفت فعلا میرم
من واقعا دوسش دارم و یک ماه از اون روز گذشته و هیچ پیامی رد و بدل نشده(ارتباط ممنوع) چیکار کنم ؟؟؟؟
سلام من یک دختر ۱۵ساله هستم و با یک پسره ۱۸ساله رابطه دارم الان ۱سال و نیمی هست که با هم خوبیم ولی خب خیلی سرده همش احساس میکردم که با یکی خوبه ولی خب شبی یکی از دوستام بهم گفت که رلت با یکی از دوستای من خوبه عکسش وضعیت گذاشته بود حالا چجوری بهش بگم که جداشیم ولی خب خیلی دوسش دارم حتی از مادروپدرمم بیشتر
دوست عزیزم سلام
احساساتت رو درک می کنم عزیزم. راجع به این موضوع بهتره مستقیما با طرف مقابل صحبت کنی و بعد از سنجیدن تمام ابعاد رابطه تصمیم بگیری که می خوای این رابطه رو ادامه بدی یا نه. اما این سوال ها رو هم از خودت بپرس، اینکه هدفت از این رابطه چیه؟ طرف مقابلت چقدر می تونه تو رو به اهدافت برسونه؟ چرا بهش وابسته هستی؟ این وابستگی چه آسیب هایی می تونه به تو بزنه؟ اگه اون نخواد با تو صادق باشه تو چه آسیب هایی می خوری؟
۱سال و نیم با هم هستیم خیلی میخوامش ولی خب اون طرف اصلا براش مهم نیست با یکی دیگه هم خوبه به نظرتون میتونم چکار کنم
من اقا ۳۵ساله هستم با دختری۲۹ساله از طریق آشنایان آشنا شدم نزدیک به ۳ماه دوره آشنایی بود و بعداز درخواست خواستگاری از طرف دختر با درخواست قطع رابطه روبرو شدم
جویای دلیل شدم که با جوابهای عجیباز طرف دختر دریافت کردم مثل شرایط روحی خوبی ندارم نمیتونم این رابط ادامه بدم و وقتی بهشون مشاوره پیشنهاد دادم با برخورد تند روبرو شدم و من هنوز با خودم کنار نیومدم که مشکل از من بوده یا نه و یه مدت ازش جدا باشم هم ایشون و خودم فکر کنیم که و به نتیجه منطقی و با خودم کنار بیام
که مشکل این رابط من بودم یا این دختر خانم که به محض پیشنهاد خواستگاری این رفتار نشون دادن
سلام دوست گرامی
شما در شرایطی قرار گرفتید که با جواب منفی روبرو شدید؛ مسلما اولین تصوری که به ذهن‌تان رسید این بود که نکند مشکل از سوی شما باشد؛ اما همانطور که خودش اشاره کرد، او در شرایطی نبوده که بتواند با شما وارد ارتباط و ازدواج شود. در صورتی که نیاز به تحلیل بیشتر یا بازسازی اعتماد به نفس خودتان دارید، از مشاوران همیار عشق، نوبت مشاوره دریافت کنید.
سلام من یه دختر ۱۷ ساله ام که ۴ ساله با پسری که ۱ سال از خودم بزرگتره توی رابطم و خیلی به هم وابسته ایم
همچی بین ما خیلی خوب بود فقط گاهی یه بحثایی میشد که یه هفته نشده حل میشد مشکلمون
ولی این پسر دو سه ماهه که خیلی سرد شده و اصلا بهم اهمیت نمیده حتی گاهی بهم فوحش میده بی دلیل و احتراممو نگه نمیداره
میدونم پای فرد دیگه ای درمیون نیست ولی دلیل رفتاراشو هم نمیدونم
به نظرتون باید رابطه رو تموم کنم؟
سلام دوست گرامی
یکی از مولفه‌های مهم یک رابطه سالم، حفظ احترام دوطرفه است. در رابطه‌ای که شما در سن پایین شروع کردید؛ نه تنها این احترام حفظ نمی‌شود، بلکه هنوز برای شما سوال است که آیا باید در این رابطه بمانید یا خیر؟؟
سلام من چند وقتی هست ک با یه پسر ۱۸ ساله در ارتباطم اما اصلا دلم نمیخواد باهاش باشم میخوام روی درس هام تمرکز کنم و بودن اون باعث افت درس های من شده
نمیدونم چجوری بهش بگم که هر دو هیچ آسیب عاطفی ایی نبینیم
ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام دوست گرامی
دغدغه شما به حق و طبیعی است. میتوانید به او بگویید که به دلیل افت تحصیلی و عدم تمرکز روی درس‌ها، فعلاً قادر به ماندن در رابطه عاطفی نیستید.
باید به این نکته توجه کنید که در کل قطع یک ارتباط، باعث آسیب عاطفی خواهد شد، اما ماندن در یک رابطه اشتباه، آسیب بیشتری به دنبال دارد.
سلام من 20 سالمه و با پسرخالم که 21 سالشه دوساله که درگیر رابطه احساسی شدیم و بشدت بهم وابسته ایم هدفمون هم از رابطه ازدواج بود.تا اینکه چند وقت پیش من این موضوع رو با خانوادم مطرح کردم و با مخالف شدیدی روبه رو شدم چون بین ما اختلاف طبقاتی زیادی وجود داره و خانواده هامون یه مشکل قدیمی دارن باهم و خانواده من اصرار دارن که رابطمو قطع کنم چندین بار اینکارو کردم ولی موفق نشدم
چون بین ما مشکل جدی وجود نداره و فقط مشکل من مخالفت خانوادمه برای همین احساساتم اجازه نمیده که رابطمونو برای همیشه تموم کنم .
سلام دوست گرامی
ضمن احترام به احساساتی که به طرف مقابل دارید، باید این نکته مهم را بخاطر داشته باشید که اختلاف و مخالفت خانواده با ازدواج می‌تواند زندگی مشترک شما را به شدت تحت تاثیر قرار دهد؛ بخصوص اینکه فامیل هم هستید.
شما میتوانید همراه با خانواده به مشاور پیش از ازدواج مراجعه کنید تا علت مخالفت به درستی بررسی شود.
سلام.میخواستم بدونم دونفر که قراره چند روز دیگه مراسم نامزدی بگیرن اما برادر دختر بعلت تصادف ازبین میره دلیل مناسبیه که اون دختر رابطه را یکطرفه قطع کنه؟
درصورتی که تو دوسال رابطه باهمدیگه هیچگونه مشکلی نداشتن و به همدیگه علاقه مند بودن
ممنون میشم راهنمایی کنید
سلام دوست گرامی
این دخترخانم در دوره سوگ است و سوگ هر شخصی با دیگری، متفاوت است. باید بیشتر بررسی شود که چه افکاری در ذهن او است که باعث شده بلافاصله پس از فوت برادرش، رابطه عاطفی را نیز قطع کند.
سلام من دختری28ساله هستم.دوس پسرم نمیخواداین رابطه روادامه بده.ورابطمون قطع شده.امامن نمیتونم ازش دورباشنم اذیت میشم فکرم مشغوله وشباخوابم نمیبره دوس دارم بهش پیام بدم.ولی چون اون دیگه نمیخوادسردشده منم نمیخوام ادامه بدم ولی سخته نمیتونم.باید چکارکنم که سمتش نرم؟
سلام دوست گرامی
نیاز است تا برای بررسی کیفیت این رابطه، با مشاور صحبت کنید و علت این عدم تمایل از جانب طرف مقابل‌تان بررسی شود.
همچنین این نکته را بخاطر داشته باشید، اگر او واقعاً قصد ماندن در رابطه را نداشته باشد، ماندن و ادامه دادن از سمت شما، کار بیهوده‌ای است.
اما جون سوال‌تان مختصر است، حتما تمامی حوان باین رابطه باید بررسی شود تا راهنمایی دقیق‌تری به شما ارائه شود.
با سلام و وقت بخیر
من ی پسر ۳۰ ساله هستم و به مدت یکساله با خانومی که کمی بزرگتر از خودم و مطلقه هستن و فرزند دارن آشنا شدم بخاطر مسائل شرعی بین ما صیغه موقت جاری شد ، من همون اوایل گوشزد کرده بودم من تا قبل ازدواج دائم ادامه میدم و … با توجه به الان ک خانواده فشار آوردن برای ازدواج چطوری با این خانوم کات کنم ک ضربه روحی نخورن ، چون بشدت به من وابسته شدن و از این موضوع بسیار نگرانم .
سلام دوست گرامی
دلیل اینکه می‌خواهید کات کنید، به خاطر شرایط اوست؟
درست است که از ابتدا گفتید که ادامه دادن این ارتباط تا قبل از ازدواج دائم است؛ اما به مساله عاطفه و وابستگی بین خودتان و او توجه نکردید.
نیاز است که حتماً مشاوره دریافت کنید تا بتوانید مدیریت بهتری در روابط خود داشته باشید.
سلام . من داخل رابطه ای هستم که واقعا ازش راضیم هم از نظر خونواده هم از نظر اخلاق و همه چیز . میدونم انتخابی که کردم لیاقت خونوادم داره ولی متاسفانه یه مشکل وجود داره اون بهم نیاز داره دوست داشتنش و عشقش بهم ثابت شده چون ویژگی های مثبت زیادی داره و همیشه کمکم کرده یه مدت زمان کوتاه دیگه رو که صبر کنیم میتونیم با خانواده هامون صحبت کنیم ولی نمیدونم نیازش رو چیکار کنم راستش من رابطه قبل از ازدواج رو دوست ندارم اونم ازم رابطه کامل نمیخواد ولی واقعا سختمه . میشه لطفا راهنماییم کنید
سلام دوست گرامی
به سن خودتان و طرف مقابل اشاره نکردید.
اگر شرایط او خوب است، به چه دلیل برای ازدواج اقدامی نمی‌کند؟
سلام.من پسری ۳۵ ساله هستم که مدت ۷ساله با یه خانم که شوهرش فوت کرده و دوتا دختر دارن در رابطه ام.دلم میخواد با دخترش اولش که ده سال از بنده کوچکتره ازدواج کنم.لطفا راهنمایی کنید این کار صحیح هست یا نه؟دخترشون از رابطه من ومادرش بی اطلاع هستن ه
سلام دوست گرامی
بنظر می‌رسد از واقعیت فاصله گرفته باشید. شما با مادر او در ارتباط بودید و حال قصد ازدواج با دختر را دارید؟
این مساله قطعا شما را در آینده دچار مشکل خواهد کرد.
بنابراین پیش از هرگونه تصمیم، با مشاور صحبت داشته باشید.
سلام من دختری هستم که با یه پسر ۱۸ ساله دوستم چند بار خواستم باهاش کات کنم ولی با گریه و التماس و خواهش و حتی خودکشی من رو نگه داشت من مطمعن هستم که منو برای خودم میخواد و واقعا دوستم داره ولی خیلی اختلاف داریم از همه لحاظ و این دلیلیه که میخوام ادامه ندم ولی نمیدونم چیکار کنم اون خیلی جدیه و میترسم بازم دست به این کار بزنه
سلام دوست گرامی
به سن خودتان اشاره نکردید.
تهدید به خودکشیف گریه و التماس و… به معنای دوست داشتن نیست. بلکه به معنی ضعیف بودن طرف مقابل است.
شما مسئولیتی در قبال ایشان ندارید، چون با این تهدیدها کنترل شما را در دست گرفته است. بهتر است با او صحبت کنید و دلایل اینکه نمی‌خواهید با او ادامه دهید را بگوئید.
با سلام.
من نزدیک به سه سال هست که با پسری در ارتباط هستم. و دراین مدت متوجه بازیگوشی هایش شدم و بهش گوشزد کردم و بدلیل پنهان کاری هایش فضولی کردم توی گوشیش و متوجه شدم صحبت میکند و طی این مدت خیلی به مشکلات برخوردیم و من بی اعتماد بودم و چون اون شخص همیشه عوض اینکه راه چاره ای پیدا کنه حرف نزنه با اشخاص دیگه عوضش پنهان کاری هاش بیشتر میشد هرچقدر راه کار میدادم بیشتر پنهان کاری میکرد و خیانت هاش در حد چت بود دیگه دیدار نمیدونم و ما ارتباطمون بیشتر شد و نزدیک تر شدیم و ماپشیمون شدیم ولی بازم ادامه دادیم بعد خیلی اذیت کردیم همو و اون ترکم کرد به مدت سه ماه و من متوجه شدم با شخصی در ارتباط هست تو این سه ماه و طبق ملاک های ازدواجش هست ولی هیچوقت از من نخواست باهاش ازدواج کنم و بعد موقعی که اومد شهر من بدلیل دانشگاهش دوباره ارتباط داشتیم تا به امروز و الان که کلا دیگه کاراش تموم شده میخواد بره میگه ما نمیسازیم ولی بازم یه مدت میخواد باهم باشیم ببینیم این رابطه ادامه دار خواهد بود یا نه و بعدش اگر دیدیم نشد تموم کنیم … ایشون اهل یه شهر دیگه هستن که خیلی دورن نزدیک ۱۰ ساعت فاصله س و به واسطه دانشگاه باهم آشنا شدیم … من خیلی بهش وابسته م و از طرفی نمیدونم کسی توی زندگیش هست یا نه قبلا هم پرسیده بودم میگفت نه ولی بودن کسایی و روراست نبود در این مورد برای همین میترسم اما ادم صادقی هست فقط توی این مورد حس میکنم نمیخواد من آسیب ببینم که بهم نمیگه نمیدونم واقعا و الان شرایط ازدواج نداره و باید بره سربازی و از طرفی اگر از اینجا بره من بی اعتماد میشم همش نگران میشم نکنه با کس دیگه ای آشنا بشه و شغلشم بیشتر با خانم ها درارتباطه و چه میدونم حس میکنم تمایلی به ادامه دادن با من نداره و میخوام قبل رفتنش اگر قراره تموم کنیم تموم کنم رودر رو بهتره چون نمیخوام دعوایی بشه نامرد تو اون سه ماهی که ولم کرد نذاشت به هفته بگذره زود کسیو پیدا کرد باهاش گرم بگیره ولی خب به اصرار من دوباره برگشت و متاسفانه من دیر متوجه شدم که تو اون سه ماه با شخصی در ارتباط بوده ( اینم از طریقی فهمیدم که خودش نمیدونه میدونم و باز هم ازش میپرسم کسی تو زندگیت بود تو اون سه ماه میگه نه ) از طرفی میترسم ترکم کنه و من چون دیگه دختر نیستم کسی منو قبول نکنه از طرفی نمیخوام برم جراحی کنم کسیو گول بزنم چون این میشه خیانت به شخصی که تو آینده وارد زندگیم میشه واقعا موندم تو دوراهی باهاش ادامه بدم یا نه. اگر میبینین نمیتونین کمکی کنین لااقل بگین من برم مشاور تا این هفته سه شنبه شهر ماست دیگه میره منم میخواستم زود به نتیجه برسم که آیا بمونم بهتره ببینیم چی میشه یا تموم کنیم …. نمیدونم با توجه به شرایط خاص من چیکار کنم لطفا جواب بدین و نظر من رو حتی اگر نذاشتین لااقل از طریق ایمیلی که گذاشتم کمکی کنین
سلام دوست گرامی
پرسش شما بسیار طولانی است. لطفا خلاصه بنویسید.
سلام 19 ساله هستم.
من راسش من دو سالی فکر میکردم خیلی به دختر ها علاقه مند هستم یعنی (همجنسگرا )و بعد با دختری در شبکه مجازی دوست شدم اولا خیلی عاشقش بودم و به مرور احساس کردم حسم داره کمتر از همیشه میشه و اونم 21 سال سن داره خیلی قربون صدقع میرفت و خیلی گیر میداد و این باعث میشد حسم بهش کم بشه ولی با حرفاش احساس میکردم نباید ناراحت بکنمش و منم مثل خودش خیلی بهش ابراز علاقه کنم اما این رابطه احساس کردم بهم داره اسیب میزنه چون حس میکردم وقتمو دارم تو شبکه مجازی با دختریی که خیلی ازم دوره هدر میدم و اون همیشه از اینده حرف میزد که باهم چیکار میکنیم میدونم اشتباه کردم ولی منم برا اینکه ناراحت نشه از ایندمون میگفتم تا اینکه واقعا زد به سرم که باهاش تموم کنم و از اونجاایی که میدونم با دختر و اینکه خیلی از هم دوریم اینده ایی نداریم باهاش کات کردم ولی خیلی بهم وابستس و پشت تلفن التماس میکرد و میترسم بلایی سر خودش بیاره و بهم گفتش که من خودمو میکشک و بدجوری عذاب وجدان دارم
سلام دوست گرامی
کشش و جاذبه‌ای که برای شما نسبت به هم‌جنس‌تان بوجود آمده است، نیاز به بررسی بیشتری دارد. علت‌های زیادی می‌تواند برای این علاقه وجود داشته باشد.
مثلاً نارضایتی شما از هویت جنسیتی‌تان می‌تواند باعث شده باشد که در برابر ایشان آسیب‌پذیر و منفعل باشید.
اینکه از لحاظ منطقی پذیرفتید که با او اینده مشترکی ندارید، نکته مهمی است اما از نظر هیجانی نیز باید به این نتیجه برسید تا بتوانید در برابر تهدید خودش به خودکشی پایدار باشید و تن به رابطه اشتباه ندهید.
اما به صورت کلی وضعیت شما باید توسط یک روانشناس بررسی شود، پس هرچه سریعتر نوبت مشاوره خود را از همیار عشق رزرو کنید.
سلام و خسته نباشید. من دختری 18 ساله هستم که درحال حاضر با یک مرد 30 ساله در رابطه هستم. رابطمون جدی نیست و بیشتر جفتمون برای سرگرمی و برطرف کردن نیاز جنسی همو میخوایم. اینشکلی هم نیست که هیچ احساسی بهم نداشته باشیم. من وقتی توی چیزای مختلف مشکل داشته باشم اون کمکم میکنه و اونم وقتی مشکلی داشته باشه من کمکش میکنم و من درس های زیادی ازش یاد میگیرم. جفتمون از رابطه سود میبریم.
من خودم رابطه ی جنسیمونو دوست دارم ولی هرچی بیشتر پیش میره میبینم که به ایشون علاقه چندانی ندارم. بیشتر بخاطر رابطه ی جنسی بهشون کشش پیدا کردم. رابطمون صمیمیه و خیلی هم با هم حرف میزنیم و اخلاقامونم میخوره بهم دیگه و انگار که این یک رابطه ی عالی باید باشه چون خود من هم به مرد های سن بالا و مثل اون علاقه دارم. ولی نمیدونم چرا هرچی بیشتر میگذره انگار که زیاد قلب من باهاش نیست. یعنی حتی در حد دوست معمولی هم به ایشون حس ندارم فقط کشش جنسی دارم. سعی میکنم که دوسش داشته باشم چون از هر لحاظ که بهش نگاه میکنم بیشتر ارزش های منو داره توی خودش و این رابطه بر طبق الگوهای ارزشی من باید خوب و درست پیش بره ولی چرا من عاشقش نمیشم؟
ایشون هم تنها کسی نبودن که حسم بهشون اینشکلی بود. نفر قبلی هم همینشکلی شد با اینکه سنش پایین تر از ایشون بود فقط کشش جنسی داشتم و هرچی تلاش میکردم عاشق طرفم نمیشدم با اینکه اون هم در نوع خودش خوب بود.
میخوام که با ایشون تموم کنم و اینکارو میکنم اما بازم مشکلی رفع نمیشه چون صورت مسئله رو برای خودم دارم پاک میکنم.
من چرا نمیتونم عاشق کسی بشم؟
سلام دوست گرامی
اختلاف سنی 12 ساله و رابطه‌ای که صرفاً روی رابطه جنسی بنا نهاده شده باشد، نمیتواند رابطه ادامه داری باشد.در رابطه سه عنصر بسیار مهم است: تعهد، کشش جنسی، صمیمت.
اگ ردر رابطه صرفاً کشش جنسی باشد، رابطه خوبی نخواهد بود.
درباره سوال مهمی که پرسیدید، نیاز به بررسی بیشتری وجود دارد که مشاور شما بداند دقیقا انتظارتان از عاشق شدن چیست؟
به همین دلیل پیشنهاد میکنیم پیش از هرگونه تصمیم، حتما با مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره داشته باشید.
سلام من ی دختر ۱۶ساله هستم
مدتی هست که با یه اقا پسری دوست شدم.
اولش خیلی باهم صمیمی بودیم و مطمئن به ادامه رابطه بودیم.
اما از یک جایی به بعد رفتارش سرد شد و شروع کرد از حرف زدن راجب عشق اولش و…
اما حالا میگه دوست معمولی باشیم و این حرفا .
لطفا کمکم کنید چجوری این رابطه رو ب پایان برسونم؟!
سلام دوست گرامی
سنی که شما در آن قرار دارید سن حساسی است و ممکن بود اگر خلاف این موضوع تصمیم می‌گرفتید، نتیجه مناسبی نمی‌گرفتید.
بنابراین راه شما برای تمام کردن این رابطه و تصمیم برای آن درست است.
اما در مورد چگونگی تمام کردن آن، باید تمامی راه های ارتباطی خودتان را با ایشان ببنیدید.
هر یادگاری از او دارید، یا پس بدهید یا از جلوی چشمان خودتان بردارید.
حرفی که ایشان زده که با شما فقط دوست معمولی باشد امکان پذیر نیست و رابطه‌ها رشد می‌کنند.
برای دریافت راهنمایی بیشتر از مشاوران همیار عشق نوبت مشاوره دریافت کنید.
ممنونم از راهنماییتون🙏
ممنونم
حرفاتون باعث شد قانع بشم و بتونم ی تصمیم درست و قاطع بگیرم با تشکر 🙂
سلام من 19 سالمه و امسال هم کنکور دارمم ی چن وقت پیش میخاستم ب یکی از دوستام ی پیام بفرستم که شماره رو اشتباه زدم رفت واسه این عاقا که هی پیام دادو اینا از اونجایی که من کنکور دارم و اصن وقتی واسه این کارا ندارم و کاملا هم مخالفم با رابطه در زمان کنکورم و خیلی هم درس خوندم هر وقت بهش میگم پیام نده بعدش حس میکنم ناراحت شده و همش تو فکرشم سریع میرم بهش پیام میدم .من بهشم گفته وقت ندارم اونم گفت ماهی 2 یا 3 بار فقط پیام میدیم که منم مخالفم اینجوری .خیلی هم پسر خوبیه و کاری هست با اینکه میدونم از هم دوریم با اینکه میدونم اصن بدرد من نمیخوره ولی سعی دارم نگهش دارم واقعا نمیدونم چرا و چیکار کنم الان که باید درسمامو جمع کنم بخاطر این موضوع اصن نمیتونم درس بخونم تروخدا اگه میشه هرچه زودتر کمکم کنید
سلام دوست گرامی
وقتی شما تصمیم گرفتید که فعلاً روی درس‌تان تمرکز کنید، و هرچیزی که ذهن‌تان را مشغول کند را کنار می‌گذارید، پس بهتر است پای این تصمیم بمانید. چون شما انتخاب کردهاید که فعلاً درس بخوانید.
درس و رابطه تداخلی باهم ندارند اما گویا برای شما مدیریت این مساله که همزمان بخواهید به هر دو موضوع که مهم هستند فکر کنید، دشوار است.
اشاره کردید که «خیلی هم پسرخوبیه»؛ به نظر شما با ارسال یک پیام اشتباهی به فردی که او را نمی‌شناسید و ماهی 2 یا 3 پیام ردوبدل میشود، می‌وشد همچین قضاوتی کرد که او پسر خوبی است؟؟
هر تصمیمی که می‌خواهید بگیرید سود و زیان ناشی از آن را بررسی کنید تا کمترین آسیب را ببینید.
ممنونم
حرفاتون باعث شد قانع بشم و بتونم ی تصمیم درست و قاطع بگیرم با تشکر 🙂
سلام روز بخیر،دختری ۲۱ساله هستم بعد از چهار سال سینگلی با کسی دوست شدم ک از خودم شش سال بزرگتر هست.اوایل میگف ک ۱۰۰درصد دوسم داره،الان ک سه ماه و نیم از رابطه گذشته،میگه ۵۰ درصد دوسم داره و ۵۰ درصد باقی بستگی ب بدنم داره😂😂😂و ب نظر من این نوع دوست داشتن ب درد عمه ش میخوره.ب نظرم درستش اینه ک کات کنم.
بعضی از دوستانم میگن ک این ی امر طبیعیه و داشتن رابطه جنسی قبل ازدواج ی امر طبیعیه.اما من قبل از شروع دوستی بهش گفته بودم ک هیچ گونه رابطه جنسی قبل ازدواج نمیخوام داشته باشم.
ب نظر شما دلیل کات کردنم قانع کننده ست؟دلیل اول:حرفاش یادش رفت
دلیل دوم:دوست داشتنش ب بدن من بستگی داره
سلام دوست گرامی
یکی از مضراتی که رابطه جنسی پیش از ازدواج دارد این است که وابستگی جسمانی و روانی دونفر، بخصوص دختر بیشتر میشود. این وابستگی به مرور باعث میشود که اگر رابطه به سرانجام نرسد، بیرون آمدن از ان بسیار دشوار باشد و ضربه‌ها و آسیب‌های روانی زیادی به فرد وارد شود. تصمیم شما درست و منطقی است بخصوص اینکه از ابتدا رابطه این مرز را برای خودتان گذاشته بودید.
بهتر است در این مواقع به جای مشورت با دوستان، حتما از مشاوره تخصصی ازدواج بهره‌مند شوید.
ممنونم از راهنماییتون🙏
سلام دختری ۱۴ ساله هستم
من ی چند هفته ای هست که با ی پسر رابطع دارم و خیلی دوستش دارم ولی من نمیدونم اون منو دوست داره یا نه خودش که میگه دوست دارم ولی احساس میکنم دوسم نداره عصبی میشم دوست دارم باهاش کات کنم ولی نمیتونم و نمیدونم چطوری وقتی اسم از کات میارم میگه دستمو با تیغ میزنم خودش هم همیشه دستشو با تیغ میزنه و چند بار هم بلاکش کردم گفت که اگه از بلاکی درم نیاری دستمو با تیغ میزنم
و خیلی دلیل های دیگه
لطفا هر چه زودترکمکم کنید
سلام دوست گرامی
سن شما اوج سن بلوغ و داشتن هیجانات مختلف است و مطئمنا زمان مناسبی برای انتخاب شریک عاطفی نیست. در این زمان نوجوانان به شیوه‌های مختلفی عصبانیت، خشم و شادی خود را بروز میدهند. شیوه بروز هیجان در طرف‌مقابل شما شیوه سالمی نیست و سعی دارد برای جلب توجه کردن به خودش آسیب بزند. پس شما مسئول رفتارهای ایشان نیستید و بهتر است روی این رابطه سرمایه‌گذاری نکنید. به او بگویید دوست ندارید با او در ارتباط باشید. در ضمن رابطه شما چندهفته است که به وجود آمده است و این رفتارهای ناسالم از طرف مقابل، نشان می‌دهد او شخصیت وابسته‌ای دارد.
ممنونم
دوست دارم باهاش تمام کنم ولی خودمم دوسش دارم
سلام خسته نباشید من به مدت ۵ ماهه با اقایی برای ازدواج دوستم ک قبلا مشکلات خاصی مانند اعتیاد داشته ولی الان ۲ ساله پاکه ،قضیع تفاوت شخصیت های ماست و اون اصلا توانایی نه شنیدن رو نداره ، راهنمای خودش گفته این دختر باعث مصرف دوباره تو خواهد شد تو بهتره با یه دختر سنتی ازدواج کنی ، در ضمن وقتی عصبی میشه هر چیزی از دهنش درمیاد میگه ولی بعد اروم شدن گریه میکنه و عذرخاهی میکنه ،خیلی خیلی ب من وابستس و اونروز حرف از جدایی زدم گفت بری خودمو میکشم و از این بابت مطمعنم چون سابقه خودکشی داشته . چیکار کنم من بخدا خیلی افکار ناراحتی دارم .من خودم یکسال و نیمه افسردگی شدید دارم ، و الان بیس روزه فهمیدیم بابام سرطان بدخیم داره ،ازدواج خاهرم درست پیش نمیره(قسمت نمیشه) مادرم قبلا سرطان داشت خوب شده الان مشکلات جسمی دیگه ای پیدا کرده ،پدربزرگم فوت شده…در ضمن این شخص فامیلمونه
سلام دوست گرامی
شما در وضعیت سختی قرار گرفته اید و نیاز هست حتما با مشاور صحبت کنید.
وابستگی ایشان به شما، سابقه خودکشی،سابقه اعتیاد، افسردگی شدید شما و خانواده آشفته، همه می توانند شما را از گرفتن تصمیم درست دور کنند. پس بهتر است بجای تمرکز بر طرف مقابل، ابتدا برای درمان افسردگی خود از مشاوران همیار عشق ، وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام، دختری 26 ساله هستم، 9 سال با آقایی در رابطه بودم، به قصد ازدواج، با مشکلات بسیاااار ولی به خاطر علاقه و عشق بینمون رابطمون رو ادامه دادیم، ولی هیچ تلاشی برای به دست آوردن من نمیکنه و اصلا به حرفام توجه نمیکنه، حتی وقتی حرفی از خاستگاری و ازدواج میزنم یهو غیب میشه و آفلاین میشه، و وقتی که بهش میگم باید رابطمون رو تموم کنیم منو تهدید میکنه که خودکشی میکنم و…
خیلی پسر خوب و کاری هست ولی نمیدونم چرا وقتی حرفی از ازدواج پیش میکشم فرار میکنه
ولی حاضر به جدایی هم نیست و میگه خودکشی میکنم
تو رو خدا کمکم کنید، چطوری باید رفتار کنم باهاش
چطوری میتونم رابطه رو بدون دردسر تموم کنم؟!
سلام دوست گرامی
رابطه شما مدت زمان زیادی طول کشیده است و خیلی پیش تر از این باید تکلیف آن روشن می شد
ایشان با تهدید به خودکشی در حال کنترل شما هستند و نمی خواهند مسئولیت این رابطه را بپذیرند. شما می توانید از او به صورت مستقیم بخواهید تکلیف رابطه را مشخص کند و اگر نکرد بدون هیچ واهمه ای او را ترک کنید. این رابطه رابطه سالمی نیست و بهتر است برای بررسی بیشتر آن با مشاوران همیار عشق وقت مشاوره تلفنی یا آنلاین دریافت کنید.
سلام من مهتابم و 19 سالمه..دو ماه پیش برای اولین بار با پسری دوست شدم ک فکر میکردم میتونه اولین و اخرین انتخابم باشه..اما این احساس عشق و عاشقی و علاقه من ب اونفقط تا ی ماه دووم اورد..مشکل اینجاست که طرف مقابل هیچ تقصیری نداره و خیلی هم ادم خوبیه و اینا همش بخاطر اینه ک احساسات من یهوویی تغییر کردن و این تغییر همراه بوده با حسی از تنفر نسبت ب خودم و اینکه از خودم بدم بیاد که این زابطه رو شروع کردم…نمیدونم چطوری موضوعو مطرح کنم..من س ماه دیگه کنکور دارم..و با وضع کرونا هم همدیگه رو نشده ک ببینیم..نمیدونم الان تمومش کنم یا بزارم بعد امتحانم..یا اصلا غیرحضوری بگم بهش؟ اینکه ازش بخوام عکسهامونو پاک کنه معقوله؟
سلام دوست گرامی
هیجان دوستی با جنس مخخالف و کنجکاوی برای آشنایی با ایشان می تواند به دلیل سن پایین شما باشد و یا نیاز به حضور یک همراه. تغییر در احساسات اگر اختلال خاصی پشت آن نباشد، مساله خاصی نیست اما بهتر است برای بررسی بیشتر با مشاوران همیار عشق وقت مشاوره تلفنی و یا آنلاین دریافت کنید.
سلام دختری ۱۸ ساله هستم که به مدت چهار سال با یک نفر در ارتباط بودم و اون رابطه بالاخره با خوبیاش و بدیاش تموم شده و من خیلی اذیت شدم و الان یک اقا پسر نوزده ساله با اخلاق خیلی خوب و وضع مالی خوب که دوست همان فرد قبلی است به من وابسته شده و قصد این اقا جدی است و حتی با مامانمم صحبت کردن که مامانم جواب نه دادن و گفتن که معلوم نیست اینده چی بشه و نمیشه قولی داد و منم با نظر مامانم موافقم و اصلا علاقه ای به اون ندارم و اصلا حوصله ی کسیو هم ندارم ولی اون خیلی وابسته شده و نمیدونم چجوری تموم کنم رابطه رو که اذیتش نکنم و ما از هم دور هم هستیم .اگه میشه بگید چجوری بهش بگم که کمتر اذیت بشه و تموم شه این رابطه ؟
سلام
طبیعیه که نخواهید این رابطه رو ادامه بدید چون با وجود ویژگی‌های مثبت ایشون، علاقه لازم در شما وجود نداره و به نظر میرسه هنوز نتونستید با جدایی قبلی‌تون کنار بیایید. بنابراین لازمه قاطع و محکم به ایشون بگید که الان اصلا آمادگی داشتن رابطه رو ندارید. در حین صحبت به ویژگی‌های مثبتش اشاره کنید و بهش بگید که جواب منفی شما به خاطر شرایط خودتونه نه ایشون. لازمه بعدش روی حرف خودتون باشید و همین‌طور محکم برخورد کنید. حتما ایشون اصرار میکنه ولی وقتی قاطع بودن شما رو ببینه و دیگه شما رابطه رو باهاش قطع کنید با موضوع کنار میاد
سلام دختری ۲۰ ساله هستم به مدت ۵ سال با اقایی دوست بودم در این مدت مشکلات زیادی داشتیم اما به خاطر علاقه به هم رابطه رو تموم نمیکردیم تا اینکه یک خاستگار برای من اومد و من بعد از دعوا با اون اقا از سر لجبازی خاستگار رو قبول کردم و حالا چند ماهه که با اون خاستگار در ارتباطم برای شناخت بیشتر اما حالا پشیمونم این اقا خیلی به من وابسته شده و به من خیلی علاقه داره اما من بهش مایل نیستم و حتی از ته دل راضی به صحبت تلفنی ام نیستم باهاش اما نمیدونم چطور باید بهش بگم تا آسیب نبینه و برای خودم هم توی خانواده بد نشه خاهش میکنم راهنمایی کنید
سلام دوست گرامی.
اشاره کردید 5 سال با طرف قبل در ارتباط بودید یعنی از 15 سالگی. زمانی که برای انتخاب همسر سن مناسبی نیست. اگر از خواستگارتان خوشتان نمی آید، می توانید صریح این مساله را به ایشان بگویید تا بیشتز از این وابسته نشوند اما اگر علت پشیمانی شما از قبول خواستگارتان، دلتنگی برای فرد گذشته بوده و می خواهید به ارتباط با او برگردید پیش از این تصمیم حتما از مشاوره استفاده کنید.
با سلام. پسر ۲۰ ساله هستم. حدود یک ساله که یه دختر با حجاب و با خانواده با من علاقه مند شده ولی من در شرایط ازدواج نیستم اولا ، دوما حاضر به رابطه خارج از ازدواج هم نیستم همچنین قصد ازدواج تا سن ۲۸،۲۹ سالگی را ندارم. از طرفی هر چقدر سعی میکنم ایشون رو از خودم برونم نمیتونم. حتی یه بازه سه ماهه گوشیمو خاموش کردم، ولی ایشون نمیدونم به چه طریق شماره یکی از بستگان من رو پیدا کرده بود و به ایشون التماس میکرد پیامشو به من برسونه. حالا من از شما یه راهکار میخوام تا بتونم ایشون رو از خودم جدا کنم و بره دنبال زندگیش. هر چه سریعتر اگه پاسخ بدین ممنون میشم. تشکر
سلام
مهم‌ترین کاری که باید بکنید اینه که کاملا قاطعانه برخورد کنید. یک بار دیگه بهش بگید که به دلیل شرایط خاص خودتون به هیچ‌وجه الان نمی‌خواهید در هیچ رابطه‌ای باشید و در عین حال نمی‌خواهید اونم اذیت بشه. به همین خاطر دیگه جواب پیام‌ها یا تماس‌هاشو نمیدین و واقعا هم دیگه جوابی بهش ندین. بهتره پیاماش رو هم نخونید که این امید در دلش نباشه که ممکنه جواب بدید. یادتون باشه قاطعیت با احترام منافاتی نداره. شما می‌تونید کاملا جدی و قاطعانه و در عین حال محترمانه عمل کنید که ایشون هم کمتر اذیت بشه.
سلام من مدت شیش ماهه با پسری آشنا شدم ما با هم دوستیم البته ایشون قصده ازدواج دارن اما در حال حاضر شرایط مالیش رو ندارن روانشناسشون هم گفته که شرایط روحی و امادگیش رو ندارن من هر چقدر ایشون و از خودم میرونم بخاطره ترسی که از اینده باهاشون دارم توجهی نمیکنن و باز بسمت من میان من واقعا گیج شدم و واقعا نمی دونم باید چیکار کنم اما بیشتر تصمیم به تموم شدن رابطمون دارم بدون اینکه طرف مقابلم ناراحت بشه و خاطره بدی از من داشته باشه من ترجیح میدم ریسکی برای اینده انجام ندم چون خیلی میترسم اما از ایشون مطمینم که سالمن و قصدشونم خیره و همه حتی مادرم تاییدشون میکنن
دوست عزیز
سلام
همون‌طور که خودتون گفتید ایشون هم ویژگی‌های مثبتی دارند و هم مشکلاتی از جمله مشکل مالی و شرایط روحی نامساعد. شما قبل از هر کاری باید به تصمیم قطعی برسید. دو مشکلی که بیان کردید جدی هستند، یعنی اگر شما تصمیم بگیرید با ایشون بمونید، باید صبر کنید شرایط مالیش فراهم بشه. آیا می‌تونید صبر کنید؟ فکر می‌کنید طرف مقابل‌تون بتونه در آینده انتظارات‌تون رو برآورده کنه؟ ضمن اینکه عدم آمادگی روحی ایشون باید مشخص بشه. آیا اختلالی دارن و مشکل‌شون جدیه یا به دلیل یه شرایط بحرانی ایجاد شده؟
بنابراین شما با درنظر گرفتن این دو موضوع مهم در کنار ویژگی‌های مثبت ایشون باید سودها و ضررهای ماندنتون رو دقیقا بررسی کنید و به تصمیم نهایی و قطعی‌تون برسید.
وقتی تصمیم‌تون قطعی شد باید با آرامش و در عین قاطعیت دلایل واقعی‌تون رو بگید و دیگه رابطه رو دوباره شروع نکنید.
سلام و عرض ادب،۳۸سالمه مدت ۶ماه با آقایی۳۵ساله از طریق فضای مجازی به قصد ازدواج آشنا شدم،همدیگرو دوست داریم اما ایشون بعد از ۶ماه پیام دادن و گفتن مشکلی دارن که فعلا تا چند سال نمیتونن ازدواج کنن و هر کاری کردم نگفتن چیه مشکل اما گفت همیشه به یادمه و آرزوشه باهام ازدواج کنه ولی گفت منو از ذهن و قلبت بیرون کن و برو دنبال زندگیت،در جوابش چی بگم؟
سلام دوست گرامی
وقتی پارتنر شما توان مدیریت مشکلات رو ندارد و نمیتواند مجزا از هم مسائل رو مدیریت کند بهترین کار این هست که رابطه را تمام کنید.
در پاسخ هم برای ایشان ارزوی موفقیت کنید
سلام من 19 سال دارم و 3 سال پیش از سر دلسوزی با دختری دوست شده ام که بسیار زندگی سختی داشته پدرش بیمار و خواهر کوچکش را از دست داده به گفته خودش خیلی هم تونستم بهش کمک کنم. هر ماه با هم بیرون میریم خیلی طول نکشید که وابستگی شدیدی به من پیدا کرد واکنون خیلی با من راحت شده و شوخی های +18 که کم کم حس میکنم داره جدی ميشه یکم احساس ترس دارم که نکنه به رابطه و گناه کشیده بشه شاید اینقدر راحت شدنش با من به صلاح نباشه از طرفی هم میترسم که با کات کردنم به هم بریزه و کار دست خودش بده بسیار هم احساساتی است ممنون میشم جواب بدهید که چکار کنم
سلام دوست گرامی
کمک کردن و حمایت شما از دوست‌تان بسیار مفید و موثر بوده و تاثیر زیادی در بهبود حال او داشته است.
اما این وابستگی به نوعی خطرناک نیز هست و نگرانی شما به حق است.
برای اینکه این وابستگی کمتر شود به او کمک کنید که استقلال خود را پیدا کند مثلا سرگرم کاری شود و یا هنری یاد بگیرد.
و زمانی که با شما شوخی های بیش از اندازه انجام داد، مستقیما به او بگویید که از شنیدن این حرفها ناراحت می‌شوید و نمی‌خواهید که مجددا او از این حرفها بزند.
اگر نگران حال او هستید که او بهم بریزد، بهتر است به او پیشنهاد بدهید که با مشاور صحبت کند.