به تازگی متوجه شدی همسر سابقت زن گرفته؟ کسی که یه عمری با تو زندگی می‌کرد الان دست یکی دیگه رو می‌گیره؟ فکر اینکه به یکی دیگه می‌گه دوست دارم خوابو ازت گرفته؟ دلت می‌خواد بری و پتشو برای زنش و خانوادش بریزی رو آب که دلت آروم بگیره؟ دلت می‌خواد تلفنو برداری و داد و بیدادو سرش بذاری؟ روزی هزار بار آرزو می‌کنی زنش تلافی کارایی که سر تو آورد رو سرش بیاره تا دلت خنک شه؟ اصولا وقتی همسر سابق شما دوباره نامزد می‌کند و یا خبر ازدواج او را می‌شنوید طبیعی است که عصبانی شوی و افکاری مشابه آن‌چه در سر شما می‌گذرد در سر تمام کسانی که شرایط مشابه را تجربه کرده‌اند خودنمایی می‌کند. اینکه در این مرحله چه کنید تا بتوانید از شر احساسات ناخوشایند این زمان رها شوید موضوع مقاله پیش روست. در اینجا قصد داریم به شما کمک کنیم تا از این مرحله عبور کنید و بتوانید با شرایط پیش رو کنار بیایید.

منشا حسادت زمان ازدواج همسر سابق؟

چه شما متقاضی طلاق بوده‌اید و چه همسر سابقتان اعلام کرده باشد که نمی‌تواند با شما زندگی کند و یا حتی اگر هر دوی شما بر سر جدایی توافق داشته‌اید شنیدن ازدواج همسر سابق اصلا خوشایند نیست. شاید ادعا می‌کردید که اگر روزی بشنوید که شوهر سابقتان ازدواج کرده خیالتان راحت می‌شود که دیگر از شر او برای همیشه راحت شده‌اید شاید حتی اگر شما متقاضی طلاق بودید برای کاهش عذاب وجدانتان عنوان می‌کردید که ای کاش ازدواج کند و حتی با لحنی بخشنده می‌گفتید که الهی طعم خوشبختی را بچشد. واقعا چرا حالا که با این واقعیت روبه‌رو شده‌اید اینقدر پریشان شده‌اید و تجربه هیجانات ناخوشایند شما را کلافه کرده است. حتی نمی‌دانید که چرا اینقدر ناراحتید؟

رایج‌ترین هیجاناتی که در این زمان تجربه می‌کنید ترس، خشم، حسرت، حسادت، هستند که در زمان ازدواج مجدد همسر سابقتان دست از سرتان بر نمی‌دارد. اگر در این هنگام احساس رهاشدگی می‌کنید و یا اگر اعتماد‌ به‌ نفستان زیر سوال رفته، بدانید که تمام این‌ها واکنش طبیعی شماست.

سوگواری نیمه تمام پس از طلاق از شوهرتان

یکی از عواملی که کنار آمدن با ازدواج شوهر سابقتان را دشوارتر می‌کند این است که روند سوگ جدایی را از سر نگذرانده‌اید. و بکلی با جدایی خود کنار نیامده اید چرا که اگر به پذیرفته بودید که آن زندگی تمام شده دیگر دلبستگی به همسر سابقتان شما را اینطور سراسیمه نمی‌کرد. اگر هیجاناتی که در زمان مواجهه با ازدواج شوهر سابقتان تجربه می‌کنید، غیرقابل کنترل است و کلافه‌تان کرده و عملا خوابتان را از شما گرفته بدانید که باید برای سازگار شدن با شرایط دورانی را با تجربه احساسات متضاد و متعارض سپری کنید. زمانی با شرایط پس از طلاق سازگار می‌شوید که دورانی پس از جدایی خشم خود را در زمان خود تخلیه کرده باشید، با عذاب وجدان‌های خود کلنجارهای لازم را رفته باشید، بعد از آن‌ها برای تمام آنچه از دست داده‌اید مانند خانواده، هویت خانوادگی، آرزوهای خانوادگی، امید و برنامه‌هایی که مرتبط با همسر سابقتان بود خوب گریه کرده باشید و غصه خورده باشید و در نهایت به مرحله‌ای رسیده باشید که با وجود تمام اتفاقاتی که برای زندگیتان پیش آمده بتوانید در یک دید واقع بینانه سهم خود، شرایط، و طرف مقابل را منصفانه ببینید و بپذیرید که آن زندگی به نقطه پایانی رسیده بوده و علیرغم تمام خوب و بدش به پایان رسیده و چاره‌ای ندارید که زندگی خود را بدون همسر سابقتان و بدون هویت خانوادگی که با او ساخته بودید ادامه دهید. در صورتی که در هر یک از مراحل این سوگواری باشید ممکن است هیجان آن دوران صد چندان می‌شود و شما را بیش از پیش تحریک می‌کند.

برای بازگشت به زندگی بعد از طلاق بر اساس طول مدتی که با همسر سابقتان بوده اید، شخصیت فردی شما، اینکه تصمیم‌گیرنده چه کسی بوده ، چه روندی را طی کردید و دلایل اصلی طلاقتان این دوران کم و زیاد می‌شود ولی معمولا بر حسب طول مدتی که با هم بوده‌اید عنوان می‌شود که به ازای هر یک سالی که با هم در ارتباط بودید 1 تا 2 ماه برای سوگ در نظر بگیرید پس بطور مثال اگر کل دوران آشنایی، نامزدی و ازدواج شما 6 سال بطول انجامیده، 6 ماه تا یک سال زمان برای گذراندن سوگ خود نیاز داشته اید. معمولا همه افراد این مراحل را با آزمون و خطا از سر می‌گذرانند. برخی افراد نیاز به زمان بیشتری پیدا می‌کنند که بتوانند از این دوران بگذرند. برخی دیگر در یکی از مراحل سوگ درجا می‌زنند و زندگی برایشان سخت می‌شود. گاهی نیز پیش می‌آید فردی در همان ابتدای راه با انکار فرصت تجربه این درد را از خودش می‌گید گویی نوار زندگی را متوقف کرده ولی از آن‌جایی که زندگی در جریان است اتفاقاتی از این دست به او مانند پتکی بر سر وی به او یادآور می‌شود که چاره‌ای نداری که دست از انکار برداری و به زندگیت سر و سامان دهی.

عزت نفس از دست رفته پس از طلاق

طوفان جدایی و تغییرات ناشی از آن، ضربه عاطفی که در این دوران خورده‌اید، و گذراندن این روزهای سخت تغییرات زیادی را در زندگی‌تان ایجاد کرده است. مهم‌ترین خانه ای که این طوفان زیر و رو کرده خانه عزت‌نفس شماست که به شدت آسیب دیده است. در اثر این اتفاق شما فردی را از دست داده‌اید که شاید سال‌ها برای داشتنش تلاش کرده بودید، برنامه‌های‌تان برای آینده بهم خورده و شرایط زندگیتان بطور کلی دست‌خوش تغییراتی شده. کنترل زندگی از دستتان در رفته است. تمام این اتفاقات دست به دست هم می‌دهد و احساس درماندگی می‌کنید، بی کفایتی، ناتوانی، بی لیاقتی حتی در مواردی بی‌مسئولیتی و بی‌فکری نیز از جمله برچسب‌هایی است که این چند وقته دائما با آن دست و پنجه نرم کرده‌اید. هنوز اگر با کسی آشنا می‌شوید اولین سوالش این است که چرا جدا شده‌ای گویا به تمام این برچسب‌ها را بسته بندی شده در این سوالش گنجانده است. حتی بعد از جدایی هم از تیررس انتقادات و سرزنش‌های دیگران در امان نیستید. بنابراین طبیعی است که کلی احساس ناخوشایند نسبت به خودتان داشته باشید و شاید در خیلی از لحظات با خودتان فکر کنید که اگر به اندازه کافی خوب بودید این اتفاقات برایتان نمی‌افتاد و مدام در حال سرزنش خودتان باشید.

حتی اگر دوران سوگ خود را گذرانده باشید، بازسازی این خانه به این سادگی نیست و شاید گاهی نیز باورهایی چون ،”همسر سابقم بی لیاقت بود که نتوانست مرا نگه دارد”هیچکس بجز من نمی‌تواند او را تحمل کند” و یا “من که نباشم الی الابد تنها خواهد ماند” دل خوش کنک‌هایی مقطعی باشد که در این زمان شما را از باد و بوران بی‌خانمانی محافظت کند. حال با ازدواج همسر سابقتان پیش‌گویی های شما بر باد می‌رود. عزت نفستان نیز هنوز سرپناهی امن برای شما فراهم نکرده که به خودتان و ساختن زندگی خودتان بتوانید اطمینان کنید، اینجاست که این احساس ناامنی و اینکه شاید واقعا من خواستنی نیستم و یا اساسا من لیاقت نداشتم به شما حمله می‌کند و خواب خوشتان را آشفته می‌کند. در این زمان تجربه احساسات ناخوشایندی چون حس طرد شدن، دوست ‌داشته نشدن، شکست خورده بودن بار دیگر سر برآورده و بار دیگر عزت‌نفس‌ زخمی شما را آماج ترکش‌هایش می‌کند. متاسفانه هنوزه در فرهنگ ما داشتن همسر، یکی از مهم‌ترین عواملی است که ارزشمندی یک زن را محک می‌زند به همین خاطر هنگامی که همسر سابقتان ازدواج می‌کند، شاهدی می‌شود برای بی ارزشی شما و این شرایط را دشوارتر می‌کند.

کارهایی که در زمان ازدواج همسر سابقتان برای شما الزامی است

در این زمان قبل از این‌که تصمیمی غیرقابل برگشت بگیرید اقدامات زیر به شما کمک می‌کند بتوانید زندگی خود را مدیریت نمایید.

1. احساسات و هیجاناتتان را درک کنید، آن‌ها را پردازش کنید و سپس رهایشان کنید

ناامیدی، ناراحتی و خشم احساسات دردناکی هستند که در زمان ازدواج همسر بعد از جدایی وجودتان را فرا می‌گیرند، بسیار مهم است که به تمام این احساسات مجال بروز بدهید و آن‌ها را درک کنید. وقتی خبر ازدواج همسر سابقتان را شنیدید، با یکی از دوستانتان دردو دل کنید و بعد یک دل سیر گریه کنید. بعد از این که احساساتتان را تخلیه کردید، نهایت تلاشتان را برای رها شدن از دست این احساسات بکنید، چرا که اگر بخواهید این احساسات ناخوشایند را در وجودتان نگه دارید و پرورش بدهید، درد شدیدی را به خودتان تحمیل خواهید کرد و باید همچنان عذاب بکشید.

2ـ حد و مرزهایی را برای دوستان مشترکتان تعریف کنید

اگر شما و همسر سابقتان هنوز دوستان مشترکی دارید، به آن‌ها بگویید که نمی‌خواهید هیچ خبر جدیدی درباره او بشنوید. البته ممکن است نیت بعضی دوستانتان خیر باشد و بخواهند با منتقل کردن اخبار بدی، مثل این که چقدر جشن عروسی افتضاح بوده و یاعروس جدید را اصلاً دوست ندارند، به شما دلداری بدهند، اما بدانید که حتی شنیدن این اخبار بد هم باعث ناراحتیتان می‌شود. از قدیم گفتن بی خبری خوش خبری. تنها چیزی است که برای فراموش کردن عشق سابقتان و برگشت به زندگی عادی به آن نیاز دارید، بی‌خبری از زندگی شخصی اوست.

اگر فرزند مشترکی دارید تلاش نکنید که از او اطلاعات بگیرید و اگر فرزندتان هم در این مورد صحبت کرد، تلاش کنید به او بگویید که دوست ندارید از پدرش و جزئیات رابطه‌اش چیزی بدانید. در صورتی که احساس می‌کنید فرزندتان نیاز به صحبت کردن در این زمینه دارد که بتواند احساساتش را تخلیه نماید حتی‌الامکان جایگزینی برای خود برای درددل‌های او در این مواقع پیدا کنید و ضمن این‌که جایگزین را به وی معرفی می‌کنید برای او توضیح دهید که چه میزان اطلاع از جزئیات ارتباط همسر سابقتان برای شما قابل تحمل نیست.

3ـ فکر نکنید که مجبورید به همسر سابقتان تبریک بگویید

برخی معتقدند که اگر بعد از طلاق رابطه خوبی با همسر سابقتان دارید، باید ازدواجش را به او تبریک بگویید، ولی چنین چیزی صحت ندارد. انرژیتان را صرف چنین کار بیهوده‌ای نکنید، در غیر این صورت همسر سابقتان از شنیدن این تبریک غیرمنتظره متعجب می‌شود و در فکر فرو می‌رود که چرا هنوز هم به او فکر می‌کنید. بنابراین اصلاً و ابداً خودتان را به خاطر تبریک گفتن به همسر سابقتان به زحمت نیندازید.

4ـ همسر سابقتان را در شبکه‌های اجتماعی دنبال نکنید

همسر سابقتان را در تمام شبکه‌های اجتماعی آنفالو کنید. حتی شاید بهتر باشد که تمام دوستان مشترک یا اعضاء خانواده‌اش را هم آنفالو کنید. اگر این کار را نکنید، وسوسه می‌شوید که در زندگی هسمر سابقتان سرک بکشید و اخباری درباره او به دست بیاورید. حتی وقتی هم که او را آنفالو می‌کنید، باز ممکن است هر از گاه وسوسه بشوید که سری به صفحاتش در شبکه‌های مختلف بزنید. در برابر وسوسه‌تان مقاومت کنید و این کار را نکنید. با دنبال کردن عشق سابقتان در شبکه‌های اجتماعی در واقع خودتان را بیهوده تنبیه می‌کنید. تمام تاسف خوردن‌ها و غیبت کردن‌هایی که در این پرسه زدن‌ها به چشمتان می‌خورد، فقط حالتان را بدتر می‌کند.

5ـ خودتان را در حلقه افرادی که دوستتان دارند و سرگرمتان می‌کنند، قرار بدهید

برای این که یادتان بیاید چه انسان فوق‌العاده‌ای هستید به انرژی مثبت اطرافیانتان نیاز دارید. بعد از ازدواج همسر سابقتان باید اعتماد به نفس و عزت نفستان را ارتقاء بدهید و افرادی که دوستتان دارند، می‌توانند در این راه کمکتان کنند. روزی که خبر ازدواج همسر سابقتان را می‌شنوید، باید خودتان را با کار یا تفریح سرگرم کنید.آن روز از خودتان مراقبت کنید، به خودتان برسید و حواستان را به نحوی پرت کنید. منظورمان از مراقبت از خود این است که خودتان را به کاری که از انجام آن لذت می‌برید، دعوت کنید و با خودتان مهربان باشید.

6ـ تمام دلایل طلاقتان را بنویسید

برخی افراد بعد از جدایی به درست بودن تصمیمشان شک می‌کنند و فقط لحظات خوب رابطه را به یاد می‌آورند. به جای این که در خاطرات خوش گذشته غرق بشوید، فهرستی از دلایلی تهیه کنید که وادارتان کرد زندگی مشترکتان را به پایان برسانید. به این ترتیب به یاد می‌آورید که چرا دیگر با همسر سابقتان زندگی نمی‌کنید و مطمئن می‌شوید که تصمیم درستی گرفته‌اید.

7ـ هیچ لزومی ندارد که درباره ازدواج همسر سابقتان با شریک عاطفی جدیدتان صحبت کنید

اگر در ارتباط دیگری قرار دارید، حتی اشاره‌ای هم به ازدواج همسر سابقتان نکنید، چرا که اکنون به رابطه جدیدی تعلق دارید و باید گذشته را به گذشته بسپارید. اگر درباره ازدواج همسر سابقتان با شریک عاطفی جدیدتان صحبت کنید، او احساس ناامنی می‌کند و فکر می‌کند که شاید هنوز هم عشق سابقتان را دوست دارید و فراموشش نکرده‌اید.

کمک تخصصی را جدی بگیرید

اگر نمی‌توانید بر احساسات خود فائق آیید. افکار متعدد و متفاوت پیرامون ازدواج همسر سابقتان شما را رها نمیکند، و یا حتی خاطراتی که با وی داشتید دست از سرتان بر نمی‌دارد. حتما از یک مشاور کمک بگیرید. مختل شدن زندگی شما بر اثر این احساسات ناخوشایند و این افکار ناتمام احتمالا تمرکزتان را بهم می‌ریزد و شما را مستعد افسردگی و اضطراب می‌کند. پس این نگرانی‌ها را جدی بگیرید و فرصت درمان را از خودتان سلب نکنید.

زمانی که جدا می‌شوید احساسات ناخوشایند زیادی را تجربه می‌کنید، افکارتان درهم و برهم می‌شود، گاهی حتی رفتاری از شما سر می‌زند که هیچ‌گاه فکرش را هم نمی‌کردید. شرایط زمانی سخت‌تر می‌شود که باخبر می‌شوید شوهر سابقتان با کسی ارتباط برقرار کرده است، دیگر تحمل شرایط برایتان غیرقابل تصور است. معمولا منشا احساسات ناخوشایند در هنگام ازدواج همسر سابق پس از طلاق، این است که هنوز به مرحله پذیرش شرایط جدید نرسیده‌اید و همچنان نیاز دارید بر سازگاری با طلاق کار کنید و با توجه به این‌که شرایط کمی پیچیده شده بهتر است از کمک‌های تخصصی استفاده نمایید. عامل دیگری که در این شرایط این خبر را ناگوار جلوه می‌دهد پایین آمدن عزت‌نفس شماست که به شدت لطمه خورده و زمانی که از ازدواج همسر سابق پس از جدایی مطلع می‌شوید، ته‌ مانده آن عزت نفس هم به باد می‌رود، گویا دنیا به آخر رسیده است. در این زمان لازم است بیش از پیش مراقب خود باشید پس احساساتتان را نادیده نگیرید، برای دوستان مشترکتان حریم تعریف کنید و اجازه ندهید با اطلاع‌رسانی از شوهر سابقتان حال شما را بهم بریزند، توجه کنید قرار نیست به او تبریک بگویید پس به خود فشارهای این‌چنینی نیاورید و از پرسه زدن در شبکه‌های اجتماعی خودداری کنید و به جای آن وقت خود را با خانواده و دوستانی که واقعا شما را دوست دارند بیشتر بگذرانید. تمام دلایلی را که بخاطر آن‌ها جدا شده‌اید را لیست کنید و حواستان باشد نیازی نیست با کسی که ارتباط عاطفی دارید در این مورد صحبت کنید. نهایتا اینکه در این زمان کمک گرفتن از یک مشاور می‌تواند نقش تعیین کننده‌ای داشته باشد چرا که در گذر از این مرحله تخصص لازم را دارد که در عین حال که کمک به تخلیه هیجانات شما می‌نماید تکنیک‌های مدیریت آن‌ها را به شما آموزش خواهد داد. بنابراین نه تنها در این زمان تنها نخواهید بود بلکه از آسیب‌های احتمالی تصمیمات هیجانی در امان خواهید بود.